و در سروده‌ای دیگرهمین مفهوم را با عبارات و تشبیهاتی متفاوت تری بیان می‌کند:
روزها حوضچه‌های پراکنده‌ی نورند
در بیابانی ظلمانی. (همان،ص. ۹۳)
و روز را تشبیه به ساعت شنی می‌کنی که با شروعش باقی مانده عمر را می‌نگریم:
ساعت شنی است روزها
بر می‌گردانی
و مهلت خود را می‌بینی. (همان،ص.۵۸)
«شعر شمس خود را به یک سادگی و ایجاز نزدیک کرد. یعنی در کنار این که زبان ، پالوده شد و خود را به زبان روزمره نزدیک کرد،آن ایجاز و سادگی هم در شعرش پیدا شد. او حذفهایی زیادی انجام داد که بتواند آن سادگی و ایجاز را بوجود آورد. »(مسلمیان،۱۳۸۷،ص.۶۰)شاعر آخرین قطرات خونِ روز را غروب آفتاب معرفی می‌کند که به واسطه‎ی آن، روز آخرین شعارش را بر صفحه‎ی آسمان حک می‎کند:
روز
سطر آخر حرفش را
با جوهر خون می‌نویسد. (لنگرودی،۱۳۹۳،ص.۳۷۴)
عناصر طبیعت در اکثر اشعار چنان سایه انداخته‌اند که می‌توان گفت این عناصر با شعر شمس پیوستگی دارند . صبح برای او رازی می‌گوید و باد آن راز را ویرایش می‌کند :

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

صبح
بر آسمان خانه‌ی من رمزی می‌نویسد
باد
سراسر روز تصحیح اش می‌کند. (همان،ص.۴۶۷)
روز بخاطر نور و روشنی‌اش صریح سخن می‌گوید و شب بخاطر ظلمت و سرسختی‌اش بر همه چیز فرمان می‌دهد و تحکّم می‌کند:
روز
با کلمات روشن حرف می‌زند
عصر
با کلمات مبهم
شب سخنی نمی‌گوید
حکم می‌کند. (لنگرودی،۱۳۹۰،ص.۷۸۱)
۴-۳-۵-۹- دریا
شمس برای اغلب عناصر طبیعت بدل‌های بلاغی زیبایی می‌آفریندکه یقیناً در نوع خود بی نظیر و بکر هستند:
دریا
بقچه ایست
که هوا زیر بغل می‌زند
و به آفتاب می‌سپارد
تا ما فراموش کرده
و ابرش بنامیم.(لنگرودی،۱۳۹۳،ص. ۲۶۵)
شمس در طبیعت شمال زندگی کرده و با طبیعت عجین شده است. او دریا را با لبخندی آرام ترسیم می‌کند ولی از درون ناآرام و پر از آشوب آن سخن می‌گوید که عدّه‎ی زیادی را به کام مرگ کشانده است:
چه غلغله‌ای است
در قلب تو دریا
وچه لبخندی
بر چهره‌ی آرام تو. (لنگرودی،۱۳۹۳،ص.۸۴۸)
و این هیاهوی دریا بارها در شعر شمس خود نمایی می‌کند .آرامش دریا اغلب با غوغای درون آن به تصویر کشیده می‌شود.
چه آشوبی است
در قلب تو دریا!
ماهیان بزرگ ،ماهیان کوچک را شکار می‌کنند…
غرق شدگانت هنوز
در انتظار رهایی
در کف موج ها خیره‌اند. (همان،ص.۸۴۷)
تصاویر بسیاری از اشعار شمس، نشان از روح طبیعت‎گرای او می‌دهد و همواره در شعرش به انواع گوناگون جلوه‌گری می‌کند:
دریا کفش‌هایی دارد از کتان سفید.دستمالی از ابریشم ِکفباف.
هوایی دست چین شده از تنفس حوریان نخستین. (همان،ص.۷۳۳)
۴-۳-۶- اساطیر مذهبی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...