مجله علمی: آموزش ها - راه‌کارها - ترفندها و تکنیک‌های کاربردی

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      



آخرین مطالب


جستجو

 



یک فرمت منحصر به فرد برای برنامه‌های غنی‌سازی مطالعه در خانه با مربیگری است. این برنامه آموزش از راه دور می‌باشد. منحصر به فرد بودن آن بخاطر این است که شامل چهار ساعت آموزش است که می‌توان زوجین را بدون حضور فیزیکی مربیگری کرد. هر زوجی را با یک تلفن داخلی یا بلند گو‌دار می‌توان آموزش شخصی داد. حتی با چهار ساعت آموزش خصوصی مهارت‌ها در حالی که زوجین روی موارد مهم یا مشکلات ارتباطی‌شان کار می‌کنند، هزینه چنین برنامه‌ی مطالعه خانگی خیلی کمتر از یک کارگاه است. نام برنامه مطالعه خانگیRE مربیگری تلفنی است.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۳-۲-۵- روش های درمان RE
روش حل بحران-این روش زمانی استفاده می‌شود که بحرانی وجود دارد و باید ظرف یک تا پنج ساعت حل شود زیرا تنها تعداد ساعات کمی برای درمان در دست است. این روشی است که برای حل یک تعارض تنها ظرف مدت یک تا پنج ساعت طراحی شده است. بسته به ضرب العجل، جلسات می‌توانند دریک یا نیم روز ماراتن طراحی شوند. تراپیست نقش ارباب رجوعان را با استفاده گسترده از روشهایی درمانیRE بنام شستشو و شدن که در قسمت‌های بعدی توضیح داده می‌شود، با طول زیاد اجرا می‌کند.
روش تجربی-این روش زمانی استفاده می‌شود (جورنی، ۱۹۸۹) که محدوده‌ی زمانی برای درمان بخاطر چند علت از پنج تا ده ساعت درمانی می‌باشد. این درست است که شروع مراجعان به کار روی مشکلات جدی خود بسیار سریعتر از زمانی است که منتظر بمانند تا اینکه کاملا مسلط بر مهارت‌های هسته‌ای و محوریREشوند و باعث صرفه جویی در وقت می‌شود ولی این خطر را ایجاد می‌کند که مراجعان نتوانند به صورت کامل و مطمئن مثل روش زمانبندی شده مهارت‌ها را یاد بگیرند.
روش زمانبندی شده- در این روش تخمینی زده می‌شود راجع به مدت زمانی که طول می‌کشد تا ارباب رجوعان مسائل اصلی یشان را برطرف کرده و بتوانند از مهارت‌ها در زندگی روزمره شان استفاده کنند، اینکار بر اساس اطلاعات جمع‌ آوری شده در ورودی انجام می‌گیرد‌. زمان آن بین ده تا بیست ساعت می‌باشد اما ممکن است بیشتر طول بکشد، اگر مشکلات خاصی باشد که نیاز به زمان بیشتری داشته باشد و همچنین تلاش می‌شود تعهدی از زوجین برای این مدت زمانی گرفته شود.
۲-۳-۲-۶- روش های مداخله
یکی از نشانه‌های مهم برای فهم فرایندRE این است که زمانی که مهارتهای اصلی یاد گرفته می‌شوند و این کار خیلی زود انجام می‌گیرد‌، به ارباب رجوعان هرگز اجازه‌ی اینکه با یکدیگر به صورت غیر حرفه‌ای تعامل کنند داده نمی‌شود. وقتی یک یا هر دو نتوانندماهرانه عمل کنند، درمانگر از روش های حل مشکل، مدلسازی، شدن و شستشو استفاده می‌کند (روشهایی که در قسمتهای بعدی توضیح داده می‌شود). همچنین مهم است بدانیم که بعد از یادگیری مهارتهای اصلی تعاملات بین ارباب رجوعان تقریبا انحصاری وبین شریک‌ها می‌باشد. مهارت بحث و مذاکره تضمین می‌کند که هر دو همسر هر زمان خودشان را ابرازمی‌کنند دلسوزی دریافت کنند. بدین معنی که در تمام لحظات گفتگو به نوبت یکی از همسران در نقش ابراز کننده و دیگری در نقش پاسخ همدلانه است. دستورالعمل‌های بحث و مذاکره به آنها نشان می‌دهد که چگونه به روش سازنده و هماهنگ از یک حالت به حالتی دیگر بروند به طوری که هم زمان به نیازهای عاطفی شان نیز پرداخته شود. وقتی به شرکت‌کنندگان یک مهارتRE آموخته می‌شود، عموم مراحل زیر در قالب‌هایی به کار برده می‌شود که بیش از یک روز یا آخر هفته طول می‌کشد:
۱- ارائه دلیلی عقلانی برای یک مهارت و اینکه چگونه می‌تواند برای رسیدن به اهداف ارتباطی کمک کند.
۲- ارائه‌ تکالیف خواندن برای مطالعه‌ی مهارت‌های پایهRE شامل: الف) راهنمای برنامه‌ی غنی‌سازی روابط (جورنی، ۱۹۹۱)، یا راهنمای کمکی غنی‌سازی روابط (جورنی، ۱۹۹۱)؛ ب) برنامه شنیداری غنی‌سازی روابط (جورنی، ۱۹۹۴) و ج) نوارهای سمعی غنی‌سازی روابط (جورنی واگلسنگ[۱۴۲]، ۱۹۸۱).
۳-استفاده از نوارهای ویدیویی یا نقش بازی کردن زنده در جلسه برای نشان دادن مهارت.
۴-طراحی و پاسخ دادن به سوالاتی در مورد قسمتهای مختلف مهارت.
۵-نظارت بر زوجین در تمرین مهارت، با کار بر روی موضوع خاصی که برای زوجین اهمیت دارد.
۶-ارائه‌ تکالیف منزل برای تمرین هر مهارت، که کاربرد غنی‌سازی روابط را در خانه نشان می‌دهد.
۷-به تدریج ارائه‌ تکلیف منزل برای تمریت مهارت‌ها در خانه سخت‌تر از زمانی می‌شود که عنوان، موضوعات و طرح‌های غنی‌سازی و مسائل و تعارضات واقعی وجود دارد.
۸-تکمیل پرسشنامه روابط، چک لیست‌ها و گزارش‌های کوتاه و نوارهای صوتی که افراد از جلسات حل مسئله و تعارض در خانه تهیه می‌کنند.
۹- نظارت بر پیشرفت کامل و تاثیرگذاری کامل مهارت‌ها با بهره گرفتن از آنچه در بالا آمد. ۱۰- چنانکه شرکت‌کنندگان کاملا در کاربرد مهارت ماهر شدند، ممکن است نظارت روزمره برنوارهای صوتی کنار گذاشته شود، ولی گزارش تمرینات و سایر تکالیف ادامه می‌یابد (گینزبرگ، ۲۰۰۰).
۲-۳-۲-۷- پاسخ‌های خاص رهبر یا درمانگر
چندین پاسخ رهبر یا درمانگر مورد استفاده در RE وجود دارد که در این تحقیق فقط بر روی آنهایی که منحصر به RE هستند بحث می‌شوند.
۲-۳-۲-۷-۱- تبدیل شدن
در شدن (سیندر، ۱۹۹۶) پیش از آنکه مراجع با گفتگو آماده شود و یا مثل سرمشق دهی صورت گیرد یا پیشنهادی ارائه شود که متناسب با مراجع باشد و او را برانگیزد، درمانگر بیشتر نقاب و شخصیت مراجع آن را گرفته و با شریک"الف” یعنی"ب” صحبت می‌کند، چنانکه گویی درمانگر به “الف"تبدیل شده باشد. شدن در شرایط بحرانی که یک موضوع مشکل باید مورد بررسی قرار گیرد استفاده می‌شود. زمانی که زوجین هنوز انجام درست مهارت‌ها را یاد نگرفته‌اند و مراجع مغلوب احساسات شده و نمی‌تواند صحبت کند یا وقتی که احساسات و پویایی‌های زیر بنایی درگیرند که برای شکل دهی و برانگیختن بسیار پیچیده هستند. (این مورد بخصوص در مورد نوجوانانی که در صحبت کردن خیلی مقاوم هستند بکار می‌رود).
۲-۳-۲-۷-۲- رفع مشکل
رفع مشکل در هر نوع شرایط مشکل استفاده می‌شود. در حل مشکل رهبر یا درمانگر از مهارتهای RE مستقیما با شرکت‌کنندگان استفاده کرده و زوجین را در مهارت‌ها مربیگری می‌کند. برای مثال زمانی که یک شرکت کننده بخاطر احساسات خیلی قوی قادر به ادامه استفاده از مهارت‌ها نمی‌باشد و همسرش نیز مهارت کافی برای مدیریت این وضعیت بصورت همدلی را ندارد. درمانگر با شرکت کننده همدلی می‌کند تا احساسات کاملا آزاد شود تا بتوانند استفاده از مهارتها را خودشان ادامه دهند. نمونه دیگر می‌تواند زمانی باشد که شرکت کننده مایل به دنبال کردن فرایندRE نباشد، در این صورت رهبر به صحبت‌های شرکت کننده گوش می‌دهد و پاسخ‌های همدلانه می‌دهد تا زمانی که روشن شود که شرکت کننده می‌خواهد دیدگاه رهبر را گوش کند. در این هنگام رهبر از مهارت ابراز‌گری برای انتقال دیدگاهش در مورد مسئله استفاده می‌کند و سپس مجددا به شنیدن و همدلی با مراجع می‌پردازد. (سوکا، ۲۰۰۵).
۲-۳-۲-۷-۳- شستشو دادن
شستشو دادن روشی پیچیده است که در آن درمانگربرای دو زوجی که هر دو بی‌مهارت هستند نقش شدن را انجام می‌دهد و به هر دو نفر پاسخ‌های همدلانه می‌دهد. هر زمان که درمانگر با نفر الف صحبت می‌کند یا نفر الف با او صحبت می‌کند، باید به گونه‌ای به درمانگرنگاه کند ومخاطب قرار بگیرد گویا که درمانگر همسر اوست، وبرعکس. تفاوت این روش با روش های دیگرRE این است که مراجعان به جای صحبت با یکدیگر با درمانگر صحبت می‌کنند وراه حلهای تعارضات و مشکلات معمولا در ابتدا توسط درمانگر در نقش یک مراجع پیشنهاد می‌شود. از این روش برای حل سریع مشکلات عاطفی شدید در زمان کوتاه استفاده می‌شود. و روش اصلی حل مسئله و حل بحران در درمان RE می‌باشد. (سیندر، ۱۹۹۶؛ به نقل از سیندر، ۲۰۰۰).
۲-۳-۲-۸- انتخاب برنامهRE
در رابطه با برنامه RE یا هر برنامه غنی‌سازی و حل مشکل باید به مراجع در رابطه با اینکه چه توقعی از درمان داشته باشد آموزش داده شود. و در زمان ثبت نام مشخص شود که آیا مراجع می‌تواند انتظارات بیشتری از آنچه در برنامه ارائه می‌شود داشته باشد. اگر مراجع برای برنامه پایان هفته‌ای کوتاه مدت ثبت نام کرده است، باید ببینیم آیا برنامهRE بلند مدت یا درمان شخصی گزینه‌های بهتری هستند، و این احتمالات با شرکت‌کنندگان بحث شود. اینکه آیا درمان زوجی یا خانوادگی یا درمان کمکی خانوادگی می‌تواند بکار رود، درمان خانواده-زوجی بعنوان درمان استفاده می‌شود. برای مثال اگر یک مراجع بالغ قادر به صحبت کردن معنی داربخاطر روان پریشی یا هوش نباشد، روش‌هایی مثل شدن می‌تواند کارگشا باشد. حتی اگر مراجع بالغ نتواند شرکت کند، اعضای دیگر خانواده می‌توانند بعنوان عوامل روان درمانی برای کمک به فرد نیازمند شرکت کنند.
۲-۳-۲-۹- اهداف برنامهRE
به منظور ایجاد تغییرات مورد انتظار در افراد و زوجین آموزش ۹ مهارت در اهداف برنامه RE گنجانده شده است (جورنی، ۱۹۷۵، پرستون[۱۴۳] و جورنی، ۱۹۸۲؛ به نقل از برگر و‌هانا، ۱۹۹۹).
۱-مهارت بیانی (خود ابرازی): این مهارت مراجع را مجهز می‌سازد به فهم بهترخواست‌ها و نیازهای هیجانی- روانی و بین فردی، بیان خواست‌ها و نیاز‌ها به افراد نزدیک بدون ایجاد اضطراب و تعارض و دفاعی برخورد کردن، رویارویی با تعارضات و مشکلات با اضطراب کمتر به طور جراتمندانه و مثبت. برخورد کردن.
۲- مهارت همدلی: این مهارت مراجع را مجهز می‌سازد به فهم بهتر نیاز‌ها و خواست‌های روانی-هیجانی و بین فردی با دیگران، برانگیختن رفتارهای خودجوش و صادقانه و صمیمانه‌تر در دیگران.
۳- مهارت گفتگو و مذاکره: این مهرت مراجعان را قادر می‌سازد تا در هنگام کاربرد مشکلات و تعارضات یک جو عاطفی مثبت را حفظ نمایند. این امر باعث ممانعت از حاشیه رفتن از موضوعات اصلی و معطوف ساختن بحث به موضوعات اساسی می‌گردد.
۴-حل مسئله یا تعارض: این مهارت این توان را به فرد می‌دهد تا به همسر خود در یافتن راه حل‌های خلاقانه برای مشکل خود کمک نماید. مراجعان یاد می‌گیرند راه حل‌هایی را برگزینند که به بهترین نحو ممکن نیازهای زن و شوهر را برآورده سازد.
۵-خود تغییر دهی: این مهارت این توان را به افراد می‌دهد تا به نحو موفقیت‌آمیزی توافقات خود را از همسرشان به مرحله اجرا در آورند. این مهارت به آنها کمک می‌کند تا یاد بگیرند چگونه هر چه سریع‌تر و همسان‌تر به تغییر نگرش‌ها، احساسات و رفتارهای خود مطابق توافقات به عمل آمده بپردازند.
۶-کمک به تغییر دیگری: این مهارت هر یک از زوجین را از این توان برخوردار می‌سازد که به دیگری در تغییر دهی نگرش‌ها، احساسات و رفتارها به نحوی موفقیت‌آمیز و همسان طبق توافقات به عمل آمده کمک نمایند.
۷-تعمیم دهی و انتقال: این مهارت به مراجعان در به کارگیری مهارت‌های ارتقاء روابط در زندگی روزمره کمک می‌کند.
۸-مهارت آموزش نظارت: این مهارت مراجع را توانمند می‌سازد تا به آموزش استفاده همسان‌تر از مهارت‌های RE در زندگی روزمره با دیگران بپردازد. یعنی آن که این مهارت به مراجع آموزش می‌دهد که به دیگران آموزش دهد به طرقی رفتار نماید که موجب ارتقاء خود انگاره فردی مراجع و سلامت روانی و بهبود رابطه شود.
۹-نگهداری: این مهارت مراجع را قادر می‌سازد تا همچنان و برای مدت‌های مدید برای پیشگیری، حل مسئله و غنی‌سازی از مهارت‌ها ی آموخته شده استفاده نمایند.
۲-۳-۳- برنامه آماده‌سازی - غنی‌سازی اولسون
۲-۳-۳-۱- تاریخچه برنامه آماده‌سازی اولسون
برنامه آماده‌سازی اساسا پس ازدرک مشکلات کار با زوجین در مرحله قبل از ازدواج قرار گرفته، شکل گرفت. در اواخر دهه ۱۹۷۰ دیوید اولسون در سه برنامه پیش از ازدواج که در آن برای گروه های ۵۰ نفری زوجین برنامه‌های سخنرانی ترتیب داده می‌شد، شرکت نمود. یک ارزیابی انجام شده حاکی از ناموثر بودن این برنامه‌ها و رویگردانی و مایوس شدن زوجین از این برنامه‌ها بود. سوال این بود که چه کمکی به زوجین باید کرد تا آمادگی بیشتر و بهتری برای ازدواج پیدا کنند؟ ایده اولیه این بود که یک پرسشنامه زوجین ساخته شود که از طریق آن زوجین بتوانند با یکدیگر در مورد رابطه خود صحبت نمایند. با طرح موضوعات مرتبط با زوجین در این پرسشنامه، جای این امیدواری وجود داشت که زوجین شروع به صحبت در مورد موضوعات خود نموده و حتی قبل از ازدواج آن را حل نمایند. پس از ساخت اولیه پرسشنامه، یک طرح پژوهشی برای تعیین اثربخشی آن بعنوان یک پرسشنامه پیش از ازدواج و نیز مشاوره برای زوجین طرح‌ریزی گردید (اولسون و فورنیر۱۹۸۷). این مطالعه بر روی پنج گروه انجام شد: زوجینی که هیچگونه آمادگی قبل از ازدواج نداشتند، آنهایی که در یک برنامه آماده‌سازی شرکت کرده بودند، آنهایی که در برنامه آماده‌سازی بدون دریافت بازخورد شرکت کرده بودند، آنهایی که در برنامه آماده‌سازی به همراه دو ساعت بازخورد‌دهی شرکت کرده بودند و در نهایت آنهایی که در برنامه آماده‌سازی به همراه چهار جلسه دو ساعته بازخورد دهی شرکت کرده بودند. نتایج مطالعه به روشنی نشان داد که گروه‌های آماده‌سازی در مقایسه با دو گروه اول به نتایج قابل ملاحظه‌تری دست یافته‌اند. ضمن اینکه گرروه آماده‌سازی و گروهی که از چهار جلسه دو ساعته بازخورد‌دهی برخوردار شده بودند. تغییرات مثبت‌تری را در بین کلیه این گروه‌ها نشان دادند. این یافته‌ها به شکل‌گیری پرسشنامه آماده‌سازی انجامید که از آن برای سنجش زوجین بهره گرفته می‌شود.
۲-۳-۳-۲- ریشه‌های نظری برنامه آماده سازی- غنی‌سازی السون
نسخه ۲۰۰۰ برنامه آماده‌سازی – غنی‌سازی، یک برنامه پیش از ازدواج جامع و برخوردار از پایه و اساس نظری و تجربی و شواهد بالینی مرتبط با زوجین می‌باشد. این برنامه با مد نظر قرار دادن چهار نکته مهم، به یک رویکرد پیشگیرانه موثر تبدیل شده است. این چهار نکته عبارتند از: ۱- باید عوامل مرتبط با موفقیت زناشویی شناسایی شود. ۲- باید زوجین در ارتباط با عوامل فوق الذکر سنجش گردند. ۳- با ارائه بازخورد و تمرینات به زوجین باید به آنها در حل مشکلات مشکل‌زا کمک نمود. و ۴- زوجین به تمرینات کسب مهارت نیازمندند که به مهارت‌های ارتباطی و حل تعارض تاکید داشته باشند. ابزار یا برنامه‌ای که درصدد بهبود ارتباط زوجین است باید بتواند اطلاعاتی را در خصوص عوامل تعیین کننده در شکل‌گیری و تحول روابط قبل از ازدواج که پیش‌بینی‌کننده رضایت و ثبات زناشویی است، به دست بیاورد.
۲-۳-۳-۳- اهداف برنامه آماده‌سازی-غنی‌سازی اولسون
برنامه آمادگی سازی- غنی‌سازی دارای شش هدف است که هر یک از این اهداف دارای یک تمرین جداگانه می‌باشد. این شش هدف از این قرار هستند: کمک به زوجین در شناسایی و تکیه نمودن بر نقاط قوت رابطه و شناسایی حیطه‌هایی از رابطه که مشکل‌زا بوده یا نیازمند برنامه‌های غنی‌سازی می‌باشد، آموزش زوجین به منظور ارتباط موثرتر در زمینه موضوعات مهم، حل موضوعات مشکل‌زا با بهره گرفتن از الگوی حل تعارض ده مرحله‌ای، کند و کار و موضوعات مربوط به خانواده اصلی با بهره‌گیری از نقشه زوجین و خانواده، طرح‌ریزی برنامه‌ای برای نیل به اهداف فردی، زوجینی و خانوادگی، برنامه آماده‌سازی- غنی‌سازی پنج تمرین را برای کمک به زوجین در دستیابی به این اهداف طراحی نموده است. که هدف از آنها تشویق زوجین به همیاری و برنامه‌ریزی با یکدیگر برای مواجهه باموضوعات مهم می‌باشد (اولسون و اولسون، ۱۹۹۹).
تمرین ۱: سهیم شدن نقاط قوت و رشد آفرین
هر یک از زوجین سه حیطه که احساس می‌کنند از حیطه‌های رشد آفرین رابطه آنان محسوب می‌شود، انتخاب می‌نمایند. سپس هر یک از آنها تشویق می‌شود تا آنچه را که نقطه قوت رابطه می‌پندارد با دیگری در میان بگذارد.
تمرین ۲: تهیه یک فهرست از درخواست‌ها
جرات‌ورزی و گوش‌دادن فعال دو مهارت مهم هستند که در تمریین ارتباطی شماره دو زوجین بر آنها تاکید می‌شود. زوجین سه کار که از همسر خود انتظار دارند در اکثر مواقع انجام دهد را فهرست می‌کنند و به نوبت آن را با هم در میان می‌گذارند، که در این میان گذاردن خواست‌ها باعث افزایش جرات‌ورزی آنان در قبال یکدیگر می‌شود.
تمرین ۳: مراحل حل تعارض زوجین
در این تمرین مشاور یک فرایند ده مرحله‌ای را برای حل تعارضات، در خلال یک جلسه بازخورد‌دهی به زوجین معرفی می کند سپس زوجین با انتخاب یک موضوع خاص، به عنوان تکلیف بر روی آن کار می‌کنند.
تمرین ۴: طرح‌ها و بودجه مالی
در این تمرین از زوجین درخواست می‌شود تا جدول‌بندی بودجه را تکمیل نموده و هر یک فهرستی از اهداف مالی کوتاه و بلند مدت خود تهیه نمایند. این تمرین غالبا به شکل یک تکلیف به زوجین ارائه می‌شود. در این بین مشاور می‌تواند برای طرح‌ریزی یک بودجه‌بندی واقع بینانه و عملی و تعیین اهداف مالی کوتاه و بلند مدت به زوجین کمک نماید (اولسون و دیفراین[۱۴۴]، ۱۹۹۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-09-25] [ 01:56:00 ق.ظ ]




فصل ۴- یافته های پژوهش ۷۳
۴-۱- مقدمه ۷۴
۴-۲- تجزیه و تحلیل داده‌های جمعیت شناختی ۷۴
۴-۲-۱- سن ۷۴
۴-۲-۲- جنسیت ۷۶
۴-۲-۳- تحصیلات ۷۷
۴-۲-۴- وضعیت تاهل ۷۹
۴-۲-۵- مدت زمان استفاده از اپراتور ایرانسل و همراه اول ۸۰
۴-۲-۶- نوع سیمکارت مورد استفاده (اعتباری-دائمی) ۸۲
۴-۲-۷- استفاده از اپراتورهای دیگر ۸۴
۴-۲-۸- محوریت اپراتور ایرانسل و همراه اول ۸۶
۴-۳- مرحله اجماع نقشه‌ها ۸۸
۴-۳-۱- گام های ۵ گانه رسیدن به نقشه مفهومی برند اجماعی ۹۵
۴-۴- نقشه مفهومی برند ایرانسل و همراه اول ۱۰۱
۴-۵- سنجش قدرت، مطلوبیت و منحصر به فردی برند همراه اول و ایرانسل ۱۰۲
۴-۵-۱- قدرت ۱۰۲
۴-۵-۲- مطلوبیت ۱۰۳
۴-۵-۳- منحصر به فردی ۱۰۳
فصل ۵- نتیجه گیری و پیشنهادات ۱۰۵
۵-۱- مقدمه ۱۰۶
۵-۲- بحث و نتیجه گیری ۱۰۶
۵-۲-۱- بحث و نتجه گیری: ایرانسل ۱۱۷
۵-۲-۲- بحث و نتیجه گیری: مقایسه تصویر ذهنی مشترکین ایرانسل و همراه اول از نظرسه معیار نیرومندی،مطلوبیت و منحصر به فردی ۱۲۳
۵-۳- پیشنهادات کاربردی برای مدیران ۱۲۵

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۵-۴- پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی ۱۲۷
۵-۵- محدودیت ها ۱۲۷
منابع ۱۲۹
پیوست‌ها ۱۳۵
پیوست الف: پرسشنامه جمعیت شناختی (همراه اول) ۱۳۶
پیوست ب: پرسشنامه جمعیت شناختی (ایرانسل) ۱۳۸
پیوست ج: نمونه نقشه‌های مفهومی همراه اول ۱۴۰
پیوست د: نمونه نقشه‌های مفهومی ایرانسل ۱۴۱
عنوان فهرست اشکال صفحه
شکل ‏۲‑۱ نقشه مفهومی برند کلینیک مایو (جان و همکاران، ۲۰۰۶) ۳۹
شکل ‏۳‑۱ نقشه مفهومی برند بانک ملت (تکستانی، زرافشان، ۱۳۹۱) ۵۹
شکل ‏۳‑۲ نمونه نقشه مفهومی برند ایرانسل، ترسیم شده توسط یکی از مصاحبه شوندگان ۶۱
شکل ‏۳‑۳ نقشه‌ی مفهومی برند ایرانسل حاصل از دو نیم سازی الف: نیمه اول ۶۳
شکل ‏۳‑۴ نقشه‌ی مفهومی برند ایرانسل حاصل از دو نیم سازی (ب: نیمه دوم) ۶۳
شکل ‏۳‑۵ نقشه‌ی مفهومی برند همراه اول حاصل از دو نیم سازی (الف: نیمه اول) ۶۴
شکل ‏۳‑۶ نقشه‌ی مفهومی برند همراه اول حاصل از دو نیم سازی (ب: نیمه دوم) ۶۴
شکل ‏۴‑۱ نقشه مفهومی برند ایرانسل ۱۰۱
شکل ‏۴‑۲ نقشه مفهومی برند همراه اول ۱۰۲
شکل ‏۵‑۱ نقشه مفهومی برند همراه اول ۱۰۸
شکل ‏۵‑۲ نقشه مفهومی برند ایرانسل ۱۰۸
شکل ‏۵‑۳ ارتباط تداعی “مکالمه رایگاه” و “روز تولد” ۱۰۹
شکل ‏۵‑۴ ارتباط بین تداعی “سامانه ۹۹۹۰” با “پرداخت آسان قبض” ۱۱۰
شکل ‏۵‑۵ ارتباط “هیچ کس تنها نیست” با برند همراه اول ۱۱۰
شکل ‏۵‑۶ نقش محوری تداعی های “اولین اپراتور” و اعتبار و پرستیژ ۱۱۱
شکل ‏۵‑۷ ارتباط تداعی “آنتن دهی خوب با سایر تداعی ها” ۱۱۳
شکل ‏۵‑۸ ارتباط تداعی “تعرفه گران با سایر تداعی ها ۱۱۴
شکل ‏۵‑۹ تداعی های نامطلوب پاسخ دهندگان در خصوص اینترنت همراه اول ۱۱۵

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:56:00 ق.ظ ]




مساله مورد مطالعه، در برگیرنده یک مساله از نوع MNDPاست که محورهای ارائه شده بخش قبلی را برای ترکیب تصمیمات در RNDP در نظر می­گیرد. محوریت این مسایل بهبود ظرفیت ذخیره شبکه است که در مساله به عنوان تابع هدف مساله استفاده می شود.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در این مساله تابع تک هدفی بیشینه­سازی ظرفیت ذخیره با تصمیمات ترکیبی زیرمدل­سازی و حل می شود:

  • یک طرفه کردن و دوطرفه کردن معابر.
  • افزایش ظرفیت معابر موجود در قالب افزودن تعدادی خط به معابر.
  • تخصیص بدون محدودیت تقارن خط­ها در معابر دوطرفه.
  • تنظیم سیگنال های ترافیکی.

با توجه به پرکاربرد بودن الگوریتم ژنتیک در مسایل NDP و گزارشاتی که مبنی بر عملکرد بهتر این الگوریتم در این مسایل صورت گرفته است،از الگوریتم ژنتیک ترکیبی با شبیه­سازی تبرید استفاده می کنیم.با بررسی انجام شده در MNDPاز الگوریتم زنبور عسل استفاده نشده است. در این پایان نامه از الگوریتم زنبور عسل همراه با الگوریتم ژنتیک استفاده کردیم.
از تابع هدف ظرفیت ذخیره در مسایل ترکیبی MNDP با متغیرهای تصمیم گیری توضیح داده شده در هیچ کاردیگری استفاده نشده است که به کارگیری آن می ­تواند به عنوان یک توسعه جدید مطرح شو­د.

مدل ریاضی پیشنهادی و روش حل

تعریف مساله

هدف از طرح این مساله حل ترکیبی یک طرفه یا دوطرفه کردن معابر با تصمیمات مربوط به اضافه کردن خط برای افزایش ظرفیت معابر و تنظیم سیگنال­های کنترلی در تقاطع­ها به منظور بیشینه­سازی ظرفیت ذخیره شبکه معابر شهری است.

ویژگی‏های کلی مساله

مساله مورد مطالعه در این بخش عبارتست از تعیین تصمیمات MNDP به صورت زیر هم­زمان در قالب یک مساله واحد:

  • یک طرفه کردن و دوطرفه کردن معابر.
  • افزایش ظرفیت معابر موجود در قالب افزودن تعدادی خط به معابر.
  • تخصیص خط­ها بدون محدودیت تقارن در معابر دوطرفه.
  • تنظیم سیگنال­های کنترلی در تقاطع­های دارای چراغ راهنما.

فرضیات مساله

اهم مفروضات مساله عبارتست از:

  • یک شبکه با معابر تماماً دوطرفه از قبل موجود است و هدف بهبود عملکرد آن است.
  • متغیر تصمیم افزایش ظرفیت معابر به صورت گسسته و در قالب افزودن خط­های جدید به دو طرف معابر منظور شده است.
  • تقاطعات کنترلی مشخص شده ­اند.
  • همه تقاطع­ها دارای ۲ فاز هستند.
  • تنظیم زمانی چراغ راهنمایی به صورت موضعی است و برای هر تقاطع دارای چراغ راهنما، منحصرا بر اساس جریان های داخل معابر منتهی به آن تقاطع تنظیم می شود.
  • مقدار نرخ موثر سبز برای معابر منتهی به تقاطع­های غیر کنترلی برابر یک است.
  • زمان دور از قبل مشخص شده است.
  • ماتریس تقاضای سفر برآوردی ثابت است.
  • کاربران در انتخاب مسیرها در شبکه از تعادل کاربر پیروی می­ کنند.

ورودی‏های مساله

  • ماتریس تقاضاهای سفر میان جفت­های مبادی و مقاصد (تعداد سفرهای انجام شده بین هر مبداء و هر مقصد در ساعت).
  • مشخصه­های معابر شبکه شامل ظرفیت­های فعلی، تعداد خط­های موجود، هزینه­ های توسعه ظرفیت، مشخصات توابع زمان سفر آنها.
  • پروژه­ های افزایش خط ممکن در شبکه شامل مشخصات آنها از قبیل حداکثر تعداد خط قابل افزایش در دو طرف معبر، هزینه ساخت خط­ها.
  • حداکثر بودجه موجود برای افزایش خط­ها.
  • حداکثر و حداقل نرخ موثر سبز.
  • طول زمان دور.

خروجی‏های مساله

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:55:00 ق.ظ ]




۳٫ سومین منبع عمده برای طبقه بندی رفتار شهروندی سازمانی به مدل اثربخشی تدوین شده برای ارتش ایالت متحده (توسط بورمن و موتووایدلو، ۱۹۹۳) بر می گردد. این مدل استدلال می کند که اثربخشی سازمان به جای عملکرد موفقیت آمیز سازمان به عناصری فراتر از رفتارها و مهارت های شغلی، بستگی پیدا می کند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳٫ دیدگاه کوپمن[۱۰۰] در رفتار شهروندی سازمانی
کوپمن در پژوهشی بیان می دارد که مفهوم رفتار شهروندی سازمانی را می توان در پنج بعد فداکاری، توجه، وظیفه شناسی، تحمل پذیری و مشارکت مدنی طبقه بندی نمود.
۱) فداکاری؛ اولین بعد رفتار شهروندی از دید کوپمن فداکاری است که به رفتارهای مفید و سودبخشی از قبیل: صمیمیت، همدلی و دلسوزی در میان همکاران، رفتارهای حمایت اجتماعی[۱۰۱] و رفتارهای کمکی مربوط می شود. از قبیل؛ کمک های داوطلبانه به همکاران جدید که مشکلات کاری دارند. کمک های داوطلبانه به افرادی که حجم کار سنگینی داشته و نیز کمک به افرادی که غیبت کرده اند، در ذیل بعد فداکاری طبقه بندی شده اند.
۲) توجه؛ به رفتارهایی اشاره می کند که با بعد فداکاری مرتبط هستند اما به شکل واضحی از آن متمایز میباشد. بنابراین از مصادیق توجه هرگونه عمل یا تصمیم به منظور پیشگیری از وقوع و تکرار از مشکلات شغلی در حین کار می باشد.
۳) وظیفه شناسی؛ شامل رفتارهایی از قبیل؛ وقت شناسی، دنباله روی، تلاش برای کسب موقعیت های بهتر به جای موقعیت های متوسط، حضور فیزیکی در کار حتی در مواقع بیماری و ناتوانی، پیگیری و دنباله روی قواعد، مقررات و رویه های سازمانی و استفاده ساختارمند از زمان می باشد.
۴) تحمل پذیری؛ تحمل پذیری همان شکیبایی در برابر موقعیت های نامطلوب و نامساعد بدون هیچ گونه اعتراض، نارضایتی و گلایه است. این بعد رفتاری شامل؛ صرف مدت زمان اندک جهت رسیدگی به گلایه ها، شکایات و نارضایتی های کارکنان در خصوص موضوعات جزئی و پیش پا افتاده و نیز کوشش فراوان در جهت بررسی و نقد عملیات سازمانی (مشکل یابی و کارهای جاری) است.
۵) مشارکت مدنی؛ مشارکت مدنی نوعی همدستی و همراهی مسئولانه افراد در چرخه حیات سیاسی سازمان می باشد. مشارکت مدنی زمینه هایی چون؛ ارتباط با مسائل مهم و روز سازمان، خدمت داوطلبانه به کمیته ها، حمایت از فعالیت هایی که افراد را از وقوع هرگونه عملیات سازمانی مطلع کند، حضور و انجام فعالیت های اضافی(حتی در زمانی که چنین حضوری لازم نیست) و حمایت از توسعه و تغییرات عمیق معرفی شده از طرف مدیران سازمان را شامل می شود. باید به این امر توجه داشت که تمام ابعاد رفتار شهروندی امکان دارد به طور همزمان ظهور پیدا نکنند. به عنوان نمونه افرادی که ما فکر میکنیم، وظیفه شناس هستند، ممکن است همیشه نوع دوست و فداکار نباشند (کوپمن، ۲۰۰۶).
۴٫ دیدگاه پودساکف[۱۰۲] در رفتار شهروندی سازمانی
پودساکف، مکنزی، پین(۲۰۰۰) پنج بعد رفتار شهروندی سازمانی را به هفت بعد؛ رفتارهای کمک کننده[۱۰۳] ، جوانمردی[۱۰۴] ، وفاداری سازمانی[۱۰۵] ، اطاعت سازمانی[۱۰۶] ، ابتکار فردی[۱۰۷] ، فضیلت مدنی [۱۰۸] و توسعه شخصی[۱۰۹] ارتقاء داده اند که به شرح زیر است؛
۱٫ رفتارهای کمک کننده
گونه ای مهم از رفتار شهروندی سازمانی است و به طور مفهومی شامل: کمک کردن داوطلبانه به دیگران و جلوگیری از اتفاق افتادن مشکلات مربوط به کار می باشد. قسمت اول این تعریف (کمک به دیگران در رابطه با مشکلات مربوط به کار) شامل سه بعد؛ نوع دوستی، میانجی گری و تشویق است که به وسیله ارگان (۱۹۸۸) بیان شده بود. مفاهیم؛ کمک های بین فردی، تسهیل بین فردی و کمک به دیگران همگی بیانگر این دسته از رفتارها هستند. قسمت دوم تعریف، کمک کردن به دیگران در قالب جلوگیری از ایجاد مشکلات کاری برای آنان تبیین می کند.
۲٫ جوانمردی
یکی از ابعاد رفتار شهروندی سازمانی است که نسبت به رفتارهای کمک کننده توجه بسیار کم تری به آن شده است. جوانمردی، تحمل شرایط اجتناب ناپذیر و ناراحت کننده به همراه عدم ابراز شکایت است.
۳٫ وفاداری سازمانی
شامل مفاهیمی چون طرفداری صادقانه، حسن نیت در حال گسترش، حمایت و طرفداری سازمانی به همراه حمایت و دفاع از اهداف سازمانی است. وفاداری سازمانی به خاطر ارتقاء جایگاه سازمانی نزد بیرونی ها، ضروری است. حمایت و دفاع در مقابل تهدیدات بیرونی و حفظ تعهد حتی در شرایط نامطلوب می تواند به عنوان رفتار وفادرانه نگریسته شود. محققان نشان داده اند که این گونه از رفتار، متمایز از سایر گونه های رفتار شهروندی سازمانی است.
۴٫ اطاعت سازمانی
از مفاهیم بنیادی رفتار شهروندی سازمانی است. مفهوم فرمانبرداری سازمانی که به وسیله گراهام (۱۹۹۱) بیان شده به همراه مفهوم پیروی از قوانین و رویه های سازمانی که توسط بورمن و موتورویدلو (۱۹۹۳) بیان گردید. همگی نشان دهنده این سازه بوده و حاصل آن درونی کردن و پذیرش قوانین سازمانی، مقررات و رویه ها حتی در حالت عدم وجود نظارت می باشد. دلیل این که این رفتار به عنوان نوعی از رفتار شهروندی سازمانی در نظر گرفته می شود این است که حتی با وجود این که از هرکس انتظار می رود تا از مقررات، قوانین و رویه های سازمانی در همه مواقع اطاعت کند. بسیاری از کارکنان به سادگی آن را انجام نمی دهند. بنابراین کارکنانی که به صورت وجدانی از تمام مقررات و دستورالعمل ها حتی در شرایط عدم نظارت و کنترل رسمی اطاعت می کنند به عنوان شهروندان خوب سازمانی به حساب می آیند.
۵٫ ابتکار فردی
این نوع از رفتار شهروندی سازمانی مبین رفتار فرانقشی است که ماوراء حداقل نیازمندی های کلی مورد انتظار، قرار دارد. نمونه هایی از این رفتار شامل؛ فعالیت های خلاقانه، داوطلبانه، طراحی های نوآورانه برای بهبود وظیفه شخصی و هم چنین بهبود عملکرد سازمانی است. بورمن و موتورویدلو (۱۹۹۳) انجام دادن مشتقانه و داوطلبانه و فعالیت های وظیفه ای را از جمله مولفه های این سازه دانسته اند.
۶٫ فضیلت مدنی
بعد دیگری از رفتار شهروندی سازمانی که توسط گراهام (۱۹۹۱) بیان شده و مبتنی بر مسئولیت پذیری است، فضیلت مدنی در سازمان است. فضیلت مدنی مبین سطحی کلان از علاقه و تعهد به سازمان است که در راستای تمایل به مشارکت در فعالیت های سازمانی مطرح شده و از مفاهیم اصلی شهروندی سازمانی محسوب می شود. این رفتار منعکس کننده شناخت فرد از این است که او جزیی از یک کل بزرگتر بوده و همان طور که شهروندان به عنوان اعضاء جامعه در قبال جامعه خود مسئولیت هایی را می پذیرند، وی نیز به عنوان عضوی از سازمان، مسئولیت هایی را که به عنوان عضوی از سازمان، مسئولیت هایی را که برعهده خواهد داشت. نظارت بر محیط به منظور شناسایی فرصت ها و تهدیدات حتی با هزینه شخصی، نمونه ای از رفتار می باشد.
۷٫ توسعه شخصی
توسعه شخصی در مطالعات کاتز (۱۹۶۴) و جورج ویریف (۱۹۹۲) مورد شناسایی قرار گرفته و به عنوان بعدی کلیدی رفتار شهروندی سازمانی معرفی شده بود. توسعه شخصی شامل: رفتارهای داوطلبانه کارکنان به منظور بهبود دانش، مهارت و توانایی ها است و ویژگی بارز چنین رفتاری، یادگیری مجموعه جدیدی از مهارت ها به منظور توسعه مشارکت های فردی در سازمان است. این بعد از رفتار شهروندی سازمانی در ادبیات، مطالعات و تحقیقات چنان چه باید مورد بررسی قرار نگرفته با این وجود به نظر می رسد این نوع از رفتار که وابسته به صلاحدید کارکنان می باشد. به طور مفهومی از سایر انواع رفتار شهروندی سازمانی متمایز بوده و انتظار می رود کارکنان به منظور بهبود اثربخشی سازمان به نحو مطلوب از این رفتار نیز بهره مند باشند (پودساکف و دیگران، ۲۰۰۰).
گراهام[۱۱۰] معتقد است رفتار شهروندی سازمانی به سه شکل در سازمان ظاهر می شود:
۱) اطاعت سازمانی؛ قبول اهمیت و ضرورت قوانین و مقررات سازمانی که شکل دهنده و اداره کننده ساختار سازمانی هستند. این واژه توصیف کننده رفتارهایی است که ضرورت و مطلوبیت شان، شناسایی و در ساختار معقولی از نظم و مقررات پذیرفته شده اند. شاخص های اطاعت سازمانی رفتارهایی نظیر احترام به قوانینی سازمانی، انجام وظایف به طور کامل و انجام دادن مسئولیت ها با توجه به منافع انسانی است.
۲) وفاداری سازمانی؛ اطاعت و پیروی از مدیران و رهبران سازمان و انجام وظایف محوله از طریق مشارکت با افراد جهت کسب حسن شهرت برای سازمان. این وفاداری به سازمان از وفاداری به خود، سایر افراد و واحدها و بخش های سازمانی متفاوت است و بیان کننده میزان فداکاری کارکنان در راه منافع سازمانی و حمایت و دفاع از سازمان است.
۳) مشارکت سازمانی؛ مشارکت فعالانه و دلسوزانه در اداره امور سازمان و پذیرفتن دیدگاه های مخالف. این واژه با درگیر بودن در اداره سازمان ظهور می یابد که از آن جمله می توان به حضور در جلسات، به اشتراک گذاشتن عقاید خود با دیگران و آگاهی به مسائل جاری سازمان اشاره کرد (باین سوک[۱۱۱]، ۲۰۰۳: ۳۶۱) با وجود رشد فزاینده علاقه به رفتار شهروندی سازمانی، مرور ادبیات این حوزه فقدان اجماع درباره ابعاد رفتار شهروندی سازمانی را نشان می دهد که البته بین این ابعاد همپوشانی زیادی وجود دارد.
ارگان پنج بعد زیر را به عنوان ابعاد رفتار شهروندی سازمانی بیان کرد. اجزاء رفتار شهروندی سازمانی بر اساس مقیاس رفتار شهروندی سازمانی ارگان که ما نیز در پژوهش حاضر بر اساس همین مقیاس که دارای روایی و پایایی مناسب میباشد به گرد آوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل آن می پردازیم، عبارتند از:
۱٫ وظیفه شناسی: به کار و تلاش فراتر از الزامات رسمی سازمان، وظیفه شناسی گویند و شامل رفتارهایی است که به فرد اجازه می دهد در حدی بالاتر از انتظار وظایفش را انجام دهد و باعث افزایش اعتماد در بین کارکنان می شود. به عنوان مثال، فرد ناهار خوردن خویش را طول نمی دهد یا اینکه سر وقت در محیط کارش حاضر می شود و جز در موارد ضروری کارش را تعطیل نمی کند. ارگان (۱۹۸۸) معتقد است که افرادی که دارای رفتار شهروندی بالایی هستند در بدترین شرایط هم به کار خویش ادامه می دهند که این نشان از وظیفه شناسی بالای آنان است. بعد وظیفه شناسی حالتی است که در آن اعضای سازمان رفتارهای خاصی انجام می دهند و فراتر از حداقل سطح وظیفه مورد نیاز برای انجام آن کار فعالیت می نمایند (اسلامی و سیار، ۱۳۸۶: ۵۷).
۲٫ نوع دوستی: به رفتار یاری دهنده افراد به صورت کاملاً داوطلبانه و به منظور کمک به همکاران، نوع دوستی گویند و به رفتارهای مفید و سودبخشی از قبیل ایجاد صمیمیت، همدلی و دلسوزی میان همکاران اشاره دارد که خواه به شکل مستقیم یا غیرمستقیم به کارکنانی که دارای مشکلات کاری هستند کمک می کنند. البته برخی از صاحب نظران رفتار شهروندی مثل پودساکف، ابعاد نوع دوستی و وظیفه شناسی را در یک طبقه قرار می دهند و از آنها به عنوان رفتارهای کمکی یاد می کنند (همان منبع: ۵۷).
۳٫ فضیلت شهروندی: رفتارهایی که حاکی از مشارکت فعال و مسئولانه افراد در حین انجام وظیفه و به طور کلی حساسیت بالا نسبت به حیات سازمان و کارهایی که موجب افزایش وجهه سازمان می شود. این رفتارها می تواند شامل پیشنهاد در مورد اینکه چگونه سازمان می تواند کارایی اش را ارتقاء دهد یا اینکه حضور در فعالیت های فوق برنامه و حمایت از طرح های توسعه و تغییرات در سازمان و افزایش اطلاعات در مورد سازمان برای آگاهی دادن به دیگران و کارهایی از این دست می باشد (ارگان، ۱۹۸۸: ۱۵). بر این اساس یک شهروند سازمانی خوب نه تنها باید از مباحث روز سازمان آگاه باشد بلکه باید درباره آن اظهار نظر کند و در حل آنها نیز مشارکت فعالانه داشته باشد.
۴٫ جوانمردی: رفتارهایی که به صبر و شکیبایی در برابر موقعیت های مطلوب و مساعد بدون اعتراض، نارضایتی و گله مندی اشاره دارد و کارکنان با رفتار جوانمردی از شکایت کردن ها، عیب جویی و ایرادگیری را در سازمان کاهش می دهند و بیشتر وقت خود را صرف فعالیت های سازمانی می کنند (هویدا و نادری، ۱۳۸۸: ۱۰۵).
۵٫ احترام و تکریم: این بعد نشان دهنده نحوه رفتار افراد با همکاران، سرپرستان و مخاطبان سازمان است. در این حالت کارکنان تلاش می کنند گام های ضروری را به منظور پیشگیری از وقوع مشکلات کاری همکاران خود در واحد سازمانی بردارند و جلسات مشاوره بین مدیران و کارکنان به منظور پیشگیری از وقوع مشکلات کاری برگزار کنند (کاسترو و همکاران[۱۱۲]، ۲۰۰۴: ۳۰). رفتارهای مؤدبانهای که مانع از ایجاد مشکل و مسئله در محیط کار و یا مشورت پیش از اقدام می شود و افرادی که در سازمان با احترام و تکریم با دیگران رفتار می کنند، دارای رفتار شهروندی مترقی هستند (پودساکف و همکاران، ۲۰۰۰: ۵۱۴). ارگان بعد از برشمردن این ابعاد، یادآوری می کند که ممکن است هر پنج بعد رفتار شهروندی به طور همزمان در سازمان نمایان نشود یا اینکه ممکن است فردی که دارای فضیلت شهروندی بالاست، همواره نوع دوست نباشد یا اینکه برخی از این ابعاد ممکن است اهرم فشاری برای سرپرستان و مدیران سازمان باشد و بدین ترتیب به تصمیم گیری مدیران و برای ارتقاء و پاداش تأثیر بگذارند. در ادامه ابعاد رفتار شهروندی سازمانی در نمودار ۱-۱ نیز نشان داده شده است.
ویژگی های کلیدی رفتار شهروندی سازمانی:
ویژگی های کلیدی رفتار شهروندی سازمانی به شرح زیر است:
۱٫ رفتاری است فراتر از آنچه که برای کارکنان سازمان به طور رسمی تشریح گردیده است.
۲٫ رفتاری اختیاری و بر اساس اراده فردی است.
۳٫ رفتاری است که به طور مستقیم، پاداشی به دنبال نداشته و یا از طریق ساختار رسمی سازمانی، مورد قدردانی قرار نمی گیرد.
۴٫رفتاری است که برای عملکرد و موفقیت عملیات سازمان بسیار مهم است (کاسترو و همکاران، ۲۰۰۴).
عوامل تأثیرگذار بر رفتار شهروندی سازمانی
بررسی های فراتحلیلی در خصوص ارتباط بین رفتار شهروندی سازمانی و عوامل تأثیرگذار بر آن، بیانگر این واقعیت است که چهار دسته از این عوامل، در تحقیقات مختلف تأکید شده است که عبارتند از:
۱٫ ویژگی های فردی کارکنان
۲٫ ویژگی های شغل
۳٫ ویژگی های سازمانی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:55:00 ق.ظ ]




- ایشان در بحث روایی، روایتی را از کافی با ذکر کامل سند آن میآورند که امام باقر(ع) ذیل جمله «اِن آیه ملکه …» فرمودند: ملائکه آن را به صورت گاو حمل میکردند. ایشان علت ذکر کامل سند را عدم مطابقت مضمون روایت با قرآن بیان کردهاند، در حالی که روایت صحیحالسند است[۱۱۶].
- علامه در نقل روایتی درباره هابیل و قابیل تمام سلسله راویان تفسیر قمی را میآورند که علیبن ابراهیم از پدرش از حسنبن محبوب از هشامبن سالم از ابیحمزه ثمالی از ثویربن ابیفاخته از امام سجاد(ع) نقل کردهاند. علامه درباره این روایت میگوید: این روایت معتدلترین روایات وارده در این قصه و ملحقات آن است و با اینکه معتدلترین آنهاست، متنش خالی از اضطراب نیست[۱۱۷].
- ایشان روایتی درباره چگونگی به دنیا آمدن حضرت ابراهیم(ع) با ذکر سند کامل آن آوردهاند و ذیل این روایت هیچ بحثی پیرامون سند یا رجال حدیث مطرح ننموده و در این مورد سکوت کرده است[۱۱۸].
البته استثناءهایی هم وجود دارد مثلاً علامه(ره) در بحث روایی مربوط به آیه ولایت-(مائده: ۵۵)- تمام روایات را به طور کامل با سند ذکر میکند. این کار به دلیل اهمیت روایات مذکور و اثبات استواری آنهاست. چنانچه درباره این روایات میفرماید: قرآن بر صدق این اخبار شهادت داده و این شواهد را بر ولایت علی(ع) محقق دانسته است. پس بر امت لازم میشود به صدق آن اخبار و آیاتی که گواه صدق آن اخبار است، اقرار کند …[۱۱۹]
علامه(ره) علاوه بر اشاره به اثبات صدق این اخبار به وسیله آیات قرآن، نام برخی رجال این روایات را دوباره جداگانه ذکر میکند تا بر اتقان روایات تأکید نماید: راویانی از صحابه پیامبر(ص) مانند ابوذر غفاری، عبداله بن عباس، انسبن مالک، عمار، جابر، سلمه بن کهیل، ابیرافع، عمروبن عاص و چند تن از امامان اهلبیت(ع) که عبارتند از: حضرات معصومین؛ حسینبنعلی(ع)، علیبنالحسین(ع)، محمدبنعلی(ع)، جعفربنمحمد(ع)و علیبنمحمد-امام هادی(ع)-. ایشان میفرماید: تمامی ائمه تفسیر، بدون استثنا در نقل این روایات شرکت کردهاند و هیچیک از آنها خدشه نکردهاند. بزرگانی چون احمد، نسایی، طبرانی، عبدبنحمید و غیر ایشان از حفاظ و ائمه حدیث و متکلمین که همه، صدور این روایت را از ناحیه مقدسه رسالت(ص)مسلم دانستهاند…[۱۲۰].
علامه(ره) در برخی موارد، به بررسی سند روایات میپردازند و به ضعف سند تصریح میکنند و گاهی مواقع علت ضعف را نیز بیان میکند که از جمله می توان به مثال های زیر اشاره کرد:
- برخی روایات از فریقین که ذیل آیه «او کالّذی مرّ علی قریه و هی خاویه علی عروشها…[۱۲۱] »نقل شده، صاحب این داستان را «ارمیای نبی» معرفی کرده است. برخی از روایات گفتهاند او «عزیر» بوده است. علامه میفرماید: هر دو دسته، خبرهایی واحدند. عمل کردن و پذیرفتن خبر واحد در غیر احکام فقهی دین، واجب نیست. به علاوه سند روایت ضعیف است و هیچ شاهدی از ظاهر آیات بر طبق آنها نیست[۱۲۲].
- در کتاب من لا یحضره الفقیه از حفص نقل شده که از امام صادق(ع) شنیدم: روزه ماه رمضان، قبل از امت اسلام بر هیچ امتی واجب نبود. پرسیدم: پس اینکه خدای تعالی فرمود: «یا ایها الذین امنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم[۱۲۳]» چیست؟ فرمودند: روزه ماه رمضان قبل از اسلام تنها بر انبیای امم واجب بوده است. خدا امت اسلام را بر سایر امم برتری داد و چیزی را که بر رسول خود واجب کرده بود بر امتش هم واجب فرمود.
علامه(ره) میفرماید: این روایت به دلیل وجود اسماعیلبنمحمد در سند، ضعیف است. این معنا در روایتی دیگر از عالم(ع) آمده که آن هم مرسل است یعنی اصلاً سندش ذکر نشده. به نظر میرسد هر دو روایت یکی باشند. به هر حال از اخبار آحاد است و ظاهرآیه هم با این مساعد نیست که مراد از جمله «کما کتب علی الذین من قبلکم» تنها خصوص انبیاء باشد[۱۲۴].
اما وقتی به روایت در کتاب من لا یحضره الفقیه مراجعه میکنیم میبینیم اصلاً اسماعیلبنمحمد جزء راویان این حدیث نیست![۱۲۵]
- علامه در بحث روایی آوردهاند؛ در برخی روایات در معنای آیه «و رفعناه مکاناً علیاً[۱۲۶]» آمده است: خدای تعالی بر فرشتهای از فرشتگان غضب نمود، پس بال او را قطع کرد و …[۱۲۷] تا آخر حدیث.
ایشان میفرماید: این حدیث را علیبنابراهیم قمی در تفسیر خود از پدرش، از ابیعمیر از شخصی از امام صادق(ع) آورده است[۱۲۸] و در معنای آن را کافی نیز از علیبنابراهیم از پدرش از عمروبنعثمان از مفضلبن صالح از جابر از ابوجعفر(ع) از رسول خدا(ص) نقل کردهاند[۱۲۹] این دو روایت مخصوصاً روایت دوم با ضعف سندی که دارند - به دلیل وجود مفضلبنصالح که به کذب و وضع حدیث متهم است[۱۳۰]- نمیشود مورد اعتماد قرار گیرند چون با ظاهر کتاب که بر عصمت ملائکه و نزاهتشان از کذب و خطا دلالت دارد، مخالف میباشند[۱۳۱].
علامه در مواردی روایتی را میآورد، سپس روایات هممضمون با آن را، با ذکر مصدر آن معرفی میکند و در برخی موارد طریق روایت متفاوت با روایت مذکوررا نیز بیان مینماید.
ایشان در مواردی بهارسال و اضمار در روایت اشاره میکنند۰٫ مثلاً بعد از ذکر روایتی مربوط به آیه ۱۰ سوره مبارکه بلد میفرماید: در الدرالمنثور هم این معنا به چند طریق از علی(ع)، انس، ابیامامه و دیگران از رسول خدا(ص) نقل شده[۱۳۲]. قمی هم این روایت را به صورت مرسل و مضمر در تفسیرش آورده است[۱۳۳].
همچنین روایتی را از کتاب فقیه از امام صادق(ع)نقل کرده و فرموده است: این معنا از حمادبنجریر، از ابیبصیر و از زراره از امام صادق(ع)نقل شده و قمی آن را به طور مرسل و مضمر در تفسیرش آورده است[۱۳۴]. بعد روایتی شبیه به مضمون روایت مذکور را از الدرالمنثور از ابن مردویه از ابوسعید خدری از پیامبر اکرم(ص)نقل میکند و میگوید: اینکه این دو آیه (اعلی:۱۴و۱۵) درباره زکات فطره و نماز عید نازل شدهاند، به دو طریق از ابوسعید به طور موقوف روایت شده است و به دو طریق از نائلهبناصقع و به دو طریق از ابیالعالیه و به دو طریق از عطاء و به دو طریق از محمدبنسیرین و به یک طریق از ابراهیم نخعی، همچنین به یک طریق از عمروبنعوف از رسول خدا(ص)روایت شده است[۱۳۵].
علامه(ره)، در بررسی برخی گونه های روایات تفسیری - علاوه بر روش کلی ایشان که نقادی متن روایات است - به سند روایات، عنایت بیشتری نشان میدهند مثلاً یکی از دلایلی که موجب کمتوجهی ایشان به روایات اسباب نزول شده، ضعف سندی این روایات است[۱۳۶]. روش علامه(ره) در نقل اسباب نزول چنین است که روایات را مستند و با ذکر منبع یاد میکند ولی در مواردی روایات غیر مستند اسباب نزول نیز در المیزان به چشم میخورد[۱۳۷].
علامه در بحث از روایات قصص، بیشتر به ضعف سند تکیه کرده است. مکرر از کعبالاحبار و وهببنمنبه به عنوان راویانی یاد میکند که وجودشان در سند از اسرائیلی بودن روایت حکایت میکند.[۱۳۸]
در نهایت میتوان گفت: علامه طباطبایی در بررسی سند روایات، شیوه خاصی دارند؛ در واقع سند روایت را با مضمون روایت محک میزند به این ترتیب ایشان بررسی «سند» روایات را در درجه پایین‌تری از «متن» روایت قرار می‌دهد. ملاک ارزیابی و صحت روایات را مطابقت آن‌ ها با قرآن می‌داند، و ضعف سندی را مؤیدی برای ایرادات متنی قرار می‌دهد. دلیل این امر نیز روش تفسیری ایشان و نظریه‌ای است که راجع به حجیت روایات دارند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در تفسیر المیزان گفته های زیادی از صحابه و تابعین ذکر شده و از روایات موقوفه استفاده شده است. البته علامه بر خلاف اهل سنت – که همه صحابه را عادل و کلامشان را خالی از کذب و دروغ میدانند و برای تفسیر به کلام آنها تمسک میکنند[۱۳۹]- صحابه را افرادی عادی میداند که کلامشان با سایر کلامها تفاوتی ندارد و تنها از کلام آنان به عنوان قرینه میتوان در تفسیر استفاده کرد. ایشان در این مورد میفرمایند:
«قرآن کریم حجیتى براى کلام صحابه و تابعین و امثال ایشان اثبات نکرده، و هیچ جا نفرموده یا ایها الناس هر کس صحابى رسول خدا باشد، هر چه به شما گفت بپذیرید، که سخن صحابى او حجت است. و چطور ممکن است حجت کند با اینکه میان کلمات اصحاب اختلافهاى فاحش هست، مگر آنکه بگویى قرآن بشر را به سفسطه یعنى قبول تناقض‏گوئیها دعوت کرده و حال آنکه چنین دعوتى نکرده و بلکه در مقابل دعوت کرده تا در آیاتش تدبر کنند و عقل و فهم خود را در فهمیدن آن بکار ببندند و بوسیله تدبر، اختلافى که ممکن است در آیاتش بنظر برسد، بر طرف نمایند و ثابت کنند که در آیاتش اختلافى نیست. علاوه بر اینکه، خداى تعالى قرآن کریم خود را هدایت و نور و تبیان کل شی‏ء معرفى کرده است. آن وقت چگونه ممکن است چیزى که خودش نور است، بوسیله غیر خودش، یعنى قتاده و امثال او روشن شود، و چطور تصور دارد چیزى که هدایت است، خودش محتاج ابن عباس‏ها باشد، تا او را هدایت کنند، و چگونه چیزى که خودش بیان هر چیز است، محتاج سدى‏ها باشد تا آن را بیان کنند؟!»[۱۴۰]
در جای دیگر تأکید میکنند که:
«سخن ما همه در باره روایاتى بود که به مصادر عصمت، یعنى رسول خدا(ص)، و ائمه معصومین(ع) از ذریه او منتهى مى‏شود، نه روایات دیگر، که مثلا از مفسرین صحابه و تابعین نقل شده است. چون صحابه و تابعین، حالشان حال سایر مردم است و از نظر روایت، هیچ فرقى با سایر مردم ندارند و حتى آن کلماتى هم که بدون تعارض از ایشان نقل شده، حالش حال آن کلماتى است که متعارض است، و خلاصه سخن اینکه؛ کلمات صحابه و تابعین نه متعارضش حجت است و نه بدون متعارضش. براى اینکه آنچه در اصول معارف دینى حجت است، کتاب خدا است و سنت قطعى و بس.»[۱۴۱]
به این ترتیب علامه(ره) گفته های صحابه و تابعین را همانند هر سخن دیگری قابل نقد و بررسی میداند و با این حال کلام آنها را بر سخنان دیگر مفسران مقدم میدارد. که شاید علت این امر، نزدیک بودن آنان به عصر نزول و اینکه آنها به قرائن حالیه، شأن نزول آیات و عوامل دیگری از این دست که در تفسیر آیات کمک میکند احاطه بیشتری داشتهاند، باشد.
بخش پنجم:جمع بندی
ضرورت بررسی احوال راویان احادیث، محدثان و رجال شناسان را بر آن داشت تا روایات را از لحاظ اعتبار یا عدم اعتبار ونیز وثاقت و عدم وثاقت، درجه بندی کنند. فقدان اطمینان و وثوق به شخصیت راوی از نظر کیفیت نقل و میزان اهتمام وی به ضبط دقیق و درست کلام معصومان(ع) و نیز وجود گسست (ارسال یا انقطاع) در سلسله ی سند، از جمله مهمترین عوامل بی اعتمادی به راوی و در نتیجه، ضعف حدیث به شمار می رود. شماری از روایات به دلیل دروغگویی راوی یا باورهای انحرافی و نادرست او، ضعیف شمرده می شوند. برخی از آنها هم به این جهت تضعیف شده اند که شناخت لازم و کافی دربارهی راویان آنها به لحاظ استوارگویی ویا پای بندی به اعتقادات صحیح دینی در دست نیست. بنابراین بررسی و نقد سندی، تنها بخشی از ارزیابی حدیث را تشکیل می دهد و ضعف آن می تواند قرینه ای برای نااستواری حدیث تلقی شود پس به نقد محتوایی حدیث هم باید توجه کرد؛ زیرا صحت سند به لحاظ ظاهری، نمی تواند نشان از صدور قطعی حدیث از سوی معصومان(ع) باشد. چه بسا حدیث سازان حرفه ای روایاتی را ساخته وبا سند صحیح، به آنان نسبت داده یا در کتب پیشوایان حدیث، قرار داده باشند.
علامه طباطبایی(ره) به بررسی سندی- در مقایسه با بررسی متنی- اهتمام کمتری نشان داده اند. ایشان در بررسی سند روایات شیوه خاصی دارند؛ در واقع سند روایت را با مضمون روایت محک میزند به این ترتیب ایشان بررسی سند روایات را در درجه پایین‌تری از متن روایت قرار می‌دهد. ملاک ارزیابی و صحت روایات را مطابقت آن‌ ها با قرآن می‌داند، و ضعف سندی را مؤیدی برای ایرادات متنی قرار می‌دهد.ملاک ارزیابی و صحت روایات را مطابقت آن‌ ها با قرآن می‌داند، و ضعف سندی را مؤیدی برای ایرادات متنی قرار می‌دهد. دلیل این امر نیز روش تفسیری ایشان و نظریه‌ای است که راجع به حجیت روایات دارند.
فصل سوم:
جعل در روایات تفسیری
بخش اول: مفهوم‌شناسی و پیشینه
واژه جعل در لغت در معانی؛ قرار دادن، آفریدن، پدید آوردن، تغیر و حکم کردن به کار رفته است[۱۴۲] و هر گاه به حدیث اضافه (جعلِ حدیث) یا وصف برای آن واقع شود (حدیث مجعول) در اصطلاح دانش حدیث به معنای «سخن برساخته» و اسناد آن به معصوم(ع) است[۱۴۳].
شهید ثانی(ره) حدیث مجعول را اینگونه تعریف میکند:
«حدیث موضوع، حدیثی دروغین، تراشیده و برساخته است … و آن بدترین اقسام ضعیف است و نقل آن برای آگاه به آن روا نیست جز اینکه ساختگی بودن آن را روشن سازد؛ بر خلاف دیگر اقسام ضعیف که صدق آن متحمل است.»[۱۴۴]
همه مذاهب اسلامی، جعل حدیث را حرام و آن را قبیح شمرده و برخی نیز دروغ بستن به پیامبر اکرم(ص) را موجب کفر دانستهاند.[۱۴۵]
۱) در این که جعل حدیث از چه زمانی آغاز شد، دست کم دو دیدگاه متفاوت وجود دارد:
بسیاری از اهل سنت ادعا کردهاند که آغاز پیدایی جعل، پس از خلفای راشدین-یعنی سال ۴۱ هجری- بوده است[۱۴۶]. آنها گفتهاند پس از شهادت حضرت علی(ع) نخستین گروهی که به جعل حدیث مبادرت کردند شیعیان بودند که درباره فضایل امیرالمؤمنین و خلافت بلا فصل وی و نیز طعن و ذم خلفای سه گانه، بدین کار روی آوردند و پس از آن، اهل سنت و هواداران خلفا برای مقابله با آنان به جعل حدیث پرداختند[۱۴۷].
۲) برخی از دانشمندان عامه[۱۴۸] و نیز اجماع شیعه بر آنند که دروغ بستن بر پیامبر(ص) و جعل و تحریف، از زمان خود آن حضرت(ص) پدید آمده و در دوره پس از رحلتشان گسترش یافته و در زمان حکومت بنی‌امیه و معاویه به اوج رسیده است[۱۴۹].
و اما دلایلی مبنی بر صحت قول دوم؛
الف: بیان مفصل امام علی(ع) در پاسخ به سلیم بن قیس هلالی: (درباره اینکه نزد مردم روایاتی از رسول خدا(ص) وجود دارد که ائمه(ع) با آن موافق نیستند و آن را باطل میدانند).
«همانا در دست مردم حق و باطل است. راست و دروغ است. ناسخ و منسوخ، عام و خاص، محکم و متشابه و آنچه در خاطر سپرده شده و حدیثگو به آن گمان برده است و بر رسول خدا(ص) در زمان او دروغ بستند تا آنکه برخاست و خطبه خواند و فرمود: «ای مردم دروغگویان بر من بسیار شدند، پس هر کس به عمد بر من دروغ بندد، جایی در آتش برای خود آماده سازد.» و پس از او نیز بر وی-پیامبر(ص)- دروغ بسته شد و حدیث را چهار کس نزد تو آرند که پنجمی ندارد: ۱- مردی دورو که ایمان آشکار کند و به ظاهر چون مسلمان بود از گناه نترسد و بیمی به دل نیارد و به عــمد به رسول خدا(ص) دروغ بندد و باک ندارد و اگر مردم بدانند او منافق و دروغگوست، از او حدیث نپذیرند و گفتهاش را به راست نگیرند؛ لیکن گویند: «با رسول خدا(ص)بوده است؛ دید و از او شنید و در ضبط آورد، پس گفته او را باید قبول کرد. و خدا تو را از منافقان خبر داد چنانکه باید و آنان را برای تو وصف فرمود آن سان که شاید. پس خدای عز و جل فرمود: «و چون آنان را ببینی، پیکرهایشان تو را به شگفت آرد و اگر سخن گویند گفتارشان را بشنوی …[۱۵۰]»
برخی بیش از نود بلکه صد طریق برای این حدیث برشمردهاند؛ از این رو آن را از جمله احادیث متواتر شناختهاند[۱۵۱].
ب: آیات شریفه قرآن نیز به صراحت وجود منافقان و دروغپردازان در «عصر پیامبر(ص)» را تأیید میکند[۱۵۲].
ج: علاوه بر این از سوی جمعی از صحابه «ابوهریره» تکذیب و برخی روایات او انکار شده است[۱۵۳].
د: گزارشهایی منقول از امثال کعبالاحبار، وهب بن منبه و .. که از سوی دانشمندان بزرگ اسلامی مجعول و مردود شمرده شده است[۱۵۴].
بخش دوم: زمینه های پیدایش و گسترش جعل
بند اول: حذف اسانید روایات و بیتوجهی در نقل و ضبط راویان.
یکی از زمینه های پیدایش و گسترش جعل، حذف اسانید روایات و بیتوجهی ناقلان و کاتبان در نقل و ضبط درست نام راویان و اسناد حدیثی به معصومان(ص) می باشد.
لذا پیشوایان دینی برای پیشگیری از پیدایش و گسترش جعل بر آوردن اسناد حدیث و بردن نام ناقلان آن اصرار داشتند[۱۵۵].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:55:00 ق.ظ ]