مشارکت­کننده­ شماره­ ۴:
«اوایل فکر می­کردم که هموسکشوال هستم. اما بعدا که تحقیق کردم دیدم افراد هموسکشوال گرایش­های جنسی متفاوت دارند و رفتار دخترانه از خودشون نشان نمی­دهند و کاملا از هویت مردانه خودشون راضی هستند و اصلا دوست ندارند زن باشند. بعد با افرادی مثل خودم آشنا شدم فهمیدم که آنها ترنس هستند. بعد به روانشناس مراجعه کردم. او به من گفت که این یک مشکل ژنتیکی است و تو دچار یک نوع اختلال جنسیتی هستی. اون موقع بود که من تازه فهمیدم ترنسکشوالیسم یعنی چی».
مشارکت­کننده­ شماره­ ۲:
«من از طریق ترنس­های دیگر با مشکلم آشنا شدم. در واقع، من بعد از دبیرستان ادامه تحصیل ندادم. سرکار می­رفتم. کم­کم با یکی دو نفر آشنا شدم که اون­ها هم مشکل من رو داشتند. تازه اون موقع بود که فهمیدم من ترنس هستم و مشکلم درمان دارد. شروع به تحقیق کردم. متوجه شدم که باید عمل کنم ولی خیلی از این عمل­ها موفقیت آمیز نبوده است».
کد ۱۴۲۲: مواجهه با مفهوم ترنسکشوال از طریق گروه همتایان
مشارکت­کننده­ شماره­ ۱۰:
«یه اتاق تو خوابگاهمون داشتیم که بچه­های سنندجی بودند. اینا تو اتاق قبلی­شون یکی بود که تی­اس بود عمل کرده بود. این­ها که من­رو دیده بودند با خودشون گفته بودند که این که این رفتارهارو داره شاید ترنس باشه. یه بار تو آشپزخونه بودم که یکیشون اومد تو. گفت که تو تی­اس هستی؟ فکر کردم که شاید از طرف مسئولای خوابگاه باش. گفتم نه تی­اس دیگه چیه. بعد واسم توضیح داد که یه دوستی داشت که الان پسر شده. گفتم که جدی میگی ؟ میشه من ببینمش؟ دیگه یه قراری باهاش گذاشتم و رفتم دیدمش. . از اون روز به بعد من قوت قلب گرفتم و گفتم که من باید عمل کنم».

• • بررسی و تحلیل تم و مقایسه­ دو گروه مبتنی بر سیطره­ی جنسیت (۱۴۱۲ و ۱۴۲۲)

هر دو گروه از تبدیل­خواهان جنسی، به مواجهه با ترنس­بودگی گروه همتایان، یعنی سایر ترنس­ها اشاره کرده ­اند.جدای از این­که گروه همتایان اساسا –به صورت بالقوه و بالفعل- می ­تواند منبع خوبی را پیشِ­روی یک تبدیل­خواه قرار دهد، این مساله به وجود یک هویت جمعی، در میان ترنس­ها نیز اشاره دارد؛ مساله­ای که در پژوهش امیرحسینی(۱۳۹۳)، از آن تحت عنوانی رایج میان تبدیل­خواهان «هم­قبیله­ای» یاد شده است. به بیان دیگر، گویا رسالتی در میان این اقلیت جنسیتی وجود دارد که به «هم­نوعان خود» (آنانکه تجربه­ای مشابهی دارند و در رنج و عذابند یاری رسانند). رسالتی که در شخصیت مرحوم مریم ملک­آرا تجلی تام و تمام دارد.
کد ۱۴۱۳: مواجهه با مفهوم ترنسکشوال از طریق یک دوست
مشارکت­کننده­ شماره­ ۵:
«(دوست دوران سربازیم) همیشه بهم می­گفت که تو یه همجنس­گرا نیستی اون­ها فرق می­ کنند تو خیلی شبیه زن­ها هستی. آدم باهاته فکر می­کنه که با یه زن داره رابطه میزاره. من خیلی از حرف زدنش خوشم میومد. سربازی که تموم شد اون رفت شهر خودشون و من هم دیگه ندیدمش تا اینکه یه بار بهم زنگ زد گفت که من یه چیزی شنیدم درباره آدم­هایی که شبیه تو هستند و اسمشون ترنسکشوال هست. اولین بار من اسم ترنس­رو ازین آدم شنیدم. در واقع ۲۰ سالم بود که من فهمیدم ترنس چیه. یعنی سه سال پیش. بعدشم رفتم تو اینترنت سرچ کردم. دیدم که واقعا من همه چیزم شبیه این آدم­هاست. از بچگی من همینجوری بودم. خلاصه رفتم انستیتو اونجا با ترنس­های دیگه که آشنا شدم متوجه شدم که واقعا مشکلم چیه».
مشارکت­کننده ی شماره­ ۶:
«من اونجا (بوتیک) با یه دختری آشنا شدم که روانشناسی خونده بود این خانوم من رو راهنمایی کرد پیش یه روانپزشک رفتم و اونجا من­رو معرفی کردند واسه انستیتو».
کد ۱۴۲۳: مواجهه با مفهوم ترنسکشوال از طریق یک دوست
مشارکت­کننده­ شماره­ ۱۰:
«یه بار یکی از هم­اتاقی­هام داشت چت می­کرد، یهو برگشت گفت: بچه­ها چه جالب. این دختر بوده پسر شده. بعد من خودم رو زدم به اون راه. بچه­ها همه گفتند آره هست. به من نگاه کرد تو می­دونستی؟ فکر کردم که از رفتارهام متوجه شده. آدم با جنبه­ایم بود… شبش رفتم رو تختش گفتم که بیبن من این­جوریم و از حس­هام براش گفتم. گفت خب این راه حل داره. گفتم اصطلاح علمیش چیه؟ گفت: ترنسکشوال. گفت البته تو خصوصیات ترنس­هارو نداری. چون اینا لباس پوشیدنشون کاملا شبیه پسرهاست. حالا به خودت تلقین نکن که هستی».
مشارکت­کننده­ شماره­ ۸:
«یه روزم یه دختری بود تو دانشگاهمون که من­رو خیلی دوست داشت. یه روز یه مجله آورد تو دانشگاه به اسم خانه­ی آرمانی که اونجا یه مقاله داشت درباره یه بازیگر به اسم فرزانه ارسطو که تغییرجنسیت داده بود و شده بود سامان ارسطو. خوندم دیدم که همه چیش مثل منه. با خودم گفتم که این همه دارن این کارو می­کنن،‌ اینا گیر دادن به من».

• • بررسی و تحلیل تم و مقایسه­ دو گروه مبتنی بر سیطره­ی جنسیت (۱۴۱۳ و ۱۴۲۳)

در تجربه­ هر دو گروه از تبدیل­خواهان روایت­هایی از وجود یک دوست گزارش شده که آنان را به سوی تبدیل­خواهی سوق داده و یا دست­کم، نقشی موثر با مواجه­ی آن­ها با ترنس­بودگی خود، داشته است. با توجه به رازبودگی این مساله و تابو بودن آن در بسیاری از خانواده­ها، وجود چنین تجربه­ای چندان دور از انتظار نیست زیرا در چنین موقعیت­هایی، اساسا دوستان کارکردهایی بیشتر از خانواده­ها دارند.
کد ۱۴۱۴: ذهنیت نسبت به خود پیش از مواجهه با مفهوم ترنسکشوال
مشارکت­کننده­ شماره­ ۶:
«من یه مدت همش فکر می­کردم که شاید دوجنسی هستم چند بار خودم رو تو حموم وارسی کرده بودم دیدم نه همه چی درسته. دیگه خلاصه این خانوم من رو راهنمایی کرد پیش یه روانپزشک رفتم و اونجا من­رو معرفی کردند واسه انستیتو».
مشارکت­کننده­ شماره­ ۴:
«اوایل فکر می­کردم که هموسکشوال هستم. اما بعدن که تحقیق کردم دیدم افراد هموسکشوال گرایش­های جنسی متفاوت دارند و رفتار دخترانه از خودشون نشان نمی­دهند و کاملا از هویت مردانه خودشون راضی هستند و اصلا دوست ندارند زن باشند. بعد با افرادی مثل خودم آشنا شدم فهمیدم که آنها ترنس هستند. بعد به روانشناس مراجعه کردم. او به من گفت که این یک مشکل ژنتیکی است و تو دچار یک نوع اختلال جنسیتی هستی. اون موقع بود که من تازه فهمیدم ترنسکشوالیسم یعنی چی».
مشارکت­کننده­ شماره­ ۶:
«خب فکر می­کردم که شاید گی باشم چون اون کسایی که باهاشون رابطه داشتم هم بهم می­گفتند که تو گی هستی. منتها گی مفعول. من هیچ­وقت تو رابطه­هام فاعل نبودم. رابطه هم با بچه­های گی داشتم ولی فرق من با اونا نفرتم از اندام جنسی­م بود».
کد ۱۴۲۴: ذهنیت نسبت به خود پیش از مواجهه با مفهوم ترنسکشوال
مشارکت­کننده­ شماره­ ۹:
«مامانم قبلا من­رو پیش یه مشاوره برده بود، اون­موقع نمی­دونستم که تی­اس هستم. اون مشاوره ­رو سنگ قلاب کرده بودم. اون موقع مادر من می­گفت که تورو می­برند پزشکی قانونی معاینه­ت که بکنن می­فهمن که دوجنسی نیستی ردت می­کنن، اونوقت داغون میشی مادر من ازین می­ترسید. چون مادر من هم هیچ اطلاعاتی از تی­اس نداشت و فکر می­کرد که فقط دو­جنسه­ها عمل میشن. متاسفانه اطلاعات راجع ­به تی­اس خیلی کمه.من خودم تا ۲۹سالگی نمی­دونستم که تی­اس هستم».
مشارکت­کننده­ شماره­ ۷:
«خیلی خوشحال بودم که تکلیفم مشخص شده. من همیشه فکر می­کردم که فقط دوجنسه­ها عمل می­ کنند. نمی­دونستم که ترنس­ها هم وجود دارند. خیلی خوشحال شده بودم،‌ خیلی خوشحال شده بودم. یعنی نمی­دونی چه حالی داشتم».

• • بررسی و تحلیل تم و مقایسه­ دو گروه مبتنی بر سیطره­ی جنسیت (۱۴۱۴ و ۱۴۲۴)

در این تم به وضوح عدم آگاهی این افراد نسبت به ترنسکشوالیته مشهود است. هر گاه فردی با بیماری­ای روبه­رو می­ شود، در جهت درمان این بیماری تلاش می­ کند. اما قدم اول در درمان تشخیص است. یکی از مشکلاتی که افراد تبدیل­خواه جنسی با آن مواجه هستند، عدم آگاهی افراد و حتی پزشکان با پدیده­ ترنسکشوال است. اینان در سنین بالا به ترنس بودن خود پی می­برند. قبل از این مواجهه، عموما گمان می­برند که همجنس­گرا هستند و یا حتی در برخی موارد به دوجنسه بودن خود شک می­ کنند. به همین دلیل گاه به خاطر تابو بودن قضیه­ی همجنس­گرایی در ایران، خود را بروز نداده و دچار افسردگی­هایی حاصل از سرکوب این احساسات می­شوند. جالب این­جاست که حتی در برخی موارد که خانواده­ی فرد تبدیل­خواه متوجه تفاوت فرزندن خود شده و او را نزد روانشناس می­برد، روانشناس نیز متوجه مشکل این فرد نمی­ شود.
کد ۱۴۲۵: مواجه با مفهوم ترنسکشوال از طریق سایت
مشارکت­کننده­ شماره­ ۱۰:
«یه روز همین­جوری که تو سایت بودم، تصمیم گرفتم که برم ترنسکشوال رو سرچ کنم. تا زدم ترنس دیدیم که همه صفات من اومد. یه حالتی به من دست داده بود که انقدر خوشحال بودم. من تا حالا تو جمع به خودم اجازه نداده بودم که گریه کنم. اون لحظه تو سایت زدم زیر گریه. یکی از شدت خوشحالی، از طرفی همش داشتم فکر می­کردم که چقدر من بدبختم که تا حالا متوجه نشده بودم. ۲۳ سال سرزنش­هارو تحمل کرده بودم. ولی بازهم خوشحال بودم».
مشارکت­کننده­ شماره­ ۷:
«رفتم تو اینترنت دانشگاه. هی تو گوگل می­زدم که من پسر هستم. من از اندام خودم متنفرم. خیلی هم استعدادم تو کامپیوتر خوبه. همه اینارم تجربی یاد گرفتم. هی می­نوشتم که از جنس خود راضی نیستم. هزار تا سایت مختلف باز می­شد که ترنسکشوال و این حرفا. از بین اونا اسم دکتر اسکویی رو پیدا کردم. شمارش­رو گرفتم. آدرسش­رو گرفتم و رفتم پیشش».
کد ۱۴۲۶: مواجهه با مفهوم ترنسکشوال از طریق فیلم
مشارکت­کننده­ شماره­ ۹:
«رفتیم فیلم­رو (آینه های روبرو) دیدیم، تو همه سکانس­ها­­یی که مردم می­خندیدن من اشک می­ریختم و اون هم پابه­پای من گریه می­کرد. جاهایی که اِدی (شخصیت ترنس فیلم) کتک می­خورد جاهایی که تحقیر می­شد. هر جایی که مردم می­خندیدند ما گریه می­کردیم. چون داشتم صحنه­های زندگی خودم­رو می­دیدم. شاید یه سریش­رو به عینه ندیده باشم ولی تو وجود خودم لمس می­کردم».