کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو

 



بنابراین با این‌که در مورد هبه و عاریه فاسد ضمان وجود ندارد با این حال تصرّف قابض در مال مقبوض به چنین عقودی جایز نمی‌باشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

گفتار دوم: وجوب ردّ مال مقبوض به عقد غیر معاوضی فاسد

درموردحکم ردّ مال مقبوض به عقد غیر معاوض فاسد، باید گفت: دلایلی که در مورد عقود معاوض فاسد به آن‌ ها استناد شده در اینجا نیز جاری است، یعنی در عقود غیرمعاوضی هم ردّ مال مقبوض به مالک واجب نیست بلکه آن‌چه برگیرنده مال واجب است این است که بین مالک و مال او تخلیه ید کند و مانع او نشود تا هر وقت مالک خواست مالش را بگیرد.
به‌طورکلی حکم مسأله ردّ این است که اگر مالک مال خود را از کس که مال در دست او است مطالبه کند در این صورت بدون تردید نگه داشتن مال غیر حرام است و واجب است که آن را فوراً به مالک ردّ نماید. زیرا ردّ نکردن مال در این صورت مزاحمت سلطنت مالک است و عنوان تصرّف درمال غیر بدو اذن برآن صادق بوده و از روشن ترین مصادیق غصب است و این بدون شک عقلاً و شرعاً حرام است، بلکه نه تنها ردّ مال واجب است، تلف آن نیز موجب ضمان قابض است. اگر عقد از عقودی ‌باشد که صحیح آن ضمان‌آور نباشد و اگر مالک مال خود را مطالبه نکند و یا نخواهد که قابض مال را به تصرّف و تحویل او دهد، در این صورت ردّ مال به مالک واجب نیست، بلکه آن‌چه بر قابض واجب است تنها تخلیه یعنی رفع موانع بین مال و مالک است، اما بیش از این دلیلی برآن نیست.[۵۷۹]

مبحث دوم: آثار فساد عقد نسبت به عوضین در حقوق ایران

در قانون مدنی ماده‌ای که بیانگر حکم تصرّف و وجوب ردّ مقبوض به عقد غیر معاوضی فاسد باشد دیده نمی‌شود، مگر این‌که مال مقبوض به این گونه عقود را مشمول ماده ۳۰۸ ق.م که اثبات ید بدون مجوز را در حکم غصب می‌داند قرار دهیم و حکم تصرّف و وجوب ردّ مال مقبوض در عقود غیرمعاوضی فاسد را استخراج کنیم. چنان‌که بعضی از مؤلفین کتاب‌های حقوقی بر این عقیده‌اند که: مال مقبوض به چنین عقودی مشمول احکام غصب است و در وجوب ردّ مال گرفته شده به سبب عقود غیرمعاوضی فاسد از نظر قانون مدنی تردیدی نیست.
دکتر کاتوزیان معتقدند که بر خلاف نظر مشهود فقها نظام کنونی قانون مدنی، بین عقود معوّض و مجانی، از جهت ضمان قهری و موقعیت حقوقی متصرّف مال غیر، تفاوتی وجود ندارد: متهب نیز باید مالی را که از راه نامشروع بدست آورده است به مالک برگرداند ضامن تلف عین و منافع است، خواه ناشی از تقصیر یا مباشرت او در تلف باشد، یا عوامل خارجی باعث آن شود.[۵۸۰]
دکتر جعفری لنگرودی نیز عقیده دارند که ماده ۳۰۸ ق.م بین مقدمات اثبات ید فرقی نگذاشته است.[۵۸۱] یعنی این‌که گیرنده مال غیر چه از راه عقود معاوضی فاسد، و چه از راه عقود غیرمعاوضی فاسد، بر مال دیگری اثبات ید کند طبق ماده ۳۰۸ ق.م در حکم غاصب بوده و ضامن است و باید در صورت باقی بودن عین، عین مال را و در صورت تلف عین، مثل یا قیمت آن را برگرداند. دکتر امامی در این زمینه می‌نویسد: در مقبوض به عقد فاسد غیرمعاوضی، مانند آن که متهب مالی را به عقد فاسد قبض نماید و نزد او تلف شود ضامن عوض آن نمی‌باشد ولی چنان‌چه عین موجود باشد باید به مالکش ردّ نماید.[۵۸۲]

فصل سوم: عدم ضمان در موارد مشابه

موارد عدم ضمان مواردی است که در آن ملازمه‌ی بین صحیح و فاسد عقد در عدم ضمان متصرّف در موضوع عقد، منتفی است. البته مواردی از این نقیض‌ها توسط فقها پاسخ داده شده‌اند و مردود هستند.
این موارد که اساساً در تألیفات فقهی انعکاس یافته، در بحثهای زیر مطرح شده است.

مبحث یکم: ضمان قابض نسبت به منافع غیر مستوفات در عقد فاسد

یکی از مواردی که به عنوان نقض ضمان گیرنده مال مقبوض بیان شده ضمان خریدار نسبت منافع غیرمستوفات در عقد فاسد است.[۵۸۳] شیخ انصاری در مکاسب گفته است: «و یشکل اطّراد القاعده أیضاً فی المبیع فاسداً بالنسبه إلى المنافع التی لم یستوفها» دلیلی که سبب شده تا ایشان عدم ضمان قابض در عقد فاسد نسبت به منافع غیرمستوفات را جز موارد نقض برشمرده است این است که این منافع در عقد صحیح مضمون نخواهد بود یعنی مبلغی در مقابل آن قرار نگرفته است ولی در عقد فاسد قابض باید این‌گونه از منافع را هم جبران کند.[۵۸۴]
برخی از جمله صاحب مصباح الفقاهه گفته‌اند: «لم نفهم وجها صحیحا لتقیید المنافع بغیر المستوفاه و ذلک، لأن لمنافع المستوفاه أیضا غیر مضمونه فی العقد الصحیح، مع أنّها مضمونه فی العقد الفاسد»[۵۸۵] ایشان تقیید منافع را به غیر مستوفات را که از سوی شیخ انصاری صورت گرفته بلا وجه دانسته و گفته است: «منافع مستوفات هم در عقد صحیح غیرمضمون است در حالی که مسلماً در عقد فاسد مضمون می‌باشد» و بعد گفته است: «شاید منشأ‌ تقیید این باشد که سخن در تلف مقبوض به عقد فاسد است و استیفای منفعت چون پشم و شیر اتلاف منفعت است نه تلف آن»[۵۸۶]
فقیه دیگری در مقام رفع اشکال گفته‌ است: «درست است که در عقد صحیح منافع د مقابل مالی قرار نگرفته است ولی بدون شک در ارزش متاع تأثیر دارد و وجود و عدم آن در افزایش و کاهش قیمت متاع دخالت دارد و همین مقدار در صدق مضمون بودن منافع کافی است.»
چنان‌چه در باب شروط هم مسأله به همین منوال است مثلاً اگر در فروش صحیح متاع شرط خیانت شود درست است که هیچ جزیی از عوض معامله در مقابل خیاطت واقع نشده است ولی این خیانت در زیاد و کم شدن قیمت تأثیر دارد و بدین جهت گفته‌اند: «للشرط قسط من العوض» پس کأنّه مقداری از عوض هم در مقابل شرط قرار گرفته است و این خود نوعی از مضمون بودن است بنابراین چنان‌چه عقد فاسد باشد اگر مشروط علیه به شرط عمل کرده باشد مشروطه‌له ضامن است و باید قیمت آن را بپردازد.»[۵۸۷]
از سخن سید می‌توان چنین پاسخ گفت که: اگر بر حسب فرض در مقابل خود منفعت چیزی از عوض قرار نگرفته مجرد تأثیر آن در زیاده و کم شدن قیمت عین، موجب نمی‌شود که علاوه بر ضمان عین، منافع هم مضمون باشد، چنان‌که شروط هم بر همین منوال است. در حالی که مسلماً مشمول قاعده «ما یضمن» و «مالا یضمن» نمی‌باشد و اگر در مثال خیاطت مشروطه‌له ضامن است این به جهت قاعده احترام است که به استناد امر او تحقق یافته است و ربطی به ما نحن فیه ندارد.[۵۸۸]
میرزای نائینی به اشکال شیخ انصاری پاسخ داده است به این‌که مدار در جریان قاعده مورد عقد است نه آن چیز که از مورد عقد خارج است و مورد عقد در باب بیع خود عین است نه منافع آن، چنان‌چه بیع صحیح یاشد منافع عین به حکم شارع مقدس تابع خود عین است اما در صورتی که بیع
فاسد باشد چون عین به مشتری منتقل نشده است لذا چنان‌چه آن را قبض کرده علاوه بر خود عین، منافع آن نیز مضمون می‌باشد.[۵۸۹]
بر این سخن اشکال وارد است که بر فرض صحّت، لازمه‌اش این است که حتّی در مورد عقودی که صحیح آن ضمان‌آور نیست مانند هبه، حکم به ضمان منافع مقبوض به فاسد کنیم. بدیهی است هبه چنان‌چه صحیح باشد منافع عین موهوبه تابع خود عین می‌باشد ولی اگر فاسد باشد چون عین به متهب منتقل نشده است لذا باید در صورت قبض، ضامن منافع آن نیز باشد.[۵۹۰] پاسخ صحیح از اشکال شیخ انصاری این است که به هیچ وجه قاعده «مالا یضمن» در مورد منافع مبیع اعم از منافع مستوفات یا منافعی که بدون استفاده از بین رفته است نقض نشده است چرا که نسبت بین تملک منافع و تملک عین عموم و خصوص من وجه است، گاهی منافع بدون عین تملک می‌شود مانند مورد اجاره و گاه عین بدون منافع تملک می‌شود مانند خرید عین مستأجره به صورت مسلوب‌المنفعه. گاهی هم، عین و منافع هر دو با هم تملک می‌شود مانند اکثر خریدهای مردم. بنابراین تملک هیچ‌کدام ملازم با تملک دیگری نیست، لیکن در مواردی تملک عین و منافع هر دو با هم توأم است همان چیز که سبب تملم عین است یعنی بیع، همان چیز سبب تملک منافع نیز هست، نهایت این‌که بیع سبب تملک عین بااصاله است و سبب تملک منافع به تبعیت است.
پس در حقیقت ثمن در مقابل عین است، در مقابل منفعت هم نیز هست منتها در مقابل عین است به اصالت و در مقابل منفعت است به تبعیت. در این صورت عین و منفعت هر دو مورد عقد هستند یکی به اصالت و دیگری به تبعیت. لذا اگر عقد بیع صحیح موجب ضمان است چنان‌که نسبت به عین موجب ضمان است همان‌طور هم نسبت به منافع هم بالتبع موجب ضمان است و لذا در فاسد آن هم، هم عین مضمون است و هم منافع.[۵۹۱]
وانگهی اصولاً باید گفت که چیزی که در عین عقد مورد ضمان می‌باشد عین و منفعت است. اما تقسیم منفعت به مستوفات و غیرمستوفات پس از عقد و قبض مال و گذشت زمان مطرح می‌شود که مشتری اگر از منافع استفاده کند مستوفات است و اگر از استفاده آن‌ ها خودداری یا طرف نظر نماید غیرمستوفات است.
بنابراین تقسیم منفعت به مستوفات و غیرمستوفات باعث تعدد نوع منفعت نمی‌شود و چنان‌که گفته شد در عقد صحیح، ثمن در برابر عین و منفعت قرار دارد منتهی در یکی به اصالت و در دیگری
به تبعیت، در عقد فاسد هم همین طور است که باز شخص ضامن است نسبت به منافع، خواه استفاده کرده باشد و یا نکرده باشد و این تمتع و یا عدم تمتع به هیچ وجه باعث تعدد نوع منفعت نمی‌
شود.[۵۹۲]
از مطالبی که بیان شد به خوبی معلوم می‌شود که به هیچ وجه ایراد نقض وارد نیست.
اما از دیدگاه برخی از فقهای اهل سنّت، قاعده «مالا یضمن» در خصوص منافع در بیع فاسد مورد نقض قرار گرفته است. ابن رجب حنبلی در قواعد می‌گوید: «در مورد بیع هرگاه عقد صحیح باشد ضمان منفعت در میان نیست و حال آن که در بیع فاسد منفعت مضمون است.»[۵۹۳] همان‌طور که مشاهده می‌شود ایشان کلمه «منفعت» را به صورت عام به کار برده است. نویسنده المغنی می‌گوید: «در عقد فاسد مشتری باید مبیع را به اضافه نماء منفصل و نیز اجرت‌المثل مدتی که مال نزد وی بوده به بایع رد کند.»[۵۹۴] آن چه که بیان شد عقاید فقهای حنبلی بود.
فقهای شافعی معتقدند که در عقد فاسد، قابض مسؤول منافع است اگر مال اجرتی دارد باید اجرت زمانی را که در دستش بوده ادا کند زیرا مال در ضمان اوست و حق استیفاء منفعت ندارد و همچون غاصب ضامن است.[۵۹۵] یوسف اردبیلی می‌گوید: «در مقبوض به بیع فاسد، قابض ضامن اجرت‌المثل مدتی است که مال در دست وی قرار داشته هر چند در این مدت از آن منتفع نشده باشد.»[۵۹۶] بنابراین در فقه شافعی قابض ضامن منافع است په مستوفات و په غیرمستوفات و از این حیث مورد نقض صحیح می‌باشد.
اما در نظر فقه حنفی خواه عقد از قبیل فاسد باشد و خواه از قبیل باطل، در هیچ یک از صور قابض ضامن منافع نیست. چنان‌که در گذشته بیان شد در فقه حنفی عقد نادرست به دو قسم باطل و فاسد تقسیم گردیده است. عقد فاسد از آن‌جا که با قبض افاده ملکیّت می‌کند هر چند مالکیّت فاسد، لذا در چنین عقدی منافع خواه مستوفات و خواه غیرمستوفات به تبع اصل متعلق به قابض می‌شود و در برابر بایع مسؤول نیست.[۵۹۷]
اما در مورد منافع مال در عقد باطل از آن‌جا که موافق مقررات غصب، غاصب در فقه حنفی مسؤول نیست، لذا خواه مقبوض در عقد باطل از قبیل امانت باشد و خواه از قبیل مأخوذ بالسوم یا شبه غصب، قابض در هیچ یک از موارد یاد شده ضامن منافع نیست چرا که در صورت امانت بودن نه ضامن اصل است و نه منافع و در صورت شبه غصب اگر چه ضامن اصل است ولی ضامن منافع نیست.[۵۹۸]
وانگهی باید دانست که در فقه حنفی، غالباً در معاملات باطل مورد معامله از شمار اموال حرام چون خوک و شراب و مردار و خون می‌باشد که از لحاظ شرعی مال به شمار نمی‌آیند و در نتیجه قابض نه ضامن اصل است و نه ضامن منافع.[۵۹۹] بنابراین از منظر فقهای حنفی مورد نقض وارد نیست.
اما در فقه مالکی، فقهای مالکی گفته‌اند که هرگاه از مقبوض به عقد فاسد منافعی حاصل شود این منافع متعلق به غاصب است به دلیل «الغله بالضمان» یا «الخراج بالضمان»، بنابراین در بیع فاسد بایع نمی‌تواند از مشتری درخواست منافع کند. در عوض مشتری هم نمی‌تواند برای هزینه‌ها و نفقاتی که برای مبیع کرده به بایع رجوع نماید زیرا این هزینه‌ها به لحاظ استیفای منافع بوده است و تعلق منافع به قابض تا هنگامی بوده است که حکم رد مال به مالک یا بایع نداده‌اند و الاّ از آن به بعد مسؤول خواهد بود.[۶۰۰] بنابراین از دیدگاه فقهای مالکی نیز مورد نقض وارد نمی‌باشد.

مبحث دوم: شریک در شرکت فاسد

شیخ انصاری(ره) گفته است: «و یمکن النقض أیضاً بالشرکه الفاسده؛ بناءً على أنّه لا یجوز التصرّف بها، فأخذ المال المشترک حینئذٍ عدواناً موجب للضمان»[۶۰۱] وی مورد دیگر از موارد امکان نقض ضمان گیرنده مال مقبوض به عقد فاسد را شرکت فاسد شمرده است و مسأله را بر این مبتنی کرده که تصرّف شرکاء در مال مشترک به استثنای شرکت فاسد جایز نباشد چرا که در این صورت گرفتن مال مشترک به نحو عدوان موجب ضمان است. به عبارت دیگر چنان‌چه فرض شود که تصرّف شرکای در مال مشترک در شرکت صحیح جائز است و تلف مال مشترک به این تصرّف موجب ضمان متصرّف نیست باید به قاعده «مالا یضمن» در شرکت فاسد هم همین طور باشد در حالی که بنا بر عدم جواز تصرّف در مال مشترک در شرکت فاسد اخذ مال مشترک در صورت فساد شرکت موجب ضمان می‌باشد.[۶۰۲]
اما برخی دیگر از فقها وضعیت هر یک از شرکاء را در مال مشترک از موارد نقض تلقی نکرده و نظریه فوق را مبهم دانسته‌اند.[۶۰۳] به عقیده ایشان بین عقد صحیح شرکت و فاسد آن در ضمان و عدم ضمان تفاوتی نیست و اگر تصرّف هر شریک در مال مشترک، تحت تأثیر عقد شرکت پس از امتزال مال شرکاء جایز باشد، در هیچ یک از عقود صحیح و فاسد آن ضمان وجود ندارد. اگر تصرّف هر شریک پس از عقد، بدون اذن سایر شرکاء جایز نباشد این تصرّف بدون تفاوت در صحیح و فاسد، موجب ضمان متصرّف خواهد بود و اگر ملازمه‌ای بین عدم جواز تصرّف و ضمان نباشد در هر حال ضمان منتفی است.
به نظر می‌رسد همان‌گونه که مرحوم محقق خویی(ره)[۶۰۴] بیان کرده‌اند پاسخ این نقض این است که مبتنی کردن مسأله ضمان بر حرمت تصرّف در مال مشترک درست نیست چرا که هیچ‌گونه ملازمه‌ی بین حرمت تکلیفی و حکم ضمان نیست زیرا چنان‌چه عقد شرکت اقتضای جواز تصرّف در مال مشترک را نداشته باشد این عدم جواز تصرّف چنان‌که در شرکت فاسد هست در شرکت صحیح هم هست و شریک بدون اذن شریکش نمی‌تواند در مال مشترک تصرّف کند ولی اگر مال مشترک بدون تعدی و تفریط تلف شود آن تلف موجب ضمان هیچ یک از شرکای نخواهد شد زیرا هر یک از شرکاء زمام مال خود را به دست شریک خود داده و او را در آن مال امین قرار داده است و بدیهی است امین جز در صورت تعدی و تفریط ضامن نخواهد بود و در این جهت ابداً فرقی بین شرکت صحیح و فاسد نیست. بنابراین وجهی برای توهم عدم جریان ضمان گیرنده مال مقبوض به عقد فاسد در شرکت فاسد نخواهد بود.
در فقه اهل سنّت هم چنان‌چه از برخی کتب ایشان به دست می‌آید عقد شرکت عقدی است امانی[۶۰۵] و معلوم است که عقد امانی سبب به وجود آمدن ضمان نمی‌باشد و چون قاعده مورد قبول آن‌ ها می‌باشد. سیوطی این طور می‌گوید: «قال الاصحاب کل عقد اقتضی صحیحه الضمان فکذلک فاسده و ما لا یقتضی صحیحه الضمان فکذلک فاسده».[۶۰۶] بنابراین از این صغری و کبری به دست می‌آید که عقد فاسد شرکت نیز موجب به وجود آمدن ضمان نخواهد بود لذا از نظر اهل سنّت هم این عقد از موارد نقض قاعده نمی‌باشد.
اما در حقوق مدنی ایران، صرف نظر از تحقق یا عدم تحقق ضمان به معنی مورد نظر فقها، در عقد شرکت، نظر اقوی این است که تصرّف هر یک از شرکای بدون اذن سایرین در مال شرکت ضمان‌آور است خواه شرکت صحیح باشد خواه فاسد. به همین جهت ماده ۵۸۲ ق.م مقرر می‌دارد: «شریکی که بدون اذن یا خارج از حدود اذن، تصرّف در اموال شرکت نماید ضامن است.» همان‌گونه که شارحان قانون مدنی بیان کرده‌اند[۶۰۷] حکم این ماده شامل تصرّفات حقوقی و مادی می‌شود و از آن استفاده می‌شود که مالک مشاع بدون اذن شریکان حق تصرّف مادی ندارد و شریک متخلف در حکم غاصب است ولی تصرّف حقوقی شریک در سهم اختصاصی خود (مانند فروش و اجاره مال مشاع) امکان دارد (ماده ۵۸۳ ق.م) و امکان انتقال سهم شریک بدون اذن دیگران به این دلیل است که تصرّف حقوقی شریک در سهم اختصاصی خود مستلزم تصرّف در سهم دیگران نیست.

مبحث سوم: عین در عقد اجاره فاسد

یکی دیگر از مواردی به عنوان نقض ضمان گیرنده مال مقبوض بیان شده ضمان مستأجر در عقد اجاره فاسد است.[۶۰۸] در مورد این‌که عقد اجاره نسبت به منافع تملیک شده موجب ضمان است جای هیچ‌گونه بحث و گفت و گویی نیست. منافع تملیک شده در عقد اجاره همانند عین تملیک شده است در عقد بیع. چنان‌چه ضمان مقبوض به عقد فاسد شامل عین مورد عقد بیع می‌باشد همین‌گونه شامل منافع عقد اجاره نیز می‌باشد.
اما در این‌که عین مستأجره مشمول قاعده «ما لا یضمن» می‌باشد یا خیر محل بحث است. گروهی از فقها و نویسندگان کتب قواعد فقه، مانند علامه در قواعد و تذکره و ابن ادریس حلی در سرائر و محقق کرکی در جامع المقاصد و شیخ انصاری در مکاسب[۶۰۹] و میرزا حسن بجنوردی در قواعد فقه خود، عین مستأجره را مشمول قاعده «مالا یضمن» دانسته‌اند. چنان‌چه در صورت صحّت عقد اجاره آن را به موجب قاعده عدم ضمان امین جز در موارد تعدی و تفریط[۶۱۰] مضمون ندانسته‌اند همین طور که در فساد عقد اجاره نیز عین را مضمون نمی‌دانند.
اما برخی دیگر از فقها[۶۱۱] با این‌که در صورت صحّت عقد اجاره، عین مستأجره را به موجب قاعده عدم ضمان امین، مضمون ندانسته‌اند در صورت فساد عقد اجاره گفته‌اند که عین مستأجره در دست مستأجر مطلقاً یعنی چه با علم مستأجر به فساد عقد و چه با جهل او، مضمون است و صاحب ریاض حکایت کرده است که این قول را به مفهوم از کلمات اصحاب نسبت داده‌اند.[۶۱۲] شیخ انصاری(ره) گفته است: «ظاهر این است که کسی که از او این نسبت حکایت شده است محقق اردبیلی در مجمع الفائده است.»[۶۱۳]
این نکته را باید ذکر نمود که ظاهراً مسئله مورد بحث، عین مستأجره است در صورتی که به مقتضای عقد اجاره در دست مستأجر باشد[۶۱۴] مانند خانه‌ی که کسی آن را برای سکونت اجاره کرده و خانه در دست مستأجر خراب شود. اما در صورتی که عین مستأجره بر حسب اقتضای عقد اجاره ضرورتی نداشته باشد که حتماً در دست مستأجر باشد مانند اجاره اتومبیل برای مسافرت، بدیهی است که در این صورت ضرورتی ندارد که اتومبیل در اختیار خود مستأجر باشد ممکن است در اختیار موجر باشد لذا چنان‌چه ماشین تلف شد به یقین مستأجر ضامن آن خواهد بود اعم از آن که اتومبیل در دست مالک باشد و با این‌که عقد اجاره اقتضا ندارد مالک آن را در اختیار مستأجر قرار داده باشد. چرا که در صورت اول مال در دست خود مالک است نه در دست مستأجر و مجرد عقد اجاره مادام که مال در دست مستأجر نباشد موجب ضمان نخواهد بود اعم از آن که اجاره صحیح باشد یا فاسد. در صورت دوم هر چند مال در دست مستأجر است ولی این به مقتضای عقد اجاره نیست بلکه مالک خود به رضای خود، مال را در تحت اختیار او نهاده است. در این صورت امانت مالکی است و امانت مضمون نخواهد بود و در هر حال فرق نمی‌کند اجاره صحیح باشد یا فاسد. چنان‌چه اشاره شد در ضمان ید عین مستأجر به اجاره فاسد در فرض مورد بحث دو قول دارد:
قول به ضمان و قول به عدم ضمان.
آن عده از فقها که به ضمان مستأجر نظر دارند استدلال کرده‌اند که:

    1. عموم ادله ضمان مقبوض به عقد فاسد، عدم ضمان عین مستأجره را در اجاره فاسد اقتضا داردزیرا عین مستأجره در اجاره صحیح در ضمان مستأجر نخواهد بود ولی قاعده علی‌الید بر ضمان عین مستأجره در اجاره فاسد دلالت دارد و چون این قاعده نسبت به قاعد اول اخص است لذا آن را تخصیص داده و به موجب آن باید به ضمان عین مستأجره در اجاره فاسد حکم کنیم.[۶۱۵]
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 09:53:00 ب.ظ ]




این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است. روش شناسی تحقیق، توصیفی و به لحاظ تعیین ارتباط بین متغیرها، از نوع همبستگی است و به لحاظ بازده زمانی، مقطعی است. تحقیق حاضر ترکیبی از تحقیق کتابخانه‌ای و میدانی می‌باشد. در ابتدا با بهره­ گیری از منابع کتابخانه‌ای (کتب، مقالات فارسی و لاتین) مبانی نظری تحقیق تدوین گردید و در ادامه بر اساس ادبیات تحقیق، پرسشنامه‌ توزیع گردید. سرانجام با جمع­آوری پرسشنامه داده‌های مربوط به آن با بهره گرفتن از نرم­افزار های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و ارتباط بین متغیر‌ها مورد بررسی قرار گرفت.

۱-۱۰-تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق

۱-۱۰-۱- مدیریت دانش

تعریف مفهومی
اغلب کتاب های مربوط به حوزه‌ی تکنولوژی با تعدادی تعریف شروع می شود، اما تعریف مدیریت دانش کار آسانی نیست. نویسندگان مختلف از دیدگاه های مختلف و با رویکرد های متفاوت و انگیزه های گوناگون، به تعریف مدیریت دانش پرداخته‌اند. اغلب، مدیریت دانش به طور کلی تعریف شده و آن را به عنوان هر آنچه که سازمان برای داشتن نحوه­ انجام وظایف و فعالیت هایش نیاز دارد، تعریف کرده‌اند. این تعریف از مدیریت دانش، شامل دانش رسمی، قوانین برنامه ها و رویه ها و دانش فنی ناملموس، مهارت ها و تجارب افراد است. همچنین تعریف بالا از مدیریت دانش، شامل روش انجام کار توسط سازمان ها، ارتباط، تجزیه و تحلیل موقعیت، ارائه­ راه حل های جدید برای مسائل و توسعه روش های جدید انجام کسب و کار است. علاوه بر آن، تعریف بالا شامل مباحث فرهنگی، قومی و ارزش ها و روابط با تامین کنندگان و مشتریان نیز هست.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

فرایند خاص سازمانی و سیستمی برای کسب، سازماندهی، نگهداری، کاربرد، پخش و خلق دوباره دانش صریح و ضمنی کارکنان برای افزایش عملکرد سازمان و ارزش آفرینی (Gibbert & et al , 2002).
تعریف عملیاتی
در ضرورت بهره گیری سازمان ها از شاخص عملکرد مدیریت دانش به عنوان یک کارکرد منطقی تأکید شده است. منظور از نوآوری سازمانی ‌در این تحقیق، میانگین نمرات کسب شده از پاسخ به سوالات ۱ تا ۳۳ پرسشنامه می باشد.شامل ابعاد کسب دانشحفظ دانشانتقال دانشخلق دانش و کاربرد دانش می باشد. که توسط پنج گانه لیکرت اندازه گیری می شود.
۱-۱۰-۱-۱-خلق دانش
اولین مرحله از مراحل وسیع فرایند مدیریت دانش است، دانش در سازمان در دو چرخه متمایز شخصی و گروهی خلق می شود. دانش شخصی وقتی در بافت سازمانی به کار می رود دانش جدیدی خلق می کند که می توان آن را دانش سازمانی نامید. چرخه دانش جمعی از کاربرد دانش شخصی در بافت سازمان به وجود می آید که می توان آنرا دانش سازمانی نیز نامید. دانش سازمانی شامل انواع دانش فر آیندی، دانش رقابتی، دانش تکنیکی و… می باشد.
۱-۱۰-۱-۲- حفظ دانش
در مقابل فرایند حفظ که اجازه ورود هر دانشی را به سازمان می دهد فرایند پالایش قراردارد. سازمان باید با بهره گرفتن از مکانیزم های منطقی از ورود دانش غیر ضروری جلوگیری کند و فقط دانش مفید و قابل کاربرد اجازه ورود به سازمان را داشته باشد. برای تحقق این هدف تیم مدیریت سازمان می تواند با بهره گرفتن از بصیرت ها، ماموریت ها و هدف های سازمان چارچوبی برای ارزیابی دانش فراهم کند.
۱-۱۰-۱-۳-انتقال دانش
این فرایند عبارت است از توزیع دانش تا نقاط فعالیت و حتی فراتر از آن، به بیرون سازمان است. عوامل متعددی از جمله تسهیلات ارتباطی و فرهنگ سازمانی می توانند به این فرایند کمک کنند.در مورد تسهیلات ارتباطی باکمن(۱۹۹۸ ) بیان می کند که یکی از مقاصد اصلی مدیریت دانش تسهیل ارتباطات در تمام قلمرو های سازمان است تا اعضای سازمان با همکاری هم، چالش ها وفرصت های پنهان را شناسایی کنند. در خصوص اهمیت فرهنگ در دانش سازمانی و اشاعه آن می توان گفت فرهنگ منجر به خلق محیط های هماهنگ ساز می شود. اگر در سازمانی ارزش ها و فرهنگ به تشویق یادگیری ودانش سازی بپردازد، تمام کارکردهای سازمان تغییر می کند.
۱-۱۰-۱-۴-کاربرد دانش
از دیدگاه اکثر پژوهشگران از جمله فیفر و سوتن مهمترین فرایند است. آن ها بیان می کنند که مزیت رقابتی متعلق به سازمان هایی که بهترین دارایی های دانش را دارند نیست بلکه متعلق به سازمان هایی است که به بهترین صورت از دانش خود در عمل استفاده می نمایند. اگردانش تبدیل به عمل نشود و فعالیت های سازمانی براساس دانش سازمان نباشد همه فعالیت ها و فرایند های مدیریت دانش عقیم و بی اثر است. کاربرد دانش باعث می شود شکاف بین دانستن با عمل کردن از بین برود و حلقه مهم بازخورد، یادگیری با انجام دادن و کاربرد به وجود آید. همچنین فرایند کاربرد دانش، خلق سناریوی یادگیری زمینه ای از کاربرد دانش را ممکن می کند، برخلاف این که یادگیری به این روش بسیار مشکل است اما در خلق دانش بسیار مهم است، زیرا مستلزم فرا تحلیل و ارزیابی فرایند ها است و به همین علت اغلب در سازمان ها فراموش می شود.
۱-۱۰-۱-۵-کسب دانش
فرایند برداشت یا اکتساب دانش برای پاسخگویی به نیازهای فعلی و قابل پیش بینی آینده و تحقق اثر بخش هدف ها ضروری است. دانش را می توان از طریق مکانیزم های مختلفی کسب کرد. به منظور شناسایی مکانیزم اکتساب دانش می توان آن را در دو طبقه قرار داد: منبع درون سازمان و منبع بیرون از سازمان منبع درونی اکتساب دانش، ذهن کارکنان )دانش تلویحی و مستتر( یا پایگاه داده های سازمان که به شکل اطلاعات کدگذاری شده است.

۱-۱۱-۲- نوآوری سازمانی

تعریف مفهومی
مفهوم نوآوری به عنوان یک ابزار حیاتی توانمندسازی برای خلق ارزش و پایداری مزیت رقابتی سازمانها در محیط بسیار متغیر با پیچیدگی های روزافزون شناخته می شود(صادقی و محتشمی، ۱۳۹۰، ۹۸). نوآوری سازمانی را می توان به این صورت تعریف کرد؛ توسعه یا پذیرش یک ایده یا رفتار در کارهای تجاری که برای کل سازمان جدید است. به عبارت دیگر خلاقیت سازمانی فرایند تولید ایده های نوین سازمانی و یافتن راه‌های جدید حل مسئله سازمان است (Wong and Chin, 2007).
تعریف عملیاتی
منظور از نوآوری سازمانی ‌در این تحقیق، میانگین نمرات کسب شده از پاسخ به سوالات ۳۴ تا ۵۱ پرسشنامه می باشد.شامل ابعاد اظهار نظر افراد- انگیزه برای حل مشکل –مطرح کردن ایده‌های جدید و حل مسائل و مشکلات می باشد. که توسط پنج گانه لیکرت اندازه گیری می شود.

۱-۱۱- قلمرو پژوهش

۱-۱۱-۱-قلمروزمانی

قلمرو زمانی این پژوهش نیمه دوم سال ۱۳۹۳ می باشد.

۱-۱۱-۲-قلمرو مکانی

قلمرو مکانی پژوهش، شامل کارکنان سازمان تامین اجتماعی در سطح استان گیلان می باشد.

۱-۱۱-۳- قلمرو موضوعی پژوهش

قلمرو موضوعی پژوهش ، در حوزه مدیریت دانش و نوآوری سازمانی می باشد.
فصـل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق

۲-۱-مقدمه

فصل دوم شامل دو قسمت است، قسمت اول شامل ادبیات موضوع و قسمت دوم شامل پیشینه تحقیق است. هدف از ارائه ادبیات موضوع، تبیین مبانی نظری پژوهش است و در پیشینه تحقیق، مروری بر مطالعات انجام شده و مقالات ارائه شده در داخل و خارج از کشور داشته ایم.
در مورد ادبیات موضوع باید بدانیم که امروزه با پیچیدگی رقابت، نوآوری به عنوان یکی از مزیت های اصلی برای حیات شرکت ها محسوب می شود. همه سازمان ها برای بقا نیازمند اید‌ه های نو و بدیع هستند. ایده های نو و بدیع همچون روحی در کالبد سازمان دمیده می شود و آن را از نیستی و فنا نجات می دهد. ظهور نوآوری دانش نه تنها سازمان ها را قادر می سازد نسبت به رقبا مزیت رقابتی.به دست آورند بلکه ابزار سودمندی را برای ارتقای عملکردسازمانی ارائه می کند. دانش به عنوان منبع عمده برای نوآوری وبهره وری سازمانی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. هدف عمده مدیریت دانش ایجاد و سازماندهی محیطی است که در آن افراد دانش خود را توسعه داده، با یکدیگر تبادل نموده، دانش دیگران را با دانش خود ترکیب کرده ونهایتاً آن را به کار بندند. کاربرد دانش به نوبه خود به نوآوری در سازمان منجر خواهد شد، از این رو است که مدیریت دانش غالباً به عنوان منبع و مرجع اصلی نوآوری شناخته شده است و از الزامات اساسی فرایند نوآوری در سازمان محسوب می شود (دهقان نجم، ۱۳۸۸).

بخش اول: مدیریت دانش

۲-۲-تعاریفی از دانش

دانش، شامل حقایق و باورها، مفاهیم و اندیشه ها، قضاوت ها و انتظارات، متدولوژی (روش شناسی) یا علم اصول و نحوه انجام فنون است (افرازه، ۱۳۸۶).
دانش ایده‌ها، فهم‌ها و درس‌های آموخته شده ما در طول زمان است. درس‌ها و ایده‌هایی که باکنار هم نهادن اطلاعات دریافتی از منابع مختلف و درگذر زمان به آن دست یافته‌ایم (امامی و کیهانی،۱۳۸۶).
اضافه کردن درک و حافظه به اطلاعات، موجب توسعه طبیعی پس از اطلاعات می‌گردد. خلاصه سازی هر چه بیشتر (انباشت) اطلاعات اولیه به دانش منجر می‌شود. دانش را در این حالت می توان بینشهای حاصل از اطلاعات و داد‌ه هایی تعریف کرد که می‌تواند به روش های مختلف و در شرایط گوناگون موثر و قابل تقسیم باشد. دانش به حداقل رساندن جمع آوری وخواندن اطلاعات است، نه افزایش دسترسی به اطلاعات. دانش کارآمد کمک می‌کند تا اطلاعات و داده های ناخواسته حذف شوند. دانش یک ادراک و فهم است که از طریق تجربه، استدلال، درک مستقیم و یادگیری حاصل می‌شود (نوروزیان ،۱۳۸۷).

۲-۳-مفاهیم مدیریت دانش

در راستای تعریف مدیریت دانش تاکنون تعاریف زیادی صورت گرفته است که مختصراً در ذیل به آن ها اشاره می‌گردد.
پرز (۱۹۹۹) معتقد است: مدیریت دانش عبارت است از گردآوری دانش، قابلیت های عقلانی وتجربیات افراد یک سازمان وایجاد قابلیت بازیابی برای آن ها به عنوان یک سرمایه سازمانیPerez,1999) (.
سازمان‌ها با توسعه و تجدید ساختار دانش قبلی و کنونی با روش های مختلف به خلق واقعیت‌ها و مفاهیم جدید می‌پردازند. ایجاد دانش فرایند مهمی است که در آن انگیزه، تلقین، تجربه و شانس، نقش مهمی ایفا میکنند(افرازه،۱۳۸۶).
معیار ارزیابی در مفید بودن دانش معمولا مشخص نیست. در عین حال، اگر سازمانی دانش را در کارها و فعالیتهای رایج خود مفید دانست، باید ترتیبی اتخاذ نماید که گروه‌های کاری بتوانند به سنجش و ارزیابی دانش بپردازند (علاقه بند، ۱۳۹۱).
مدیریت دانش ارتقای یک رویکرد جامع برای شناسایی، تسخیر، بازیافتن، تسهیم و ارزشیابی یک سرمایه اطلاعاتی سازمان است. این سرمایه اطلاعاتی ممکن است، داده ها، اسناد، خط مشی و رویه ها باشد. در کل مدیریت دانش فرآیندی است که طی آن سازمان به تولید ثروت از دانش و یا سرمایه فکری خود می‌پردازد (موحد زاده،۱۳۸۷).
مدیریت دانش با تبدیل سرمایه های انسانی خود به دارایی‌های فکری سازمان یافته، برای سازمان ایجاد ارزش می کند (بقایی نیا، ۱۳۸۶).
مدیریت دانش، به کارگیری سرمایه فکری برای تفوق سازمان در رقابت با سازمان های همتا، همچنین پاسخ های نوآورانه ای برای چالش‌های جدید و اهرمی برای عمل و یک میانجی است (علاقه بند، ۱۳۹۱).

۲-۴-عناصر مدیریت دانش

عناصر مدیریت دانش عبارتند از:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:53:00 ب.ظ ]




 

افزایش میزان ضربات قلب و فشار خون
انقباض عضلانی، بی تابی، سردرد، لرزش، آسم، جوش های پوستی، سرطان و…
نفس نفس زدن، گیجی، احساس سوزش،تعریق و بی حسی

 

اشکال در تمرکز
ناتوانی در تصمیم گیری
اختلال حافظه، فراموشی
افزایش افکار خود انتقادگرانه منفی
افکار غیر منطقی تحریک کننده
تفکر فاجعه آمیز و نگرانی

 

افزایش پرخاشگری، عصبانیت، انزوای اجتماعی
نوشیدن مشروبات، سیگارکشیدن و…
مشکل در خواب رفتن،زود از خواب بیدار شدن
افزایش تمایلات وسواسی
فقدان میل جنسی و تغییر در مصرف غذا

 

۲-۳-۳نظریه زیست شناختی:
نظریه زیست شناختی استرس (نظریه جنگ یا گریز) ، این نظریه اولین بار توسط والتر کانئن۱ بیان شد. توجه کانون بیشتر بر روی واکنش فیزیولوژیکی انسان ها و حیوانات در پاسخ به خطر ادراک شده بود.کانون بر این عقیده بود که وقتی انسان و یا حیوان با خطری مواجه می شود احساس خطر باعث تحریک عصب سمپاتیک می شود و این فعل و انفعالات ما را برای پاسخ و واکنش جنگ و گریز آماده می کند و به همین دلیل نظریه جنگ و گریز نامیده می شود.در این نظریه این نکته قابل ذکر است که این واکنش در کوتاه مدت ، یک واکنش سازگارانه می باشد زیرا موجود را برای پاسخ سریعتر به خطر آماده می کند. اما اگر طولانی شود برای سلامتی مضر می باشد و باعث به هم خوردن تعادل حیاتی می شود و اگر ادامه یابد به سیستم بیولوژیکی آسیب می رساند (سارافینو، ۱۹۹۴).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

نظریه سندرم سازگاری عمومی، یکی دیگر از نظریه های زیست شناختی استرس، نظریه هانس سلیه است که تمرکز اصلی وی نیز برواکنش ها و پاسخ های فیزیولوژیکی به محرک های استرس زا است و نظریه او به سندرم سازگاری عمومی مشهور می باشد که عبارت است از فرایند تلاش تعمیم یافته (عمومی)بدن برای اینکه از خودش در مقابل عوامل استرس زا دفاع نماید (فیست و براگون۲، ۱۹۹۸).
۲-۳-۴نظریه روانشناختی:
این نظریه ها مبتنی بر جنبه های گوناگون روانشناسی که شامل شخصیت،واکنش های احساسی،ادراکات و دامنه وسیعی از رفتارهای انسانی می باشد که در ذیل به معرفی تعدادی از آنها می پردازیم.
نظریه فروید۳، به نظر فروید انسان ها دارای یک استرس فطری هستند و این ناشی از تکانه های درونی و تهدیدهای بیرونی است،رفتارهای به خصوصی به بروز اضطراب کمک می کند و دفاع های ناپسند و نا کارامد به رفتارهای روان رنجورانه و روان پریشانه منتهی می گردد. به نظر او دستگاه دفاعی مغز شامل مجموعه ای از فرایند های فکری یا مکانیزم های دفاعی است که این مکانیزم ها مجموعه ای از استرس های مقابله برای برخوردبا استرس است.
[۱۵]
نظریه یونگ۱، شخصیت انسانی را فرآیندی از خودیابی و مفهوم تفرد می دانست، تفرد ناشی از نیروی حیات معنوی است که وجود انسان و جهت زندگی او را مشخص می کند و به اعتقاد او خودآگاهی و تلاش برای درک بیشترخویشتن فرایند تفرد را افزایش می دهد.یونگ معتقد بود که فرایند تفرد ، تنش را کاهش می دهد و صرف وقت برای پی برد به اعماق ذهن باعث ایجاد وحدتی میان فرآیندهای ذهنی هوشیار و ناهوشیار و به دنبال آن احساس آرامش می شود که به آن تعادل روانی می گویند و او از تصویر سازی فعال در روش های آرامیدگی و مقابله ای استفاده می کند.
نظریه آبراهام مازلو۲به ویژگی های شخصیتی توجه خاصی داشت و از خصوصیات درونی اشخاص حرف می زند که به آنها کمک می کند تا به مقابله با استرس برخیزند و به سلامت روانی برسند. او در نظریه خود، اشخاص
خودشکوفا را مطرح می سازد و به اعتقاد او این افراد می توانند به خودپذیری و عشق به خود دست یابند و ثابت می کنند که خودپذیری و عشق به خود ، ابزاری مهم و اساسی برای برخورد موثر با استرس هستند.
نظریه ویکتورفرانکل۳، به اعتقاد فرانکل، هر تجربه ای که احساس تالم عاطفی را سبب گردد، معنای هدفمندی را دنبال می کند. رنج همانند شادی، بخشی از زندگی و عشق است و رنج و تالم را تجربه ای جهانی می داند که در اعتلای توانمندی های انسان و تکامل زندگی او نقش مهمی را ایفا می کند.
خوش بینی غم انگیز که فرانکل به این اصطلاح اشاره می کند و منظورش این است که بتوانیم رنج را به تجربه ای معنی دار تبدیل کنیم و از این تجربه درسی بیاموزیم.به اعتقاد فرانکل تا حدی استرس نقش مهمی در سلامت جسمانی ایفا می کند و تنش درونی میان انسانها امری اجتناب ناپذیر است، اما سلامتی ذهن وابسته به تنشی است
که میان موفقیت های گذشته و تلاش های آینده وجود دارد.نبودن تنش به اعتقاد او یک خلاء زیستی است.حالتی از تنش که معنای جاری زندگی، هنوز آن را درک نکرده است . به طور کلی پیام های اصلی فرانکل عبارتند از: انسان برای دستیابی به آرامش باید در درن خود در جستجوی معنای زندگی باشد.در غیاب همه چیز جز جسم ، ذهن و روح انسان می تواند نگرش و طرز تلقی خود را انتخاب کند.[۱۶]
۲-۳-۵انواع استرس:
استرس به خودی خود نه مثبت است و نه منفی، بلکه روشی که ما برای پاسخ در برابر استرس برمی گزینیم از خود استرس هم می تواند مثبت باشد و هم می تواند منفی باشد.از نگاه مثبت، استرس می تواند محرک ارتقاء کیفیت زندگی بشود و از نگاه منفی استرس موجب تخریب وضعیت سلامت روانی است (قاسم زاده،۱۳۷۷).
۲-۳-۶عوامل ایجاد کننده استرس:
درباره ماهیت محرک های تنش زا ، بررسی های متعددی انجام شده است و می توان آن را به سه دسته زیر تقسیم کرد:
تاثیرات زیست بوم شناختی : عوامل بیولوژیکی و بوم شناتی متعددی مثل نور خورشید،عوامل جذبه ای و میدان های الکترو مغناطیسی وجود دارند که روی آهنگ بیولوژیکی ما تاثیر می گذارندو پاسخ استرس را در درجات مختلف آن ایجاد می کنند.برخی از عوامل زیست شناختی نیز با تغییر در طرز و سبک زندگی به شکل مثبت تحت تاثیر قرار می گیرند که از این جمله آنها ، می توان به تغییر عادات غذایی،ورزش و استفاده از روش های قرار گرفتن در شرایط آرامیدگی
اشاره کرد که تعادل از دست رفته را به زندگی باز می گرداند. تاثیرات درون فردی روانی : شامل آن دسته از اندیشه ها،باورها،نگرش ها و ادراکاتی می شوند که از آن برای دفاع از هویت یا ضمیر استفاده می نمائیم.محک های تنش زای درون فردی روانی،منعکس کننده ساختار منحصر به فرد شخصیت ما به شمار می آیند.
تاثیرات اجتماعی : از جمله عوامل اجتماعی استرس، می توان به عدم امنیت مالی ، اثرات جابه جایی ، برخی از پیشرفت های فن آوری ، زیر پا گذاشتن و تجاوز به حقوق انسانی و موقعیت ضعف اجتماعی – اقتصادی اشاره کرد (گیرادانو۱، اورلی و داسک ، ۱۹۹۳ به نقل از سی وارد ، ترجمه قراچه داغی،۱۳۸۱).
عوامل موثر بر تشدید فشار روانی : عواملی چون زمینه،شرطی شدن ، مدت زمان و شدت فشار روانی را درمیزان تاثیر فشار روانی موثر می داند (لوولو ، ۱۹۸۶ ترجمه قریب، ۱۳۷۱). تاثیر عوامل استرس زا با شدت ، بعد ، طول مدت ، ناگهانی بودن و بالاخره جدید بودن اثر آنهاارتباط دارد (استورا ،۱۹۹۱).
[۱۷]
میزان تاثیر محرک های استرس زا به این عوامل بستگی دارد :
ابهام محرک استرس زا : هر قدر میزان ابهام بیشتر باشد، محدودیت در تفسیر زمینه ها یا ناملایمات شخصی کمتر است.
پیچیدگی محرک استرس زا : هرچه محرکی تازه تر باشد، کمتر می توانیم بر تجارب قبلی متکی باشیم و تازگی محرک بر سرعت عملکرد او در برابر آن تاثیر دارد (ونتیز۱،۱۹۸۶).
ازجمله عواملی که تعدیل کننده بین استرس و بیماری هستند :
عوامل شناختی استرس : صفات شخصیتی مانند برون گرایی- درون گرایی و بعضی ویژگی های شناختی مانند بدبینی –خوش بینی در کاهش یا تعدیل اثرات استرس تاثیر دارد.
منبع کنترل، منبع کنترل به ادراک فرد از میزان کنترل خود بر محیط و حوادث اشاره می کند. افراد با منبع کنترل درونی، بهتر با موقعیت استرس زا مدارا می کنند و در نتیجه تهدید وتنش کمتری را تحمل می کنند. افراد با منبع کنترل بیرونی ، در موقعیت های ناکام کننده ، سازگاری و توان مقابله کمتری دارند.
عزت نفس، داشتن احساس خوب و مثبت به خود راعزت نفس گویند. به نظر می رسد افرادی که احساس خوبی از خود دارند ، استرس ها را کمتر از لحاظ هیجانی تفسیر کرده ، به آن واکنش نشان می دهند.افراد با عزت نفس پایین در موقعیت های استرس زا توانایی و مهارت خود را کم برآورد و یا احساس ترس و تهدید بیشتری می کنند. در نتیجه توان مقابله را از دست می دهند. این افراد علائم بالینی بیشتری را نشان می دهند (رایس۲، ۱۹۹۲).
خوش بینی و بد بینی : خوش بینی عبارت است از درجه ای که به طور کلی انتظار وقوع موفقیت یا حوادث مثبت را دارند. افراد خوش بین ، بیماری جسمی کم و سلامت روانی بیشتری را گزارش می دهند در حالی که افراد بدبین ممکن است روی احساسات خود درباره ی استرس تمرکز نمادین و خود را از مشکلات دور یا آنها را انکار نمایند. به طور کلی خوش بین ها بر خلاف بدبین ها به احساسات منفی و اضطراب مبتلا نیستند (لیپا۳، ۱۹۹۴، به نقل از فیضی،۱۳۸۰).
۲-۳-۷عوامل فردی استرس:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:53:00 ب.ظ ]




کشـــادن در گـنـج را گــاه دیـد درم خـوار شـد چـون پسـر شاه دیـد
هـمان جـامـه و گــوهر شـاهوار هـمان اسب تـازی بـر زرین عــــذار
همان جوشن‌و‌خود‌و زوپـین و‌تیغ کلاه و کمـــر هـم نبــودش دریـــغ
همـه خواسته بـر شـتر بــار کرد دل پــاک سوی جــهانــدار کــــرد
فـرستـاد نـزدیـک فــرزند چــیز زبـانی پــر از آفــریـن داشت نــیـز»
( فردوسی ، ۱۳۶۹ ، ج۱،ب ۳۱ :۵۹)
۲۳۲ ) شیرین:
در شاهنامه زنان، بیش‌و‌کم، به پادشاهی می‌رسند(همای و گردیه) و بعضی نیز در رده‌ی پهلوانان قرار می‌گیرند(بانوگشسپ و گرد آفرید). در شاهنامه‌ی فردوسی سی‌ودو زن نقش آفرینی می‌کنند که البته بیشتر آنها در دور‌ه‌ی پهلوانی می‌زیند.اززنان این دوره ‌می‌توان از رودابه مادر رستم ، تهمینه همسر رستم، گردآفرید دختر دلاور ایرانی، فرنگیس و جریره همسران سیاوش و کتایون مادر اسفندیار نام برد . به درستی می‌توان گفت که در هیچ کتاب دیگری در ادب کهن پارسی تا بدین پایه زنان خردمند و ستوده وجود ندارند و هیچ سخن‌گویی این گونه زنان را نستوده است. زنان شاهنامه بسیار برتر از زنان دیگر منظومه‌های ادب پارسی‌اند. کافی است شیرین را در خمسه‌‌ی نظامی و شاهنامه با هم بسنجیم. شیرین نظامی زنی است عاشق پیشه که جز عشق هیچ از او نمی‌دانیم اما شیرین در شاهنامه زنی است خردمند و دلاور که زندگی می‌کرده است و در زندگی عاشق هم شده است.
در ادب پارسی و نیز در شاهنامه نخستین بار است که بر می‌خوریم به زنی که در وفاداری به عشق و عزت زندگی خود را به سر می‌آورد. از این جهت، شیرین شبیه به کلئوپاترای مصری در تراژدی شکسپیر می شود: معشوق رفت و عزت رفت و بزرگی رفت؛ دیگر چه جای ماندن؟ هر دو همین را با خود می‌گویند.
برخی فردوسی را شاعری زن ستیز دانسته‌اند در حالی که دلاوری گرد‌آفرید و خردمندی سیندخت و صراحت تهمینه و پاکی فرنگیس و وفاداری رودابه و سودابه (در‌نیمه‌ی نخست حضورش در شاهنامه) نمونه‌ی همه جانبه‌ی زن ایرانی درباور فردوسی ارجمند است.
۲۳۳ ) تهمینه:
تَهمینه دخترشاه‌سمنگان (ازسرزمین‌های توران)، همسرجهان پهلوان رستم ومادرسهراب  است. حکیم فردوسی، درباره‌ی این بانو چنین می‌سراید:
«پس پرده اندر یکی ماهـــروی چو‌خورشید تابان پر‌از‌رنگ و‌بوی
دو ابرو کمان و دو گیسـو کمند به بالا به کــردار ســــرو بلند
روانش خِرَد بود و تن جان ِپاک تو گفتی که بهره ندارد ز خاک!»
(فردوسی ، ۱۳۷۳ ، ج۲،ب: ۶۷: ۱۷۴)
۲۳۴ ) همای:
در شاهنامه قوی‌ترین جلوه‌‌ی حضور سیاسی زنان در‌پایان پادشاهی بهمن دیده می‌شود. حضورزن در‌این بخش مستقیم و بی‌واسطه است. از یک سو پادشاهی سی‌و‌دو ‌ساله‌ی همای در پیش روست و از سوی دیگر برابری زن و مرد در شهریاری مطرح می‌شود. بهمن در وصیت خود بر برابری دختر و پسر در ولایت‌عهدی تکیه‌ می‌کند:
«اگر دختر آید برش گر پسر ورا باشد این تاج و تخت پدر»
(فردوسی ، ۱۳۷۳ ، ج۶،ب: ۱۷۵: ۳۵۲)
در داستان بهمن،‌ در توصیف همای چنین آمده است:
«دگردختری داشت نامش همای هنــرمند و با دانش و نیــک‌رای»
(فردوسی ، ۱۳۷۳ ، ج۶،ب: ۱۶۵: ۳۵۱)
در وصف شاه بانوی شاهنامه، همای چهرزاد هنرمندی، دانش و نیک رایی ویژگی‌های مهم او محسوب می‌شوند. همین ویژگی‌ها موجب شد پدر او را ولیعهد خود کرده و بر تخت شاهی بنشاند و این در حالی است که پسری شجاع و توانا چون ساسان نیز دارد. شایستگی و دانش این زن موجب شد بهمن او را بر پسرش برگزیند و برتری دهد.
همای چهرزاد در طول پادشاهی سی‌و‌دو ساله‌ی خود دادگری می‌کند؛ گنج می‌گشاید؛ نیک کرداری می‌ورزد و به راستی جهانداری می‌کند؛ این همه نشانه‌ی خردمندی این شاه بانو است.
«به گیتی بجز داد و نیکی نخواست جهان را سراسر همی داشت راست»
(فردوسی ، ۱۳۷۳ ، ج۶،ب: ۱۹: ۳۵۵)
در شاهنامه به جاه‌طلبی او نیز اشاره شده و این جاه‌طلبی به حدی است که موجب می‌شود فرزندش را از خود دور کند.
«چو هنگام زادنــــش آمد فراز ز‌شهر و ز لشـکر‌همی‌داشت راز
همی تخت شاهی پسند آمدش جهـان داشتن سودمنــد آمـدش
نهانی پسر زاد و با کس نگفت همی داشت آن نیکویی در‌نهفت»
(فردوسی ، ۱۳۷۳ ، ج۶،ب: ۱۱: ۳۵۵)
- همای در شاهنامه زنی است دانشور، دادگر، بخشنده، نیک رأی و نیک کردار. او زنی رازدار، امانتدار، دانا و زیرک دانست که به نوعی با اسطوره نیز پیوند دارد.در وصف پادشاهی او آمده:
«برای و بداد از پدر برگذشت همی‌گیتی از دادش آباد گـشت

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

نخستین که دیهیم بر سر نهاد جهان را بداد و دهش مژده داد…
همه نیکــــویی باد کردار ما مبیناد کـــــس رنج و تیمار ما»
(فردوسی ، ۱۳۷۳ ، ج۶،ب: ۷: ۳۵۴)
طرد کردن فرزند به دلیل جاه‌طلبی و سلطنت دوستی با ویژگی‌های شخصیتی این زن سازگار نیست زیرا:
- او هشت ماه کودک را نهانی نگه می‌دارد تا کمی بزرگ شود و آسیب پذیری کمتری داشته باشد و بعد او را به آب می‌افکند. اگر شرایط مناسب بود پس از هشت ماه هم این کار را نمی‌کرد و اگر نیتی شوم در سر‌داشت، هشت ماه او را نگه نمی‌داشت.
همچنان که مادر موسی(ع) سه ماه فرزند را در کنار خود پرورد.
« بدین سان همی‌بود تا هشت ماه پسر گشت ماننده رفته شاه»
(فردوسی ، ۱۳۷۳ ، ج۶،ب: ۲۱: ۳۵۵)
- دستیاران و یاری‌گران او آزادگان ، پاک‌مغزان ، پرشرمان و خردمندان می‌باشند و نه بی‌خردان و بی‌شرمان و جاه‌طلبان، این خود نشانه‌ای است بر خرد پسندی عمل‌کرد همای در این ماجرا و موافقت خردمندان با این کار.
«بیــــــاورد آزاده تن دایه را یکی پاک پر شرم و با مایه را…
بفـــرمود تا درگری پاک مغز یکی تخته جست از درکار نغز»
(فردوسی ، ۱۳۷۳ ، ج۶،ب: ۲۵: ۳۵۵)
- در بندهش آمده: «چون شاهی به بهمن اسفندیاران رسید (ایرانشهر) ویران شد. ایرانیان به دست خود نابود شدند و از تخمه شاهی کس نماند که شاهی کند، ایشان همای، دخت بهمن، را به شاهی نشاندند»(فرنبغ دادگی، ۱۳۸۰: ۱۴۰). ویرانی و نابودی، آن هم به دست خود ایرانیان، بر ایرانشهر غلبه کرده ، تولد داراب نیز در آغاز سلطنت همای چهرزاد است یعنی زمانی که اوضاع سر و سامان نگرفته و بسیار بحرانی است چنین شرایطی اقتضا می‌کند که همای فرزند را از خود دور کند تا او را از مرگ و نابودی برهاند.
- همای دو مرد به دنبال صندوق می‌فرستد تا بداند آب با شیرخوار چه می‌کند و شاید خطرات احتمالی را که او را تهدید می‌کند، دفع کند.
«پس اندر‌همی‌رفت پویان دو مرد که تا آب با شــیرخواره چه کرد»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:53:00 ب.ظ ]




- Fortier, M. S., Vallerand, R. J., & Guay, F. (1995). Academic motivation and school performance: Toward a structural model. Contemporary Educational Psychology, 20, pp 257–۲۷۴٫
- Giddens, A (1998). The Third Way-Camvridge: Polity Press.
- Habermas, J. (1962). The idea of the University – learning processes, in The New Canseruatism: Caltural Criticism and the Historians Debate. Cambidge: polity press.
- Habermas, J. (1971). The university in a democracy: democratization of the un- niversity, in Toward a Rational Society. London: Heinemann.
- Halsey, A. H. et al (1997). 3ducation, culture, economy, society. Oxford, London: Oxford Unversity Press, p 9.
- Haller, E. J., & Virkler, S. J. (1993). Another look at rural–nonrural differences in students’ educational aspirations. Journal of Research in Rural Education, 9, pp 170–۱۷۸٫
- Hartog, J (2000). Human capital as an instrument of analysis for the economics of education, Euro- pean Journal of Education, Vol. 35 (1): pp 7-32.
- Harbison, F.H (1973). Human, culture, economy, society. Oxford, London: Oxford University Press. P3.
- Harker,R. ,(1990). “Education and Cultural Capital” in Harker, R., Mahar, C. ,&Wilkes, C. , (eds), An Introduction to the Work of Pierre Bourdieu: The Practice of Theory, Macmilan Press, London, P: 13.
- Hidi, S., & Harackiewicz, J. M. (2000). Motivating the academically unmotivated: A critical issue for the 21st century. Review of Educational Research, 70, pp 151–۱۷۹٫
- Hill, Peter. W. (1997). and crevoal, the role of standards ind Educational reform for the 21 centery 1997,p 38.
- Hoknbury, D. H., & Hoknbury, S. E. (2004). Discovering Psychology. Tehran:Worth Publisher Parastoo book.
- Hughes, D. and Lauder, H (1991). Human capital theory and the wastage of talent in New Zealand, New Zealand Journal of Educational Studies, Vol. 26 (10), pp 5-20.
- Humboldt, W. von (1970) university reform in Germany: reports and documents Minera, 8, pp: 242-50
- Jing, H. (2007). Analysis on the relationship among test anxiety, self-concept and academic competency. Jan, V. 5, no1, p: 48-51.
- Judith, Gordon .(1999). Organizational behavior (A diagnostic approach), prentice hall, p: 67.
- Kant, I. (1979) the Conflict: of the Faculties. New York: Abaris Books.
- Karabel, J. and Halsey, A. H (1977). Educational, research: A review and interpretation, in karabel, J. and Halsey. A.H (eds) Power and ideology in education, New York: Oxford University press, pp1-89.
- Kaziboni and tabeth, (2000). “picking up Threads-Women pursuing Further stu- dies at the University of zimvawe” studies in the Education of Adutsvo132.
- Kalmijn, Matthijs, and Gerbert Kraaykamp. 1996. “Race, Cultural Capital, and Schooling.” Sociology of Education 69, Pp22-34.
- Kerr, C. (1963) The Uses of the University. Cambridge, MA: Harvard Univer- sity press.
- Kilminster, R (1998). The Soiological Revolution, London: Routledge.
- Lareau, Annette. 1 987. “Social Class Differences in Family-School Relationships: The Importance of Cultural Capital.” Sociology of Education 60: Pp73-85.
- Leff, G. (1965). Medieval Thought: St. Augustine to Ockham. Hammonds worth, Middlesex, England: Penguin Books.
- Leppel, K., Williams, M.L. and Waldauer, C. (2001) The impact of parental occupation and socioeco- nomic status on choice of college major, Journal of Family and Economic Issues, vol. 22, no. 4, pp. 373-394.
- Lyotard, J.- F., G. Bennington and B. Massumi Translators (1984). The Postmodern Condition: A Report on Knowledge. Manchester: Manchester University Press.
- Lyotard, J. F. (1979/1984) The Postmodern Condition: a Report On Knowledge, manchester: Manchester University press.
- Marsh, H. W. (2002). Causal Ordering of Academic, Self-Concept and Achievement. Self-Concept Research: Driving International Research Agendas. University of western Sydney Australia, pp: 1-10.
- Manstead, A.R., & Hewston, M., & Fisk, S. T., & Hogg, M. A., & Reies, H.T., and Semin,G.(1996) . The black well Encyclopedia of Social psychology. Black well publisher Ltd.
- Maras, P (2007). Aiming Higher: School Students’ Attitudes to Higher Education, The Australian Educational Researcher,Volume 34, Number 3. p 69.
- Marques J.P.C., J.M.G. Carac¸ H. Diz, How canuniversity–industry–government interactions change the innovation scenario in Portugal?- the case of the University of Coimbra, Technovation, 26, pp. 534–۵۴۲, ۲۰۰۹٫
- Maxwell, G & Cooper, M & Biggs, N (2000). Social, Educational and Personal Influences on Aspiration, NCVER, Australian National Training Authority, pp 1-112.
- McGrew, A (1996). Global Society, in Hall, Held and Mc Grew Modernity and Its Future.
- Mendaglio, S. & Pyryt, M. C. (2002). Using focused assessment to understand and enhance gifted students’ self-concept. AGATE (Journal of the Gifted and Talented Education Council of the Alberta Teachers’ Association), 15 (1), 23-30.
- Mueller Pamela, Exploring the knowledge filter: How entrepreneurship and university–industry relationships drive economic growth, Research Policy, 35, pp. 1499–۱۵۰۸, ۲۰۰۶٫
- mumper, m (2003). The Future Of College Access: The Declining Role of public Higher Education in Promoting Equal Opportunity, Academy of Political and Social Science January 2003 vol. 585, no 1, pp 97-117.
-Myers, D. J. (1999). Social Psychology, Boston, Mc Graw- Hill College.
- Noland. M (2012). The Lottery Scholarships FAFSA Requirement and its impact on Pell Grants for Tennesseans, pp 1-17.
- Parsons, T. and platt, G.(1973) The Amerrican University. Cambridge, MA: Harvard Unrversity press.
- Parsons, T. (1974) The university “bundle": a study of the balance between differ- entiation and integration, in N. Smelser and G. Almond (eds) Public Higher Education in California: Growth, Structural Change, and Conflict. Berkeley: University press.
- Parsons, T. (1979) Action Theory and the Human Condition. New York: Free press.
- Patricia L. Hardre and Johnmarshall Reeve (2003). Journal of Educational Psychology Copyright 2003 by the American Psychological Association, Inc, pp 347-356.
- Raschke, C. A. (2003) the digital revolution and the coming of the postmodern university. London and New York, Routledge falmer.
- Rigby, C. S., Deci, E. L., Patrick, B. P., & Ryan, R. M. (1992). Beyond the intrinsic–extrinsic dichotomy: Self-determination in motivation and learning. Motivation and Emotion, 16, pp 165–۱۸۵٫
- Readings, B. (1996) The University in Ruins. Cambridge, MA: Harvard University.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:52:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم