• ۴۶٫ ۶٫ متن حکمت

«لَمْ یَذْهَبْ مِنْ مَالِکَ مَا وَعَظَکَ.»

  • ۴۶٫ ۶٫ توضیحات نحوی

لم یذهبْ: فعل مضارع مجزوم. ما: فاعل و مرفوع محلا ً. وعظک: فعل و فاعل آن « هومستتر» و مفعول آن ضمیر بارز«ک ».

  • ۴۶٫ ۶٫ توضیحات بلاغی

از دو جمله خبری تشکیل شده که هدف، بیان عاقبت و ارشاد مخاطب است. اسناد دادن فعل «وعظَ» به ضمیر مستتر «هو» نیز از نوع مجازی است.

  • ۴۶٫ ۶٫ ترجمه حکمت

امام (×) فرمود: «آنچه از مالت رفت و تو را پند آموخت، از دستت نرفته و نابود نشده است.»

  • ۴۶٫ ۶٫ شرح

انسان وقتى قسمتى از مال خود را از دست مىدهد، غمگین و افسرده مىشود و به خاطر مال از دست رفته، غصه مىخورد، زیرا معمولاً این طور تصور مىشود که مالى که از دست رفت، بیهوده تلف شده است و دیگر جبران نخواهد شد اما حقیقت این است که مال از دست رفته، به کلى تلف و نابود نمىشود، بلکه با از بین رفتن آن، نتیجه و فایدهیى براى صاحبش به جاى مىماند که گاهى ممکن است بیش از آن مال، ارزش داشته باشد و این نتیجه و فایده، تجربهیى است که شخص، در برابر از کف دادن مال خود، به دست مىآورد. اینکه بسیارى از مردم، تجربه را گرانبهاتر و با ارزشتر از مال مىدانند، براى آن است که مال، هر اندازه هم که باشد، براى همیشه باقى نمىماند و بالاخره روزى، تمام مىشود، ولى تجربه، سرمایهیى است که هرگز تمام نمىشود و همیشه و در هر حالى هم در دسترس قرار دارد و مى توان از آن استفاده کرد پس اگر انسان مالى را از دست داد ولى در کارى که مال خود را بخاطر آن از کف داده است، تجربهیى کسب کرد، باید بداند که آن مال را، بیهوده و رایگان از دست نداده است. بلکه به جاى آن، سرمایه گرانبهاترى به دست آورده که چه بسا در طول زندگى، بسیار بیشتر از آن مال به کارش میآید، اما آنچه که در خور تأمل است این است که انسان نباید هیچ کارى را بدون فکر و دقت انجام دهد زیرا از دست دادن مال موجب ضرر و دلیل کم دقتى است، پس آن مقدار از مال که در راه آزمایش الهى و گرفتارى از بین برود امّا با رفتن آن در انسان پندى حاصل شود، آن مال از دست رفته به حساب آورده نمیشود بلکه به دلیل نفعش و ارزش نتیجه‏اش یعنى موعظه و پندی که از آن حاصل شده، گویى مال باقى است.

  • ۶٫ حکمت شماره ۱۹۷: روش درمان روح (روانشناسى بالینى) (اخلاقى، علمى)
  • ۴۷٫ ۶٫ متن حکمت

«إنَّ هذه القُلوبِ تمُّلُ کمَا تمُّلُ الأبدانُ،فَأبتغُوا لهَا طرائفَ الحکمهِ.»

  • ۴۷٫ ۶٫ لغت

تمُلُّ: مَلَّ ـ ملالاً (ضجرَ): بیقرار و دلتنگ شد. طرائف: ج: طریفه: تازه و شگفت.

  • ۴۷٫ ۶٫ توضیحات صرفی

تملُّ: فعل، مضارع، للغائبه، ثلاثی مجرد، صحیح (مضاعف)، معرب، متعدی. ما: مای مصدری.
ابتغوا: فعل، امر، للمخاطبین، ثلاثی مزید (باب افتعال)، مبنی.

  • ۴۷٫ ۶٫ توضیحات نحوی

إنَّ: حروف مشبهه بالفعل. هذه: اسم «إنّ»و منصوب محلاً. القلوب: عطف بیان. تملُّ: خبر«إنَّ». الابدانُ: فاعل و مرفوع. طرائفَ: مفعول به.

  • ۴۷٫ ۶٫ توضیحات بلاغی

معانی: یک جمله انشایی و بقیه جملات خبری هستند.
بیان: تشبیه مرسل به کاررفته است.[۲۰۱] زیرا خستگی قلبها به خستگی بدنها تشبیه شده است.

  • ۴۷٫ ۶٫ ترجمه حکمت

امام (×) فرمود: «این دلها همانند تنها خسته مىشوند، براى نشاط آن به سخنان تازه و حکیمانه روى بیاورید.»

  • ۴۷٫ ۶٫ شرح
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...