مدیریت مشارکتی رو، روند درگیر شدن کارکنان در جریان اراده کردن‌ها، عنوان می کنه. این درگیری می تونه در سطوح اراده کردن و نوعای جورواجور تصمیمات صورت پذیرد. درگیر کردن کارکنان در تعریف یاد شده به خاطر اون هستش، تا از توانایی‌ها و استعدادهای کارکنان در مورد حل سختی‌های مدیریتی به بهترین روش استفاده شه. پس روش مزبور به تسهیم قدرت متکیه و مدیران در اون قدرت خود رو با زیردستان تسهیم می‌کنن. اینجا زیردستان حتی در تصمیم‌گیری‌های مهم سازمانی هم دخالت داده می‌شن. در روند مشارکت، مدیران بازم تصمیم‌گیرندگان پایانی در جریان تصمیم‌گیری‌ها هستن. مدیریت مشارکتی به معنی ارجحیت تصمیمات گروه بر تصمیمات فردی نیس. با این حال مدیران، تصمیمات رو پس از طرح در گروه، به اجرا در میارن.
بررسی‌های جورواجور نشون داده که، به دلیل گسترده‌تر کردن دامنه مشارکت در مدیریت نه فقط کیفیت کار، بلکه بهره وری و بهره‌وری افزایش قابل توجه‌ای یافته، و کارکنان بیشتر تلاش خود رو واسه پیشرفت و به کار گیری توانمندی‌های فکری عادی می‌دارن.
بهبود و ارتقای بهره‌وری لازمه تلاش برنامه‌ریزی شده همه‌جانبه از طرف افراد و مسئولین مربوطه س. که خود نیازمند بهبود شرایط کار و تغییرمحرکه‌ها و روش‌های انگیزشی کارکنان، بهبود نظام‌ها، قوانین، بخشنامه‌ها، دستورالعمل‌ها روش‌ها، فناوری و چیزای دیگه ای به جز اینا می‌شه .

فصل دوم

مروری بر تحقیقات انجام شده

۲- مقدمه

در این فصل، اول ادبیات موضوع و بعد تحقیقات انجام شده در مورد بررسی عوامل موثر بر بهره‌وری در بخش‌های جور واجور، مثل آموزشی، بانکی و چیزای دیگه ای به جز اینا آورده شده. در همه تحقیقات انجام شده، انگار به پردازش مسئله بهره‌وری و مسائل مربوط به اون پرداخته، و هر کدوم از یه بعد به مسئله بهره‌وری پرداخته. و در آخر هم جمع بندی از این فصل ارائه شده.

۲-۱- تعریف بهره‌وری

بهره‌وری یعنی، به بیشترین حد رسوندن به کار گیری منابع، نیروی انسانی و آمادگی به روش علمی، به خاطر کاهش هزینه‌ها و رضایت کارکنان، مدیران و مصرف کنندگان. تعاریف دیگه، بهره‌وری نیروی انسانی رو بیشترین حد استفاده مناسب از نیروی انسانی به خاطر حرکت در جهت اهداف سازمان با کمترین زمان و دست کم هزینه داشته‌ان (طاهری، ۱۳۷۸). براساس دیدگاه سازمان بهره‌وری ملی ایران، بهره‌وری یه نگاه عقلانی به کار و زندگیه. این مشابه یه فرهنگ بوده، که هدف اون هوشمندانه‌تر کردن فعالیت‌ها واسه یه زندگی بهتر و متعالیه. بهره‌وری یعنی، به دست آوردن بیشترین حد سود ممکن از نیروی کار، توان، استعداد و مهارت نیروی انسانی، زمین، ماشین، پول، لوازم زمان، مکان و چیزای دیگه ای به جز اینا به خاطر پیشرفت رفاه جامعه، به گونه‌ای که افزایش اون، به عنوان یه ضرورت، در جهت پیشرفت سطح زندگی آدم‌ها و ساختن اجتماعی همیشه مورد توجه کارشناسان سیاست، مدیریت و اقتصاد قرار داره. یعنی بهره‌وری رابطه‌ایست بین ستانده حاصل از یه سیستم تولیدی (کالا یا خدمات) با داده‌های استفاده شده (منابع موردنیاز) واسه اون ستانده.
مرکز بهره‌وری ژاپن بهره‌وری رو به بیشترین حد رسوندن به کار گیری منابع، نیروی انسانی، تسهیلات وغیره با روش‌های علمی، کاهش هزینه‌های تولید، گسترش بازارها، افزایش اشتغال و تلاش واسه افزایش دستمزدهای واقعی و بهبود معیارهای زندگی، اون طوری که به سود کارگر، مدیریت و عموم مصرف‌کنندگان باشه، می دونه. مرکز بهره‌وری ژاپن، از زمان تاسیس اون در سال ۱۹۵۵ نهضت ملی افزایش بهره‌وری در این کشور رو تحت سه اصل راهنمایی ساز به جلو هدایت کرده، ؛ افزایش اشتغال، همکاری بین نیروی کار و مدیریت و پخش مساوی نتیجه‌های بهبود بهره‌وری در میان مدیریت، نیروی کار و مصرف‌کنندگان.
بهره‌وری براساس تعریف آژانس بهره‌وری اروپا، درجه استفاده مؤثر از هر کدوم از عوامل تولیده. سازمان ملی بهره‌وری ایران هم، بهره‌وری رو یه فرهنگ می‌دونه، یه نگاه عقلائی به کار و زندگی، که هدف اون هوشمندانه‌تر کردن فعالیت‌ها واسه رسیدن به زندگی بهتر و متعالیه.

۲-۱-۱- گذشته بهره‌وری

بهره‌وری واسه اولین بار در سال ۱۷۶۶ میلادی، به وسیله کوتیرنی[۶] مطرح شد. و در سال ۱۸۸۳ لیتر[۷] بهره‌وری رو، قدرت و توانایی تولید کردن گفت. و در سال ۱۹۰۰ ارلی بهره‌وری رو رابطه این بازده و وسایل به کار رفته واسه تولید این بازده، گفت.

۲-۱-۲- اهمیت بهره‌وری

آدم از زمانای قدیم، در اندیشه استفاده به درد بخور و کارا و ثمربخش از توانایی‌ها، امکانات و منابع در دسترس خود بوده. در عصر الان این بیشتر از هر زمان دیگری مورد توجه جدی قرار گرفته. محدودیت منابع در دسترس، افزایش جمعیت و رشد نیازها و خواسته‌های بشر باعث شده، که دست‌اندرکاران میدون اقتصاد، سیاست و مدیریت جامعه و سازمان‌ها، افزایش بهره‌وری رو در اولویت برنامه‌های خود بذارن.
امروزه، بهره‌وری رو یه روش، یه معنی و یه نگرشی درباره کار و زندگی می گن. و در واقع به اون، به شکل یه فرهنگ و یه جهان‌بینی می‌نگرند، بهره‌وری در همه شئونات، کار و زندگی فردی، اجتماعی می‌تونه اثر داشته باشه. و یه شاخص تعیین کننده درآمد سرانه هر کشوره. واسه افزایش بهره‌وری ملی هر کشور باید درآمد سرانه اون کشور زیاد شه.
در اقتصاد خرد[۸] هم می‌توان گفت، کلی‌ترین هدف یه شرکت، همیشه کسب درآمد یا به بیان دیگه سودآوریه. سود یه شرکت هم تا حد زیادی به بهره‌وری اون در درازمدت بستگی داره. سودآوری روشن کننده وضعیت مالی شرکت، در زمان حاله و بهره‌وری، ترسیم کننده وضعیت شرکت در آینده س. یه شرکت، فقط در صورتی می‌تونه به سودآوری دائمی خود امیدوار باشه که، موضوع بهره‌وری رو ندیده نینگارد. بهره‌وری، یه ملت و یه سازمان رو پولدار می‌کنه. و به یه سازمان امکان می‌دهد، تا به کارکنان خود، دستمزدهای بالا پرداخت کنه. بهره‌وری به مدیران یه سازمان امکان می‌دهد تا بازدهی سرمایه رو در سطح بالا نگه دارن. دستمزدهای بالا و بازدهی سرمایه، دو عامل اصلی ایجاد ثروت ملی[۹] حساب می‌شن. ملت‌هایی که ثروت خود رو زیاد می کنن و روز به روز ثروتمندتر می‌شن، ملت‌هایی هستن که، می‌تونن به سرعت و در هر زمان که اراده کنن، بهره‌وری خود رو بهبود بخشن.

۲-۱-۳- عوامل مؤثر بر افزایش بهره‌وری نیروی انسانی

در تعیین عوامل مؤثر بر بهره‌وری نظرات متفاوتی هست. و هر کدوم از محققان و کارشناسان عواملی رو به عنوان عامل مؤثر مشخص کردن. و به طور خلاصه، عواملی چون ،آموزش شغلی دائمی مدیران و کارکنان، پیشرفت انگیزه میان کارکنان واسه کار بهتر و بیشتر، ایجاد زمینه‌های مناسب بطور ابتکار و خلاقیت مدیران و کارکنان، ایجاد نظام مناسب پرداخت براساس کارکرد و ایجاد نظام تنبیه و تشویق، وجدان کاری و انضباط اجتماعی تغییر در سیستم و روش‌ها که نقش حساس و کلیدی دارن، تقویت حاکمیت و تسلط سیاست‌های سازمان بر امور، صرفه جوئی به عنوان وظیفه ملی در بهره‌وری مؤثر می‌باشه.
ولی تموم مؤلفان این رشته تقریباً در این باب اتفاق نظر دارن که، واسه افزایش سطح بهره‌وری تنها یه دلیل خاصی رو نمی‌توان نشون داد. بلکه عنوان می‌کنن که پیشرفت بهره‌وری رو باید، معلول ترکیبی از عوامل جورواجور دونست (هرسی و بلانچارد، ۱۹۹۸).

۲-۱-۳-۱- شناخت و توجیه شغل

هر کدوم از کارکنان باید از اون چیزی که باید بکنن، زمان و چگونگی انجام اون شناخت خوبی داشته باشن. واسه افزایش شناخت خوب کار، کارکنان نیاز دارن از هدف‌های دراز مدت، اولویت‌ها و چگونگی کسب هر کدوم از آ نها آگاهی داشته باشن. اونا باید بدونن چه هدف‌هایی در چه وقتی بیشترین اولویت رو داره.
۲-۱-۳-۲- پشتیبانی سازمانی[۱۰]
منظور، پشتیبانی یا کمکیه که کارکنان واسه انجام دادن موفقیت‌آمیز کار، به اون نیاز دارن. بعضی از عوامل کمکی عبارتند از؛ بودجه کافی، لوازم و تسهیلاتی که واسه انجام دادن کار مناسبه.

۲-۱-۳-۳- بازخورد کارکرد

منظور از این نوع بازخورد، ارائه غیررسمی کارکرد روزانه فرد به اون و هم اینکه بازدیدهای رسمی دوره‌ایه. یه روند بازخورد مؤثر، کارکنان رو در جریان چند و چون کارشون بر یه مبنای منظم قرار می‌دهد.

۲-۱-۳-۴- مشارکت

مشارکت یه درگیری ذهنی و عاطفی افراد در موقعیت‌های گروهیه، که اونا رو برمی‌انگیزد تا سازمان رو واسه رسیدن به هدف‌های گروهی کمک بدن، و در مسئولیت کار شریک شن.

۲-۱-۳-۵- بهره‌وری نیروی انسانی

بهره‌وری نیروی انسانی یعنی استفاده بهینه از نیروی انسانی در جهت پیشبرد اهداف سازمان و چگونگی استفاده کردن از جوانان، میانسالان و حتی بازنشستگان. عامل نیروی انسانی به عنوان یکی از سرمایه‌های با ارزش هر سازمان که از یه سو مستقیما در تولید کالا و خدمات شرکت می‌کنه و از طرف دیگه به عنوان یه عامل ذی‌شعور و هماهنگ کننده بقیه عوامل تولید شناخته شده و جایگاه خاصی در بین بقیه عوامل داره. پس، بررسی عوامل مؤثر بر پیشرفت بهره‌وری نیروی انسانی از اهمیت قابل توجه‌ای برخورداره.

۲-۱-۴- عوامل مؤثر بر بهره‌وری نیروی کار

نیروی کار سرمایه‌های با ارزش هر سازمان هستن. رسیدن به هدف‌های هر سازمان وابسته به مدیریت درست این منابع با ارزشه. نیروی کار عامل مهم و مؤثر در بهره‌وریه. نیروی کار اگه با آرامش خاطر و انگیزه قوی، اشتغال به کار داشته باشه و به دلایل جورواجور از آینده ترس نداشته باشه، بهره‌وری اون بالاتر میشه. مجموعه‌ای از عوامل و ارزش‌های حاکم بر سازمان، روی بهره‌وری نیروی کار[۱۱] مؤثر هستن. مهم‌ترین دلیلی که روی بهره‌وری نیروی کار اثر داره، انگیزه نیروی کار در انجام کاره. عواملی که روی انگیزه نیروی کار اثر دارن به دو دسته کلی، مادی و فرهنگ سازمانی وابسته هستن (ابطحی، کاظمی، ۱۳۸۰).
عوامل مادی، به اندازه حقوق و دستمزد افراد در مقایسه با سطح قیمت‌ها در جامعه و برآورد نیازای اولیه افراد (نیازای مازلو) بستگی داره و عوامل فرهنگ سازمانی، به مسئله جو مدیریتی و فضای سازمان واسه کارگران می پردازه. فرهنگ سازمانی عبارتند از؛ امکان بروز عقاید و فکرا نو به وسیله زیردستان، انتخاب و به کار گیری افراد در مشاغل براساس لیاقت‌ها و صلاحیت‌ها، سیستم تشویق و تنبیه مساوی در سازمان، اندازه مشارکت در سازمانه.

۲-۱-۵- عوامل مؤثر بر بهره‌وری نیروی انسانی

عوامل مؤثر بر بهره‌وری نیروی انسانی به دو دسته عوامل شخصی و محیطی قابل تقسیمه، که عوامل فردی یا شخصی شامل تجربه، اندازه درآمد، سطح تحصیلات، سن و آموزشه (امامی‌میبدی، ۱۳۷۹).

۲-۱-۵-۱- تجربه

هروقت تجربیات از نسل قدیم به نسل جدید به شکلی کامل‌تر و دقیق‌تر انتقال یابد، بهره‌وری نیروی انسانی بالاتر می‌رود. پس باید انتقال تجربه نظام‌مند شه.

۲-۱-۵-۲- درآمد

یکی از انگیزه‌های بسیار قوی جهت افزایش بهره‌وری، پرداخت به نیروی انسانی براساس توانایی‌های اونه. یعنی اگه پرداخت به هر فرد براساس اندازه تلاش اون باشه، افراد انگیزه بیشتری در جهت افزایش بهره‌وری خود دارن.

۲-۱-۵-۳- سطح تحصیلات

مطالعه‌ها نشون می‌دهد، سطح تحصیلات رابطه مستقیمی با اندازه بهره‌وری نیروی انسانی داره. یعنی هرچه تحصیلات بالاتر باشه، بهره‌وری نیروی انسانی افزایش پیدا می کنه.

۲-۱-۵-۴- سن

سن فرد بر بهره‌وری یه اثر دوگانه داره. به این معنا که، از یه طرف هرچه سن بالاتر باشه به دلیل کاهش توانایی‌های جسمی، بهره‌وری فرد کاهش می‌یابد. از طرف دیگه هر چی سن بالاتر رود، تجربه فرد هم افزایش می‌یابد؛ پس بهره‌وری فرد افزایش می‌یابد. پس در مورد رابطه سن و بهره‌وری بسته به اینکه که کدوم عامل برتری پیدا کنه، بهره‌وری نیروی انسانی با افزایش سن می‌تونه، کاهش یا زیاد شه.

۲-۱-۵-۵- آموزش

آموزش‌های داده شده به نیروی انسانی اگه در عمل استفاده کرده شه، می‌تونه سطح بهره‌وری رو زیاد کنه، وگرنه افزایش بهره‌وری از راه آموزش محقق نمی‌شه.
دسته دوم عوامل مؤثر بر بهره‌وری نیروی انسانی عوامل محیطی[۱۲] هستن. که خود شامل مشارکت، مناسبات اجتماعی، محتوای کار و خوشحالی شغلیه. عامل مناسبات اجتماعی از راه رابطه بیشتر عامل انسانی با همدیگه بر بهره‌وری مؤثره. به این معنا که هر چی روابط بیشتر شه، آدم‌ها تحت اثر روحیه نوع‌دوستی انگیزه فعالیت بیشتری پیدا می کنن، پس بهره‌وری افزایش می‌یابد. عامل خوشحالی فرد از کار می تونه بر بهره‌وری فرد اثر مثبت داشته باشه، به این معنا که هر چی فرد با رضایت بیشتری فعالیت کنه، در نتیجه حاصل کار اون بهتر و بهره‌وری بیشتر میشه و برعکس.

۲-۱-۶- اثر حقوق و دستمزد بر بهره‌وری

هر سازمانی واسه جذب و نگهداری کارکنان خود نیازمند بهره‌گیری از الگوی مناسب در مورد امتیازات کارکنانه. به نظر هرسی و بلانچارد پول محرک یا تشویق کننده بسیار پیچیده‌ایه که، علاو ه بر نیازای فیزیولوژیک با همه شکلای جور واجور نیازها درگیره. و اهمیت اونو به سختی می‌توان مشخص کرد. پس، پول انگیزه بسیار پیچیده‌ایه. منطق نظری نظام جبران و خدمات رو می‌توان براساس نظریه‌های انگیزه تحلیل کرد. به نظر هلدن، سه نظریه کلی انگیزشی که مبانی نظری واسه روش هدف دار‌های جبران خدمات رو جفت و جور می‌سازند عبارتند از؛ نظریه سلسله مراتب نیازای مازلو، نظریه انگیزه بهداشت هرزبرگ و مدل انگیزشی پورتر و لاولر. براساس این نظریه، مدیر هروقت بخواد در فرد ایجاد انگیزه کنه باید اول بفهمه که از نظر سلسله مراتب نیازها اون شخص در کجا قرار داره. و آ نگاه در جهت ارضای همون نیازها، یا اون‌هایی که در سطح بالاتر قرار دارن اقدام کنه. سادگی و درک‌پذیری این نظریه، واسه بیشتر مدیران سازمان‌ها پذیرش اونو با اقبال همگانی مواجه ساخته (لین و ساکاماتو[۱۳]، ۲۰۰۵).

۲-۱-۷- مشارکت و بهره‌وری

تحقیق‌های جورواجور نظری و تجربی بر مشارکت کارکنان در روند تصمیم‌گیری به عنوان عامل اصلی افزایش بهره‌وری دلالت داشته و رابطه مثبت و مستقیم این دو عامل رو به نمایش گذارده س. پیشتازان بهره‌وری می گن که بدون توجه به ذات تکامل‌گرای آدم و نقش مشارکت و تعهد مثبت نیروی انسانی، رسیدن به فلسفه بنیانی بهره‌وری، امکان‌پذیر نیس. چندین مدل قابل درک از آثار مشارکت هست که از راه روش‌های مؤثر، مشارکت رو به بهره‌وری و رضایت در رابطه می‌کنه. پیروان مکتب روابط انسانی مدرسه مدیریت، به طور تسخیرناپذیری[۱۴] از این مدل‌ها پشتیبانی کرده‌ان. این نظریه پردازان مدعی هستن که مشارکت، به مراتب بالاتری از احتیاجات منجر می شه؛ مانند خودیابی احترام، استقلال و برابری که به نوبه خود رضایت و روحیه رو پیشرفت می‌دهد. اون‌ها فکر می کنن، وقتی که زیردستان احساس مشارکت در کار داشته باشن، یا مورد مشاوره قرار گیرند، نیازای نفسانی اون‌ها ارضا شده و بیشتر از گذشته همکاری دارن. مشارکت بر ویژگی‌های روابط کارکنان و مدیران اثر می‌گذارد، و به مطالبی چون احساس با ارزش بودن، احساس دارا بودن هدف‌های مشترک و همکاری منجر می‌شه (طوسی، ۱۳۷۰).

۲-۱-۸- مدیریت مشارکتی

مدیریت مشارکتی رو روند درگیر شدن کارکنان، در جریان تصمیم‌گیری‌ها عنوان می کنه. این درگیری می تونه در سطوح اراده کردن و نوعای جورواجور تصمیمات صورت پذیرد. درگیر کردن کارکنان در تعریف یاد شده به خاطر اون هستش، تا از توانایی‌ها و استعدادهای کارکنان در مورد حل سختی‌های مدیریتی به بهترین روش استفاده شه. پس روش مزبور به تسهیم قدرت متکیه، و مدیران در اون قدرت خود رو با زیردستان تسهیم می‌کنن. اینجا زیردستان حتی در اراده کردن‌های مهم سازمانی هم دخالت داده می‌شن. در روند مشارکت مدیران بازم تصمیم گیرندگان پایانی در جریان تصمیم‌گیری‌ها هستن. مدیریت مشارکتی به معنی ارجحیت تصمیمات گروه بر تصمیمات فردی نیس. با این حال مدیران، تصمیمات رو پس از طرح در گروه به اجرا در میارن.
بررسی‌های جورواجور نشون داده که به دلیل گسترده تر کردن دامنه مشارکت در مدیریت، نه فقط کیفیت کار، بلکه بهره وری و بهره‌وری افزایش قابل توجه‌ای یافته و کارکنان بیشتر تلاش خود رو واسه پیشرفت و به کار گیری توانمندی‌های فکری عادی می‌دارن.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...