دیدگاه لیونز و لانگیل(۲۰۰۰) عناصر زیر را در تشکیل سبک زندگی سالم سهیم می داند:
قدرت سازگاری مؤثر: این عامل به عنوان تعیین کننده مهم سلامتی شناخته شده است، رفتارهای انطباقی یا قدرت سازگاری به افراد کمک میکند تا با چالش ها و تغییرات زندگی کنار بیاید، بدون اینکه رفتارهای خطر آفرین را به همراه داشته باشد.
یادگیری در طول زندگی.
احتیاطهای مراقبتی و ایمنی: در محیط خانه، مدرسه و محیط کار بخش مهمی از سبک زندگی سالم را تشکیل میدهد.
فعالیت اجتماعی: این عامل یکی از مؤلفه های مهم سبک زندگی سالم است که نقش و تأثیر اجتماع را نشان میدهد.
زندگی معنیدار و هدفمند: داشتن زندگی معنیدار و هدفمند و نیز توجه به مسائل اعتقادی و معنوی در زندگی و نیز امیدواری به آینده در سبک زندگی سالم نقش دارند.
رعایت سبک زندگی سالم در افزایش امید به زندگی، بهبود کیفیت زندگی و سلامتی جسم و روان نقش تعیین کنندهای ایفا میکند؛ همچنین، در پیشگیری از انواع بیماریها مؤثر است. اتخاذ سبک زندگی سالم و شرکت فعالانه در مراقبت از خود در تمامی مراحل زندگی مهم است، یکی از باورهای نادرست در مورد سالمندی این است که دیگر برای انتخاب چنین شیوههایی از زندگی در سال های پایانی عمر خیلی دیر است؛ برعکس، همانند اهمیت رعایت سبک زندگی سالم جهت پیشگیری از بیماریهای غیر واگیر در تمام دورانهای زندگی اعم از کودکی، نوجوانی، جوانی و میانسالی داشتن فعالیت ورزشی مناسب، تغذیهی سالم، عدم استفاده از دخانیات و مصرف عاقلانهی داروها در سنین بالا هم میتواند از بیماریهای و تحلیل کارآیی فرد پیشگیری نماید و سبب افزایش طول عمر و ارتقای کیفیت زندگی گردد (توکلی قوچانی وآرمان، ۱۳۸۲) .

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۱۵-۲- ابعاد سبک زندگی سالم
۱-۱۵-۲- سلامت جسمانی : که شامل الگوی تغذیه، خواب و ورزش میشود.
الگوی تغذیه: تغذیه یکی از ابعاد سبک زندگی است و رفتارهای تغذیه ای در انتخاب شیوه سالم و بهداشتی نقش بسیار حیاتی دارند. تغذیه مشتمل بر اعمالی است که موجود زنده بوسیله آن مواد غذایی را میخورد، هضم میکند، جذب میکند، انتقال میدهد، استفاده می کند و دفع میکند. به علاوه تغذیه با عوامل اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و روانی تهیه غذا و غذا خوردن سر و کار دارد (تیموری، ۱۳۸۶) .
با بهره گرفتن از غذایی مناسب جنبش و حیات، کارایی و فعالیت، رضایت خاطر و نشاط، شوق به زندگی و قدرت مبارزه با مشکلات در انسان تأمین میشود، به علاوه سلامت و بهداشت نسلهای بعدی نیز تأمین میگردد (حلم سرشت و دل پیشه، ۱۳۸۹) .
در مطالعه کامپ، ولمن و راسل[۷۷](۲۰۱۰) نتایج نشان داد آموزش مهارتهای تغذیه ای موجب بهبود الگوی تغذیه ای سالمندان میشود، به طور کلی با بالا رفتن سن افزایش خطرات تغذیه ای همراه است، اثرات سازنده تغذیه صحیح جهت ارتقاء سلامت، کاهش خطر و مدیریت بیماریها مورد تأکید قرار گرفته است.
ارتقاء سطح آگاهیهای سالمندان در مورد چگونگی حفظ سلامتی توسط تغذیه مناسب از اهمیت خاصی برخوردار است. طبق گزارش مطالعهای در روزنامه انجمن غذایی آمریکا، در سال ۲۰۱۰ آمده است که آموزش تغذیه منجر به اثرات مثبت در یک زندگی افراد سالمند میشود که میتواند بر سلامت افراد مسن تأثیرگذار باشد (واندرلیچ، بای و گولف[۷۸]، ۲۰۱۰) .
قاسمی و همکاران (۱۳۸۵) در مطالعه ای با عنوان بررسی تأثیر آموزش بهداشت تغذیه بر کارکنان آسایشگاه کهریزک شهر تهران برای ارتقاء سلامت تغذیه ای سالمندان مقیم آسایشگاه با بهره گرفتن از ابزار MNA انجام دادند. بر اساس یافته های حاصل از این تحقیق ۹/۳۵% از سالمندان قبل از آموزش دچار سوء تغذیه بسیار شدید بودهاند که این میزان پس از آموزش به ۳/۱۸% کاهش یافت.
پیر شدن و سالخوردگی با کاهش تدریجی فعالیتهای فیزیکی و افزایش بیماریهای مزمن همراه میشود، ولی داشتن زندگی سالم و بهبود تغذیه تا حد زیادی قادر است از این مشکلات پیشگیری کند و یا آن ها را تخفیف دهد. با افزایش سن، نیاز سالمندان به انرژی کاهش یافته و تمایل به مصرف غذا کمتر میشود؛ لذا، باید انتخاب غذا صحیح صورت بگیرد تا میزان دریافت مواد مغذی ضروری، پایینتر از حد مطلوب و مورد نیاز نباشد(خدایی و همکاران، ۱۳۹۱).
ورزش و تمرینات بدنی:یکی دیگر از ابعاد زندگی ورزش و تحرک است. سادهترین و عملیترین تعریف آمادگی جسمانی عبارت است از توانایی پاسخ دادن به نیاز های جسمانی و روزمره، با ذخیره انرژی کافی برای مقابله با چالشهای ناگهانی. ورزش باعث افزایش آندورفین میشود، مطالعات نشان میدهد که سطح آندورفین در خون بعد از ورزش بالاتر از قبل آن است، افزایش آندورفین باعث کاهش استرس و حساسیت به درد میشود (کورتیس[۷۹]،۲۰۰۰ ترجمه سهرابی، ۱۳۸۴).
تحقیقات نشان میدهد که ورزش و فعالیت منظم استرس و اضطراب را کاهش میدهد و باعث بهبود نگرش و عملکرد و کاهش خطا میشود، همچنین خودپنداره افراد را تقویت میکند؛ چون، افرادی که ورزش میکنند بهتر میتوانند وزنشان را کنترل کنند، ظاهر جذابتری دارند و در فعالیتهای فیزیکی شرکت میکنند، این به آنها کمک میکند تا احساس احترام بیشتر کرده و فواید اجتماعی زیادی کسب کنند (سارافینو، ۲۰۰۲) .
با افزایش سن، تغییرات متعددی در قسمتهای مختلف بدن ایجاد میشود، قلب، ریه، سیستمهای عصبی عضلات و استخوانها دچار تغییرات ناشی از افزایش سن میشود. تحریک و فعالیت بدنی منظم، به سالمندان کمک میکند تا کارایی مفاصل افزایش یابد، از پوکی استخوانها جلوگیری شود، قدرت عضلانی حفظ شود، از بیماریهای قلبی و عروقی پیشگیری شود، فشار خون کاهش یابد، ظرفیت ریه برای جذب اکسیژن زیاد شود، وضعیت خواب بهتر شود، افسردگی و استرس کاهش یابد، اعتماد به نفس و عزت نفس افزایش یابد، از چاقی و اضافه وزن جلوگیری شود، از ابتلاء به دیابت، سرطان و سکته مغزی جلوگیری شود و خونرسانی به اندامهای بدن بهبود یابد. عدم تحرک مهمترین عامل در ایجاد پیری زودرس است، یکی از مهمترین روش های کند نمودن پیری، ورزش و تمرینات بدنی منظم است که میتواند باعث سازگاری و افزایش دوره تحرک و فعالیت و همچنین افزایش سال های مؤثر و مولد عمر گردد (خوشبین و همکاران، ۱۳۸۶) .
افرادی که دارای فعالیت بدنی منظم هستند؛ کارکرد جسمانی و روانی خود را حفظ کرده و زندگی روزانه خود را مستقل از دیگران پیش می برند. در بررسی انجام شده توسط پالوسکو و اسکونک[۸۰](۲۰۰۰)، نتایج نشان داد که فعالیتهای بدنی، میتوانند در بهبود شرایط بهداشت روانی مؤثر باشد.
الگوی خواب و استراحت: از ابعاد دیگرسبک زندگی الگوی خواب و استراحت است. سلامت جسمی و روانی به خواب و استراحت کافی بستگی دارد، بدون خواب و استراحت مناسب، توانایی تمرکز و تصمیم گیری و شرکت در فعالیتهای روزانه کاهش مییابد. وقتی افراد در حال استراحت هستند؛ معمولاً احساس آرامش روحی جسمی و رهایی از اضطراب دارند.
خواب یک حالت طبیعی کاهش هوشیاری است که طی آن بدن استراحت میکند و فرد میتواند با تحریک خارجی از خواب برخیزد، همچنین خواب از نیازهای اولیه انسان است؛ بطور کلی انسان یک سوم از عمر خود را در خواب به سر میبرد، ما به علل مختلف به خواب نیازمندیم که عبارتند از:
تطابق با استرسها
پیشگیری از خستگی
ذخیره انرژی
تجدید قوای مغزی و جسمانی
لذت بردن بیشتر از زندگی
بنابراین، میتوان گفت که خواب یکی از عوامل مهم وتعیین کننده کیفیت زندگی است. حفظ دوره های منظم خواب جهت کسب تندرستی ضروری است. اشخاصی که اختلال خواب دارند نه تنها ازخستگی بلکه از اشکال در ترمیم سلولی، نقص در حافظه یادگیری، افزایش استرس، اضطراب وکاهش کیفیت زندگی روزمره رنج میبرند (تیموری، ۱۳۸۶).
خواب کافی، منظم و راحت یکی از پایه های اصلی سلامت هر انسان است. در طول خواب، بدن استراحت میکند، انرژی از دست رفته به دست میآید و بدن، بار دیگر برای فعالیت جسمی و فکری آماده میشود. با ورود به دوره سالمندی، تغییراتی در وضعیت خواب ایجاد میشود با افزایش سن خواب شبانه کاهش و سبکتر و نامنظمتر میشود؛ بنابراین، نباید انتظار داشت که سالمندان مانند دوران جوانی بخوابند.
گاهی تصور می شود که ۸ ساعت خواب برای حفظ سلامتی لازم است در صورتی که باید تأکید نمود، که ۸ ساعت خواب در طول شبانه روز الزامی نیست؛ اگر بعد از بیدار شدن از خواب، احساس نشاط و سرحالی و انرژی کافی در طول روز وجود دارد، این علامت نشان دهنده مدت زمان کافی خواب است (خدایی و همکاران، ۱۳۹۱) .
۲-۱۵-۲- سلامت روانی:
سلامت روان بر عدم وجود بعضی بیماریها و اختلالات روانی اطلاق میشود، ولی امروزه سلامت روان تنها به معنای عدم وجود بیماریهای روانی نیست و به قابلیت‌ها و توانمندیها در افراد وابسته است، به طور خلاصه به توانایی برای لذت بردن از زندگی، سازگاری با استرس، حفظ تعادل روانی، انعطافپذیری و خودشکوفایی اشاره کرد، البته مصادیق دیگری هم برای توصیف سلامت روان وجود دارد، از جمله اینکه سلامت روان بزرگسالان و نوجوانان؛ همچنین، شامل عزت نفس و سلامت جنسی هم میباشد. اینکه ما چگونه با فقدان و مرگ به عنوان یک عامل مهم در سلامتروان کنار بیایم نیز، از نشانه های بارز سلامت روان است (تایلر[۸۱]، ۱۹۹۷ به نقل از عزیزیان رستگار، ۱۳۸۹).
سلامتروان به افراد توانایی کنترل افکار و احساسات و رفتار را میدهد. افرادی که از سلامت روان برخوردارند، نسبت به خودشان و روابطشان، احساس بهتری دارند؛ البته این به معنی عدم وجود مسائل عاطفی و بیماریهای روانی نیست؛ اما، وجود سلامت روان به افراد کمک میکند با استرسها و مشکلات با تحمل و سازگاری بیشتر عمل کند .
دو مقوله که در بحث سلامت روانی مورد توجه قرار میگیرد؛ استرس و نحوه سازگاری با آن و راهبردهای مقابله با استرس میباشد. استرس حالت فیزیولوژیکی روانشناختی ناخوشایندی است که در پاسخ به محرکهای تنشزا ایجاد میشود. فشار روانی در نتیجه حوادث غیرمترقبه یا چالشانگیز در محیط ایجاد میشود و حوادث تنشزا فرد را وامیدارد تا خود را مجدداً با محیط سازگار کند، وقتی واقعه یا عامل استرسزایی وجود دارد که، سلامت زیستی و روانی انسان را تحت تأثیر قرار میدهد، حالت هیجانی و فیزیولوژیکی ما از سطح بهنجار و متعادل خود خارج شده؛ همچنین، فعالیتهای شناختی نیز آسیبپذیر میگردد، اختلال هیجانی به صورت اضطراب، زود رنجی، خشم و احساس گناه نمایان میشود که از بین این موارد، اضطراب که ریشهی بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی میباشد؛ بیشتر خود را نمایان میکند، از طرفی استرس علاوه بر اینکه، بر تهیج پذیری تأثیر دارد در فرآیندهای شناختی نیز اختلال ایجاد میکند. تصمیمگیری منطقی، جستجوی فعال اطلاعات و جذب و درک بیطرفانه داشتن ارزیابی دقیق را منجر میشود ولی، در شرایط استرسزا تصمیمگیرنده اطلاعات مربوط را به طور ناقص سازماندهی میکند و فرایند پردازش اطلاعات به صورت کامل انجام نمیشود (ریو[۸۲]، ۲۰۰۸؛ ترجمه سید محمدی، ۱۳۹۲) .
پروین[۸۳](۲۰۰۱)، در رابطه با انواع راهبردهای مقابله میگوید در هر موقعیت استرسزا راه های غلبه کردن یا تحمل موقعیتی که فراتر از نیروی فرد ارزیابی شده است، مورد بررسی قرار میگیرد. کنار آمدن مسئلهمحور یا حل مسئله تلاش برای حل مشکل و کنار گرفتن هیجانمحور مثل فاصله گرفتن عاطفی از مشکل، فرار و اجتناب و جستجوی حمایت عاطفی، از جمله سبک های مقابله با فشار روانی میباشد (پروین، ۲۰۰۱ ؛ ترجمه جوادی و کدیور، ۱۳۸۲) .
سازگاری با استرس از دیگر مواردی است که در سبک زندگی سالم، مورد توجه قرار می گیرد، استرس بخشی از زندگی است. تجربه استرس و روش پاسخدهی به آن در هر فرد به شکل واحدی صورت میگیرد. استرس و روش سازگاری با آن دو جزء مهم، در سلامت و بیماری هستند. بیشتر منابع مهم استرس در اجتماع ما از ارتباطات بین فردی و ترجیحات ما در زندگی ناشی میشود، پاسخ به استرس بستگی به فرهنگ، خانواده، ژنتیک و تجربیات زندگی دارد (تایلور، لالیس، لی مونز و همکاران[۸۴]، ۲۰۰۸) .
با توجه به اینکه اکثر عوامل استرسزای دوره سالمندی از نوع فقدان و برگشت ناپذیر است، وقتی تعداد این استرسها زیاد و فاصله آنها کم شود، خصوصاً مواقعی که به دلیل ابتلاء به بیماریها قوای بدنی نیز تحلیل رفته باشد، اثرات مخرب آن بیشتر است. مؤثرترین و بهترین کار برای مقابله با استرس تقویت قوای روحی و روانی و بکارگیری روش های سازگاری با آن می باشد (فرهادی و همکاران، ۱۳۹۲) .
سازمان بهداشت جهانی به مناسبت روز جهانی سالمندان در سال ۲۰۱۳، عوامل خطر‌زای «سلامت روانی» در میان سالمندان را به شرح زیر بیان میکند:
مجموعه‌ای از عوامل روانی_اجتماعی زندگی،‌ سطوح مختلف سلامت روانی را در زمان‌های مختلف در اشخاص تعیین می‌کنند، بسیاری از سالمندان به دلیل محدودیت‌های حرکتی، دردهای مزمن، سستی یا سایر مشکلات روحی و جسمی، توانایی زندگی مستقل را از دست داده و نیاز به برخی مراقبت‌های طولانی مدت دارند، علاوه بر این‌ها، سالمندان بیشتر در معرض اتفاقاتی نظیر محرومیت، تنزل موقعیت اجتماعی – اقتصادی ناشی از بازنشستگی و ناتوانی روبرو می‌شوند، تمام این عوامل می‌توانند بر انزوا، از دست دادن استقلال، تنهایی و رنج‌های روانی در سالمندان تأثیر بگذارند. سلامت روانی می‌تواند بر سلامت جسمانی نیز تأثیر داشته باشد؛ به عنوان مثال در افراد سالمندی که مشکلات جسمانی نظیر بیماری‌های قلبی دارند، میزان ابتلا به افسردگی بیشتر از افرادی است که از نظر جسمی سالم هستند. افراد سالمند همچنین در معرض غفلت و سوء‌رفتارهای جسمی هستند که این سوء‌رفتارها نه تنها سبب آسیب‌های جسمی می‌شود بلکه سبب بروز آسیب‌های جدی و اغلب عوارض بلندمدت روحی شامل افسردگی و استرس در آنها می‌شود ( بهداست جهانی، ۲۰۱۳).
۳-۱۵-۲- سلامت معنوی[۸۵]
اگر چه موضوع سلامت معنوی در آموزههای پیامبران الهی و فیلسوفان بزرگ آمده است؛ اما، سال ۲۰۰۰ سازمان بهداشت جهانی در مقدمهی پروژۀ این سال خود، آن را طی برنامۀ وسیع بهداشتی برای کشورهای در حال توسعه در نظر گرفت و سلامتی را از چهار بعد زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی مورد بررسی قرار داد.
معنویت یک نیاز درونی است، آگاهی انسان از منحصر به فرد بودن و هویت خویش معنویت است. معنویت بودن و زندگی کردن است که به صورت تفکر، خلاقیت و داوری خود را نشان میدهد و انگیزهای است قوی، که با کمک آن انسان پویا در جستجوی یافتن مفهوم زندگی و ایجاد روابط معنی دار تلاش میکند (شهیدی و حمیدیه، ۱۳۸۱).
سلامت معنوی جنبه مهم زندگی انسان است و در جوامع اسلامی بعد حیاتی و اصلی زندگی مسلمانان را تشکیل میدهد. سلامت معنوی در برابر سلامت مادی است و شامل همهی ابعاد غیرمادی انسان اعم از ابعاد عاطفی، عقلانی، روحی، روانی، اعتقادی و عبادی است. سلامت معنوی یعنی سلامت در باورها، عقاید، ارزشهای اخلاقی و اعمال و مناسکی که، لازمه این باورها و التزام به این ارزشها است (جعفریزاده، ۱۳۹۰).
سلامت معنوی یا روحی به آن بخش از وجود انسان مربوط میشود که در جستجوی معنا و مفهوم زندگی است؛ به عبارت دیگر، بهداشت روحی، شامل مفاهیمی چون کمال معنوی، اخلاقیات و اصول، داشتن هدف در زندگی و تعهد به چیزی برتر و والاتر است؛ همچنین، مفهوم سلامت معنوی داشتن رابطه هماهنگ میان فرد و محیط است. فطرت بشر با پذیرش هر دینی و یا حتی حتی بیدینی، گرایش به کمک از یک قدرت بالاتر دارد. در موضوع سلامت معنوی چند نکته ضروری است:
اول، اینکه اعتقاد به یک قدرت لایتناهی و توجه به قدرت یگانهای که منشأ هستی است، به طور فطری در همهی انسانها وجود دارد، از این رو در بسیاری از تلاطمات روحی و جسمی و آشوبهای درونی میتواند آرام بخش و مؤثر باشد.
دوم، نقش اعتقادات و معنویت است.
سوم، ارتباط با دیگران و دیگر جوامع است (آباذری، ۱۳۸۹) .
علاوه بر این، عقیدهی عموم این است که مذهب به تمام سوالهای مربوط به مرگ و علت وجودی انسان پاسخ میدهد و در افراد یک حس پیش بینیپذیری و احساس کنترل ایجاد میکند که از اضطراب فراخوانده شده، که ناشی از نگرش خاص به مرگ و مواجهه با مرگ است، پیشگیری میکند (اورکی و برقی ایرانی، ۱۳۸۹) .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...