مجله علمی: آموزش ها - راه‌کارها - ترفندها و تکنیک‌های کاربردی

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      



آخرین مطالب


جستجو

 



    • حال گسترش است(۱).
    • میزان شیوع جهانی دیابت شیرین طی دو دهه گذشته به نحو چشمگیری افزایش یافته است(۲).
    • عوارض مزمن دیابت بسیاری از ارگان های بدن را تحت تاثیر قرار داده و مسئول قسمت اعظم عوارض و مرگ و میر ناشی از این بیماری می باشد(۲, ۳۱).
    • شایعترین عارضه مزمن دیابت شیرین، نوروپاتی است و نزدیک به ۶۰% بیماران آن را تجربه میکنند(۳۱).
    • مشکلات پای دیابتی، یکی از عوارض مزمن و قابل پیشگیری بیماری دیابت است(۳۴).
    • زخم ها و عفونت های پا یکی از علل عمده ایجاد ناتوانی در بیماران مبتلا به دیابت شیرین هستند(۲).
        • بیماران مبتلا به دیابت در خطر بالایی برای ایجاد زخم پا و آمپوتاسیون اندام های تحتانی هستند(۳۵).

      ( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

    • دیابت شیرین، مسئول نیمی از آمپوتاسیون های غیرتروماتیک در ایالات متحده به شمار میآید(۳۱).
    • بیماری پای دیابتی شایعترین علت بستری این افراد در بیمارستان است(۱۲, ۲۱).
    • زخم های پا شایعترین، جدیترین و پرهزینه ترین عوارض دیابت هستند و خطر مرگ را در افراد دیابتی، ۲-۴ برابر افزایش می دهند(۲۴).
    • بهترین درمان برای زخم و آمپوتاسیون پا، پیشگیری از بروز آنها از طریق تشخیص افراد در معرض خطر و آموزش به بیماران در مورد اجرای روش هایی جهت پیشگیری از بروز زخم ها می باشد(۲).
    • محدودیت های پژوهش:
    • عدم تمایل و پاسخدهی دقیق نمونه های مورد پژوهش به سوالات مطرح شده
    • عدم وجود نتیجه هموگلوبین گلیکوزیله برای کلیه نمونه های مورد بررسی در این پژوهش

فصل دوم
چارچوب پژوهش
چارچوب این پژوهش پنداشتی است و بر مفاهیم مرتبط با پای دیابتی استوار است که در راستای آن تعریف بیماری دیابت شیرین، اپیدمیولوژی دیابت، طبقه بندی دیابت، تظاهرات بالینی دیابت، روش های تشخیص دیابت، درمان بیماری دیابت، عوارض حاد و طولانی مدت دیابت، عوارض اندام تحتانی و عوامل مرتبط با آن و نقش پرستار در رابطه با پیشگیری از عوارض مربوطه مورد بحث قرار می گیرد.
دیابت شیرین یک بیماری مزمن و پیشرونده است که با عدم توانایی بدن برای متابولیسم کربوهیدراتها، چربی ها و پروتئین ها شناسایی می شود و منجر به هایپرگلیسمی[۹](افزایش سطح گلوکز خون) می شود(۳۱, ۳۲, ۳۶). طبق تعریف انجمن دیابت امریکا(۲, ۳) و سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۹۹۹ (۳۷)، دیابت شیرین به گروهی از بیماریهای متابولیکی گفته می شود که ویژگی مشترک آنها افزایش سطح قند خون بعلت نقص در ترشح انسولین، یا نقص در عملکرد آنها و یا هر دو مورد می باشد(۲, ۳). در حالیکه هایپرگلیسمی نقش مهمی را در پیشرفت عوارض مرتبط با دیابت ایفا می کند، اما تنها یک جز پاتولوژیک بیماری دیابت شیرین بشمار می آید. دیابت شیرین میتواند منجر به ایجاد عوارض جدی و خطرناکی(۳۱) از جمله آسیب های طولانی مدت، اختلال عملکرد و نارسایی ارگانهای مختلف شود(۳۷) اما بیماران مبتلا به دیابت با پیشگیری مناسب می توانند این عوارض را کاهش دهند(۳۱).
میزان شیوع جهانی دیابت شیرین طی دو دهه گذشته به نحو چشمگیری افزایش یافته است و از حدود ۳۰ میلیون مورد در سال ۱۹۸۵ به ۲۸۵ میلیون مورد در سال ۲۰۱۰ رسیده است و اگر وضع به همین منوال ادامه پیدا کند، بر اساس پیش بینی فدراسیون بین المللی دیابت تا سال ۲۰۳۰ بیش از ۴۳۸ میلیون نفر به دیابت مبتلا خواهند شد(۲). در حال حاضر دیابت و عوارض آن، همه گیر شده و ۳۴۶ میلیون نفر را تحت تاثیر قرار داده است(۲۳). اگرچه میزان شیوع دیابت شیرین نوع ۱ و۲ در سراسر جهان در حال افزایش می باشد، ولی سرعت افزایش شیوع دیابت شیرین نوع ۲ بسیار بیشتر است. بر اساس برآوردهای انجام شده در ۱۰ کشور، دیابت شیرین شایعترین بیماری با میزان شیوع ۶/۱۱ تا ۹/۳۰ درصد گزارش شده است(۲). در سال ۲۰۱۰ تقریبا ۶/۱ میلیون نفر(بالای ۲۰ سال سن) مبتلا به دیابت بودند که بیماری آنها تازه تشخیص داده شده بود(۲, ۳۲). بروز دیابت شیرین با افزایش سن نیز بیشتر می شود(۲, ۳) بطوریکه در سال ۲۰۱۰ شیوع دیابت شیرین در ایالات متحده در افراد زیر ۲۰ سال ۲%، در افراد بالای ۲۰ سال ۳/۱۱% و در افراد بالای ۶۵ سال ۹/۲۶% برآورد شده است(۲). دیابت یکی از علل اصلی مرگ و میر است و در ایالات متحده، بعنوان هفتمین علت مرگ در سال ۲۰۰۷ معرفی شده بود(۲, ۲۳). مطالعات نشان می دهد که دیابت پنجمین علت اصلی مرگ در سراسر جهان و مسئول تقریبا ۴ میلیون مورد مرگ در سال ۲۰۱۰ بوده است (در سراسر جهان ۸/۶% از مرگ ها، مربوط به دیابت است)(۲) و این در حالی است که تنها در امریکا، دیابت سومین علت مرگ ناشی از بیماریهایی نظیر بیماری های قلبی- عروقی (انفارکتوس قلبی، حمله قلبی و بیماری های عروق محیطی) می باشد. ضمن اینکه در رابطه با عوارض وسیع و مخرب جسمی، اجتماعی و اقتصادی ناشی از ابتلا به دیابت می توان به پیامدهایی نظیر قطع عضوهای غیر تروماتیک، کوری در سنین کاری افراد بزرگسال و نیز نارسایی پیشرفته کلیوی نیز اشاره داشت. از جمله موارد حائز اهمیت دیگر در این رابطه می توان به میزان بستری شدن افراد بزرگسال در بیمارستان بعلت دیابت ۴/۲ مرتبه و در کودکان نیز ۳/۵ مرتبه بیشتر از سایرین اشاره داشت(۳).
بار اقتصادی دیابت نیز بطور مداوم در کشورها در حال افزایش است که می تواند بعلت هزینه ای باشد که بابت تیم درمانی و بخصوص در گروه سالمندان خرج می شود. نیمی از افرادی که دیابت دارند و سن آنها بالای ۶۵ سال است، هر سال در بیمارستان بستری می شوند و عوارضی دارند که زندگی آنها را تهدید می کند و به ناچار باید در بیمارستان بستری گردند و این مساله باعث افزایش تعداد مراجعات بیمارستانی و بستری شدن آنها می گردد. سالیانه میزان مخارج دیابت در حدود ۱۷۴ میلیارد دلار تخمین زده می شود که مخارج مراقبت های طبی مستقیم و هزینه های غیر مستقیم مربوط به ناتوانی و مرگ زودرس ناشی از دیابت می باشد(۳). دیابت علت عمده نارسایی پیشرفته کلیه[۱۰]، موارد جدید کوری و قطع عضوهای تحتانی می باشد؛ از طرفی بیماری قلب و عروق، علت اصلی مرگ ناشی از دیابت است و شیوع این بیماری در افراد دیابتی ۲تا ۵ برابر کل جامعه است(۳۲).
طبقه بندی دیابت شیرین بر اساس روند بیماریزایی آنها صورت می گیرد(۲). شایان ذکر است که در حال حاضر، دیابت شیرین، بر اساس علت بوجود آورنده بیماری و نه بر اساس نوع درمان طبقه بندی می شود(۳۷). دیابت شیرین بصورت یکی از چهار حالت بالینی دیابت نوع ۱، دیابت نوع ۲، دیابت بارداری و سایر انواع دیابت رتبه بندی می گردد(۳۱). دیابت نوع ۱ در نتیجه تخریب اتوایمیون سلول های بتا(۲, ۳۱, ۳۷) ایجاد می گردد که منجر به کمبود کامل یا تقریبا کامل انسولین می شود(۲, ۳۱). دیابت شیرین نوع ۲ شامل گروه ناهمگونی از اختلالات است که با درجات متفاوتی از مقاومت به انسولین، اختلال ترشح انسولین و افزایش تولید گلوکز مشخص می شود(۲, ۳۱). قبل از بروز دیابت شیرین نوع ۲ دوره ای از هموستاز غیر طبیعی گلوکز وجود دارد که با عنوان اختلال گلوکز ناشتا[۱۱] یا اختلال تحمل گلوکز[۱۲] طبقه بندی می شود. بروز نقایص ژنتیکی و متابولیکی مجزا در فعالیت و یا ترشح انسولین، سبب ایجاد فنوتیپ مشترک هایپرگلیسمی در دیابت شیرین نوع ۲ می شود و کاربردهای بالقوه مهمی در درمان این بیماری دارد، چون به این ترتیب می توان از عوامل فارماکولوژیک خاصی که اختلالات مشخص متابولیکی را هدف قرار می دهند و در حال حاضر در دسترس هستند، استفاده نمود(۲).
عدم تحمل گلوکز در طی حاملگی، بعنوان دیابت شیرین حاملگی طبقه بندی می شود(۲, ۳۱). مقاومت به انسولین که به دلیل تغییرات متابولیک اواخر حاملگی رخ می دهد، نیاز به انسولین را افزایش داده و می تواند به اختلال تحمل گلوکز یا دیابت منجر شود. در اکثر موارد تحمل گلوکز پس از زایمان به حالت طبیعی بر می گردد، ولی خطر قابل ملاحظه ای برای بروز دیابت شیرین طی ۱۰ تا ۲۰ سال بعد وجود خواهد داشت(۲).
دیگر انواع دیابت شیرین در نتیجه نقص ژنتیکی در عملکرد سلول های بتا، بیماری های پانکراس(از جمله فیبروز کیستیک) و یا در اثر مصرف داروها ایجاد می شوند(۳۱).
دیابت نوع ۱ حدود ۵ تا ۱۰ درصد مردم را مبتلا نموده است(۳, ۳۱) و در نتیجه ی تعامل میان عوامل ژنتیکی، محیطی و ایمونولوژیکی بوجود می آید(۲). این نوع دیابت با شروع حاد، معمولا قبل از سن ۳۰ سالگی بروز کرده و بدنبال تخریب سلول های بتای پانکراس ایجاد می شود(۳, ۳۱). دیابت نوع ۱ یکی از شایعترین بیماری های دوران کودکی است که ۳ تا ۴ برابر شایعتر از بیماری های مزمن شایع در دوران کودکی از جمله فیبروز کیستیک، آرتریت روماتوئید و لوسمی است(۳۱). مسائل ژنتیک، ایمونولوژیک و احتمالا” محیطی (نظیر ویروسی) عواملی هستند که باعث تخریب سلول ها بتا می شوند(۳۱, ۳۸). البته استعداد ژنتیکی شایعترین علت ایجاد دیابت نوع ۱ میباشد. افراد، دیابت نوع ۱ را به ارث نمی برند بلکه تمایل یا استعداد ژنتیکی از والدین به فرزندان منتقل می شود(۳). این استعداد ژنتیکی در افراد دارای انواع خاصی از آنتی ژن لکوسیت انسانی[۱۳] دیده می شود(۳, ۳۱, ۳۸). علیرغم این تاثیر ژنتیکی بسیار قوی، ۹۰% بیماران مبتلا به دیابت نوع ۱، هیچ سابقه ای از دیابت در افراد خانواده خود نداشته اند. معمولا افزایش سطح گلوکز خون زمانی اتفاق می افتد که ۸۰%-۹۰% سلول های بتا تخریب شده باشند(۳۱). اگرچه حوادثی که طی آن تخریب سلول های بتای جزایر لانگرهانس رخ می دهد، به درستی معلوم نیست(۳) اما عمدتا به واسطه ایمنی سلولی (سلول های تک هسته ای، عمدتا ماکروفاژها و لنفوسیت های سی دی هشت- مدل تی[۱۴]) است، که با ظهور چندین اتوآنتی بادی علیه اجزای سلول بتا همراه است(۳۲). این اتوآنتی بادی های مستقیم که در ۲۰%-۶۰% بیماران مبتلا به دیابت نوع ۱ یافت شده(۳۱)، بعضا” بر اثر آزاد سازی آنتی ژن ها پس از مرگ سلول بتا ایجاد میشود بعنوان نشانگر تخریب ایمنی محسوب میشوند(۳۲).در این صورت حجم سلول های بتا به تدریج کاهش یافته و ترشح انسولین به شکل پیش رونده ای مختل می شود ولی تحمل طبیعی گلوکز حفظ می شود(۲).
صرف نظر از علت خاص تخریب سلول های بتا که باعث کاهش تولید انسولین می شود، تولید گلوکز غیرمعمول از کبد و هایپر گلیسمی در حالت ناشتا نیز اتفاق می افتد. بعلاوه گلوکز مصرف شده نمی تواند در کبد ذخیره شود و در نتیجه در خون باقی می ماند و باعث بروز هایپرگلیسمی بعد از غذا می شود. اگر غلظت گلوکز در خون افزایش پیدا کند یعنی از آستانه جذب کلیه ها بیشتر شود (mg/dl200-180)، کلیه ها قادر به بازجذب تمام گلوکز نبوده و قند در ادرار ظاهر می شود. دفع بیش از حد گلوکز از طریق ادرار[۱۵] با دفع آب و الکترولیت همراه است که به این حالت دیورز اسموتیک گفته می شود. از آنجایی که در حالت طبیعی انسولین باعث مهار شکسته شدن گلوکز ذخیره[۱۶] و تولید گلوکز جدید از اسید های آمینه[۱۷] و سایر موارد میشود، این فرآیندها در افراد مبتلا به کمبود انسولین بدون هیچ محدودیتی ادامه یافته و باعث افزایش قند خون می شود. علاوه بر این تجزیه چربی ها باعث افزایش تولید اجسام کتونی می شود که محصولات جانبی متابولیسم چربی ها میباشند.(۳). افزایش اجسام کتونی منجر به ایجاد کتواسیدوز دیابتی[۱۸] می شود که این اسیدوز متابولیک تا حدودی توسط تنفس کاسمال جبران می شود(۳۸). بدنبال اولین تظاهر بالینی دیابت شیرین نوع ۱(هایپرگلیسمی)، ممکن است یک دوره “ماه عسل” وجود داشته باشد که در طی آن می توان با حداقل دوز انسولین و یا به ندرت بدون نیاز به انسولین، قند خون را کنترل نمود. با این حال این دوره زودگذر تولید انسولین داخلی بوسیله بقایای سلول های بتا، به سرعت سپری می شود، چون روند خود ایمنی بقیه سلول های بتا را نیز تخریب کرده و فرد کاملا دچار کمبود انسولین می گردد(۲).
دیابت شیرین علت عمده نابینایی در بیماران ۲۰ تا ۷۴ ساله و علت عمده نارسایی کلیه در ۴۰ درصد افراد مبتلا به دیابت است. همچنین این بیماری مسئول نیمی از آمپوتاسیون های غیر تروماتیک در ایالات متحده بشمار میآید. بعلاوه، شیوع بیماری شریان کرونر در بیماران مبتلا به دیابت دو برابر بیشتر از افراد غیر مبتلا است و بیماری های قلبی عروقی و میزان مرگ و میر آنها ۲ تا ۳ برابر بیشتر از افراد غیر دیابتی است(۳۱). دیابت نوع ۲ حدود ۹۰ تا ۹۵ درصد موارد دیابت را شامل می شود(۳, ۳۱, ۳۲). این نوع دیابت اکثرا” در افراد ۳۰ سال به بالا (۳) و چاق دیده میشود(۳, ۳۸). البته این اختلال شیوع بسیار بالایی در افراد جوان تر نیز پیدا کرده، زیرا چاقی در بچه ها، نوجوانان و بالغین جوان شایع شده است(۳, ۳۱). پاتوفیزیولوژی دیابت نوع ۲ پنج جز اساسی دارد: ۱- مقاومت به انسولین، ۲- اختلال عملکرد سلول بتا، ۳- مختل شدن تنظیم تولید گلوکز کبدی، ۴- جذب غیر طبیعی گلوکز در روده ها و ۵- چاقی(۳۲)؛ اما مهم ترین اختلالی که در بروز آن نقش دارد، مقاومت به انسولین و ترشح غیر طبیعی انسولین است(۲, ۳). با اینکه در مورد نقص اولیه این بیماری اختلاف نظر وجود دارد، ولی اکثر مطالعات این مساله را تائید می کنند که مقاومت به انسولین بر اختلال ترشح آن تقدم دارد. دیابت شیرین نوع ۲ احتمالا” مجموعه ای از اختلالات را شامل می شود که فنوتیپ مشترک بین آنها، هایپرگلیسمی است(۲). مقاومت نسبت به انسولین بعلت کاهش حساسیت بافتی نسبت به انسولین ایجاد می شود(۳) و هیچ ارتباطی با بافت HLA ندارد(۳۱). بطور طبیعی، انسولین به گیرنده های خاصی در سطح سلول متصل می شود و مجموعه ای از واکنش های متابولیکی گلوکز را به وجود می آورد. در دیابت نوع ۲ واکنش های داخل سلولی کاهش می یابد و بنابراین موجب می شود که اثر بخشی انسولین در تحریک جذب گلوکز توسط بافتها کم شود. این مساله روی تنظیم گلوکز آزاد شده از کبد نیز تاثیر داشته و آن را کاهش می دهد. مکانیسم های دقیقی که منجر به مقاومت نسبت به انسولین و اختلال ترشح انسولین در دیابت نوع ۲ می شوند، ناشناخته اند(۳) ولی به نظر می رسد که عوامل ژنتیکی بر آنها نقش دارند(۲, ۳, ۳۲). توارث، نقش عمده ای در ایجاد دیابت نوع ۲ دارد. این نوع دیابت در دوقلوها (۵۸%-۷۵%) شایعتر از سایر افراد است. چاقی، ریسک فاکتور عمده برای دیابت نوع ۲ است و ۸۵% بیماران مبتلا به آن چاق بودند(۳۱).
در مراحل اولیه این بیماری علیرغم مقاومت به انسولین، تحمل گلوکز در حد طبیعی باقی می ماند، چون سلول های بتای پانکراس با افزایش تولید انسولین این مشکل را جبران می نمایند. با پیشرفت مقاومت به انسولین و هایپرانسولینمی جبرانی، جزایر پانکراس در برخی از افراد قادر به حفظ و تداوم حالت افزایش انسولین خون نخواهد بود. در این حالت عدم تحمل گلوکز بروز می کند که با افزایش گلوکز پس از صرف غذا مشخص می گردد. کاهش بیشتر ترشح انسولین و افزایش تولید کبدی گلوکز، منجر به بروز دیابت آشکار همراه با هایپرگلیسمی ناشتا می گردد. در نهایت ممکن است نارسایی سلول های بتا رخ دهد(۲, ۳۲). با وجود اختلالی که در ترشح انسولین در دیابت نوع ۲ وجود دارد، هنوز میزان انسولین در حدی است که چربی ها تجزیه نمی شوند و اجسام کتونی تولید نخواهند شد(۳). بنابراین کتواسیدوز دیابتی بطور معمول در بیماران دیابت نوع ۲ دیده نمی شود(۳, ۳۷). البته بیماران دیابتی نوع ۲ ممکن است دچار اختلال حاد دیگر نظیر هایپرگلیسمی هایپراسمولار غیر کتونی[۱۹] بشوند. این بیماری با یک عدم تحمل آهسته و پیشرونده نسبت به گلوکز آغاز می شود. با این وضعیت ممکن است سال ها تشخیص داده نشود. اگر بیمار علائمی را تجربه کند، این علائم بسیار خفیف بوده و ممکن است شامل خستگی، بی قراری، پرنوشی، پر ادراری، التیام کند زخم های پوستی، عفونت واژینال یا تاری دید باشد. بیشتر موارد دیابت نوع ۲(در حدود ۷۵%) بطور تصادفی شناخته می شوند(۳) و حتی ممکن است یک دهه قبل از تشخیص وجود داشته باشد(۲). یکی از عواقب عدم تشخیص دیابت، عوارض بلند مدت آن می باشد که ممکن است قبل از تشخیص واقعی دیابت ایجاد شود(۲, ۳). شناسایی افراد در معرض خطر در پیشگیری از عوارض و درمان به موقع می تواند کمک کننده باشد. افراد درمعرض خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ شامل: سابقه خانوادگی ابتلا به دیابت نوع ۲، افراد بالای ۴۵ سال همراه با دیگر فاکتورهای خطر، افراد مبتلا به افزایش فشار خون و یا افزایش چربی خون، سابقه اختلال در تحمل گلوکز، سابقه ابتلا به دیابت بارداری و یا تولد نوزادی با وزن بیش از ۴ کیلوگرم، سابقه ای از عود مجدد عفونت، عادت به زندگی بدون تحرک و یا ابتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک همراه با اندازه گیری سطح گلوکز خون می باشند(۳۱).
تظاهرات بالینی در بیمار، بستگی به میزان هایپرگلیسمی دارد(۳). علائم بالینی کلاسیک در همه انواع دیابت شامل علامت “۳ پ” یعنی پر ادراری، پرنوشی و پرخوری است. پر ادراری و پر نوشی در نتیجه از دست رفتن مایع زیاد بعلت دیورز اسموتیک ایجاد می شود. پر خوری بعلت کاتابولیسم ناشی از کمبود انسولین و تجزیه پروتئین ها و چربی هاست. این بیماران علیرغم مصرف بیش از حد غذا، وزن خود را بطور قابل توجهی از دست می دهند(۳, ۳۱). سایر علائم شامل خستگی و ضعف، تغییرات ناگهانی بینایی، سوزن سوزن شدن یا بی حسی اندام ها، خشکی پوست، زخم ها یا ضایعات پوستی که دیر بهبود می یابند و عفونت های مکرر می باشد. شروع دیابت نوع ۱ ممکن است با کاهش ناگهانی وزن، تهوع، استفراغ یا دردهای شکمی در صورت ایجاد کتواسیدوز دیابتی، همراه باشد(۳).
بطور کلی راه های تشخیص بیماری دیابت شامل معاینه فیزیکی، تاریخچه بیماری و تست های آزمایشگاهی است. تظاهرات بالینی به وجود بیماری دیابت اشاره می کند اما تست های آزمایشگاهی برای تشخیص قطعی دیابت لازم است(۳۱). صرفنظر از نوع دیابت، این بیماری از طریق یکی از ۴ روش زیر تشخیص داده می شود و در صورتی که هایپرگلیسمی بطور واضح مشخص نشود، موارد ۱ تا ۳ باید مجددا” تکرار شود. این روش ها و معیارهای تشخیصی بدین صورت ذکر می شود:

    1. هموگلوبین گلیکوزیله بیشتر یا مساوی ۵/۶ درصد باشد(۳۵).
    1. سطح گلوکز پلاسمای ناشتا[۲۰] بیشتر یا مساوی ۱۲۶ میلی گرم در دسی لیتر باشد(منظور از ناشتا، عدم دریافت کالری حداقل در ۸ ساعت گذشته است).
    1. سطح گلوکز ۲ ساعته پلاسما بیشتر یا مساوی ۲۰۰ میلی گرم در دسی لیتر (بعد از دریافت ۷۵ گرم گلوکز) باشد.
    1. بیماری با علائم کلاسیک افزایش قند خون(پلی اوری، پلی دیپسی و از دست دادن وزن بطور نا محسوس) و یا افزایش ناگهانی قند خون و سطح گلوکز پلاسمای تصادفی بیشتر یا مساوی ۲۰۰ میلی گرم در دسی لیتر باشد(۳, ۳۵). (تصادفی، به معنای اندازگیری قند خون هر زمان از روز و بدون توجه به آخرین وعده غذایی صرف شده است(۳)).

برنامه درمانی بیماران مبتلا به دیابت شامل آموزش در مورد بیماری، برنامه ریزی برای تغذیه و وعده های غذایی، ورزش، داروهای خوراکی ضد دیابت، انسولین و درمان عوارض وابسته به بیماری دیابت می باشد(۳۷).
مربی آموزش های دیابت یکی از مسئولین مراقبت های بهداشتی(پرستار، متخصص تغذیه و یا داروساز) است که مهارتهای اختصاصی در آموزش بیماران داشته و گواهی نامه آموزش دیابت را داشته باشد. موضوعات آموزشی که برای مراقبت مطلوب از دیابت اهمیت دارند، عبارتند از: اندازه گیری و کنترل گلوکز خون توسط خود بیمار، پایش کتون های ادراری(در دیابت شیرین نوع۱)، نحوه تجویز انسولین، راهنمایی در مورد کنترل دیابت در حین ابتلا به سایر بیماری ها، پیشگیری و درمان هایپوگلیسمی، مراقبت از پاها و پوست، کنترل دیابت قبل، بعد و در حین ورزش و انجام فعالیتهایی که عوامل خطر بیماری را اصلاح می کند(۲).
تغذیه، برنامه غذایی و کنترل وزن، اساس درمان دیابت هستند. مهم ترین هدف رژیم غذایی در درمان دیابت، کنترل مجموع کالری دریافتی برای دستیابی و یا حفظ وزن مطلوب بدن، کنترل سطح قند خون و نگهداری سطح چربی ها و فشار خون در محدوده طبیعی است تا از عوارض قلبی پیشگیری شود. موفقیت در این امر، اغلب به تنهایی با برطرف شدن هایپرگلیسمی در بیماران دیابتی نوع ۲ همراه می باشد. در بیماران چاق دیابتی(بخصوص دیابتی های نوع۲)، کاهش وزن کلید درمان است(البته یک عامل پیشگیری از بیماری نیز هست). بطور کلی، افزایش وزن با اندازه گیری BMI، مشخص می شود. چاقی در صورتی مطرح می شود که وزن فرد، ۲۰ درصد بیشتر از وزن ایده آل، یا BMI مساوی یا بیشتر از ۳۰ باشد(۳).
ورزش می تواند فواید مثبت و متعددی به همراه داشته باشد(کاهش خطرات قلبی عروقی، کاهش فشار خون، حفظ توده عضلانی، کاهش چربی بدن، کاهش وزن و…). در افراد مبتلا به دیابت شیرین نوع ۱ و ۲، ورزش همچنین در کم کردن گلوکز پلاسما(در ضمن و پس از ورزش) و افزایش حساسیت به انسولین مفید است. به بیماران دیابتی توصیه می شود که در هفته ۱۵۰ دقیقه(منقسم حداقل در ۳ روز) فعالیت جسمی هوازی انجام دهند. این رژیم ورزشی می بایست شامل ورزش های مقاومتی نیز باشد(۲).
داروهای خوراکی ضد دیابت در صورتی مصرف می شوند که دیابت نوع ۲ با رژیم غذایی و ورزش کنترل نشود. در آمریکا داروهای ضد دیابت خوراکی، شامل نسل اول و دوم سولفونیل اوره ها، بیگوانیدها، مهارکننده های آلفا گلوکوزیدازها، غیر سولفونیل اوره های ترشح کننده انسولین، تیازولیدین دیون و دی پپتید پپتیداز-۴ میباشد. سولفونیل اوره ها و مگلی تینیدها باعث ترشح انسولین از سلول های بتای پانکراس می شوند و بعنوان ترشح کنندههای انسولین شناخته شده اند(۳).
در دیابت نوع۱، تجویز انسولین برونزا برای حفظ حیات بیمار لازم است؛ زیرا بدن قادر به تولید انسولین نیست. در دیابت نوع۲، در صورتی که رژیم غذایی و داروهای خوراکی موثر نباشند، ممکن است انسولین در دراز مدت جهت کنترل سطح گلوکز خون استفاده شود. بعلاوه، در بعضی بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ که به تنهایی با رژیم غذایی کنترل می شوند و یا توام با رژیم غذایی و داروهای ضد دیابت خوراکی کنترل میشوند، ممکن است لازم باشد که بطور موقت در طی بیماری، عفونت، حاملگی، جراحی و یا برخی موقعیت های پر استرس، انسولین دریافت کنند(۳).
عوارض دیابت به دو دسته عوارض حاد و مزمن تقسیم می شود.
سه نوع عارضه حاد دیابت در ارتباط با عدم تعادل سطح گلوکز خون در کوتاه مدت شامل هایپوگلیسمی، کتواسیدوزیس دیابتی(DKA) و سندرم هایپرگلیسمی هایپراسمولار غیر کتون(HHNS) می باشد(۳).
هایپوگلیسمی (پایین بودن سطح قند خون بطور غیر طبیعی)، معمولا” وقتی ایجاد می شود که سطح قند خون از ۶۰-۵۰ میلی گرم بر دسی لیتر کمتر باشد(۳). این مساله می تواند در بیماران مبتلا به دیابت نوع ۱ و بیماران مبتلا به دیابت نوع ۲ که انسولین یا داروهای ضد دیابت خوراکی مصرف می کنند بوجود آید(۳, ۳۱).
در ارتباط با عوامل خطرزای هیپوگلیسمی می توان گفت که مصرف بیش از حد انسولین و به احتمال بسیار کم مصرف بیش از حد سولفونیل اورهها، حذف یک وعده غذایی یا مصرف غذا کمتر از حد معمول، فعالیت بیش از حد(۳, ۳۱, ۳۷) بدون مصرف کربوهیدرات اضافی و عدم تحمل مواد غذایی و مایعات بدنبال تهوع و استفراغ میتوانند باعث بروز هایپوگلیسمی در افراد مبتلا به دیابت شود. خطا در میزان مصرف انسولین بطور عمدی یا سهوی یکی از دلایل رایج هایپوگلیسمی بشمار می آید. تغییرات دیگر در مصرف مواد غذایی و انسولین، فعالیت زیاد و خوابیدن بیش از حد معمول در صبح ها از دیگر عوامل ایجاد هایپوگلیسمی است(۳, ۳۱). معمولا” بیمارانی که در خطر هایپوگلیسمی با داروهای خوراکی هستند، دارای سن بیشتر از ۶۰ سال می باشند، سوء تغذیه داشته، الکل مصرف می کنند، هپاتیت یا نارسایی کلیه دارند و یا تحت رژیم دارویی با چندین داروی دیگر هستند(۳۱).
علائم بالینی هایپوگلیسمی را می توان در دو دسته طبقه بندی نمود: علائم آدرنرژیک و علائم نوروگلیکوپنیک که بر سیستم عصبی مرکزی[۲۱] اثر می گذارد. در هایپوگلیسمی خفیف که سطح قند خون کاهش می یابد، سیستم عصبی سمپاتیک تحریک شده و در نتیجه باعث تحریک ترشح اپی نفرین و نوراپی نفرین می شود. این مساله باعث ایجاد علائم تعریق، لرزش، تاکی کاردی و طپش قلب، عصبانیت و احساس گرسنگی می گردد(۳, ۳۱). علائم آدرنرژیک زمانی بروز می کنند که کاهش سطح قند خون بطور سریع و ناگهانی باشد(۳۱).
در هایپوگلیسمی متوسط، کاهش سطح قند خون روی سلول های مغز تاثیر گذاشته و محرومیت مصرف گلوکز در سلول های مغز باعث اختلال در عملکرد CNS می شود و علائمی نظیر عدم توانایی تمرکز ذهنی، سر درد، احساس سبکی سر، گیجی(۳, ۳۱)، فراموشی، بی حسی در زبان و لب ها، عدم قدرت تکلم، عدم هماهنگی در حرکات، تغییرات خلقی، رفتارهای تهاجمی و غیر منطقی، دوبینی و خواب آلوگی می شود و یا هر دو دسته علائم (همراه با علائم تحریک آدرنرژیک) در این وضعیت ایجاد می گردد(۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 11:44:00 ب.ظ ]




۳-۳-۸- محدودیت های عملکردی ( قلمرو معذورات تحقیق )………………………………………………….۴۰

        1. فرایند اجرای تحقیق……………………………………………………………………………………………………۴۰

        1. طرح کلی انجام تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………۴۲
        1. جامعه آماری تحقیق……………………………………………………………………………………………………………………..۴۳
        1. روش نمونه گیری و حجم نمونه آماری………………………………………………………………………………………..۴۳
        1. ابزار های اندازه گیری تحقیق……………………………………………………………………………………………………….۴۴

فهرست مطالب

        1. روش بررسی روایی و پایایی (اعتبار سنجی ) پرسشنامه…………………………………………………………….۴۴

۳-۹-۱- روش بررسی روایی پرسشنامه………………………………………………………………………………………۴۴
۳-۹-۲- روش بررسی پایایی (اعتبار سنجی )تحقیق حاضر……………………………………………………….۴۵
۳-۹-۳- پایا سازی داده های تحقیق………………………………………………………………………………………….۴۷
۳-۹-۴- رواسازی یا تحلیل عاملی داده های تحقیق………………………………………………………………….۴۷

        1. روش تجزیه و تحلیل آماری………………………………………………………………………………………………………..۵۰

۳-۱۰-۱- توصیف عوامل تحلیل شده در تحقیق……………………………………………………………………….۵۲
۳-۱۰-۲- استخراج میزان همبستگی عوامل موثر در تحقیق حاضر……………………………….۵۲
۳-۱۰-۳- تجزیه وتحلیل داده های کمی………………………………………………………………………………..۵۲
۳-۱۰-۴- ابزار آماری در تحلیل همبستگی…………………………………………………………………………..۵۳
۳-۱۰-۵- ابزارهای آماری تحلیل و کشف مدل مفروض……………………………………………۵۴
۳-۱۰-۶- آزمون همبستگی………………………………………………………………………………………………………..۵۵
۳-۱۰-۶-۱- تعیین فرضیات آزمون………………………………………………………………………………..۵۷
۳-۱۰-۶-۲- محاسبه آماره و آزمون……………………………………………………………………………….۵۷
۳-۱۰-۶-۳- تعیین مقادیر بحرانی………………………………………………………………………………….۵۷
۳-۱۰-۶-۴- تصمیم گیری……………………………………………………………………………………………..۵۸

      1. جمع بندی مطالب فصل روش تحقیق………………………………………………………………………………………..۵۸
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:44:00 ب.ظ ]




۳-۲- روش گردآوری داده ها ۶۹
۳-۳- جامعه آماری ۷۰
۳-۴- واحد نمونه ای ۷۰
۳-۵- حجم نمونه و شیوه نمونه گیری ۷۰
۳-۶- شیوه ی نمونه گیری ۷۱
۳-۷- پایایی و روایی ابزار پژوهش ۷۱
۳-۸- پایایی پرسشنامه ۷۲
۳-۹- تفسیر توصیفی ۷۲
۳-۱۰- روش آماری تجزیه و تحلیل داده ها ۷۲
۳-۱۱- تعاریف مفهومی و عملیاتی مفاهیم و متغیرها ۷۳

۴-۱- مقدمه ۷۹
۴-۲- روش تجزیه و تحلیل داده ها ۷۹

۵-۱- مقدمه ۱۰۲
۵-۲- بحث و نتیجه گیری ۱۰۲
۵-۳- بحث پیرامون فرضیه های تحقیق ۱۰۶
۵-۴- نتیجه گیری ۱۱۰
۵-۵- پیشنهادهای تحقیق ۱۱۱
۵-۶- دیگر پیشنهادهای کاربردی ۱۱۳
منابع ۱۱۵
ضمائم ۱۲۳
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول شماره ۴-۱- جدول یک بعدی جنسیت پاسخگویان ۸۰
جدول شماره ۴-۲- جدول یک بعدی سن پاسخگویان ۸۱
جدول شماره ۴-۳- جدول یک بعدی سطح تحصیلات پاسخگویان ۸۲
جدول شماره ۴-۴- جدول یک بعدی وضعیت درآمدی پاسخگویان ۸۳
جدول شماره ۴-۵- جدول یک بعدی وضعیت رفاهی پاسخگویان ۸۴
جدول شماره ۴-۶- جدول یک بعدی شغل پاسخگویان ۸۵
جدول شماره ۴-۷ - جدول یک بعدی وضعیت تأهل پاسخگویان ۸۶
جدول شماره ۴-۸- آمار های توصیفی متغیرها ۸۷
جدول شماره ۴-۹- آزمون کولموگرو و اسمیرانو و برای سنجش نرمالیتی داده های کمی تحقیق ۸۸

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

جدول شماره ۴- ۱۰- فرضیه اول: آزمون همبستگی اسپیرمن ۸۹
جدول شماره ۴-۱۱- فرضیه دوم: آزمون همبستگی اسپیرمن ۹۰
جدول شماره ۴-۱۲- فرضیه سوم: آزمون همبستگی اسپیرمن ۹۱
جدول شماره ۴-۱۳- فرضیه چهارم: آزمون همبستگی اسپیرمن ۹۲
جدول شماره ۴-۱۴- فرضیه پنجم: آزمون همبستگی پیرسون ۹۳
جدول شماره ۴-۱۵- آزمون رگرسیون ۹۴
جدول شماره ۴-۱۶- ضرایب ۹۵
جدول شماره ۴-۱۷- فرضیه شماره ششم ۹۶
جدول شماره ۴-۱۸- فرضیه شماره هفتم ۹۷
جدول شماره ۴-۱۹- فراوانی و درصد فراوانی پاسخ های آزمودنیها یه سئوالات پرسشنامه ۹۸
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار ۴-۱- نمودار یک بعدی جنسیت پاسخگویان ۸۰
نمودار شماره ۴-۲- نمودار یک بعدی سن پاسخگویان ۸۱
نمودار شماره ۴-۳- نمودار یک بعدی سطح تحصیلات پاسخگویان ۸۲
نمودار شماره ۴-۴- نمودار یک بعدی وضعیت درآمدی پاسخگویان ۸۳
جدول شماره ۴-۵- جدول یک بعدی وضعیت رفاهی پاسخگویان ۸۴
نمودار شماره ۴-۶- نمودار یک بعدی شغل پاسخگویان ۸۵
نمودار شماره ۴-۷ - نمودار یک بعدی وضعیت تأهل پاسخگویان ۸۶

فصل اول

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:44:00 ب.ظ ]




۴- حساسیت نسبت به یکنواختی[۹۹] بیزاری از تجارب تکراری، کارهای عادی و افراد قابل پیشبینی (زاکرمن، ۱۹۷۱).
بر پایه الگوی زیست شناختی از هیجان طلبی؛ هیجان طلبی با سطح بهینه ای از فعالیت کاتکولامین مربوط است ؛ افزون بر این، نقش دوپامین را در سامانه پاداشی اولیه و ارتباط میان هیجان طلبی و این سامانه را، نشان م دهد؛ بنابراین، برخی ازاین افراد برای جستجوی محرک های نو وتنش زا، که افزایش دهنده فعالیت این سامانه به شمار می روند، مواد مصرف می کنند (لواس[۱۰۰] و همکاران،۲۰۰۱).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

هر هیجان شامل شناخت‌ها ، اعمال و احساسات می‌باشد و تمامی هیجانات این مراحل را طی می‌کنند. ۱ـ احساس درون‌ذهنی ۲ـ تحریک دستگاه خودکار ۳ـ ارزیابی شناختی از موقعیت ۴ـ ابراز هیجان ۵ـ واکنش عمومی ۶ـ گرایش عملی که مقدار هیجانی که از احساسی ناشی می‌شود و به صورت رفتار خاصی بروز می‌کند به تجربه فرد بستگی دارد (فریکسانت[۱۰۱]، ۱۹۹۱). هیجان طلبی به عنوان نیاز افراد برای رسیدن به یک سطح بهینه برانگیختگی و حفظ آن است؛ سطح بهینه بر انگیختگی افراد هیجان طلب، بالاتراز افرادی است که، این ویژگی را ندارند (آلستون[۱۰۲]، ۱۹۹۳؛ زاکرمن، ۱۹۹۷). سطح بالای هیجان طلبی، همواره ناکارآمد نیست، ولی به نظر می رسد نا کارآمدی آن در افراد ، سوء مصرف کننده مواد دیده می شود (میشل[۱۰۳]،۱۹۹۹).
اگر هیجان ها تعدیل و کنترل شوند آثار مثبت و مطلوبی خواهند داشت؛ اما عدم کنترل آن ها می تواند آثار مُخرّبی را به وجود آورد؛از آثار مثبت می توان به موارد زیر اشاره کرد:
۱ . هیجان ها، بدن را برای تلاش و کوشش آماده می کنند؛
۲ . هیجان ها، به عنوان یک وسیله ارتباطی عمل می کنند ؛ زیرا جذب و دفع و خشم و مهر و… هیجان هایی هستند که در روابط با دیگران، بروز پیدا خواهند نمود؛
۳ . هیجان ها زندگی را شاد، پویا و متنوع می کنند؛
۴ . فعالیت های ذهنی، تحت تأثیر عواطف قرار دارند و بروز هیجان ها بر این فعالیت ها تأثیر بسزایی دارد و محدودیت های زیر را ایجاد می کند :
الف. محدودیت در دقت و تمرکز: فرد هیجانی، دقت عادی خود را از دست داده و نمی تواند به آسانی، ذهن خویش را به هر مطلب دلخواه، متمرکز کند.
ب. ضعف در تداعی: در این حالت، انسان غالبا از یادآوری سایر اشیا بجز عامل هیجان، عاجز می ماند.
ج . ضعف در استدلال و تفکر: تفکر عادی در این حالت، بسیار مشکل است و توانایی کامل برای اندیشه منطقی از دست می رود و چه بسا زمینه ای به وجود می آید که فرد، بدون تأمل در مورد عواقب رفتار، دست به هر عملی می زند. بسیار اتفاق می افتد که افراد به هنگام شادی زیاد و سرمستی و غرور، سخنانی بر زبان جاری می کنند که در حال عادی چنین سخنانی از آنها مشاهده نمی شود، یا تصمیم هایی می گیرند که بسیار نامعقول است. البته این حالت در حالت خشم، بیش از اندازه هم روی می دهد. یافته های تحقیقات در مورد هیجان طلبی نشان داده اند ورزشکاران ورزش های پر خطر هیجان طلب تر هستند و به کار های پر خطر دست می زنند (کرونین،۱۹۹۱؛ فریکسانت، ۱۹۹۱؛ هوراث، ۱۹۹۳، زاکرمن و همکاران، ۱۹۹۶). زو[۱۰۴] (۲۰۱۰) در تحقیقی در مورد انگیزه و هیجان طلبی نشان داد که هر چه انگیزه بالاتر باشد هیجان طلبی بالاتر و قوی تر می شود.
مشاهدات ویلیامز جیمز (۱۸۸۴)، روانشناس قرن نوزدهم، سودمند بودن یک رویکرد صرفا مبنی بر ذهن را به هیجان انسان زیر سؤال می برد، از نظر جیمز اگر ما هیجان قدرتمندی را متصور شویم وسپس سعی کنیم همه احساس های مربوط به نشانه های بدنی آنرا از هوشیاری خود انتزاع کنیم، در می یابیم که هیچ چیز باقی نمانده است و هیچ بخشی از ذهن که هیجان بتواند بیرون از آن شکل گیرد، نمی ماند و فقط حالتی سرد وخنثی از ادراک عقلی آن چیزی است که بر جای مانده است. یافته های تحقیقات نشان داده اند که افراد ورزشکار هیجان طلب تر از افراد غیر ورزشکار هستند (بشارت، ۱۳۸۰؛ تیموری وهمکاران، ۱۳۸۹).
پرخاشگری
مهمترین عوامل فردی بروز رفتارها و احساسات پرخاشگرانه در افراد، ویژگی ها و خصوصیات شخصیتی است؛ پرخاشگری ارتباط تنگاتنگی با ویژگیهای شخصیتی فرد دارد(استور، ۱۹۹۱؛ سیان ، ۱۹۸۵). بطور کلی پرخاشگری، رفتارهای تهاجمی وخصمانه وواکنشی نسبت به ناکامی و سرکوب امیالاست که زاییده تعامل پیجیده بین وضعیت محیطی وتغییرات بیوشیمیایی و عوامل فرهنگی و پاسخ های آموخته شده است و به صورت ضرب وجرح و آزار و اذیت و تخریب و صدمه رسانی به دیگران بروزمیکند؛ میتوان پرخاشگری را واکنشی دفاعی دانست که هدف آن رفع مانع وحذف عامل تهدید است و پرخاشگری رفتاری است به منظورآسیب رساندن یا معدوم ساختن کسی یا چیزی ، پرخاشگری اغلب به صورت خشونت و عمل تخریبی، علیه افراد یا اموال، جلوه گر می شود. رفتارهای پرخاشگرانه به صورت عملی (تخریب و آسیب رساندن به خود و دیگران) وگاه به صورت کلامی صورت می گیرد. جارویس[۱۰۵](۱۹۹۹) پرخاشگری را در ورزش به عنوان انجام عمل ناخوشایند بر علیه بازیکن یا تیم مقابل تعریف کرده است که به آسیب رساندن عمدی تاکید دارد. از نظر او پرخاشگری با عصبانیت متفاوت است؛ پرخاشگری نوعی رفتار است، در حالی که عصبانیت نوعی احساس .
از پرخاشگری کشش و یا یک گرایش در فرد است که به صورت زدن و کشتن، ویران کردن خود را نشان می دهد. امری که فرد به عنوان عکس العمل از خود بروز می دهد به گونه ای است که باید گفت مناسب عمل یا رفتار طرف مقابل نیست ظاهرا این امر نشان دهنده ی یک شورش و انقلابی در درون فرد و وجود احساساتی است که فرد گویی از باز گو کردن آن وحشت دارد رنجی دردرون او وجود دارد که قادر به رفع و جبران آن نیست و نا گزیر تلافی آنرا بر سر دیگران در می آورد.اگر چه مواردی از زجر دادن خودش هم ممکن است باشد (قائمی،۱۳۷۳).
پژوهش های انجام شده در این حوزه دو دسته اند. دستۀ اول پژوهش هایی اند که وجود پرخاشگری را در میان ورزشکاران تأیید می کنند و دستۀدوم، وجود این خصیصه را برای ورزشکاران نادرست نشا ن می دهند. درکل پژوهش های انجام شده از این فرضیه پشتیبانی می کنند که ورزشکاران در مقایسه با غیر ورزشکاران، بیشتر درگیر رفتارهای پرخاشگرایانه می شوند.
از نظر زمان پرخاشگری در مسابقه، پرخاشگری ممکن است قبل از مسابقه ، در حین مسابقه یا پس از آن انجام شود. از نظر هدف پرخاشگری دو نوع پرخاشگری ۱) خصومت آمیز و ۲) ابزاری نام برده شده است. هدف از پرخاشگری خصومت آمیز ارضای نیاز شخصی، در حالی که هدف از پرخاشگری ابزاری دریافت پاداش و تقویت کننده مثبت بیرونی است. پرخاشگری خصومت آمیز به رفتاری گفته می شود که به قصد آسیب رساندن جسمانی یا روانی به دیگری یا خود انجام شود. علت پرخاشگری خشونت آمیز و هدف نهایی آن رضایت خاطری است که با دیدن درد یا آسیب وارد شده بدست می آید و هدف دیگری در آن دنبال نمی شود. آسیب رساندن عمدی به حریف در مسابقات ورزشی نمونه ای از آن است .
در پرخاشگری ابزاری هدف نهایی آسیب رساندن نیست، بلکه هدف دیگری از قبیل امتیاز گرفتن از حریف و امتیاز ندادن به او، این نوع پرخاشگری را تقویت می کند . برای مثال هل دادن یا تکل زدن بازیکن تیم مقابل در فوتبال، موقعی که او برای به ثمر رساندن گل به سمت دروازه حرکت می کند ، به عمد یا غیر عمد ، پرخاشگری ابزاری است.
مورگانوکاستیل[۱۰۶] (۱۹۹۶) با بهره گرفتن از پرسشنامۀ نیمرخ حالات خلقی دریافتند در ورزشکاران در مقایسه با غیر ورزشکاران، سطوح تنش، افسردگی، خشم، پرخاشگری، خستگی و سردرگمی ذهنی پایین تر است. کاکس[۱۰۷](۱۹۹۸) درمطالعه ای بهای نتیجه رسید که بازیکنان تیمی در مقایسه با بازیکنان انفرادی برونگرا تر، مضطرب تر و بیشتر وابسته اند، اما کمتر از بازیکنان ورزشهای فردیپ، حساس-تخیلی هستند.
بارون[۱۰۸] (۱۹۹۷)   پرخاشگری را به عنوان هر گونه رفتاری تعریف می کند که با هدف آسیب رساندن یا جراحت وارد کردن به فرد دیگری انجام شود، به طوری که فرد مورد پرخاشگری از رفتاری که با وی شده است ناراضی و ناخشنود باشد؛ بارون چهار ویژگی در این تعریف برای پرخاشگری را در نظر گرفت :
پرخاشگری رفتار و عمل است که ممکن است حمله های جسمانی یا کلامی باشد . تصور ، اندیشیدن یا میل داشتن به آسیب رسانی پرخاشگری نیست . انسان به عنوان آسیب رسان و آسیب بین : فرد پرخاشگر انسان است و پرخاشگری بر روی انسان صورت می گیرد؛ طبق نظریه بارون، لگد زدن به انسان پرخاشگری است ، ولی لگد زدن به نیمکت یا دیوار پرخاشگری نیست .
قصد آسیب رساندن : پرخاشگری رفتار عمدی است و در آن قصد و نیت آسیب رساندن وجود دارد ، خواه موفقیت آمیز باشد و خواه موفقیت آمیز نباشد؛ آسیب رساندن غیر عمدی و تصادفی در حین ورزش، پرخاشگری نیست. عدم رضایت آسیب شونده : فردی که پرخاشگری بر روی او انجام شده ، آسیب دیده و ناراضی است . مواقعی که احتمال آسیب و آزار وجود ندارد پرخاشگری نیست ، مثل هنگامی که تماشاگر طرفدار دو تیم به وسیله ستون ها و میله های ورزشگاه از یکدیگر جدا شده اند.
فروید (۱۹۹۳) پرخاشگری را اجتناب می داند اما می گوید که می توان در روابط عاطفی بین مردم و رشد آن این رفتار را کاهش داد؛ فروید در مورد پرخاشگری دو دید متفاوت ارائه داده است؛ باور اولیه وی این بود که پرخاشگری زمانی پدید می آید که در برابر انگیزهای نهاد سدی ایجاد می شود و ناکامی دست می دهد بعدها وی درعقیده خود تجدید نظر کرد و پرخاشگری را چون انر‍ژ‍ی جنسی و سایق های جنسی یکی از دو غریزه ذاتی دانست.
تمامی جنبه های زیست شناختی انطباقی که در حیوانات وجود دارد؛ در انسان نیز می تواند یافت شود.ما مجبوریم استعداد انسان را در پرخاشگری تا حدی بشناسیم و کارکرد مثبت آن را نیز باید بپذیریم؛ ما باید در مقابل دشمنان بتوانیم از خود دفع کنیم و در شرایط خطر فرمان صادر کنیم و در موارد ضروری جهت توالد و تناسل با رقبای خود به رقابت بپردازیم، بنابر این همه جوامع باید راههایی بیابند تا مانع از آن شوند که اعضای آن همدیگر را بکشند یا به هم آسیب برسانند (یاسایی، ۱۳۷۶). مشهورترین مدل های بررسی پرخاشگری در ورزش، عبارتند از نظریه های ناکامی_ پرخاشگری (ماکسول[۱۰۹]،۲۰۰۴) ، ناکامی- پرخاشگری تجربه شده (برکویتز[۱۱۰]،۱۹۸۹ و بارون و ریچاردسون[۱۱۱]،۱۹۹۴) و نظریه یادگیری اجتماعی (بندورا،۱۹۹۷).
نظریهناکامی _ پرخاشگری، از نخستین مدل های نظری برای تبیین رفتار پرخاشگرانه است و همانند بسیاری از نظریه های رفتاری، ریشه درنظریه سایق ها دارد. به نظر دالارد[۱۱۲] و همکاران (۲۰۰۸) ناکامی محصول ایجاد مانع در مسیر تحقق هدف ها و خواسته ها است و ناگزیر به رفتار پرخاشگرانه منتهی می شود ؛ تاکید بر اجتناب ناپذیری پیامد ناکامی (پرخاشگری) در نظریه اولیه ناکامی – پرخاشگری، ضرورت تجدید نظر در آنرا توسط دیگران از جمله برکویتز مطرح ساخت. برکویتز (۱۹۸۹) نشان داد که همه افرادهنگام ناکامی ، با پرخاشگری آشکار پاسخ نمی دهند. بلکه نشانه های موقعیتی و پاسخ های اموخته شده بر احتمال رفتار پرخاشگرانه تأثیر دارند . بر اساس این شواهد ، برکویتز عوامل شناختی رابه مدل ناکامی – پرخاشگری اضافه کرد تا نقش پاسخ های هیجانی و انگیزش های شخصی ، نیز در گرایش به رفتار پرخاشگرانه در نظرگرفته شوند.
بندورا(۱۹۹۷)، ضمن تصدیق نقش، نظریه یادگیری اجتماعی بندورا عوامل فیزیولوژیک، ژنتیک و انگیزشی، بر اهمیت رفتارآموخته شده در تعامل های اجتماعی برای ابراز پرخاشگری تاکید کرد. به اعتقاد وی پرخاشگری از طریق مشاهده یا تجربه مستقیم اعمال پرخاشگرانه، همراه با تاییدادراک شده یا واقعی رفتار پرخاشگرانه، آموخته می شود. او در آزمایش مشهوری نشان داد که کودکان رفتار پرخاشگرانه بزرگسالان را پس از مشاهده تکرارکردند. این یافته نظریه تقلید رفتار پرخاشگرانه را تایید کرد.
هرناندز[۱۱۳] و همکاران (۲۰۰۲) در مقایسه زنان ورزشکار و غیرورزشکار نشان دادند ورزشکاران زن در مقایسه با زنان غیر ورزشکار از سطوح پرخاشگری بالاتری بر خوردارند. مارش[۱۱۴] (۱۹۹۱) و دیگران با مقایسه ورزشکاران دو و میدانی وغیر ورزشکاران نشان دادند ورزشکاران درونگرا و متفکرند و سطوح پرخاشگری و خشم پایینتری از خود نشان می دهند. مطالعات فلتچر و داول[۱۱۵](۱۹۷۱) و والیانت [۱۱۶]و همکاران (۱۹۸۱) درباره ورزشکاران کالج نشان داد در کل ورزشکاران پرخاشگرتر از غیر ورزشکاران اند.
پیشینه تحقیق
نتایج تحقیقات لیولاین ، سانچز[۱۱۷] (۲۰۰۸) بر روی صخره نوردان در خصوص ارتباط میان خودسودمندی و خطرپذیری نشان داد که خودسودمندی منجر به خطرپذیری بیشتر در آن ها می شود و خطرات اضافی در صخره نوردان نیازمند احساس توانایی در آن ها است، نتایج نشان داد که رابطۀ خودسودمندی با عملکرد صخره نوردان، به خطر متوسط و زیاد بستگی دارد؛ یعنی هر چه خودسودمندی صخره نورد بیشتر بود به استفاده از طناب حمایتی نیاز نداشتند که این امر نشان دهنده خطرپذیری بالا در آن ها بود و بر عکس، هرچه خودسودمندی صخره نوردان کمتر بود نیاز بیشتری به استفاده از طناب حمایتی در آن ها دیده می شد که این مسئله نشان دهنده خطر پذیری پایین در آن ها بود.
اسچارزر و لوزینسکا[۱۱۸] ( ۲۰۰۵ ) در پژوهشی در مورد خطرپذیری و خودسودمندی بر روی ورزشکاران دریافتند که رفتارخطرپذیری و خودسودمندی همیشه ۷/۸ درصد تغییر در رشد فردی افراد را پیش بینی کرده است و افرادی که از خودسودمندی بالاتری برخوردارند بیشتر خطر می کنند.
لیولاین، سانچز و اسقر[۱۱۹] (۲۰۰۸) در پژوهشی که در خصوص خطرپذیری و خودسودمندی بر روی ورزشکاران کوهنورد انجام دادند دریافتند که صعود، خطرات اضافی و انتخاب مسیر سخت تر زمانی انجام می شود که افراد در مورد توانایی های خود اعتمادبنفس داشته باشند، بین خودسودمندی و خطرپذیری همبستگی مثبتی وجود دارد؛ یعنی هر چه خودسودمندی صخره نوردان بیشتر باشد خطرپذیری آن ها نیز بیشتر خواهد بود.
تحقیقات اسلانجر و روداستام۴ (۱۹۹۷) نشان داد که بین خودسودمندی و خطرپذیری رابطه مثبتی وجود دارد؛ یعنی هر چه خطرپذیری بیشتر باشد، خودسودمندی نیز بیشتر است و بالعکس.
فرضیه دوم: ارتباط علّی معنی داری بین میزان احساس خودسودمندی و عملکرد شناگران وجود دارد.
مبانی نظری
تئوری خودسودمندی بیان می کند وقتی مهارت های ضروری و محرک های کافی موجود باشند،خودسودمندی اجرای طبیعی را پیش بینی می کند؛ به علاوه، دریافت ادراکی از خودسودمندی نوع تمرینات، تلاش انجام شده و پشتکار، به همان خوبی الگوهای فکری و عکس العمل های احساسی، در طول طبیعی وپیش بینی مواجهات با محیط است (بندورا، ۱۹۸۶).
ساختار خودسودمندی بیشتر در ارتباط با عقیدۀ شخص از قدرت اجرای مهارت های کسب شده است تا یک سری تعداد محض مهارت هایی که فرد دارد؛ بنابر این، اعتماد به نفس عموما صفت کلی و خودسودمندی موقعیت ویژه ای از اعتماد به نفس است، در حالی که افراد عقیده دارند که آنها میتوانند هر چیزی انجام بدهند که در موقعیت ویژه لازم باشد؛ بر اساس نظریه خودسودمندی، افرادی که در جستجوی خودسودمندی بالا، هستند به دنبال مبارزه جویی، سخت کوشی و پایداری می باشند، در صورتی که افرادی که به خودسودمندی کم تمایل دارند،از چالشها اجتناب می کنند، وقتی با ناملایمات مواجهه می شوند، دلسرد، مضطرب و افسرده می‌شوند؛ نظریه خودسودمندی بیان می کند که راهبردهای متعدد مورد استفاده مربیان، آموزش دهندگان و ورزشکاران بر عملکرد موثرند؛ زیرا بر خودسودمندی اثر می گذارند ( بندورا،۱۹۸۶). انجام کارهای بزرگ از مهمترین منابع خودآگاهی مؤثر است، اگر فردی به طور مداوم به این تجارب به عنوان موفقیت ها بنگرد، گمان خودسودمندی در او افزایش خواهد یافت و اگر فردی به این تجارب به عنوان شکست بنگرد، گمان خودسودمندی در او کاهش می یابد (بندورا، ۱۹۸۲).
روانشناسی ورزش موضوعات متعددی چون خشونت، تهاجم، برانگیختگی، انگیزش، اضطراب، جهت گیری هدفی را مورد توجه قرار می دهد. آثار رقابت بر جمعیت های مختلفی چون جوانان و قهرمانان از دیگر حوزه های مطالعاتی آن است. شواهد حاکی از این است هم مهارت های ذهنی و هم مهارت های جسمی برای اجرا و عملکرد ایده ال لازمند. مربیان در تمامی سطوح، از تکنینک های روانشناسی چون کنترل هیجان، شبیه سازی، برقراری اهداف (هدف چینی) و بازداری اندیشه (زدودن افکار زاید) راه های کاهش اضطراب (آرام سازی) کمک می گیرند تا ورزشکاران را در تکامل بخشیدن مهارت های ورزشی یاری دهند.
خودسودمندی به احساسی که شخص نسبت به توانمندی های خود نسبت به انجام مهارت های ورزشی دارد تلقی می شود (بندورا[۱۲۰]، ۱۹۸۶). خودسودمندی عبارت است از داشتن قابلیت ارائه پاسخ خاص که نتیجه موفقی را باعث شود؛به عبارت دیگر به معنی قدرت اطمینان شخص به دادن پاسخی موفقیت آمیز برای گرفتن نتیجهً معین است (عبادیان، ۱۳۸۶و عبادیان، تجاری و فارسی، ۲۰۰۸).
خودسودمندی به معنی قضاوت راجع به مهارت ها نیست و بلکه بیشتر قضاوت در این است که چه کسی با آن مهارت ها قادر به انجام کاری بزرگ است (رابینسون[۱۲۱]، ۲۰۰۰). به نظر شریفی (۱۳۷۹) تئوری خودسودمندی بندورا بحث جدیدی است که کشف آن تحول عظیمی در روانشناسی بوجود آورده موضوع آن در حقیقت به قضاوت انسان ها از ظرفیت و توانشان در عمل تعبیر شده است و حاصل روند پیچیده ای از باورهای شخص می باشد که متکی به منابع مختلف اطلاعات همچون تجربیات گذشته و باورهاست.
اگر ورزشکاری درک یا باور این اشتباه را داشته باشد که وی می تواند بر روی وقایع اثر خوبی داشته باشد، بلافاصله شروع به کار می کندو این ورزشکار یک ورزشکار کاملا با انگیزه و مؤثر است، ورزشکاری که انگیزه دارد نهایت سعی وتلاش خود را می کند تا به موفقیت دست یابد زیرا او می داند که می تواند موفق گردد (عبادیان، ۱۳۸۶ و شعبانیان، ۱۳۸۴). خودسودمندی کلید موفقیت در ورزش است؛ بدون اعتماد به توانایی های درونی، یک فرد نمی تواند پتانسیل های درونی خود را به عمل درآورد، حتی ممکن است که بعضی ها با توانایی کمتر با اطمینان که به خود دارند بتوانند فراتر از آنچه هستند عمل کنند (فرانک[۱۲۲]،۲۰۰۱).
به نظر درجه خود سودمندی یک نفر به طور مستقیم یا غیر مستقیم از طریق ذهنی و احساس بر اجرا تاثیر می گذارد به طوری هر چه خودسودمندی فرد بالا رود به همان اندازه عملکرد ورزشی بهتر خواهد بود (برگ[۱۲۳]، ۱۹۹۸). خودسودمندی به عنوان قوی ترین انگیزه، پیش بینی کننده عملکرد درافراد می شود (عبادیان،۱۳۸۶؛ هسلین و کله[۱۲۴]، ۲۰۰۳).
پیشینه تحقیق
بررسی ارتباط بین انگیزش، احساس خودسودمندی و عملکرد ورزشکاران شرکت کننده در مسابقات نشان داد که عملیات اجرایی، تجربیات شخصی و باورها و شرایط درونی بر توقعات فردی از توانایی ها تأثیر گذار هستند (شریفی فر، ۱۳۷۹). از آن جایی که خودسودمندی پیش بینی کننده مناسبی برای اجرای ورزشکاران به شمار می رود (حسنین، ۱۳۸۲)، در حقیقت ورزشکارانی که به اجرای خوب بیشتر اهمیت می دهند، با خودسودمندی بیشتر و اضطراب کمتری در ورزش ظاهر می شوند و ممکن است با حداکثر قدرتشان عمل کنند (تجاری، ۱۳۹۱). افراد با خودسودمندی بالا، تعهد بیشتری نسبت به مشارکت و پایبندی در فعالیت های ورزشی دارند (اتینکسون[۱۲۵] و همکاران، ۱۳۷۷). به نظر بندورا خودسودمندی از چهار منبع اساسی اطلاعات ساخته شده است : موفقیت عملکرد، پذیرش تجربه، ترغیب کلامی ، حالت های فیزیولوژیکی (میگل، ۱۳۸۰) و خودسودمندی موجب افزایش توانمندی های مربیان و ورزشکاران می شود (عبادیان، ۱۳۸۶)، همچنین در نتایج تحقیقات دیگر آمده است که خودکارآمدی موجب افزایش انگیزه و بالا بردن تمرکز در ورزشکاران شده است (میگل، ۱۳۸۰).
ورزشکاران به اهمیت اعتمادبنفس واقفند، تعدادی از آن ها مهارت اداره این ویژگی روانی اساسی را ندارند.آن ها این را در ورزشکاران دیگر می بینند ولی در خود نمی بینند. مربیان تشخیص می دهند که ورزشکاران برای برنده شدن نیاز به اعتماد دارند، اما همچنین می دانند که آن ها نیاز دارند که ببرند و می دانند برای برنده شدن نیاز به توسعه اعتمادبنفس خود دارند. اعتمادبنفس جزء مهارت های ضروری روانی می باشد که هم ورزشکاران و هم مربیان به آن نیاز دارند و این ویژگی روانی را می بایستی در خودشان توسعه دهند (هاردی لو، ۱۳۸۴). اعتمادبنفس تجلی خود- ارزشی است و اعتمادبنفس مطلوب اعتمادی است که شخص با آن بتواند لیاقت و شایستگی را بدست آورد (سندرا، ۲۰۰۴). اعتمادبنفس، جمع شدن تجارب منحصربه فرد ورزشکاران برای رسیدن به چیزهای مختلف است که در نتیجه آن، انتظارات ویژه ای برای کسب موفقیت در فعالیت های آینده احساس می شود. این احساس قسمت حیاتی شخصیت ورزشکار را تشکیل می دهد و چیزی است که دیگران درباره شخص او خیلی زود تشخیص می دهند (شریفی فر، ۱۳۷۹). اعتمادبنفس امید به انجام کار نیست بلکه انتظار واقع گرایانه انجام آن عمل است و آن چیزی نیست که ورزشکاران همیشه به دیگران می گویند که انجام خواهند داد، بلکه افکار درونی آن هاست در باره اینکه توانایی انجام دادن آن کار را دارند، این حالت غرور پس از انجام کار نیست بلکه قضاوتی است از آنچه که قادرند انجام بدهند (سوزان مور[۱۲۶]، ۲۰۰۳).
در اجرای از اطمینان در لحظه ای خاص درباره توانایی خود در موفق شدن در موقعیت های ورزشی است یا به عبارت دیگر به عنوان اعتمادی است که فرد با آن به طور موفقیت آمیزی قادر به ارائه رفتار دلخواه خود باشد (محمودی، ۱۳۸۹). اعتمادبنفس به صورت یک صفت کلی مشاهده می شود در حالیکه خودسودمندی یک موقعیت ویژه از اعتمادبنفس می باشد و در این صورت افراد عقیده دارند که هر چیزی را که در یک موقعیت ویژه لازم باشد انجام بدهند (شریفی فر، ۱۳۷۹).
باید به این موضوع توجه داشت که عملکرد فرد در رقابت ها نمی تواند به طور حدسی و اتفاقی باشد بلکه یک رابطه مستقیم بین عملکردی با میزان خودسودمندی او وجود دارد که اندازه گیری آن در سنجش عمل وی بسیار مؤثر است حتی بدینوسیله می توان چگونگی عملکرد وی را قبل از رقابت پیشگویی کرد. انتظارات ما از خودسودمندی نبایستی با توقعات ما برای پیروزی و بدست آوردن نتیجه اشتباه شود، توقع نتیجه بعنوان گمانی است که از سوی فرد مطمئنی که برای بدست آوردن نتیجه تلاش کرده است حاصل می شود، ولی گمان خودسودمندی زمانی در فرد ایجاد می شود که احساس کند قادر به انجام عملی است. در واقع انتظارات افراد برای کسب نتیجه به عنوان باورهای وی در رابطه با شرایط محیط در نظر گرفته می شود (دیوید[۱۲۷]، ۲۰۰۸).
تئوری خودسودمندی بندورا در غالب تئوری همبستگی اجتماعی گسترده شد. اگرچه این تئوری در اصل برای محاسبه نتایج متفاوت به دست آمده با روش های گوناگون که در روانشناسی بالینی برای درمان استرس و اضطراب های روانی و هدفمند شده بود، ولی از همان زمان در شاخه های دیگر کاربرد روانشناسی از جمله بهداشت، رفتار درمانی و ورزش و غیره نیز گسترده شده است، احساس خودسودمندی که می توان آن را در مرکز تئوری شناختی جای داد، در تمامی حوزه های فیزیولوژی، پزشکی، پرستاری، آموزشی و مدیریت مشاغل نقش دارد که برای اولین بار توسط بندورا در مقاله ای تحت عنوان احساس خودسودمندی : تئوری همسان سازی پاداش در تغییر رفتار منتشر نمود (یوسفی، ۱۳۷۹).
آلبرت بندورا نشان داد که احساس خودسودمندی یک حالت خاص از اعتمادبنفس است که مفهوم قدرت باور فردی افراد در این که می توانند وظیفه ای را که به آن ها داده شده است به طور موفقیت آمیزی انجام دهند، می باشند. اغلب مفهوم احساس خودسودمندی و اعتمادبنفس به جای یکدیگر استفاده می شود که در واقع پروسه ای از ارزیابی شخصی می باشد، اگرچه احساس خودسودمندی به طور دقیق تر به عنوان یک پیش زمینه برای اعتمادبنفس توصیف می شود و با ویژگی های فردی در تعامل می باشد.
احساس خودسودمندی به اعتقادشخص درباره خود و عملکرد موفقیت آمیزش در باره وظایفی که به او محول شده و رفتارش تعریف شده است. این احساس به تشخیص و انتخاب درست وظایف در ورزشکاران کمک می کند. رابینسون[۱۲۸] (۲۰۰۰)، احساس خودسودمندی را این طور تعریف می کند: خودسودمندی واژه ای است که برای توصیف تصویری از توانایی های ما معمولاً در یک وظیفه یا موقعیت خاص برای موفق شدن به کار می رود، احساس خودسودمندی بسیار شبیه اعتمادبنفس است اما احساس خودسودمندی نسبت به اعتمادبنفس خیلی بیشتر با توانایی های شخصی فرد مرتبط است به طوری که اعتمادبه نفس نسبت به توانایی می تواند بر پایه چیزهای دیگری هم باشد. کمبود یا فقدان اعتمادبنفس احتمال دارد که یک فرد را از هر تلاشی برای رسیدن به هدف منع کند و تفاوتی نمی کند که چه مقدار از آن هدف ممکن است مورد علاقه باشد (سندرا، ۲۰۰۴).
خودسودمندی به معنی قضاوت راجع به مهارت ها نیست و بلکه بیشتر قضاوت در این است که چه کسی با آن مهارت ها قادر به انجام کاری بزرگ است. به زبان دیگر قضاوت های خودسودمندی، به معنی این است که فرد تصور کند، می تواند چنین کاری را انجام دهد نه اینکه کاری را انجام داده است. این قضاوت ها در واقع محصول مجموعه ای از ارزیابی شخصی است که بر منابع گوناگون آگاهی های شخصی تکیه دارد. طبقه بندی این منابع شامل انجام کارهای بزرگ در گذشته، تجارب مشابه، بیان عقاید به صورت شفاهی و وضعیت های روانشناسی می باشد. انجام کارهای بزرگ از مهمترین منابع خودآگاهی مؤثر است، به این دلیل که بر پایه تجارب مهارتی شخص، استوار است. اگر فردی به طور مداوم به این تجارب به عنوان موفقیت ها بنگرد، گمان خود سودمندی افزایش خواهد یافت و اگر فردی به این تجارب به عنوان شکست بنگرد، گمان خودسودمندی در او کاهش می یابد (یوسفی، ۱۳۷۹).
بندورا (۱۹۹۷) خودسودمندی را به صورت نوعی ایمان و باور در یک توانایی و یا سازماندهی و انجام دوره های عملی که به ارائه برنامه نیازمند است، تعریف می کند، خودسودمندی شکلی از اعتمادبنفس با شرایط ویژه است. خودسودمندی نوعی شاخص ویژه است که بندورا با توجه به تئوری شناخت اجتماعی آن را تعریف کرده است. سایر اجزاء مهم تئوری شناخت اجتماعی، ضرورت و کنترل فردی می باشد، برای اینکه خودسودمندی رشد کند تک تک افراد باید باور کنند که تحت کنترل هستند و قدرتی دارند که می توانند نتایجی را ایجاد کنند، آن ها انگیزه خواهند داشت تا این اتفاقات و وقایع را ایجاد کنند (یوسفی، ۱۳۷۹).
اگر ورزشکاری درک یا باور این اشتباه را داشته باشد که وی می تواند بر روی وقایع اثر خوبی داشته باشد، بلافاصله شروع به کار می کند و این ورزشکار یک ورزشکار کاملاً با انگیزه و مؤثر است، ورزشکاری که انگیزه دارد نهایت سعی و تلاش خود را می کند تا به موفقیت دست یابد زیرا او می داند که می تواند موفق گردد (پاچاراس[۱۲۹]، ۱۹۹۶).
تئوری خودسودمندی بیان می کند که وقتی مهارت های ضروری و محرک های کافی موجود باشند، خودسودمندی اجرای طبیعی را پیش بینی می کند. این تئوری که در حقیقت به قضاوت انسان ها از ظرفیت ها و توانشان در عمل تعبیر شده است، حاصل روند پیچیده ای از باورهای شخصی می باشد که بر فرایند آگاهانه منابع مختلف اطلاعات متکی می باشد، این منابع شامل : عملیات اجرایی، تجربیات و آزمایشات مکرر جانشینی، باورها و ترغیب کلامی و در نهایت شرایط روانی و برانگیختگی می باشد (محمودی، ۱۳۷۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:43:00 ب.ظ ]




خود را محاسبه نماید.
حضرت علی(ع) در حکمت ۷۳ نهج‌البلاغه می‌فرمایند: کسی که خود را رهبر مردم قرار داد، باید پیش از آن که به تعلیم دیگران بپردازد خود را بسازد و پیش از آن که به گفتار تربیت کند با کردار تعلیم دهد؛ زیرا آن کس که خود را تعلیم دهد و ادب کند، سزاوار‌تر به تعظیم است از آن که دیگری را تعلیم دهد و ادب بیاموزد.
به گفته‌ی عطایی اصفهانی( ۱۷۷:۱۳۸۶) علم بدون تزکیه اسلحه‌ای است به دست دشمن، چراغیست دست دزد و شاخی است برای حیوان. مسلماً تنها کسی می‌تواند مربی آموزش ارزش ها باشد که خود، انسانی کامل و مبرا از رذایل اخلاقی باشد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

لازم به ذکر است که هرگز انتظار نمی‌رود که مربی شخص معصوم و عاری از گناه باشد؛ اما حداقل این انتظار می‌رود که به مراتب بالایی از معنویت دست یافته باشد و همواره در تلاش جهت اصلاح خویش باشد. شاید بتوان گفت که این اصل اولین و مهمترین ویژگی است که یک مربی آموزش ارزش ها بایستی دارا باشد تا بتواند واصل به مدارج عالی انسانیت گردد.
۳-۲-۲٫ توانایی ایجاد انگیزه:
مربـی بایـد بکوشد تا در متربیـان ایجاد رغبت و انگیـزه نـماید و در دل آنـان تمایل به فراگیـری را
برانگیزد، زمانی که این تمایل و رغبت در او ایجاد شود، قطعاً به تعلیم روی آورده و با شوق و لذت در پی آموختن گام برمی‌دارد.
داوودی (۱۳۸۵) معتقد است برای ایجاد نگرش نسبت به امری تنها ایجاد شناخت و معرفت نسبت به آن امر کافی نیست بلکه باید احساس عاطفی مثبتی را نسبت به آن نگرش ایجاد شده، در خود احساس نماید تا این احساس عاطفی مثبت منجر به صدور اعمال و رفتار مناسب با آن نگرش گردد.
علوی( ۱۰۵:۱۳۸۸) به نقل از روسو بیان می‌دارد که باید ذوق دانش را در فرد تولید کنیم و کاری کنیم که فرد «بخواهد» که یاد گیرد. روسو به مسأله «محرک و انگیزه» و «رغبت و علاقه» فراگیر کاملاً توجه نموده است توجه به این دو امر خطیر در تربیت اسلامی نیز لحاظ شده است؛ به طوری که در نهج‌البلاغه در کلمات قصار «حکمت ۱۹۳» ذکر شده است که : دل‌ها میـلی دارند و اقبالی و ادباری کوشش کنیـد دل‌ها را از ناحیه مـیل آن‌ ها پرورش دهید. به زور وادارشان نکنید زیرا که قلب اگر مورد اکـراه و اجبـار قرارگیرد کور می‌شود، یعنی خودش واپس می‌زند.
بر مربی لازم است تا با تشویق متربی «ایجاد انگیزه‌های بیرونی»، در او نگرشی مثبت و تمایل شدید «انگیزه درونی» نسبت به وصول هدف ایجاد کند و در نتیجه سیر حرکتی او را تسهیل ببخشد.
۳-۲-۳٫توجه به ظرفیت‌ها و استعدادها :
حیدری تفرشی(۴۹:۱۳۸۷ ) معتقد است که اختلاف استعدادها، ظرفیت‌ها، روحیه‌ها،خواست هاو
سلیقه‌ها، معلول اختلاف طبایع و تأثیرات گوناگون محیطی، جغرافیایی، فرهنگی، اعتقادی، اقتصادی و اجتماعی است. بنابراین هر حرکت تربیتی باید با توجه به این اختلاف استعدادها و نیازها به صورت تدریجی و مرحله به مرحله براساس توانایی‌ها صورت گیرد.
خداوند در سوره مبارکه انعام آیه ۱۵۲ می‌فرمایند «لا نکلّف نفساً اِلاّ وسعها» یعنی اینکه هیچ کس را به قدر قدرت و توانایی او تکلیف نکرده‌ایم.»
دادن تکالیفی خارج از وسع، توان و استعداد متربی موجب ناکامی و سرخوردگی شدید او گشته و در نتیجه این ناکامی، چون مانعی بزرگ سد راه وی شده و انگیزه‌ی خود را از دست داده و برنامه‌های تربیتی، حاصلی جز تباهی در پی نخواهد داشت.
بنابراین یک مربی کار آزموده در صورتی در عمل خود موفق می‌شود که قبلاً فرد مـورد تربیت رابه خوبی بشناسد و از استعدادهای جسمانی، غرایز، خواسته‌ها و تمایلات نفسانی او کاملاً آگاه باشد تا بتواند شرایط مناسب را برای پرورش و شکوفایی استعداد ذاتی او فراهم ساخته و در رفع کمبودها و تأمین نیازهای او کوشش کند.
۳-۲-۴٫ایجاد تسهیل در آموزش:
سخت‌گیری و شدت عمل زیاد چه از سوی والدین و چه از سوی مربی باعث ایجاد آثار منفی و روانی در متربی خواهد شد.
بهشتی، فقیهی و ابوجعفری( ۱۲۵:۱۳۸۷) به نقل از ابن خلدون آثار سوء سخت‌گیری مربی بر متربی بویژه کودکان را به شرح زیر برشمرده‌اند:
۱-نشاط روانی متعلم از بین می‌رود و روح او را کسل می‌سازد.
۲-وی را به دروغگویی و تظـاهر بر خـلاف واقع وادار می کند تا از تهدید و تنبیـه معلم در امـان
باشد.
۳-فریب و نفاق را به متعلم یاد می‌دهد و او را به این صفات و افعال معتاد می‌سازد.
۴-عزت نفس، حمیت و روحیه دفاع را از متعلم می‌گیرد و او را از احساس شخصیت تهی می‌کند.
۵-باعث می‌شود اعتماد به نفس خویش را از دست بدهد و برای دفاع و ایجاد روابط اجتماعی به دیگران متکی شود.
۶-سبب می‌شود روح و روان او از اکتساب فضایل و اخلاق نیکو باز ماند و بدین وسیله به اهداف
عالیه تعلیم و تربیت نرسد و بلکه در رذایل و انحرافات سقوط نماید.
از نظر ابن خلدون، نتایج تربیتی سخت‌گیری به متعلم اختصاص ندارد و در مورد کارمند و کارگر و هر کس دیگر که به نحوی تحت تعلیم و تربیت یا تدبیرِ دیگری، واقع می‌شود نیز چنین است.
اگر اقدامات تربیتی، اموری آسان و میسر باشند موجب ایجاد عزت نفس در متربی می‌گردد و امر یادگیری را سهل‌الوصول‌تر می کند.
اکبری( ۱۳۸۸: ۹۸ و ۹۷) معتقد است که یکی از راه‌های جذب جوانان به دین آسان گرفتن آن است. خداوند متعال اساس تکلیف را براساس سهولت و قابلیت نهاده است.
چنانکه در سوره مبارکه بقره آیه ۱۸۵ می‌خوانیم: خداوند آسانی را برای شما می‌خواهد و سختی را برایتان نمی‌خواهد.
از این‌رو آیین پیامبر(ص) آیین «سهله‌ی سمحه» اطلاق شده است و در تکالیف دشوار نیز بنابر سهولت گذاشته می‌شود.
۳-۲-۵٫ عدالت:
معلم نباید در برخورد با شاگردان عدالت را فراموش کند. او نباید بین شاگردان تفاوت و تمایز قائل شود. اگر شاگردان احساس کنند که معلم بین آن‌ ها تبعیض قائل است به او توجه و اعتماد نخواهند کرد. نگاه محبت‌آمیز معلم، همانند صدایش باید به طور یکسان شامل حال همه‌ی شاگردان شود، زیرا تمام رفتار معلم برای شاگردان قابل تعبیر و تفسیر است(شعبانی، ۱۳۸۴: ۱۲۲و۱۲۱) .
خداوند در سوره مبارکه نحل آیه ۹۰ و سوره نساء آیه ۵۷ همگان به عدالت و نیکویی با یکدیـگر امر می‌فرمایند. اِن الله یامر بالعدل و الاحسان. از حضرت فخر کاینات روایتی است که می‌فرمایند: «عدالت کردن در یک ساعت بهتر از عبادت هفتاد سال است که، جمیع روزهای آن را روزه بدارد و همه شب‌های آن را به عبادت و طاعت احیا نماید.» و نیز آن حضرت فرموده که «هر صاحب تسلطی داخل صبح شود و قصد ظلم با احدی نداشته باشد حق تعالی جمیع گناهان او را می‌آمرزد» (نراقی، ۱۳۸۹ :۳۸۸).
برقراری شیوه‌ی عدالت در محیط آموزش باعث دوام امر آموزش و جلب اعتماد متربی و از همه مهم‌تر رضای محبوب می‌گردد. مولای متقیان حضرت علی(ع) در نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «در تربیتِ خویش تو را بس که از آنچه بر دیگران نمی‌پسندی دوری کنی». لذا بر طبق فرمایش حضرت علی(ع) یک مربی شایسته همچنان که تمایل ندارد نسبت به وی بی‌عدالتی روا شود بایستی میان متربیان خویش به عدالت رفتار نماید.
۳-۲-۶٫ اعتدال:
حیدری تفرش(۱۳۸۷ :۴۸ ) می‌گوید: رفتارها و عملکردهای تربیتی در صورتی به ما کمک می‌رساند که تابع اعتدال باشد. تربیت خردمندانه، تربیتی است که مبتنی بر حفظ اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط در همه امور باشد چنانکه حضرت علی(ع) می‌فرمایند: نادان را نبینی، جز اینکه کاری را از اندازه فراتر کشاند و یا بدان جا که باید نرساند.
البته اندازه شناختن، در تربیت امری دشوار است و جز با خردورزی در تربیت نمی‌توان اندازه‌ها را دریافت. بهترین نظام تربیتی نظامی است معتدل، که در آن نه امید بیش از اندازه و نه بیم بیش از اندازه حاکم باشد. حضرت علی(ع) می‌فرمایند: طریقنا القصد یعنی راه و روش ما میانه‌روی است.
از دیدگاه علوی( ۲۰۹:۱۳۸۸) لزوم اعتدال و اجتناب از افراط و تفریط یکی از نکاتی است که مربی باید به آن توجه داشته باشد زیرا افراط و تفریط و عدم اعتدال در پرورش استعدادها، به نحوی سبب ضایع و تباه شدن استعدادها و قوای متربی خواهد ساخت. اعتدال تا بدان‌ اندازه حائز اهمیت است که حتی در عبادات نیز توصیه شده است .به طوری که رسول اکرم(ص) می‌فرمایند: چه نیکست اعتدال هنگام بی‌نیازی و چه نیکست اعتدال هنگام نداری و چه نیکست اعتدال در عبادت. حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) فرد جاهل و نادان را اهل افراط و تفریط معرفی می‌نمایند: «لاتری الجاهل الاّ مفرّطاً امر مفرّطاً».
کاظم‌زاده( ۲۴۵:۱۳۳۱) معتقد است که در تربیت جدید در هر یک از رشته‌های تربیت بدنی، حسی، عقلی، دینی و اخلاقی رعایت اعتدال واجب است. عقل سلیم و قلب پاک، در یک جا خط
حرکت و طرز اجرای اعتدال و حدود آن را به ما نشان می‌دهد.
۳-۲-۷٫ تدریج و پرهیز از شتاب‌زدگی:
رحمانی یزدی( ۱۳۸۱: ۱۴۷ و ۱۴۶) معتقد است که هدف آموزش و پرورش صرفاً انتقال میراث فرهنگی و مفاهیم علمی و اخلاقی نیست؛ بلکه منظور اصلی ،درونی شدن آموخته‌های فکری، اخلاقی و عاطفی است. هدف این است که مفاهیم آموزشی در جغرافیای رفتاری کودکان و نوجوانان آشکار گردد و به صورت فرهنگ رفتاری خودنمایی کند. در غیر اینصورت دیری نمی‌پاید که از میان می‌رود و زمینه‌ساز رشد فکری و اخلاقی نمی‌گردد. شتاب در تربیت ،فرصت درونی‌سازی و نهادینه شدن را از کودک و نوجوان می‌گیرد و او را فردی فریب‌کار و فرصت‌طلب تربیت می‌کند و این خود زمینه‌ساز نابودی شخصیت آنان می‌گردد از اینرو خداوند در سوره مبارکه اسراء آیه ۱۱ بندگان خود را از عجله بر حذر داشته است.
مولوی جلال‌الدین می‌گوید: پیام‌های تربیتی اگر با تأمل القاء گردد جذب روح دانش‌آموز خواهد شد؛ زیرا شاگرد چون آرد است پیش خمیر و کلام چون آب در آرد، آنقدر باید آب بریزد که صلاح آن باشد. عدم باروری علم ،عوامل مختلفی دارد که شتاب در تربیت یکی از آن‌هاست چون شتابزدگی، فرصت فکر کردن و جذب کردن داده‌های آموزشی را از وی می‌گیرد.
رفیعی(۱۳۸۸) بیان می‌دارد که تدریج، سنت و قانون الهی است. تکوین هستی، آفرینش انسان، تشریع شرایع، همگی براساس اصل تدریج بوده است . ارسال رسولان و ابلاغ آنان نیز با رشد تدریجی فکر جمعی بشر صورت گرفته است. چنانکه قرآن نیز در طی بیست و سه سال نازل و به تدریج بر مردم ابلاغ شد؛ لذا تحقق امر تربیت با اصل تدریج عجین است و در ماهیت و طبیعت آن نهفته می‌باشد.
بهشتی، فقیهی، ابوجعفری(۱۳۸۷ :۵۳) معتقدند که شخصیت و شاکله‌ی آدمی به تدریج ساخته می‌شود و گفتار و رفتار رفته رفته در او تأثیر می‌گذارد و به تدریج در عمق جان او نفوذ می‌کند و سرسخت می‌شود و شاکله‌ی او را پدید می‌آورد، از این‌رو توجه به اصل تدریج و تداوم ضروری است. سعدی بر این باور است که تدریج و تداوم از اصول مسلّم تربیت نفس است و پیوسته باید از آینه‌ی نفس گردافشانی و غبارزدایی شود در غیر اینصورت توقع صفای نفس بیهوده است.
۳-۲-۸٫انعطاف‌پذیری و نرمش:
گاهی با توجه به موقعیتی که پیش می‌آید لازم است انعطاف‌پذیر باشیم در غیر اینصورت قدرت دافعه ما از قدرت جاذبه بیشتر خواهد شد. از طریق انعطاف‌پذیری و نرمش است که فرصت می‌یابیم نظرات و عقاید خود را مرتباً اصلاح کنیم در هنگام طوفان درختان سبز می‌شکنند؛ اما شاخه‌های نرم خم می‌شوند و سالم می‌مانند (قطب، ۹۴:۱۳۸۹) .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:43:00 ب.ظ ]