می‌‌بینیم که در قرآن، آدم و حوّا پس از خوردن میوه‌‌ی ممنوعه. آشکار شدن عیب‌‌هایشان، پشیمان شدند و گریه و زاری کردند و خداوند اشاره می‌‌کند که بهترین هدیه‌‌ای که داد آموختن و آگاهی دادن کلماتی برای توبه بود.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در پیرامون این اختصار و سادگی بحث، روایت‌‌ها و اسرائیلیاتی وارد شده که هر صاحب ذوق و قلب سلیم و ذهن آگاه را مضطرب می‌‌کند که چگونه ناآگاهان و دشمنان دین، ذهن مردم ساده و حتی عالمان غیر محقّق را از مجعولات انباشته کرده‌‌اند.
یکی از اسرائیلیات عجیب و شگفت، روایت‌‌هایی در تفسیر این آیه است: «فَتَلَقَّى آَدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ»(بقره/۳۷)
چکیده‌‌ی مطالب آن است که پس از بیرون انداختن آدم و حوّا از بهشت و گریه و زاری بسیار طولانی، آدم متوجه عظمت وحقیقت محمّدیه گردید و به قداست لا اله الا الله محمّد رسول الله پی برد و تفسیرها با روایات عهدین مطابقت دارد(در بخش آخر یعنی حقیقت محمّدیّه این موضوع بیشتر بحث شده است.
تنها چیزی که می‌‌توان از درون این همه روایت‌‌ها صحت آن را ثابت کرد که بسیاری علمای محقّق تأیید کرده‌‌اند حتّی سیوطی؛[۲۱۸] کلمات دریافت شده این دعای حق تعالی است: رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ.(اعراف/۲۳)
شبیه به روایت طبری با اندک تفاوتی، در منابع ذیل آمده است: قصص الانبیاء نیشابوری، ۱۹؛ قصص سور آبادی، ۸؛ نیز مراجعه شود به ترجمه تفسیر طبری، ۱۴/۵۱-۵۳؛ عهدِ جدید، قرنتیانِ دوم، ۱۱/۳٫[۲۱۹]
ـ بازتاب اسرائیلیات داستان آدم(ع) در آثار عطّار نیشابوری
ـ خلقت آدم و …
آشکارترین انعکاس اسرائیلیات در این خصوص در بعضی آثار منظوم چون مثنوی به تفصیل آمده است و در مقایسه‌‌ی تفسیر طبری، تأثیر آن مشخص می‌‌شود و گویی عین تفسیر طبری است، امّا منظوم و با برداشت‌‌های عرفانی. امّا در آثار عطّار بازتاب این داستان، در لابلای حوادث مثنوی‌هاش با زیبایی خاصی مطرح می‌شود:

خه‌خه ای طاووس باغ هشت‌‌در
صحبت این مار، در خونت فکند
برگرفتت، سدره و طوبی ز راه
تا نگردانی هلاک این مار را
گر خلاصی باشدت زین مار زشت
  سوختی از زخم مار هفت سر
و زبهشت عدن، بیرونت فکند
کردت از سدّ طبیعت دل سیـاه
کی شوی شایسته این اسرار را
آدمت با خاص گیرد در بهشت

منطق‌الطیر، ص ۲۶۱

مار و طاووس اشاره به افسانه‌ی اسرائیلیات رانده شدن آدم از بهشت است.

بعد از آن طاووس آمد زرنگار
گفت تا نقاش غیبم نقش بست
یار شد با من به یک جا مار زشت
من ندارم در جهان کاری دگر
  نقش پرّش صد چه؛ بل که صد هزار
چینیان را شـد قلم انگشت دست
تا بیفتاد دم به خـواری از بهشت
تا بهشتم ره دهد باری دگـر

همان، ص ۲۶۹

ـ خلقت حوا و موارد پیرامون آن
مریم حسینی در تحقیقی دقیق، پس از آوردن مطالب کتاب مقدّس در مورد آفرینش حوا، به نقد دیدگاه‌‌های ادب کلاسیک در مورد زن ستیزی می‌‌پردازد و می‌‌نویسد: «عجیب این است که نویسندگان و شاعران ادبیات فارسی که بیشتر ایشان از جمله عالمان علوم قرآنی و دینی بوده‌‌اند و بارها از آیات و نشانه‌‌های قرآنی در اشعارشان استفاده کرده‌‌اند، چگونه در ماجرای آفرینش آدم و حوّا و فریب‌‌کاری شیطان، مطابق روایت کتاب مقدّس حوّا را گناهکار و فریبکار قلمداد کرده و گناه هبوط آدم را بر گردن او انداخته‌‌اند.
پاسخ به این پرسش را باید در نخستین تفسیرهای قرآن و کتاب‌‌های قصص‌الانبیاء جست. مایه‌‌ی شگفتی است که در نخستین تفسیرها و تاریخ‌‌هایی هم که پس از اسلام در ایران نوشته شد، چون کتاب‌‌های قصص‌الانبیاء تفسیر میبدی، تاریخ و تفسیر طبری و تاریخ بلعمی نقل روایت کتاب مقدّس درباره آفرینش و رانده شدن آدم و حوّا از بهشت وجه غالب است. قصص‌القرآن ابواسحق احمد بن محمّد ثعالبی(متوفی ۴۲۷) از قدیم‌‌ترین کتاب‌‌های قصص‌الانبیاء به شمار می‌‌رود. در این کتاب هم ثعالبی داستان آفرینش حوّا از دنده‌‌ی چپ آدم و فریفتن وی به اغوای ابلیس را می‌‌آورد و متذکر می‌‌شود آدم به اصرار حوّا از میوه‌‌ی ممنوعه می‌‌خورد…»[۲۲۰]
به نظر عطّار آنچه باعث گرفتاری آدم و داوود شد زن بود:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...