۲-۴-۱- سیستم­ها و ویژگی­های آنها
در این قسمت، برای آشنایی با مفهوم سیستم ابتدا مثال­هایی از سیستم ارائه می­ شود و سپس به جزئیات بیشتر آن پرداخته خواهد شد. با کمی توجه به تشکیلات یک بانک مشخص است که یک بانک تعدادی انسان، ماشین، دفاتر، کامپیوتر، مقررات اداری و قوانین پولی و اقتصادی است که همه به نوعی وابسته به یکدیگر بوده و با اثر گذاشتن بر هم به منظور ارائه خدمات بانکی و کسب درآمدهای اقتصادی دارای وحدت و هماهنگی هستند. یک واحد تولیدی، مثلاً تولید اتومبیل، مثال دیگری از سیستم است. در این واحد هم تعداد زیادی از مهندسین، کارگران، ماشین­آلات، قوانین کار، فرمولهای مهندسی، مواد اولیه و قوانین تولید گرد هم آمده و هر یک در راه هدف نهایی یعنی تولید، دارای نقش بوده و در اجرای این نقش از دیگران تاثیرپذیر و بر دیگران تاثیرگذار می­باشند. مسلماً هدف از ایجاد یک سیستم یا اداره یک سیستم موجود، کسب بهترین نتایج حاصل از آن است. لذا در مورد سیستم­های موجود باید تاثیر اجزاء آن بر یکدیگر، قوانین و رابطه­ های حاکم بر آن و دیگر خصوصیات آن را شناخت و اگر هدف ایجاد یک سیستم است باید بهترین تعداد و ترکیب اشیاء و موثرترین قوانین را برای آن انتخاب نمود. اما انتخاب بهترین­ها خود مستلزم شناخت رفتار سیستم با ترکیبات و قوانین متفاوت می­باشد. در هر حال لازمه ایجاد یا اداره مطلوب یک سیستم، بررسی و تجزیه و تحلیل آن است. بطور کلی سیستم را می­توان چنین تعریف کرد: “مجموعه ­ای از اشیاء با مشخصه­های معلوم که روابط بین آنها و قوانین حاکم بر آنها مشخص است. اشیاء یک سیستم ممکن است دائمی یا موقت باشند (پاتروکلس[۷۳]، ۲۰۰۵، ۳۵۱). ” مثلاً در یک سیستم تولیدی، ماشین­های تولیدی جزء اشیاء دائمی و مواد اولیه و یا تولیدات از اشیاء موقت سیستم بشمار می­روند. هر یک از اشیاء دائمی یا موقت دارای یک یا چندین مشخصه هستند. اما در یک بررسی تنها آن دسته مشخصه­هایی که در ارتباط با هدف بررسی بوده و نتایج حاصل از آنها تاثیرگذار است مدنظر قرار گرفته و به عنوان مشخصه در مدل سیستم گنجانیده می­شوند. به چگونگی اشیاء، مشخصات و روابط یک سیستم در یک لحظه زمانی وضعیت سیستم در آن لحظه می­گویند. اغلب، تغییرات خارجی سیستم موثر واقع شده و بعضی تغییرات در سیستم دارای اثراتی از عوامل خارجی هستند. مجموعه این­گونه عوامل خارجی را که بر سیستم موثر و یا از آن تاثیرپذیرند “محیط سیستم” خوانند. همراه با گذر زمان مقدار بعضی از مشخصه­های اشیاء سیستم تغییر می­یابند. این تغییرات نسبت به زمان ممکن است بصورت پیوسته یا ناپیوسته باشد. به­ طور مثال در یک سیستم بانک تعداد مشتری‌ها یکی از مشخصه­های سیستم است که تغییرات آن بصورت ناپیوسته با ورود و خروج مشتری­ها صورت می­گیرد. یک ورود باعث افزایش آن و یک خروج باعث کاهش آن می­گردد. در عوض در یک تصفیه­خانه مایعات تصفیه نشده و تصفیه شده از اشیاء سیستم بوده و مقدار آنها مشخصه­ای برای سیستم هستند. تغییرات این مشخصه با گذر زمان ارتباط پیوسته دارد. به این نوع سیستم، سیستم “پیوسته” و به سیستم مثال قبل یک سیستم “گسسته” گویند (پاتروکلس، ۲۰۰۵، ۳۵۱).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۴-۲- سیستم­های پیچیده و تفکر سیستمی
درک ضعیف از روابط داخلی پیچیده در سیستم­ها غالباً منجر به تصمیماتی می­ شود که نتایج آن پایداری لازم را ندارند. این امر نتیجه شهود بسیاری از سیاست­مداران و محققین است و نیاز به شناخت سیستم­های پیچیده و خصوصیات آنها را به ما نشان می­دهد.
می­توان پیچیدگی سیستم­ها و تئوری مربوط به سیستم­های پیچیده را به عنوان یک تئوری و تفکر سیستمی را به عنوان یک متدولوژی در این مسیر فرض کرد.
سنگه[۷۴](۱۹۸۰) معتقد است تفکر سیستمی روش­های گوناگونی دارد که یکی از انواع آن پویایی سیستم­ها است که در آن از ابزار کامپیوتری و شبیه­سازی استفاده می­گردد. سنگه در تحلیل سیستم­های پیچیده ضمن ارائه الگو برای این سیستم­ها، نشان داده است که چگونه پیچیدگی و پویایی سیستم عکس­العمل­هایی رادر مقابل رفتار ما ایجاد می­ کند که پس از مدتی نتایج اولیه تصمیمات را خنثی کرده و حتی وضعیت بدتری را نیز ممکن است ایجاد کند.
دلیل عمده این مسئله، به این موضوع بر می­گردد که ذهن انسان برای تفسیر رفتار سیستم­های پیچیده اجتماعی مناسب نیست. این نوع از سیستم­ها به طبقه­ای از سیستم­هایی تعلق دارند که سیستم­ها دارای بازخورد غیرخطی و چند حلقه­ای نامیده می­شوند( فرمانی، ۱۳۸۸، ۴۵).
فارستر(۱۹۸۰) سه خصوصیت عمده این نوع سیستم­ها (­سیستم­های اجتماعی­) را که در طول سال­ها تجربه در مدل کردن این سیستم­ها به دست آورده است به شرح زیر بیان می­ کند:
۱- سیستم­های اجتماعی عموماً به سیاست­هایی که افراد برای بهبود سیستم­ها اتخاذ می­ کنند حساس هستند. در این نوع سیستم­ها مثال­های فراوانی از تجربه و تلاش­هایی که منجر به شکست شده، ثبت شده است. شهود انسان از تجربه با سیستم­های ساده شکل می­گیرد. در سیستم­های ساده ریشه ­های مشکل به لحاظ زمانی و مکانی به نشانه­ های آن نزدیک است. به عنوان مثال اگر کسی یک کتری داغ را لمس کند فورا دستش می­سوزد و عکس­العمل نشان می­دهد. در حالی که سیستم­های دینامیکی پیچیده معمولا ریشه ­های مسائل با نشانه­ های آن فاصله دارد. ریشه ­های مسئله ممکن است به سال­ها قبل از بروز نشانه­ها مربوط باشد و در جایی از سیستم بروز نماید که کاملاً با جایی که نشانه­ های مسئله دیده می­شوند فاصله داشته باشند. این در حالی است که به دلیل نوع تفکر ما، معمولاً عللی که نزدیک به نشانه­ های مسئله هستند مشاهده می­ شود و از شناخت ریشه ­های اصلی غفلت می­ شود. به عنوان مثال شهروندان از کمبود مسکن در شهرها شکایت دارند. به عنوان یک نتیجه طبیعی برای این مشکل، تولید مسکن در شهرها افزایش می­یابد و تلاش­ های قبلی را خنثی می­ کند. به این ترتیب افراد بیشتری در دام سیستم­های شهری ناکارآمد گرفتار می­شوند.
۲- سیستم­های اجتماعی نقاط تاثیر محدودی دارند که از طریق آنها می توان رفتار آنها را تغییر داد. این نقاط معمولاً متفاوت از نقاطی است که مردم انتظار دارند. علاوه بر آن وقتی یک سیاست قوی و پراثر تدوین می­ شود، احتمال آنکه مدیران سیستم با اتکا به شهود و قضاوت خود، سیستم را در جهت غلطی هدایت نمایند زیاد خواهد بود.
۳- رفتار کوتاه مدت و بلندمدت ناشی از اعمال سیاست در سیستم­های اجتماعی معمولاً متفاوت و گاهی متضاد است. سیاستی که در کوتاه­مدت نتایج مثبت به بار می­آورد معمولاً در بلند مدت کیفیت سیستم را کاهش می­دهد. به همین ترتیب سیاست­هایی که منجر به نتایج بلندمدت می­شوند، ممکن است در کوتاه­مدت رفتار سیستم را بدتر کنند. نتایج کوتاه مدت بیشتر قابل مشاهده است و فشار ناشی از نتایج کوتاه­مدت معمولاً مدیران را وادار به اقدامات فوری می­ کند. در حالی که نتایج اقداماتی که بهبود کوتاه­مدت را هدف گرفته­اند، سیستم را در درازمدت با چنان مشکلاتی مواجه می­ کند که بهترین اقدامات کوتاه­مدت نیز قادر به جبران آن نخواهد بود. بسیاری از مسائلی که امروز با آن مواجه هستیم نتایج تجمعی فعالیت­های کوتاه­مدتی است که در دوره­ های گذشته اتفاق افتاده است.
نیاز به تحلیل پیچیدگی­های سیستم، تفکری را در بین محققین و متخصصین سیستم­ها ایجاد کرده است که به تفکر سیستمی مشهور است. تفاوت این شیوه، نگاه به مسائل در مقایسه با روش­های معمول و کارایی آن با استقبال محققین و سیاست­مداران مواجه شده است.
رویکرد سیستمی، نگاهی کل نگر و کلان به یک مسئله پیچیده اجتماعی، اقتصادی، سیاسی یا مدیریتی است که در آن به طرز هنرمندانه­ای ارتباطات اجزاء سیستم دیده می­ شود و با یافتن بازخورهای موجود در سیستم، رفتار با مشخص­سازی ارتباطات علی و معلولی تشریح می­گردد. منظور از نگاه کل­نگر، نگاهی است که در آن معیارهای تاثیرگذار با یکدیگر و البته در محدوده مسئله بررسی می گردد و منظور از کلان­نگری یکپارچه­سازی و دسته­بندی متغیرهای شبیه به هم و ساده­سازی و قابل فهم کردن کل نگری است.
در منابع دیگر چهار پایه اصلی برای رویکرد سیستمی ارائه شده است. این چهار پایه بدین صورت معرفی شده اند: تفکر کلان[۷۵]، شناسایی پیچیدگی­های سیستم[۷۶]، تئوری سیستم[۷۷] و طراحی تعاملی[۷۸] (چان، ۲۰۰۵، ۳۴۵).
در این بیان “تفکر کلان"، کل­نگری، تجزیه ترکیب یکپارچه ساختار، چارچوب و فرایندهای یک سیستم است. شناسایی پیچیدگی­های سیستم، نگاهی علی و معلولی به سیستم و یافتن الگوهای سازنده رفتار متنوع است و به صورت کامل در کتاب پویایی بنگاه ها[۷۹] از استرمن معرفی شده است.
“تئوری سیستم” در این تفسیر اعتقاد به بازبودن سیستم­ها و تاثیرپذیری از محیط بیرونی، هدفمند بودن سیستم­ها، نیاز به دیدن روندهای متضاد و در عین حال مکمل در سیستم­ها برای تحلیل و همچنین رفتارهای گاه غیرمنتظرانه و عکس در سیستم­ها است. “طراحی تعاملی” نیز توانایی طراحی کل اجزا و بازگشت از اجزا به کل در طراحی یک مدل برای سیستم است(فرمانی، ۱۳۸۸، ۴۵).
پس می­توان نتیجه ­گیری کرد که در تفکر سیستمی از سیستم­های ایستا صحبتی به میان نمی­آید، چون بیشتر تمرکز این تفکر در این روش بر روی پویایی­های سیستم است. در تفکر سیستمی در مورد سیستم­هایی که حلقه کنترلی بسته (بازخورد) ندارند نیز کمتر صحبت می­ شود و اصولاً در این روش تحلیل سیستم­ها، به دنبال حلقه های بسته هستند.
پس منظور از سیستم در تفکر سیستمی، سیستمی است که هم پویا و هم دارای حلقه کنترلی بسته باشد (مینیجیشی[۸۰]، ۲۰۰۰، ۳۲۱).
۲-۴-۳- مزایا و ویژگی های استفاده از رویکرد تفکر سیستمی
توصیفی کلی
تفکر سیستمی با توصیفی کلی آغاز می شود و به سوی موارد جزئی حرکت می­ کند.
فرآیندهای دینامیکی( پویا)
کارشناس سیستم رفتار سیستم را حاصل فرایندهای متعددی می­داند که به طور مستمر در حال تغییر و تحول هستند. فرایندهای دینامیکی سیستم توسط متفکر سیستمی شناسایی می­ شود (استرمن، ۲۰۰۱، ۸).
حذف عوامل غیر ضروری
کارشناس سیستم، سیستم را به گونه ­ای تعریف می­ کند که رفتار آن فقط توسط اجزای داخلی آن تعیین شود (­یعنی رفتار سیستم بستگی به عوامل خارج از آن نداشته باشد). کارشناس سیستم کلیه عوامل مهم تاثیرگذار بر رفتار سیستم را شناسایی می­ کند و از عوامل غیر­ضروری که سبب پیچیدگی می­گردند اجتناب می­ کند. عواملی که واقعاً خارج از سیستم قرار دارند و تاثیری بر عملکرد سیستم ندارند از بررسی­ها حذف می­شوند (استرمن، ۲۰۰۱، ۸).
روابط علت و معلولی
در رویکرد سیستمی، رابطه علت و معلولی میان اجزای سیستم، باید به طور روشن و صریح تعریف شود.
مثلاً ممکن است مدلی رابطه تعداد افرادی را که در یک روز تابستانی در دریا غرق می­شوند با فروش بستنی در همان روز نشان دهد. اما مشخص است که فروش بستنی هیچ­گاه سبب غرق شدن فردی در دریا نخواهد شد. بنابراین این رابطه نشان­دهنده رابطه علت و معلولی نیست بلکه این یک نوع رابطه همبستگی را نشان می­دهد.
شناسایی حلقه های بازخورد
تفکر سیستمی به دنبال یک حلقه بسته برای مطالعه کارکرد سیستم است. در دیدگاه تفکر سیستمی پیوند علت و معلولی یک طرفه نیست.
بر پایه این تفکر تغییر در عامل الف سبب تغییراتی در عامل ب ( و شاید تغییراتی در عوامل دیگر) خواهد شد که در نهایت ممکن است بار دیگر سبب تغییراتی در عامل الف گردد و به این ترتیب حلقه بازخورد تشکیل می­ شود. شناسایی این حلقه­های علت و معلولی از مهم­ترین کارهایی است که تفکر سیستمی به آن می ­پردازد.
شناسایی عوامل کنترل، موازنه­ها و فرایندهای مهارنشدنی بالقوه سیستم
سیستم­ها دارای فرایندهای رقیب و حلقه­های بازخوردی هستند که میل به “رقابت” دارند؛ (مانند فرایندهای زاد و ولد و مرگ و میر) که سبب می­ شود در نهایت سیستم تحت شرایطی به پایداری برسد.
سیستم­ها همچنین دارای فرایندهای “مهار نشدنی” هستند. رویکرد سیستمی، این فرایندهای رقابتی یا مهار نشدنی را شناسایی می­ کند. با درک این فرایندها، چگونگی کارکرد یا تاثیر آن­ها در سیستم بررسی می­ شود (مینیجیشی، ۲۰۰۰، ۳۲۱)
اصل تضاد
این یک اصل سیستمی است که اگر هر جزء سیستم را بطور جداگانه به گونه ­ای ساخته شود که به کاراترین حد ممکن عمل کند، سیستم به عنوان یک کل، به موثرترین حد ممکن عمل نخواهد کرد. به عبارت دیگر، اجزاء سیستم را باید بگونه­ای طراحی کرد که با یکدیگر هماهنگ بوده و به صورتی موثر و کارا در ارتباط با هم عمل کنند.
اگر از بین خودروهای سواری موجود( انواع مدل ها و مارک ها) برای هر یک از اجزاء مورد نیاز ماشین، بهترین آن جزء در بین کل ماشین­ها را انتخاب و سپس این بهترین­ها را مونتاژ کرد، آیا ماشینی که بدست می ­آید، بهترین ماشین ممکن است؟ البته خیر! حتی این اتومبیل حرکت هم نمی­کند. زیرا اجزاء انتخابی به خوبی در کنار هم قرار نمی­گیرند و حتی اگر هم کنار هم قرار گیرند، با هم خوب کار نمی­کنند. عملکرد یک سیستم بیشتر بستگی به چگونگی تعامل بین اجزاء آن دارد تا به چگونگی عملکرد مستقل آنها از یکدیگر (استرمن، ۲۰۰۱، ۶).
۲-۴-۴- مفهوم شبیه سازی
بر خلاف بسیاری از علوم فنی که می­توانند برحسب رشته­ای که منشاء آنها است رده­بندی شوند (مانند فیزیک یا شیمی)، شبیه­سازی در تمام رشته­ها قابل استفاده است. انگیزه اصلی شبیه­سازی ریشه در برنامه ­های فضایی دارد، اما حتی یک بررسی غیر رسمی نوشته­ های مربوط به شبیه­سازی، می ­تواند زمینه وسیع کاربردهای فعلی آن را نشان دهد. به عنوان مثال رابرت شانون در کتاب خود (علم و هنر شبیه­سازی سیستم­ها) از کتابهایی که در رابطه با کاربرد شبیه­سازی در موارد زیر نوشته شده ­اند نام می­برد. این موارد عبارتند از بازرگانی، اقتصاد، بازاریابی، تعلیم و تربیت، سیاست، علوم اجتماعی، علوم رفتاری، روابط بین الملل، ترابری، نیروی انسانی، اجرای قوانین، مطالعات شهری و سیستم­های جهانی. بعلاوه تعداد بیشمار مقالات فنی، گزارشها و رساله­های دوره دکترا و کارشناسی ارشد، تقریباً در همه زمینه ­های اجتماعی، اقتصادی، فنی و انسانی، گواه بر تاثیر و رشد گسترده استفاده از شبیه­سازی در تمام جنبه­ های زندگی دارد (استرمن، ۱۳۸۶، ۶۵).
از شبیه­سازی تعاریف زیادی ارائه شده است اما جامع­ترین و کاملترین تعریف را شانون(۱۹۷۵) ارائه داده است. شانون شبیه­سازی را چنین تعریف می­ کند “شبیه­سازی عبارت از فرایند طراحی مدلی از سیستم واقعی و انجام آزمایش­هایی با این مدل است که با هدف پی­بردن به رفتار سیستم، یا ارزیابی استراتژیهای گوناگون (در محدوده­ای که به وسیله معیار و یا مجموعه ­ای از معیارها اعمال شده است) برای عملیات سیستم، صورت می گیرد.” بنابراین در می­یابیم که فرایند شبیه­سازی، هم شامل ساختن مدل و هم شامل استفاده تحلیلی از آن برای مطالعه یک مسئله است. در تعریف فوق سیستم واقعی به معنای سیستمی که وجود دارد یا قابلیت ایجاد شدن را دارد، به کار رفته است(استرمن، ۱۳۸۶، ۶۵)
۲-۴-۴-۱- انواع شبیه سازی
فرم­های محتلفی از شبیه­سازی وجود دارد که در اینجا برخی از آنها اشاره می­ شود (بنکس[۸۱]، ۲۰۰۲، ۳۸).
۱- شبیه­سازی همانی: مدل­ها از نظر شباهت به سیستم واقعی، در یک حوزه وسیع قرار دارند. در منتهی­الیه این حوزه می توان خود سیستم را بعنوان مدل آن در نظر گرفت و رفتار آن را بررسی نمود. این روش را شبیه­سازی همانی نامند. به عبارت دیگر این روش همان آزمایش مستقیم روی سیستم است که گرچه ساده به نظر می­رسد و در صورت یافتن پاسخی برای مسئله مورد نظر، صد در صد قابل استفاده و مفید است ولی دارای معایب زیادی هم می­باشد.
۲- شبیه­سازی نیمه­همانی: همانطور که از نام این روش بر می ­آید، در مطالعه سیستم سعی می­گردد تا آنجا که امکان دارد از اشیاء و قوانین واقعی سیستم استفاده گردد تنها اشیاء یا مراحلی از سیستم واقعی که باعث غیر ممکن شدن شبیه­سازی همانی است، مدل­سازی می­گردد. به عبارت دیگر بخشی از مدل سیستم، واقعی و بخش دیگر غیر واقعی یا شبیه­سازی شده است. به عنوان مثال مانورهای نظامی که در آن سربازان، افسران و سلاح­ها واقعی بوده ولی خرابی یا کشتاری صورت نمی­گیرد و محل عمل، محل واقعی حمله یا دفاع نمی ­باشد. هرچند این روش عملی­تر از شبیه­سازی همانی است ولی معایب آن را دارد.
۳- شبیه­سازی آزمایشگاهی: در این روش بعضی از نماها و اشیاء سیستم واقعی بوسیله امکانات آزمایشگاهی ساخته شده و بعضی نماها و روابط دیگر به وسیله سمبل ها جایگزین می­گردند.
۴- شبیه­سازی کامپیوتری: در شبیه­سازی کامپیوتری، مدلی که از سیستم تحت بررسی ساخته می­ شود یک برنامه کامپیوتری است؛ یعنی کلیه اشیاء و نماهای سیستم به ساختارهای برنامه­ای و رفتار آنها به متغیرها و توابع ریاضی تبدیل می­گردد. قوانین و روابط حاکم بر سیستم و ارتباطشان با یکدیگر در برنامه در نظر گرفته می­ شود. شبیه­سازی کامپیوتری به علت عملی بودن و دارا بودن امتیازهای خاص خود برای بررسی و مطالعه اغلب سیستم­ها از قبیل حمل و نقل، بیمارستان، سیستم­های صنعتی، تولیدی، ترافیک، انبار و غیره بکار می­رود. منظور از شبیه­سازی در این مطالعه نیز شبیه­سازی کامپیوتری است.
۲-۴-۴-۲- انواع مدل­های شبیه­سازی
مدل­های شبیه­سازی از جنبه­ های مختلفی تقسیم ­بندی می­شوند که در ادامه به برخی از آنها اشاره می­گردد. مدل شبیه­سازی را می­توان از منظر قطعیت وقوع به دو دسته تقسیم نمود: (بنکس، ۲۰۰۲، ۳۸).
۱- مدل یقینی[۸۲]: با داشتن آرگومان، مدل کاملاً معین است، به عبارتی مدل در هر لحظه از زمان وضعیتی کاملاً مشخص دارد. در این مدل یک مجموعه ورودی مشخص یک مجموعه خروجی مشخص را در اختیار می­گذارد.
۲- مدل تصادفی[۸۳]: وضعیت مدل در هر لحظه از زمان معین نیست بلکه در هر لحظه معین وضعیت مدل با بهره گرفتن از یک تابع توزیع احتمال، مشخص می­گردد. در صورتی که ورودی تصادفی باشد، خروجی سیستم نیز تصادفی خواهد بود.
همچنین هر کدام از حالت­های فوق از منظر تغییر­پذیری با زمان به دو دسته تقسیم می­ شود:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...