• فقدان شکل گیری عوامل و مکانیزم های حقوقی، برنامه ای و اجرایی صادرات چرم طبیعی مطابق با پتانسیلهای واقعی این صنعت
    • عدم تعامل واحدهای صنعتی بخش چرم کشور با سایر کشورها و درنتیجه عدم استفاده از فرصتهای تولید محصولات چرم طبیعی تحت لیسانس شرکتهای معتبر بین المللی
    • ناکامی مدیران صنعت چرم در ایجاد برندهای معتبر منطقه ای، جهانی و حتی داخلی به دلیل عدم تسلط به روش های نوین مدیریتی
    • کمبود تنوع کیفیت و قیمت محصولات صنعت چرم
    • عدم ساماندهی سیستم تعرفه ای چابک و هوشمند در بخش مواد اولیه و محصولات نهایی و همچنین عدم شکل گیری سیستمهای ضد دمپینگ

۲-۹-۲ ساختارهای مدیریتی و سازمانی
یکی از مشکلات عمده بسیاری از صنایع از جمله صنعت چرم مدیریت سنتی بنگاههای صنعتی و عدم توجه به روش های نوین مدیریت می باشد، به نحوی که شاید بتوان گفت بسیاری از مسائل و مشکلات این صنعت به نوعی از مدیریت غیر روزآمد بنگاههای صنعتی نشأت می گیرد.
- منابع مالی و سرمایه گذاری
علیرغم مزایای نسبی صنعت چرم نظیر اشتغال زایی بالا(مستقیم و غیرمستقیم) و قابلیت ایجاد تحرک آن در صنایع پیشین و پسین، ارزش افزوده بالای برخی محصولات نهایی در برابر واردات مواد اولیه، پائین بودن هزینه ایجاد اشتغال در مقایسه با دیگر صنایع، وجود پتانسیل اقلیمی و انسانی متخصص و غیرمتخصص و بطورکلی گستردگی زنجیره ارزش صنعت چرم، به دلیل عدم ایجاد بسترهای لازم جهت جذب سرمایه های خارجی، فقدان سیستمهای اطلاع رسانی و درنتیجه عدم آشنایی سرمایه گذاران از فرصتهای موجود این صنعت، سرمایه گذاران و سیستمهای بانکی کمتر تمایل به سرمایه گذاری و یا اعطای تسهیلات به این صنعت دارند.
- سیستم اطلاع رسانی حرفه ای در حوزه صنعت چرم
فقدان یک بخش تخصصی با محوریت IT باعث شده است بخشهای گوناگون در زنجیره ارزش این صنعت، شامل واردکنندگان، گمرک، تولیدکنندگان، مصرف کنندگان، متخصصین، تشکلها و بطورکلی بخشهای دولتی و خصوصی، اطلاعات منسجم و مدونی از شرح وظایف، آئین نامه ها و دستورالعملها، توانمندیهای تکنولوژیک، اقلیمی و انسانی، قوانین، فعالیتهاو تجارب کشورهای پیشرو در این حوزه، اطلاعات مربوط به وضعیت رقبا، نرم افزارها و دستاوردهای بین المللی و لیسانسهای معتبر جهانی نداشته باشند.
- فرهنگ یکی از مسائل مهم در حوزه چرم مسأله فرهنگی و آداب و رسوم ملل مختلف می باشد و این موضوع از دو حیث قابل بررسی می باشد:
- استقبال ضعیف از کالای ایرانی با کیفیت: متآسفانه فرهنگ سنتی استفاده از کالای خارجی، عدم استفاده از نیروهای متخصص در زمینه طراحی، بی توجهی به علائق مصرف کنندگان، عدم وجود نظارت کارشناسانه در گمرک، یکپارچه نبودن سازمانهای متولی فرهنگ، عدم توجه به طراحی و ناکافی بودن عملکرد سیستمهای مبارزه با قاچاق کالا باعث شده کالاهای خارجی در بازارهای داخل به وفور یافت شوند، که این موضوع منجر به سرخوردگی و ورشکستگی صنایع داخل شده است.
- عدم توجه به تفاوت فرهنگ چرم طبیعی مورد استفاده در داخل و خارج: با توجه به اینکه ایران یک کشور اسلامی می باشد، درخصوص استفاده از چرم از آداب خاصی پیروی می کند، توجه به این موضوع می تواند باعث ایجاد یک بازار مناسب برای تولیدکنندگان داخلی شده و حتی می تواند منجر به گسترش این بازار در سطح منطقه، کشورهای عضو گروه D8 و کشورهای اسلامی گردد. بطور مثال کشورهای ترکیه، بنگلادش، اندونزی، و پاکستان آمار بیشترین سهم صادرات به کشورهای اسلامی را به خود اختصاص داده اند(مدیریت علم،۱۳۹۰).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳-۹-۲ مواد اولیه شیمیایی داخلی
تولید کنندگان مواد شیمیایی داخلی زمانی می‏توانند برای صنعت چرم مزیتی ایجاد کنند، که محصولات تولیدی آنها علاوه بر قیمت کمتر نسبت به محصولات کشورهای تولیدکننده دیگر، دارای کیفیت مطلوب نیز باشد. این درحالی است که نوسانات خواص و کیفیت متوسط یکی از مشکلات اساسی ایجاد شده در صنعت چرم است. این مساله سبب می‏شود که محصولات با کیفیت متغیر تولید شود و مشکلاتی از قبیل عدم فروش محصول، عدم مزیت رقابتی و … را به دنبال داشته باشد.
۴-۹-۲ نیروی انسانی متخصص داخلی
به رغم وجود انبوه بیکاران غیرماهر، بخشهای مختلف صنعت چرم به شدت با کمبود نیروهای انسانی متخصص و بطور خاص در رده تکنسین و مدیریت مواجه است که نشان دهنده نگاه غیر راهبردی به مقوله آموزش در کشور به صنعت چرم است(مدیریت علم،۱۳۹۰).
۵-۸-۲ مدیریت نهاده زمین
مسایل پیچیده نهاده زمین، سرمایه ‏گذاری صنعتی در صنعت چرم کشور را با چالش های بسیاری مواجه کرده است. از یک سو به دلیل افزایش قیمت زمین، به جای تأسیس واحد تولیدی، هدف اصلی سرمایه‏گذار خرید، نگهداری و درنهایت فروش زمین است. به همین دلیل بخش عظیمی از سرمایه‏ گذاری صنعتی کشور محقق نمی‏ شود. از سوی دیگر تورم موجود در بخش زمین، موجب شده که بخش عظیمی از توان سرمایه‏ گذاری کشور در این قسمت جذب شود. اجاره دادن زمین نیز کمکی به رفع مشکل نمیکند. زیرا تأمین مالی از طریق بانکها فقط با وثیقه گذاری سند مالکیت انجام می‏شود و بانکها قرارداد اجاره را به عنوان وثیقه، معتبر نمی دانند(مدیریت علم،۱۳۹۰).
۶-۹-۲ بسترسازی برای R&D
در حقیقت انجام پژوهش کاربردی با جهت گیری جذب تکنولوژی می‏تواند به عنوان یکی از عوامل اصلی در انتقال و توسعه تکنولوژی مطرح باشد. تجربیات نشان می دهد که هر جا ورود تکنولوژی همراه با بسترسازی های مناسب بوده، موفقیت چندانی کسب نشده است حال آنکه در مورد صنایعی که عوامل درون زا پژوهش و تحقیقات بیشتر مورد توجه واقع شده و وابستگی خارجی کمتر بوده موفقیت های بیشتری کسب شده است. مطالعه صنعت چرم نشان می دهد که مراکز تحقیق و توسعه چه در بعد جهت گیری فعالیت های تحقیق و توسعه و چه در بعد عملکرد کارآیی مطلوبی را از خود نشان نداده ‏اند که این خود به عنوان اصلی‏ترین عاملی است که باعث عدم انتقال تکنولوژی بطور صحیح گردیده است.
در حقیقت تحقیق و توسعه و ارتباط با دانشگاه ‏ها را می‏توان از جمله مهمترین عوامل درونزایی رشد و توسعه تکنولوژی دانست. مساله ارتقاء کیفیت و کاهش هزینه‏ های تولید، بدون داشتن مراکز فعال تحقیقات و توسعه قابل حل نیست، توجه ویژه به نقش و جایگاه دانشگاه‏ ها می‏تواند به عنوان پشتیبان مراکز تحقیق و توسعه، در راستای توسعه تکنولوژی اثر گذار باشد. البته این خود نیازمند تغییراتی در سیستم دانشگاه و نوع نگاه به آن می‏ باشد، تا با هدایت و تخصصی نمودن فعالیت اساتید و دانشکده‏ها بتوان نتیجه لازم را از فعالیت های پژوهشی دانشگاهی بدست آورد. متاسفانه در حال حاضر سیاستهای وزارت علوم در جهت تشویق اساتید به حرکت در مرزهای دانش است، در حالی که برای کشوری مثل ایران، ضرورت چیزی غیر از حرکت در مرزهای دانش است. چرا که در کشور توان تبدیل دانش به تکنولوژی وجود ندارد. این نشان می دهد که اولاً جهتگیری و نقش مراکز تحقیق و توسعه به درستی ایفا نمی‏ شود، دوماً اینکه بسترهای لازم در راستای به نتیجه رسیدن فعالیت های تحقیق و توسعه وجود ندارد. نقش شهرک و اتحادیه چرم سازان در زمینه‏ سازی و بسترسازی در این خصوص می‏تواند بسیار پر رنگ باشد(مدیریت علم،۱۳۹۰).
۷-۹-۲ صنایع کوچک در محیط اقتصادی
بیش از ۹۵% واحدهای صنعت چرم را واحدهای کوچک و متوسط تشکیل می دهند، واحدهای کوچک و متوسط به دلیل ماهیت خود امکان تعامل مستقیم با محیط اقتصادی را ندارند، فقدان تشکل های فراگیر و نهادهای پشتیبان صنعت به عنوان واسطه های لازم میان بنگاه های تولیدی و محیط پیرامونی اقتصاد کشور موجب آسیب پذیری بالای این صنایع از یک سو و عدم امکان توسعه لازم و مطلوب آنها می گردد. به عنوان نمونه در شرایطی که بنگاه های بزرگ صنعت چرم انعطاف لازم را نسبت به نوسانات سیاست های توزیع مواد اولیه و تغییرات قیمتی دارا می باشند، بنگاه های کوچک آسیب پذیری بالایی در مقابل این تحولات دارند(مدیریت علم،۱۳۹۰).
۸-۹-۲ امکان توسعه صنعت و افزایش رقابت پذیری و نقش آفرینی تشکل ها
تحقیق و توسعه، نوآوری در تولید، ایجاد تنوع در محصولات، ارتقای بهره وری، ایجاد صرفه های ناشی از مقیاس(خرید مواد اولیه در مقیاس های بزرگ، تامین تجهیزات در مقیاس وسیع و …)، آموزش نیروی انسانی، ارتقای مدیریت بنگاهی، حضور در بازارهای صادراتی و توسعه این بازارها، مشارکت در سیاستگذاری نهادهای ذیربط سیاستگذار و … در نبود تشکل های قدرتمند و نهادهای پشتیبان صنعت و مستقیما توسط بنگاه های کوچک و متوسط اموری ناممکن و نشدنی خواهند بود.
تولید کنندگان کوچک به قدری در گیر مشکلات جانبی تولید، نظیر تامین مواد اولیه، بازاریابی، امور مالیاتی و … می گردند که هیچ گاه فرصت پرداختن به موضوع اصلی خود یعنی تولید، ارتقای کیفیت و … را پیدا نمی کنند. عدم شکل گیری نهادهای تخصصی پشتیبان صنعت با محوریت و هدایت تشکل های صنعتی اصلی ترین عامل توسعه نیافتگی مطلوب صنعت چرم با وجود مزیت های نسبی موجود کشور دراین زمینه می باشد.

    • نساجی
    • نخ و پارچه
    • پوشاک
    • کفپوش ها
    • چرم
    • کیف و کفش

شکل۱-۲ زنجیره ارزش صنایع نساجی و پوشاک
۹-۹-۲ جایگاه
صنعت تولیدات نساجی یکی از متنوع ترین و پراکنده ترین صنایع در جهان است که تجارت پر رونقی را نیز ایجاد نموده است. این صنعت شاید یکی از اولین فعالیت های صنعتی باشد که به صورت ابتدایی در کارگاه های شخصی و خانگی محصول تولید می نموده است. در ایران نیز شواهد باستانشناسی که از حفاری های شوش به دست آمده است، نخستین نشانه های وجود پارچه در ایران را به چهار هزار سال قبل از میلاد برمی گرداند. هم اکنون صنعت نساجی در مقام یکی از معیارها و شاخصهای توسعه کشورهای مختلف به شما می رود، به گونه ای که در میان ۱۰ کشور عمده صادرکننده محصولات نساجی در جهان ۷ کشور از ممالک پیشرفته هستند. ارزش صادرات سالانه این محصولات در دنیا به بیش از ۲۶۰ میلیارد دلار بالغ می شود که از این جهت بعضاً به عنوان دومین صنعت مادر تلقی می شود. در این میان صنعت نساجی ایران نیز با توجه به سوابق و تجربیات ارزشمند خود، به طور قطع توانایی حضور در بازارهای منطقه ای و جهانی را دارد. زیرا ایران نیز هم پای کشورهای پیشرفته و مطرح در این صنعت توانسته است در شاخه های گوناگون صنعت پرتنوع نساجی و صنایع وابسته موجبات ارتقاء و گسترش را فراهم آورده و با اتکاء به مهارتهای تکنولوژیک در جهت رفع نیازهای اساسی این صنعت گام بردارد. چنانکه بر اساس کارشناسی های به عمل آمده، با توجه به پتانسیلهای اقلیمی، انسانی و تکنولوژیک، می توان صادرات محصولات نساجی ایران را بطور قابل ملاحظه ای افزایش داد.(صنعت، معدن و تجارت، ۱۳۹۰)

۱۰-۲ ذی نفعان

    • انجمن صنایع نساجی ایران
  • اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان صنایع نساجی وپوشاک
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...