روش سؤال و جواب گاه به شکل مناظرات علمی در محافل رسمی و گاه در قالب پرسش‌های دینی مطرح است. گفت‌ و گوهای ائمه اطهار u با علماء و پیروان ادیان و مذاهب مختلف به صورت سؤال و جواب برگزار می‌شد و همچنین با فرزندان خود نیز به روش پرسش و پاسخ گفتگو می‌کردند. ائمه اطهارu در بسیاری از موارد برای معرفی امام بعدی سؤالات علمی و دینی مردم را به او واگذار می‌کردند چنان که امام حسن عسگریu برخی از استفتائات شیعیان را به فرزندش مهدیu محول می‌کرد تا مقام و موقعیت آن حضرت نزد مردم شناخته شود. روزی حضرت علیu در ارتباط با چند موضوع سؤالاتی از فرزندش حسن و حسین u نمود که هریک از آنان جوابهای حکیمانه دادند در این حال علیu به یکی از صحابه خود که در مجلس حضور داشت فرمود این سخنان حکیمانه را به فرزندانت بیاموز، زیرا موجب تقویت عقل و عاقبت‌اندیشی می‌گردد[۲۳].

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

آشنایی با داستان‌های معصومانu

کودکان به داستان و قصه علاقمند هستند و دلداده داستان‌های جذاب و شگفت‌انگیز هستند این علاقه و رغبت کودکان زمینه اثرپذیری آنهار ا فراهم می‌کند از این رو می‌توان در تربیت کودکان به خصوص در آشناسازی آنان با اهل بیتu از شیوه داستان‌گویی بهره گرفت. انتخاب داستانهای جالب از سیره اهل بیتu و ارائه آن با زبان ساده و قابل فهم به کودکان در آشنایی آنان با اهل بیتu تأثیر بسیار دارد. قرآن کریم به نقش مثبت و سازنده داستان اشاره کرده و می‌فرماید: در بیان آثار و داستانهایی از سرگذشت پیشینیان عبرتی است برای صاحبان خرد. در سیره معصومانu نیز داستانهای جالب و آموزنده‌ای وجود دارد که با ارائه آنها به کودکان ضمن یادگیری محتوای داستان، با اهل بیتu نیز آشنا می‌گردند. اگر پدران و مادران در محیط خانه به جای انجام کارهای غیرضروری یا تماشای فیلم‌های غیرضروری فرزندان خود را با داستانهای اهل بیتu آشنا کنند و یقیناً نتایج قابل توجهی در آشناسازی کودکان با معصومانu را در برخواهد داشت. پندهای آزمونده معصومانu با جذابیت و محتوای خاص چنان بر روح و روان انسان تأثیر می‌گذارد که در سراسر زندگی همراه انسان خواهد بود و فرد را به خدا و اولیای خدا علاقمند می‌سازد. کودکان به خاطر استعداد خاصی که دارند بهتر سخنان بزرگان را می‌پذیرندپس بهتر است پند و اندرزهای معصومان را در این دوران به آنها آموخت[۲۴].

وظایف والدین در تربیت

وظایف والدین نسبت به فرزندان زیاد است که ما مختصراً به شرح آنها می‌پردازیم.
بسیاری از والدین به جنس کودک حساسیت نشان می‌دهند مثلاً دوست دارند که پسر داشته باشد و یا برخی به دختر علاقمندند. یکی از حقوق کودکان این است که بدون اینکه به جنس او توجه کنند مورد استقبال واقع شود. امام سجادu به هنگامی که فرزندی از او به دنیا می‌آمد پیش از آنکه از دیگر خصایص او سؤال کند می‌پرسید آیا کودک سالم است و آنگاه می‌فرمود: سپاس خداوندی را که از من نسل گرفتار و ناقص نیافرید.
بهتر است قبل از تولد برای کودک نام انتخاب کرد و دو نام برای او در نظر گرفته اگر دختر بود یکی از نامها و اگر پسر بود نام دیگر را بر او بنهند.
انتخاب نام خوب برای کودک بسیار اهمیت دارد به خصوص اگر در آینده به مقام بالایی برسد نام او می‌تواند برای او ایجاد غرور و یا حقارت کند پس بهتر است برای او نامی انتخاب شود که او با آن نام احساس سرافرازی و وابستگی به پاکان و قدرتمندان کند و توصیه شده است نام کودک را از اسماء‌ خاندان پیامبرe انتخاب کنند.
بعد از به دنیا آمدن کودک می‌بایست در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه خواند، البته انجام این کار قبل از بریدن ناف کودک مستحب است. در روایات اسلامی انجام این کار را پناهی در برابر لغزشهای شیطانی ذکر کرده‌اند و باعث تقویت روح دینی در کودک می‌گردد.
از دیگر مسائل بعد از تولد کودک کام گرفتن با تربت امام حسینu است و غسل مولودیه دادن کودک، ختنه کردن (اگر کودک پسر باشد)، عقیقه دادن و هم وزن موی سرکودک صدقه دادن از طلا و نقره است.
چون کودک هدیه‌ای از خداوند است پس به خدا وابسته است و صاحب کرامت است باید به گریه و فریادش توجه کرده و با او به احترام رفتار نمود، روزی که سخن می‌گوید به سخنش گوش فرا داد، در کارها و تنهایی‌اش نباید زیاد دخالت کرد، حکومت و تسلط او براسباب‌بازیهایش را نبایست برهم زد و باید به گونه‌ای با او برخورد کرد که احساس کند، شخص بزرگی است و در نزد سایر مردم احترام دارد و دیگران او را می‌پذیرند.
یکی از نیروهای لازم برای ادامه حیات طفل محبت کردن به اوست و روح کودک توسط محبت به آرامش می‌رسد. کودکی که در طفولیت محبت ندیده است در بزرگی فردی عقده‌ای و خشن خواهد شد. البته نباید کودک را به خاطر موقعیت نسبی او مثلاً زیبایی کودک، رشد او، رنگ مو و چشم او دوست داشت. بلکه باید از آن جهت که وابسته به والدین است مورد محبت واقع شود البته نبایست فراموش کرد که این محبت به افراط نکشد چون زیاده‌روی در محبت سبب ایجاد نابسامانیهای دیگر خواهد شد.
هیچ غذایی برای کودک بهتر از شیر مادر برای او نیست. شیردادن مادر به کودک آنقدر پراهمیت است که گفته شده اگر مادر برای شیردادن کودک حق‌الزحمه می‌خواهد به او بپردازید.
کودک در هنگام خوردن شیرمادر تنها از سلولهای تن مادر تغذیه نمی‌کند بلکه بین او و مادر مهر و محبت رد و بدل می‌شود.
در صورتیکه مادر نتواند این وظیفه را انجام دهد باید برای کودک دایه‌ای گرفت. در ضمن برای دایه هم خصوصیاتی وارد شده از جمله اینکه دایه احمق نباشد، یهودی، نصرانی، مجوس، زنازاده و بداخلاق نباشد و بهتر است دایه‌ای باشد که ایمان به خدا و اسلام داشته باشد دارای چهره‌ای نیکو و رشدی مناسب باشد در صورتیکه شرایط برای گرفتن دایه نباشد استفاده از شیر حیوانات سفارش شده است.
وقتی کودک به یک سالگی رسید باید از غذایی که خود می‌خوریم به کودک بدهیم و در ۱۵ ماهگی در خوردن غذا او را آزاد بگذاریم تا خود غذا به دهانش بگذارد.
غذایی که به کودک می‌دهیم باید طاهر و پاک باشد چون غذای کودک با رفتار و عمل او رابطه مستقیم خواهد داشت و در صورتیکه غذا ناپاک و حرام باشد در خلق و خوی کودک تأثیر سوئی خواهد گذاشت همانگونه که در قرآن آمده است:
کُلوا مِن الطیباتِ وَاعملوا صالحاً.
از همان روزهای اول تولد باید در پرورش دینی کودک کوشید در کتب اسلامی برای هر سال و حتی برای هرچند ماهگی کودک برنامه‌ای تعیین شده است. مثلاً وارد شده که در ۳ سالگی نحوه سجده کردن را به کودک بیاموزید و در ۵ سالگی ادای شهادتین و در ۷ سالگی نماز را به او بیاموزید انجام این امور از راه عمل کردن والدین و شرکت دادن کودک در مجامع دینی امکان پذیر است.
زندگی همیشه خوردن غذای گرم و بستر نرم و راحت نیست. گاهی باید کودک را با سختی مأنوس کرد و همیشه سعیمان بر این نباشد که کودک تمام نیازهایش برطرف گردند و اینکه همیشه زندگی‌اش با موفقیت باشد لازم است گاهی کودک طعم شکست را بچشد و مزه گرما، سرما، تشنگی گرسنگی را شخصاً احساس کند و خود را برای زندگی آینده که پر از پیچ و خم و سختی هاست آماده کند از مسائل دیگر آموزش دنیای متفاوت زن و مرد به کودک است که آن از راه عمل و رفتار والدین، به دست می‌یابد.
باید بسیاری از مسائل ضروری برای زندگی کودک از واجبات و محرمات را متناسب با سنش به او آموخت این امر بایست آنقدر وسعت داشته باشد که بتوان مسائلی در حدود شئون زندگی خانوادگی و ازدواج را نیز مطرح کنند. بسیاری از والدین از جواب دادن به پرسشهای کودکان خودداری می‌کنند و براین عقیده‌اند که با پاسخ دادن به اینگونه سؤالات روی بچه‌هاباز می‌شود و یا زمینه را جوری فراهم می‌کنند که کودک جرأت مطرح کردن اینگونه سؤالات را نداشته باشد. این امر به زیان خانواده و کودک است چون کودک بالاخره برای سؤالات خود پاسخ می‌یابد و اگر پدر و مادر از جواب دادن طفره روند از افراد دیگر خواهد پرسید و امکان دارد از افراد بی‌اطلاع و احیاناً سودجو و مغرض پرسش کنند پس بهتر است خود والدین که از همه‌کس به او دلسوزتر و مهربان تر هستند پاسخ اینگونه سؤالاتش را بدهند تا سؤالاتش بی‌پاسخ نماند لازم است والدین برخی از امور را در منزل به فرزندانشان آموزش بدهند که ما در اینجا مختصراً به بعضی از آن امور می‌پردازیم[۲۵].
آنچه که سایر انسانها را از هم جدا می‌کند تفاوت در خلق و خوی آنهاست. نیکی‌ها با زشتی ها سنجیده می‌شوند و میزان در شناخت آنها عقل و شرع است. در حقیقت انسان با عقل خوبی‌ها و بدی‌ها را تشخیص می‌دهد و یا آنکه شرع آنها را معرفی می‌کند.
حیاء و عفت از اموری هستند که هم عقل آنها را می‌ستاید و هم شرع به آنها اهمیت داده است حیاء در واقع همان شرم است که باعث می‌شود انسان از کاری‌که باعث ایجاد ملامت و سرزنش شود دوری کند و عفت هم به معنای پاکدامنی انسان است که باعث نزدیک شدن انسان به خدا و خدا به انسان می‌شود.
منشأ عفت کودک خوبی والدین است. اگر پدر و مادر حریم حیاء و عفت را نگه دارند این خود باعث می‌گردد کودک عملاً حیاء و عفت را درک کند. بر پدر و مادر لازم است مصادیق حیاء و عفت را به کودک بفهمانند که در چه مواردی حیاء داشته باشند و عفت را رعایت کنند و دامان خود را از آلوده شدن به محرمات و پلیدیها حفظ کنند.
آنچه ضمانت بقای نسل آینده و سالم ماندن جامعه را برعهده دارد توجه کردن به دستورات آسمانی است. انسانیت انسان با حیاء و عفت او تفسیر می‌شود پس انسانیت انسان بدون حیاء و عفت معنا ندارد و جامعه انسانی زمانی از جامعه حیوانی متمایز می‌شود که جامعه‌اش لباس حیاء و عفت برتن داشته باشد[۲۶].
امروزه با پیشرفت کردن دنیا و به وجود آمدن تمدنهای جدید، جای هیچ شبهه‌ای باقی نمی‌ماند که علم‌آموزی در این عصر از ضروریات است.
بهترین زمان فراگیری علم و دانش‌اندوزی از هفت سالگی کودک است که اسلام هم به سن ۷ سالگی اهمیت فراوانی داده است. والدین می‌بایست از این فرصتها استفاده کرده و آنها را به دانش‌اندوزی و کسب علم تشویق کنند تا‌ آینده آنها به خاطر بی‌سوادی به مخاطره نیفتد.
امام علیu در نهج‌البلاغه آورده است:
مَنْ لَمْ یَتَعَلَمْ فِی الصِّغَرِ لَمْ یَتَقَدَّم فِی الکِبرِ.
کسیکه در کودکی درس نخواند در بزرگی رهبر و پیشوای مردم نمی‌شود.
بیشتر تأکید اسلام بر این است که انسانها به فراگیری علمی که باعث رستگاری آنها و سعادت دنیا و آخرتشان است بپردازند و از علومی که نفعی برای آنها ندارد بپرهیزند.
آیه‌ای در قرآن آمده است که می‌فرماید:
فَلْیَنظر الانسانِ الی الطعامِ. امام صادقu در تفسیر این آیه آورده‌اند منظور از طعام همان علم است که بهترین غذای انسان است. پیشرفت علوم دنیوی امروزه این امکان را به انسان می‌دهد که در یادگیری سایر علوم جدید دنیا عقب نماند.
اگر اقدام به آموختن چند علم در کنار هم کردیم می‌بایست از علوم و معارف دینی کوتاهی نکنیم چون آموختن چند علم در کنار هم وقت زیادی را از انسان می‌گیرد پس بهتر است قبل از پرداختن به سایر علوم، به علوم دینی پرداخته و بعد معنویت خود را تقویت نماییم.
خداپرستی به معنای بنده خدا بودن و نفی هر خدایی غیر از معبود واحد است و اینکه هیچ موجودی را جذاب‌تر و با وفاتر از او ندانیم و تنها او را سزاوار پرستش بدانیم و تمام جهان و هستی را زاده او دانسته و وظیفه خود را شناخت او و تمام هستی بدانیم.
والدین باید بذر خداپرستی را در نهاد کودک بکارند. فطرت پاک کودک از درون خدا را فریاد می‌کند و از همان اوان کودکی شکوفا می‌شود پس باید عسل شیرین خداپرستی را در کام کودک ریخت. شناختن خدا و پرستش او دو مقوله‌ای هستند که از نظر دین اسلام مورد عنایت واقع‌ شده‌اند.
انسانها می‌بایست به مقوله دوم که همان پرستش خداست بیشتر توجه کنند و باید کودکان را پیوسته در مسیر خداپرستی حفظ کنند و در این مسیر آنان را یاری کنند.
اسلام می‌خواهد که کودک از سن ۷ سالگی آهسته آهسته به سوی عبادت کردن کشانده شود یکی از اصحاب امام صادقu می‌گوید: از حضرت پرسیدم که کودک از چه سنی شروع به خواندن نماز کند فرمودند از هفت سالگی.
پیامبر گرامی اسلام در جایی دیگر چنین فرمودند:
اِنْتَحوا عَلی صِبیانَکم اوّل کلمهٍ لا اله الّا الله.
زمانیکه کودکانشان زبان گشایند لا اله الا الله را به آنها بیاموزید.
مسلمانان باید بدانند که در این قسمت از دین نبایست کوتاهی کنند و باید خود و فرزندانشان را با معارف بلند الهی و قرآنی آشنا سازند و از خواندن کتابهای مذهبی و رفتن به مجالس موعظه و محافل دینی دریغ نکنند و تمام تلاششان بر این باشد که محبت خداوند و اولیای او را در دوران کودکی در دل فرزندان قرار دهند که سعادت دنیا و آخرت آنها در این امر است.
در جوامع مختلف و در میان مسلمانان انسانها و بزرگانی بوده‌اند که از تجربه‌ها و اندوخته‌های علمی خود برای انسانها سخن گفته‌اند. استفاده و بهره‌برداری از آن سخنان و انتقال آنها به فرزندان در سالم نگاه داشتن و تربیت صحیح آنها مفید است.
در بحار الانوار آمده است:
امام علیu در میان جمعی حضور داشتند حسین و حسین u نیز در آن جمع بودند حضرتu سؤالاتی از آن دو پرسید و با آنها بحث علمی می‌کرد و آنها با عبارتی کوتاه و جوابهای حکیمانه پاسخ حضرت را می دادند. در این هنگام حضرت متوجه یکی از اصحاب خود شد و به او فرمود: این سخنان حکیمانه را به فرزندان خود بیاموزید، زیرا موجب تقویت عقل آنها می‌گردد[۲۷].
این از نیک‌اندیشی امامu بود که علاوه بر اینکه فرزندان خود را به این روش تربیت کرده بود از اصحاب هم می‌خواست که کودکانشان را به همین روش تربیت کنند تا نور علم و دانش در وجودشان بتابد و این خود باعث تقویت عقل و اراده آنان گردد.[۲۸]

نوع تربیت دختر و پسر

بین دختر و پسر از جهات گوناگون تفاوتهایی وجود دارد و این تفاوتها سبب ایجاد تفاوت در نظام تربیت آنها می‌شود.
برخی از مربیان و صاحبنظران در تربیت کودک بر این عقیده‌اند که دختر و پسر در جنبه‌های روانی و عاطفی و استعدادی با هم متفاوتند و دنیایی متفاوت از هم دارند ولی این امر سبب تفاوت در تربیت آنها نمی‌باشد. این افراد می‌گویند: زن و مرد در آینده باید دوش به دوش هم در اجتماع زندگی کنند و در کنار هم بتوانند مسئولیت زندگی را برعهده بگیرند پس باید از یک نوع تربیت برخوردار بوده و پرورش آنها یک جور باشد تا هدف موردنظر تحقق یابد.
نظر اسلام در این زمینه این است که پسر و دختر هر دو انسانند و تربیت برای آنها مهم است و همچنین هر دو باید دوش به دوش هم به کار و تلاش مشغول شوند اما هر دو یک وظیفه و کار مشترک ندارند و به طور مشابه از انجام هرکاری بر نمی‌آیند[۲۹].
دختران برای نگهداری کودک، باروری و بارداری و پرورش کودک آماده می‌شوند و پسران برای انجام وظایف سنگین اجتماعی آمادگی می‌یابند. عالی‌ترین سیستم تربیتی آن است که تفاوتهای فردی را در نظر گرفته و با توجه به این تفاوتها برنامه تربیتی را تنظیم کنیم[۳۰].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...