کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

مرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



آخرین مطالب


جستجو

 



پلیمریزاسیون توسط مخلوطی از رادیکال‌های ایجاد شده ناشی از آغازگر، که در آب می‌باشد آغاز می‌شود. مونومرها توسط ماده فعال سطحی در یک محیط آبی مخلوط شده و میسل‌هایی را ایجاد می‌کنند که در حقیقت تهیه یک پیش امولسیون[۱۵] می‌باشد. سپس رادیکال‌های ناشی از آغازگر توسط یکی از روش‌های
۱- درون میسل (میسلار) ۲- همگن (هموژن) ۳- قطره‌ای به شروع پلیمریزاسیون و تشکیل ذرات می‌پردازند (اسکوگلاند[۱۶]، ۱۹۹۵).
مونومرهای اکریلیکی از قبل به صورت مخلوط درست می‌شوند (پیش امولسیون) و در حین واکنش توسط آب و ماده فعال سطحی وارد میسل‌ها می‌شوند. در این مرحله یکی از روش‌های زیر توسط آغازگر تشکیل ذرات شیرابه را می‌دهند که مخلوط کلوییدی ذرات پلیمری در محیط آبی می‌باشد.
انواع مواد فعال سطحی آنیونی، غیریونی، آمفوتریک و فعال استفاده می‌شوند.
مواد فعال سطحی آنیونی متداول عبارتند از:
۱- نمک‌های الکیل اریل سولفونات،
۲- نمک‌های الکیل دی فنیل اتر سولفونات،
۳- نمک‌های الکیل سولفات،
۴- نمک‌های الکیل دی فنیل اتر سولفونات،
۵- نمک‌های پلی اکسی اتیلن الکیل اتر سولفات،
۶- نمک‌های دی الکیل سولفو سوکسینات،
۷- نمک‌های الکیل سولفات،
۸- نمک‌های پلی اکسی اتیلن الکیل اتر سولفات،
۹- نمک‌های پرفلورو الکیل سولفات،
۱۰- صابون‌های اسید چرب،
۱۱- نمک‌های الکنیل سوکسینیک اسیدها.
مواد فعال سطحی کاتیونی متداول عبارتند از:
الکیل آمین‌های زنجیر بلند،
نمک‌های آمونیوم کواترنری زنجیر الکیل بلند.
مواد فعال سطحی غیر یونی متداول عبارتند از:
پلی اکسی اتیلن الکیل اترها،
پلی اکسی اتیلن الکیل اریل اترها،
استرهای اسید چرب پلی اکسی اتیلن گلیکول.
مواد فعال سطحی آمفوتریک متداول عبارتند از:
مشتقات پلی وینیل الکل،
نشاسته و مشتقات آن،
سلولز و مشتقات آن،
الیگومرهای پلی اکریلیک اسید.
این نوع مواد فعال سطحی همراه مواد فعال سطحی غیریونی دیگر یا به تنهایی به عنوان عامل امولسیون کننده عمل می‌کنند (ون هرک، ۲۰۰۵).
رشد زنجیرها و تشکیل ذرات پلیمری با یکی از واکنش‌های زیر انجام می‌شود:
درون میسل (میسلار): آغازگر وارد میسل‌ها شده و مرحله‌ی انتشار انجام می‌شود تا مونومرهای درون میسل‌ها، ذرات پلیمر رشد یافته و متورم شده را تشکیل دهند.
همگن (هموژن): رادیکال‌های ایجاد شده در فاز آبی با اضافه کردن مونومرها انتشار می‌یابند. سپس الیگومرهای محلول در آب را ایجاد می‌کنند. تا زمانی که به حد حل شدگی در آب برسند و سپس فاز محلول را ترک کنند. این ذرات سپس خود را به مواد فعال سطحی می‌رسانند و پایدار می‌شوند و مونومرها را جذب می‌کنند که باعث ادامه پلیمریزاسیون می‌شوند.
قطره ای: آغازگر وارد قطره های کوچک مونومر می‌شود و باعث انتشار پلیمریزاسیون می‌شود.
شکل‌های ۱-۱ و ۱-۲ تمامی این سه مرحله را به تصویر می‌کشند.

شکل ۱- ۱ نمایش اجزای مختلف پلیمریزاسیون در روش ناپیوسته (ون هرک، ۲۰۰۵).

شکل ۱- ۲ نمایش اجزای مختلف پلیمریزاسیون در روش نیمه پیوسته (ون هرک، ۲۰۰۵).
پایان: در این مرحله پس از رشد زنجیرها و تشکیل ذرات توسط یکی از واکنش‌های ترکیب زنجیرها و یا تسهیم نامتناسب رشد زنجیرها متوقف می‌شود (کرندال و همکاران، ۱۹۹۵ ؛ ون هرک ؛ دیلارد[۱۷] و همکاران، ۲۰۰۰).
۱-۱-۶ سینتیک هوموپلیمریزاسیون امولسیونی رادیکالی
سرعت پلیمری شدن که معادل با سرعت انتشار بیان می‌شود به توان اول غلظت رادیکال آزاد ([R˙]) بستگی دارد. بر طبق نظریه اسمیت-اوارت با فرض حالت پایا با مساوی قرار دادن سرعت‌های آغاز (Ri) و پایان (Rt) می‌توان این غلظت را از عبارت سرعت حذف کرد.
R → ۲R˙ M +R˙  RM˙
(۱-۱) Ri = Rt = kt [R˙] یا [R˙] = (Ri / kt)1.2
که در این رابطه kضریب سرعت پایانی است. معادله ۱-۱ با این فرض به دست می‌آید که غلظت رادیکال آزاد با گذشت زمان به طور قابل ملاحظه‌ای تغییر نمی‌کند و نیز هیچ واکنش بازدارنده وجود ندارد. با جاگذاری معادله ۱-۱ در رابطه Rp عبارتی برای سرعت به دست می‌آید (مهدویان و همکاران، ۱۳۸۷ ، ص ۷۱).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

RM˙n + M RM˙n+1

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-09-25] [ 04:12:00 ق.ظ ]




Merkes, M. (2010). Mindfulness-based stress reduction for people with chronic diseases. Australian Journal of Primary Health; 16(3), 200-210.
Modinos, G., Ormel, J., & Aleman, A. (2010). Individual differences in dispositional mindfulness and brain activity involved in reappraisal of emotion. Social Cognitive and Affective Neuroscience, 5(4), 369–۳۷۷٫
Morgan, J. K., Izard, C. E., & Hyde, C. (2014). Emotional Reactivity and Regulation in Head Start Children: Links to Ecologically-Valid Behaviors and Internalizing Problems. Social Development Issues, 23(2), 250-266.
Morone, N. E., Lynch, C. S., Greco, C. M., Tindle, H. A., & Weiner D. K. (2008). “I felt like a new person.", the effects of mindfulness meditation on older adults with chronic pain: qualitative narrative analysis of diary entries. Journal of Pain, 9(9), 841-848.
Murphy, C. M., & O’Farrell, T. J. (1994). Factors associated with marital aggression in male alcoholics. Journal of Family Psychology, 8(3), 321–۳۳۵٫
Nagele, E., Jeitler, K., Horvath, K., Semlitsch, T., Posch, N., Herrmann, K. H., Grouven, U., Hermanns, T., Hemkens, L. G., & Siebenhoferm, A. (2014). Clinical effectiveness of stress-reduction techniques in patients with hypertension: systematic review and meta-analysis. Journal of Hypertension, 32(10), 1936-1944.
Nauman, E. (2014). Can Mindfulness Make Romantic Conflict Less Stressful? Retrieved from http://greatergood.berkeley.edu/article/item/can_mindfulness_reduce_conflict _in_relationships.
Neacsiu, A. D., Bohus, M., & Linehan, M. M. (2014). Dialectical Behavior Therapy: An Intervention for Emotion Dysregulation. In: Gross, J.J. (ed.), Handbook of Emotion Regulation. New York: Guilford.
Neuser, N. J. (2010). Examining The Factors of mindfulness: A confirmatory Factot Analysis of the Five Facet mindfulness Questionnaire. School of professional psychology paper, 128.
Nyklicek, I., & Kuijpers, K. (2008). Effects of mindfulness-based stress reduction intervention on psychological well-being and quality of life: Is increased mindfulness indeed the mechanism? Annals of Behavioral Medicine, 33, 331-340.
Ogles, B. M., Lunner, K. M., & Bonesteel, K. (2001). Clinical significance: History, application and current practice. Clinical Psychology Reviwe, 21, 421-446.
O’Kelly M., & Collard, J. (2012). Using Mindfulness with Couples: Theory and Practice. In Vernon, A. (Ed.), Cognitive and Rational-Emotive Behavior Therapy with Couples : Theory and Practice Hardcover. New York: Springer.
O’Leary, K. D., Heyman, R. E., Jongsma, A. E. Jr. (2014). The Couples Psychotherapy: Treatment Planner. New Jersey: Wiley.
O’Leary, K. D., Malone, J., & Tyree, A. (1994). Physical aggression in early marriage: prerelationship and relationship effects. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 62(3), 594–۶۰۲٫
O’Leary, K. D., & Smith, D. A. (1991). Marital interactions. Annual Review of Psychology, 42, 191–۲۱۲٫
Paulson, S., Davidson, R., Jha, A., & Kabat-Zinn, J. (2013). Becoming conscious: the science of mindfulness. Annals of the New York Academy of Sciences, 1303, 87-104.
Penton-Voak, I. S., Thomas, J., Gage, S. H., McMurran, M., McDonald, S., & Munafò, M. R. (2013). Increasing Recognition of Happiness in Ambiguous Facial Expressions Reduces Anger and Aggressive Behavior. Psychological Science, 24(5), 688–۶۹۷٫
Peterson, J. L., & Zill, N. (1986). Marital disruption, parent-child relationships, and behavior problems in children. Journal of Marriage and the Family, 48, 295-307.
Piet, J., Wurtzen, H., & Zachariae, R. (2012). The Effect of Mindfulness-Based Therapy on Symptoms of Anxiety and Depression in Adult Cancer Patients and Survivors-A Systematic Review and Meta-Analysis. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 80(6), 1007-1020.
Pignata, S., Boyd, C., Gillespie, N., Provis, C., & Winefield, A. H. (2014). Awareness of Stress-reduction Interventions: The Impact on Employees’ Well-being and Organizational Attitudes. Stress Health, .
Pinsof, W. M. (2002). The death of til death do us part: The twentieth century’s revelation of the limits of human pair-bonding. Family Process, 41, 133–۱۵۷٫
Ponnet, K. (2014). Financial Stress, Parent Functioning and Adolescent Problem Behavior: An Actor-Partner Interdependence Approach to Family Stress Processes in Low-, Middle-, and High-Income Families. Journal of Youth and Adolescence, 43(10), 1752-1769.
Prasko, J., Diveky, T., Kamaradova, D., Sandoval, A., Jelenova, D., Vrbova, K., Sigmundova, Z., & Vyskocilova, J. (2011). Therapeutic letters - changing the emotional schemas using writing letters to significant caregivers. European Psychiatry, 27, 1.
Proulx, C. M., Helms, H. M., & Buehler, C. (2007). Marital Quality and Personal Well-Being: A Meta-Analysis. Journal of Marriage and Family, 69, 576–۵۹۳٫
Ramel, W., Goldin, P.R., Carmona, P.E., & McQuaid, J.R. (2004). The effects of mindfulness meditation on cognitive processes and affect in patients with past depression. Cognitive Therapy and Research, 28, 433-455.
Rice, T.R., & Hoffman, L. (2014). Defense Mechanisms and Implicit Emotion Regulation: A Comparison of a Psychodynamic Construct with One from Contemporary Neuroscience. Journal of the American Psychoanalytic Association, 62(4), 693-708.
Robles, T. F., Shaffer, V. A., Malarkey, W. B., & Kiecolt-Glaser, J. K. (2006). Positive behaviors during marital conflict: Influences on stress hormones. Journal of Social and Personal Relationships, 23(2), 305–۳۲۵٫
Rosenzweig, S., Reibel, D.K., Greeson, J.M., Edman, J.S., Jasser, S.A., McMearty, K.D., & Goldstein, B.J. (2007). Mindfulness-based stress reduction is associated with improved glycemic control in type 2 diabetes mellitus: a pilot study. Alternative Therapies in Health and Medicine, 13(5), 36-38.
Rothbart, M.K., Sheese, B.E. (2014). Temperament and emotion regulation. In: Gross, J.J., editor. Handbook of Emotion Regulation. New York: Guilford, pp. 331–۳۵۰٫
Salmon, P. G., Sephton, S. E., & Dreeben, S. J. (2011). Mindfulness-Based Stress Reduction. In Herbert, J. D., Forman, E. M. (Ed.), Acceptance and Mindfulness in Cognitive Behavior Therapy: Understanding and Applying the New Therapies. New Jersey: Wiley.
Schwartz, D., & Proctor, L. J. (2000). Community violence exposure and children’s social adjustment in the school peer group: The mediating roles of emotion regulation and social cognition. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 68(4), 670–۶۸۳٫
Segal, Z. V., Williams, J. M. G., & Teasdale, J. D. (2002). Mindfulness Based Cognitive Therapy for Depression: A New Approach to Preventing Relapse. New York: Guildford Press.
Seligman, M. E. P. (1995). The effectiveness of psychotherapy: The Consumer Reports Study. American Psychologist, 50(12), 965–۹۷۴٫
Shamir, H., DuRocher Schudlich, T. & Cummings, E. M. (2001). Marital conflict, parenting styles, and children’s representations of family relationships. Parenting: Science and Practice, 1(1-2), 123–۱۵۱٫
Sharma, M., & Rush, S. E. (2014). Mindfulness-Based Stress Reduction as a Stress Management Intervention for Healthy Individuals: A Systematic Review. Journal of Evidence-Based Complementary & Alternative Medicine, 19(4), 271-86.
Song, T. M., An, J. Y., Hayman, L. L., Woo, J. M., & Yom, Y. H. (2014). Stress, depression, and lifestyle behaviors in Korean adults: A latent means and multi-group analysis on the Korea health panel data. Behavioral Medicine, 17, 1-10.
Song, Y., & Lindquist, R. (2014). Effects of mindfulness-based stress reduction on depression, anxiety, stress and mindfulness in Korean nursing students. Nurse Education Today, 35(1), 86-90.
Strand, E. B. (2004). Interparental conflict youth maladjustment: The buffering effects of pets. Stress, Trauma and Crisis, 7, 151-168.
Sun, T.F., Kuo, C.C., & Chiu, N.M. (2002). Mindfulness meditation in the control of severe headache. Chang Gung Medicine Journal, 25(8), 538-541.
Teasdale, J.T., Segal, Z.V., Williams, J.M.G., Ridgeway, V.A., Soulsby, J.M., & Lau, M.A. (2000). Prevention of relapse/recurrence in major depression by mindfulness-based cognitive therapy. Journal of Consulting and Clinical Psychology, 68(4), 615–۶۲۳٫
Tosi, H.L. & Tosi, D. (1970). Some correlates of role conflict & ambiguity among public school teachers. Journal of Human Relations, 18: 1068-1075.
Turner, J. C. (1982). Towards a cognitive redefinition of the social group. In: H. Tajfel (ed.), Social Identity and Intergroup Relations. Cambridge: Cambridge University Press.
Unger, D. G., Brown, M. B., Tresel, P. A., & McLeod, L. E. (2000). Interparental conflict and adolescent depressed mood: The role of family functioning. Child Psychiatry and Human Development, 31 (1), 23-41.
Van den Broucke, S., Vandereycken, W., & Norre, J. (1997). Eating Disorders and Marital Relationships. London: Routledge.
Van Orden, K.A., Braithwaite, S., Anestis, M., Merrill Timmons, K., Fincham, F.D., Joiner, T.E., & Lewinsohn, P. M. (2012). An exploratory investigation of marital functioning and order of spousal onset in couples concordant for psychopathology. Journal of Marital and Family Therapy, 38, 308-319.
Varvogli, L., & Darviri, C. (2011). Stress Management Techniques: evidence-based procedures that reduce stress and promote health. Health Science Journal, 5(2), 74-89.
Vieten, C., & Astin, J. (2008). Effects of a mindfulness-based intervention during pregnancy on prenatal stress and mood: Results of a pilot study. Archives of Women’s Mental Health, 11(1), 67–۷۴٫
Voerman, J.S., Vogel, I., de Waart, F., Westendorp, T., Timman, R., Busschbach, J.J., van de Looij-Jansen, P., de Klerk, C. (2015). European Journal of Pain, .
Voydanoff, P. (2005). Social Integration, Work-Family Conflict and Facilitation, and Job and Marital Quality. Journal of Marriage and Family, 67, 666–۶۷۹٫
Walker, A. P. (2000). Parenting Stress: A comparison of mothers and fathers of Disabled and Non-Disabled children. Doctor of Philosophy (Clinical Psychology), Dissertation for PhD, University of North Texas.
Walsh, J. J., Baliant, M. G., Smolira, D. R. SJ., Fredericksen, L. K. & Madsen, S. (2009). Predicting individual differences in mindfulness: The role of trait anxiety, attachment anxiety and attentional control. Personality and Individual differences, 46(2), 94- 99.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:11:00 ق.ظ ]




ساختار اجتماعی
رؤیای آمریکایی
آنومی فشار برای موفقیت مادی

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

سلطه اقتصاد در تعادل نهادی قدرت
کنترل های نهادی ضعیف
رفتار اجتماعی
سطوح بالای جرم
شکل ۳-۶- مدل تحلیلی ارتباط بین سازمان اجتماعی کلان و جرم؛
منبع: (مسنر و روزنفلد، ۸۵:۲۰۰۷ به نقل از؛ بیرن و مزراشمیت، ۲۰۱۱: ۱۲۱).
نقد: تحلیل های مبتنی بر نظریه های فشار در تبیین بزهکاری و رفتارهای پرخطر نقطه شروع خوبی است، اما از ضعف هایی نیز برخوردارند. برای نمونه، دورکیم در تبیین رفتار انحرافی عوامل فرهنگی مانند قومیت را در نظر نگرفته است، در حالی که عوامل فرهنگی می تواند تأثیر بسیار زیادی بر رفتار بزهکارانه داشته باشد. مرتون بیشتر رفتار بزهکارانه­ی گروه های فقیر و محروم جامعه را بررسی نموده، در حالی که گروه های ثروتمند و متعلق به طبقات متوسط و بالا نیز مرتکب بزهکاری و رفتار پرخطر می شوند. این نظریه ها، همچنین آرزوهای طبقات فرودست و فرادست جامعه را یکسان فرض می کنند. در نهایت، این نظریه ها نقش نظام کنترل اجتماعی را نادیده می گیرند.
۳-۲-۴-۱-۳- نظریه­ انحراف فرهنگی
نظریه­ انحراف فرهنگی، سومین شاخه از نظریه های ساختاری است که عناصری را از هر دو نظریه­ بی­سازمانی اجتماعی و فشار باهم ترکیب می کند. مطابق با این نظریه، به دلیل فشار و انزوای اجتماعی، فرهنگ خاص طبقه­ی پایین در محله های بی سازمان و از هم گسیخته به وجود می آید. این خرده فرهنگ های مستقل[۱۹۷] مجموعه ی مشخصی از ارزش ها و باورها را دربر می گیرد که در تضاد با هنجارهای اجتماعی مرسوم و متعارف هستند. رفتار مجرمانه بیانگر همنوایی با ارزش ها و سنت های خرده فرهنگی طبقه­ی پایین و نه به عنوان طغیان علیه جامعه می باشد. ارزش های خرده فرهنگی در فرآیندی که انتقال فرهنگی[۱۹۸] نامیده می شود، از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود(سیگل، ۲۰۱۲: ۱۹۳). نظریه های هنجارهای رفتاری سلین، خرده فرهنگ بزهکارانه کوهن، فرهنگ طبقه­ی پایین میلر، فرصت افتراقی کلووارد و اهلین و کد(رمز) خیابان اندرسون در ادامه مورد بحث و بررسی قرار می گیرند.
فقر:
- فقدان فرصت
- آنومی
جامعه پذیری:
- جوانان طبقه پایین به شکلی جامعه پذیر می شوند که برای اهداف و ایده های طبقه متوسط ارزش قایل شوند. اما، محیط زندگی شان مانع دستیابی به موفقیت ها در آینده می گردد.
خرده فرهنگ:
- فرصت های بلوک شده(مسدود)، باعث شکل گیری گروه هایی با سبک های زندگی و ارزش های متفاوت می شود.
ارزش های انحرافی:
- خرده فرهنگ جدید ارزش هایی را ایجاد و حفظ می کند که توسط فرهنگ بهنجار، انحرافی و نابهنجار قلمداد می شوند.
جرم و بزهکاری:
- اطاعت از ارزش های خرده فرهنگی، جوانان را در رفتارهای مجرمانه مانند مصرف مواد و خشونت درگیر می کند.
حرفه های مجرمانه:
- برخی از اعضای گروه بزهکار، می توانند موقعیت خود را به شکل حرفه ی مجرمانه در بیاورند، بقیه مصرف کننده ی مواد یا مرتکب اعمال خشونت آمیز می شوند.
شکل ۳-۷- عناصر نظریه انحراف فرهنگی. منبع: (سیگل، ۲۰۱۲: ۲۱۴).
۳-۲-۴-۱-۳-۱- نظریه­ هنجارهای رفتاری تورستن سلین
این مفهوم که طبقه­ی پایین در واکنش به فشار، فرهنگ خاصی را به وجود می آورد، به کار کلاسیک تورستن سلین[۱۹۹] در سال ۱۹۳۸ با عنوان تضاد فرهنگی و جرم[۲۰۰] برمی گردد. وی در این اثر تلاش نمود تا ارتباط بین سازگاری فرهنگی و مجرمیت را نشان دهد(سیگل، ۲۰۱۲: ۲۱۳).
سلین بر این باور است که جرم نتیجه­ برخورد فرهنگ­ها و ناشی از تعارض موجود بین آنها است؛ یعنی تضاد موجود بین قوانین یک کشور و هنجارهای رفتاری[۲۰۱] خاص یک گروه قومی یا نژادی. هنگامی که تعارض فرهنگ­ها به وجود می ­آید، اطاعت از هنجارهای خرده­فرهنگی می­توانند به عنوان عملکرد مجرمانه خود را نشان دهند. این نوع از تعارض­ها، فرهنگ­های موازی را به وجود می­آورند که باعث ایجاد دو گروه از هنجارهای متناقض و مغایر هم می­شوند. آشفتگی و تشویش آنان می ­تواند افراد را وادار کند که دست به ارتکاب جرایم بزنند(کسن[۲۰۲]، ۱۳۸۵: ۹۴-۹۵).
موضوع اصلی این واقعیت است که اغلب ما متعلق به چندین گروه اجتماعی هستیم. در یک جامعه­ پیچیده، تعداد گروه هایی که افراد به آنها تعلق دارند – خانوادگی، همسالان، شغلی و مذهبی – فراوان است. تضاد هنجارها زمانی است که قواعد واگرای رفتار کم و بیش موقعیت خاص زندگی را مدیریت و هدایت می کنند که در آن شخص خود را می یابد. مطابق با دیدگاه سلین، تضاد فرهنگی زمانی رخ می دهد که قواعد بیان شده در قانون جنایی با هنجارهای رفتاری یک گروه خاص برخورد پیدا می کنند(سیگل، ۲۰۱۲: ۲۱۳).
سلین کمتر در پی اثبات نظریه­ خود است زیرا او تنها به ارائه­ مثال­هایی اکتفا می­ کند که تضاد موجود بین قوانین و هنجارهای رایج در درون گروه ­های خاص را نشان می­ دهند. وی قانون ممنوعیت مصرف مشروبات الکلی در ایالات متحده­ی آمریکا را یادآوری می­ کند که در دهه­ ۱۹۲۰ اجرا می­شد و مغایر با خواسته­ی تعداد بیشماری از آمریکایی­ها بود. وی همچنین به مشروعیت شرط­بندی، وجود برخی باورها در میان اقلیت­های قومی و نژادی که عنوان می­کردند تعرض به آبرو بایستی با خون پاک شود و یا خون با خون شسته می­ شود و این­که فرد زناکار بایستی به مجازات مرگ محکوم شود و خرید و فروش کالاهای مسروقه در بین برخی از خانواده­های فقیر اشاره می­ کند(کسن: ۱۳۸۵: ۹۵).
۳-۲-۴-۱-۳-۲- نظریه­ خرده فرهنگ بزهکارانه آلبرت کوهن
کوهن[۲۰۳] در کتاب خود تحت عنوان پسران بزهکار[۲۰۴] (۱۹۵۵)، نظریه­ خرده فرهنگی را با تفکیک نمودن رفتار انحرافی جوانان از انحرافات اجتماعی بزرگسالان و تأکید بر بزهکاری پسران طبقات پایین تدوین کرد. کوهن در پاسخ به این سؤال که چرا خرده فرهنگ بزهکارانه وجود دارد و به جوانان منتقل می شود؟ نظریه­ای کلی درباره چگونگی پیدایش خرده فرهنگ بزهکار ارائه می دهد(احمدی، ۱۳۸۴: ۷۲). نظریه­ خرده فرهنگی به طور کلی استدلال می کند که رفتار بزهکارانه ریشه در واقعیت جمعی خرده فرهنگ بزهکارانه دارد. به همین خاطر، محققان باید پویایی های خاص فرهنگی که آن خرده فرهنگ-کدهای صحبت کردن و رفتار، سبک های لباس پوشیدن، عواطف مشترک، مسایل مشترک – را مشخص می کند، شناسایی کنند(فرل[۲۰۵]، ۲۰۰۹: ۲۲۵).
بحث اصلی کوهن این است که عضویت در طبقه­ی اجتماعی با ارزش های اجتماعی و سبک های زندگی ارتباط دارد. ارزش طبقه­ی پایین از طریق آنچه که وی آن را تعامل و کنش طبقه – محور می نامد، به وجود می آید. با توجه به شیوه های تربیت کودک در طبقه­ی متوسط و طبقه کارگر(پایین)، احتمالاً افراد متعلق به طبقه پایین به کودکان می آموزند که رفتار باید خودانگیخته و پرخاشگرانه باشد. ارزش های این طبقه بر زمان حال با تأکید اندکی بر برنامه ریزی درازمدت تمرکز می کنند. اجتماعی شدن یا آموزش در طبقات پایین به ملایمت پیش می رود و کودک یاد می گیرد از دستورات پیروی کند. برخلاف این، کوهن بیان می کند که در طبقه ی متوسط، اجتماعی شدن و تربیت کودک با تأکید بر ارزشها و سبک های زندگی اغلب متضاد با مواردی است که در طبقه ی پایین مطرح می باشد. ارزش های طبقه متوسط شامل پویایی ذاتی و جاه طلبی، مسؤولیت پذیری فردی، پیشرفت و موفقیت، کامروایی معوق، کنترل رفتار خشن، تمرین تبعیت از قانون و احترام به اموال دیگران می باشد(برگ و استیوارت[۲۰۶]، ۲۰۰۹: ۲۲۹).
در حالی که دو نظام ارزشی طبقاتی متفاوت وجود دارد، در مدرسه عمدتاً ارزش های طبقه­ی متوسط حاکم است. در نتیجه جوانان متعلق به طبقه­ی پایین، خودشان را با معیارهای مقیاس طبقه­ی متوسط ارزیابی می کنند(شومیکر، ۱۳۸۹: ۱۸۰). جوانان طبقه­ی پایین که نه تنها با ارزشهای طبقه­ی متوسط خو نگرفته اند، بلکه کاملاً با آن بیگانه اند. بنابراین مدرسه به مکانی تبدیل می شود که شکست افراد را تضمین می کند. بر مبنای ارزشهای مدرسه، کسی موفق می شود که خصایص طبقه ی متوسط را داشته باشد، در حالی که جوانان طبقه­ی پایین فاقد چنین ویژگی هایی هستند و در رقابت با جوانان طبقه متوسط شکست می خورند. این شکست احساس ناکامی و سرخوردگی را در آنان ایجاد می کند، در نتیجه جوانان طبقه­ی پایین که دچار ناکامی شده اند، در منطقه هایی که زندگی می کنند، خرده فرهنگ های بزهکار را به وجود می آورند(ممتاز، ۱۳۸۱: ۱۰۰-۱۰۱).
کوهن اظهار داشت که بزهکاری پسران عمدتاً محصول شکاف انتظارات طبقه­ی متوسط از آنها و آنچه ایشان خودشان فکر می کردند می توانند انجام دهند می باشد. در واقع بزهکاری پسران طبقه­ی کارگر ناشی از فشار هدف – وسیله ای طبقه­ی متوسط بر آنها است و این در حالی است که خانواده به آنها کمک اندکی در انطباق با مدرسه و کسب تلقی مثبت نسبت به آن می کند. بنابراین، کوهن معتقد است نه تأکید نامتوازن بر اهداف و وسایل فرهنگی، بلکه شکاف بین آنها موجبات انحراف پسران را فراهم می­نماید(محمدی اصل، ۱۳۸۵: ۱۷۳-۱۷۴).
۳-۲-۴-۱-۳-۳- نظریه­ فرهنگ طبقه پایین والتر میلر
میلر[۲۰۷] نیز از منظر خرده فرهنگی به رفتارهای بزهکارانه جوانان طبقه­ی پایین می پردازد. از نظر وی، نظام فرهنگی طبقه­ی پایین برحسب محتوای نمادین آن، یا چیزی که با عنوان علایق کانونی[۲۰۸] مطرح می شود، متمایز می گردد. علایق کانونی شبیه به ارزش هایی است که عناصر یک فرهنگ را نشان می دهد و توجه عمیقی را به خود جلب می کنند(برگ و استیوارت، ۲۰۰۹: ۲۳۰). نظریه­ میلر مبتنی بر ویژگی های طبقاتی جوانان طبقات پایین جامعه است و خرده فرهنگ های بزهکاری که بزهکاران طبقات پایین جامعه به وجود می آورند، پاسخ به خرده فرهنگ طبقه خود است(احمدی، ۱۳۸۴: ۷۴).
میلر معتقد است که پسران طبقه­ی پایین از خرده فرهنگ خود تبعیت می کنند. آنها زمانی در چشم جامعه­ کلان، بزهکار جلوه می کنند که بخواهند رفتار مقبول خرده فرهنگ خود را در پرتو ارزش های این خرده فرهنگ ها نشان دهند(میلر، ۱۹۵۸ به نقل از، محمدی اصل، ۱۳۸۵: ۱۷۴).
علایق کانونی یا ارزش های خرده فرهنگ طبقه­ی پایین به شرح زیر است:
۱- دردسر طلبی[۲۰۹]: در اجتماعات طبقه­ی پایین، افراد براساس میزان درگیری واقعی یا بالقوه­شان در ایجاد دردسر و مشکل ارزیابی می شوند. رفتارهایی مانند درگیری و نزاع، مصرف مشروبات الکلی، و رفتارهای جنسی منجر به بروز دردسر می شوند.
۲- سرسختی[۲۱۰]: مردان طبقه­ی پایین در پی شناخته شدن و به دست آوردن شهرت به خاطر مبارزه طلبی و سرسختی شان هستند. آن ها از لطافت و نرم خویی اجتناب کرده و به جای آن به دنبال کسب توانایی فیزیکی، قابلیت درگیری و دعوا و مهارت ورزشی هستند. افرادی که نتوانند این توانایی ها را کسب کنند، باید ننگ صفاتی مانند ضعیف، بی عرضه و بی اراده و سست را بپذیرند.
۳- زرنگی[۲۱۱]: اعضای طبقه­ی پایین خواهان شناخته شدن به عنوان افرادی زیرک و زبل و همچنین باهوش و زیرک هستند. آن ها همچنین توانایی فریب مخالفان شان را دارای می­باشند. گرچه تحصیلات رسمی در میان آن ها ارزش به حساب نمی آید، اما داشتن تکنیک­های بقا و مهارت هایی برای بازی هایی مانند قمار، فریب دیگران و دانست راه هایی برای فرار از مجازات برای شان ضروری است.
۴- هیجان طلبی[۲۱۲]: اعضای طبقه­ی پایین تلاش می کنند تا به سرگرمی و هیجان دست یابند تا بدین وسیله زندگی بی روح و سرد خود را تغییر دهند. جستجو و تلاش برای هیجان طلبی ممکن است منجر به قماربازی، درگیری، مست شدن و فعالیت های جنسی گردد.
۵- تقدیرگرایی[۲۱۳]: شهروندان طبقه­ی پایین معتقدند که زندگی شان در دستان نیروهای معنوی قدرتمندی است که سرنوشت آن ها را رقم می زنند. خوش شانس بودن، به دست آوردن ثروت مناسب و بردن جوایز بزرگ از جمله رؤیاهای روزانه ی این افراد است.
۶- خودمختاری[۲۱۴]: مستقل بودن از نهادها و افرادی مانند پلیس، معلمان، والدین از ضروریات زندگی افراد طبقه­ی پایین محسوب شده و از دست دادن کنترل نوعی ضعف غیرقابل قبول برای آن ها به شمار می آید که با سرسختی شان ناسازگار است(سیگل، ۲۰۱۲: ۲۱۴).
برای تحقق این ارزش ها است که پسران تجربه و کیفیات شخصی خاصی را پرورش می­ دهند و از این رهگذر به بزهکاری گرایش پیدا می کنند. آنها از این طریق زندگی را با والدین و همسالان شان تجربه نموده و جامعه پذیر می شوند. این جامعه پذیری هم از فرهنگ طبقه­ی متوسط متنفر است و این افراد به غفلت از هنجارها و ارزش های فرهنگ غالب می پردازند. بدین ترتیب، از نظر میلر، بزهکاری پسران محلات بدنام، محصول جامعه­پذیری در خرده­فرهنگ بزهکارانه خصوصاً در محلات بدنام است(محمدی اصل، ۱۳۸۵: ۱۷۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:11:00 ق.ظ ]




  • Waldorf, op.cit, p. 17; Baines, “Roco Wat I Acholi. Restoring Relationships in Acholi-land: Traditional Approaches to Justice and Reconciliation“, op.cit, p. 1 ↑
  • Baines, “Roco Wat I Acholi. Restoring Relationships in Acholi-land: Traditional Approaches to Justice and Reconciliation“, op.cit, p. 1 ↑
  • قرار بازداشت شامل اعضای ذیل بود: جوزف کونی(Joseph Kony) (رهبر شورشیان ال آر ای) و اعضای عالی رتبه شورشیان ال آر ای شامل: وینسنت اتی (Vincent Otti)، اکُت اُدهیامبو (Okot Odhiambo)، دومینیک اُنگوین (Dominic Ongwen)، رسکا لُویا (Raska Luwyia). ↑
  • Latigo, James. Ojera, “Northern Uganda: Tradition-Based Practices in the Acholi Region“, In Huyse, Luc, Salter, Mark, Traditional Justice and Reconciliation after Violent Conflict, Learning from African Experiences, International Institute for Democracy and Electoral Assistance, Stockholm, Sweden, 2008, p.99 ↑
  • Culo Kwor 
  • Mato Oput ↑
  • Kayo Cuk ↑
  • Ailuc ↑
  • Tonu ci Koka ↑
  • اکثریت مردم آکلی اعتقادات عمیقی در رابطه با ارواح گذشتگان خود دارند به طوری که این اعتقادات نقش زیادی در شکل گیری نظام اخلاقی و برداشت آن ها از عدالت دارند. در نظر آنان در صورتی که خطایی ارتکاب یابد، اگر اقدامات مناسبی توسط بزرگان جامعه و مرتکب خطا جهت جبران آن صورت نپذیرد، ارواح گذشتگان بر سر آنان بلا (سن (Cen) به معنای ورود یک روح خشمگین به بدن یک شخص زنده است که به دنبال تحقق خواسته اش جهت تسکین یافتن است.) نازل می نمایند. جامعه ی «آکلی» معتقد بودند که بشر موجودی مقدس است که خونش نباید بدون دلیل موجه ریخته شود. کشتن انسان ها طبق مذهب مردم آکلی ممنوع بود. اگر یک نفر شخص دیگری از قبیله خود و یا قبایل دیگر را می کشت، این امر باعث خشم خدایان و ارواح اجداد قربانی می شد. این اعتقاد وجود داشت که در صورت ارتکاب قتل، خدایان خشمگین و ارواح اجداد قربانی به ارواح خبیث اجازه حمله به محل زندگی و هم قبیله ای های قاتل را می دهند. به علاوه چنین قتلی مانعی فراطبیعی بین دو قبیله (قبیله مقتول و قبیله قاتل) ایجاد می نماید به طوری که اعضای این دو قبیله دیگر با یکدیگر رفت آمد نمی کنند و روابط اجتماعی آن ها با یکدیگر قطع می گردد. این موانع تا زمانی که بابت قتل ارتکابی جبران خسارتی صورت نگیرد و مراسم سازش برگزار نگردد، بر جای خود باقی خواهند ماند. همچنین قاتل در قبیله خود از حقوق اجتماعی محروم می گردد و به عنوان یک شخص ناپاک تلقی می شود. تا زمانی که مراسم سازش و جبران خسارت صورت نگرفته است، قاتل با عنوان «اُجابو» نامیده می شود. اعضای قبیله ی خود قاتل هم از پذیرش وی در جمع خود خودداری می نمایند زیرا این ترس وجود دارد که وی همراه با ارواح خبیثی است که هر جا که قدم می گذارد این اوراح را هم با خود به همراه می آورد.
    Baines," Roco Wat I Acholi. Restoring Relationships in Acholi-land: Traditional Approaches to Justice and Reconciliation“, op.cit, pp. 10-12; Latigo, op.cit, p. 103 ↑
  • Baines,“ Roco Wat I Acholi. Restoring Relationships in Acholi-land: Traditional Approaches to Justice and Reconciliation“, op.cit, p. 54 ↑
  • Ibid, p. 55 ↑
  • Latigo, op.cit, p. 104 ↑
  • اوّلین فرزندی که از این ازداواج حاصل می گردد باید به نام مقتول نام گذاری گردد. در این هنگام است که جبران خسارت به طور کامل محقق می گردد.
    Baines,“ Roco Wat I Acholi. Restoring Relationships in Acholi-land: Traditional Approaches to Justice and Reconciliation“, op.cit, p. 56 ↑
  • برای برگزاری مراسم، عامل قتل یک گاو و یک گوسفند نر را با خود به همراه می آورد و یکی از بستگان مقتول هم با خود بک بز به همراه می آورد. در روز موعود بزرگان دو قبیله در مکان منتخب جمع می گردند. بعد از خواندن نیایش، معجونی از صمغ درخت اوپات با نوشیدنی الکلی را درست کرده و در یک کاسه به قاتل و یکی از بستگان مقتول می نوشانند. سپس گوسفند و بز را قربانی کرده و به طرف مقابل هدیه می کنند. گاو را نیز قربانی کرده و از گوشت آن می خوردند. طی این مراسم اعضای دو قیبله مجدداً با یکدیگر سازش می نمایند.
    (( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

    Latigo, op.cit, p. 105
    طبق تحقیقات صورت گرفته بین سال های ۲۰۰۰ الی ۲۰۰۵ حدود پنجاه مراسم ماتو اوپات در منطقه آکلی برگزار شده است.
    Baines, “Roco Wat I Acholi. Restoring Relationships in Acholi-land: Traditional Approaches to Justice and Reconciliation“, op.cit, p. 58 ↑

  • Ibid, p. 15 ↑
  • سیرالئون کشوری کوچک در غرب آفریقا است که در سال ۱۹۶۱ از استعمار بریتانیا رهایی یافت و به استقلال رسید. سیرالئون یک کشور چندقومیتی است که حدود هجده گروه قومی در آن زندگی می کنند. با این وجود دو گروه قومی عمده به نام های «تِمنه» (Temne) و «مِنده» (Mende) در آن از اکثریت برخوردار هستند. قوم تمنه اغلب در بخش های شمالی و غربی این کشور و قوم منده در بخش های جنوبی و شرقی این کشور سکونت دارند. آن ها به ترتیب بیست و نه و سی و یک درصد از جمعیت کشور را تشکیل می دهند. جنگ داخلی این کشور توسط رهبر گروه راف به نام فودای سانکوه شروع شد که از قوم تمنه بود. گرچه جنگ ابتدا در سرزمین های قوم منده شروع شد، اما بسیاری از اقوام منده معتقدند که جنگ تجاوزی از سوی اقوام تمنه از شمال کشور بوده است. با این وجود اقوام تمنه معتقد بودند که این جنگ توطئه ای از سوی قوم منده برای سرنگونی دولتی است که آن ها حامی آن هستند. گروه راف از برگ درخت خرما به عنوان نماد و پرچم انقلابش استفاده می کرد، در حالی که برگ درخت خرما در بین اعضای قوم منده از تقدس برخوردار است. برخی بر این عقیده هستند که این عمل به منظور جذب نیرو از بین اقوام منده صورت گرفته بود.
    Alie, op.cit, pp. 131-135 ↑
  • Joseph Saidu Momoh ↑
  • هدف شورشیان استقرار حکومت پرولتاریایی بود که در آن شهروندان در فرایند تصمیم گیری در کشور مشارکت داشته باشند. با فرار رییس جمهور وقت به گینه، یک شورای نظامی موقت به ریاست «والنتین استراسر» (Valentine Strasser) اداره کشور را به منظور پایان بخشیدن به جنگ بر عهده گرفت. به دلیل اوضاع نا به سامان کشور و نزدیک شدن شورشیان به پایتخت، استراسر ناچار به همکاری با سازمان ملل برای مساعدت به وضعیت کشور شد. در فوریه و مارس ۱۹۹۶ انتخابات در سیرالئون برگزار شد و «الحاجی احمد تیجان کابا» (Alhaji Ahmad Tejan Kabbah) به ریاست جمهوری رسید و اقدام به انجام مذاکرات صلح با شورشیان نمود که منجر به انعقاد توافق صلح ابیجان در ۳۰ نوامبر ۱۹۹۶ شد. اما توافق صلح منعقده دیری نپایید و کودتای نظامی در می ۱۹۹۷ منجر به سقوط دولت شد. نیروهای جامعه اقتصادی دولت های آفریقای غربی مجدداً دولت تیجان کابا را بر سر کار آوردند. این بار در هفت جولای ۱۹۹۹ تحت نظارت جامعه بین المللی توافق صلح لومه منعقد گردید.
    Alie, op.cit, pp. 123-124 ↑
  • Ibid ↑
  • Peace Agreement between the Government of Sierra Leone and The Revolutionary United Front of Sierra Leone, 1999, Art.III, III, VI, IX, XXVI. Available at: http://www.sierra-leone.org/lomeaccord.html (Last Visited 11 January 2014) ↑
  • Foday Sankoh ↑
  • Peace Agreement between The Government of Sierra Leone and The Revolutionary United Front of Sierra Leone, 1999, op.cit, Art. IX ↑
  • Report of the Secretary-General on the establishment of a Special Court for Sierra Leone, United Nations S/2000/915, para. 22. Available at: http://unipsil.unmissions.org/Default.aspx?tabid=9631&language=en-US (Last Visited 11 January 2014) ↑
  • Peace Agreement between The Government of Sierra Leone and The Revolutionary United Front of Sierra Leone, 1999, op.cit, Art. VI.2(ix), XXVI ↑
  • United Nations, Security Council, 14 August 2000, S/RES/2000/1315, para. 1. Available at: http://www.un.org/en/sc/documents/resolutions/2000.shtml (Last Visited 11 January 2014) ↑
  • Alie, op.cit, p. 130 ↑
  • The Truth and Reconciliation Commission Act, 2000, Art. 6. Available at: http://www.sierra-leone.org/Laws/2000-4.pdf (Last Visited 11 January 2014); Peace Agreement between The Government of Sierra Leone and The Revolutionary United Front of Sierra Leone, 1999, op.cit, Art. XXVI ↑
  • The Truth and Reconciliation Commission Act, 2000, op.cit, Art. 7(2) ↑
  • Alie, op.cit, p. 131 ↑
  • کپامنده (Kpaa Mende) یکی از قبایل زیرمجموعه قوم منده در سیرالئون است. ↑
  • Ibid, p. 138 ↑
  • تخمین زده می شود که حدود چهل درصد از بیست هزار مبارز متعلق به شورشیان، کودکانی بودند که بین هفت الی هفده سال سن داشتند و در حدود پنجاه درصد کل مبارزان زیر هجده سال بودند.
    Ibid, p. 141
    در اوگاندا نیز وضعیت مشابهی از لحاظ مشارکت کودکان در جرایم ارتکابی طی جنگ داخلی این کشور وجود داشت. یکی از روش های شورشیان اِل آر اِی این بود که کودکان را از خانواده هایشان ربوده و بعد از تعلیم و آموزش از آن ها به عنوان سرباز و برای ارتکاب جنایات جنگی استفاده می کردند.
    Office of the United Nations High Commissioner for Human Rights, Making Peace Our Own: Victims’ Perceptions of Accountability, Reconciliation and Transitional Justice in Northern Uganda, op.cit, p. 9 ↑
  • در برخی مناطق مراسم تطهیر و پاکسازی بدین صورت بود که معمولاً بزرگان خانواده بر روی کاسه ای از آب دعا می خواندند و آن را بر اعضای بدن کودک می ریختند و از خداوند می خواستند که به کودک آن ها قلبی پاک اعطا نماید به طوری که بتواند با صلح و ثبات و به دور از مشکلات گذشته در کنار خانواده اش زندگی نماید. در برخی مناطق این آب به کودک و اعضای خانواده خورانده می شد تا بین آن ها علقه ها و وابستگی های جدیدی شکل بگیرد.
    Ibid, p. 142 ↑
  • Kelsall, op.cit, pp. 378-380 ↑
  • زهر، هوارد، ۱۳۸۳، ص۶۲، به نقل از غلامی، همان، ص.۱۰ ↑
  • برای مقایسه بیشتر بین نظام عدالت کیفری و نظام عدالت ترمیمی رجوع شود به: غلامی، همان، صص. ۸۴-۸۱ ↑
  • Latigo, op.cit, p. 108 ↑
  • Baines, Roco Wat I Acholi. Restoring Relationships in Acholi-land: Traditional Approaches to Justice and Reconciliation“, op.cit, p. 14 ↑
  • Office of the United Nations High Commissioner for Human Rights, Making Peace Our Own: Victims’ Perceptions of Accountability,Reconciliation and Transitional Justice in Northern Uganda, op.cit, p. 54 ↑
  • Ibid, p. 1 ↑
  • Baines, “The Haunting of Alice: Local Approaches to Justice and Reconciliation in Northern Uganda“, op.cit, p. 101 ↑
  • Baines, “Roco Wat I Acholi. Restoring Relationships in Acholi-land: Traditional Approaches to Justice and Reconciliation“, op.cit, pp. 2-3 ↑
  • Office of the United Nations High Commissioner for Human Rights, Making Peace Our Own: Victims’ Perceptions of Accountability,Reconciliation and Transitional Justice in Northern Uganda, op.cit, pp. 7&10. ↑
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:11:00 ق.ظ ]




پیاده­سازی سریع و آسان
اجرای سریع و آسان

جمع­آوری اطلاعات
مسئله پراکندگی
ارائه پیشنهادهای عمومی
مسئله کاربر غیرعادی
عدم انعطاف پذیری

روش­های مبتنی بر دانش

روش مبتنی بر دانش

با اکتشاف نیازهای صریح کاربران و دانش عمیق درباره حوزه­ آیتم­ها، به ارائه پیشنهاد می­پردازند.

عدم نیاز به جمع­آوری اطلاعات کاربر
عدم وجود مسئله پراکندگی
مناسب برای اکتشافات اتفاقی

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

قابلیت اطمینان بالا
عدم وجود مسئله کاربر غیرعادی
کارایی بالا باوجود دانش اندک
پاسخ سریع به کاربر در صورت تغییر ارجحیت­های کاربر

نیاز به کسب دانش
مشکل با تعداد آیتم­های بالا
وابستگی کیفیت پیشنهادها به کیفیت دانش کسب شده

روش مبتنی بر سودمندی

پیشنهادهایی بر اساس سودمندی هر شی برای کاربر ایجاد می­ کند.

عدم وجود مسئله پراکندگی
مشارکت فاکتورهای کیفی در ارزش ­گذاری آیتم
پاسخ سریع به کاربر در صورت تغییر ارجحیت­های کاربر

انعطاف­پذیری کم

روش­های ترکیبی

مبتنی بر ترکیب روش­های ذکر شده

استفاده از مزایای یک روش برای غلبه بر معایب روش­های دیگر
بهبود عملکرد سیستم­های پیشنهاد دهنده
ارائه پیشنهادهای با کیفیت بیشتر

هدف سرویس­های توصیه­گر کمک به کاربران برای یافتن آنچه که به دنبال آن هستند به آسانی و بدون صرف زمان و تلاش زیاد می­باشد. بر اساس موارد بیان شده روش­های گوناگون برای توصیه­گری شامل روش­های مبتنی بر محتوا، مشارکتی و دانش­محور [۳۳] می­باشد. روش محتوا محور اطلاعات را بر اساس رفتار گذشته کاربر تحلیل می­ کند و روش مشارکتی آیتم­ها را بر اساس پیشنهاد کاربران دیگر، پالایش و توصیه می­ کند. روش پالایش مشارکتی که به عنوان نمونه برای سایت آمازون برای پیشنهاد کتاب به کار برده می­ شود، به دلیل وجود جامعه کاربری بسیار بزرگ و بر اساس این ایده که کاربرانی که آیتم­های مشابهی را در گذشته انتخاب کردند دارای سلیقه مشابه در مورد دیگر آیتم ها نیز می­باشند به ارائه پیشنهاد می ­پردازد اما زمانی که پیشنهاد برای سفر و گردشگری باشد، با مشکل نبود جزییات و اطلاعات در مورد سابقه ترجیحات و علاقه ­مندی و انتخاب در مورد اکثر کاربران مواجه خواهیم شد. به علاوه در یک محیط جغرافیایی مشخص، جامعه کاربری بزرگ وجود نخواهد داشت. با توجه به اینکه روش­هایی که به تاریخچه انتخاب­ها و یا محصولات مورد علاقه برای ارائه پیشنهاد نیازمندند در نتیجه برای آیتم­هایی با تواتر خرید پایین نامناسب می­باشند [۳۴].
بعضی از اقلام به گونه ­ای هستند که به طور منظم خریداری نمی­شوند مانند خدمات مالی، ماشین، ابزار الکترونیکی و همچنین خدمات گردشگری. در اینگونه موارد سیستم­های توصیه­گر دانش مبنا برای درک بیشتر خواسته­ی کاربر برای پیشنهاد اقلام مفید و صحیح به وی بکار برده می­ شود. سیستم مبتنی بر شرط یکی از روش­های دانش مبناست که در زمینه گردشگری بکار برده می­ شود این سیستم­ها متکی بر قیود[۱۱]و ترجیحات کاربر هستند که می ­تواند به طور مستقیم از کاربر در شروع استفاده از برنامه کاربردی بدست آید [۳۲].
بنابراین با توجه به مسائل و مشکلاتی که در سیستم­های توصیه­گر مبتنی بر یادگیری بررسی شد. در این پایان نامه از سیستم توصیه­گر مبتنی بر شرط برای ارائه پیشنهاد به کاربر استفاده می­ شود.

فصل سوم

حسابگری بافت­آگاه

مقدمه

هنگامی که انسان­ها با هم ارتباط برقرار می­ کنند وضیعت محیطی و شرایط خاص زمان محاوره که به آن بافت گفته می­ شود، در شکل­ گیری و نحوه­ اداکردن کلمات و اصطلاحات و نیز تفسیر آنها تاثیر می­گذارد [۱۸].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:11:00 ق.ظ ]