معنی و مفهومجود و کرم شاه، بخل را نابود و بر آستانه‌ی شاه آویزان می‌کند.
آرایه‌های ادبیشخص بخل اضافه‌ی تشبیهی است. بخل و کرم با هم تضّاد دارند. کرم شاه به شخصی مانند شده است که بخل را می‌کشد و آویزان می‌کند. بیت دارای آرایه‌ی تشخیص است.
۱۵۵ - چــون شــود بحــر آتشـین از تیـــغ
بـــا نهنــــگ دمـــــان درآویــــــزد
واژگاندمان: جوشنده و دمنده، کنایه از مست و خشمناک و از غضب مفرط، فریاد کننده. (دهخدا)
معنی و مفهومهنگام جنگ، وقتی که ممدوح به وسیله‌ی شمشیرش به دریای آتشینی تبدیل می‌شود، دشمن حتّی اگر نهنگی خشمگین هم باشد، با او مبارزه می‌کند.
آرایه‌های ادبینهنگ و بحر با هم تناسب دارند. بحر آتشین اضافه‌ی تشبیهی است.
۱۵۶ - خصـم شــاه ار کــمان کــشد، حلقــش
بــــــه زه آن کمـــــان درآویـــــــزد
واژگانزه: چله‌ی کمان، وتر. (معین)
معنی و مفهوم: اگر دشمن شاه، به سوی او کمان بکشد، شاه او را با زه همان کمان حلق آویز می‌کند و از بین می‌برد.
۱۵۷ - از کِــیان اســـت چــرخ ســر پنــجه
کــه بــــه شــاه کَیـــان درآویـــــزد؟
واژگانسرپنجه: قدرت، زور. (معین) کَیان: پادشاهان. (برهان)
معنی و مفهوماین آسمان ظالم چه کسی است که بخواهد با شاه اخستان، شاه کَیانیان، مبارزه کند.
آرایه‌های ادبیسرپنجه کنایه از قدرتمند و در این جا ظالم است. کِیان و کَیان جناس ناقص ساخته‌اند. شاه کیانیان استعاره از جلال الدّین اخستان شروان شاه است.
۱۵۸ - مــرد شـهباز گـوشـت خـوار کجـاسـت
زاغ کـــــز اســـــتخوان درآویــــــزد
معنی و مفهومشاهباز قوی پنجه‌ی گوشت خوار، کجا مانند زاغ است که به یک استخوان چنگ می‌زند.
آرایه‌های ادبیبیت تمثیلی برای بیت پیش است، شاه به شاهباز و آسمان به زاغ مانند شده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۱۵۹ - رای بــاریــک اوســت قــائــد حــلم
کــه ســماک از ســــنان درآویـــــــزد
واژگانقائد: پیشوا، رهبر، پیشرو. (معین) سماک: نام ستاره‌ای و آن منزل چهاردهم قمر است. (دهخدا)
معنی و مفهوم: تدبیر و باریک اندیشی شاه، راهنمای صبر و بردباری است و با این رأی و تدبیر می‌تواند صورت فلکی سماک را از سرنیزه‌ی خود آیزان کند.
آرایه‌های ادبیقائد حلم اضافه‌ی استعاری است. حلم به فردی مانند شده است که رأی شاه راهنمای اوست.
۱۶۰ - رای او چـــون میــان معشــوق اســت
کــوهــی از مــــوی از آن درآویـــــــزد
معنی و مفهومرای و تدبیر ممدوح، مانند میان معشوق باریک و ظریف است و همان‌گونه که کفل معشوق مانند کوهی از میان موی مانند او، آویزان شده، افکار و کارهای بزرگ، مانند کوهی سنگین به رای باریک ممدوح آویخته شده است.
آرایه‌های ادبیرای ممدوح در باریکی به میان معشوق مانند شده است. کوه استعاره از افکار و کارهای بزرگ است.
۱۶۱ - شــعر مــن معــجزیسـت در مــدحـش
کـه چــو قــرآن بــه جــــان درآویـــزد
معنی و مفهوم: اشعاری که در ستایش شاه اخستان می‌سرایم، همگی معجزه و مایه‌ی شگفتی است و به همین دلیل، مانند قرآن به جان چنگ می‌زند و دلنواز و دلنشین است .
آرایه‌های ادبی: خاقانی اشعاری را که در مدح شاه اخستان سروده است به قرآن مانند کرده و معجزه آسا دانسته است و دلیل دلنشینی آن را همین قدرت اعجاز آن می‌داند .
۱۶۲ - بــر در کعــبه شــایـــد ار شـــعرم
خــــادم کعـــبه بـــــان درآویـــــزد
معنی و مفهوم: شایسته است که خادم کعبه، شعرهای مرا که نمونه‌‌ای از فصاحت و زیبایی سخن هستند، مانند معلّقات سبع بر در کعبه آویزان کند.
آرایه‌های ادبیشاعر شعر خود را به صورت مضمر، به معلّقات سبع مانند کرده است که به عنوان نمونه‌ی اعلای شعر، برخانه‌ی کعبه آویخته بودند.
۱۶۳ - چـون منــی را مـگو کــه مثل کم اسـت
مثـل مــن، خــود هنـوز در عـدم اسـت
معنی و مفهوم: هیچ کس را به من مانند مکن؛ چرا که مثل من خیلی کم پیدا می‌شود، اصلاً مانند من، کسی هنوز به دنیا نیامده است.
بند سیزدهم:
کلمات قافیه: آسمان، اختران، آن و …
حروف اصلی قافیهان
حرف روین
حروف الحاقیندارد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...