او از محمد بن حسن بن یوسف حلی، فخر المحققین (م ۷۷۱ق) اجازهای دارد که در سال ۷۴۱ق صادر شده است.
نسخه:
یزد، وزیری: ۱۷۰۸، بدون نام کاتب، بدون تاریخ کتابت، رساله چهل و هفتم مجموعه.[۶۴۰]

    1. احمد بن محمد بن فهد احسایی، شهاب الدین، ابن فهد احسایی (زنده در ۸۰۶ق)

او اهل قریۀ القاره از احساء است.
او از ابن متوج بحرانی روایت میکند وجمال الدین حسن مشهور به مُطوَّع جَروانی احسایی از او روایت دارد.
برخی آثار او عبارتاند از: خلاصه التنقیح فی المذهب الحق الصحیح، که شرح الارشاد علامه حلی است، الناسخ والمنسوخ، رساله أدبیه. صاحب انوار البدرین عده الداعی را در اوراد و ادعیه به او نسبت داده است. او از بحرین به حله رفت و تا پایان عمر در این شهر ساکن بود. بعد از ۸۰۶ ق درگذشت و در حله و محلۀ الطّاق در کنار جامع الکوّازین دفن شد.
شرح حال و آثار او و معاصرش ابن فهد حلی (م ۸۴۱ ق) به جهت اشتهار هر دو به «ابن فهد» و داشتن اساتید و همچنین تألیفات مشترک مثل شرح ارشاد، در بسیاری از نوشته ها مانند رجال بحرالعلوم اشتباه شده است.[۶۴۱]

    1. احمد بن عبدالله بحرانی، جمال الدین، ابن مُتَوّج (د ۸۲۰ ق)

فقیه و عالم امامی و اهل اُوال بحرین است. از زندگی او چندان اطلاعی نداریم. در حله از فخر المحققین (م ۷۷۱ ق) استفاده کرده است. با شهید اول (م ۷۸۶ ق) گفتوگوهایی داشته است.
او از فخر المحققین روایت میکند و احمد بن فهد احسایی، فخر الدین سبیعی و احمد بن محذم اوائلی از ابن متوج روایت دارند. او آثار فقهی و تفسیری دارد ولی به اثر حدیثی از وی برنخوردیم.
آنچه از یادداشت فرزندش، در رسالۀ الناسخ والمنسوخ ابن متوّج فهمیده میشود او در ۸۲۰ ق درگذشته است.[۶۴۲]
قبر وی در اُکُل، در جزیرۀ نبیه صالحِ بحرین است.[۶۴۳]
افندی در ریاض العلماء نام جد ابن متوج را یک بار محمد و یک بار سعید آورده است.[۶۴۴] این مطلب شده که برخی منابع، آنها را دو نفر به حساب آورند. این اشتباه از جمله در الضیاء اللامع و همچنین دایره المعارف تشیع صورت گرفته است.[۶۴۵] و [۶۴۶]

    1. ناصر بن ابراهیم بن بیاع (صباغ) بویهی احسایی عاملی عیناثی (م ۸۵۲ یا ۸۵۳ ق)

از فقها و علمای قرن نهم هجری است. اصل او از آل بویه بوده و وطن او احساء است. در جوانی از احساء به طلب علم راهی جبل عامل شد و در عیناث سکونت نمود.
در این شهر از ظهیر الدین محمد بن علی بن حسام عیناثی استفاده کرده است.
او از جمال الدین احمد بن علی عیناثی و زین الدین علی بن محمد بن یونس بیاضی نباطی (صاحب الطراط المستقیم) روایت میکند و عزالدین حسین بن علی بن حسام عیناثی از او نقل میکند.[۶۴۷]
قابل ذکر آنکه، در فهرست کتابخانۀ وزیری، نسخهای از اجازۀ فخرالمحققین (م ۷۷۱ ق) به ناصر بویهی در ۷۴۱ ق گزارش شده است. با توجه به فاصله زمانی صدور این اجازه و تاریخ فوت بویهی در ۸۵۲ یا ۸۵۳ ق، مشخص میشود اشتباهی در فهرست نگاری صورت گرفته است که لازم است نسخه رؤیت شود.[۶۴۸]

    1. علی بن ابی جمهور احسایی (قبل از ۸۹۵ ق)

زین الدین ابوالحسن علی بن حسام الدین ابراهیم بن حسن بن ابراهیم بن أبی جمهور شَیبانی احسایی از دانشمندان سدۀ نهم هجری، پدر محمد بن علی بن ابی جمهور احسایی ـ صاحب عوالی اللآلی ـ است.[۶۴۹]
پدر او (ابراهیم بن حسن) نیز از علمای دیار خود بوده است.[۶۵۰]
علی بن ابراهیم احسایی از ناصرالدین ابراهیم بن نزار احسایی روایت میکند و فرزندش ابن ابی جمهور ـ صاحب عوالی اللآلی ـ از وی روایت دارد.[۶۵۱] صاحب ترجمه قبل از ۸۹۵ ق درگذشته است، چرا که فرزند او ـ صاحب عوالی اللآلی ـ در المُجلی که در این سال تألیف کرده از پدرش با عبارت «رحمه الله» یاد نموده است.[۶۵۲]

    1. حرز الدین اُوالی (قرن ۹ق)

از او ابن ابی جمهور صاحب عوالی اللئالی نقل روایت میکند[۶۵۳] و او از احمد بن مخدم نقل میکند.[۶۵۴]

    1. حسن بن مطوع جروانی احسایی (قرن ۹ق)

شاگردش ناصر الدین مشهور به ابن نزار از او نقل روایت میکند[۶۵۵] و خود او از شهاب الدین احمد بن فهد بن ادریس مقری احساوی نقل میکند.[۶۵۶]

    1. رضی الدین حسینی، ابن الرشید القطیفی (ابن راشد) (قرن ۹ ق)

از او کریم الدین یوسف مشهور به ابن ابی القطیفی نقل میکند[۶۵۷] و ابن الرشید از احمد بن فهد حلی نقل روایت میکند.[۶۵۸]
کتاب وفاه امیر المومنین منسوب به او یا محمد بن ابی القطیفی است.[۶۵۹]

    1. ناصر الدین ابراهیم، ابن نزار (قرن ۹ق)

او از استادش جمال الدین حسن مشهور به ابن مطوع جروانی نقل روایت میکند[۶۶۰] و از او ابن ابی جمهور نقل میکند.[۶۶۱]

    1. ناصر بن احمد بن عبد الله بحرانی (قرن ۹ق)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...