پژوهش های پیشین در مورد بررسی رابطه بین ... |
-
-
- اطمینان خاطر و آرامش روحی از اینکه خیر و مصلحتی برای همه امور وجود دارد
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
-
- یاری خداوند و رحمت و کفایت الهی
- گشایش و فرج در امور پس از سختیها توسط خداوند
۲-۱-۲-۱۱-۷-الگوی روان تنی
در بررسی علت اختلالهای روانی فیزیولوژیکی سه پرسش مطرح می شود:
- چرا استرس فقط در بعضی افراد تولید بیماریهای روانی فیزیولوژیکی می کند؟
- چرا گاهی اوقات استرس سبب بیماری و اختلال روان شناختی می شود؟
- با توجه به اینکه استرس موجب بروز اختلالهای روانی فیزیولوژیکی می شود، چه چیزی مشخص می کند که آن اختلال کدامیک از اختلالهای متعدد و در کدا م ناحیه بدن خواهد بود؟
پاسخ به پرسشهای مذکور مورد توجه فیزیولوژیستها و روانشناسان مختلف قرار گرفته است. رویکردهای فیزیولوژیکی، برخی از اختلالهای روانی - فیزیولوژیکی را به ضعف خاص یا به فعالیت بیش از حد سیستم عضوی شخص در واکنش به استرس نسبت دادهاند. نظریه های روانشناختی هم حالتهای هیجانی و عاطفی مخصوصی را برای اختلالهای ویژه در نظر گرفتهاند.
فرض اساسی الگوی روان تنی این است که اگر ارگانیسم تحت فشار قرار گیرد، ممکن است در قسمتی از بدن شرایط بیماری زا ایجاد شود (گلدبری[۴۶]، ۱۹۸۱ ). ارائه دهندگان این الگو، معتقدند وجود تعارضها و فشارهایی که ارگانیسم را در ارائه پاسخ مناسب ناتوان میسازند، فرایندهای فیزیولوژیک بدن را تحت تأثیر قرار می دهند. البته فشارها و تعارضهایی که راهحلی برای آنها پیدا شود، به تغییرات ارگانیک منجر نمیشوند.
برخی از پژوهشگران فرض کرده اند که واپس زدن حالات هیجانی برای مدت زمان طولانی ممکن است به اختلالات جسمی آشکاری بینجامد. برای مثال، واپس زدن دائمی خشم به ایجاد بیماری میگرن کمک می کند و با زخمهای گوارش رابطه دارد. بازگشت حالت خشم موجب بروز تنشهای زیادی می شود (ادر و فریدمن، ۱۹۶۹)
۲-۱-۲-۱۱-۸-الگوی واکنش حفاظتی
در این الگو باور بر این است که هرگاه بدن تهدید می شود، برای حفاظت از خود و رفع مانع، واکنشی را شکل میدهد. برای مثال، وقتی مواد سمی و مضری توسط بینی استنشاق می شود (تهدید بدنی)، مخاط بینی شروع به ترشح کرده و چشم اشک تولید می کند (واکنش حفاظتی)؛ بدین وسیله عوامل مضر از بدن خارج میشوند (رفع خطر). وقتی بدن تهدید می شود، ممکن است واکنش جسمانی یا نمادین نشان دهد یا به واکنش یا واکنشهایی مشابه روی آورد.
این الگو با الگوی روانتنی تفاوتهایی دارد. به نظر میرسد که تفاوتها به مجموعه ای از واکنشها مربوط باشند. حالتهای هیجانی به تغییرات جسمانی منجر شده و این تغییرات گاهی موجب بروز اختلال در کارکردهای جسمانی میشوند. در الگوی واکنش حفاظتی یا حالتهای هیجانی، تغییرات جسمانی و الگوهای رفتاری مدنظرند. (راسموسن، اسپیسر و مارش[۴۷]، ۱۹۶۳)
یکی از انتقادهایی که به این الگو وارد شده، این است که تعریف استرس در آن مبهم است و این ابهام در تفسیر یافتههای حاصل از پژوهش تأثیر واقعی دارد. برای مثال، در این الگو استرس هم محرک (علت ) و هم پاسخ (معلول) تلقی شده است. (باسوویتس و همکاران ۹۵۵ ؛ به نقل از راسموسن، اسپیسر و مارش، ۱۹۶۳) به این تناقض در تعریف استرس اشاره کرده و گفتهاند ساختار شخصیتی قبل از بروز نشانگان استرس بر عامل آن تأثیر دارد که اغلب نادیده انگاشته می شود. به نظر پژوهشگران محدودیت مهم الگوی واکنش حفاظتی این است که نمیتواند تبیین کند که چرا مردم به رویدادهای تنشزا به گونه های متفاوتی پاسخ می دهند. این الگو نشان نمیدهد که چرا بعضی از مردم هنگام واکنش به عوامل مضری که استنشاق می کنند، دچار تغییرات قلبی میشوند، بعضی دچار ترشح مخاط های بینی و ریزش اشک از چشم میشوند و گروهی اصلاً به آن واکنش نشان نمیدهند.
۲-۱-۲-۱۱-۹-الگوی پاسخ فیزیولوژیکی
مبدع این الگو جانیس ( ۱۹۸۸) است. این الگو دارای سه بعد یا جنبه اساسی است :
الف . رویداد یا عامل تنشزا (تروماتیک)
ب . پاسخهای فیزیولوژیک اشخاص به عامل تنش زا
ج . تعیین کننده های موقعیتی پاسخها
بنابر الگوی جانیس رویدادهای مهم می توانند دارای سه مرحله متوالی باشند
تهدید: اشخاص به خطری تهدیدکننده نزدیک شده یا از آن مطلع میشوند؛ البته هنوز خطری وجود ندارد.
تماس با خطر: در این مرحله اشخاص با خطر به طور واقعی روبه رو میشوند.
خطر قربانی شدن: این امر وقتی رخ میدهد که درجه خطر بسیار بالاست؛ افراد در این مرحله به پنج واکنش مختلف اشاره دارند:
- اجتناب و ترس: شخص با بهره گرفتن از مکانیسم انکار، از لحاظ روان شناختی خود را از عامل تنشزا رها میسازد.
- بیحرکتی آمیخته با حیرت: بیشتر افراد توانایی انجام فعالیتهای جسمانی و ذهنی را ندارند.
- بی علاقگی و افسردگی: به نظر میرسد که حادثه یا عامل تنشزا روی شخص بیتأثیر است .
- وابستگی مطیعانه: شخص، رفتاری شایسته از خود نشان نمیدهد و به شدت مطیع است .
- تحریک پذیری توأم با پرخاشگری: در این واکنش فرد به عامل خطر یا تنش حمله می کند.
هریک از این واکنشها کارایی جسمانی و ذهنی افراد را کاهش می دهند.
۲-۱-۲-۱۱-۱۰-الگوی بیوشیمی
سلیه پزشک و متخصص غدد درونریز است و برداشت او از استرس بیشتر مفهوم فیزیولوژیکی و ریشه در جریانهای بیولوژیک معروف است. این الگو در سال ۱۹۳۶ ارائه شد. او در زمان نشانگان سازگاری کلی ارگانیسم دارد. الگوی ارائه شده وی به دانشجویی، با بیمارانی مواجه شد که از علائم و نشانگان مشابهی همچون کاهش وزن، بیاشتهایی، کم شدن نیروی عضلات و فقدان امید و آرزو رنج میبردند. او مشاهده کرد که در برخورد با بیماری و حملات آن علائمی چون بزرگ شدن غدد، زخمهای معده و رودهای به وجود می آید که اینها علائم ثابت و پایداری بودند. این تغییرات نشانگان عینی استرس شناخته شدند و پایههایی را برای رشد کامل مفهوم استرس فراهم آوردند.
همانگونه که قبلاً نیز اشار ه شد، نظریه سلیه تحول پیدا کرد و نشانگان سازگاری کلی با سه مرحله مطرح شد که تظاهر بالینی وضعیت استرس است :
- مرحله هشدار: در این مرحله ارگانیسم به سوی دستهای از محرکهایی که فرد به طور ناگهانی در معرض آنها قرار میگیرد و با آنها سازگار نیست، واکنش نشان میدهد و خود دارای دو زیر مرحله است :
الف . مرحله شوک: واکنش اولیه و بیدرنگ به عامل تنشزا که موجب بروز علائمی چون تپش قلب ، فقدان آهنگ ماهیچه ها، کاهش حرارت بدن و فشار خون می شود.
ب. مرحله ضدشوک: واکنشی است که نیروهای دفاعی بدن را به کار می اندازد. در این مرحله غده فوِق کلیوی فعالیت می کند و ترشح هورمونهای کورتیکوئید افزایش مییابد. این هورمونها در واقع ضد هیجاناند. سلیه و همکاران ( ۱۹۳۶) این مواد را عامل سازگارکننده میدانند، زیرا وجودشان به ارگانیسم امکان میدهد تا تأثیر مخرب محرکهای گوناگون داخلی و خارجی را خنثی کنند.
- مرحله پایداری: در این مرحله ارگانیسم کاملاً با عوامل تنشزا سازگار شده، در نتیجه، موجب کاهش و رفع علائم استرس می شود.
- مرحله فرسودگی: چون قدرت سازگاری ارگانیسم محدود است، عوامل تنشزای شدید، طولانی و سخت موجب فرسودگی می شوند. درصورتی که علائم ظاهرشده ناشی از عوامل تنشزا یا نشانگان استرس ادامه یابند، منجر به ایجاد آسیب در ارگانیسم میشوند.
همان طورکه مشاهده می شود، ارگانیسم نمیتواند در مرحله اول (هشدار) باقی بماند و ضرورت دارد که از آن وضع خارج شود، چون این مرحله موجب اتلاف نیروهای زیادی می شود و صرف انرژی نمیتواند برای مدت زیادی ادامه یابد، چرا که انرژی سازگاری فرد انرژی محدودی است . آزمایش روی حیوانات نشان میدهد ظهور و وجود عوامل تنشزا برای مدت مشخصی قابل تحمل است. بعد از خستگی و فرسودگی ناشی از عوامل تنشزای سخت، فقط خواب و استراحت است که می تواند پایداری موجود زنده را حفظ کند و اغلب سازگاری را به سطوح قبلی برساند. به هر حال، ارگانیسم در اثر مصرف انرژی زیاد، بتدریج فرسوده خواهد شد. انرژی سازگاری به دو نوع تقسیم می شود که عبارتند از:
- انرژی سازگاری سطحی که بی درنگ مورد استفاد ه واقع می شود.
- انرژی سازگاری عمیق که برای مقابله با عوامل تنش زا صرف می شود.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1400-09-25] [ 01:50:00 ق.ظ ]
|