کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to armenia


آخرین مطالب


جستجو

 



احتمال دارد که روند نوترکیبی جوانه انتهایی ساقه باعث ایجاد گیاهان تراریخت شیمری گردد (اثنیعشری و خسروشاهی، ۱۳۸۸)
۱-۴-۲-۲- تغییرات اپیژنتیکی(وراثت ناپذیر)
تغییرات اپیژنتیکی آنهایی هستند که ظاهراً کم و بیش ثابت بوده و با تداوم ازدیاد رویشی باقی میمانند، اما دخالتی در تغییرات دائم ژنوتیپ ندارند.
تغییرات اپیژنتیکی که باعث ایجاد تنوع سوماکلونال میشوند، اغلب موقتی و غیر قابل انتقال به نسلهای بعدی بوده و طی زمان برگشتپذیر هستند، گرچه گاهی نیز در طی زندگی گیاه باززا شده، پایدار باقی میمانند. تغییرات اپیژنتیکی به هنگام تشکیل یک جنین انتقال داده نمیشوند، در حالی که صفات ژنتیکی منتقل میگردند.
یکی از متداولترین تغییرات فنوتیپی که در طی مراحل کشت بافت در گیاه مشاهده میشود، بازجوانی (بازگشت به دوره نونهالی) است.
بازجوانی سبب ایجاد تغییراتی در ظاهر گیاه، همچون جلو افتادن زمان گلدهی و افزایش ریشهزایی نابجا میشود. مشخص شده است که تغییرات مرحله نونهالی به بلوغ در گیاهان به صورت اپیژنتیکی کنترل میشود.
ریزنمونههایی که از قسمتها و اندامهای مختلف یک گیاه گرفته میشوند، ممکن است حالات اپیژنتیکی مختلفی از خود نشان دهند. به عنوان مثال، نشان داده شده است که کشتهای کالوسی که از مراحل بلوغ ونونهالی گیاه عشقه گرفته شدهاند، دارای ویژگیهای رشدی متفاوتی بوده اند که حتی طی چند واکشت نیز باقی مانده است.
با تداوم واکشتهای بافت کالوس، ممکن است سلولهای آن توانایی اندامزایی یا جنینزایی خود را از دست بدهند. در موارد دیگر، نحوه تغییرات برعکس شده است که این امر حاکی از بروز تغییر اپیژنتیکی میباشد. در برخی از موارد، بافتهای کشت شده نیازهای خود را برای تنظیم کنندههایی مثل اکسین و یا سایتوکینین از دست میدهند. این پدیده که خوگیری نامیده میشود، نمونهای از تغییرات اپیژنتیکی است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۱-۴-۳- کنترل تنوع سوماکلونال
کنترل تنوع سوماکلونی به معنی توانایی در جلوگیری از وقوع یا افزایش تنوع برحسب اهداف کشت بافت است که این موضوع در کشت بافت و کاربرد آن بسیار حائز اهمیت است. عوامل گوناگونی شناسایی شدهاند که درجه تنوع سوماکلونی را در ریزنمونههای اولیه و در سطح اندامزایی کشتهای بافت تعیین میکنند. وقوع تنوع سوماکلونی با انتخاب ریز نمونه از گونه های غیر پلیسومیک، انتخاب ریزنمونه از بخشهای مریستمی، استفاده از بافتهای جوانتر و بنا به ضرورت ساختارهای تمایز نیافتهای چون برگها به حداقل میرسد.
در این روش تنوع سوماکلونی ناشی از بافتهای والدینی درحد امکان پایین نگه داشته میشود. در کشتهای بافت مختلف مشخص شده است که هر چه بافت مورد استفاده سازمان یافتهتر باشد، تنوع سوماکلونی در آن کمتر است، از این رو، بیشترین تنوع در پرتووپلاستهای گیاهی و کمترین آن در کشت مریستم یا جوانه انتهایی دیده می شود.
کاهش زمان کشت بافت، درصد سلولهای از بین رفتنی و غیرطبیعی را کم میکند. به نظر میرسد که در آغاز کشت بافت، چرخه سلولی دچار اختلال شده و به همین دلیل سلولها خیلی سریع تقسیم میشوند که این موضوع به قطعه قطعه شدن یا شکستگی در کروموزوم میانجامد، بنابراین کاهش سرعت تقسیم از راه کاهش درجه حرارت یا تغییر سطح تنظیم کنندههای رشد در محیط کشت موجبات کاهش سطح تغییرات احتمالی در بافتها را فراهم میکند.
از طرف دیگر به منظور افزایش سوماکلونها میتوان این محدودیتها را برطرف کرد(سیدطباطبایی و امیدی، ۱۳۸۸).
روش های متعددی برای کاهش و اجتناب از تنوع سوماکلونال وجود دارد. به خوبی مشخص شده است که افزایش تعداد دفعات واکشت احتمال تنوع سوماکلونال را افزایش میدهد، بنابراین، لازم است که در برنامههای ریزازدیادی تعداد واکشتها تا حد امکان کاهش یابد.
استفاده از ریزنمونههای جدید در هر کشت و آغازش و ایجاد کلونی از آنها میتواند تغییرات سوماکلونال را کاهش دهد.
روش دیگر برای کاهش تنوع سوماکلونال اجتناب از به کار بردن ۲,۴-D در محیط کشت است، چرا که نشان داده شده است که این هورمون سبب ایجاد تنوع سوماکلونال میشود(اثنیعشری و خسروشاهی، ۱۳۸۸).
۱-۴-۴- کاربرد تنوع سوماکلونال در اصلاح نباتات
مهمترین فایده و کاربرد تنوع سوماکلونال در اصلاح نباتات میباشد. تنوع سوماکلونال منجر به افزایش تنوع ژنتیکی گیاهان میشود. از جمله صفات مطلوبی که ممکن است طی کشت درون شیشهای در تغییر یافته های سوماکلونال القاء یا تقویت گردد، عبارتند از مقاومت به ترکیبات سمی ناشی از عوامل بیماریزا، تنشهای محیطی و شیمیایی و افزایش تولید متابولیتهای ثانویه(اثنیعشری و خسروشاهی، ۱۳۸۸).
نتایج باززایی شده همیشه از نظر مورفولوژیکی تنوع زیادی نشان میدهند، ولی بیشتر آنها در اولین نتایج بذری از دست میروند. تنوع سوماکلونال در همه صفات گیاهی ممکن است ظاهر شود، ولی همه آنها از نظر زراعی مفید نیستند، بنابراین با بهره گرفتن از انتخاب میتوان فقط لاینهای مفید را از منبع تنوع جدا و تکثیر کرد.
با بهره گرفتن از روش تنوع سوماکلونال و انتخاب لاینهای مطلوب، گوجه فرنگیهایی با ماده خشک زیاد، ذرت مقاوم به علف‌کش کلروسولفوران، افزایش تحمل به علف‌کش در ذرت، تحمل به قارچ هلمینتوسپوریوم در گندم و جو، ومقاومت به شوری در کتان اصلاح شدهاند. همچنین تحمل به سرما و یخبندان، کیفیت دانه و ترکیبات پروتئینی در گندم و بذرهای سنگین‌تر با درصد پروتئین بیشتر در برنج اصلاح شده است(سیدطباطبایی و امیدی، ۱۳۸۸)
با وجود نقش مثبت انواع تنوع سوماکلونال در اصلاح نباتات، باید به خاطر داشت که پیشرفتهای اصلی و با ارزش در نباتات زراعی از راه روش های کلاسیک اصلاحی حاصل شده است.
بنابراین روشهایی همچون تنوع سوماکلونال باید همراه با روش های کلاسیک اصلاحی به کار گرفته شود(طباطبایی و امیدی، ۱۳۸۸).
۱-۵- نشانگر (مارکر)
بطور کلی هر صفت یا خصوصیتی که بتواند بعنوان علامت شناسائی فرد دارند آن صفت یا خصوصیت بکار رود یک مارکر است. برای آنکه بتوان از صفتی بعنوان یک مارکر ژنتیکی استفاده نمود آن صفت باید حداقل دارای دو ویژگی باشد که این دو ویژگی عبارتند از :
چند شکلی (پلی مورفیسم) داشته باشد. یعنی بین دو فرد مختلف، متفاوت باشد.
از نسلی به نسل دیگر به ارث برسد.
۱-۵-۱- انواع نشانگرهای ژنتیکی
بطور کلی نشانگرهای ژنتیکی را میتوان به دو دسته کلی نشانگرهای مورفولوژیک و نشانگرهای مولکولی تقسیم بندی نمود.
۱-۵-۱-۱- نشانگرهای مورفولوژیک
به یک صفت مورفولوژیک که عمدتاً توسط یک یا چند ژن کنترل میشود و در یک جمعیت، میتوان افراد مختلفی را پیدا کرد که از نظر آن صفت با هم اختلاف داشته باشند یک مارکر مورفولوژیک گفته می‌شود.
در حقیقت نشانگرهای مورفولوژیک را میتوان نتیجه جهشهای ژنی قابل مشاهده در شکل ظاهری یک موجود تلقی نمود.
اینگونه مارکرها دارای معایب فراوانی هستند که چند نمونه از این معایب عبارتند از:
تحت تاثیر شرایط محیطی قرار میگیرند.
تنوع و فراوانی کمی دارند.
برای مشاهده آنها گاهی اوقات باید مدت زیادی صبر کرد.
۱-۵-۱-۲- نشانگرهای مولکولی
نشانگرهای مولکولی خود به دو گروه بزرگ نشانگرهای پروتئینی و نشانگرهای DNA طبقهبندی می‌شوند. اساس کار نشانگرهای مولکولی بر پایه الکتروفورز استوار است.
۱-۵-۱-۲-۱- نشانگرهای پروتئینی
از حدود ۴۰ سال قبل محققین دریافتند که استفاده از پلیمورفیسم پروتئینی میتواند در مطالعاتی مولکولی در زمینه اصلاح نباتات مفید باشد آیزوزایمها گروهی از مارکرهای پروتئینی هستند.
طبق تعریف آیزوزایمها عبارتند از فرمهای مولکولی مختلف یک آنزیم که فعالیت یکسانی را کنترل مینمایند. بعبارت دیگر، آیزوزایمها اشکال مختلف الکتروفورزی یک آنزیم میباشند.
آیزوزایمها در مقایسه با مارکرهای مولکولی دیگر دارای معایبی هستند که کاربرد آنها را در مطالعاتی مولکولی محدود ساخته است.
یکی از بزرگترین معایب این گروه از مارکرهای مولکولی فراوانی کم آنهاست به گونهای که تعداد آیزوزایم‌های قابل استفاده به عنوان نشانگر به زحمت به صد عدد میرسد. علاوه بر این، تنوع و پلیمورفیسم قابل ثبت و استفاده در آیزوزایم‌ها نیز به اندازهای نیست که قابل مقایسه با دیگر مارکرهای مولکولی باشد.
بنابراین این گروه از مارکرهای مولکولی به نوعی دارای یکی از معایب مارکرهای مورفولوژیک یعنی تنوع و فراوانی پائین می‌باشند. یکی دیگر از معایب این گروه از مارکرهای مولکولی آنست که بعلت پیچیده بودن الگوهای الکتروفورزی آیزوزایمها تجزیه و تحلیل نتایج بدست آمده از آنها بسیار مشکل می‌باشد، لازم به ذکر است که نحوه توارث این مارکرها بصورت همبارز می‌باشد.
۱-۵-۱-۲-۲- مارکرهای DNA
مارکرهای DNA گروه بزرگ دیگری از مارکرهای مولکولی هستند که به دلیل دارا بودن کاربردهای فراوان در انواع مطالعات مولکولی، امروزه در سطح گسترده‌ای مورد استفاده پژوهشگران شاخه های مختلف علوم زیستی قرار می‌گیرند.
اگر چه این گروه از مارکرها از حدود ۳۰ سال گذشته بصورت عملی وارد عرصه تحقیقات مولکولی شدهاند اما در همین مدت کوتاه تاثیر شگرفی بر پیشرفت مطالعات مولکولیداشتهاند.
با بهره گرفتن از مارکرهای DNA امکان بررسی تنوع ژنتیکی در بین افراد جوامع مختلف گیاهی با سرعت و دقت بیشتری فراهم می‌گردد.
همچنین با کمک این مارکرها میتوان با کاوش در ژنوم یک گونه یا نژاد خاص، از وجود یا عدم وجود ژنهای مورد نظر در آن آگاه شد در واقع مارکرهای DNA تفاوتهای افراد مختلف یک جمعیت را در سطح ژنوم آشکار میسازند و به همین دلیل دارای فراوانی و پلیمورفیسم بسیار زیادی هستند.
تا به امروز انواع مختلفی از مارکرهای DNA ابداع و معرفی گردیده است اما امکان بوجود آمدن انواع جدیدتری از آنها با قابلیت‌های بیشتر در آینده بسیار محتمل می‌باشد. از جمله انواع مارکرهای DNA که بیشترین استفاده را در مطالعات مولکولی دارا می‌باشند. میتوان به RFLP، RAPD،AFLP ،DAF ، SSR،SNP و… اشاره نمود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

[چهارشنبه 1400-09-24] [ 11:00:00 ب.ظ ]




۲-۱۳-۴. داشبوردهای مربوط به شاخص های مالی
به کارگیری راه حل داشبورد مالی در سازمان، یک راه حل ساده و قدرتمند برای تجزیه و تحلیل صورت حساب ها می باشد. این راه حل امکان تجزیه و تحلیل ارزیابی عملکرد مالی در خصوص اساتید به ما نشان میدهد.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

الف
ب
ج
شکل ۳-۴ (الف، ب، ج) شاخص های مالی
۳-۱۳-۴. داشبوردهای مربوط به شاخص های آموزشی
راه حل داشبورد مشتری برای تجزیه و تحلیل شناسایی مشتریان در گروه های آموزشی مختلف و میزان توسعه رشته ها که در واقع بیانگر میزان بهبود کیفیت آموزشی و حفظ فراگیران می باشد که جهت تصمیم گیری در جهت ارتقاء جایگاه آموزشی و رضایت فراگیران مفید می باشد.
الف
ب
ج
چ
شکل ۴-۴ (الف، ب، ج، چ) شاخص های حوزه آموزشی
۴-۱۳- ۴. داشبوردهای مربوط به شاخص های حوزه پژوهشی
این داشبوردها جهت پیاده سازی شاخص های حوزه پژوهش اعضای هیات علمی دانشگاه قم می باشد، که بحث اصلی ما در این پایان نامه نیز این گونه است.کلیه فعالیت های پژوهشی اعم از ثبت مقالات به تفکیک نوع مقاله چه داخلی و خارجی ISI , ISC و … – تالیف کتاب، ترجمه و… – شرکت در همایش ها و … مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
الف
ب
ج
چ
شکل ۵-۴ (الف، ب، ج، چ) شاخص های حوزه آموزشی
۱۴-۴. داشبوردهای مربوط به BSC سازمان
ارزیابی فعالیت‌های راهبردی سازمان، مستلزم شناسایی و تدوین شاخص های ارزیابی عملکرد، به ویژه شاخص های کلیدی آن سازمان است. با تعیین شاخص های کلیدی امکان پیگیری و نظارت بر اهداف راهبردی سازمان آسان تر خواهد شد .
شکل ۶-۴ شاخص های BSC سازمان
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
۱-۵. مقدمه
در هر پژوهش تجزیه و تحلیل هایی انجام گردیده، ختم به مجموعه ای از راهکار ها، پیشنهادات و نتایج قابل استفاده و بهبود شرایط موجود و رسیدن به ارائه پیشنهادهایی جهت برنامه راهبردی مطلوب می گردد. در این فصل نیز تلاش می شود از یافته های پژوهشی در فصل قبل و با استاد به نتایج پژوهش در قالب جداول، نتایج پژوهش و به دنبال آن پیشنهاداتی به منظور بهبود وضعیت موجود ارائه گردید.
۲-۵. نتایج
امتیازات بدست آمده از فرایند ارزیابی نقاط قوت و ضعف و نیز فرصت ها و تهدیدات سازمان نشان داده است که در اتخاذ و انتخاب ا ستراتژی ها و راه کارهای عملی به منظور برون رفت سازمان از وضعیت موجود به سمت وضعیت مطلوب، باید در مجموع از استراتژی ها و راه کارهای ترکیبی استفاده کرد. مهمترین استراتژی ها و راهکارهای ترکیبی عبارتند از: یکپارچگی عمودی به بالا، یکپارچگی عمودی به پایین، یکپارچگی افقی، رسوخ در بازار، توسعه بازار، توسعه محصول و مشارکت.
مجموع نمرات ماتریس ارزیابی عوامل خارجی کمتر از ۲.۵ یعنی ۱.۸۹ بوده و حاکی از آن است که از لحاظ عوامل خارجی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 10:59:00 ب.ظ ]




زغال سنگ: مجموعه زغال سنگ کشور بر اساس برآوردها، حدود یازده میلیاردتن است و بر مبنای برخی بر آوردهای دیگر تا بالای چهارده میلیارد تن هم تخمین زده شده.
انرژی برق آبی: در حال حاضر، ایران توان تولید بیش از هفت هزار مگاوات ظرفیت برق آبی را دارد. لذا برق آبی یکی از حامل‌هایی است که می‌تواند در اولویت تنوع بخشی سبد انرژی وارد شود.
انرژی برق بادی: پتانسیل برق بادی، از سوی انجمن جهانی انرژی باد و سازمان انرژی های نو ایران، حدود چهل هزار مگاوات و در حالت مستعد و اقتصادی، حدود ده هزار مگاوات برآورده می‌شود.
انرژی خورشیدی: ایران یکی از کشورهای پر آفتاب دنیا است. متوسط تابش سالیانه نورخورشید در هر متر مربع آن، پنج تا شش کیلو وات ساعت در روز محاسبه می‌شود و در اکثر نقاط کشور نیز تعداد روزهای ابری متوالی کمتر از پنج روز است.
انرژی هسته‌ای: ایران در زمینه انرژی هسته‌ای، پس از افتتاح کارخانه تولید قرص FMP به پایان مرحله غنی سازی اورانیوم و تکمیل چرخه سوخت هسته‌ای رسیده، و از این جهت جایگاه خود را در رده ده کشور عضو باشگاه هسته‌ای ارتقاء داده است.( ایزدی،۱۳۸۹: ۸۴-۸۸).
در ادامه با رویکرد تاریخی – تحلیلی به رابطه بین انرژی و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران از پیروزی انقلاب تا دهه سال ۱۳۸۰ خواهیم پرداخت .
۴- ژئواکونومیک انرژی و امنیت ملی بسط محور
الف) نفت و دهه اول انقلاب: ایدئولوژی جای نفت را گرفت
در عصر جمهوری اسلامی برای مدت یک‌دهه، ایده تضمین رشد و امنیت با بهره گرفتن از منابع انرژی کنار نهاده شد و ایدئولوژی به مثابه مؤلفه‌ای امنیت بخش و رشد افزا تلقی گردید. رویکرد جدید ناشی از شرایط اشتیاق انقلابی، وقوع جنگ تحمیلی و محبوبیت مخالفت با سیاست‌های محمدرضا پهلوی بود و بر همین اساس از انرژی به عنوان مایه قوام امنیت‌ملی و رشد اقتصادی صرفنظر شد و تلاش کارگزاران نظام عمدتا بر دوری از امپریالیسم بین‌الملل و بازیگران ضد انقلاب منطقه متمرکز گردید. در طول این ده، بازارهای بین‌المللی، سبد نفتی ایران را بی‌ثبات یافته و آن را جایگزین نمودند. عربستان سعودی از این شرایط پیش آمده استفاده کرده و مبالغ هنگفتی عاید خود ساخت. در رویکرد بسط محور به امنیت ملی، پایه‌های امنیتی نظام در خارج از مرزهای جغرافیای کشور تعریف و مرکز ثقل این – مفهوم امنیت- در دل ملت‌ها تصور می‌شود در این گفتمان مرزهای ایدئولوژیک است نه جغرافیایی این بینش از یک طرف به فضای درونی کشور و لزوم تحقق انقلاب ایدئولوژیک در آن، نظر داشت و از طرف دیگر روندهای حاکم غیر مذهبی در منطقه و کشورهای مسلمان و استکباری بین‌المللی را به چالش فرا می‌خواند. در این رویکرد تهدیداتی مانند تزلزل در پشتوانه اقتصادی و روریارویی نظام بین‌الملل با کشور، امنیت ملی کشور را تهدید می‌کنند. در این گفتمان از نفت همچون اهرمی علیه استکبار جهانی مورد نظر قرار گرفته بود. بنابراین می‌توان گفت این رویکرد در راستای تأمین منافع ملی و امنیت ملی از طریق ژئوپلیتیک انرژی نبود و سبب شد که همه فرصت‌های ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک که در اختیار داشتیم از دست برود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در این راستا بیشتر کشورهای همسایه نسبت به رویکرد بسط محور ایران ترس و واهمه داشتند. و گسترش روابط با ایران را در راستای حاکمیت و منافع خود نمی‌دانستند این امر باعث شود با وجود زمینه‌های ژئواکونومیک مناسب برای توسعه همکاری‌های انرژی، سطح این همکاری‌ها در حد پایانی باقی ماند. این مسئله در طرف دیگر باعث شد که جمهوری اسلامی را از دست یابی به موقعیت‌های ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک امنیت انرژی دور کند. چرا که کشورهای همسایه پلی برای رسیدن به سایر فرصت‌های امنیت انرژی می‌باشد. در بعد فرامنطقه‌ای و جهانی نیز، اصرار بر این رویکرد باعث شکل‌گیری این طرز تلقی شد که ایران خواهان تقابل با نظام جهانی و قدرت‌های اصل آن می‌باشد. برای مثال امریکا با آگاهی از این واقعیت که ژئوپلیتیک انرژی می‌تواند در ابعاد ژئواکونومیک و ژئو استراتژیک برای ایران تولید قدرت کند، به دنبال کاهش قدرت نقش ایران در امنیت انرژی جهان و انژوای ژئوپلیتیک ایران می‌باشد. این کشور از یک سو مانع عبور خطوط لوله انرژی از ایران گردیده و از سوی دیگر با اعمال تحریم‌‌های تجاری خصوصا تحریم بخش نفت و گاز، موانع مهمی را بر سر راه توسعه بخش انرژی ایران قرار داده است. این وضع زمانی جدیدتر می‌شود که مهمترین شرکای انرژی خارجی ایران، در تحریم هم سو با آمریکا حرکت نمایند. از طرف دیگر اعمال فشار بر کشورهای صاحب منابع منطقه‌ای، در جهت جلوگیری از عبور منابع انرژی از خاک ایران، باعث از دست دادن موقعیت‌های ژئواکونومیک ایران به نفع برخی از کشورهای منطقه‌ای شده است. برای نمونه کشوری‌های چون ترکیه و پاکستان به عنوان کشورهای پیرامونی ما در جهت تبدیل شدن به یک قطب انرژی حرکت می‌کنند و بخش عمده‌ای این حرکت استراتژی خود را روی منابع نفت و گاز ایران بنا نهاده‌اند. بر‌آورد این حرکت پیرامون ایران در حوزه نفت و گاز، و کنار گذاشتن ایران از قرار و مدارهای چند جانبه، پدیده‌ای خطر ناک خواهد بود. در واقع ایران یک ابزار قوی مانند نفت و گاز را که تا ۱۰۰ سال دیگر می‌توانست و هنوز هم می‌تواند، مسائل ملی و فرامنطقه‌ای و بین‌المللی را به کمک آن حل کند، به راحتی از دست می‌دهد. بر این اساس در اوایل انقلاب اسلامی سیاست خارجی ایران بسیار رادیکال و آرمانگرایانه بود، ولی با گذراندن تحولاتی جدید به تدریج محتاطانه و در مسیری عملگراتر قرار گرفت. در واقع، تغییرات تدریجی در رفتار و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با منشأ نظام بین‌الملل بوده، زیرا سیاست خارجی ایران همگام با سیاست داخلی و یا تداوم سیاست داخلی آن نیست، به لحاظ اینکه مهمترین عوامل تاثیرگذار در این تغییر جهت، مسائل انسانی اعم از تصورات افراد، ناسیونالیسم و یا مباحث قومی و نیز موضوعات اقتصادی به عنوان عوامل تعیین کننده در سیاست خارجی، نبوده‌اند. منافع ملی و بین‌المللی دولت‌ها در نظام بین‌الملل تابع دو اصل جامعه پذیری و رقابت است؛ حضور دولت‌ها در جامعه نظام بین‌الملل ضمن رقابت میان واحدها، همگام با پذیرش هنجارها و قواعدی است که آن نظام در کنار همه ویژگی‌های فردی، ایدئولوژیک و غیرایدئولوژیک برای دول فراهم می‌کند تا زمینه‌های درک متقابل برای آنها فراهم گردد .
بدین ترتیب، نگاه بسط محور به امنیت ملی در زمینه ژئوپلیتیک، در بعد ژئواکونومیک تحریم‌های اقتصادی و کاهش شرکای اقتصادی را باعث می‌شود. که این امر کاهش قدرت اقتصادی را در پی‌خواهد داشت. کاهش قدرت اقتصادی زمینه کاهش وزن ژئوپلیتیک و کاهش قدرت ملی را به دنبال دارد و کاهش قدرت ملی زمینه آسیب پذیری امنیت ملی را فراهم خواهد کرد.(ترکاشوند و مهدیان، ۱۳۸۹: ۱۴۲).
۵- ژئواکونومیک انرژی و امنیت ملی حفظ محور
الف) کم رنگ شدن ایدئولوژی در مقابل پررنگ شدن انرژی
ایران اسلامی در دهه دوم حیات خود که با بازسازی خرابی‌های ناشی از هشت سال جنگ گسترده مواجه گردید و شور نخستین انقلاب را فاقد بود برای تدارک قدرت نظامی خویش و نیز تأمین رشد اقتصادی مناسب، دوباره به استخراج انرژی روی‌آورد. ایران پس از یک و نیم دهه تجربه دریافت که الزاماً باید به قدرت قوی منطقه از لحاظ نظامی و اقتصادی تبدیل شود. نیل به هر دو هدف فوق مستلزم صدور انبوه و مداوم منابع نفتی بود، از این رو نزدیکی به کارتل‌های عظیم نفتی و کشورهای نفت خیز منطقه در دستور کار سیاست خارجی ایران قرار گرفت و شرکت‌های آمریکایی و اروپایی در عداد بزرگترین مشتریان ایران وارد شدند. به عنوان مثال تا سال ۱۹۹۲، شرکت نفتی آکسون با خرید روزانه ۲۵۰ هزار بشکه، دومین مشتری آمریکایی ایران بود و شرکت‌های موبیل، تکزاکو، جورون، کالتکس روزانه به طور متوسط پنجاه هزار بشکه نفت از ایران خریداری می‌کردند و در مجموع روزانه نزدیک به پانصد هزار بشکه نفت ایران توسط شرکت‌های آمریکایی خریداری می‌شد.( امیر احمدی، ۱۳۷۲: ۶۶). این فروش‌ها که تا سال ۱۹۹۵ یعنی زمان اعمال تحریم آمریکا علیه ایران در قالب قانون داماتو، تداوم یافت، در چارچوب همان سیاستی بود که سابقاً هم اجرا می‌شد و ایران بدون توجه به خاستگاه شرکت‌ها، فقط به فروش انبوه انرژی و استفاده از عایدات آن برای تأمین رشد اقتصادی و تدارک استحکامات نظامی همت می‌گماشت چرا که نقصات و کاستی در تولید و صدور نفت، تحقق دو فرایند فوق(رشد اقتصادی و امنیت ملی) را ناممکن می‌ساخت. گفتنی است در ابتدای سده۲۱ استفاده از نفت و به طور کلی انرژی در تأمین ادوات نظامی و نهایتاً دسترسی به امنیت ملی پایدار به سختی ممکن شده است و تلاش اصلی کشورها در این مقطع، تزریق عایدات انرژی برای نیل به توسعه اقتصادی است و این هدف میسّر نمی شود مگر با سرمایه گذاری به هنگام و مناسب در منابع انرژی.
ژئوپلیتیک انرژی محصول دوران جنگ تحمیلی می‌باشد. به طوری که تحت تأثیر محدودیت‌های جنگی« امنیت جنگی» با « امنیت هویت اسلامی» کشور و در مفهوم واحدی به نام « امنیت نظام» مورد توجه دولتمردان قرار گرفت. با توجه به اینکه در رویکرد حفظ محور، اصول و اهداف امنیت ملی شامل: دفع تجاوز از تمامیت ارضی کشور، حفظ اسلام و نظام اسلامی، دفاع از استقلال و هویت ملی دست یابی به اطمینان خاطر و آرامش ملی می‌گردد. می‌توان چنین استنباط کرد که با توجه به تهدیداتی کنونی و آتی پیش روی نظام، نمی‌توان چنین رویکردی را به طور کامل کنار گذاشت. بلکه می‌بایست، در تدوین استراتژی امنیت ملی، همواره موارد امنیتی حفظ محور مدنظر قرار گرفته باشد.
ژئوپلیتیک انرژی ایران در هر دو زمینه حائز اهمیت می‌باشد. در بعد ژئواکونومیک، ایران با در آمدهای صادرات انرژی( نفت و گاز) خصوصاً نفت خام شدیداً وابسته می‌باشد. اقتصاد نفتی موجب شده که روابط تجاری و خارجی ایران، بیشتر بر پایه صدور نفت خام و خرید کالا‌های مصرفی شکل بگیرد. نفت به رغم اهمیت استراتژیکی که در جهان امروز دارد، موجب آسیب ‌پذیری‌های نیز می‌باشد. قطع صدور نفت به هر دلیلی که باشد، روابط تجاری ایران را با چالش‌های غیر قابل تحمل روبه رو می‌سازد و به رشد و رونق اقتصادی، آسیب‌های شکننده‌ای وارد می‌سازد. همان گونه که طی سالیان گذشته رونق و رشد اقتصادی ایران اساساً تحت تأثیر افزایش درآمد نفت بوده است. اتکای بیش از حد دولت به درآمدهای نفتی در چند دهه گذشته و با این وضعیت سیاست‌های آمریکا و تحریم‌های شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی پیامدهای اقتصادی زیر را برای اقتصاد به بار خواهد آورد:
مبادله تجاری اگر کاملاً از بین نرود، دست کم به شدت به زیان ایران تغییر خواهد کرد.
اعمال تحریم، موجب دولتی‌تر شدن اقتصاد ایران خواهد شد. و این مشکلات اقتصادی کشور را بیشتر خواهد کرد.
گسترش قاچاق کالا، پیامد تحریم‌های اقتصادی.
کاهش و یا حتی قطع سرمایه‌گذاری داخلی و بین‌المللی.
موقعیت ایران در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی به خطر افتاده و کشور‌های همسایه در زمینه بهره برداری از منابع مشترک، فروش کالا و خدمات به سواری رایگان روی می‌آورند.
فقدان سرمایه‌گذاری جدید در داخل و کسری بودجه زیاد دولت، موجب خواهد شد که قیمت کالاهای داخلی و خارجی برای مصرف‌کنندگان افزایش یابد( یزدان فام، ۱۳۸۵: ۸۰۸- ۸۰۷).
اگر ایران در بعد ژئواکونومیک و اقتصاد انرژی در شرایط حساس و نگاه حفظ محوری به امنیت ملی آسیب‌پذیر است، در نقطه مقابل، ژئوپلیتیک انرژی در بعد ژئواستراتژیک در صورت استفاده صحیح و به موقع از فرصت‌ها، در جهت تأمین امنیت ملی می‌باشد. در هر صورت با دیدگاه رئالیستی ما در یک جهان موازنه زندگی می‌کنیم. کشور تهدید شونده در جستجوی راه‌های برای دفاع از خود بر می‌آید و علیه دولت تهدید کننده دست به توازن می‌زند.
بنابراین جمهوری اسلامی ایران در صورت درک تهدیدات واقعی ناچار است از تمام ظرفیت‌های پیش رو خود برای دفاع و دفع تهدید پیش روی امنیت ملی خود استفاده نماید. در این میان یکی از ابزارهای مهم بازدارنده برای دفع تهدیدات احتمالی، موقعیت ژئواستراتژیک انرژی ایران می‌باشد. واقع شدن ایران در مرکز بیضی استراتژیک باعث شده است که امنیت تولید انرژی و انتقال آن که نیازی اساسی کشورهای تولید کننده و مصرف کننده انرژی است، متاثر از ایران و نفوذ آن در منطقه باشد.(نامی، ۱۳۸۸: ۳۵).
پس در رویکرد حفظ محور به امنیت ملی که در آن حفظ نظام در راس قرار دارد، ژئوپلیتیک انرژی نقش دوگانه‌ای را ایفاء می‌نمایید به طوری که در بعد ژئواکونومیک، امنیت ملی کشور در معرض تهدید و از بعد ژئواستراتژیک انرژی تا حدود زیادی‌، مانعی برای تهدید امنیت ملی کشور می‌باشد.( جدول زیر رابطه استراتژی انرژی و امنیت ملی در رویکرد حفظ محور امنیت ملی را نشان می‌دهد)( ترکاشوند و مهدیان، ۱۳۸۹: ۱۵۳).
۶- ژئواکونومیک انرژی و امنیت ملی رشد محور
رویکرد رشد محور به امنیت ملی محصول شرایط پس از جنگ تحمیلی می‌باشد. در این رویکرد گفتمانی، رشد و توسعه – به خصوص رکن اقتصادی آن- در اولویت سیاست‌گذاری ملی قرار گرفت و فضای امنیتی کشور متاثر از آن شد. در این گفتمان رشد و توسعه برای رسیدن به امنیت در اولویت قرار گرفت. در این دوره از ملاحظات ایدئولوژیک کاسته شد. رشد ملاحضات اقتصادی در این دوره منجر به طرح مسائل جدید در حوزه‌های مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی شد. که تمام آنها مؤید غلبه ابعاد نرم افزارانه امنیت ملی در ملاحظات کلان ملی است. در سطح بین‌الملل فروپاشی شوروی نقش عوامل اقتصادی را در امنیت ملی آشکار ساخت(ولی پورزرومی، ۱۳۸۳: ۳۸۲). در نتیجه تضمین امنیت ملی کشور – با الهام از تحولات در مفهوم امنیت پس از فروپاشی بلوک شرق، جز از طریق اقدامات بنیادین چون توسعه اقتصادی – سیاسی و صنعتی کردن کشور امکان پذیر نبود. بنابر‌این با در نظر گرفتن شرایط داخلی و خارجی اصول و اهداف گفتمان رشد محور ترسیم گردید: ترمیم خسارات جنگ تحمیلی، دست یابی به رشد و توسعه اقتصادی و دست یابی به توسعه سیاسی و فرهنگی. در این گفتمان نفت و در‌آمد‌های نفتی، ژئوپلتیک، جغرافیا و فرهنگ، مردم و پتانسیل نیروی انسانی در کنار هویت اسلامی – ایرانی نظام، پشتوانه قدرت ملی نظام برای رشد و توسعه می‌باشند(همان).
با این وصف در عصر حاضر تهدیداتی که مستقیماً بنیان فیزیکی دولت(کشور) را هدف قرار می‌دهند لزوماً نظامی، اقتصادی یا زیست محیطی هستند و کانون اصلی تهدید سیاسی دولت‌ها، تهدید حاکمیت است(بوزان و دیگران، ۱۳۸۶: ۲۲۸ ). در این میان تهدیدات اقتصادی بگونه‌ای می‌باشد که می‌توانند امنیت ملی را در هر دو بعد داخلی و خارجی، آسیب پذیری نمایند. بنابراین افزایش قدرت اقتصادی در جهت بالا بردن قدرت ملی و در نتیجه تأمین امنیت ضروری می‌باشد. بنابر‌این اقتصاد در ارتباط با امنیت ملی دارای اهمیت فراوانی است زیرا: نخست؛ ظرفیت اقتصادی به صورت مستقیم بر قدرت ملی اثر گذار است، که آن هم به نوبه خود مهمترین عامل در تقویت امنیت ملی به شمار می‌آید؛ دوم، وضعیت اقتصادی یکی از ارزش‌های ملی است و لذا تقویت آن به تقویت دولت ملی و افزایش ظریب امنیت ملی می‌شود؛ و بالاخره این که اقتصاد، ابزار خوب و بسیار کارآمدی به حساب می‌آید.که می‌تواند دولت‌ها از آن برای دست‌یابی به اهداف امنیتی شان یاری گیرند.(افتخاری،۱۳۸۱: ۲۴۹). در این زمینه، بعد ژئواکونومیک انرژی ایران، از اصلی‌ترین منابع بالقوه تولید قدرت اقتصادی می‌باشد. ژئوپلیتیک انرژی از طریق افزایش شرکای اقتصادی، کسب درآمد و افزایش قدرت اقتصادی، باعث افزایش قدرت ملی می‌گردد و بدین ترتیب در راستای تأمین ایجابی امنیت حرکت می کند. علت این امر هم به افزایش نقش اقتصاد در تولید قدرت ملی و کسب امنیت ملی است. برای مثال مسیر‌های انتقال انرژی، در سطح منطقه‌ای به سوی بازار جهانی، جایگاه ایران را ارتقاء بخشیده است.
مشارکت در شبکه خطوط لوله و گاز به اشکال گوناگون نقش و سهم ما را در بازار انرژی افزایش می‌دهد. مشارکت در سرمایه‌گزاری به ویژه در بخش بالادستی توان ما را در دیپلماسی انرژی بالا می‌برد. در دیدگاه لیبرالی نو نیز به عنوان یکی از رویه‌های حاکم بر نظام بین‌الملل کنونی، که بر فرضیه اصل وابستگی مقابل، تاکید دارد. ارزش‌ها، خطر‌ها و نیز آسیب پذیری‌ها از حالت سنتی خارج شده و ویژگی‌های نو یافته که مهمترین آن اقتصاد محوری، فرایند محوری، ورود بازیگران غیر دولتی، گره خوردن ارزش بقاء به خاطر‌های تازه‌ای همچون خطر‌های اقتصادی است و چنین فرض می کند که تمامی گستره‌های نظام با این وضع روبرو شده‌اند. بنابراین اگر ایران در صورتی که در رویکرد امنیت ملی رشد محور، تعامل و همکاری با نظام بین‌المللی را به جای تقابل بر‌گزیند، بسیارس از فرصت‌ها بالقوه همکاری انرژی با مصرف‌کنندگان جهانی از قبیل اتحادیه اروپا، چین، هند، و ژاپن که در حال از دست رفتن هستند، را به بافعل تبدیل خواهد نمود.(حسن تاش، ۱۳۸۶: ۱۹). در این خصوص اروپا برای تضمین امنیت انرژی مورد نیازش در آینده، از روش همکاری در ایجاد ساختارهای بین‌المللی، همکاری‌های دو جانبه و چند جانبه استفاده می‌کند. تدوین« پیمان منشور انرژی» و تشویق کشورها برای پیوستن به آن و ایجاد شرکتی برای احداث خط لوله جدید جهت انتقال گاز از منطقه دریای خزر به اروپا با مشارکت کشورهای مسیر( طرح خط لوله گاز) نمونه های از اجرای این سیاست‌اند.
بنابراین ایران برای ایفای نقشی موثرتر در امنیت انرژی جهانی که بتواند به نحو برجسته‌تری منافع و امنیت ملی خود را نیز تأمین کند، نیازمند سرمایه‌گزاری بالایی در بخش انرژی بالادستی و پاین دستی نفت و گاز خود می‌باشد. اما به علت شرایط بی‌ثباتی سیاسی حاکم در بخش روابط ایران و برخی قدرت‌های جهانی مانند ایالات متحده و تأثیر آن بر سایر ابعاد، تاکنون موفقیت چندانی در این زمینه کسب نکرده است.( ترکاشوند و مهدیان، ۱۳۸۹: ۱۶۰).
نتیجه‌گیری
ذخایر هیدروکربوری(نفت خام وگاز در جهان) و سهم‏ قابل توجه ایران از منابع،گواه نقش حساس و جایگاه‏ خاص ایران در منطقه و صحنه بین‌المللی انرژی است. جمهوری اسلامی ایران بایستی با در نظرگرفتن نقش ملی و بین المللی موقعیت ژئواکونومیک انرژی خود، تلاش کند در هر دو صحنه خود را با نیازهای داخلی و بین‌المللی هماهنگ‏ سازد. ایران، در عرصه داخلی، هدف‏ها و سیاست‏هایی‏ را برای افزایش سهم این منابع در اقتصاد کشور و زیرساخت‏های آن به اجرا در آورده است، به عبارتی‏ کوشش بر این است که هر روز بیش از پیش بر ارزش‏ افزوده حاصل از آن در همه زمینه‏ها افزوده شود
در صحنه بین‌المللی نیز تلاش بر این است که کشور گام‏های فراتر و استوارتری در این عرصه مهم بردارد و با ایجاد ثبات و اطمینان در جهت همکاری با صنعت‏ جهانی نفت و کارگزاران آن، یعنی شرکت‏های‏ بین‌المللی نفتی، موسسات مالی و سرمایه‏گذاران‏ علاقه‏مند در این بخش، آن‏ها را به تأمین مالی و سرمایه‏گذاری در صنایع نفت و گاز ایران دعوت کند، زیرا که توسعه این صنایع با هدف تأمین ثابت و امنیت عرضه‏ انرژی، بدون همکاری با یکدیگر امکان‏پذیر نیست. از همین‏رو جمهوری اسلامی ایران می‌تواند از همکاری با کشورهای که نیاز‌مند انرژی در اقصی نقاط جهان هستند استقبال ‏کنید، چرا که حضور آن‏ها در جمهوری اسلامی ایران گامی در جهت‏ نیل به ثبات بازار انرژی می باشد.
موقعیت ژئواکونومیکی، به ایران به عنوان یکی از ارزانترین، کوتاهترین و راحت‏ترین مسیرها برای‏ انتقال انرژی خزر موقعیتی ممتاز بخشیده است. ایران بواسطه سیستم خطوط لوله نفت و گاز خود و ساختار مربوط به آن، کم هزینه‏ترین مسیر برای انتقال انرژی دریای خزر است. همچنین‏ بنادر خلیج فارس نزدیکترین نقطه برای انتقال‏ نفت به آسیای جنوب شرقی به عنوان یکی از بازارهای نفت با سریعترین رشد محسوب‏ می‏گردد، اهمیت استراتژیک ایران تنها به منطقه‏ای که در آن قرار گرفته است محدود نمی‏شود. نیاز شدید کشورهای‏ صنعتی به سوخت‏های فسیلی جای هیچ‏گونه شکی در اهمیت ایران در عرصه جهانی باقی نمی‏گذارد. امروزه‏ نفت و گاز سهم بزرگی در رشد اقتصادی کشورهای‏ توسعه‏یافته و در حال توسعه دارند. طی چند دهه گذشته‏ میزان مصرف انرژی در جهان رشد پایدار و مستمری‏ داشته است و چشم‏انداز ۲۰ سال آینده نیز از تداوم این‏ روند خبر می‏دهند.
فصل پنجم
استراتژی‌های ژئواکونومیکی آمریکا و تاثیر آن بر امنیت ملی ج.ا.ا
فصل چهارم-استراتژی‌های ژئواکونومیکی ایالات متحده آمریکا و تاثیر آن بر امنیت ملی
مقدمه:
در تاریخ دوم اوت سال ۱۹۹۰(۱۳۶۹). نیروهای نظامی عراق در تهاجمی گسترده سرزمین کویت را در مدت کوتاهی تحت اشغال خود در آوردند. اقدام تجاوز کارانه عراق پیامدهای منطقه‌ای و جهانی گوناگونی داشت، از جمله اینکه قیمت نفت خام به طور موقت در بازارهای جهانی بیش از دو برابر افزایش پیدا کرد. و ازسوی دیگر اهمیت ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک منطقه خلیج فارس را برای جهانیان مشخص ساخت. از آنجا که موقعیت جغرافیایی اثر قابل ملاحضه‏ای بر توانایی و قدرت یک دولت در اقناع کردن، پاداش دادن، تنبیه کردن، چانه‏زنی و جنگ با سایر کشورها دارد. بدین علت است که کنترل و در اختیار داشتن مناطق استراتژیک امتیاز عمده‏ای برای نظام‌های سیاسی به شمار می‏رود. استقرار در همسایگی قدرت‌های کوچک و یا همجوار با قدرت‌های بزرگ جملگی از پیامدهای مذکور به شمار می‏رود. به طور کلی در این فصل در صدد هستیم، که به بررسی استراتژی‌های ژئواکونومیک ایالات متحده آمریکا در ارتباط به موقعیت ژئواکونومیک ایران بپردازیم، و در این رابطه به مسائلی چون دلایل اهمیت خلیج فارس و دریای خزر برای آمریکا و بازتاب سیاست‌های این کشور بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران خواهیم پرداخت.
۱- ایالات متحده: نظم نوین جهانی و بحران خلیج فارس
در استراتژی ژئوپلیتیک پسا‌جنگ سرد، ایالات متحده، رهبری نظام کریستالس جهانی است. و مخالفان، مشمول جنگ پیشگیرانه، و مداخله‌گرایی و یک جانبه‌گرایی افزایش یابنده خواهند شد. این موضوع ساختار نظام ژئوپلیتیک پسا جنگ سرد را تشکیل خواهد داد بر این اساس پارادایم ژئوپلیتیک آمریکایی شدن افراطی، نظام بین‌الملل را به میزان زیادی در راستای منافع این کشور شکل خواهد گرفت. نتیجه چنین رویکردی، شکل‌گیری نظام ژئواستراتژیک جهانی است که بر مدار سلطه‌گری آمریکا باقی خواهد ماند. نتایج انقلاب محافظه کارانه در گرایش نوین ژئواستراتژیک ایالات متحده در دوره پسا جنگ سرد سبب شده تا دو نظریه تهدید نامتقارن و اقدام پشگیرانه موسوم به استراتژی دورکنی، مهترین اولویت استراتژیک امریکا در آغازه هزارسوم باشد. همچنین در قرن بیست و یکم ژئواستراتژی مبنای نظام امنیتی و دیپلماتیک ایالات متحده در حوزه‌های جغرافیای و قلمرو‌های ژئوپلیتیک باقی خواهد ماند. نگاهی گذرا به استراتژی‌های سیاست خارجی آمریکا پس از جنگ سرد:
استراتژی نرم افزارانی؛ که در این استراتژی به دنبال بر قراری رابطه مستقیم با مردم کشورهای منطقه مورد بحث است و در رأس آن فعلاً دو کشور ایران و سوریه قرار دارند.
استراتژی پیشگیرانه[۸۱]؛ دراین استراتژی آمریکا خود را ملزم می‌داند با هر آنچه که فکر می‌کند و امنیت آمریکا را به خطر می‌اندازد بدون هیج قید و شرطی مقابله نماید، در استراتژی جدید امنیتی آمریکا تفکر پیشگیرانه اینطور بیان شده است که بهترین دفاع تهاجم خوب است.
استراتژی انرژی؛ در واقع محور سیاست خارجی آمریکا را اهداف همین استراتژی برای یک دوره میان مدت تشکیل می‌دهد و هدفش نفوذ و تسلط کامل برکانون استراتژیک انرژی جهانی است که خلیج فارس درکانون این قلمرو ژئواکونومیک قرار دارد،
اما موقعیت ژئواکونومیکی ما را در یک موقعیت یارگیری استراتژیک قرار داده است و همین موقعیت موجد دو مثلث استراتژیک شده است.
این دو مثلث استراتژیک را روسیه، چین، و ایران در یک ترکیب و امریکا، اروپای متحده و ایران را در ترکیب دیگر تشکیل می‌دهند، هر یک از این دو مجموعه که بتوانند ایران را به عنوان تکیه گاه ژئواستراتژیک خود انتخاب نمایند، ابتکار عمل را در صحنه جهانی به ویژه در اوراسیا در دست خواهند گرفت. جالب این است که ایران هیچ وقت از این موقعیت ژئواستراتژیک برجسته و سرنوشت ساز برخوردار نبوده است( رفیع،۱۳۸۷: ۱۱۰- ۱۱۱).
امروزه با تحولاتی که در مفهوم ژئوپولیتیک سنتی به وجود آمده‌است، مرزهای ژئوپولیتیک در حال انطباق با مرزهای ژئواستراتژی می‌باشد. بر این اساس است که آمریکا نیز نمی‌تواند از این اصل مسلم جدا فرض شود، همین تغییر و تحول در مفهوم ژئوپلیتیک، ایالات متحده آمریکا را واداشته است که به دنبال تدوین استراتژی نوین برای جواب‌گویی اهداف این کشور در قرن ۲۱ باشد. با این نگرش، نظریات استراتژیست‌های معروف آمریکا در سال‌های اخیر به طور صریح و به اتفاق آراء نظر داده‌اند که ایالات متحده آمریکا بتواند نفوذ خود را در حوزه خاور نزدیک به ویژه کشورهای کلیدی منطقه از جمله ایران، عربستان، عراق و بحرین گسترش دهد. در این راستا جمهوری اسلامی با نگرش به ابعاد ژئواکونومیکی و گسترس مرزهای تمدنی خود درمتن ژئوپلیتیک جدید امریکا قرر خواهد داشت و ژئوپلیتیک جدید آمریکا به ژئواکونومی( به ویژه انرژی) و نظارت در مرزهای شمال و جنوب خاور نزدیک در حال شکل‌گیری است.( متفکر، ۱۳۸۶: ۲۰۰).
در واقع ایالات متحده طی دو دهه گذشته به طور فزاینده‌ای واردات نفت خود را افزایش داده است. این واردات در سال ۱۹۷۷ تقریباً ۳۶/۶ درصد کل مصرف انرژی در این کشور بود که در سال ۱۹۷۷ تقریباً به ۳/۴۹ درصد افزایش پیدا کرد. همین وابستگی این کشور به نفت وارداتی بود که آن کشور را در برابر سه جهش بهای نفت آسیب پذیر ساخت. پش از جنگ سال ۱۹۷۷ اعراب و اسرائیل، آمریکا مورد تحریم نفتی قرار گرفت. به هم خوردن نظم سیاسی منطقه به تبع انقلاب اسلامی در ایران، بحران نفتی دیگری را درطی سال‌های ۷۹- ۱۹۷۹ به وجود آورد. سرانجام، در اثر تجاوز عراق به کویت در سال ۱۹۹۰ به مدت نسبتاً کوتاهی تولید این دو کشور متوقف شد. اتفاقات سه گانه فوق، علاوه بر کاهش عرضه نفت، تأثیر منفی بر اقتصاد آمریکا بر جای گذاشت.( عطائی و اقارب پرست، ۱۳۸۵: ۱۲۱-۱۲۲).
یکی از عواملی که سیاست‌گذاران ایالات متحده را وادار به توجه عمیق و فراگیر به موضوع انرژی کرد و از این حیث جایگاه نفت خلیج فارس در سیاست ملی انرژی و استراتژی امنیت ملی آمریکا را حیاتی‌تر نمود، مشکلاتی بود که از سال پایانی قرن بیستم در تأمین انرژی داخلی آمریکا بروز کرد. ایالات متحده درقرن بیستم با معضلاتی همچون قطع برق، ضعف زیر ساخت‌های بخش انرژی و همچنین کمبود انرژی مواجه شد که همگی، پیامدهای ناشی از عدم اتخاذ یک سیاست جامع محسوب می‌شدند و بر این اساس، دولت بوش باید از طریق نشان دادن و در مواردی اغراق در واقعیت‌ها و دشواری‌های موجود و نیز تداعی تهدیدات امنیتی، برای شهروندان آمریکای، اقدا‌ماتی اضطراری در قالب استراتژی امنیت ملی این کشور‌، که در بخش عمده متکی بر ابتکارات برای تأمین امنیت انرژی این کشور با تمرکز بر خلیج فارس بود، به عمل آورد. در این رابطه، راه حل بخشی مهم از مشکلات ایالات متحده به منطقه خلیج فارس و دخالت گسترده‌تر در آن باز می‌گشت به عبارت دیگر، دولت بوش وضعیت ناامنی انرژی خود را با تهدیدات امنیتی که از سوی خلیج فارس متوجه ایالات متحده می‌شود، پیوند زد و راحل خروج از این شرایط را دخالت در این منطقه نشان داد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 10:59:00 ب.ظ ]




-استفاده خلاقانه از منابع موجود و آمیخته بسیار هدفمندی از نوآوری و تکنیک های موثر ارتباطات، شبکه سازی و انرژی
-کم هزینه و مناسب برای بنگاه های کوچک و متوسط
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بازاریابی ویروسی

-اثرگذار بر جامعه با ایجاد آگاهی و ایجاد همهمه و شایعه در میان مردم جهت گرایش افراد به کالا و خدمات
-استفاده از گروه های پیشتاز و نامدار
-در معرض دید قرار دادن شرکت
-کم هزینه و موثر

منبع:رضوانی و خرمشاهی، ۱۳۹۰
با توجه به مطالب مذکر یکی از ابزارهای اصلی و اساسی ترفیع، تبلیغات بازرگانی و فعالیت های پیشبرد فروش می باشند که در ادامه به تشریح و توضیح این ابزارها پرداخته خواهد شد.
۲-۲-۳) تعریف تبلیغات
کاتلر[۳۷] (۲۰۰۲)، تبلیغات را هرگونه ارائه و عرضه ی ایده ها، کالاها یا خدمات از یک واحد تبلیغاتی، فرد یا موسسه که مستلزم پرداخت هزینه باشد، تعریف می کند اما در این میان تبلیغی اثزبخش است که بتواند توجه مخاطب را جلب کرده، تاثیری خاطره انگیز داشته باشد و کنش خرید مخاطبان را تحریک نموده و دریافت حسیِ مخاطبان را بیدار نماید. بدین منظور استفاده از مجموع عواملی لازم است که بتوانند حس و ادراک مخاطبان را تحت تاثیر قرار دهند و به اهداف مورد انتظار تبلیغ، تحقق بخشند. اثربخشی تبلیغات تجاری در یک الگوی علمی مشخص با توجه به اهداف تبلیغاتی تبیین می گردد و درجه یا میزانی که دهنده ی سفارش به هدف های مورد نظر خود دست می یابد و دارای فرایند برنامه ریزی مشخص و مرحله ای تحقیقاتی شامل: تعیین اهداف، تخصیص بودجه، تصمیم گیری راجع به پیام و رسانه و مقایسه با اهداف از پیش تعیین شده، می باشد. چنانچه تمام مراحل به درستی طی شود، میزان اثربخشی تبلیغات تا حد قابل ملاحظه ای افزایش خواهد یافت. از مراحل مهم این نوع فرآیندها، انجام تحقیقات به منظور تعیین میزان تاثیر تبلیغ بر مخاطبان است که طی آن عواملی که در اثربخشی تبلیغات نیز موثرند، مشخص می گردند (صمصام شریعت و همکاران، ۱۳۸۶).
می‌توان تعاریف دیگری را برای تبلیغات بدین صورت بیان کرد:

  • تلاش برای ارائه آموزه ها، ایده ها، دلایل، شواهد یا ادعاها، با سبک هایی از طریق رسانه های ارتباطی، برای تقویت هدف یا مبارزه با ضد هدف.
  • پیام های دیداری گفتاری، که با سبکی خاص، از طریق وسایل تبلیغاتی، مردم را به طریقی علاقمند و موافق یک نوع محصول، خدمت، فکر، دیدگاه یا مارک بخصوص می‌کند.
  • کلیه اشکال ترغیب عمومی، برای ایجاد تقاضا و بازار برای یک محصول یا خدمت که بوسیله صاحب کالا یا موسسه، برای خریداران احتمالی ، بوسیله پیام مستقیم یا از طریق وسایل تبلیغاتی، انجام میگیرد.
  • تکنیکی که برای تأثیر گذاردن بر رفتار انسان، ماهرانه از نمادها و نشانه ها استفاده می‌کند.
  • انجمن تجارت آمریکا : تبلیغات هر شکلی از پرداخت است که به صورت غیرشخصی تقدیم و پیشرفت عقاید، خوبی ها و خدمات را با یک سری کارهای معین، ضمانت می‌کند.
  • فرانک جفکینز : مفهوم تبلیغات یعنی آنچه که ما می‌خواهیم هنگام خرید یا فروختن بدانیم.
  • رابرت زاچر: تبلیغات به معنی ارتباطات و اطلاعا ت وابسته به تولیدات خدمات یا عقاید است که در طی تماسهای فردی و براساس پرداختهای ناشی از فروش محصول یا در طی کسب اعتبار مناسب حاصل می‌شود (علیئی ، ۱۳۹۰).

در حقیقت، ساده ترین تعریفی که برای تبلیغات می توان ارائه نمود، چنین است: تبلیغات تلاشی است برای فروش بیشتر توسط یک بنگاه یا یک صنعت. چمبرلین[۳۸] (۲۰۰۰)، تبلیغات را عاملی می داند که «با تغییر خواسته ها و سلایق بر میزان تقاضا اثر می گذارد» به عقیده ی شپرد[۳۹] (۲۰۰۱)، تبلیغات یک عامل برای ایجاد وفاداری در مصرف کنندگان نسبت به مارک تجاری یا کالای خاص می باشد. ساموئلسون[۴۰] (۲۰۰۲)، تبلیغات را عامل افزایش بازارهای فروش می داند که در عین حال اطلاعات مفیدی نیز در اختیار مصرف کنندگان قرار می دهد (دهقانی و همکاران، ۱۳۸۳).
تبلیغ در زبان پارسی و در فرهنگ پارسی معین نیز بدین گونه معنا شده است: رسانیدن پیام یا خبر یا مطلبی به مردم، ابلاغ، موضوعی را با انتشار اخبار و با وسایل مختلف مانند رادیو، تلویزیون، روزنامه و غیره در اذهان عمومی جاگیر کردن. تبلیغات بازرگانی از زمره مفاهیمی است که به زعم وضوح ابتداییۀ اریه تعریفی جامع و مانع از آن با دشواری رو به رو است. می توان گفت، تبلیغات تجاری یعنی عملی که توجه ی مردم را به کالا یا داد و ستدی برانگیزد و به عبارت دیگر، کوششی در تدارک و انتشار آگهی ها، با هدف مثبت نشان دادن مصرف یک کالا. تبلیغ تجاری با هدف معرفی کالا در بازار و تحرک خریداران بالقوه صورت می گیرد و در مفهوم وسیع کلمه، عبارت است از انتشار اطلاعات یک کالا به منظور تحت تاثیر قرار دادن افراد یا گروه های خاص اجتماعی (ساجدی و نعمتی، ۱۳۹۱).
به طور کلی، تبلیغات را به دو دسته به شرح ذیل تقسیم نموده اند:
تبلیغات مستقیم
پیام دهنده خود را هر چند با رنگ و لعاب و بوق و کرنا همراه کرده باشد اما صریح و بی پروا به مخاطبین خود ابلاغ می کند . در این روش مستمعین و بینندگان متن یا تصویری را بعنوان پیام و اطلاعیه « تبلیغی» دریافت می کنند و پیام دهندگان نیز در موقع و مقام « مبلغ » قرار دارند و شناخته می شوند.
بهترین فایده در تبلیغات مستقیم برای گیرندگان پیام آن است که آنها لااقل از تبلیغی بودن پیام آگاهند و از این جهت در معرض غافلگیری قرار نمی گیرند. و در پذیرش ذهنی یا رد آن مختارند. از خصوصیات دیگر تبلیغات مستقیم گسترده بودن میدان عمل برای عاملان آن است، در این روش اکثر ابزارها و برنامه ریزی آن و تدبر و نازک بینی کمتری صرف می شود و غالباً از تأثیر گذاری اگر نه عمیق تر اما سریعتر نیز برخوردار است.
تبلیغات غیر مستقیم
همانطوری که از عنوان آن پیداست این نوع تبلیغات نمود و ظهور علنی و صریح ندارد، با این شیوه اهداف تبلیغی پیامهای غیر مستقیم صادر شده پنهان و غیر محسوس است. به نظر بعید می اید اما نباید تصور کرد که با تلاش های معمولی در ارائه یک برنامه تبلیغات غیر مستقیم می توان ضمن تأثیر گذاری، اهداف تبلیغی آنرا کاملاً دور از فهم و ذهن همه کس نگاه داشت، زیرا تشخیص آن برای خواص و روشنفکران جوامع دشوار نیست و عوام نیز به تجربه در بیشتر موارد به نکته یاد شده یعنی اهداف تبلیغی در برنامه های تبلیغات غیر مستقیم پی خواهند برد. از ویژگیهای این نوع تبلیغ آن است که پیام های آن از کانالهای نامرئی و پنهانی و یا غیر منتظره عبور داده می شوند و معمولاً مخاطبین بطور غافلگیرانه آن را دریافت می کنند و در حقیقت به آنان تحمیل می شود . در تبلیغات غیر مستقیم لزوماً از اشکال و قانونمندی های مشخص و مکرر پیروی و استفاده نمی شود بلکه در ساخت و ساز آنها بیشتر از فرصت های پیش آمده و موقعیت های خرید و حوادث پیش بینی نشده سود برده می شود (کاتلر، ۱۳۸۷).
۲-۲-۳-۱) تاریخچه تبلیغات در ایران وجهان
تبلیغات از دیرباز توسط فروشندگان دوره گردی که به منظور فروش کالای خود، به معرفی آن می پرداختند، وجود داشته است. با اینحال، اولین قوانین تبلیغاتی در سال ۱۶۱۴ و در انگلستان وضع گردید. اولین تبلیغات روزنامه ای در سال ۱۶۲۵ در نشریه ی ویکلی نیوز لندن[۴۱] چاپ شد و اولین روزنامه تبلیغاتی در سال ۱۷۰۴ در امریکا و با نام بوستون نیوزلتر[۴۲] به چاپ رسید. اختراع رادیو در سال ۱۸۹۵ و به دنبال آن تلویزبون، دامنه ی تبلیغات را بسیار وسع ساخت. بطوریکه هزینه های تبلیغاتی در سال ۱۸۹۰ در امریکا بالغ بر ۳۶۰ میلیون دلار گردید (دهقانی و همکاران، ۱۳۸۳).
در حقیقت، آنچه که امروز به عنوان تبلیغات نو و جدید می شناسیم، ریشه در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم در کشور ایالات متحده دارد. اما به طور کلی برای تبلیغات اعم از سیاسی یا تجاری می توان سه دوره تاریخی قبل از انقلاب گوتنبرگ و اختراع و تکمیل ماشین چاپ در سال ۱۴۵۰ را در نظر گرفت.

  • دوره علایم تجاری

در زمان های گذشته افتخار و غروری که استادکاران داشتند، منجر به استفاده تبلیغاتی از آن به شکل علامت یا علامت های مشخص، شده است. به طور مثال آنان برای موضوعاتی مانند کاسه، کوزه سفالی و غیره. علامت خود را حک می کردند. بدین ترتیب شهرت آنان دست به دست و زبان به زبان می گشت و خریداران هنگام خرید به علایم تجاری توجه می کردند.

  • نشانه ها و تبلیغ روی دیوارها

وسیله دیگر تبلیغات، جملاتی بود که روی سنگ و دیوارهای جنب محلی که اجناس مختلف به فروش می رسید نوشته می شد و از اجناس و کالا تمجید و تحسین می کرد. نظیر آن را می توان تبلیغات دیوارها و تابلوهای بالای مغازه های امروزی ذکر کرد. به طور مثال کاوش هایی که در شهر بمبئی آمده نشان داده است که در هر دکان کوچکی یک نوشته ای روی دیوار جنب در ورودی مغازه داشته است.

  • جارچی های شهر

در دوران گذشته به ویژه در یونان، جارچیهای عمومی وظیفه اطلاع رسانی را انجام می دادند، آنان اخبار مهم و وقایع مورد علاقه مردم را انتشار و بابت آن کارمزد می گرفتند. آنان حتی اتحادیه ای نیز تشکیل داده بودند اما بعد از ۱۴۵۰ و اختراع ماشین چاپ به وسیله یوهان گوتنبرگ به تدریج و تقریباً طی ۳۰۰ سال تمام اروپا تحت تأثیر این صنعت قرار گرفت. با بسط و گسترش مطبوعات در اواسط قرن هفدهم، تبلیغات به صورت جدیدی برای اطلاع افراد باسواد رشد و کم کم شروع به پیشرفت کرد. بسط و توسعه چاپ روز به روز بر تعداد روزنامه ها و مجله ها افزوده شد و اولین روزنامه در ایالات متحده به نام بوستون نیوزلتر در سال ۱۶۹۰ چاپ شد و در سال ۱۹۱۴ قریب ۱۵ هزار روزنامه و مجله در این کشور منتشر شد. سرانجام پس از پیدایش رادیو و ارسال اولین پیام به وسیله مارکنی در سال ۱۸۹۵ کم کم تبلیغات جای خود را در رسانه جدید گشود و اولین رادیو تجاری به نام کاکا در شهر پیترزبورگ واقع در ایالات پنسیلوانیا راه اندازی شد و بعدها شبکه عظیمی مانند A.B.C در سال ۱۹۲۶ تأسیس شد، پس از خاتمه جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ تبلیغات از طریق تلویزیون آغاز شد و به سرعت گسترش یافت. در فاصله بین سال های ۱۸۹۰ و دهه ۱۹۲۰ شاهد تغییرات عمده ای در صنعت تبلیغات بازرگانی و آثار اجتماعی آن بودیم. تا قبل از ۱۸۹۰ توجه مؤسسات تبلیغی تنها معطوف به بازار فروش کالا یا متن رسانه های مناسب و کوشش در متقاعد کردن صاحب شغلی است که باید برای آنها تبلیغ می شد. بعد از سال ۱۸۹۰ تبلیغات حاکی از گسترش دامنه خلاقیت و نقش مشاغل شد. تبلیغات بازرگانی با به کار بردن شگردهای مختلف ارائه شد و با بهره گرفتن از قلم های مختلف و صفحه آرایی های مختلف و غیره به راه چند سویه ای برای اقناع مخاطبان تبدیل شد (علیئی، ۱۳۹۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 10:58:00 ب.ظ ]




۵-۳-۳-۱- دیدگاه های کلاسیک در موضوع هویت
الف: رویکرد گوهر گرا اعتقاد به تعیین یافتگی هویت دارد و محور حیاتی بحث هویت را تقابل اضداد می­داند که بر بنیان خودی و بیگانه شکل گرفته اند. این رویکردها بیشتر در دوره ی مدرن و در متن نظر یه جهان شمول مدرنیته غرب تعریف می شوند و منزلتی رفیع و استعلایی برای انسان غربی قائل بودند.(آبادیان، ۱۳۸۰: ۹۳)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ب: رویکرد ساخت گرائی اجتماعی[۴] که تاکید اصلی آن بر این است که ماهیت، ساخته و پرداخته تاریخ است و در ظرف مکان و زمان خاص شکل گرفته و معنا می یابد و هربر ساخت اجتماعی نوع خاصی از کنش های اجتماعی را طلب می کند.
ج: رویکرد میانه، این دسته از نظریه ها که در میان گوهر گرائی و سازه گرایی قرار دارند، بر این اعتقادند که احساس هویت یک مقوله ی حدوثی یا شدنی است و نه قدیمی یا ذاتی. بنابراین هویت کل مرکبی از مجموعه های محمول و محقق است که در طی مراحل متعدد زندگی در خود انباشت می کنیم (حاجیانی،۱۳۹۱: ۷۲)
۴-۳-۱- رویکردهای مدرن به هویت
الف: نظریه جامعه شناسان همچون نظریه ی کنش متقابل نمادی که تاکید شان بر اهمیت محیط برای شکل گیری خود است. در میان آنها تعامل گرایان ساختی، به ایستارهای مردم از خودشان، و تعامل گرایان فرآیندی، به فرایند مذاکره در ساخت هویت متمرکز بوده اند. از جمله ی آنان می توان به به گافمن در این مورد اشاره کرد. (همان،۷۶)
ب: نظریه های روان شناسان که به تبین نظری هویت در قالب ساختارها و فرآیندهای شناختی و ساخت­ها و فرایند بازنمایی اجتماعی توجه شده است. به طور مثال تاجفل معتقد است شکل گیری هویت بر اساس عضویت درون گروه اجتماعی معلوم می شود. همچنین، ناکامی، عدم ارضای نیازهای اساسی روانی، سرخوردگی روانی و احساس محرومیت نسبی، همچنین پیش داوری ها و برون فکنی از عوامل روانشناختی موثر بر ساخت هویت هستند. (مقصودی، ۳۹:۱۳۸۲)
۱-۴-۳-۱- نظریه آنتونی گیدنز
از دیدگاه گیدنز، پرسش از نقش هستی، روابط دنیای خارج و زندگی آدمی و پرسش از دریافت و شناسایی دیگران، سوالاتی هستند که انسان باید به آنها پاسخ دهد. او معتقد است که ((خود)) بازتابی از تصور ما است که ما مسئولیت آن را به عهده می گیریم. ما حقیقت وجودی خود را می سازیم و این ساختن تحت تاثیر انتخاب های ما است. در دوره ی جدید به علت آزادی و رهایی انسان از قید و بندهای دوره ی سنتی و آزادی در گزینش و انتخاب، ماهیت زندگی روزمره بطور مستمر تحت تاثیر وصلت بین عناصر محلی و جهانی تحول می یابد. (گیدنز،۸۱:۱۳۷۸)
۲-۴-۳-۱- نظریه فردریک بارث
از دیدگاه بارث هویت ها تغییرناپذیر نیستند و در گذر زمان دگرگون می شوند. وی به شدت بر نقش فرد و تصمیم گیری او در ساخت هویت تاکید دارد. بارث می گوید که افراد به شیوه های متفاوت در فرهنگ های گفتمانی مشارکت می جویند و معمولاً در هر زمان در چندین عامل گفتمانی با درجاتی از شدت و ضعف شرکت می کنند از جمله تاکیدات بارث بر مسئله ی مرز میان هویت ها است. مرزها را می­توان در هر تعامل میان اعضای گروه های دارای هویت متفاوت یافت.(حاجیانی،۹۱:۱۳۹۲)
۳-۴-۳-۱- پسا ساخت گرایی و هویت
یکی از دعاوی اصلی اندیشمندان پسا ساخت گرا، نفی سراسری یگانگی و انسجام هویت فردی است. بر اساس استدلال آنها هر سوژه مرکب از زیر سوژه های متداخل است. ناخودآگاه هر فردی بیانگر سوژه های چند پاره است که هویت های متکثر و تغییر پذیر دارد. اما ایدئولوژی این هویت های متداخل و گاه متضاد را پنهان می کند و فرد به ظاهر احساس کلیت می نماید، در دیدگاه پسا مدرن که به بحث هویت در فضای پست مدرنیسم می پردازد، این اعتقاد وجود دارد که عقل مدرن مجبور است، محدودیت های خود را بپذیرد و سوژه ی انسانی را نه چیزی ثابت، واحد و حقیقی، بلکه موجودی سیال، متحول و در حال شکل گیری و محصول روابط قدرت و تعامل با غیر به حساب آورد. (قاسمی،۲۵:۱۳۸۳)
موفی معتقد است که بر خلاف دیدگاه متفرق هویت که نظر به پراکندگی دارد، نوعی حرکت دوگانه وجود دارد که از یک سو مرکزیت ثبات ها و نقاط اتکا را از بین می برد و از سویی دیگر مایل به ایجاد نقاط گوناگون و تثبیت موقت تلاطم بی پایان است که دال بر دیالکتیک ثبات و بی ثباتی است. (آوتور، ۱۳۷۱: ۱۱۲)
۴-۴-۳-۱- مکتب کنش متقابل نمادین و هویت
همانگونه که در مباحث قبلی اشاره شد، نظریات پراکنده و متفاوتی در رابطه با موضوع هویت وجود دارند که علیرغم سودمندی که برای این نظریات وجود دارد. در بسیاری از موارد شاهد نوعی تداخل دیدگاه و بررسی موضوعات از یک بعد هستیم. این امر موجب نوعی سردرگمی در ارائه یک پاسخ مناسب در رابطه با منشاء و چگونگی ساخت هویت می شود. بنابراین وجود یک مبنای نظری وسیعتر به منظور تبیین ماهیت مقوله هویت امری ضروری به نظر می رسد.
کنش متقابل نمادین از جمله مکاتب جامعه شناسی است که به نظر می رسد دیدگاه تازه ای را به جامعه ارائه داده است. از معروفترین شخصیت­های این مکتب می توان به جرج هربرت مید و هربرت بلومر اشاره کرد. بطور کلی دیدگاه کنش متقابل نمادی بر پویایی کنش متقابل اجتماعی بین فرد و جامعه و نتایج این فرایند تاکید دارد. نخستین کسی که به کنش متقابل جامعه و فرد اشاره نمود، زیمل جامعه شناس آلمانی بود. به اعتقاد وی ساخت هایی مانند طبقه، دولت، خانواده و دین در نهایت بازتاب کنش متقابل میان مردم می­باشند.(جیمسون، ۱۳۷۹: ۲۸)
بسیاری معتقدند که ریشه های مکتب کنش متقابل در مکتب رفتار گرایی است. به نظر ویلیام جیمز انسان موجودی است که از قابلیت فراوانی برخوردار می باشد. آگاهی ذهنی انسان امری متحول و پویا است. این پویایی موجب می شود که میان امور خارجی گزینش کند وی از دو نوع ((من)) در انسان صحبت می کند. یکی ((من)) به عنوان عامل شناخت است. اما نوع دوم شامل متعلقاتی است که به ((من)) اضافه می شود. این وجه از من ((یا خود تجربی)) در طی کنش یا واکنش اجتماعی ظاهر می­ شود.(توسلی،۱۳۷۶: ۲۶۹-۲۷۰)
مید می گفت که جدا از جامعه هیچگونه خود، یا خودآگاهی بوجود نمی آید. جامعه نیز به نوبه ی خود باید به عنوان ساختاری در نظر گرفت که از طریق فراگرد رایج کنش های اجتماعی، ارتباطی و مبادلات اشخاص که متقابلاً به یکدیگر گرایش دارند پدید می آید. به نظر مید انعطاف پذیری، یا توانائی واکنش نسبت به خود به همان سان که شخص در برابر دیگران واکنش نشان می دهد، برای تحول ذهن در قالب فراگرد اجتماعی شرطی ضروری به شمار می آید. بدین ترتیب خود مانند ذهن یک شناخت عینی نیست بلکه فراگرد آگاهانه ای است که ابعاد گوناگونی مانند توانائی واکنش در برابر خود و در برابر دیگران، توانائی مشارکت در گفتگوی شخصی با دیگران و توانائی هوشیاری در مورد آنچه که شخص می گوید، قابل تعریف است لذا یک فراگرد ذهنی محض نیست و از طریق اجتماعی شدن بدست می آید. (مهر آئین، ۸۷:۱۳۸۹)
به نظر مید دو نوع رفتار یا ادا را باید از هم جدا کرد. یکی اداهای بی معنا یا ناخود آگاه حیوانی و دیگری اداهای معنادار، نوع اول شامل واکنش های بی میانجی نسبت به یک محرک را نشان می دهد. مانند پاسخ حیوانات نسبت به یک محرک، اما نوع دوم محرک­هایی هستند که در سطح روابط انسانی خود را نشان می دهند. این اداهای معنادار بر تحریک واکنش در فرد متناسب با آنچه او در فرد دیگر برانگیخته است و در نقش دیگری ظاهر شدن و مانند دیگران عمل کردن، مبتنی هستند. این اداها بر نمادهای زبانی استوارند و محتوایی در بردارند که برای افراد گوناگون تقریباً یکسان هستند. اندیشه ی بشری زمانی پدید می اید که نمادها و اداهای شفاهی عام در فرد همان واکنش را بر انگیزد که او خود در دیگری بر می انگیزد. و به خاطر همین واکنش است که او می تواند رفتار بعدی اش را تحت نظارت خود داشته باشد. بنابراین عمل متقابل نمادین مستلزم تفسیر یا تخمین معنای اعمال یا برداشت های شخص دیگر است و نیز مبتنی است بر تعیین حدود، یعنی بر انتقال نشانه ها به شخص دیگر، تا او از این طریق بداند که چگونه باید عمل کند. شرح مید از چگونگی تشکیل و تکوین آگاهی از خود بر این پایه تکوین یافته است که ارتباط انسانی زمانی امکان پذیر است که نماد در یک شخص همان واکنشی را بر انگیزد که او خود در دیگری بر می انگیزد. هنگامی که کودکان توانستند در ضمن بازی کردن در نقش دیگران ظاهر شوند و بعدها این روند چنانکه رو به تکامل رفت که بتوانند نقش های بازیگران دیگر را در ذهن خود متصور شود و واکنش های احتمالی آنها را نسبت به یکدیگر تخمین بزند. از نظر مید انسان­ها هر کدام با یک ملیت معین که خود شناخته اند زندگی می کنند و تحت فشار محدودیت ها، آداب، رسوم و قوانین عمل می کنند. همه ی اینها به عنوان عناصر سازنده­ی (خودم) عمل می کنند. اما ((من)) همیشه در برابر موقعیت های از پیش تعیین شده به شیوه ی منحصر به فرد واکنش نشان می دهد و چشم انداز متفاوتی از این عالم نشان می دهد. (کوزر، ۱۳۷۷: -۴۴۷-۴۴۳)
با این توضیحات می توان فهمید که مید می خواست میان انسان و محیط اجتماعی وی رابطه متقابل ایجاد نماید و این نکته را توضیح دهد که شخصیت یا خود اجتماعی و احراز پایگاه ها و نقش هایی که فرد بر عهده دارد حاصل روابط اجتماعی است. از نظر طرفداران کنش متقابل، جامعه پذیری فرآیندی است پویا که به مردم اجازه ی شکوفائی فکر و گسترش شیوه های انسانی را می دهد. اما این فرایند یک بعدی نیست بلکه فرآیندی پویا که کنشگر اطلاعات را دریافت می کند و قادر است آنها را با خود تطبیق یا تغییر دهد. (ریتزر، ۱۳۷۴ : -۱۶۴)
به این ترتیب، هویت در نظر مید به معنی خود یا من (self) است که تحت تاثیر تلقی های دیگران عمومیت می یابد و با آن تغییر می کند. خود ماهیت مرکب و دو بعدی دارد که بعد مفعولی آن (me) به شدت تحت تاثیر عرصه و زمینه ی اجتماعی است. بعدها کولی این ایده را مطرح کرد که رفتار و هویت افراد تحت تاثیر چگونگی تصور فرد از خودش، چگونگی تصور او از دیگران و سرانجام تصور دیگران از او می باشد. ( حاجیانی، همان: -۱۰۸)
موضوع دیگری که توسط مید مطرح شد وجود خودهای متنوع و چندگانه است که معادل همان هویت های چندگانه است. مثلاً ترنر و تاجفل از جمله نمادگرایانی بودند که معتقدند هر فرد هم زمان به جمع های متعددی تعلق دارد. در نظریه ی کنترل هویت پیتربروک به بحث در مورد وجود هویت های متعدد و رقیب و نقش آنها در به هم خوردن چرخه ی کنترل هویت پرداخته شده است.(دهشیری، ۱۳۷۹: ۴۵)
۵-۳-۱- انطباق و سازگاری هویتی
از آنجائی که امکان انطباق و سازگاری هویتی در تمام حوزه های اجتماعی وجود دارد، در نظریه کنش گرائی نمادین به این امر توجه شده است. بر اساس این نظریه واقعیت انطباق و سازگاری و همزیستی در درون ساختار هویتی نیز وجود دارد. کنشگران همواره توانائی ایجاد تعادل و هماهنگی میان ابعاد هویتی متعدد خود را دارا می باشند، لذا امکان و فرصت لازم را برای همساز شدن با ابعاد متکثر هویت را دارند. به عبارتی میان عناصر هویتی، فضای تعامل، تبادل و مناسبات دیالکتیکی بوجود می آید و هویت های چند گانه در این چارچوب بر یکدیگر تاثیر و تاثر گذاشته و می گذراند. این تاثیر و تاثرها در نهایت منجر به آمیختگی یا گره خوردن هویت شده و خودهای متنوع و چند وجهی ایجاد می کند که تلاش می کنند و تناقضات موجود را حل نموده و با هم سازگاری پیدا کنند و در نهایت هویت ترکیبی را ایجاد نمایند. (همان، ۴۶۴)
۶-۳-۱- مفهوم هویت ترکیبی
برای نخستین بار جرج زیمل در مقاله ی تضاد فرهنگ مدرن به موضوع ترکیبی بودن هویت و فرهنگ در جامعه ی مدرن اشاره کرد. زیمل معتقد است که در قرن نوزدهم بشر با تنوع گوناگون جریان­های فکری مواجه شده و در نهایت مفهوم خود حاصل جمع کلیه ی این تقاطع­ها گردیده است. بطوری که گرایش کلی فرهنگ به سوی چند بعدی شدن است.
به نظر زیمل که خود از گروه اندیشمندان نظریه ی تقابل نمادین است، روند تاریخ جدید شامل آزادی فزاینده ی فرد از بندهای وابستگی شدید اجتماعی و شخصی است. او استدلالی می کند که انسان­های جوامع پیشین در یک رشته ی محدود از حلقه های اجتماعی به نسبت کوچک زندگی می کنند چنین حلقه­های محدود راه­های گریز فرد را می بستند و کل شخصیت فرد در زندگی گروهی حل می شود. فرد از طریق وابستگی ها و وفاداری­های تمایز نیافته به جامعه پیوند می خورد و انقیاد وی پیش می اید. یک فرد نمی­تواند یک راست عضو حلقه ی بزرگتری شود، مگر آن که از طریق عضویت در یک حلقه ی کوچکتر به آن حلقه ی بزرگتری تعلق یابد. اما در جوامع جهانی نوین فرد عضو بسیاری از حلقه ها است و هیچ کدام از این حلقه ها کل شخصیت وی را در بر نمی گیرد و بر او نظارت ندارد. تعلق های خانوادگی فرد نوین از فعالیت های شغلی و مذهبی او جدایند. به این معنی که هر فردی در شبکه ای از حلقه های متقاطع اجتماعی پایگاه مشخصی را اشغال می کند. بنابراین شخصیت این فرد منشعب می شود. بطور مثال در جوامع پیشین وابستگی مکانی یا خویشاوندی تعیین کننده ی تعلق مذهبی بود. یک فرد نمی توانست با افرادی همزیستی کند که در عقیده مذهبی با او اشتراک نداشته باشند زیرا که اشتراک مذهبی همدیگرند و شخصی در عین اینکه با دیگران همزیستی دارد می تواند مذهبی جداگانه داشته باشد در چنین جامعه ای دین نیروی خود را از دست می دهد و جنبه ی خصوصی تر پیدا می کند و ملاحظات مذهبی از ملاحظات دیگر متمایز می شود. ( ثلاثی، ۱۳۷۷: -۲۶۵-۲۶۲)
علاوه بر نظریه زیمل، مید اعتقاد به خودهای متنوع و چندگانه داشت، کولی و جیمز بر تنوع خود ها یا هویت ها تاکید داشتند. در نظریه های هویت سایر متفکران مکتب تعامل گرایی نمادین از جمله ترنر و تاجفل تاکید شده است که هر فرد هم زمان به جمع های متعدد تعلق دارد و ممکن است خود را با بیش از یک جمع معرفی کند. ( عالمی، ۱۳۸۰: -۸۷۱)
۷-۳-۱- عوامل موثر بر آینده هویت
همانگونه که اشاره شد در دیدگاه مربوط به کنش متقابل نمادین، جامعه پذیری نقش مهمی در فرایند تبادل اطلاعات دارد. لذا می تواند بیشترین اثر بر تکوین و تغییر هویت های جدید جمعی داشته باشد. جامعه پذیری در این نوشتار به معنای روندهایی است که کنشگر را از بدو تولد تا زمان مرگ، تحت تأثیر خود قرار داده و عامل شکل گیری شخصیت یا هویت تلقی می شود. طبعاً دامنه ی این روند ها بسیار فراگیر است و شامل بسیاری از متغیرهای اجتماعی، فرهنگی و جغرافیایی و. .. می شود. این عوامل آدمی را تحت الشعاع خود قرار می دهند. از جمله ی این عوامل می توان به موارد زیر اشاره کرد.
۱- جهانی شدن. ۲- افزایش سطح سواد عمومی و کاهش مرزهای فرهنگی. ۳- افزایش رفاه عمومی که موجب افزایش ارتباطات می شود و نیازهای جدیدی را مطرح می سازد. ۴- کاهش حجم دولت و تعدیل تأثیر دولت بر جامعه که خود فضای لازم را برای پیگیری حقوق شهروندی فرآهم آورد و ملاک های سنتی مانند روابط شخصی، شرایط خانوادگی، هویت، مذهب و… کم رنگ می شود و تأمین حقوق، ناشی از عضویت در اجتماع مدنی مهم تلقی می شود. ۵- کاهش اهمیت و جایگاه منابع سنتی هویت از قبیل ملیت، قومیت و مذهب و جایگزین شدن آنها توسط عواملی از قبیل عضویت کنشگران در یک منطقه جغرافیایی معین و برخورداری کنشگران از حقوق شهروندی است. در کنار پیدایش نخگبان مدرن از بین عوامل فوق نظر به اهمیت عامل اول، آن را با تفضیل بیشتری مورد توجه قرار می دهیم. اما قبل از آن به تاثیر قدرت بر هویت اشاره ی مختصر می شود.(رواسانی، ۱۳۸۶: ۳۵)
۸-۳-۱- بررسی رابطه قدرت و هویت
از آنجایی که هویت پدیده ای طبیعی و فراتاریخی نیست و همواره تولید و باز تولید می شود بی گمان انجام چنین کار ویژه ی مهمی بدون حضور قدرت و رابطه قدرت محور نا ممکن است. هویت پیوندی ناگسستنی با تفاوت ساخته و توسط آنها حفظ و تقویت می شوند. پس هر چه تفاوت باشد قدرت وجود دارد و کسی که دارای قدرتی است، درباره ی معنای تفاوت تصمیم می گیرد.(کل محمدی،۱۳۸۲: ۲۲۶)
قدرتی که تفاوت و بنابراین هویت را می سازد و حفظ می کند، همیشه درون و بیرون مرزهای تفاوت زا و هویت آفرین در تلاش است. این مرزها شاید واسطه ی قدرت هرمونیک متصلب و پایدار به نظر آیند، ولی هرگز کاملاً روشن و نفوذ ناپذیر نیستند. تلاش قدرت برای متصلب کردن آنها همیشه با موفقیت همراه نبوده است. لذا مرزهای بین تفاوت و هویت همواره محل نزاع قدرت های رقیب خواهد بود. (همان، ۲۲۶)
بطور کلی شواهد نشان می دهد که هر چه قدرت دولت مرکزی بیشتر شود، گرایش به هویت های مادون هویت ملی کاهش می یابد. اما مفهوم قدرت در جهان مدرن با مفهوم ما قبل مدرن تفاوت کرده است. در عصر مدرن تعریف قدرت دولت فراتر از بکارگیری ابزارهای سرکوب و زور می باشد.
قدرت مرکزی در مفهوم جدید آن شامل فراهم ساختن شکل گیری جامعه پذیری سیاسی و مشارکت آحاد مردم یک ملت در جریان ساخت سیاسی آن است. این امر می تواند ضمن تقویت قدرت دولت، از میزان تنش های موجود در جامعه بکاهد و با وابسته کردن فرد به نظامی که به آن تعلق دارد، وی را برای قبول مسئولیت های گوناگون اجتماعی آماده کند. (قوام، ۱۳۷۱: ۸۶-۸۵)
تلاش در جهت ایجاد تمرکز و وحدت سیاسی با بهره گرفتن از ابزارهایی همچون ایدئولوژی واحد و ترویج آن در سراسر کشور با تاکید بر ناسیونالیسم، به عنوان آرمان سیاسی دولت می تواند نقش موثری در زمینه حفظ وحدت هویتی جامعه داشته باشد. (مقصودی، ۱۳۸۲: ۲۴)
لذا می توان گفت بهره گیری از ابزار خشونت برای تامین و حفظ وحدت اجتماعی و ملی یک جامعه نمی­تواند برای رسیدن به هدف های دراز مدت مثمرثمر باشد. (آرنت، ۱۳۵۹: ۱۰)
به عقیده اکلاتف، بحران سیاسی، یکی از عوامل وقوع چالش و مناقشه در رابطه با هویت در درون یک واحد سیاسی است. در صورتی که دولت مرکزی راهکار کسب مشروعیت سیاسی را از طریق خشونت پیگیری نماید سایر گروه های قومی مغلوب که خواهان تجدید نظر در نظم سیاسی و اجتماعی هستند. به سمت و سوی اعمال خشونت زا کشیده می شوند. در واقع چالش با نظام قانونی نوعی چالش با مشروعت آن نظام و آرمانهای هویت خواهانه ی آن است. (صالحی، ۱۳۹۱: ۱۵۳-۱۵۱)
۹-۳-۱- جهانی شدن و هویت
جهانی شدن به عنوان یک متغیر زمینه ای، مجموعه ای از تغییرات فرهنگی را به وجود می آورد که حداقل در یک وضعیت خاص، موجب گسترش فضای باز رسانه ای و توسعه و تعمیق تعاملات واقعی فضای مجازی شد. ازجمله پیامدهای آن مدرن شدن بخش های مختلف جامعه است. که خود زمینه ی دگرگونی­های اجتماعی دیگر را به همراه داشت.(کاظمی، ۱۳۸۰: ۲۲۰)
گیدنز جهانی شدن را اینگونه تعریف می کند: فشرده شدن زمان و مکان، فشرده شدن روابط اجتماعی در سطح جهانی از بین ببرد (گیدنز، ۱۳۷۸ :۵۹)
در حوزه ی فرهنگ نیز این فشرده شدن کاملاً محسوس است. بطوری که انسان ها و جوامع از نقاط مختلف با همدیگر ارتباط بیشتری برقرار می کنند و لذا موجب درهم رفتگی فرهنگ های آنها و تأثیر گذاری متقابل این فرهنگ ها بر همدیگر می شود. این تأثیر گذاری متقابل می تواند ماهیت فرهنگی هویت ملی کشورها را تغییر دهد و هویت ملی را تحت تأثیر قرار دهد. بدین ترتیب جهانی شدن موجب ایجاد نگرانی در دو بعد می شود: یکی در مورد محتوای هویت ملی و دیگری در مورد ضعف و قوت هویت ملی. (عاملی، ۱۳۸۰: ۷۹۰)
رابرتسون همانند گیدنز جهانی شدن را نوعی فشردگی مکانی در نظر گرفته است که موجب نسبی شدن جوامع، ملت ها و مسائل مربوط به آنها از جمله هویت شده است. این فرایند موجب دل مشغولی نسبت به هویت شده و جستجوی هویت را در شکل مقاومت در برابر جهانی شدن تبدیل کرده است بطوری که امروزه مفهوم دهکده ی جهانی بخصوص در دهه ۱۹۹۰ در راستای بالا گرفتن موج جدایی خواهی ملی و منطقه گرایی قومی به ویژه در حوزه ی پیمان ورشو و منطقه بالکان، زیر سؤال رفته است. این رویدادها خوشبینی­های غرب را درمورد جهانی شدن ارزش­ها تا حدودی به یأس و ناامیدی تبدیل نموده و تجدیدنظر در فرضیه فوق را الزامی کرده است. (گل محمدی، ۱۳۸۰: ۳۲۵)
هابرماس در عین توجیه جهانی شدن به جنبه های منفی آن هم توجه کرده و دشواری تجربه ی مدرنیسم و جهانی شدن را نوعی احیاگرناسیونالیسم، به معنای تقابل و واکنش در مقام جهانی شدن می داند از دید هابرماس جهانی شدن موجب تضعیف ظرفیت های دولت – ملت می گردد. وی راه حل این معضل را در گسترش تصمیم جمعی و حوزه عمومی جوامع می داند بدین ترتیب جهانی شدن نیز در در حوزه های مختلف اجتماعی، مرزهای ملی را با تهدید مواجه می سازد و سبب آزاد شدن نیروهای پایین به بالا می­ شود. این نیروها با طرح تقاضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جدید، دولت های ملی را با مشکلات عدیده­ای مواجه ساخته و نتیجه ی هر دوی اینها، موجب آسیب پذیرشدن فرهنگ، هویت و همبستگی ملی می­شوند. (قیصری، ۳۹۶:۱۳۸۲)
صرف­نظر از دیدگاه­ های مختلف می توان گفت، هیچ چیزی حاکی از آن نیست که جهانی شدن الزاماً ذهن را توسعه می بخشد، جهانی شدن و افزایش گرایش های محلی صرفنظر از تنافرشان، به هم پیوسته هستند، جهان، هم زمان در حال کوچکتر شدن و بزرگتر شدن است، ناحیه گرائی و قومیت هم چون دوروی جدائی­ناپذیر یک سکه هستند و هر کدام به نحوی تدافعی، نسبت به محیط جهانی تر شده ی حیات اجتماعی تجلی می یابند.(بالمر، ۱۸۱:۱۳۸۴)
امروزه در بسیاری از کشورهای دموکراتیک، قومیت ها و هویت های محلی به عنوان تهدیدی نسبت به ثبات سیاسی کشورها به حساب نمی آیند. به همین دلیل روش­های انعطاف پذیرتری در رابطه با این گرو­ها اتخاذ می کنند. پذیرش سیاست های تنوع فرهنگی، حق آموزش به زبان مادری و پذیرش حق خود گردانی از جمله این سیاست ها است. چند گونگی فرهنگی امروزه به عنوان اصل تلقی می شود که بر مبنای آن گرچه هویت از درون فرد مایه می گیرد ولی با به رسمیت شناخته شدن آن، درک و شعور انسانی از راه گفت و گو و شنود جمعی پرورش می یابد و حقوق اساسی زندگی مورد پذیرش قرار می­گیرد.(روستر۶۰:۱۳۸۴-۵۵)
۱۰-۳-۱- هویت قومی
در مباحث قبلی اشاره شد که هر انسانی در طول دوره ی حیات خویش متاثر از محیط جغرافیایی، فرهنگی و اجتماعی خود هویت های متفاوتی راکسب می کند، که ثابت و لایتغیر نیستند و همواره تحت تاثیر حوزه ­های مختلف زندگی تغییر می کنند. از جمله ی این هویت می توان به هویت تباری، زبانی، قومی، دینی، ملی، نژادی، و جنسی و انسانی اشاره نمود. این هویت ها اغلب ترکیبی از یک هویت واحد ایجاد می کنند که برآیندی از هویت های فوق است. جابجائی یکی از این هویت ها می تواند هویت ترکیبی را دگرگون سازد. بنابراین در فرایند تعامل انسان با محیط خویش همواره شاهد حالت غیر ایستایی هویت و یا به تعبیری دینامیکی بودن آن هستیم آنچه که در مباحث هویتی از بین سایر هویت ها بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. بحث هویت قومی است که با مفهوم قومیت و قوم مداری ارتباط دارد. بنابراین شناخت هویت قومی مستلزم درک واژه ی قومیت در معنای وسیع آن است. واژه ی قومیت هنگامی به منصه ظهور رسید که انسانها ی منزوی از نظر جغرافیایی توانستند از طریق نوشتاری پی به مشترکات فرهنگی و شاید نژادی خود بردند و بر اساس این مشترکات توانستند شباهت­ها و تفاوت­های خود را درک نمایند بدین ترتیب قومیت و به تبع آن هویت قومی محصول ارتباط نوشتاری است. (احمدی، ۱۳۷۱: ۸۹)
پرمداس معتقد است که هویت قومی هنگامی پدید آمد که گروهی از مردم آگاهانه به خود نگریستند و متوجه مشترکات نژادی، مذهبی وسرزمین مشترک خود شدند و این احساس را پیدا کردند که این عوامل مشترک از سوی یکی از عوامل ثانویه مورد تهدید است. (احمدی، ۱۳۷۸: ۴۵)
از نظر اسمیت ریشه ی قوم مداری ناشی از تمایل و نیاز جامعه ی قومی به کسب هویت است. وجدان قومی که هویت خود را در گذشته اجتماعی، اسطوره ها، خاطرات تاریخی، هم زبانی و هم نژادی می بیند، برآِیندی ایجاد می کند که حاصل آن تشکیل هویت قومی است که از لحاظ سیاسی معطوف به قدرت خواهی و مرکز گریز است. (امیری صالحی، ۱۳۹۱: ۱۳۹)
الطائی در شرح هویت قومی می گوید: هویت قومی خاص دروان ماقبل سرمایه داری و قبل از تکوین مفهوم دولت –ملت، در معنای مدرن آن است. (الطائی،۱۳۷۸: ۳۷)
برتون در ریشه یابی علل ظهور هویت قومی می گوید: ساخت هویت قومی مبتنی بر ویژگی­های جمعیتی، تاریخی، زیست محیطی، سکونت گاهی، جامعه شناختی، اقتصادی، سیاسی، زبان شناختی، دینی و غیره می باشد، این ویژگی­ها رفته رفته ساختار یک مجموعه ی کما بیش مشخص و منسجم یافته در قالب یک نمونه را بوجود می آورند که در مقابل ایدئولوژی­های ملی گرایانه دولتی ملــت گرائی ها، خاص گرایی قبیله ای و جهانی وطن گرایی و یکپارچه سازی قومی دولــت ها مقاومــت می کند و خود را در موقعیت تفکیک یافته از سایر مجموعه برجسته می نماید. ( برتون، ۱۳۸۰: ۲۳۰)
در یک جمع بندی از مفهوم هویت قومی می توان گفت که تمایل به هویت قومی حاصل برآیندی از جمع بندی کلیه ی فاکتورهای موجد یک قومیت است که بعدی ذهنی داشته و تحت تاثیر تحلیل­های تاریخی، عاطفی، حسابگرانه و یا احساس محرومیت ظاهر می شود و با توجه به موقعیت­های تاریخی می تواند پتانسیل­های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی متفاوتی از خود بروز دهد.(کاجی، ۱۳۷۸: ۴۸)
۱۱-۳-۱- شکل گیری مفهوم دولت - ملت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 10:58:00 ب.ظ ]