کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

Basistrading2 Relativevalue2 Futures2 PatrickByrne2 DotSama2 HODL2 What Is2 Orbs? Bots2 Blockchain2 HMTreasury2 Economics2 BCH LTC2



جستجو

 



صاحب «مفردات فی غریب القرآن» می گوید:
انسان را از این جهت انسان نامیده اند که خلقت او قوامی ندارد، مگر با أنس آدمی با یک دیگر، به همین دلیل گفته شده، انسان اجتماعی است به گونه‌ای که قوام بعضی از آن ها به بعضی دیگر است و انسان نمی تواند به تنهایی به تمام مسائل مورد نیاز خود، دست یابد و گفته شده، انسان را، انسان می گویند به جهت این که اُنس می گیرد با هر چه که با او الفت پیدا کند.[۱۱۱]
بصریون می گویند:
انسان از کلمه ی «أنس» گرفته شده و همزه ی آن اصلی و بر وزن فعلان است. کوفیون می گویند: از کلمه ی «نسیان» مشتق شده، پس همزه ی آن زاید است و اصلش انسیان است.[۱۱۲]
انسان در عرف توده ی مردم، حیوان ناطق است؛ جانوری است که سخن می گوید و می‌اندیشد. حیوان در این تعریف، جامع حیات گیاهی و حیوانی است و ناطق نیز همان، نفس دارای اندیشه ی علمی و انگیزه ی عملی است. قرآن کریم این تعریف را کامل نمی داند؛ زیرا بسیاری از افرادِ حیوان ناطق، در فرهنگ والای قرآن کریم، «انسان» نیستند؛ خداوند متعال از آن ها با عناوینی نظیر اَنعام و شیاطین یاد می کند.[۱۱۳]
بنابراین، قرآن کریم از یک سو، انسان را موجودى باکرامت و فراتر از فرشتگان معرّفى مى کند:

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

﴿فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُّوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ﴾[۱۱۴]
و از سوى دیگر، او را از هر حیوانى پست تر خوانده است: ﴿ ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ﴾[۱۱۵]
انسان در صورت نیل به کمال مطلوب، از اولیاءاللّّه شناخته خواهد شد: ﴿أَلا إِنَّ أَوْلِیَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونََ﴾[۱۱۶]
نیز انسان را درخت بالنده اى معرّفى مى کند که پیوسته و در هر حال، مى تواند میوه هاى گوارا و شیرینى به بار آورد.﴿تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا ﴾[۱۱۷]

۳-۱-۲. انسان در اصطلاح صدرالمتألهین

برای تبیین نظر صدرالمتألهین، نخست به بیان مبانی و اصول فلسفی که ایشان در تعریف انسان به آن ها پرداخته اند، بیان می گردد و سپس بر اساس آن مبانی، معنای انسان و حقیقت آن، روشن می گردد.

۳-۱-۲-۱. مبانی و اصول فلسفی صدرالمتألهین در تعریف انسان

دیدگاه های صدرالمتالهین درباره انسان، در حکمت متعالیه بر مبانی و اصول فلسفی او استوار است. برخی از این اصول و مبانی عبارت اند از:
۱- اصالت وجود و اعتباریت ماهیت، یعنی اصل در موجودیّت هر چیزی، وجود خارجی آن موجود، است، بنابراین خود وجود، برای عینی و خارجی بودن از خود آن چیز، بلکه از همه چیز، شایشته تر است و ماهیت، تابع وجود است.[۱۱۸]
۲- تشخص هر چیزی به وجود است، یعنی آن چه هر موجودی را از سایر موجودات، جدا می کند، وجود خاص او است، به طور کلی، وجود و تشخص، مصداق یک چیزهستند و تنها در مفهوم متغایرند.[۱۱۹]
۳- وجود مشکک است، به این معنا که طبیعت وجود به نفس ذات خود، قابلیت اتصاف به شدّت و ضعف، تقدّم و تأخّر و کمال و نقص را دارد. شدّت کمال و شرافت وجود کامل به خود آن وجود است نه چیزی غیر از وجود، چون غیر وجود؛ یا عدم است یا ماهیت. عدم هم منشأ نقص و ضعف است نه شدّت و کمال، ماهیت نیز بنابر اصل اوّل، امری اعتباری است و تحقق آن، ظلی و تبعی است..[۱۲۰]
۴- اصل حرکت جوهری، به این معنا که جواهر مادّی، همان گونه که در اعراض متحول هستند، در اصل ذاتشان هم، تحول می پذیرند.[۱۲۱]
۵- حقیقت هر موجودی که مرکّب از مادّه و صورت است، به صورت او است و مادّه، تنها، حامل قوه و امکان شیء است، حتّی اگر فرض شود که صورت شیء مرکّبی بدون مادّه بتواند تحقق داشته باشد، آن شیء به تمام حقیقتش می تواند موجود باشد. بر این مبنا، انسانیّت انسان به صورت انسان است و در اصطلاح منطق به فصل اخیر، یعنی نفس ناطقه او است.[۱۲۲]

۳-۱-۲-۲. معنای انسان در نظر صدرالمتألهین

صدرالمتألهین همانند فیلسوفان سلف، انسان را «حیوان ناطق» می داند. نطق که از ویژگی های انسان و فصل منطقی انسان است؛ به معنای تصوّر معانی کلی مجرّد از مادّه است. مبدأ این درک کلیات، «نفس ناطقه» است که فصل حقیقی انسان است و هیچ موجودی این ویژگی را دارا نیست.[۱۲۳] دلیل ایشان از این که نطق، مختص انسان است و غیر انسان، این ویژگی را ندارد، این است که ماده، دائماً حادث، فاسد و کاین می گردد و در دو لحظه به یک حال، باقی نمی ماند. بنابراین نمی تواند ناطق باشد.[۱۲۴]
حیوان ناطق، جسم اخروی است نه جسم مادی؛ آن دارای وجود ادراکی است و نیازی به مادّه و موضوع ندارد و محتاج به مدّبر نیست که آن را تدبیر کند و نفسی به آن تعلّق بگیرد و آن را از حالت قوه به فعل برساند و چنین جسمی، عین حیات و عین نفس است و محتاج به نفسی دیگر نیست.[۱۲۵]
وی با توجّه به مسأله ی مادّه و صورت بیان می کند که نفس ناطقه، صورت انسان است و با مادّه متحد می گردد و از آن جا که شیئیت شیء، به صورت آن است و صورت، تمام حقیقت شیء و همان، فصل اخیر است که واجد تمام حقایق مادون خود است؛ پس صورت انسانی، برزخی میان دو عالم، یعنی آخرین مرتبه ی حقیقت و معنای جسمانیّت و اوّلین مرتبه ی روحانیّت است، به منزله ی دری است که انسان به واسطه ی آن، به عالم قدسی وارد می شود.[۱۲۶] که به عقیده ی برخی، آن هم طراز با عالم امر است.[۱۲۷] بنابراین، ناطقیّت را جوهری می داند که هویّت انسانی به واسطه ی آن دو حالت، نفس و دیگری عقل خواهد بود و هویّت انسانی به واسطه ی حالت اوّل، در ردیف نفوسِ حیوانی قرار می گیرد که مبدأ آن، مزاح و در پایان با زوال به مرگ ختم می گردد و در حالت دوّم، هم جوار با ملائکه مقربیّن و عقول مقدّس است که مبدأ تکونش از عالم امر است و در آخر به سوی الله بازگشت می کند.
صدرالمتألهین در این باره آورده است:
ان الروح العلوى السماوى من عالم الامر و الروح الحیوانى البشرى من عالم الخلق و هو محل الروح العلوى و مورده و اما الروح الحیوانى جسم لطیف حامل لقوى الحس و الحرکه و هذاالروح لسایر الحیوانات و منه یفیض قوى الحواس و سکن روح العلوى الى الروح الحیوانى و صیره نفسا و یتکون من سکون الروح الى النفس و القلب و اعنى بهذا، القلب اللطیفه التى محلها المضغه اللحمیه فالمضغه اللحمیه من عالم الخلق و هذه اللطیفه من عالم الامر.[۱۲۸]
روح علوى سماوى از عالم امر است و روح حیوانى بشرى از عالم خلق بوده، محل روح علوی است اما روح حیوانى، جسم لطیف بوده، حامل قواى حس و حرکت است و این روح در سایر حیوانات نیز، منبع فیضان قواى خاص است و روح علوى در روح حیوانى ساکن شده، آن را متطور به نفس مى‏کند و این نفس از سکون روح به نفس و قلب تحقق پیدا مى‏کند و مراد از قلب همان قلب لطیفى است که محل آن، همان قلب گوشتى موجود در بدن انسانى است که از عالم خلق است و آن قلب لطیف از عالم امر است.
صدرالمتألهین هم چنین در مورد حقیقت انسان این حدیث معروف را می پذیرد:‌ «من عرف نفسه فقد عرفه ربه»[۱۲۹] هر کس نفس خود را بشناسد که برزخ جامع بین صفت وجوب و امکان و صفت تشبه و تنزیه و واجد تمام اسماءِ الهی و آینه و منعکس کننده آن ها است، می‌تواند خدای خود را بشناسد و نیز هر کس نفس خود را بشناسد که خداوند آن را مثالی برای ذات و صفت و فعل خودش خلق کرده است، خداوند را می شناسد و تشبیه ذات انسان به خداوند از جهت مجرّد بودن او است و تشابه صفات نیز در صفات علم،‌ قدرت، ‌فاعلیت بالرضا، بالعنایه بودن انسان،‌ عشق، اراده و غیره است.[۱۳۰]
هم چنین ایشان در «مفاتیح الغیب» می نویسد:
انسان، عالم صغیر است و مشتمل بر سه مرتبت است که مرتبت اشرف و اعلای آن، نفس است و مرتبت ادنی و اخس آن، بدن و تمام موجوداتی که در عالم کبیر تحفق دارند، ‌در عالم صغیر که انسان باشد منطوی هستند و انسان هر گاه در مرتبت علم و عمل به کمال ممکن خود برسد و در طرف علم، ‌نفس او به مرتبتی رسد که عقل مستفاد شود و به عقل فعّال، متصل گردد در مرتبت عمل نیز بعد از تخلیه و تحلیه و تجلیه و مراتب اسفارالاربعه الی الله را در مقام سیروسلوک طی کند آن را انسان کامل و خلیفه الله بر روی زمین می گویند.[۱۳۱]

۳-۲. تعریف نفس

۳-۲-۱. نفس در لغت

«العین»؛ نفس را به معنای روحی که حیات جسد است و هم چنین آن را عین و ذاتِ شیء دانسته است.[۱۳۲]

۳-۲-۲. نفس در قرآن

در «قاموس قرآن»، آمده است که نفس در قرآن مجید در چند معنی به کار رفته است[۱۳۳] که عبارت است از:
۱- به معنای «روح»: ﴿اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِینَ مَوْتِهَا وَالَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنَامِهَا فَیُمْسِکُ الَّتِی قَضَى عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَیُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ﴾[۱۳۴]
۲- به معنای «ذات و شخص»: ﴿وَاتَّقُواْ یَوْمًا لاَّ تَجْزِی نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَیْئًا وَلاَ یُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَهٌ وَلاَ یُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلاَ هُمْ یُنصَرُونَ﴾[۱۳۵]
۳- به معنای «تمایلات و خواهش های نفسانی وجود انسان» است که انسان با اختیاری که خداوند به او داده است، می تواند آن ها را در مسیر حق و باطل، قرار دهد. ﴿وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَهٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ رَبِّیَ إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَّحِیمٌ﴾[۱۳۶]
۴- به معنای «قلب و باطن»: ﴿وَاذْکُر رَّبَّکَ فِی نَفْسِکَ تَضَرُّعًا وَخِیفَهً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ وَلاَ تَکُن مِّنَ الْغَافِلِینَ﴾[۱۳۷]
۵- به معنای «بشر اوّلی»: ﴿یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَهٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا کَثِیرًا وَنِسَاء وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِی تَسَاءلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلَیْکُمْ رَقِیبًا﴾[۱۳۸]

۳-۲-۳. نفس در اصطلاح صدرالمتألهین

تعریف جامع و مانع نفس را، ارسطو بیان کرده است و اجماع فلاسفه این تعریف را پذیرفته اند و در آثار خود به آن استناد می کنند. صدرالمتألهین، نفس را «کمال اوّل لجسم طبیعی آلی ذی حیات بالقوّه من جهه ما یدرک الامور الکلیّه و یفعل الاعمال الفکریّه» می داند.[۱۳۹] مشایین، نفس را «روحانیه الحدوث و روحانیه البقاِء» می دانند.[۱۴۰] ولی صدرالمتألهین، دیدگاه آن ها را نمی‌پذیرد و مسائل مربوط به نفس و مراحل تکاملی او را با این دو اصل که از ابتکارات مکتب متعالیه ی او است، تبیین می کند؛ یکی، حرکت جوهری است و دیگری، جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا بودن نفس است. ایشان در اسفار، الشواهد الربوبیه، العرشیه و… بر این اصل تأکید می کند.[۱۴۱]
مقصود ایشان از این اصل، آن است که نفوس انسان ها به حدوث بدن، حادث می‌شوند و از پایین ترین مراتب وجود، حرکت استکمالی‌اش را آغاز می کند تا به سوی فعلیت و تجرد و اعلاء مرتبه کمالی اش برسد.[۱۴۲] بنابراین نفس انسانی از لحاظ حدوث و تصرف، مادّی است و از جهت بقا و تعقل، روحانی است. تصرف او در اجسام، مادی است و تعقل ذات خود و ذات جاعل خود، در او روحانی است؛[۱۴۳] زیرا براساس نظر صدرالمتألهین «ان جوهر النفس من سنخ الملکوت و عالم الضیاء المحض العقلی»[۱۴۴] چون جوهر نفس، از سنخ عالم آسمانی و عالم نور عقلی محض است یا به عبارت دیگر نفس، وجود عقلی بسیط است و یکی از صور در علم الهی است،[۱۴۵] از این رو جز از طریق واسطه‌ای مناسب دو طرف، در اندام های عنصری زمخت، تصرف نمی‌کند و آن واسطه، جسم لطیف و نورانی به نام روح است که از طریق اعصاب مغز به اندام ها نفوذ می‌کند.[۱۴۶] پس انسان عقلی، روحانی است و همه ی اعضای او عقلی‌اند و وجود آن ها در انسان از حیث ذات، واحد و از لحاظ معنی و حقیقت، کثیر است. پس او دارای صورت عقلی، چشم عقلی، گوش عقلی و جوارح عقلی است که همه ی آن ها در جایگاه واحدی که هیچ اختلافی در آن نیست، قرار دارند.[۱۴۷] بنابراین نفس اگر چه در آغاز خلقت، در ماده زائیده می‌شود و صورت مادّی دارد ولی مادّی محض نیست، بلکه در آخرین نقطه مرزی مادّه و اوّلین نقطه مرزی مفارقات از ماده قرار دارد.[۱۴۸]
از این رو نفس ناطقه‌ی انسانی که در آخرین مرتبه تکامل جسم و اوّلین مرتبه از مقامات روحانیت و تجرد است، دارای وحدتی به نام «وحدت جمعیه» است؛ یعنی وحدتی که در عین بساطت، جامع جمیع مراتب نباتی و حیوانی و عقلانی است. نفس در مرتبه ذات خود، هم عاقل، متخیّل، حساس و هم قابل نموّ و تحرک است. ایشان این مطلب را تحت عنوان قاعده «النّفس فی وحدتها کلّ القوی»، بیان کرده است. بنابراین این تحولات نفس و سیر از جسمیّت به نبات و حیوان و انسان، در حکم تحول حرارت در ذغال و آهن است. دمیدن آن در ذغال و آهن مانند مبدأ افعال نباتی است و سرخ شدن آهن یا ذغال به مبدأ افعال حیوانی شباهت دارد. اشتعال آن ها از حرارت مانند قوه ناطقه است. همه ی این پدیده‌ها، فقط یک چیز است ولی صورت های مختلف تکاملی شیء شناخته می شود؛[۱۴۹]پس در انسان، بدن او در پایین ترین مرتبه‌ی وجود، قرار دارد و نفس که صورت آن است، از حیث وجود در مرتبه‌ی بالاتری قرار دارد. وقتی نفس انسان به بدن افاضه می‌شود ماده‌ی بدن به عنوان بدن انسان، فعلیت پیدا می‌کند، صدرالمتألهین بدن انسان را انسان جسمانی یا انسان طبیعی می‌نامد و نفس انسان را انسان نفسانی و عقل انسان را انسان عقلی می‌خواند و آن‌چه را نویسنده اثولوجیا گفته بود پذیرفت. هر سه انسان با یک دیگر ارتباط دارند و هر یک از آن‌ ها مجموعه‌ای از اندام‌های ادراکی دارد که از حیث شدّت و ضعف با یک دیگر تفاوتی دارند. ولی رابطه‌ی میان این سه انسان و قوای آن ها یعنی قوایی که در بدن و اندام‌هایش زنده می‌مانند و انسان طبیعی یا مادّی را می‌سازند سایه و مشابه نفس و قوای او هستند، در حالی‌که نفس انسانی و قوا و اندام‌های نفسانی او سایه و مشابه انسان عقلی اند؛ پس این انسان طبیعی و اندام‌ها و حالاتش سایه ی سایه و مشابه‌ی مشابه آن چیزی هستند که در انسان عقلی وجود دارد[۱۵۰] که در انسان جسمانی، انسان نفسانی و انسان عقلی، موجود است و انسان جسمانی با آن­ها مرتبط است و بلکه تمثل آن‌ ها است. از این‌رو برخی از کارهای انسان نفسانی و نیز برخی از کارهای نفس عقلی را انجام می‌دهد.[۱۵۱]

۳-۳. ارتباط نفس با بدن

نخستین پرسش پس از اثبات حدوث جسمانى نفس، آن است که نفس با وجود جسمانى‏اش هنگام حدوث و پس از آن، نسبت به بدن چه وضعیتى دارد؟ صدرالمتألهین در پاسخ، به ترکیب اتّحادى نفس و بدن اعتقاد دارد؛ همان‏گونه که به ترکیب اتّحادى مادّه و صورت معتقد است.[۱۵۲]
وی در این باره می نویسد: بین نفس و بدن ترکیب اتحّادى برقرار است؛ به گونه‏اى که نفسْ صورت بدن، و فعلیتش به آن است. ترکیب اتحّادى بین مادّه و صورت، گواهى روشن بر اتّحاد نفس و بدن است؛ به گونه‏اى که نفس، همان بدن و بدن، همان نفس است؛ آن‏گونه که جسم، همان، صورت جسمیه و صورت جسمیه، همان جسم است؛ بنابراین این پیوند و ارتباط میان نفس و بدن به صورت ملازمت است. البته نه هم چون همراهی دو امر اضافی و نه هم چون همراهی دو معلول یک علت در وجود که میان آن ها، ارتباط و وابستگی نیست، بلکه هم چون همراهی دو شیی ای که به نحوی ملازم یک دیگرند؛ مانند مادّه و صورت. به طوری که هر یک نیازمند دیگری است بدون این که دور، لازم آید که محال است؛ بنابراین بدن، نیازمند همه‌ی نفس است، نه جزئی از آن است و نیاز نفس به بدن، نه از حیث حقیقت مطلق عقلی‌اش، بلکه به لحاظ وجود متعیّن و شخصی و حدوث هویّت نفسانی اش است.[۱۵۳]
وی نفس را صورت نوعیه[۱۵۴]، نحوه وجود[۱۵۵] و تمام بدن مى‏داند که بایکدیگر، ماهیت نوعى انسان را مى‏سازند؛ به گونه‏اى که نفس، علت صورى و بدن، علت مادّى تکّون ماهیت انسانى است.[۱۵۶] این نوع از تعلق، حاکى از ارتباط و اتحادى محکم بین نفس و بدن است؛ به گونه‏اى که با وجود نفس، نابودى بدن امکان ندارد؛ هم چنان‏که وجود بدن نیز بدون نفس، ناممکن است و آن چه پس از جدایى نفس از بدن بر جاى مى‏ماند، نه بدن، بلکه جسمى از نوعى دیگر است؛ زیرا بدن از آن جهت که بدن است، شرطش آن است که نفس، به آن تعلق داشته و شریک علتِ بدن باشد؛ آن‏گونه که صورت جوهرى، شریک‏العله براى مادّه است[۱۵۷] نفس تا وقتی نفس است، وجود ذاتی وابسته دارد و در این وجود ذاتی، به بدن نیاز دارد و از حیث قوای حسی و طبیعی خود، قائم به بدن است و از طریق این نوع پیوند، با او ارتباط دارد.[۱۵۸] تا آن جایی که ترکیب اتّحادى نفس و بدن را تا هنگام مرگ و انتقال نفس از حیات دنیوى به حیات اخروى، جدایی‌ناپذیر است.بنابراین، حتى پس از راه یابى نفس به ساحت تجردى، باز هم رابطه نفس و بدن، اتحّادى است. بنابراین نفس از طریق اجزای بدن، استعداد خود را بروز می دهد و علم‌ افروزی می کند و از درجه ی عقل هیولانی به درجات عقل بالملکه، عقل بالفعل و عقل مستفاد می رسدکه در این مرتبه، نفس انسانی با عقل فعال، مرتبط می‌گردد. بدن برای رشد و کمال عقل، حکم سکوی پرتاب را دارد. چنان که مولوی نیز به آن اشاره می کند:
از جـمادی مـردم و نامی شــدم        وزنــما مـردم بـه حـیوان بــرزدم
مـردم از حیوانی و انسان شــدم         پس چه ترسم کی زمردن کم شـدم
حــمله دیـگر بمیــرم از بـــشر       تــا بــرآرم از ملایــک پـرّ و سـر
و از ملک هم بایدم جستن زجوی        «کــلّ شـیء هـالــک إلا وجهـه»
بــار دیـــگر از ملک پـران شـوم      آنـچه انــدر وهـم نـایـد آن شـوم

۳-۳-۱. نمونه ایی از ارتباط نفس با بدن

هرگاه کیفیت نفسانی‌ای در نفس رخ می‌دهد، اثر آن، از او به روح، تعالی می یابد و از طریق آن، به بدن تنزّل می‌یابد، هر جا که یک حالت بدنی برای بدن رخ بدهد، اثر آن، از آن تعالی می‌یابد و از طریق روح به نفس می‌رسد. بنابرین نفس و بدن به واسطه ی گونه‌ای رابطه علّی که میان شان وجود دارد، موازی و مشابه یکدیگر هستند. درست همان طور که جوهر هر یک، مشابه جوهر دیگری است، کیفیت آن، مشابه کیفیت دیگری، انفعال آن، مشابه انفعال دیگری، تغییر آن، مشابه تغییر دیگری است و هم چنین است درباره ی روح که حایل میان آن دو است. اگر کیفیتی نفسانی هم چون لذّت که در نفس به وجود می‌آید عقلی و خیالی باشد، چه صورت کامل عقلی و چه صورت خیالی، در آن صورت گستره ی روح متعادل، در مغز به وجود می‌آید و به واسطه ی آن، انگیزش بدن، پاکی آشکار خون و برافروختگی چهره حاصل می گردد.
اگر ترس یا درد در نفس به وجود آید، روح در درون، فشرده می‌شود و از طریق آن در بدن، فشردگی حاصل می گردد به طوری که می‌توان آن را در رنگ پریدگی چهره، مشاهده کرد و هم چنین است درباره‌ی بقیه‌ی کیفیات نفسانی و وقوع آن ها در بدن.[۱۵۹] برعکس، زیادی روح، موجب شادی و نشاط می گردد و کاستی نفس، موجب صرع، سکته، غم، اندوه و مالیخولیا است.[۱۶۰] پس این، یکی از جنبه‌های ارتباط میان نفس و بدن است.

۳-۴. قوای نفس ناطقه

فلاسفه برای نفس ناطقه به اعتبار داشتن ویژگی قبول و فراگیری علوم از مافوق خویش که همان عالم عقول است و قدرت بر تصرف و تدبیر در مادون خویش، دو قوه را مطرح کرده اند که عبارت است از: «قوه ی عقل نظری» و «قوه ی عقل عملی».[۱۶۱]
حکیم سبزواری در تبیین این دو قوه ی نفس ناطقه، این گونه بیان می کند که ادراکات انسان یا مربوط به علم صرف و معقولات فکری او است که همان عقل نظری است و یا مربوط به کارهایی است که نفس ناطقه بعد از ادراک، آن ها را انجام می دهد که در این جا هم نوعی ادراک وجود دارد امّا همراه با عمل نفس است که آن، عقل عملی نامیده می شود. قوه‌ی عقل عملی، اوّلاً افعال اختیاری را انجام می‌دهد و ثانیاً اعمال این قوه بر ادراک و تفکّر، مؤثر است که این وجه ممیز انسان از دیگر موجودات است.[۱۶۲]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-09-25] [ 11:09:00 ق.ظ ]




۲-۱۳-۲- مسیرهای آپوپتوزی
ملکول­های متعددی در فرایند آپوپتوز درگیر هستند. تحریک ملکول­های پروآپوپتوزی و یا مهار فاکتورهای آنتی آپوپتوتیک بستگی به نوع سلول و محرک دارد. دو مسیر اصلی آپوپتوز، مسیر خارجی یا مسیر وابسته به گیرنده­های مرگ و مسیر داخلی یا مسیر میتوکندریایی و یک مسیر فرعی آن، آپوپتوز غیر وابسته به کاسپاز-۳ می­باشد .(Hashemi & Kroczak., 2005, Xu G & Shi Y., 2007)

    1. مسیر خارجی یا آپوپتوز القاء شده توسط گیرنده­های مرگ

در غشاء پلاسمایی اغلب سلول­ها گیرنده­های مرگ وجود دارد. گیرنده­های مرگ، اعضاء ابر خانواده گیرنده فاکتور نکروز دهنده می­باشند. زمانی که این گیرنده­ها توسط لیگاند­های مربوطه تحریک می­شوند، سبب فعال شدن کاسپاز­ها و القاء آپوپتوز می­گردند. ویژگی این ابر خانواده وجود توالی غنی از سیستئین در بخش خارج سلولی است. این گیرنده­ها در بخش سیتوپلاسمی خود دارای توالی به ­نام ناحیه مرگ بوده و ازاین رو در انتقال پیام آپوپتوزی به درون سلول شرکت می­نمایند. شناخته­ترین گیرنده­های مرگ عبارتند از :
Apo1, NFR1, TR2/Fas/CD95, R2-TRAIL/R1, DR5- TRAIL/DR4
تحریک گیرنده­های مرگ توسط لیگاند­های مربوطه، منجر به تریمریزاسیون گیرنده و به­کار گیری پروتئین­های آداپتور می­گردد. برای مثال لیگاند(CD95L) با گیرنده مربوط به خود(CD95R) میان­کنش نموده باعث القاء تریمریزاسیون آن می­ شود. این عمل باعث تشکیل خوشه مرگ در ناحیه سیتوزولی گیرنده گردیده و باعث می­­شود که پروتئین­های آداپتور از قبیل FADD /Mort1 به آن متصل شوند. FADD دارای ناحیه مرگ(DD) در قسمت C ترمینال خود می­باشد که این پروتئین را قادر می­سازد تا به گیرنده تریمریزه شده از طریق میان کنش ناحیه مرگ- ناحیه مرگ متصل گردد. همچنین این پروتئین در ناحیه N- ترمینال دارای ناحیه موءثر مرگ (DED) می­باشد که با ناحیه DED مشابه در پرودمین کاسپاز -۸ میان­کنش می­ کند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

به این کمپلکس پروتئین­ها(مجموعه لیگاند گیرنده مرگ، مولکول آداپتور و پروکاسپاز) کمپلکس علامت دهنده القاء مرگ(DISC) گفته می­ شود. به این طریق پروکاسپاز-۸ به کاسپاز-۸ فعال تبدیل می­ شود. کاسپاز-۸ سبب فعال شدن کاسپاز­های اجرایی شده و در نتیجه فرایند آپوپتوز صورت می­گیرد(Delirezh, 2000).
۲- مسیر داخلی آپوپتوز یا مسیر میتوکندریایی
میتوکندری­ هم در حیات و هم در مرگ سلول دخالت دارد. این ارگانل انرژی سلول را به فرم ATP فراهم می­سازد، هوموستاز داخل سلولی را در ارتباط با یون­ها و استرس­های اکسیداتیو حفظ می­نماید. در پاسخ به سیگنال­های مرگ سلولی، نفوذپذیری غشاء خارجی میتوکندری سبب آزاد شدن مولکول­های پروآپوپتوتیک از قبیل فاکتور القاء کننده آپوپتوز (AIF) و سیتوکروم c، DIABL/ Smac و آندونوکلئاز G از فضای بین دو غشاء میتوکندری به داخل سیتوپلاسم می­ شود.(Adrain & Martin., 2001)
DIABLO/Smac اثر آنتاگونیستی روی مهار کنندگان کاسپاز دارد. فاکتور القاء کننده آپوپتوز(AIF) یک فلاوپروتئین ۵۷ کیلودالتونی است که در حالت طبیعی نقش آنتی­اکسیدانی در میتوکندری برعهده دارد. بیان شده است که AIF آزاد شده از میتوکندری در طی روند آپوپتوز سبب آسیب به DNA هسته­ای در مسیر مستقل از کاسپاز می­ شود(Du et al., 2000).
به نظر می­رسد که آزاد شدن سیتوکروم c یک واقعه معمول درآپوپتوز است و مکانیسمی که آزاد شدن آن را کنترل می­ کند در دست بررسی است. مکانیسم­های احتمالی شامل باز شدن منفذ انتقال نفوذپذیری میتوکندریایی، وجود کانال اختصاصی برای سیتوکرومc در غشاء خارجی میتوکندری و یا تورم و پاره شدن شدن غشاء خارجی میتوکندری بدون از دست دادن پتانسیل غشائی می­باشد. ۱-Apaf در حالت عادی در سلول به صورت بی اثر و غیر فعال حضور داشته و در پروسه آپوپتوز به سبب رهایی سیتوکروم c از میتوکندری فعال می­گردد. این پروتئین در ناحیه انتهای آمینی دارای دومینCARD و در انتهای کربوکسیلی دارای چندین بخش تکراری از موتیف ۴۰ – WDمی­باشد. برای فعال شدن پروتئین ۱-Apaf ایجاد میان کنش بین این پروتئین و سیتوکروم c ضروری است(Hengartner., 2000).
با مکانیسمی که به درستی مشخص نیست، سیتوکروم c و ATP/dATP باعث الیگومریزه شدن ۱-Apaf می­گردند. توالی CARD پروکاسپاز-۹ با نسبت یک به یک به ناحیه CARD در ۱-Apaf متصل گشته و سبب فعال شدن کاسپاز-۹ می­ شود، کاسپاز-۹ فعال سبب فعال شدن کاسپاز­های اجرایی از قبیل کاسپاز ۳ و ۷ می­ شود. مجموعه پروتئین ۱-Apaf، سیتوکروم c و پروکاسپاز -۹ را آپوپتوزوم می­نامند. در مسیر داخلی یا مسیر میتوکندریایی کاسپاز آغازگر کاسپاز-۹ می­باشد. کاسپاز-۹ سبب فعال شدن کاسپاز­ های اجرایی (کاسپاز۳، ۶ و۷) می­گردد و در نتیجه کاسپازهای اجرایی روی سوبسترا­های خود عمل می­نمایند و فرایند آپوپتوز صورت می­گیرد.
۳-آپوپتوز غیر وابسته به کاسپاز-۳
در برخی از رده­های­ سلولی آپوپتوز غیر وابسته به کاسپاز-۳ صورت می­گیرد. لنفوسیت­های Tسیتوتوکسیک و سلول­های کشنده طبیعی ممکن است مستقیما از طریق مسیر وابسته به رسپتور کاذب در سلول­های هدف ایجاد آپوپتوز نمایند. در این حالت گرانول­های محتوی گرآنزیمB (GrB) که یک سرین پروتئاز است همراه با پرفورین تحویل غشاء پلاسمایی سلول­های هدف داده می­ شود. پرفورین پروتئینی است که سبب ایجاد حفره در غشاء پلاسمایی می­ شود و اجازه می­دهد که گرآنزیم آبشاری فعال شدن کاسپاز­ها را به راه اندازد. کاسپاز­ها جزء خانواده سیستئین پروتئاز هستند که نقش محوری در شروع و فاز اجرایی آپوپتوز ایفاء می­ نمایند. به­دنبال فعال شدن، این آنزیم­ها روی سوبسترا­های خاصی عمل نموده و تغییرات بیوشیمیایی و مورفولوژیک در سلول آپوپتوتیک ایجاد می­نمایند. از جمله چروک شدن سلول، متراکم شدن کروماتین، قطعه قطعه شدن DNA و… بنابراین ارزیابی فعالیت کاسپاز به عنوان یک مارکر بیوشیمیایی آپوپتوز مطرح است.
۲-۱۴-ویتامین[۴۹]
کلمه ویتامین از واژه یونانی ویتا به معنی زندگی گرفته شده است. ویتامین­ها از جمله ترکیبات آلی هستند که در مقدار خیلی کم، برای اعمال حیاتی بدن و رشد و نمو موجود زنده ضرورت دارند. تغذیه ناقص و رژیم غذایی نامناسب اغلب سبب کمبود یا فقدان یک یا چند ویتامین در بدن موجود زنده می‌شود و به بیماری‌های مختلف مانند بری بری و پلاگر می‌ انجامد. اغلب عمل آنها بر روی بافت­های اپی تلیال و استخوان بوده و در مجموع هر کدام از آنها از بروز یک عارضه جلوگیری می‌کنند. فونک نام Vitalamine، یعنی آمینی که حیاتی بوده و برای ادامه زندگی ضرورت دارد، را به موادی که سبب بهبود بیماری بری بری می‌شدند و از گروه آمین بودند اطلاق کرده بود. پس از آنکه معلوم شد بسیاری از ویتامین­ها از گروه آمین نیستند حرف e از آخر واژه ویتامین حذف و واژه Vitamin مورد قبول واقع شد.
۲-۱۴-۱- انواع ویتامین
ویتامین­ها در دو دسته ویتامین­های محلول در آب و ویتامین­های محلول در چربی قرار می­گیرند. ویتامین E، ویتامین K، ویتامین Dو ویتامین A از جمله ویتامین­های محلول در چربی و ویتامین C و ویتامین‌های گروه B را محلول در آب می­باشند.
۲-۱۴-۲- ویتامین D
ویتامین D به معنای دقیق کلمه ویتامین نیست و نامی است که به گروهی از پیش‌سازهای هورمون‌های[۵۰] محلول در چربی داده‌اند. پیش‌سازهای هورمون‌ها، معمولاً خودشان فعالیت هورمونی اندکی دارند. دو شکل عمده ویتامین D در بدن انسان شامل ویتامین D2 یا ارگوکلسیفرول و ویتامین D3 یا کوله کلسیفرول می­باشد. ویتامین D3 به‌ طور طبیعی هنگامی توسط بدن ‌تولید می‌شود که پوست در معرض نور فرابنفش موجود در پرتو‌های آفتاب قرار می‌گیرد. ویتامین D2 و ویتامین D3 به‌صورت تجاری هم تولید می‌شوند. فرم فعال ویتامین D در بدن، یعنی ۱α,۲۵-dihydroxyvitamin D3 یا کلسیتریول، از ویتامین D2 یا ویتامین D3 ساخته می‌شود. برای ساخته شدن این فرم فعال، ویتامین D2 و ویتامین D3 در کبد تغییر می‌یابند تا ۲۵ – Hydroxyvitamin D تولید شود، که این ماده از طریق خون به کلیه‌ها می‌رسد و در آنجا باز هم تغییر نموده و به‌صورت ۱α,۲۵-dihydroxyvitamin D3 درمی‌آید(Bell TD et al;2010).
هیدروکسیله کردن کوله کلسی فرول و تبدیل آن به کلسی دیول در کبد
هیدروکسیله کردن کلسی دیول تبدیل آن به کلسی تریول در کبد
ویتامینD3 به رشد و استحکام استخوان‏ها از طریق کنترل تعادل کلسیم و فسفر کمک می‌کند. ۱۰ تا ۲۰ دقیقه ماندن در زیر نور آفتاب، نیاز روزانه بدن انسان به این ویتامین را تامین می‌کند(شهبازی ملک نیا،۱۳۹۱).
مطالعات اپیدمیولوژی نشان می­ دهند در مناطقی که در معرض بیشتر نور خورشید هستند، به دلیل نقش مهمی که اشعه ماورا بنفش در تولید ویتامینD3 دارد، شیوع بیماری­های خودایمن کمتر است(,۲۰۰۶٫Cantorna). این ویتامین با ایجاد افزایش جذب فسفر و کلسیم از روده‌ها و کاهش دفع از کلیه به متابولیسم استخوان‌ها کمک می‌کند و همچنین از طریق ترجمه ژن­های هسته سلول، به­­­­­ رشد سلول کمک می‌کند. همه اعضای خانواده هورمون­های استروئیدی در تنظیم بیان ژن­ها نقش دارند(Smyk et al 2013). شیوع کمبود ویتامینD3 به خصوص در زنان و کودکان ایرانی بین ۵۰ تا ۸۰ درصد است. کمبود این ویتامین باعث پوکی استخوان در کهن سالی، باعث بروز بیماری‌هایی مانند راشیتیسم در کودکان، استئومالاسی در بزرگسالان، افزایش احتمال ابتلا به سرطان سینه یا پروستات شده و در نهایت باعث می‌شود که دستگاه ایمنی بدن ضعیف شود(Schwarz et al.,2005). ویتامین D3دارای اثرات متعددی بر سیستم ایمنی بدن می­باشد و گیرنده این هورمون در بسیاری ازسلول­های ایمنی شامل ماکروفاژ، سلول­های دندریتیک، لنفوسیت­ها و سلول­های NK بیان می­ شود(van Etten et al.,2005). وقوع بیماری­های خود ایمن از قبیل MS و IBD در کشور­های پیشرفته طی ۵۰ سال اخیر افزایش چشمگیر یافته است( Cantorna et al.,2010). برای توجیه افزایش وقوع چنین بیماری­های خود ایمن با محدودیت­های جغرافیایی به فاکتورهای محیطی متعددی اشاره شده است. در این بین توجه زیادی به نقش ویتامین ۱α,۲۵-dihydroxyvitamin D3 به عنوان یک ترکیب تعدیل کننده سیستم ایمنی شده است(Carlson et al.,2013). مجموعه اثرات کاهش فعالیت در فضای باز، افزایش جمعیت و رژیم غذایی که دارای مقدار کافی ویتامینD نمی ­باشد موجب ایجاد یک نوسان بزرگ در میزان ویتامینD موجود در میان جمعیت کشور های پیشرفته و به ویژه در میان جمعیت­هایی که فصل زمستان طولانی­تری را می­گذرانند، شده است(Namgung et al.,1995). هم­چنین مصرف ویتامین D3 در سلامت مغز و جلوگیری از آلزایمر موثر است. تحقیقات اخیر نشان می دهند که ویتامین D3 که شکل فعال ویتامین D می­باشد در تعدیل پاسخ­های ایمنی نقش دارد. در جوامعی که غذاهای سرشار از ویتامین D مصرف می­ کنند شیوع بیماری­های خود ایمن کمتر است و این خود شاهدی بر خاصیت تعدیل ایمنی توسط ویتامینD3 و ارتباط آن با سیستم ایمنی می­باشد(VanAmerongen et al.,2004).
فصل سوم:
مواد وروش کار
Materials & Methods
۳- مواد و روش کار
این فصل به بیان و شرح مواد، لوازم و روش­های بکار گرفته شده در روند آزمایشگاهی بررسی حاضر می ­پردازد. تمام مراحل آزمایشگاهی از جمله کشت سلول بنیادی مزانشیم رت، برداشت مایع رویی سلول و تست­های انفجار تنفسی، فاگوسیتوز و آپوپتوز در آزمایشگاه ایمنی شناسی، آزمایشگاه مرکزی دانشکده دامپزشکی و مرکز تخصصی کشت سلول بخش ایمنی­شناسی(در جریان هوای هود لامینار) گروه میکروبیولوژی دانشکده دامپزشکی ارومیه صورت گرفت. از طرفی حیوانات آزمایشگاهی (رت) در مرکز نگهداری و پرورش حیوانات آزمایشگاهی دانشکده دامپزشکی ارومیه پرورش و نگهداری شد. در این مطالعه، به جهت ایجاد اختلاف کم در نژاد رت­های مورد آزمایش، به منظور تیمار سلول مزانشیم و مجاور سازی با سلول نوتروفیل، اقدام به پرورش و تکثیر این حیوان در مدت ۷-۶ ماه قبل از انجام پروژه نمودیم. از موش­های سن ۸-۶ هفته جهت استحصال سلول مزانشیم و از سن ۶-۵ ماهه برای خون­گیری استفاده شد.
۳-۱- طرز تهیه محیط کشت DMEM
مواد و وسایل مورد نیاز

    1. هود لامینار (Beasat, Iran)
    1. پودر محیط کشت DMEM(Gibco, UK)
    1. ال- گلوتامین(Sigma)
    1. بیکربنات سدیم(NaHCO3) (Merck)
    1. پنی سیلین G (U/ml100) (شرکت جابربن حیان)
    1. استرپتومایسین (mg/ml1/0) (شرکت جابرابن حیان)
    1. محلول اسید کلریدریک ۱/۰ مولار(HCL 0.1 molar) (Merck)
    1. محلول هیدروکسید سدیم ۱/۰ مولار(NaOH 0.1 molar)
    1. آب مقطردیونیزه (شرکت QAL انگلستان)
    1. ترازو دیجیتال(Nikon, Japan)
    1. ارلن مایر ۱ لیتری
    1. استوانه مدرج ۵۰۰ میلی لیتری
    1. شیشه در پیچ دار جهت نگه داری محیط کشت در اندازه های ۲۵۰ و ۵۰۰ میلی لیتری استریل
    1. همزن مغناطیسی
    1. PH متر
    1. دستگاه فیلتر استریل (شامل: قیف، ارلن شیردار و کاغذ صافی) و پمپ خلاء
    1. پمپ پریستالتیک حاوی آب مقطر
  1. فویل آلومینیومی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:39:00 ق.ظ ]




در این فصل، نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها خلاصه گردیده و با تحلیل آنها سعی شده تا به سؤالاتی که در فصل اول مطرح شده بود پاسخ داده شود. در بخش اول این فصل پاسخ هر یک از سؤالات تحقیق و خلاصه نتایج حاصل از اجرای طرح تحقیق ارائه شده است. در بخش بعدی با بهره گرفتن از اطلاعات به دست آمده، پیشنهاداتی جهت استفاده محققان ارائه گردیده است و در نهایت پیشنهاداتی برای تحقیقات آینده ارائه شده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۵-۲ پاسخ سوالات تحقیق
دو سوال مهم در فصل اول این تحقیق مطرح گردیدند که درادامه به بررسی و پاسخ به این سوالات پرداخته شده است.

    1. موقعیت شرکت آب و فاضلاب خوزستان در حال حاضر چگونه است؟

با توجه به نتایج بدست آمده از جدول ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام استراتژیک و ترسیم نمره نهایی هریک از عوامل این ماتریس بروی نمودار معلوم شد شرکت از لحاظ استراتژیک در وضعیت تدافعی قرار دارد، که در این وضعیت شرکت باید نقاط ضعف داخلی را اصلاح نماید و از تهدیدات خارجی بپرهیزد.
از طرفی دیگر نمره نهایی ماتریس داخلی و خارجی نیز وضعیت شرکت در موقعیت تدافعی را تایید می کرد که می توان نتیجه گرفت شرکت از لحاظ عوامل داخلی دچار ضعف می باشد و در محیط خارجی با تهدیدات فراوانی روبرو می باشد.

    1. استراتژی بهینه شرکت آب و فاضلاب خوزستان کدام است؟

پس از اینکه مشخص گردید شرکت در موقعیت استراتژیک تدافعی قرار دارد، باید استراتژی های متناسب با این موقعیت که عبارتند از کاهش، فروش یا واگذاری، ترکیب و مشارکت را به اجرا درآورد.
۵-۳ خلاصه نتایج
با تشکیل ماتریس ارزیابی عوامل داخلی برای شرکت آب و فاضلاب خوزستان عامل توانمندی، تخصص و تجربه مدیران بعنوان مهمترین نقطه قوت و دو عامل تراکم نیروی انسانی متخصص و کمبود نقدینگی به عنوان با اهمیت ترین نقاط ضعف شرکت معرفی شدند. همچنین با کسب نمره نهایی ۲٫۴۳ از این ماتریس این نتیجه که در مجموع ضعف های شرکت بر نقاط قوت آن غلبه کرده است، حاصل گردید.
همین طور در ماتریس ارزیابی عوامل خارجی عامل افزایش تقاضا برای ارائه خدمات و وجود مشتریان عمده(شرکت نفت، پتروشیمی و …)، بالاترین نمره را در فرصت ها کسب نمود و در بخش تهدیدات، عامل فاصله زیاد بین قیمت تمام شده و قیمت فروش خدمات بعنوان مهمترین تهدیدی که شرکت با آن مواجه می باشد، معرفی گردید. نمره نهایی شرکت از این ماتریس ۲٫۳۵ بوده که نتیجه نشان می داد، تهدیداتی که شرکت با آن مواجه می باشد بر فرصت های پیش روی آن غلبه کرده است.
با رسم نمره نهایی عوامل داخلی و عوامل خارجی در ماتریس داخلی و خارجی موقعیت شرکت تدافعی حاصل گردید.
با توجه به نتایج بدست آمده از جدول ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام استراتژیک مشخص گردید شرکت از لحاظ مالی و مزیت رقابتی که عوامل داخلی شرکت محسوب می شوند در وضعیت ضعیفی قرار دارد. همچنین مشاهده شد که شرکت در یک محیط بی ثبات و در یک صنعت بی کشش مشغول فعالیت می باشد.
با انجام این پژوهش مشخص گردید که شرکت آب و فاضلاب خوزستان از لحاظ استراتژیک در وضعیت تدافعی قرار دارد و باید استراتژی هایی را که در این وضعیت قرار دارند اجرا نماید.
با رسم نیمساز موقعیت تدافعی، شرکت آب و فاضلاب خوزستان در ناحیه دوم قرار دارد که نشان می دهد شرکت در صنعتی ناپایدار، از نظر مالی با مشکل روبه رو است.
با توجه به تشکیل ماتریس سوات برای شرکت آب و فاضلاب خوزستان، استراتژی های بهینه ای که در این موقعیت، شرکت باید آنها را اجرا نماید، عبارتند از: استراتژی مدیریت مصرف انرژی و کاهش هزینه ها، استراتژی انتشار اوراق مشارکت جهت تکمیل طرح ها، استراتژی برون سپاری بعضی از فعالیت های شرکت و استراتژی مدیریت استراتژیک منابع انسانی.
در پایان با شکل گیری ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی برای اولویت بندی استراتژی های تدافعی شرکت آب و فاضلاب خوزستان، استراتژی مدیریت مصرف انرژی و کاهش هزینه ها با کسب بیشترین امتیاز در اولویت اجرا قرار گرفت.
۵-۴ پیشنهادات
در این بخش پیشنهاداتی به مدیران شرکت آب و فاضلاب خوزستان، سایر محققین و تحقیقات آینده ارائه شده است.
۵-۴-۱- پیشنهادات به شرکت
با توجه به یافته های تحقیق، پیشنهاداتی به مدیران شرکت آب و فاضلاب خوزستان ارائه می گردد :
- استفاده از برنامه ریزی استراتژیک می تواند به شرکت و مدیران کمک کند تا آگاهی بیشتری نسبت به فرصت ها و تهدیدات پیش روی شرکت پیدا نمایند و بتوانند روش اجرایی مواجه با آنها را پیش بینی نمایند.
-

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:38:00 ق.ظ ]




با بررسی داده های مربوط به متغیر ویژگی های اندازه گیری عملکرد در کل مشاهده می شود که عامل مقایسه دستاوردهای شرکت در برابر بودجه دارای حداکثر میانگین امتیازات و تجزیه و تحلیل عملکرد واحدهای مختلف شرکت دارای حداقل میانگین امتیاز داده شده می باشد. متغیر ویژگی های اندازه گیری عملکرد در کل دارای میانگین ۸۲/۳ با انحراف معیار ۴۷/۰ می باشد که میانگین به دست آمده بیشتر از میانگین مورد انتظار(۳) می باشد.
با بررسی داده های مربوط به متغیر قابلیت اطمینان در کل مشاهده می شود که عامل قابل اطمینان بودن نظام اندازه گیری عملکرد شرکت دارای حداکثر میانگین امتیازات و منطبق بودن نظام اندازه گیری عملکرد با مأموریت شرکت دارای حداقل میانگین امتیاز داده شده می باشد. متغیر قابلیت اطمینان در کل دارای میانگین مجموع امتیازات ۰۴/۴ با انحراف معیار ۵۲/۰ می باشد که میانگین به دست آمده بیشتر از میانگین مورد انتظار(۳) می باشد.
با بررسی داده های مربوط به متغیر کاربرد خاص در کل مشاهده می شود که عامل برنامه ریزی و تصمیم گیری داخلی دارای حداکثر میانگین امتیازات و مربوط بودن نظام اندازه گیری عملکرد به عملکرد بازاریابی شرکت دارای حداقل میانگین امتیاز داده شده می باشد. متغیر کاربرد خاص در کل دارای میانگین ۳۰/۳ با انحراف معیار ۸۴/۰ می باشد که میانگین به دست آمده بیشتر از میانگین مورد انتظار(۳) می باشد.
با بررسی داده های مربوط به متغیر نوع استراتژی در کل مشاهده می شود که عامل ایجاد محصول یا نام تجاری خاص دارای حداکثر میانگین امتیازات و استاندارد سازی فرایند تولید و فروش شرکت دارای حداقل میانگین امتیاز داده شده می باشد. متغیر نوع استراتژی در کل دارای میانگین ۵۵/۳ با انحراف معیار ۸۶/۰ می باشد که میانگین به دست آمده بیشتر از میانگین مورد انتظار(۳) می باشد.
۵-۳) یافته ها و نتایج آمار استنباطی
در ارتباط با نتیجه آزمون فرضیه اول می توان نتیجه گرفت، رابطه معناداری بین ویژگی های نظام اندازه گیری عملکرد و کاربردی نمودن تصمیمات استراتژیک در شرکت ها با توجه به قابلیت اطمینان وجود دارد. نتیجه آزمون این فرضیه با نتایج مطالعات آرتز و همکاران[۳۰۲] (۲۰۱۲) که وجود رابطه مستقیم و قابل قبولی بین ویژگی های نظام اندازه گیری عملکرد و کاربردی نمودن تصمیمات استراتژیک را تایید می کند، هم راستا می باشد.
در ارتباط با نتیجه آزمون فرضیه دوم می توان نتیجه گرفت، رابطه معناداری بین ویژگی های نظام اندازه گیری عملکرد و کاربردی نمودن تصمیمات استراتژیک در شرکت ها با توجه به کاربد خاص وجود دارد. نتیجه آزمون این فرضیه با نتایج مطالعات آرتز و همکاران (۲۰۱۲) که وجود رابطه مستقیم و قابل قبولی بین ویژگی های نظام اندازه گیری عملکرد و کاربردی نمودن تصمیمات استراتژیک را تایید می کند، هم راستا می باشد.
در ارتباط با نتیجه آزمون فرضیه سوم می توان نتیجه گرفت، رابطه معناداری بین ویژگی های نظام اندازه گیری عملکرد و کاربردی نمودن تصمیمات استراتژیک در شرکت ها با توجه به اندازه شرکت وجود دارد. نتیجه آزمون این فرضیه با نتایج مطالعات آرتز و همکاران (۲۰۱۲) که وجود رابطه مستقیم و قابل قبولی بین ویژگی های نظام اندازه گیری عملکرد و کاربردی نمودن تصمیمات استراتژیک را تایید می کند، هم راستا می باشد.
در ارتباط با نتیجه آزمون فرضیه چهارم می توان نتیجه گرفت، رابطه معناداری بین ویژگی های نظام اندازه گیری عملکرد و کاربردی نمودن تصمیمات استراتژیک در شرکت ها با توجه به نوع صنعت وجود دارد. نتیجه آزمون این فرضیه با نتایج مطالعات آرتز و همکاران (۲۰۱۲) که وجود رابطه مستقیم و قابل قبولی بین ویژگی های نظام اندازه گیری عملکرد و کاربردی نمودن تصمیمات استراتژیک را تایید می کند، هم راستا می باشد.
در ارتباط با نتیجه آزمون فرضیه چهارم می توان نتیجه گرفت، رابطه معناداری بین ویژگی های نظام اندازه گیری عملکرد و کاربردی نمودن تصمیمات استراتژیک در شرکت ها با توجه به نوع استراتژی وجود دارد. نتیجه آزمون این فرضیه با نتایج مطالعات آرتز و همکاران (۲۰۱۲) که وجود رابطه مستقیم و قابل قبولی بین ویژگی های نظام اندازه گیری عملکرد و کاربردی نمودن تصمیمات استراتژیک را تایید می کند، هم راستا می باشد
۵-۴) بحث و نتیجه گیری
این تحقیق به بررسی رابطه بین ویژگی های نظام اندازه گیری عملکرد و کاربردی شدن تصمیمات استراتژیک شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار پرداخته است. این تحقیق هم راستا با تحقیق های پیشین از جمله تحقیق آرتز و همکاران[۳۰۳] تحت عنوان «طراحی سیستم اندازه گیری عملکرد و تصمیم گیری استراتژیک کاربردی با توجه به نقش ویژگی های اندازه گیری عملکرد» و بیزب و مالاگوینو[۳۰۴] تحت عنوان « کاربرد سیستم اندازه گیری عملکرد استراتژیک ، آیا این سیستم در محیط های پویا کارآیی دارد؟» انجام گرفته است. با توجه به تحلیلی که از نتایج آزمون فرضیه های تحقیق در این فصل ارائه گردید، می توان گفت که میان ویژگی های نظام اندازه گیری عملکرد و کاربردی شدن تصمیمات استراتژیک شرکت با توجه به متغیرهای تعدیل گر، قابلیت اطمینان، کاربرد خاص ، اندازه شرکت و نوع استراتژی رابطه مثبتی وجود دارد.
شایان ذکر است که نتایج این تحقیق در حالت کلی با سایر تحقیق های انجام گرفته در این زمینه مطابقت و همخوانی دارد که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود :
آرتز و همکارانش تحقیق خود را در سال ۲۰۱۲ در کشور آلمان بر روی ۱۹۲ مدیر بازاریابی شاغل در شرکت های آلمانی انجام دادندکه نتایج این تحقیق نشان داد که رابطه مثبتی بین استفاده از نظام اندازه گیری عملکرد برای تسهیل در تصمیم گیری ها در شرکت و کاربردی شدن تصمیمات استراتژیک وجود دارد.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بیزب و مالاگوینو در سال ۲۰۱۲ در تحقیقی به بررسی چگونگی تاثیر نظام اندازه گیری عملکرد استراتژیک بر عملکرد شرکت از طریق شکل دادن به برنامه های راهبردی و ارائه تصمیمات استراتژیک بر اساس فرایند های مجدد تدوین استراتژی پرداختند. نتایج این تحقیق نیز نشان دهنده رابطه ای مثبت بین نظام اندازه گیری عملکرد استراتژیک و و عملکرد شرکت ها از طریق تصمیمات استراتژیک بود.
جلالی فریز هندی و همکارانش به بررسی عوامل تاثیر گذار بر مدیریت استراتژیک و ارتباط آن با بهبود عملکرد شرکت در تحقیق خود پرداختند. در این تحقیق اثر بخشی به کارگیری نظام حسابداری مدیریت استراتژیک بر عملکرد سازمان مورد بررسی قرار داده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که نوع استراتژی بر میزان مشارکت حسابداران مدیریت استراتژیک در تصمیم گیری های سازمانی تاثیر گذار می باشد. در این تحقیق همچنین رابطه میان متغیرهای مشارکت حسابدارن مدیریت در تصمیم گیری های استراتژیک، اندازه ی سازمان ، نوع استراتژی، تدوین استراتژی و جهت گیری بازار با به کارگیری سیستم های حسابداری مدیریت استراتژیک مورد بررسی قرار گرفت که نتایج نشان دهنده ی تاثیر هر پنج عامل در به کارگیری حسابداری مدیریت استراتژیک بود.
۵-۵) پیشنهادات تحقیق
با توجه به اهمیت موضوع اندازه گیری عملکرد و این که در دنیای پر تلاطم امروزی، شرکت هایی دوام خواهند آورد که به صورت مستمر عملکرد خود را بهبود بخشند. بنابراین توجه به موضوع مدیریت عملکرد از اهمیت روزافزونی برخوردار شده است. از آنجایی که مدیریت عملکرد نیازمند تصمیم گیری های مبتنی بر حقایق است. بنابراین یکی از مقدمات لازم دسترسی به اطلاعات قابل اتکاست. بر این اساس اندازه گیری عملکرد به عنوان یک پیش نیاز منطقی برای مدیریت عملکرد است. لذا برای بهبود و به کارگیری نظام اندازه گیری عملکرد در شرکت ها و سازمان ها پیشنهاداتی ارائه می گردد.
نظام اندازه گیری عملکرد باید از اهداف استراتژیک شرکت پشتیبانی کنند و برای تحقق این امر این نظام باید نشات گرفته از استراتژی کلی شرکت باشد.در غیر این صورت این نظام ممکن است فعالیت هایی را پشتیبانی کند که اثر معکوس بر اهداف استراتژیک بگذارد. به علاوه بهتر است به این نکته توجه شود که اکر در طول زمان ، استراتژی ها تغییر می یابند ،همچنین برخی از شاخص های عملکرد نیز تغییر خواهند کرد. در نتیجه پیشنهاد می شود که نظام اندازه گیری عملکرد شرکت همواره انعطاف پذیر باشد تا بتوان از آن طریق اطمینان حاصل نمود که با اهداف شرکت سازگار است.
پیشنهاد دیگر در مورد بهبود نظام اندازه گیری عملکرد شرکت از طریق متوازن نگاه داشتن این نظام است. این موضوع که نظام اندازه گیری عملکرد نباید تنها از نقطه نظر مالی دیده شود بسیار حیاتی است. یک نظام اندازه گیری عملکرد باید انواع مختلف شاخص های عملکرد را شامل شود تا تمام جنبه های مهم را برای فرایند تصمیم گیری و موفقیت شرکت پوشش دهد. توجه به این که در تعیین اهداف در بودجه هر دوره مدیران نفوذ زیادی دارند، ممکن است آن ها اهدافی را وضع کنند که به راحتی به آن ها می توان دست یافت. در مجموع تکیه به معیارهای مالی به تنهایی برای اطمینان از پیاده سازی موفق استراتژی ها کافی نیستند. راه حل ، طراحی یک نظام اندازه گیری عملکرد با ترکیبی از شاخص های مالی و غیر مالی است. لذا پیشنهاد می گردد بین شاخص های مختلف توازن برقرار شود. یعنی به صورت متناسبی بر روی نتایج کوتاه مدت، بلند مدت و انواع مختلف عملکرد (نظیر هزینه،کیفیت،انعطاف پذیری و…) جنبه های مختلف (نظیر مشتریان، رقبا، ذینفعان، نوآوری و …) و سطوح مختلف (نظیر عملکرد کلی و عملکرد بخشی) تمرکز داشته باشد.
به منظور عملکرد مناسب ضروری است که تعداد شاخص های عملکرد محدود باشد. افزایش تعداد شاخص ها نیاز به زمان تحلیل بیشتری دارد.گردآوری اطلاعاتی که از آن ها استفاده ای نمی شود یک اتلاف در وقت و سرمایه تلقی می شود. بنابراین پیشنهاد می شود که تنها داده هایی که برای یک هدف خاص کاربرد دارند و هزینه گردآوری آن ها از مزایای مورد انتظارشان بیشتر نیست گردآوری شوند.
با توجه به این که نظام اندازه گیری عملکرد از طریق ارائه اطلاعات منطقی از تصمیم گیری های استراتژیک مدیران در سطوح مختلف مدیریتی پشتیبانی می کند باید دقت شود که درجه اطمینان به اطلاعات استخراج شده از نظام اندازه گیری عملکرد افزایش یابد.همچنین این نظام باید به گونه ای طراحی گردند که اطلاعات مهم را در زمان مناسب و به شخص مناسب ارائه کنند.
۵-۶) محدودیت های تحقیق
مشکلاتی که در حین تحقیق امکان مواجه شدن با آن ها وجود دارد مواردی است که در صورت رفع و حل آن ها موجب خواهد شد که برنامه تحقیق بر طبق نقشه طرح شده به انجام برسد.معمولاً هر تحقیق با مشکلاتی همراه است و محقق جهت انجام تحقیقات و رسیدن به اهداف و خواسته های مطرح شده در اثر تحقیق خود طبیعتاً با مشکلاتی برخورد می کند که باید آن ها را بشناسد و در جهت رفع آن ها گام بردارد.بر این اساس محدودیت های این تحقیق عبارتند از :
در دسترس نبودن اطلاعات مورد نیاز تحقیق برای بعضی از شرکت های فعال در صنایع مذکور بورس اوراق بهادار تهران ، موجب کاهش تعداد نمونه آماری در این تحقیق و در نتیجه تعمیم پذیری یافته ها شده است.
نتایج به دست آمده در تحقیق حاضر محدود به شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار می باشد. لذا قابل تعمیم به شرکت های خارج از بورس نمی باشد.
۵-۷) پیشنهادات برای تحقیقات آتی
پیشنهاد می شود که در آینده محققان دیگر در زمینه های زیر به پژوهش بپردازند :
سنجش تاثیر نظام اندازه گیری عملکرد بر عملکرد مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار.
بررسی نقش نظام اندازه گیری استراتژیک عملکرد بر کاربردی شدن تصمیمات استراتژیک.
پیشنهاد می گردد که تحقیق مشابه ای در صنایع مختلف و به صورت مقایسه ای نیز صورت پذیرد.
۵-۸) خلاصه فصل
در این فصل ابتدا به بحث و بررسی درباره یافته ها و نتایج حاصل از آمار توصیفی و استنباطی پرداخته شد و در ادامه پیشنهاداتی در راستای هدف گذاری تحقیق و محققان آتی ارائه گردید و در پایان محدودیت های تحقیق و محقق ذکر شد.
منابع
منابع :
آذر ، عادل. مومنی، منصور .(۱۳۹۰).”آمار و کاربرد آن در مدیریت(جلد ۱ و ۲)". چاپ پانزدهم . تهران :سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها(سمت).
آرمسترانگ،مایکل.(۱۳۸۵) “مدیریت عملکرد راهبردی کلیدی و راهنمای عملی“. ترجمه سعید صفری.انتشارات جهاد دانشگاهی.
احمد پور،احمد. رسائیان، امیر.احمد زاده، حمید.(۱۳۸۵). “ارزیابی متوازن پایدار و معیارهای غیر مالی عملکرد" ماهنامه بورس ، شماره ۵۹، ص ص ۱۱-۴٫
استیل، ریچارد. منکینز، مایکل.(۱۳۸۶). ” از استراتژی عالی تا عملکرد عالی” .کار و جامعه ، شماره ۸۴-۸۳ ، ص ص ۷۷-۷۳٫
اسماعیل پور، مجید .(۱۳۷۶).” محدودیت های استفاده از نسبت های مالی در ارزیابی عملکرد شرکت ها ” . ماهنامه بورس ، شماره ۱۷ ، ص ص ۳۶-۴۱٫
اعرابی،محمد .صالحی، مسلم.(۱۳۷۸). ” تکنیک ها و مدل های ارزیابی استراتژی ها و نتایج آنها” .مدیریت استراتژیک شهری، شماره ۳ ، ص ص ۳۵-۱۸٫
افجه ،سید علی اکبر. اسماعیل زاده محمد.(۱۳۸۸) ."بررسی رابطه بین مدیریت استراتژیک منابع انسانی و عملکرد شرکتها".مجله مدیریت توسعه و تحول ،شماره ۲، ص ص ۱۹-۹٫
الهی، شعبان.(۱۳۷۸). “مثلث عملکرد سازمانی “. مجموعه مقاله های همایش ارزیابی عملکرد دستگاه هها ی اجرایی کشور ، کمسیون ارزیابی عملکرد ،ص ص ۶۷-۴۹.
الوانی، سید مهدی. طلایی، علی.(۱۳۷۲). “ نظام کنترل استراتژیک و آینده نگر در مدیریت ".اقتصاد کشاورزی و توسعه، شماره ۴ ، ص ص ۱۷۱-۱۶۴٫
امیران ؛حیدر.(۱۳۸۲). “اندازه گیری عملکرد ، بایدها و نبایدها". ماهنامه تدبیر،سال چهاردهم، شماره ۱۳۶، ص ص ۸۲- ۷۷٫
برازنده جدی، محمد .(دی۱۳۸۵).”شناسایی و اولویت بندی شاخص های اثر بخش در ارزیابی عملکرد نمایندگیهای مجاز فروش و خدمات پس از فروش ایران خودرو با بهره گرفتن از تکنیکهای MADM ” . پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس.
بزرگ اصل، موسی.(۱۳۷۴)."ماهیت اندازه گیری در حسابداری".فصلنامه علمی و پژوهشی بررسی های حسابداری ،سال سوم ،شماره ۱۲و۱۳، ص ص ۱۳۱-۱۰۷٫

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:03:00 ق.ظ ]




سن سرپرست خانوار از دو طریق می‌تواند بر سطح زندگی خانوار تأثیرگذار باشد. نخست آنکه بر طبق فرضیه دوران زندگی مودیگلیانی افراد در سنین جوانی و میانسالی از بازدهی و کارایی بالاتری برخوردارند و دوم آنکه در سنین میانسالی، افراد با افزایش مهارت و تخصص، می‌توانند به مشاغل و پست‌های بالاتری دسترسی پیدا کنند (محمدزاده و همکاران، ۱۳۹۱).
در خصوص بعد خانوار، بکر[۲۴] (۱۹۹۲) نشان داده است که هزینه نگهداری فرزندان در کشورهای درحال­توسعه به واسطه وجود عواملی چون درآمد انتظاری حاصل از مشارکت فرزندان در کسب درآمد خانوار و انتظار حمایت فرزندان از والدین در دوران کهولت و کسالت، بطور قابل توجهی نسبت به کشورهای توسعه‌یافته پائین‌تر است به این ترتیب می‌توان انتظار داشت که بعد خانوارها در این کشورها افزایش یابد (عرب‌مازار و حسینی‌نژاد، ۱۳۸۳).
۲-۲-۵- شاخص‌های وسعت فقر
تعداد افراد فقیر و خط فقر به تنهایی نمی‌تواند الگوی فقر را توصیف کند زیرا به‌ ازای خط فقر و تعداد فقیران مشابه در دو یا چند جامعه، شدت فقر در این جوامع می‌تواند متفاوت باشد. لذا برای درک اندازه فقر در هر جامعه شاخص‌هایی داریم که شدت فقر را نشان دهند. میزان نابرابری درآمد در بین افراد فقیر، متوسط درآمد افراد فقیر، اندازه خط فقر، تعداد کل فقیران و تعداد کل افراد جامعه از جمله مؤلفه‌هایی هستند که بر میزان شدت فقر تأثیر دارند و تفاوت هر یک از آنها موجب تفاوت در اندازه شدت فقر می‌شود. در این قسمت به برخی از این شاخص‌ها اشاره می‌شود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

    • شاخص نسبت افراد فقیر (نسبت سرشمار)[۲۵]

ساده‌ترین، ابتدایی‌ترین و رایج‌ترین شاخص فقر تا سال ۱۹۷۰ شاخص نسبت سرشمار یا شاخص نسبت افراد فقیر بوده است. این شاخص عبارت است از نسبت تعداد افراد (خانوار) فقیر ( زیر خط فقر) به کل افراد (خانوار) در جامعه یعنی:
(۲-۱)
که در آن  تعداد افراد (خانوار) فقیر و  تعداد کل افراد (خانوار) جامعه است.
شاخص نسبت سرشمار می‌تواند به صورت زیر نیز نوشته شود:
(۲-۲)
که در آن  تابع شاخصی است که اگر فرد فقیر باشد مقدار یک و در غیر این صورت مقدار صفر را اختیار می‌کند. بنابراین اگر مخارج  کمتر از خط فقر  باشد  برابر یک خواهد بود و شخص فقیر محسوب می‌شود (بانک جهانی، ۲۰۰۵).

    • شاخص شکاف فقر

علت استفاده از این شاخص این است که این شاخص بر فاصله کلی فقرا نسبت به خط فقر مبتنی است که نشان‌دهنده عمق فقر است. به عبارتی، این شاخص میانگین شکاف فقر در جامعه است که در آن شکاف فقر برای افراد غیرفقیر صفر محسوب می‌گردد. با بهره گرفتن از تابع شاخص می‌توان نوشت:
(۲-۳)
که در آن  شکاف فقر فرد  ام و  مخارج فرد  ام می‌باشد. بنابراین شاخص شکاف فقر  می‌تواند به صورت زیر تعریف شود:
(۲-۴)
این شاخص ارائه دهنده وسعت فقر است ولی نابرابری درآمد بین افراد فقیر را نادیده می‌گیرد (بانک جهانی، ۲۰۰۵).
این شاخص می تواند به صورت زیر بیان شود:
(۲-۵)
که در آن  به عنوان مجموع شکاف فقر بوده و به صورت زیر تعریف می‌شود:
(۲-۶)

    • شاخص شدت فقر[۲۶] (توان دوم شکاف فقر)

این شاخص نه تنها فاصله فقرا تا خط فقر (شکاف فقر) را در نظر می‌گیرد، بلکه نابرابری در میان فقرا را نیز محاسبه می‌کند. یعنی ضریب بالاتری به خانوارهای دورتر از خط فقر اختصاص می‌دهد. همانند شکاف فقر، استفاده از این شاخص برای برخی شاخص‌های غیرپولی با محدودیت روبرو می‌باشد. این شاخص می‌تواند به صورت زیر نوشته شود (بانک جهانی، ۲۰۰۵).
(۲-۷)

    • شاخص کاکوانی[۲۷]

شاخص کاکوانی به شکل
(۲-۸)
ارائه می‌شود که در آن  میانگین مخارج افراد فقیر و  میانگین مخارج کل افراد جامعه می‌باشد.
این شاخص بیانگر میزان سهولت (یا سختی) از بین بردن فقرا بوده و نشان می‌دهد چند درصد از درآمد افراد غیرفقیر باید به افراد فقیر انتقال یابد تا درآمد افراد فقیر جامعه به سطح درآمد حداقل معاش (خط فقر) رسیده و فقر از بین برود (محمدی و همکاران، ۱۳۸۶).

    • شاخص فقر سن[۲۸]

سن[۲۹] (۱۹۷۶)، شاخص فقری ارائه داد که محرومیت نسبی افراد فقیر را در مقابل سایر افراد جامعه در نظر می‌گیرد. این شاخص به صورت زیر تعریف می‌شود.
(۲-۹)
که در آن  شاخص نسبت سرشمار،  میانگین درآمد (مخارج) افراد فقیر،  ضریب جینی ما بین افراد فقیر و  خط فقر می‌باشد.
از ویژگی‌های شاخص فقر سن آن است که اندازه آن بین صفر (در حالتی که فرد فقیر در جامعه وجود نداشته باشد) و یک (در حالتی که درآمد کلیه افراد جامعه مساوی صفر باشد) تغییر می‌کند.
همچنین شاخص سن می‌تواند به صورت میانگین معیارهای نسبت سرشمار و شکاف فقر و با وزن ضرایب جینی خانوارهای فقیر به صورت زیر نوشته شود:
(۲-۱۰)
ازبرگ و زو[۳۰] در سال ۲۰۰۲ نشان دادند که شاخص سن می‌تواند به صورت زیر نیز نوشته شود:
(۲-۱۱)
که در آن  ضریب جینی نسبت شکاف فقر (تنها) برای افراد فقیر[۳۱] و  شاخص شکاف فقر که تنها برای افراد فقیر محاسبه می‌شود (بانک جهانی، ۲۰۰۵).
برای محاسبه ضریب جینی در حالتی که داده‌ها به صورت خام و دهک‌بندی نشده در دسترس باشند در صورتی که  نقطه‌ای روی محور  ها و  نقطه‌ای روی محور  ها باشد، ضریب جینی به صورت زیر قابل محاسبه می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:03:00 ق.ظ ]