مجله علمی: آموزش ها - راه‌کارها - ترفندها و تکنیک‌های کاربردی

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      



آخرین مطالب


جستجو

 



زنان ترانه، بنفشه حجازی، صفحه ۹۹
ماهنامه ادبی فرهنگی هنری نافه، شماره ۲۲، صفحه ۶
همان صفحه ۶
همان صفحه ۶
زن، شعر، اندیشه، غزل تا جبخش، صفحه ۱۰
گهواره سبز افرا، دکتر احمد ابو محبوب، صفحه ۵۶
همان کتاب، صفحه ۵۶
همان کتاب، صفحه ۶۲
زن، شعر، اندیشه، غزل تا جبخش، صفحه ۲۱
بررسی عناصر زنانه در شعر بانوان ( پایان نامه) ، پریسا مسعودی، صفحه ۱۵
زنان ترانه، بنفشه حجازی، صفحه ۹۹
گهواره سبز افرا، دکتر احمد ابو محبوب ، صفحه ۷۶
نوع نگاه در ایجاد تصویر
در فصول گذشته مختصری به تصاویر ترسیم شده شاعرانه پرداختیم اگر چه به اشاره؛ در این مقال، مجال آن را خواهیم یافت تا بیش تر نگاه دو شاعر مد نظر را در خصوص آفرینش تصویر مورد بررسی قرار دهیم و شباهت و تفاوت این هر دو را در تطابق آثار و گفتار و نظریاتشان دریابیم. بگذارید در همین افتتاح سخن از قول شفیعی کدکنی در کتاب ارزشمند صور خیال در شعر فارسی بیاوریم که « نوع تصاویر هر شاعر صاحب اسلوب و صاحب شخصیتی بیش و کم اختصاصی اوست.»۱ یعنی آن چه که شاعری به عنوان تصویر در اثر خود خلق می کند، شاعر دیگر نمی تواند خلق کند و اگر کسی بدین کار مبادرت ورزد پر واضح است که صاحب اسلوب نیست و مقلد است.
اگر چه که رویکرد این پژوهش نگاه زنانه است و نقد بر پایه زن مداری، لکن بی راه نمی رویم اگر اندکی از تصویر و تصویر سازی سخن بگوییم .
علم بیان، علم تصویر های شاعرانه است طرح آن تشبیه، پرداخت آن استعاره و رنگ و لعاب آن را مجاز و کنایه می سازند اگر چه دیگر عناصر زیبایی در شعر همچون آرایه های ادبی و اقسام دیگر فنون بلاغت، گیرایی و دلربایی تصاویر را افزون می کند اما این چهار رکن که در بالا یاد کردیم اساس علم بیان و تصاویر شاعرانه است.« شاعر سخن می گوید زیرا شاعر مشهودات و احساسات خود را به سبکی که مکالمه یا معمولی، می نامند بیان می کند و بین این سبک و سبک های دیگر یعنی آن چه در اصطلاح، نثر، نثر منظوم، حکایت، حماسه، سوال و جواب، نمایش، غزل سرائی، ساز و آواز و غیره نامیده می شود هیچ گونه فاصله ای وجود ندارد.»۲ چه این که همه این اقسام بر شمرده شده اجزاء هنراند و ما حصل کنش جهان خارج و واکنش صاحب اثر، لکن دراین مکالمه که آن را از حد محاوره معمولی خارج می کند عناصری وجود دارد که به دلربایی سخن کمک شایانی کرده و همچنان می کند چندان که گفته شده « بیان “عادی” به فکر و فلسفه ربط داده می شود و بیان ” آراسته ” به خیال و شعر، ماهیت و خصوصیت زبان همانا خیال و استعاره است و زبان رابطه بسیار نزدیکی با شعر دارد که با منطق ندارد»۳ خصوصا این ویژگی با احساس سخن گفتن یا مخیل سخن گفتن در زبان زنانه قوت بیش تری می تواند داشته باشد گرچه وجود این حس لطیف در همه شعرا از زن و مرد دیده و شنیده شده است. اساسا آن دسته از احساساتی که به شکل شعر در گستره ادب پارسی موجود است همواره همراه با تصویر است. لذا قوت و ضعف سرایندگان در ساختن تصویر بحثی است که قابل تحلیل و بررسی است البته کم هم نیستند کسانی که در این راستا قلم زده اند و مقالات و کتب عدیده نگاشته اند، بِنِدِ تو کروچه ی ایتالیایی معتقد است « احساس بدون تصور کور است و تصور بدون احساس میان تهی است.»۴ یعنی این دو به مثابه دو بال، پرنده خیال شاعر را به سر منزل مقصود می رسانند و شعرش را به لانه اذهان مخاطب می نشانند. فی الواقع شاعر با دمی مسیحایی طایر خشکیده روزگار و ابتلائات خوش و ناخوش آن را حیات می بخشد تا آزاد و رها در آسمان سینه مخاطب صاحب ذوق و خرد به پروازدر آید « شاعر چیزی را به شکلی تازه می سازد، شکلی که در طبیعت وجود ندارد، شکلی که سرچشمه پایان ناپذیر نظم ها و قاعده ها و به همین شکل شناخت ها و تأویل هاست»۵ می بیند، می اندیشد، خیال می کند و می آفریند. این آفرینش می تواند شیرین باشد و یا تلخ.
تصاویر شاعرانه از نظرگاه سیمین
سیمین بهبهانی شاعری با قلمی به جد زنانه در ایجاد تصاویر شاعرانه ورای احساسات زنانه یا بهتر بگوییم خالی از این احساسات خاص- که ناشی از ویژگی های یک زن است- در دیگر اشعار که اشاره ای به این خصیصه ها نداشته موفق شده است به طور قطع و یقین تصاویری بسازد که به راحتی مخاطب خویش را وادار به دیدن کند.
نمونه را در شعری با عنوان « گفتی که انگور است… » شاعر موفق شده چنان تصویر مشمئز کننده ای از ظلم ها و ستم های تاریخ بسازد که طعم شور چشم در دهان هر مخاطبی خواه ناخواه چهره او را در هم کشد و گره بر جبین اش افکند.
گفتی که انگور است
گفتی که: « انگور است»، گفتم: « نمی بینم!» / گفتی که: « باور کن! یک خوشه می چینم
این باغ تاریخ است وین تاک ها هر سال / انگور می آرد چندان و چندینم…»
دستت تکان می خورد انگار می چیدی- / گفتم: « ندارد راه شوخی در آیینم.»
گفتی:« به هم نِه چشم وانگَه دهان بگشا» / تا بخشمت کامی زین تُرد شیرینم…»
من آنچنان کردم گفتم که: « وه! شور است!» / بیزاری قی بود زان طعم خونینم!
افکندمش بیرون؛ بر کنده چشمی بود؛ / گویی به سر بارید آوار سنگینم
در دیده، آفاقم چون آسیا، می گشت / باران خون می ریخت از ماه و پروینم
می گفتی:« انگور است…» فریاد من می گفت: / « بر تاک ها جز چشم چیزی نمی بینم!»
( مجموعه اشعار، دشت ارژن، صفحه ۷۴۱ )
با خواندن این شعر مخاطب گویی قادر است تجسم کند که کسی در مقابلش چنین وضعی را تجربه می کند و یا خود تجربه گر طعم شور و مشمئز کننده چشم است. و البته باید گفت از این دست تصاویر مفهوم گرایانه در شعر سیمین بسیار است که در پی خواهد آمد، لکن این شعر را که خالی ا زاحساس زنانه است و بیان شومی ظلم در اعصار گذشته است، آوردیم تا مصداق و نمونه ای ذکر کرده باشیم.
وزن و تصویر
گفتیم که عوامل بسیاری در ایجاد تصویر موثرند و البته عوامل بیانی آن را بر شمردیم اما نکته دیگری که در این جا باید بدان اشاره مختصری شود مسئله اوزان شعر پارسی است که خود می توانند تصاویر را بهتر و جا افتاده تر کنند. این فی الواقع همان چیزی است که در اشعار سیمین بهبهانی مورد بحث و بررسی بسیار قرار گرفته و نظرات مختلفی دربارهی اوزان انتخابی او برای سرایش شعر بیان داشته اند. همه می دانیم که وی از اوزان غیر متداول در شعر خود استفاده کرده و برخی بر این باورند که این نیز خود نوعی ساختار شکنی اوست در عدم استفاده از اوزانی که دیرگاهی است تا همه بدان ها شعر سروده اند. بنابراین باید گفت « شاعری که از وزن اعراض می کند بیش از شاعری که در حیطهی وزن می سراید باید با زبان تصویر سخن بگوید. زیرا وزن به تن هایی، خود یکی از عوامل ایجاد تصویر است. وقتی این عامل بر کنار بماند شاعر بیش تر به رعایت عوامل دیگر تصویر ملزم می شود.»۶ که البته در ارائه شواهد مثالی که نگاه زنانه سیمین را بررسی می کند به نحوهی رعایت این مقوله در آفرینش و سرایش شعر توجه خواهیم کرد. البته خود سیمین در پاسخ به چنین مسئله ای و نیز در پاسخ به این که صناعات ادبی دیگر در شعر او بیش تر کاربرد داشته می گوید « رمز و کنایه و ایهام، شعر را قابل تفسیر می کند، هر کس به میل خود می تواند برداشتی از آن داشته باشد. بسیاری از شعرهای خود را می بینم که در ذهن دیگران مفهومی متفاوت با آن چه در ذهن خود من بوده است دارد. در حالی که این برداشت نیز برایم قابل قبول است.»۷ پس ملاحظه می شود که علی رغم عدم استفاده از اوزان پر کاربرد، شاعر وظیفه خود را در قبال جبران آن دانسته و از دیگر صناعات ادبی در جهت ساختن تصاویر خود استفاده مطلوب کرده است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

سیمین بهبهانی در پاسخ به سوالی بدین مضمون که آیا اهمیت ابداع شعر شما بیش تر در وزن است؟ گفته است:« ابداً، این وزن ها از این جهت اهمیت دارند که فضای تازه و تعبیرات نو و درونمایه هایی را که تاکنون سابقه نداشته اند، پذیرا می شوند و به طور کلی این نوع غزل با غزل گذشتگان هیچ شباهتی ندارد، جز شکل هندسی نوشتار و تساوی طولی مصرع ها.»۸ یعنی سیمین برای به تصویر کشیدن منظور و مقصود خویش اوزانی را انتخاب کرده که بتواند سخنش را به تمامی باز گوید و مخاطب خویش را از درونیات خود آگاه کند. فی الواقع از اوزان به عنوان ابزاری برای بیان استفاده کرده است که به گمانم پیرامون این مقوله سخن های بسیاری هم خود وی در مصاحبه هایش ایراد کرده است و هم پژوهشگران و نظریه پردازان بدان به قدر کفایت پرداخته اند لذا به همین اندک در خصوص اوزان او و نقل قول هایش بسنده می کنیم و اشاره ی کوتاهی نیز به وزن در آثار شفیعی کدکنی در مطالب پیش رو خواهیم داشت.
به سر بحث پیشین یعنی تصویر و تصویر سازی باز گردیم. سیمین بهبهانی در پاسخ به این پرسش که به گمان شما تصویر سازی در شعر چه نقشی دارد و آیا محتوا و پیام شعر اهمیت اساسی دارد یا فرم و تکنیک؟ آورده است:« در مورد تصویر دراین مجال چه می توانم گفت؟ هر مفهومی در ذهن ایجاد حرکتی می کند. شما از برخورد با لفظ آب، شکل آن را تصور می کنید. این تصور، عنصر خام خیال است، اما شاعرانه نیست. اگر کسی از شگرد شاعری آگاه نباشد، هر محتوا و هر پیام و هر تصویر والا را در تنگنا های عجز و ناتوانی خویش خواهد کشت. مقصودم از شگرد یا به گفته شما ” تکنیک، لزوما قواعد و معیار های کتاب های معجم و صناعات شاعری نیست. مقصود آگاهی از درست گفتن است و درست اندیشیدن تسلط بر واژگان و تبحر در زبان و بسیاری آگاهی های دیگر که با ممارست ومداومت در کار، و نقد و بررسی بی رحمانه فراهم می آید. وقتی پیام و محتوا و تصویر با شگرد درست در هم آمیخت، می توان گفت که شعر تکوین یافته است.»۹
می توانیم ازاین گفته سیمین این گونه استنتاج کنیم که تصاویر و محتوا به نوعی باز بسته به یکدیگرند و لازم و ملزوم هم یعنی تصاویر اگر با بهره گرفتن از شگرد های شاعرانه که همانا بیان و بدیع است درست و بر اسلوب ساخته شده باشد و مبین ادراک صاحب اثر گردد پس محتوا و پیام را رسانده است چه این که محتوا و پیام نیز خود رسانای تصاویر موجود در اثر است. در خصوص تصویر سازی سیمین از او در چندین مصاحبه سوالهایی شده است من باب مثال وقتی از او خواسته می شود تا درباره ی تصویر و مضمون شعرش توضیح دهد وی این گونه به توضیح می پردازد:« من با زبان تصویر سخن می گویم. تصاویرم ابعاد مختلفی دارند که تداعی و جان بخشی و بر قراری رابطه عاطفی با شنونده، به دنبال یک مفهوم محض، از مختصات آن است. مثل یک نقاش از رنگ ها به تناسب فضای شعرم استفاده می کنم. اشیاء برایم هیچ وقت همان نیستند که در ظاهر به آن نگاه می کنم. سمبل ها هم در شعرم ارزش خاصی دارند.»۱۰ و این نقاش سانی و نقاش واری توصیه ایست که بزرگان به خیل شعرا کرده اند « ارسطو توصیه می کند که شاعران نیز روش نقاشان را در پیش گیرند، و همچون آنان وقتی می خواهند اصل چیزی را تصویر نمایند، تصویری سازند شبیه به اصل اما بهتر از آن.»۱۱ یعنی اصل چیزی را دیدن و آن اصل را به تخیل و فن شعر آمیختن و زیباتر عرضه کردن این مقوله را اگر به مثابه یک اصل بپنداریم باید گفت دردیگر هنرها و از جمله در خود هنر نقاشی هم وضع به همین منوال است یعنی استاد نقاش به هنرجوی خود مدام گوش زد می کند که جور دیگر ببین، آن چه را که دیگران نمی بینند تو باید ببینی، ظرافت ها، سایه ها و هر آن چیزی که به اعتلای تصویر ترسیم شده عینیت می بخشد.
سیمین در جای دیگری باز در باب تصویر گفته است:« من کمتر به تصویر، صرفاً از جنبه تصویری آن فکر کرده ام، بلکه همیشه در جست و جوی چیزی برای عینیت بخشیدن به عاطفه بوده ام و شاید همیشه همین عاطفه موجب تداعی تخیل شده است و شاید به همین علت تصویر های من کمتر انتزاعی هستند و بیش تر رشته عاطفه من است که آن ها را به سویم می کشد. از طرف دیگر تصویر یا تخیل را همیشه در تقارن و تضاد یا تشابه به کار گرفته ام و شاید از همین جهت است که تصویرهایم ابعاد مختلفی دارند.»۱۲ عاطفه دقیقاً همان عنصری است که عینیت و تجسم خارجی ندارد و شاعر ما در اشعار خود آن بخشی را برجسته می کند که دیگر چشم ها قادر به دیدن و تجسم آن نیست گرچه احساسش می کند.
نمونه را، این شعر می آوریم تا عاطفه پنهان در قلب آدمی را به عینه در شعر سیمین بازخوانی و یا به دیگر سخن بازبینی کنیم:
باغ مهتاب
دیشب، ای بهتر ز گل! در عالم خوابم شکفتی / شاخ نیلوفر شدی در چشم پر آبم شکفتی
ای گل وصل از تو عطرآگین نشد آغوش گرمم / گرچه بشکفتی ولی در عالم خوابم شکفتی
بر لبش، ای بوسه ی شیرین تر از جان! غنچه کردی / گل شدی، بر سینه ی هم رنگ سیمابم شکفتی
شام ابر آلود طبعم را دمی چون روز کردی / آذرخشی بودی و در جان بی تابم شکفتی
بستر خویش از حریری نرم چون مهتاب کردم / تا تو چون گل های شب در باغ مهتابم شکفتی
خوابگاهم شد بهشتی، بسترم شد نو بهاری / تا تو، ای بهتر ز گل! در عالم خوابم شکفتی .
(سیمین بهبهانی- مجموعه اشعار- مرمر- شعر باغ مهتاب - صفحه ۳۲۴)
این نمونه شعر عاطفی که سرشار از عواطف زنانه است پر است از تشبیهاتی که شاعر برای ملموس کردن مقصود خود بدست داده است.
در باب ارائه اثر مختص به بانوان در آثار سیمین باید گفت:« هر چند سیمین اثر مستقلی از وضعیت زنان در جامعه ایرانی ننوشته، ولی برای زن می نویسد. زیرا می داند زن موجودی نیرومند و از ناتوانی مبراست؛ زن به اعتقاد او محور هستی و شگفتی عظیم خلقت است. زن سازنده جامعه و شریک و همکار مرد است و اگر در جامعه ای مرد عقب مانده و ستم دیده و بدبخت باشد، طبعاً زن هم همین حالت را دارد.»۱۳ این نگاه زنانه، زبانی است برای بیان رنج ها و شادی ها و هر آن چه که در خصوص زن نیاز به بیان دارد.
برای بررسی حس حماسه پردازی درآثار سیمین ناگزیرگریزی به نظریهی روانشناسی یونگ می زنیم و روان آنیموسی سیمین را تحلیل می کنیم و البته باید گفت به همین ترتیب روان آنیمایی سرشک را نیز بررسی خواهیم کرد. روان و روحیه ای که می توان دراشعار حماسی سیمین از مجموعه شعر ” خطی زسرعت و از آتش” سراغ گرفت. تا به اکنون بر این باور بوده ایم و بوده اند که سرودن حماسه و اشعار حماسی عرفاً به زبان مردان جاری است و زبانی مردانه دارد لکن آنجا که زنی حماسه سراید و ساز حماسه کوک کند، روح مردانه ی او بر وجودش محیط گشته و مسلط؛ چندان که در آثار سیمین اشعاری که برای جنگ و جبهه و ایام دفاع مقدس دارد این روحیه به خوبی ظهور و بروز می یابد.
از آن جا که « سیمین طبیعت گرا نیست وغالباً مضامین آن حول انسان شهر نشین دور می زند.»۱۴ و درست در این خصیصه شعر او با شعر شفیعی کدکنی متفاوت و متمایز است لذا او « در غزل خود به فرم و زبانی رسیده است که می تواند در آن به راحتی از مشخص ترین موضوعات اجتماعی حرف بزند.»۱۵ موضوعاتی چون جنگ، ایثار، جانبازی که مبتلا به یک دوره زمانی مشخص یعنی دهه شصت تاریخ معاصر ایران است .ذکر نمونه ای از زبان خود سیمین به آشنایی مخاطب با روح حماسی وی کمک شایانی خواهد نمود.
بروید تا بمانم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-09-25] [ 03:03:00 ق.ظ ]




۹۰- www.ecre.org
۹۱- www.law.muni.com
Islamic Azad University, Damghan Branch
Faculty of law
A dissertation
Submitted in partial fulfillment of requirement for degree of MA in
International Law
Subject:
A comparative Study of Refugee Rights in Islam and International Law
Thesis advisor:
Dr. Hassan Solleymani
Consulting:
Dr. Fakhroaldin Abouye
By:
Pouriya Shah Hossaini
Summar 2014
Abstract
It is Well Established That the a Comparative Con Sideration of Legal Matters has an Unbelievable Value in Understanding New Way and use of Counter Approaches and Experiences of Deferent Laga Sestem. Nevertheless, Due to Creation of non-Islamic Legal sought in the Legal Releamof Islamic Countries, We Feel a Great Need to the Necessity Comparative Consideration between the Jurisprudential Matters an Other Systems Especially in the Contex of Social Problems.
Alien Rights in the Host Country are one of the Ancient-islam Jurisprudential Matters that International Law Recognaizes too. Asylums are one of the Groupes that Their Rights May be Disregarde and Deprived from Diplomatic Protection of Their one State and One the Other Hand are Alien in Host Country.
In this Paper, for Collecting Data Related to the Problem Different Methods Have Been used Including the Library and Note Taking Methods Plus using books, Articles, data Center and Internet.
Lots of Various Books and Articles Written in English have been published in the Literature and also it is the Case in Persian Language. Most of them Taken International Issues of the Problem into Account and les Islamic Attention have been paid to the Refugee’s Right.
Therefore, this Paper Tries to Investigate the Issue Regarding to the Refugee’s Right in Islamic and International law in order to help the Researchers to be Completely Informed about the Development, Edition and Completion on Refugee’s International Right. According to the Depth and Humanitarian Conception of Refugee’s rights in Islam, it can play more Positive role in favor of Refugee Muslim and also other Refugee.
A Comparative Study of the Refugee’s Rights in Islamic and international Law Indicate that some Rights are Considered by both Systems, but there are some Differences Regarding to the Concept of Refuge, Entering as Refugee, main Elements of Refuge, Legal Nature of Refugee in Islamic and International Law.
- United Nations High Commissioner for Refugees ↑
- سید فاطمی، سید محمد قاری، مبانی توجیهی، اخلاقی حقوق بشر معاصر، مجله تحقیقات حقوقی، شماره ۳۶-۳۵٫ سال ۱۳۸۱ ↑
- در این راستا ماده ۱۴ اعلامیه مذبور به حمایت افراد آسیب دیده از نابرابری های اجتماعی، تبعیض، ظلم و شکنجه شتافته و در جهت تضمین حقوق آنان اقدام می نماید و مقرر می کند: «هرکس حق دارد در برابر تعقیب، شکنجه و آزار پناهگاهی جستجو کند و در کشورهای دیگر پناه اختیار کند.» ↑
- Amaout,G.M.I Asiledans la Tradition Arabo-Islamique,Huat Commissariat de nations unies pour les refugies, Geneve.1986 ↑
- دو اصل عدم اخراج و عدم بازگرداندن از جمله اصول کلیدی در حمایت از پناهندگان هستند که به ترتیب موضوع مواد ۳۳و۳۲ کنوانسیون ۱۹۵۱ در مورد وضع پناهندگان را تشکیل می دهند. ↑
- نظری، تاج آبادی، حمید. بررسی جنبه های مختلف حقوقی مساله پناهندگی، چاپ اول، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امورخارجه، تهران، ۱۳۶۹، ص۱۳٫ ↑
۱-ابراهیمی، محمد، اسلام و حقوق بین الملل عمومی، جلد دوم، چاپ اول، دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، تهران، ۱۳۷۷ ↑
- همان، ص۳۲۹ ↑
- ان مکه حرم الله حرمها ابراهیم. وان المدینه ما بین لابتیها حرمی، لا یعضد شجرها و هو ما بین ظل عامر الی ظل عیر، لیس صیدها کصید مکه، یوکل هذا و لا یوکل ذلک. مکه حرم خداست و ایراهیم* آنرا حرم قرار داده و مدینه که ما بین دو سنگلاخ قرار دارد حرم من است. درخت حرم من نباید قطع شود و این حرم مشتمل است بر همه آنچه بین دو کوه عامر و عیر قرار دارد. ولی صید این منطقه مانند شکار حرم مکه نیست چه اینکه حرم مدینه (حلال است و) خورده می شود و صید حرم مکه (حرام است و) و خورده نمی شود. ↑
- متقی هندی، علیالدین علی. کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال؛ ج۴، بیروت، ۱۳۹۹ق، ص۴۸۷٫ ↑
- نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۲۱،دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۲، ص۲۱ ↑
- League of Nations ↑
- نظری تاج آبادی، حمید، پیشین، ص۲۳ ↑
- Grahl-Madsen, A.the statuse of refugees in international law,sujthoff Leydon,1966,L.P9. ↑
- آقایی، بهمن، فرهنگ حقوق بشر، چاپ اول، کتابخانه گنج دانش، تهران، ۱۳۷۶، ص۳۵ ↑
- Philipson the intemational law and customs of ancient Greece and Rome 1911,vol.I,P.349. ↑
- Romulus ↑
- Greea.I.C.Refuge nd refuge status, Causes and treatment historical legal perspective the refuge problem on universal regional and national level institue of international relation of tissaloniki,1987.P545.
به نقل از صفایی، جواد، توسعه و تحول حقوق پناهندگان، چاپ اول، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه، تهران، ۱۳۷۴، ص۴٫ ↑
- برای شناخت سنت اعطای پناهندگی در ایران قبل از اسلام می توان به داستان سیاوش در شاهنامه فردوسی استناد نمود در جای جای داستان سیاوش، فردوسی با معیار حب وطن، رفتارهای قهرمانان داستان را می سنجد و خوانده را به قضاوت می نشاند و رفتار ناجوانمردانه افراسیاب را با سیاوش که به وی پناهنده شده است. در مقابل رفتار بزرگوارانه کاوس شاه در رابطه با پناهندگی فرنگیس مادر کی خسرو قرار می دهد. ↑

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

- آقایی، بهمن، پیشین، ص۳۶ ↑
- صفایی، جواد، پیشین، ص۶ ↑
- نگاه کنید به عهد عتیق (تورات)، سفر لاویان باب ۱۹ (کتاب مقدس: عهد عتیق و جدید، ترجمه فارسی، انجمن بخش کتب مقدسه، بی تا، ص۱۸۴٫ ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:03:00 ق.ظ ]




نتیجه۴-۲: فرض کنید  یک ایده‌آل اول از حلقه  ، و  یک زیرمدول از  - مدول  باشد به طوری که مدول‌های  و  هر دو - دوم باشند. آنگاه  یک مدول - دوم است اگر و تنها اگر .
اثبات: قسمت رفت واضح است. بالعکس، فرض کنید. حال فرض کنید ایده‌آلی دلخواه از حلقه باشد. اگر، آنگاه. فرض کنید. بنا بر لم ۴-۱، و.
بنابراین

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

.
حال بنابر لم۴-۱،  دوم است.
در قضیه زیر مشاهده می‌کنیم که در شرایط خاص، زیرمدول یک مدول دوم، دوم است.
نتیجه۴-۳: فرض کنید  یک حلقه و برای یک ایده‌آل اول  از ،  یک  - مدول  - دوم باشد. آنگاه هر زیرمدول خالص غیر صفر از  یک مدول - دوم است.
اثبات: فرض کنید  یک زیرمدول خالص غیرصفر از  باشد. از آنجایی که ، داریم. حال اگر ایده‌آل حلقه  باشد که. آنگاه  بنابراین . حال بنابر لم ۴-۱،  مدول - دوم است.
نتیجه۴-۴: فرض کنید یک ایده‌آل از حلقه  و  یک  - مدول باشد به طوری که . آنگاه - مدول  یک مدول دوم است اگر و تنها اگر- مدول  یک مدول دوم باشد.
اثبات: فرض کنید - مدول  دوم است. آنگاه. از آنجایی که، میتوان  را به عنوان یک - مدول در نظر گرفت. فرض کنید  یک ایده‌آل از حلقه  باشد به طوری که . آنگاه . بنابر دوم بودن- مدول و لم۴-۱،  یا. در نتیجه  یا. حال بنابر لم ۴-۱،  یک - مدول دوم است.
بالعکس، فرض کنید  یک- مدول دوم باشد. آنگاه ، و همچنین. فرض کنید یک ایده‌آل از حلقه  باشد. آنگاه . از آنجایی که  یک- مدول دوم است، بنابراین  یا . درنتیجه یا. حال بنابر لم۴-۱،  یک - مدول دوم است.
نتیجه بعدی برای حلقه‌های جابجایی در]۲۶، قضیه ۲.۲[ ثابت شده است.
نتیجه۴-۵: فرض کنید  یک ایده‌آل اول از حلقه  باشد. آنگاه:
حاصل‌جمع مستقیم هر گردایه از  - مدول‌های راست - دوم، یک مدول - دوم است،
جمع هر گردایه ناتهی از زیرمدول‌های - دوم از یک  - مدول راست، یک زیرمدول - دوم از است.
اثبات: فرض کنید  یک گردایه ناتهی از - مدول‌های راست - دوم باشد، و. آنگاه داریم. حال فرض کنید ایده‌آلی از حلقه  باشد، به طوری که  آنگاه بنا بر لم۴-۱،  به ازای هر. بنابراین . در نتیجه  یک مدول - دوم است.
اثبات: فرض کنید  یک گردایه ناتهی از زیرمدول‌های - دوم از باشد. همریختی  را با ضابطه تعریف می‌کنیم. به سادگی دیده می‌شود  پوشاست پس نقش همریخت مدولاست. حال طبق قسمت و این موضوع که نقش همریخت هر مدول دوم، خود مدول دوم است این نتیجه به اثبات می‌رسد.
حال به بررسی مدول‌های دوم روی حلقه‌های کراندار و گولدی می‌پردازیم.
نتیجه۴-۶: فرض کنید  یک حلقه اول گولدی راست (یا چپ) باشد. آنگاه هر  - مدول راست بخش‌پذیر غیر صفر، یک مدول دوم است.
اثبات: فرض کنید یک - مدول راست بخش‌پذیر باشد و. اگر، چون حلقه اول است، بنابر لم ۲-۶۶ ایده‌آل زیرمدولی اساسی از است. حال بنابر قضیه ۲-۴۱ (قضیه گولدی)، شامل یک عنصر منظم از حلقه مانند می‌باشد. از بخش‌پذیر بودن می‌توان نتیجه گرفت ، که این یک تناقض است. بنابراین. حال فرض کنید ایده‌آلی غیر صفر از باشد، بنابراین. از طرفی مانند فوق می‌توان گفت که شامل عنصر منظمی از حلقه مانند می‌باشد. بنابراین . در نتیجه. حال بنابر لم۴-۱،  یک مدول دوم است.
نتیجه۴-۷: فرض کنید  یک حلقه اول گولدی راست یا چپ باشد. آنگاه هر  - مدول راست انژکتیو غیر صفر، یک مدول دوم است.
اثبات: هر مدول انژکتیو، بخش‌پذیر است. حال بنابر نتیجه۴-۶، این نتیجه اثبات می‌شود.
نتیجه۴-۸: فرض کنید  یک ایده‌آل اول از یک حلقه  باشد به طوری که  یک حلقه گولدی راست یا چپ باشد، و فرض کنید یک  - مدول راست انژکتیو غیر صفر باشد. آنگاه شامل یک زیرمدول - دوم است اگر و تنها اگر برای بعضیهای غیر صفر در.
اثبات:قسمت رفت واضح است. بالعکس، فرض کنید برای بعضی های غیر صفر از مدول. فرض کنید. آنگاه به‌وضوح یک زیرمدول است و. آنگاه یک - مدول انژکتیو است. زیرا فرض کنید نمودار زیر از - مدول‌ها و همریختی‌های مدولی را داشته باشیم

از آنجایی که هر - مدول، یک- مدول نیز هست. بنابراین می‌توانیم نمودار زیر را تشکیل دهیم

حال از آنجایی که یک- مدول انژکتیو است، می‌توان همریختی  یافت به طوری‌که نمودار فوق جابجایی شود. از طرفی یک - مدول است در نتیجه داریم
 پس  بنابراین  در نتیجه .
بنابراین همریختی را می‌توان از به در نظر گرفت.
لذا یک - مدول انژکتیو است، حال بنابر نتیجه ۴-۷، یک - مدول دوم است، و بنابر نتیجه ۴-۴، یک - مدول دوم است.
حال نشان می دهیم یک مدول- دوم است. طبق تعریف داریم، بنابراین. از طرفی از آنجایی که به عنوان - مدول، انژکتیو است، لذا بخش‌پذیر است. حال از آنجایی که ایده‌آل اول است لذا  حلقه اول است. همچنین بنابرفرض،  گولدی راست یا چپ است. حال مشابه اثبات نتیجه۴-۶، می‌توان گفت. در نتیجه می‌توان گفت. در نتیجه یک مدول- دوم است
قضیه۴-۹: فرض کنید  یک حلقه باشد به طوری که به ازای هر ایده‌آل اول  از  ،  یک حلقه کراندار چپ و گولدی چپ باشد. آنگاه  - مدول راست  دوم است اگر و تنها اگر  یک ایده‌آل اول از  و  یک - مدول راست بخش‌پذیر باشد.
اثبات: فرض کنید  یک مدول دوم باشد. اگر ، آنگاه ایده‌آل اول از  است. فرض کنید حلقه اول وگولدی چپ و کراندار چپ باشد. فرض کنید یک عنصر منظم از حلقه  باشد.از آنجایی که یک حلقه اول و گولدی چپ است پس یک ایده‌آل اساسی است. حال از آنجایی که یک حلقه کراندار چپ است، ایده‌آل غیر صفر از وجود دارد به طوری که مشمول در ایده‌آل چپ اساسی از حلقهاست. حال  برای بعضی ایده‌آل از  که به طور محض شامل است. بنابراین
 در نتیجه  .
حال بنابر لم۴-۱، .بنابراین - مدول  بخش‌پذیر است.
بالعکس، فرض کنید - مدول راست بخش‌پذیر باشد. از آنجایی که ایده‌آل اول حلقه است،  یک حلقه اول می‌باشد. حال بنابر نتیجه۴-۶، - مدول، دوم است. بنابراین طبق نتیجه۴-۴، - مدول دوم است.
قضیه۴-۱۰: فرض کنید  یک حلقه باشد به طوری که برای هر ایده‌آل اول  از  ،  یک حلقه کراندار راست و چپ و گولدی راست و چپ باشد. آنگاه یک  - مدول راست  یک مدول اول و دوم است اگر و تنها اگر یک ایده‌آل اول از  باشد و  یک - مدول راست بی‌تاب انژکتیو باشد.
اثبات: فرض کنید یک مدول اول و دوم باشد. آنگاه  یک  - مدول راست بی تاب است، زیرا فرض کنید و به طوری که، آنگاه. بنابراین از آنجایی که یک ایده‌آل از شامل عنصر منظم می‌باشد، بنابر قضیه گولدی می‌توان نتیجه گرفت ایده‌آل اساسی است. حال از آنجایی که حلقه کراندار است، ایده‌آل دوطرفه غیرصفر وجود دارد. فرض کنید، برای یک ایده‌آل از حلقه.، نتیجه می‌دهد. بنابراین اگر، از اول بودن نتیجه می‌شود. بنابراین و لذا ، و این یک تناقض است. بنابراین، بی‌تاب است. همچنین بنابر قضیه۴-۹،  یک  مدول بخش‌پذیر است. لذا بنابر]۱۶،قضیه ۳.۳  انژکتیو است.
برای اثبات قسمت برگشت، فرض کنید  یک - مدول راست بی‌تاب انژکتیو باشد.
بنابر نتیجه۴-۷، یک - مدول دوم است. حال بنابر نتیجه ۴-۴، یک- مدول دوم است.
حال نشان می دهیم یک مدول اول نیز می باشد. برای این منظور فرض می کنید ، نشان می دهیم برای هرعضو غیر صفر.
فرض کنید و . همچنین داریم. پس می توان فرض کرد.
ایده آلی اول است. بنابراین یک حلقه اول می باشد لذا بنا بر لم ۲-۶۶ می توان نتیجه گرفت  ایده آل اساسی غیر صفر است. در نتیجه بنا بر قضیه گولدی،  شامل عنصر منظمی مانند می باشد.
از آنجایی که و ، نتیجه می گیریم وبنابراین.
حال از بی تاب بودن - مدول و نیز از آنجایی که عنصر منظم حلقه است لذا .
بنابراین برای هر زیر مدول غیر صفر از- مدول داریم. لذا . نتیجه می دهد اول است.
نتیجه۴-۱۱: فرض کنید  یک حلقه باشد به طوری که به ازای هر ایده‌آل اول  از  ،  یک حلقه کراندار راست و چپ و گولدی راست و چپ باشد . فرض کنید  یک - مدول دوم باشد به طوری که هر تصویر همریخت از  یک مدول یکدست باشد. آنگاه  نیم ساده است.
اثبات: فرض کنید  زیرمدول  باشد. بنابراین نقش همریخت مدول  تحت همریختی طبیعی است. لذا طبق فرض، یکدست است و بنابراین طبق۲-۴۴،  زیرمدول خالص از  است و بنابراین تمامی زیرمدول‌های  خالص هستند. حال فرض کنید . بنابر نتیجه۴-۳ می‌توان نتیجه گرفت که هر زیرمدول  ، - دوم است. بنابراین  و تمام زیرمدول‌های  اول هستند زیرا پوچ‌ساز تمام زیرمدول‌های غیر صفر برابر است. حال اگر  یک زیرمدول غیر صفر از  باشد، آنگاه  اول و دوم است. حال بنابر قضیه۴-۱۰،  یک  - مدول انژکتیو است، و بنابراین  به عنوان  - مدول، جمعوند مستقیم  است. در نتیجه  به عنوان- مدول، جمعوند مستقیم  است. در نتیجه  نیم ساده است.
نتیجه۴-۱۲: فرض کنید  یک حلقه منظم وان‌نیومن باشد به طوری که به ازای هر ایده‌آل اول  از  ،  یک حلقه کراندار راست و چپ و گولدی راست و چپ باشد. آنگاه هر - مدول دوم، یک مدول نیم ساده است.
اثبات: بنابر۲-۴۵ داریم حلقه  وان‌نیومن است اگر وتنها اگر هر - مدول راست، یکدست باشد. بنابراین هر - مدول، یکدست است. حال بنابر نتیجه۴-۱۱ اثبات کامل است.
نتیجه۴-۵ نشان می‌دهد که برای ایده‌آل اول  از حلقه ، هر حاصل‌جمع مستقیم از مدول‌های  - دوم، - دوم است. اما نمی‌توان گفت حاصل‌جمع مستقیم مدول‌های دوم، دوم است. مثلاً اگر و دو عدد اول متمایز در باشند، آنگاه- مدول‌های  و  ساده هستند در نتیجه دوم هستند، ولی  به‌وضوح مدول دوم نیست. ثابت نشده که آیا حاصل‌ضرب مستقیم مدول‌های - دوم ، - دوم است. ولی نتیجه زیر در ]۲۶، قضیه ۲.۲[ برای حلقه‌های جابجایی ثابت شده است.
قضیه۴-۱۳: فرض کنید  یک حلقه باشد به طوری که به ازای هر عضو حلقه  ، ایده‌آلبه عنوان یک ایده‌آل چپ، متناهیاً تولید شده باشد. فرض کنید  یک ایده‌آل اول از  باشد و فرض کنید  یک گردایه از  - مدول‌های راست - دوم باشد. آنگاه  - مدول راست یک مدول - دوم است.
اثبات: فرض کنید، و توجه داشته باشید. حال فرض کنید یک ایده‌آل دلخواه از حلقه  باشد به طوری که، و فرض کنید.
آنگاه از آنجایی کهبه عنوان یک ایده‌آل چپ، متناهیاً تولید شده است، عدد مثبت  و عناصر   وجود دارند به طوری که . از آنجایی که ها مدول دوم هستند ویک ایده‌آل حلقه  است، بنابر لم۴-۱ داریم به ازای هر. حال فرض کنید ، به طوری که به ازای هر  ، . آنگاه برای هر، و بنابراین عناصر در وجود دارند به طوری که . در نتیجه داریم
.
بنابراین برای هر ایده‌آل از  که زیرمجموعه  نباشد. حال بنابر لم ۴-۱،  مدول دوم است و در این حالت به‌وضوح - دوم است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:03:00 ق.ظ ]




-

کل حوضه

۱۶۷/۷۸۶

۲۷۹۳/۵

۱۹۶۰

۳۸۰۴

۵۱/۶

۳۳/۰۲

۲/۹۹

۳-۱۱ ـ روش انجام مطالعه (متدولوژی)
در مطالعات هیدرولوژی هر منطقه نیاز می باشد که از اطلاعات جمع آوری شده توسط ایستگاههای هیدرومتری استفاده کرد. در این مطالعه برای تحلیل عوامل و فاکتورهای مورد نیاز از ایستگاههای هیدرومتری موجود در منطقه و روش های تجربی مطابق با شرح خدمات ذیل پارامترهای آبدهی سالیانه، ماهانه و فصلی، دبی های حداکثر سالانه در دوره بر گشتهای مختلف و غیره مورد بررسی قرار گرفتند:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۱-بازدید از ایستگاههای هیدرومتری موجود
۲-انتخاب د. وره پایه آماری، تکمیل و تطویل آمار
۳-برآورد کلی آبدهی واحدهای فیزیوگرافی
۴-استخراج میزان متوسط آبدهی ماهانه، فصلی و سالانه بطور کلی
۵-برآورد شماره منحنی ( CN ) واحدها
۶-برآورد خصوصیات سیلاب با بهره گرفتن از روش های استدلالی و هیدروگراف واحد
۷-بررسی هیدروگراف جریان و هایتوگراف بارندگی در حوضه
۸-تعیین سهم ذوب برف در جریان رودخانه
۹-تعیین دبی ویژه واحدهای فیزیوگرافی
۱۰-تعیین هیدروگراف سیلاب با دوره برگشتهای ۲ ساله تاPMP
۱۱- شناسایی منابع آب موجود در منطقه ( چشمه ها، چاه ها، قنوات و. . . )
۱۲- محاسبه بیلان آب سطحی منطقه ( با توجه به اطلاعات و آمار موجود )
۱۳-بررسی امکان توسعه منابع آبی از روش های مختلف ( سطوح عایق، حفر چاه و. . . ) در جهت رفع نیازهای مختلف
۱۴-ارزیابی کیفیت منابع آب حوضه با استانداردهای کشاورزی، صنعت و شرب
۱۵- بررسی منابع آلاینده منابع آب بر حسب زمان و مکان ارائه تقشه وضعیت
۱۶- بررسی نوع و وضعیت سفره های زیر زمینی منطقه
۱۷- بررسی حفظ و ارتقاء کیفی منابع آب زیر زمینی
۱۸-ارائه نقشه منابع آب
۳-۱۲-جمع آوری آمار و اطلاعات ایستگاه های آب سنجی موجود در منطقه
همانطور که قبلا گفته شد منطقه مورد مطالعه یکی از زیر حوضه های حوضه آبخیز حبله رود می باشد که در داخل و اطراف این حوضه تعداد ۷ ایستگاه هیدرومتری کیلان، فیروزکوه(گور سفید )، فیروزکوه، نمرود، سیمین دشت (حبله رود) وسیمین دشت دلیچایی وجود دارد که برخی از خصوصیات و موقعیت آنها در جدول شماره (۱-۴) آمده است و طول دوره آماری آنها و سال های دارای آمار در آنها در جدول شماره (۱-۵) آمده است و همانطوری که از جدول شماره (۱-۵ ) مشخص می باشد طولانی ترین دوره آماری از آن ایستگاه بن کوه و کمترین آن از آن ایستگاه کیلان می باشد.
از میان ایستگاه های فوق کیلان و فیروزکوه(گور سفید ) به دلیل دوره آماری کوتاه و ایستگاه های بن کوه و سیمین دشت (حبله رود) به دلیل مساحت بسیار بالا نسبت به منطقه مورد مطالعه غیر قابل استفاده می‎باشند. اما ایستگاه های فیروزکوه، نمرود، وسیمین دشت دلیچایی می توانند تا حدودی گویای شرایط هیدرولوژیکی منطقه مورد مطالعه باشند.
جدول شماره (۳-۵ ) برخی خصوصیات ایستگاهای هیدرومتری موجود در اطراف منطقه مورد مطالعه

کد
شناسایی

ارتفاع از سطح
دریا (متر )

مساحت حوضه بالادست
(کیلومتر مربع )

طول
جغرافیایی

عرض

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:02:00 ق.ظ ]




¨ موجودات و پدیده های اساطیری
- تبدیل انسان به پرنده
در اساطیر گاه انسانی به حیوان یا گیاه تبدیل میشود، این امر را پیکرگردانی یا استحاله میگویند (رجوع شود به قصه ۸ ) «در اساطیر ایران و جهان از انسانهایی که پرنده شدهاند، سخن رفته و گاه روح انسانی به نقش پرندهای است که در تن انسان منبسط میشود و هنگامی که انسان بمیرد یا کشته شود، پیرامون او میگردد و به صورت پرندهای برای او متصور میشود» ( رستگار فسایی، ۱۳۸۳: ۴۲۸). در این قصه دختر استخوانهای برادر را میشوید و در دستمالی به شاخه گلی میبندد، پسر تبدیل به بلبل شده و حیات دوباره میگیرد. تبدیل پسر به بلبل، به نوعی هم به ارتباط گل با بلبل اشاره شده و هم سخنآموزی و سخن‌گویی بلبل را یادآوری میکند.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

- تابوی جنسی و خوراک
تابو از اصطلاحاتی است که در اساطیر به کار میرود و مراد از این کلمه اصول و مقرراتی است که به موجب آن، بعضی از اعمال یا اشیاء برای پیروان یک قبیله یا توتم حرام و ممنوع شمرده میشود، آن اعمال محرومه را تابو میخوانند. تابو به نوعی با لزوم و قیود توتمی نظیر خواهر و برادر حساب شدن زنان و مردان پیرو توتم، مکلف بودن پیروان یک توتم به حمایت از یکدیگر، مسئولیت همگانی گروه توتمی در برابر هر فرد و … مرتبط است. پیروان یک توتم از خوردن گیاه یا حیوانی که توتم محسوب میشود، خودداری میکنند و خوردن آن برای پیروان توتم نیز تابو و ممنوع است (نقل به مضمون، محسنی، ۱۳۹۰: ۱۷۴). رد پای این رسم را در این قصه و قصههای مشابه شاهدیم. خواهر هیچگاه غذای آماده شده از گوشت برادر را نمیخورد و این کی از مظاهر تابوی خوراک است. علاوه بر این در این قصه، این تابو از طرف نامادری، ضد قهرمان، رعایت نمیشود و او تابوی خوراک را میشکند که میتواند مفهوم پنهانتر تابوی جنسی را هم داشته باشد و از غذای درست شده از پسر کشته شده، میخورد» ( حسن زاده، ۱۳۸۱،ج۱ : ۲۱۳).
عناصر اجتماعی
¨ طبقات اجتماعی، شخصیتها و روابط بین آنها
این قصه در فضایی روستایی اتفاق افتاده، پدر خانواده در مزرعه کار میکند و نسبت به فرزندانش بی اعتنا است. نامادری یا زن پدر که یکی از شخصیتهای منفور قصههای ایرانی است، در اینجا هم رفتاری خصمانه با فرزندان شوهرش دارد. خواهر و برادر این قصه، تنها کسانیاند که رابطهای صمیمی و از سر محبت با هم دارند. در قصه به یکی از ویژگیهای اجتماعی ایران اشاره شده و آن اینکه سالیان دراز، فقط جنس مذکر حق تحصیل داشتند و جنس مونث بی بهره از تحصیل بودند، این امر به ویژه در نظام روستایی امری طبیعی بود و هنوز هم در برخی روستاهای ایران رواج دارد. در قصه اشاره میکند که پسر به مکتب میرفت و دختر کارهای خانه را میکرد. علاوهبر این مطلب، به کار کردن دختران روستا در کارگاههای قالیبافی، کرباسبافی و … هم اشاره میکند. پسر وقتی تبدیل به بلبل شده، برای دیدن خواهرش و تشکر از او به کارگاه کرباسبافی میرود.
¨ آداب و رسوم
__________
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت
______________
عناصر روانشناسی
یکی از مشکلاتی که در قصههای عامیانه به آن پرداخته میشود، مشکلات و دشواری‌های ادیپی است. وجود نامادری یا زنی که مانع ارتباط پدر و دختر شود، یکی از آن نمودهای مشکلات ادیپی محسوب میشود. بیاعتنایی پدر نسبت به فرزندانش و عدم افشای راز نامادری توسط دختر به پدر از مواردی است که میتوان به عنوان مشکلات ادیپی مطرح کرد (رجوع شود به قصه‌ی ۱۳).
باورهای عامیانه و خرافی
____________
سایر عناصر
__________
۳-۱۱۳-بلبل
* خلاصهی قصه
خواهر و برادری بودند که با نامادری زندگی میکردند. روزی نامادری به پدرشان گفت: «پسرت را بکش!» پدر، پسرش راکشت و تحویل نامادری داد. او هم گوشت پسر را خورد. خواهر تنها ماند و با گریه و زاری استخوانهای برادرش را در باغچه دفن کرد. روزی از قبر برادر بوتهای رویید و هندوانهای کرد. خواهر هندوانه را شکست و از آن یک بلبل درآمد. بلبل آوازه‌خوان ابتدا نامادری و بعد پدرش را کشت و سپس به خواهرش پاداش داد.
عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
_____________
¨ کنشهای اساطیری
___________
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
- تبدیل انسان به گیاه و پرنده
در اساطیر گاه انسانی به حیوان یا گیاه تبدیل میشود، در این قصه ابتدا پسر تبدیل به گیاه میشود، آنگاه از میان میوهی آن به صورت بلبلی بیرون میآید(رجوع شود به قصهی ۱۱۲). تبدیل انسان به گیاه، یادآور دورهی کشاورزی و اسطورههای مربوط به آن است. «در دوره‌ی کشاورزی زمین، آب، گیاه و رویش آن در زندگی انسان باستانی اهمیت ویژه مییابند؛ پس تقدس و ارزشمندی گیاهان و توتم پرستی گیاهی و همچنین روایتهای گویای تبدیل انسان و گیاه به یکدیگر در این دو.ران پدیدار میشود» ( محسنی، ۱۳۹۰: ۱۷۱).
- تابوی جنسی و خوراک
(رجوع شود به قصهی ۱۱۲)
عناصر اجتماعی
¨ طبقات اجتماعی، شخسیتها و روابط بین آنها
این قصه روایت دیگری از قصه‌ی ۱۱۲، با همان ساختار و همان محتوا است. نامادری از شخصیت‌های منفور قصه‌های ایرانی، پدری بی‌اعتنا به سرنوشت فرزندانش و خواهر و برادری که رابطه‌یی صمیمی دارند، شخصیت‌های این قصه هستند. در پایان قصه، برادری که به پرنده تبدیل شده، نامادری و پدر را مجازات می‌کند و به خواهر خود پاداش می‌دهد.
¨ آداب ورسوم
_________
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت و ثروت
___________________
عناصر روانشناسی
(رجوع شود به قصهی ۱۱۲)
باورهای عامیانه و خرافی
___________
سایر عناصر
_________
۳-۱۱۴-بلبل خیارک
* خلاصهی قصه
پادشاهی پسرش بیمار میشود، نذر میکند که اگر شفا یابد، یک حوض پر از عسل و روغن خیر کند. پسر خوب میشود و پادشاه نذرش را میدهد؛ اما شاهزاده کوزه‌ی پیرزنی را به شوخی می‌شکند. پیرزن او را نفرین میکند و میگوید: «برو جوان که به دست بلبل خیارک بیفتی». پسر میپرسد:«بلبل خیارک چیست؟» پیرزن میگوید: «در کنار یکی از دریاهای دور، یک بوته خیار هست که سه خیار کوچک دارد، از هر کدام از آنها دخترانی خارج میشود که در زیبایی مثل و مانندی ندارند». پسر میرود و آنها را به دست میآورد. فقط سومی زنده میماند و او را بالای درخت گردو مینشاند. دختر کولی سر میرسد و دختر را در استخر غرق میکند. از استخر کره‌ی دریایی بیرون میآید. کولی کره را میکشد. از خون کره درختی می‌روید. کولی دستور میدهد آن را نیز ببرند. تکهای از چوب درخت را پیرزنی به خانه میبرد. دختر هر روز پنهانی کارهای خانه‌ی پیرزن را انجام میدهد. روزی پیرزن از دختر می‌خواهد خود را به او نشان دهد. در همین لحظه بنا به تصادف شاهزاده دختر را میبیند و می‌شناسد. آنگاه کولی را در تنور میاندازد و با دختر ازدواج میکند.
عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
____________
¨ کنشهای اساطیری
- نذر کردن
یکی از کهنترین صور رفتاری و تجربه های دینی فرهنگها و جامعهها، نذر بوده است (رجوع شود به قصهی ۲). در این قصه هم پادشاه برای شفا یافتن پسرش نذر و بعد از حاجت‌روا شدن نذرش را ادا میکند.
- سفر کردن
(رجوع شود به قصه‌ی ۱)
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
- تبدیل انسان به گیاه و برعکس

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:02:00 ق.ظ ]