کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو

 



- چشم انداز آینده،
- قابلیت های کلیدی فعلی و آینده،
- ساختار فعلی و آینده،
- هزینه های فعلی و آینده،
- عملکرد فعلی و آینده،
- مزیت رقابتی فعلی و آینده.
۲-۲-۳-۱۱ تولد واگذاری در کسب و کار
تلقی انجام کارهای مربوط به کسب و کار هر بنگاه توسط منابع درون سازمان ی خود، راه حل همیشگی است که سال ها صاحبان مشاغل را با تعریف پروژه های مختلف و افزایش ظرفیت منابع (ماشین آلات، نیروی انسانی و …) به خود مشغول می داشت . ایده متفاوت بکارگیری منابع برون سازمان ی و یافتن منابعی که خارج از قلمرو و تسلط بنگاه هستند، جامه واگذاری را بر تن بنگاه های کوچک و بزرگ کرد، بنگاه هایی که فارغ از نوع، اندازه، و زمینه کاری خود، چنین رویکردی را برای پیشرفت و بقای خود برگزیدند و آن را سرلوحه کار خود قرار دادند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در این میان بنگاه های کوچک خصوصی، به هم افزایی پرداختند و داشته های اندک خویش را به اشتراک گذاردند و رفته رفته با ملحق شدن به یکدیگر و تولد سازمان های بزرگتر، مزیت رقابتی خود را بیشتر کردند . بنگاه های بزرگتر که اغلب دولتی یا وابسته به مراکز دولتی بودند، نیز برای کسب نتایج بهتر و یا ارائه گزارش های مقام پسند تر و پربار نشان دادن سازمان خود، از چابکی و توانمندی منابع برون سازمانی بهره جستند و نظریه تسلط محض را با پذیرش نظریه سلطه و در خواست همکاری دنبال نمودند.
هرچه سازمان های کوچک به صورت چابک حرکت کرد ه اند، سازمان های دولتی با غلبه بر اینرسی ها و عادت های گذشته خود و پس از مذاکرات و چالش ها ی فراوان و توجیه تصمیم گیرندگان حقیقی و حقوقی خودساز و کار واگذاری هر چه بیشتر فعالیت های خود به پیمان پذیران را ایجاد نمودند . بدین شکل ذهنیت ها معطوف رقابت، رفاقت و همکاری شده اند.
امروزه پیچیدگی فضای کسب و کار، افزایش رقابت میان تولید کنندگان، محدودیت منابع و بسیاری عوامل دیگر، سبب شده که سازمان ها ی تولیدی به علت بکارگیری فرآیندها و تصمیمات بهینه در حرکت باشند تا از این رهگذر، امکان بقای بالنده سازمان را تضمین نمایند . از دوران انقلاب صنعتی تا ابتدای دهه ۱۹۸۰ ، راهبرد تولید کنندگان مبتنی بود بر پی ریزی فرآیندها و نیازمندی های تولید کلیه محصولات و یا سفارش های دریافتی در داخل سازمان و با تکیه بر امکانات و کارکنان موجود، لیکن به واسطه مواجهه با بسیاری از مشکلات، سمت و سوی حرکت سازمان ها طی دهه های اخیر در جهت تخصصی شدن فعالیت ها، تقسیم وظایف و برنامه ریزی هوشمندانه تر امور بوده است تا از این راه، با تقویت شایستگی های اصلی، موجبات دستیابی به مزیت رقابتی در بازارهای هدف را فراهم آورند.
بدیهی است که تخصصی شدن و در نتیجه محدود کردن حیطه فعالیت ها ، در صورتی مقدور خو اهد بود که بخشی از وظایف به خارج از سیستم محول شود که این مساله خود سرآغاز مبحثی خاص تحت عنوان واگذاری است.
۲-۲-۳-۱۲ شرایط و ضرورتها برای واگذاری
بنگاه هایی که به دنبال دیگران برای انجام بخشی از فرآیندهای عملیاتی خود بوده اند چه ضرورت هایی را حس می کردند؟ پاسخ این پرسش در وهله نخست بسیار واضح به نظر می رسد. اما کمی تأمل در این ضرورت ها نکات اساسی زیر را روشن می سازد.
چنانچه به هر علت، بیرون از بنگاه بشود هر یک از مراحل زنجیره ارزش آن را، با حفظ دیگر عوامل از قبیل کیفیت، کارکرد، شرایط تحویل، سفارشی بود ن، با هزینه پایین تری عهده دار شد، واگذاری عملی عاقلانه است . به نظر می رسد که تنها علت و عامل روی آوردن به واگذاری را باید در زمینه اقتصادی جستجو کرد . اما آیا می توان ادعا کرد که همه موقعیت های مناسب و تما می سودها و زیان ها توسط مدیران شرکت در هر لحظه قابل شناسا یی است و ما همواره بهترین انتخاب ها را در این زمینه انجام داده و می دهیم. اگر اینطور است، چگونه می توان تأثیر مثبت تغییر مدیریت را در برخی موارد در بنگاه ها تعبیر کرد؟ بررسی شرکت ها و بنگاه های مختلف که با تغییر مدیریت دچار تغییرات اساسی گشته اند، بیانگر اینست که همواره همه مدیران بر عوامل سود یا ضرر بنگاه آگاهی و وقوف کامل نداش ته اند. پاسخ به این پرسش که آیا بنگاه می تواند مزیت اقتصادی کلیه مراحل فعالیت های زنجیره ارزش خود را تشخیص داده و در صورت لزوم ، بخشی از آنرا به دیگران بسپارد، به اشراف بر شرایط مشخص زمینه فعالیت بنگاه، آشنایی با قابلیت های درونی، شناسایی متغییرهای موقعیت و بازار، تشخیص عملیات تشکیل دهنده زنجیره ارزش و عوامل اقتصادی نیاز دارد . اما در مواردی مشاهده می شود که یک بنگاه اصرار بر عهده دار شدن فعالیت خاصی در زنجیره ارزش خویش و در واقع ادامه فعالیت در ساختار عمومی را دارد، در شرایطی که دلایل اقتصادی برای این جهت گیری وجود ندارد. بررسی ها نشان می دهد که با توجه به مجموعه انتظارات مدیران بنگاه ها، نیروی اصلی موجب افزایش تمایل مدیریت به تصدی هر چه بیشتر مراحل یا عملیات در زنجیره ارزش بنگاه، اطمینان خاطر از دوری از مخاطرات و مواجهه با عوامل یا شرایط ناخواسته است . چنین تفکری به طور واضح حاکی از آن است که بنگاه خود را به عنوان بهترین و برترین در برآوردن و انجام عملیات تولیدی می شناسد. در این شرایط باید با این سئوال روبرو باشیم که چگونه می توان اطمینان خاطر مورد نظر مدیران فوق الذکر را تأمین نماید؟ با این شرایط، نکته مهمی خود نمایی می کند و آن تعریف ساز و کار و مدل منطقی، صحیح، علمی، اجرایی و سپردن پیمان به دیگری است . با فرض توانمندی سازمان برای تعریفی نیاز خود و علم به آن چه می خواهد به دیگران بسپارد و آگاهی از معیارهای انجام مطلوب پیمان، انتخاب طرف پیمان و کسی که همراه سازمان باید محصول دلخواه او را به سرانجام رساند، اهمیت می یابد. انجمن واگذاری براساس مطالعات صورت گرفته در کشورها و شرکت های مختلف علل مختلفی را به صورت زیر برای واگذاری بر شمرده است:
۱- کاهش و کنترل هزینه های عملیاتی،
۲- بهبود تمرکز سازمان ی بر موضوعات ویژه،
۳- دستیابی به قابلیت هایی که سازمان را در زمره شرکت های برتر قرار می دهد،
۴- آزادسازی منابع داخلی سازمان برای استفاده از آن در بخش های دیگر،
۵- عدم دستیابی به منابع داخلی در درون سازمان ،
۶- دستیابی به منافع حاصل از مهندسی مجرد،
۷- تعیین موضوعات غیر قابل کنترل و یا غیر قابل مدیریت،
۸- جذب منابع سرمایه ای،
۹- تسهیم مخاطرات.
۲-۲-۳-۱۳ دسته بندی های واگذاری
فرایند واگذاری استفاده از تفکر و اندیشه را برای استفاده بهتر از منابع در اختیار یک مؤسسه تشریح می کند. این فرایند ابتدا در قطعه سازی ها یی که برای کارخانه های بزرگ و قطعات مورد نیاز را تولید می کردند، شکل پیدا کرد و سپس به مجموعه سازی ها تسریع پیدا نمود و شرکت های کوچک به شکل خوشه برای تأمین خدمات و قطعات و مجموعه ها برای شرکت های بزرگ تشکیل شدند . زنجیره تأمین (SCM) به صورت یک نظام تأمین و تدارکات یا لجستیک با تکیه بر روابط و ارتباطات و استفاده از سیستم های اطلاعاتی به گو نه ای سازمان یافته بر محور بهبود کیفیت شکل گرفتند . امروزه تولید اطلاعات نیز جزئی از این فرایند می باشد. شرکت های نرم افزاری بزرگ و بین المللی، تولید نرم افزارها و یا بخش هایی از آن را به شرکت های کوچکتر می سپارند.
امروزه واگذاری در حوزه ها ی خدماتی گسترش یافته است . از جمله این خدمات می توان به موارد زیر اشاره نمود:
- تأمین نیروی کار،
- خدمات مالی،
- خدمات تعمیر و نگهداری،
- خدمات پیمانکار،
- خدمات نگهداری اماکن و ساختمان ها،
- خدمات خرید و تأمین،
- خدمات آموزشی،
- خدمات ایمنی و حفاظت.
این خدمات دامنه گسترده ای دارد . هر مؤسسه ای بنا به ماهیت و امکاناتی که دارد، اولویت بندی واگذاری را تعیین می نماید. با توجه به حوزه هایی که برخی از آ نها بر شمرده شد، فرایند واگذاری با توجه به الزاماتی که دارد، شکل می گیرد.
۲-۲-۳-۱۴ واگذاری و دوره عمر سازمان
واگذاری نتیجه عملکرد نیروها در بازارهای آزاد اقتصادی است. بسیاری از شرکت هایی که فرایند واگذاری را نپذیرفته و راهکارهای متناسب با آن را تدوین و اجرا نکرده اند، دچار مشکلات اساسی در این زمینه شد ه اند. دوره عمر سازمان ها از مهمترین عوامل تعیین کننده در انتخاب راهبرد واگذاری است. سازمان ها در بدو تاسیس توسط بانیان آن رهبری می شوند، کارهای تخصصی شان توسط بنیان گذاران و صاحبان سهام انجام می شود و هر چه از عمر سازمان سپری می گردد، دوران رشد سریع خود را پشت سر می گذارند، جذب نیروی انسانی برای انجام موضوعات، خدمات پروژه ها و یا انجام تولید محصول، به صورت یک رفتار کاملاً طبیعی تعبیر می شود. پس از آنکه سازمان به دوره کمال رسید و دانش سازمانی به حدی رسید که بتواند کار خود را دسته بندی نماید، سازمان می تواند از طریق فرایند واگذاری، بخشهایی را به بیرون از سازمان واگذار نماید.
واگذاری برای سازمان های مختلف ممکن است با توجه به نوع شرکت یا سازمان و یا شرایط محیطی و رقابتی و یا الزامات فناوری، در زمان های مختلفی انجام پذیرد. واگذاری به هر دلیلی که باشد، بایستی نهایتاً قدرت رقابتی یا بهره وری را افزایش دهد.
واگذاری برای سازمان هایی که خواهان پایداری در بازار و بقاء در شرایط پرتنش رقابت هستند، مزیت رقابتی ایجاد می نماید. واگذاری به سازمان امکان تحلیل شفاف مسائل مالی را می دهد، و از پیچیدگی محاسبه های حسابداری صنعتی و استخراج قیمت تمام شده کالا و فرآیندها می رهاند. اگر استعدادهای سازمان از امور اجرایی و دست اندازهای اداری رهایی یابند، قادر خواهند بود سمت و سو و نیز مسیر سرآمدی در بازار را تعریف و دست یافتنی نمایند . واگذاری انتقال مشاغل و فعالیت ها نیست، انعطاف پذیری و چالاکی در قرار دادن منابع، هم در مکان های درست و هم در زما ن های درست است.

۲-۲-۳-۱۵ عوامل موثر بر واگذاری

تصمیم واگذاری یا تامین داخلی یک فعالیت، یکی از پیچیده‌ترین تصمیمات سازمانی به شمار می‌رود. اتخاذ این تصمیم، به عنوان بخش نخست فرایند واگذاری، مستلزم شناسایی کلیه عوامل تاثیر‌گذار است.
بسیاری از سازمان ‌ها تنها با در نظر گرفتن ملاک ‌هزینه - در تصمیم واگذاری فعالیت‌ها - و نادیده گرفتن بسیاری ملاک‌های کیفی دیگر زمینه شکست خود را فراهم نموده‌اند. هرچند واگذاری دارای مزایای بسیاری است، ولی خطرپذیری‌های متعددی نیز به همراه دارد که باید در تصمیم‌گیری لحاظ شوند. عوامل مؤثر بر تصمیم واگذاری از شش وجه مختلف نگریسته می‌شوند:
شکل ۲-۳: عوامل موثر بر واگذاری
تصمیم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 11:30:00 ب.ظ ]




متغیر

تعداد سؤالات

آلفای کرونباخ به درصد

قابلیت پاسخگویی مدیران

۶

۹۱.۸

بودجه ریزی عملیاتی

۳

۷۸.۶

شفافیت اطلاعات

۳

۸۵

تصمیم گیری

۶

۸۹.۴

۳-۱۰-آزمون آماری فرضیه های تحقیق
در این تحقیق به منظور آزمون فرضیات از روش های موجود در آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردیده است. محقق در این بخش از مشخصه های آمار توصیفی به شرح زیر استفاده نموده است :
الف- آمار توصیفی :
این روش از فرایند های زیر تشکیل شده است :
.۱ تشکیل جدول توزیع فراوانی
.۲ محاسبه درصدها
.۳ نمودار ستونی
ب- آمار استنباطی :
برای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده و آزمون فرضیه ها با توجه به نوع متغیرها و مقیاس اندازه از روش آزمون کرونباخ جهت پایایی پرسشنامه و آزمون میانگین مربوط به یک جامعه استفاده می شود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

آزمون نرمال بودن
برای بررسی نرمال بودن داده‌ها از آزمون‌های نرمال بودن[۶۱] استفاده می‌شود. این آزمون‌ها به طور کلی به دو گروه شامل روش‌های ترسیمی[۶۲] و روش‌های عددی[۶۳] تقسیم می‌شوند. روش های ترسیمی تنها تصویری از توزیع متغیر تصادفی را ارائه می‌کنند اما روش‌های عددی قادرند معیاری عینی و کمی برای قضاوت در خصوص نرمال بودن توزیع متغیر تصادفی فراهم نمایند. در روش‌های عددی می‌توان هم از آمار توصیفی و هم از تکنیک‌ها و آزمون‌های مختلف آمار استنباطی استفاده کرد. در این تحقیق با بهره گرفتن از آزمون جارک‌- برا (به عنوان یک روش عددی) به آزمون نرمال بودن داده‌ها پرداخته شده است. در این آزمون از اختلاف بین ضریب کشیدگی و چولگی داده‌های مورد بررسی می‌توان به نرمال بودن توزیع داده‌ها پی برد. در این آزمون فرض صفر مبتنی بر نرمال بودن است که در صورت به دست آمدن احتمال تایید کمتر از ۵ درصد، فرض صفر با احتمال ۹۵ درصد اطمینان تایید می‌شود. این آزمون در جریان بررسی آمار توصیفی داده‌های تحقیق انجام شده است.
آزمون میانگین یک جامعه
بر اساس مطالب بیان شده در فرضیه های پژوهشی برای تحلیل فرضیه ها از آزمون آماری زیر استفاده می گردد.برای آزمون میانگین‌ها از آزمون تی[۶۴] استفاده خواهد شد. بدین ترتیب که:
:
:
و نحوه نتیجه‌گیری اگر (sig یا p - value) محاسبه‌شده بزرگ‌تر از ۰۵/۰ = (سطح معنی‌داری) باشد، فرض رد و فرض پذیرفته می‌شود و این یعنی اینکه داده‌های دو گروه تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند و در صورتی که مقدار sig محاسبه‌شده از ۰۵/۰ کوچک‌تر باشد فرض رد و فرض پذیرفته می‌شود و این یعنی اینکه داده‌های دو گروه تفاوت معناداری با یکدیگر دارند.
۳-۱۲- خلاصه فصل
در این فصل ابتدا به روش تحقیق پرداخته که عنوان شد تحقیق حاضر از نظر هدف یک تحقیق کاربردی است و از نظر روش توصیفی، پیمایشی است. وسپس نمونه و جامعه آماری تحقیق مشخص گردید که در این تحقیق ذیحسابان و مدیران مالی دستگاه های اجرایی استان گیلان است و روش های جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه استفاده شده و روایی و پایایی آن با بهره گرفتن از آزمون آلفای کرونباخ پرداخته و در پایان تکنیکها و نرم افزارهای مورد استفاده در تحقیق که آزمون نرمال بودن و میانگین یک جامعه که از آزمون تی استفاده می شود پرداختیم.
فصل سوم
روش تحقیق
۳-۱- مقدمه
پژوهش های علمی بر رشد و گسترش علوم و دانش بشری تاثیر شگرفی گذاشته است. به طور کلی پژوهش را می توان تلاش منظم و سازمان یافته برای بررسی مساله ای ویژه که به راه حل نیاز دارد، بیان نمود و شامل طراحی و پیگیری گام هایی برای بدست آوردن پاسخ هایی برای مساله مورد علاقه ما در حوزه مربوطه است. (سکاران ، ۱۳۸۱)
پژوهشگر با جمع آوری اطلاعات و آمار مورد نیاز و تجزیه و تحلیل آنها برای پاسخ دادن به پرسش های پژوهشی و تایید یا رد فرضیه های مطرح شده می پردازد. روش علمی پژوهش عبارت است از کلیه وسایل و مراحل جمع آوری منظم اطلاعات و نحوه تجزیه و تحلیل منطقی آنها برای نیل به یک هدف معین (نبوی ، ۱۳۸۶)
برای پاسخگویی به پرسش های پژوهش و نتیجه گیری درباره فرضیه ها، پژوهشگر با توجه به داده های گرد آوری شده اقدام نماید. داده ها مواد خام و غیر قابل اتکائی می باشد که برای تبدیل شدن به اطلاعات بایستی پردازش گردند، تا با تبدیل داده ها به اطلاعات بتوان اقدام به تصمیم گیری نمود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:30:00 ب.ظ ]




این مدل نه برای توصیف ε۱ و نه ε۲ در فرکانس‌های بالا مناسب نیست و در مورد طلا، اعتبار آن پیش از این در مرز بین مرئی و مادون قرمز نزدیک از دست رفته بود. ما این مقایسه بین مدل درود و واکنش دی‌الکتریک فلزات را با موارد طلا و نقره محدود می‌کنیم. فلزاتی که مهم‌ترین فلزات برای مطالعه‌ی پلاسمونیک در ناحیه‌ی مرئی و مادون قرمز نزدیک هستند. در بالای کناره‌ی باند مربوط به آن‌ ها، فوتون‌ها در انتقالات میان باندی القایی که در آن الکترون‌ها از باند پر شده زیر سطح فرمی به باندهای بالاتر برانگیخته می‌شوند، بسیار مؤثر می‌باشند، از لحاظ فرض علمی، این‌ها می‌توانند با بهره گرفتن از روش مشابهی که برای انتقالات مستقیم باند در نیم‌رساناها مورد استفاده قرار می‌گیرند، توصیف شوند]۲۷[.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

برای اهداف عملی، یک مزیت بزرگ مدل درود آن است که می‌تواند به سادگی در دامنه‌های زمانی بر اساس حلال‌های عددی برای معادلات ماکسول مشارکت کند. عدم کفایت آن در توصیف ویژگی‌های اپتیکی طلا و نقره در فرکانس‌های مرئی می‌تواند با جایگزینی معادله‌ی ۱۶-۲ با معادله‌ی زیر برطرف گردد:
(۳۴-۲)
بنابراین، انتقالات میان باندی، با کمک تصویر کلاسیک یک الکترون محدود با فرکانس تشدید ω۰ توصیف می‌گردد و معادله‌ی (۱۳-۲) می‌تواند برای محاسبه‌ی قطبش حاصل، مورد استفاده قرار گیرد. تذکر می‌دهیم که تعدادی از معادلات با این شکل، می‌باید به طور دقیق بر حسب مدل (ω)ε برای فلزات نجیب حل گردند. (که هر کدام دارای سهم جداگانه در قطبش کلی است). هر کدام از این معادلات، منجر به یک عبارت نوسان‌گر لورنتز به شکل  به الکترون آزاد نتیجه شده از معادله‌ی ۲۰-۲ اضافه می‌گردد]۲۵[ و ]۲۷[.
۲-۹- پلاریتون‌های پلاسمون سطحی در فصل مشترک فلز و عایق
پلاریتون‌های پلاسمون سطحی، برانگیختگی‌های الکترومغناطیسی‌ای هستند که در سطح مشترک بین یک رسانا و یک عایق، که به صورت ناپایدار در راستای عمودی محدود شده‌اند، انتشار می‌یابند. این امواج سطحی الکترومغناطیسی از طریق جفت‌شدگی میدان‌های الکترومغناطیسی با ارتعاشات پلاسمای الکترون عایق به وجود می‌آیند. به منظور بررسی ویژگی‌های فیزیکی پلاریتون‌های پلاسمون سطحی (SPPs) می‌بایست برای سطح مشترک بین یک رسانا و یک عایق معادلات ماکسول (۱-۲) را اعمال کنیم.
۲-۱۰- معادله‌ی موج
برای ارائه روشن‌تر بحث، بهتر است معادلات ماکسول را به شکل عمومی قابل کاربرد برای هدایت امواج الکترومغناطیسی به نام معادلات موج قالب‌بندی کنیم. همان‌طور که پیش از این بیان شد، در غیاب بار الکتریکی خارجی و چگالی‌های جریان معادلات (۱-۲d , 1-2c) می‌توانند به صورت زیر با یکدیگر ترکیب گردند:
(۳۵-۲)
با بهره گرفتن از  و هم‌چنین  و یادآوری آن که به خاطر عدم حضور محرک خارجی  است پس معادله‌ی (۳۵-۲) می‌تواند به صورت زیر بازنویسی شود:
(۳۶-۲)
برای متغیر ناچیز پروفایل دی‌الکتریک  بر فواصل نزدیک به مرتبه‌ی یک طول موج اپتیکی، معادله‌ی (۳۶-۲) برای معادله‌ی مرکزی نظریه موج الکترومغناطیسی به صورت زیر ساده‌نویسی می‌شود:
(۳۷-۲)
برای این که معادله‌ی (۳۷-۲) به یک شکل مناسب برای توصیف امواج منتشر شده‌ی محدود تبدیل گردد می‌بایست دو گام را در نظر بگیریم.
در گام نخست، به صورت کلی، یک وابستگی زمانی هارمونیک  برای میدان الکتریکی فرض می‌کنیم. با قرار دادن آن در (۳۷-۲) خواهیم داشت:
(۳۸-۲)
که در آن  بردار موج، موج انتشار یافته در خلاء است. معادله‌ی (۳۸-۲) به نام معادله‌ی هلمهوتز معروف است. در گام بعدی می‌باید هندسه‌ی انتشار را معین کنیم. برای ساده‌سازی، یک مسئله تک بعدی را فرض کنید که ε فقط به یک مختصات فضایی وابسته است. به طور خاص امواجی که در امتداد راستای x سیستم مختصات دکارتی انتشار می‌یابند و هیچ تغییر فضایی در جهت عمود در راستای y را نشان نمی‌دهند؛‌ بنابراین (z)ε=ε است. با اعمال آن به مسائل سطح الکترومغناطیسی صفحه z=0 بر سطح مشترک نگه‌دارنده‌ی امواج انتشاری منطبق شده که می‌تواند اکنون به صورت  توصیف گردد. پارامتر مختلط kx=β ، ثابت انتشار امواج انتقالی بوده و متناظر با مؤلفه‌ی بردار موج در راستای انتشار است. با قرار دادن این عبارت در معادله‌ی (۳۸-۲) فرم مطلوب معادله‌ی موج بدین صورت به دست می‌آید:
(۳۹-۲)
مسلماً یک معادله‌ی مشابه برای میدان مغناطیسی H وجود دارد.
معادله‌ی (۳۹-۲) نقطه‌ی شروعی برای تحلیل کلی مدهای الکترومغناطیسی هدایت شده در موجبر هاست. برای استفاده از معادله‌ی موج جهت تعیین پروفایل میدان سه بعدی و انتشار امواج منتشره، اکنون نیازمند یافتن عبارات روشن و صریحی برای مؤلفه‌های میدان‌های متفاوت E و H هستیم. که می‌تواند به صورت مستقیم با بهره گرفتن از معادلات (۱-۲d , 1-2c) به دست آورده شوند.
برای وابستگی‌های زمانی هارمونیک  به معادلات زیر خواهیم رسید:
(۴۰-۲a)
(۴۰-۲b)
(۴۰-۲c)
(۴۰-۲d)
(۴۰-۲e)
(۴۰-۲f)
برای امتداد انتشار راستای x،  و همگنی در راستای y ،  این سیستم معادلات به شکل زیر ساده‌سازی می‌گردند:
(۴۱-۲a)

(۴۱-۲b)
(۴۱-۲c)

(۴۱-۲d)
(۴۱-۲e)
(۴۱-۲f)
به آسانی می‌توان نشان داد که این سیستم دو مجموعه از راه‌ حل ‌های خود سازگار با ویژگی‌های قطبش متفاوت امواج انتشاری را مجاز می‌دارد. مجموعه‌ی اول، مدهای مغناطیسی عرضی (P یا TM) که در آن فقط مؤلفه‌های Ex و Ez و Hy غیر صفرند و مجموعه‌ی دوم، مدهای الکتریکی عرضی (S یا TE) که در آن Hx و Hz و Ey غیر صفر هستند. برای حالت‌های TM، سیستم معادلات (۴۱-۲) به صورت زیر تقلیل می‌یابند:
(۴۲-۲a)

(۴۲-۲b)
و معادله‌ی موج برای حالت‌های TM به صورت زیر است:
(۴۲-۲c)
برای حالت‌های TE مجموعه مشابه به صورت زیر است:
(۴۳-۲a)
(۴۳-۲b)
با معادله‌ی موج TE
(۴۳-۲c)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:30:00 ب.ظ ]




ماده ۱۲۰۲ق.م. تقدم اقارب در خط عمودی نزولی را نسبت به اقارب در خط عمودی صعودی بیان کرده و مقرر نموده است: اگر اقارب واجب‌النفقه متعدد باشند و منفق نتواند نفقه همه آنها را بدهد، اقارب در خط عمودی نزولی، مقدم بر اقارب در خط عمودی صعودی خواهند بود. - مثل اینکه، کسی دارای پدر و فرزند است، که هر دو مستحق نفقه‌اند. اما، او قادر به پرداخت نفقه هر دو نیست. در این صورت پرداخت خرجی فرزند بر نفقه پدر، اولویت دارد.
راجع به مادّه ۱۲۰۳ق.م. ، و ویژگی نفقه زوجه و اولویت نفقه وی بر سایر افراد واجب‌النفقه در بخش گذشته، مفصلاً بحث کردیم، همچنین به احکام مندرج در ماده ۱۲۰۵ق.م. که هم زوجه و هم اقارب را در برمی‌گیرد، صرف‌نظر از بررسی‌هایی که در بخش قبلی نمودیم، در این بخش هم مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد و در جای خود، ماده ۱۲۰۶ این قانون را در مورد نفقه آینده اقارب، تحلیل می‌نماییم.
در ماده ۱۲ قانون حمایت خانواده (ق.ح.خ.) مصوب سال ۱۳۵۳ نیز آمده است؛ در کلیه مواردی که گواهی عدم امکان سازش صادر می‌شود، دادگاه ترتیب نگاهداری اطفال و میزان نفقه ایام و عدّه … را معیّن می‌کند و اگر قرار شود فرزندان نزد مادر یا شخص دیگری بمانند، ترتیب نگاهداری و میزان هزینه آنان را مشخص می کند. به علاوه، دادگاه مبلغی را که باید از عواید یا دارائی مرد یا زن یا هر دو برای هر فرزند استیفاء گردد تعیین و طریقه اطمینان‌بخشی برای پرداخت آن مقرر می‌کند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

طبق تبصره ۲ ماده ۱۲ق.ح.خ.، پرداخت نفقه قانونی زوجه و اولاد بر سایر دیون مقدم است. و - این اولویت در قانون مدنی دیده نمی‌شود. زیرا، در آن (ماده ۱۲۰۶ق.م.)، تنها طلب زن بابت نفقه طلب ممتاز تلقی می‌شود و در صورت اعسار یا ورشکستگی شوهر، زن مقدم بر غرما است. بنابراین، تبصره مزبور نوعی تقدم و ویژگی برای نفقه اولاد به حساب می‌آید که حتی نسبت به نفقه سایر نزدیکان نیز امتیاز محسوب می‌شود.
راجع به حضانت و هزینه فرزندان صغیر که پدرانشان به مقام والای شهادت رسیده و یا فوت شده باشند، قانون واگذاری حق حضانت فرزندان صغیر یا محجور به مادران آنها (مصوب ۶/۵/۱۳۶۴)، مواردی را پیش‌بینی نموده که با بحث ما ارتباط پیدا خواهد نمود. در این ماده واحده که دارای ۴ تبصره می‌باشد، آمده است: حضانت فرزندان صغیر یا محجوری که پدرانشان به مقام والای شهادت رسیده یا فوت شده باشند با مادران آنها خواهد بود و هزینه متعارف زندگی این فرزندان چنانچه از اموال خودشان باشد در اختیار ولی شرعی است و اگر از طریق بودجه دولت یا از بنیاد شهید پرداخت می‌شود در اختیار مادرانشان قرار می‌گیرد مگر آنکه دادگاه صالح در موارد ادعای عدم صلاحیت مادر حکم به عدم صلاحیت بکند. تبصره ۳ این ماده واحده مقرر نموده: حدود هزینه متعارف توسط دادگاه معیّن و به مادر یا نماینده قانونی او پرداخت خواهد شد. بدین ترتیب، دادگاه برای تعیین و صدور حکم هزینه متعارف زندگی فرزندان مزبور، ابتدا موضوع را قاعدتاً به کارشناس نفقه ارجاع و کارشناس هزینه متعارف را تعیین و اعلام خواهد نمود و سپس براساس آن، دادگاه حکم مقتضی صادر می‌کند.
الزام خویشاوندان به انفاق
تنها خویشاوندان عمودی ملزم به انفاق یکدیگرند، اعم از صعودی و نزولی، یعنی اولاد و ابوین و اجداد، به شرحی که ذیلاً بیان خواهد شد. اما خویشاوندان اطراف، مانند برادر، خواهر، عمو، عمه، دایی، خاله و اولاد آنها، از چنین حقی برخوردار نیستند، و این قول اتفاقی امامیه است؛ زیرا در این زمینه روایات بسیاری از طرق اهل بیت(ع) وارد شده است.[۷۶]
البته انفاق به خویشاوندان اطراف، به ویژه برادر و خواهر از باب صله رحم، امری است پسندیده و مورد سفارش بزرگان دین ولی همانند انفاق خویشان در خط عمودی امری الزامی نیست بلکه امری است مستحب.[۷۷]
نفقه اولاد
نفقه اولاد بر عهده پدر است، پس از فوت پدر یا عدم قدرت او به عهده اجداد پدری است با رعایت الاقرب فالاقرب. در صورت نبودن پدر یا اجداد پدری و یا عدم قدرت آنها نفقه بر عهده مادر است. هر گاه مادر هم زنده و یا قادر به انفاق نباشد، با رعایت الاقرب فالاقرب به عهده اجداد و جدات مادری و جدات پدری واجب النفقه است. و اگر چند نفر از اجداد و جدات مزبور از حیث درجه اقربیت، مساوی باشند، نفقه را باید به حصه متساوی تأدیه کنند. (ماده ۱۱۹۹ق.م).
با توجه به ماده فوق، مطالب ذیل از آن استفاده می‌شود:
الف: نفقه اولاد بر عهده پدر است: مقصود از اولاد در ماده فوق کسانی هستند که از شخص بلاواسطه متولد شده‌اند خواه ذکور باشند یا اناث. البته همان گونه که در فصل بعد متذکر می‌شویم، شرط لزوم انفاق فقر منفق علیه است، لذا اگر اولاد هر چند صغیر باشد از خود مالی داشته باشد بر منفق لازم نیست که نفقه‌اش را بپردازد، لذا بر ولی یا وصی یا قیم است که از مال صغیر، خرجش را تأمین نمایند.
ب: در نبودن پدر یا عدم قدرت او، نفقه بر عهده اجداد پدری است. مقصود از اینکه اجداد موظف به پرداخت نفقه‌اند این نیست که همه به نحو مساوی می‌باشند، بلکه الاقرب فالاقرب هر کدام که نزدیکتر به فرزند است بر او لازم است بپردازد.
ج: در نبودن پدر و اجداد پدری یا عدم قدرت آنان، نفقه به عهده مادر است.
د: در نبودن مادر یا عدم قدرت او، به عهده اجداد و جدات مادری و جدات پدری می‌باشد. البته در اینجا نیز الاقرب فالاقرب مراعات می‌شود و در صورت تساوی رتبه بالسویه می‌پردازند.
نفقه ابوین و اجداد
نفقه ابوین با رعایت الاقرب فالاقرب به عهده اولاد و اولادِ اولاد است (ماده ۱۲۰۰ق.م). مقصود از ابوین در ماده فوق پدر و مادر است. و اولاد هم اعم از پسر و دختر است و مقصود از الاقرب فالاقرب این است که تا فرزندان بلاواسطه هستند و توان انفاق نسبت به پدر و مادر را دارند، نوبت به اولادِ اولاد نمی‌رسد، ولی اگر اولاد فوت نماید و یا قادر بر انفاق پدر و مادرش نباشد بر اولادِ اولاد است که نفقه جد و جده‌اش را بپردازد.
با مراجعه به کتب فقهی[۷۸] نظر فقها این است که پدر و مادر و اولاد نسبت به منفق از نسبت مساوی برخوردارند، لذا حکم واحد دارند. بنابراین اگر منفق مقدار غذا و طعام که دارد برای پدر و مادر و اولاد کافی نیست، باید قرعه بزند، به نام هر که افتاد به او بپردازد، پدر و مادر یا اولاد.
و یا اگر ممکن است بینشان به طور تساوی تقسیم نماید هر چند که آنها را کفاف ندهد. بنابراین ماده ۱۲۰۲ مطابق با نظر فقهای امامیه نیست، زیرا طبق نظر فقها اولاد و ابوین متساوی‌اند و تقدم اولاد بر ابوین وجهی ندارد.
ترتیب در انفاق
در صورت بودن زوجه و یک یا چند نفر واجب النفقه دیگر، زوجه مقدم بر سایرین خواهد بود (ماده ۱۲۰۳ ق.م).
قبل از هر کس انسان ملزم به انفاق به نفس خود می‌باشد و سپس الزام به انفاق زوجه و سپس اقارب دارد. بنابراین اگر کسی تنها به مقدار نفقه یک نفر را داراست، خود بر همه مقدم است و اگر بیش از مخارج نفس خود دارد، زوجه بر دیگران مقدم است و اگر بیش از مقدار مخارج خود و زوجه دارد، اولاد و ابوین در یک طبقه قرار دارند و سپس اولادِ اولاد و اجداد در طبقه‌ بعدی قرار می‌گیرند (جواهر الکلام، ج۳۱، ص ۳۶۵).
مراجعه به محکمه برای دریافت نفقه
همان گونه که در اول مبحث متذکر شدیم، مسئله انفاق یک مسئله اخلاقی نیست که هیچ پشتوانه قانونی نداشته باشد بلکه از قوانین آمره و الزامی است، به طوری که اگر منفق در پرداخت نفقه کوتاهی نماید، منفق علیه حق مراجعه به محکمه را داشته و حاکم، منفق را الزام به انفاق خواهد کرد.[۷۹] چنانچه در ماده ۱۲۰۵ ق.م. می‌گوید: «واجب النفقه اعم از زوجه و اقارب، می‌تواند برای مطالبه نفقه خود به محکمه رجوع کند».
نفقه زوجه بر عهده زوج دین است نه نفقه اقارب
زوجه در هر حال می‌تواند برای نفقه زمان گذشته خود اقامه دعوی نماید و طلب او از بابت نفقه مزبور طلب ممتاز بوده و در صورت افلاس یا ورشکستگی شوهر، زن مقدم بر غرما خواهد بود ولی اقارب فقط نسبت به آتیه می‌توانند مطالبه نفقه نمایند.(ماده ۱۲۰۶ ق.م).
از ماده فوق چند مطلب استفاده می‌شود:
الف: هر گاه زوج مدتی نفقه زوجه را نپردازد، زوجه می‌تواند به دادگاه مراجعه کرده، هم نفقه گذشته را طلب کند و هم الزام زوج را نسبت به ادای نفقه آینده بخواهد یعنی زوجه مالک نفقه خود می‌باشد و در صورت نپرداختن زوج، در ذمه او دین خواهد بود.[۸۰]
ب: اگر زوج مفلس یا ورشکسته شود دینی که زوجه بر ذمه زوج دارد، غیر از دین غرماست، یعنی زوجه همسطح با طلبکاران دیگر نیست که به نسبت مال مدیون و طلبی که دارد، سهمی از آن را بردارد، بلکه قبل از تقسیم اموال زوج مفلس و ورشکسته بین غرما، باید طلبکاری زوجه را به نحو تمام و کمال بپردازند.
ج: اقارب در این مسئله مثل زوجه نیستند لذا اگر فرزندی مدتی خرج پدر و مادر را نداد، ابوین نمی‌توانند در محکمه مطالبه نفقات گذشته را نماینده کلیه می‌توانند الزام فرزند را به انفاق در زمان آینده از حاکم مطالبه کنند.[۸۱]
اجزاء نفقه نزدیکان
مسکن
در بحث راجع به مفهوم نفقه نزدیکان گفتیم که قانون مدنی در ماده ۱۲۰۴ مقرر نموده: نفقه اقارب عبارت است از مسکن و البسه و غذا و اثاث‌البیت به قدر رفع حاجت با در نظر گرفتن درجه استطاعت منفق. بنابراین، اولین مصداق نفقه اقارب که مهم‌ترین و پرهزینه‌ترین نیاز و اجزاء نفقه هم محسوب می‌شود، مسکن است. قبل از پرداختن به این جزء از نفقه خویشان، مناسبت دارد، مقایسه‌ای اجمالی بین نفقه زن و نزدیکان داشته باشیم. با قیاس تعریف نفقه اقارب با تعریف مربوط به نفقه زن، تا حدود زیادی، به تفاوت‌های فی‌مابین این دو نوع نفقه، آشنا می‌شویم. اینک ماده ۱۲۰۴ق.م. درخصوص نفقه اقارب را با ماده۱۱۰۷ق.م. در برابر یکدیگر قرار می‌دهیم. به نص ماده ۱۲۰۴ق.م. آگاه شدیم و برای یاد‌آوری می‌گوییم، ماده ۱۱۰۷ق.م. مقرر کرده است: نفقه عبارت است از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن، البسه، غذا، اثاث منزل و هزینه‌های درمانی و بهداشتی و خادم در صورت عادت یا احتیاج به واسطه نقصان یا مرض - بدین ترتیب، به وسعت دامنه نفقه زن نسبت به نفقه خویشاوندان پی می‌بریم و به چند اختلاف عمده در ارکان این دو نوع نفقه آشنا می‌شویم. نخست اینکه، در نفقه زن، همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن وجود دارد. ولی نفقه اقارب، محدود و به قدر رفع حاجت است. دوم اینکه، در نفقه زوجه هزینه‌های درمانی و بهداشتی صراحتاً ذکر شده، حال آنکه، در مورد خویشان، حداکثر با تفسیر موسع به نفع نزدیکان، شاید بتوانیم این هزینه‌ها را جزء نفقه اقارب بیاوریم. سوم آنکه، در نفقه زن، خادم (در صورت عادت یا احتیاج به واسطه نقصان یا مرض)، پیش‌بینی شده، در صورتی که در نفقه خویشان، چنین جزئی از نفقه دیده نمی‌شود. چهارم اینکه، نفقه اقارب با درنظر گرفتن استطاعت انفاق‌کننده است. اما، در نفقه زن، وضعیت گیرنده نفقه یعنی زن ملاک عمل قرار دارد. البته اختلاف این دو نوع نفقه، محدود به موارد یادشده نیست. و با مراجعه به مواد دیگر قانون مدنی، اختلافات دیگری نیز می‌توان یافت. در هرحال، موارد احصاء شده و نمونه در هر دو قسم، یکی است که مورد نخست آن، اینک مورد بحث ما است.
به مسائلی که راجع به مسکن زن به عنوان نخستین جزء از موارد نفقه، در بحث مربوطه، پرداختیم، عمدتاً برای مسکن و سرپناه اقارب نیز مطرح است. مثل اینکه مسکن و اموالی که با بهره گرفتن از آنها، مال همچنان مدت‌های زیادی باقی می‌ماند، نفقه دادن، به معنای تملیک نیست و نفقه گیرنده، فقط حق استفاده از آن را دارد یا هیچ ضرورتی ندارد که مسکن ملک منفق باشد. بلکه، نفقه‌دهنده می‌تواند آن را اجاره کند و یا به نحو دیگری، تنها در حد رفع نیاز اقارب و ملائت و توانایی خود منزل را تهیه و در اختیار آنان قرار دهد. بنابراین، اقارب، نمی‌توانند نفقه‌دهنده را به پرداخت مبلغی پول بابت مسکن مجبور نمایند. یعنی شیوه انتخاب تأمین نفقه از جمله مسکن را منفق تعیین می‌کند، نه خویشان. زیرا، معمولاً نفقه دهنده تأمین هزینه خود، همسر و فرزند را هم به عهده دارد و قانوناً این افراد، بر اقارب دیگر تقدم دارند. بدین ترتیب، وقتی منفق، تکلیف به تأمین مسکن سایر نزدیکان هم دارد و اگر بعد از پرداخت هزینه افراد مزبور، قادر باشد نفقه خویشان دیگر خود را هم به مقدار احتیاج آنان رفع نماید باید شیوه انتخاب را خود تعیین کند، وانگهی، هرگاه این توان را به طور کامل ندارد، یعنی نمی‌تواند همه نیازهای آنان را برآورده کند، به هر مقداری که پس از وضع نفقه خود، زن و فرزندانش، باقی می‌ماند، باید به اقارب و دیگر خویشان مستحق بدهد. (مستنبط از مواد ۱۲۰۲ و ۱۲۰۳ق.م.) به علاوه، نباید شیوه انتخاب تأمین نفقه و در اینجا مسکن را هم به نفقه گیرنده واگذار نمود. مع‌ذلک، گفته شده، در نفقه اقارب نیز باید رعایت وضعیت اجتماعی اقارب بشود و ماده ۱۲۰۴ق.م. هم خلاف آن را نمی‌رساند. زیرا، منافات ندارد که نفقه اقارب به مقدار رفع حاجت باشد، ولی در همان مقدار وضعیت اجتماعی اقارب در نظر گرفته شود، مثلاً هرگاه پدری از مردمان آبرومند محل خود می‌باشد و سالها حیثیات خود را در جامعه آن گونه که معمول می‌باشد حفظ کرده است، با در نظر گرفتن زندگانی گذشته او، پسر باید احتیاجات او را بدهد . در هر حال چون فرزندان معمولاً با پدر و مادر زندگی می‌کنند (مگر در صورت حدوث طلاق و غیره که فرزند با منفق در یک جا ممکن است زندگی نکند)، تأمین مسکن فرزندان چندان معظلی را برای پدر پیش نخواهد آورد. زیرا مسکنی که مرد برای خود و همسرش تهیه کرده، فرزندان نیز در همان منزل ساکن می‌شوند. اما مشکل در آنجا پیش می‌آید که منفق ناگزیر است برای اقارب منزل جداگانه‌‌ای تهیه نماید. مثل اینکه، زوجه حاضر نباشد با پدر و مادرشوهر، در یک مسکن زندگی کند یا بر اثر مفارقت و طلاق پدر و مادر، فرزندان قبول نکنند با نامادری به راحتی زندگی نمایند. که در اینجا، به ناچار تهیه مسکن نزدیکان به قدر رفع حاجت آنها، با در نظر گرفتن استطاعت منفق و وضع زندگانی شخصی او خواهد بود. [۸۲]
البسه
دومین جزئی از نفقه که در تعریف نفقه اقارب احصاء گردیده، لباس است. امروزه پوشاک فرزندان تحت تکفل پدر، هزینه قابل توجهی را به او که تکلیف قانونی برای تهیه لباس اقارب دارد، تحمیل می‌کند. زیرا، هرچند قانوناً پدر به اندازه نیاز فرزندان و میزان توانایی مالی خود، ملزم به انفاق است. اما، عرف حاکم بر جامعه کنونی (مثلاً در شهر تهران) موجب گردیده، حتی در این قسم از نفقه، منفق، فرزندان را بر خود ترجیح دهد و اگر برای خویش در حد ضرورت لباس تهیه می‌کند، معمولاً برای فرزندان، به دلخواه آنان که چه بسا بیشتر از رفع نیاز اولاد و حتی بالاتر از استطاعت پدر است، البسه خریداری می‌شود.
در مورد نحوه مالکیت اقارب بر پوشاک، به یاد می‌آوریم که ملاک کلی در نفقه زن این بود که در اموال مصرف‌شدنی چون حق انتفاع را نمی‌توانستیم از مالکیت جدا کنیم، پس در این موارد قائل به مالکیت گیرنده بودیم. اما، در خصوص اموالی که با انتفاع از آنها، مال از بین نمی‌رفت مانند مسکن و لباس و اثاث منزل، تمایل به حق انتفاع نفقه گیرنده بیشتر بود. در اینجا نیز با اندک تفاوت، تقریباً وضع چنین است.
با این حال باید دید اراده منفق چه بوده؟ … اگر وی پول خرید لباس را به زوجه‌اش داده است که برای فرزندان، لباس تهیه کند، لباس تهیه یا خریداری شده، متعلق به زن نیست و حتی اگر از آن پولی که برای مصرف خاص دریافت کرده، صرفه‌جویی نموده باشد، مقدار باقی مانده از آن منفق است. زیرا، زوجه به عنوان امین، اذن استفاده از پول را آنهم در جهت مصرف در مورد معیّن داشته است. اما، آیا لباس خریداری شده برای فرزندان، متعلق به آنان است یا ملکیت آنها با پدر و حق استفاده از آن فرزندان می‌باشد؟ به نظر می‌رسد اگر وی مالک البسه بوده و آنها را به فرزندان تملیک نکرده باشد، مالکیت برای او باقی است و فرزند حق استفاده و پوشیدن لباس را دارد. چون علّت تأمین نفقه اقارب همان‌گونه که ماده ۱۲۰۴ق.م. به آن اشاره نموده رفع حاجت است. بدین ترتیب، همان‌طور که برخی از حقوقدانان گفته‌اند: در صورتی که موضوع نفقه بعد از تسلیم به مستحق آن تلف شود، خواه در اثر تقصیر گیرنده باشد یا حوادث خارجی، انفاق‌کننده ملزم است دوباره آن را تهیه کند. زیرا، چنانکه گفته شد، آنچه در تمیز استحقاق گیرنده نفقه اهمیت دارد نیاز او است نه علّت آن. به همین جهت نیز، اگر مستحق نفقه در نتیجه ارتکاب جرم یا تقصیر به نیستی کشانده شود، این دلیل از جهت استحقاق او نمی‌کاهد.
در مورد پوشاکی که پدر و مادر منفق، به عنوان نفقه دریافت می‌کنند، هرچند معمولاً نفقه‌دهنده با توجه به شخصیت، موقعیت و سن آنها، لباس را به منفق‌علیه تملیک می‌کند یا هبه می کند (ماده ۸۰۳ق.م.)، اما، چنانچه در مالکیت یا حق انتفاع لباسی که به عنوان نفقه به اقارب، خصوصاً پدر و مادر داده شده تردید به وجود آید، عرف جامعه کنونی ما حق مالکیت را نسبت به حق انتفاع ترجیح می‌دهد. هرچند از جنبه حقوقی، ملاک کلی پیش گفته در اینجا نیز صادق است و اگر منفق پوشاک را به اقارب تملیک نکرده باشد، کماکان باید معتقد باشیم، خویشان حق انتفاع از لباس را خواهند داشت و حق مالکیت نسبت به آن ندارند.
در هر حال نفقه دهنده که در چهارچوب قوانین، باید البسه خویش خود را تأمین نماید، باید به طور متعارف محل و در حد رفع نیاز و فصول سال، لباس او را به نحو مقتضی تهیه و در اختیارش قرار دهد و در این راستا آنچه شخص می‌پوشد، عنوان البسه و پوشاک پیدا می‌کند و عرفاً شامل لباس زیر، رو، کفش، جوراب و امثال آنها خواهد بود.
غذا
سومین مورد اسم برده شده در ماده ۱۲۰۴ق.م. غذا یا خوردنی و حتی نوشیدنی است. وقتی اولاد و پدر که منفق است با همدیگر زندگی می‌کنند و بر حسب عرف و عادت محل، صبحانه و نهار و شام را به نحو مقتضی، نفقه دهنده تهیه می‌کند و با یکدیگر و یا جداگانه آن را صرف می‌کنند (طبق معمول جامعه ما)، بحث خاصی مطرح نمی‌شود و نفقه دهنده بایستی قبل از وقت نیاز، نفقه آینده خویشان مستحق خود را آماده نماید تا نفقه گیرنده گرسنه نماند و با مصرف خوردنی‌ها و آشامیدنی‌ها، تکلیف از عهده منفق ساقط می‌شود.
در اینجا هم بحث مالکیت، یا حق انتفاع منفق‌علیه، نسبت به نفقه، قابل طرح است و برخلاف نفقه زوجه، گفته شده آنچه از بابت نفقه به اقارب داده می‌شود آنها مالک نمی‌گردند و تنها حق انتفاع از آن را دارند، اگرچه خوراکی باشد ، و علّت آن معلوم است.چون نفقه اقارب مشروط به نیازمندی نزدیکان است. بنابراین، اگر، منفق‌علیه مدتی به دلائلی (مانند رفتن به میهمانی و سربازی) از نفقه‌ای که قبلاً در اختیار او بوده است (به صورت جنس یا وجه نقد)، استفاده نکرده باشد، مالک آن مقدار از خوراکی و آشامیدنی‌ که صرفه‌جویی شده، نیست و نمی‌تواند ادعای اموالی را بنماید که به دلیل رفتن به میهمانی و غیره، نیاز به مصرف آنها را پیدا نکرده و ذخیره شده است، اما، اگر نفقه آینده که پیش او بوده، به نحوی تلف شود یا مورد سرقت قرار گیرد، منفق باید آن را جبران نماید. زیرا، منفق‌علیه به خوراکی‌ها نیاز دارد و حیات او وابسته به صرف غذا و آشامیدنی است.
اثاث‌‌البیت
قانون مدنی آخرین جزء نفقه اقارب که احصاء شده را، اثاث‌‌البیت یا وسائل خانه می‌داند. در مورد اثاث‌‌البیت نیز مانند سایر موارد نفقه اقارب، از جهت نوع و مقدار، عرف و زمان و مکان دخالت دارد. یعنی اگر زمانی، کرسی و لحاف و سماور زغالی و بخاری نفتی، دیگ و ظروف مسی و غیره جزء وسائل مورد نیاز، خانه محسوب می‌شد. امروزه خیلی از این وسائل مورد نیاز اکثر مردم شهرها نیست و وسائل دیگری مانند بخاری گازی، پتو، سماور گازی یا برقی، اجاق گاز، ظروف مدرن و یخچال و امثال آن جایگزین آنها شده است. در مورد نحوه مالکیت نفقه گیرنده، بر این اشیاء، تردیدی نیست که اثاث خانه‌ای که توسط منفق خریداری شده و درا ختیار منفق‌علیه برای استفاده (به عنوان نفقه) قرار داده شده، متعلق به منفق است و نفقه گیرنده، تنها حق استفاده از آنها را دارد. مگر اینکه، مالکیت این وسائل، به نحوی به اقارب انتقال یافته و یا اصولاً متعلق به آنان باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:30:00 ب.ظ ]




* «اختران تیزروتر»: ستارگان بلند پایه تر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات: بنا بر بندهشن (۲: ۲۱)، اختران تیز-روتر عبارتند از: تیشتر، بشن، تَرَهَگ، ابرگ، پَدیور، و پیش-پرویز. دلیل تیزرو بودن آنها، آن است که فلک و پایۀ مینویِ این ستارگان از دیگر ستارگان بالاتر است. هنینگ (۱۹۴۲: ۲۳۴) معتقد است که سرعت بالای این ستارگان احتمالاً به خاطر دوری آنها از قطب ها و نزدیکی شان به دایرهالبروج است؛ با این وجود، وی اعتراف می‌کند که برخی از ستارگان نامبرده از دایرهالبروج دورتر و به قطب جنوب نزدیکتر هستند. (برای توضیحات بیشتر رک. rawišn)

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ریشه شناسی: (رک. axtar ، tēz ، و rawišn).

    • §§

Ayaranąm [Av., Paz. aiiaranąm]
(تقسیمات روز)
* اَیَرَه‌نام، به معنی «سی روزه؛ سی روزِ ماه»: نام کلی سی ایزد موکل بر روزهای ماه.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات: واژۀ اوستایی aiiara- به معنی «روز» است و در اوستا به ایزد و مینوی «روز» اطلاق می‌شود. در نتیجه، واژه aiiaranąm ، حالت اضافی و جمعِ واژۀ aiiara- ، لفظاً به معنی «روزها» و در اصل به معنی «سی روزه» است و به مجموعِ سی ایزد و امشاسپند موکل بر روزهای ماه اطلاق می‌شود. در بندهشن (۱-الف: ۲۷)، نام ایزدانِ سی روزِ ماه، به ترتیب چنین آمده است: ۱) دی؛ ۲) بهمن؛ ۳) اردیبهشت؛ ۴) شهریور؛ ۵) اسفند؛ ۶) خرداد؛ ۷) مرداد؛ ۸) دی (به آذر)؛ ۹) آذر؛ ۱۰) آبان؛ ۱۱) خور؛ ۱۲) ماه؛ ۱۳) تیشتر؛ ۱۴) گوش؛ ۱۵) دی (به مهر)؛ ۱۶) مهر؛ ۱۷) سروش؛ ۱۸) رشن؛ ۱۹) فروردین؛ ۲۰) بهرام؛ ۲۱) رام؛ ۲۲) باد؛ ۲۳) دی (به دین)؛ ۲۴) دین؛ ۲۵) ارد؛ ۲۶) اشتاد؛ ۲۷) آسمان؛ ۲۸) زامیاد؛ ۲۹) مارسپند؛ ۳۰) انیران. (برای معادلهای اوستایی رک. بخش ۳-۲۱)
تصحیح ترجمه: در بندهشن (۲۶: ۱۰۸) آمده است: «پیداست که اگر … نیایشهای روز، یعنی پنجگاهی (asnyanąm) و سی روزه (ayaranąm)، را بجا بیاورند، آن سال، نیکویی به ایشان بیش رسد و بدی را از ایشان بیشتر دور سازد».[۷] انکلساریا (۱۹۵۶: ۲۳۱)، در ترجمه خود هردو مینوی ایره‌نام و اسنیه‌نام را جدای از بخشهای روز و روزهای ماه گرفته است: «اگر … بخشهای روز، روزها، حتی ایره‌نام و اسنیه‌نام را تقدیس کنند …». ترجمۀ بهار (۱۳۷۸: ۱۱۶)، «اگر … ستایش گاه های روز را، که ایره‌نام و اسنیه‌نام اند، انجام دهند …»، مبهم بوده و «گاه های روز» تنها شامل ایره‌نام بوده و اسنیه‌نام را در بر نمی‌گیرد.
املاء و ریشه شناسی: املای این واژه در نسخ مختلف به صورت پازند آمده است: در TD1 با املای (aiiraṇm)، و در TD2, DH با املای (aiiaranąm) (پاکزاد، ۲۰۰۵: ۳۱۳پ۳۳۷). مطابق مونیرویلیامز (۱۹۶۰: ۸۴)، واژه áyana- در سانسکریت لفظاً به معنی «مسیر خورشید؛ بخشی از زمان [=روز]» است؛ این واژه، در زبان سانسکریت، معمولاً در کنار نام ایزدان می‌آید که در آن صورت به مناسک و مراسم مذهبی مربوط به آن ایزد که در زمان های خاصی و به صورت دوره ای اجرا می‌شود، اشاره می‌کند. در دین زرتشتی نیز، این واژه در ارتباط با نام ایزدان موکل بر روزهای ماه، معنای «روز» به خود می‌گیرد و به نیایش های مخصوصِ هر یک از ایزدان روز اطلاق می‌شود که به صورت دوره ای (= هر سی روز یک بار) تکرار می‌شوند: هند و ایرانی آغازین: *Haiiara-/ *Haiiana- از ریشه *Hai- «رفتن» (لوبوتسکی، ۲۰۰۹: ۱۹)؛ سانسکریت: áyana- «مسیر (خورشید)، دوره» (مونیرویلیامز، ۱۹۶۰: ۸۴)؛ اوستایی: aiian- ، aiiar- «روز، روز هنگام» (رایشلت، ۱۹۱۱: ۲۱۷؛ مایرهوفر، ۱۹۹۲: ۱۵۴)؛ فارسی میانه: Ayaranąm «ایره‌نام» (بهار، ۱۳۴۵: ۴۰۰)؛ پازند: Ayaranąm (بندهشن، ۲۶: ۱۰۸)؛ معادل فارسی نو: سی روزه.

    • §§

Ayāsrim [ˀyˀslym | Av. aiiāϑrima-]
(تقسیمات سال: گاهنبار)
* ایاسریم، به معنی «کوچ»: نام چهارمین گاهنبار؛ آغاز زمستان دینی.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات و ریشه شناسی: ایاسریم نام گاهنبار چهارم است که برگرفته از واژه اوستایی aiiāϑrima- به معنی «بازگشت» است. رایشلت (۱۹۱۱: ۲۹۹)، واژۀ اوستایی aiiāϑrima- را به معنی «(زمان) بازگرداندن گله به خانه» گرفته است. بنابر بندهشن (۱-الف: ۲۳)، آفرینش گیاه در این گاهنبار رخ داده است که از ۱ تا ۲۵ مهرماه، بمدت ۲۵ روز به طول انجامید. در نتیجه، جشن این گاهنبار از ۲۶ تا ۳۰ مهرماه است و این پنجه را «ایاسریم گاه» می‌خوانند. میان ماه مهر و آفرینش گیاه در این گاهنبار تطابق کامل وجود دارد؛ چراکه، دورۀ کامل این گاهنبار، کل ماه مهر را در برمی‌گیرد و سروری این ماه با ایزد مهر است که صاحب مراتع و چراگاههای وسیع است. از آنجا که فصل زمستان در سال دینی، پنج ماه دارد و با آبان آغاز می‌شود؛ «ایاسریم گاه» آغاز زمستانِ دینی است. از طرفی، آغاز فصل سرما بطور سنتی زمان کوچ و بازگرداندن گله به مناطق گرمسیری بوده است. این کوچ زمستانی به سوی مراتع سبز و چراگاهای جنوبی به قصد یافتن علوفه و در فصل زاد و ولد گاوان انجام می‌گرفته است. از اینروست که نام این گاهنبار (aiiāϑrima-)، اساساً به معنی «کوچ» بوده و در اوستا (ویسپرد، ۱: ۱) در عبارت aiiāϑrimahe. fraouruuaēštrimahe. varṣ̌niharštaheca. ، موصوف به صفت «پرورنده و بخشندۀ تخمۀ نران» شده است. چرتی (۲۰۰۳: ۴۶)، صورت پهلوی این واژه را با صامت /ϑ/ و به شکل Ayāϑrim می‌خواند. (برای توضیحات بیشتر رک. gāhānbār)

    • §§

Azarag [Paz. Awara | MP ˀp̄lk’]
(منازل قمر)
* اشتباه برای «اَبَرَگ»، خانه نهم ماه.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات و ریشه شناسی: (رک. Abarag).

    • §§

B
bālist [bˀlst’, bˀlyst’| Av. barəzišta- | M bˀryst]
(تنجیم)
* بالست: شرف، بیت الشرف
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات: واژه پهلوی bālist برگرفته از واژه اوستایی barəzišta- (صفت عالیِ barəz-) به معنی «بلندترین» است. در تنجیم، هنگامی که سیاره ای وارد برجی می‌شود، بر اثر تمزیج و آمیزشِ سرشت آن سیاره با آن برج، و بسته به ویژگیهای آن دو، تاثیرات منسوب به آن سیاره گاهی قوت گرفته و گاهی ضعیف می‌شود. در نتیجه، تاثیرات هر سیاره ای در درجۀ مشخصی از برجی معین به اوج خود می‌رسد که آن برج را در تنجیم، خانۀ شرف و آن درجه را درجۀ شرف می‌نامند. در التفهیم (بیرونی، ۱۳۵۲: ۳۹۷-۳۹۸) در مورد شرف سیارات آمده است: «این برجهایی است که ستارگان را همچنان است چون ملکان را نشست گاه و جایگاه عزّ، و اندرین برجها نامبردار و بلند همی‌گردند. و اندرین برجها درجات است که شرف بدان منسوب است». مطابق بندهشن (۵الف: ۱۰)، هر سیاه ای دارای بالست (شرف)، نشیب (هبوط)، کده (بیت)، و پتیاره (وبال) است. اینکه در اول هزارۀ ترازو، همه سیارات که در خانۀ شرف خود ساکن ایستاده بودند شروع به حرکت کردند، نکته ایست که کلیه منجمان و کتب نجومی آنرا تأیید می‌کنند؛ برای نمونه، در تاریخ بلعمی (۱۳۸۶: ۸۲) آمده است: «چون سال به میزان رسید، … [سیارات] از شرف خود بیرون آمدند». در نجوم سنتی، موقعیت سیارات نسبت به بروج فلکی در آغاز دنیا، در جدولی بنام زایچه کیهان (یا طالع عالم) ثبت شده است. این جدول در نسخه های مختلف بندهشن (۵الف: ۱-۲) ترسیم و تشریح شده است. در این جدول، سیارات و عقدتین به شرح زیر در خانه های شرف خود هستند: ۱) خورشید در برج بره؛ ۲) ماه در برج گاو؛ ۳) مشتری در برج خرچنگ؛ ۴) کیوان در برج ترازو؛ ۵) بهرام در برج بز؛ ۶و۷) ناهید و تیر در برج ماهی؛ ۸) سرگوزهر در دوپیکر؛ ۹) دم گوزهر در نیمسب. در بندهشن درجه های شرف سیارات ذکر نشده است. مطابق بیرونی (۱۳۵۲: ۳۹۸) شرف سیارات از نظر ایرانیان به قرار زیر است: شرف آفتاب در درجه ۱۹ حمل است و شرف قمر در درجه ۳ ثور و شرف مشتری در درجه ۱۵ سرطان و زهره در درجه ۲۷ حوت و عطارد در درجه ۱۵ سنبله و مریخ در درجه ۲۸ جدی و زحل در درجه ۲۱ میزان و رأس در درجه ۳ جوزا، ذنب در درجه ۳ قوس. همانگونه که مشاهده می‌شود، داده های التفهیم با داده های بندهشن تنها در موقعیت سیاره تیر اختلاف دارند. در نسخه های مختلف بیشتر کتابهای نجومی نیز این اختلاف دیده می‌شود؛ بدین معنی که برخی نسخه ها تیر را در سنبله قرار می‌دهند و برخی نسخه های دیگر از همان کتاب، تیر را در ماهی قرار می‌دهند.
ریشه شناسی: این واژه از ریشۀ barz- «بزرگ شدن، بلند شدن» مشتق شده است (بارتولومه، ۱۹۰۴: ۹۵۰): هند و ایرانی آغازین: *bharj́h-istHa- «بلندترین، بزرگترین» (لوبوتسکی، ۲۰۰۹: ۲)؛ سانسکریت: bárhiṣṭha- (مونیرویلیامز، ۱۹۶۰: ۷۳۷؛ مایرهوفر، ۱۹۹۶: ۲۳۲)؛ اوستایی: barəzišta- (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۴۳)؛ bərəzišta- «بلندترین» از ریشه barz- «بزرگ شدن، بلند شدن» (بارتولومه، ۱۹۰۴: ۹۵۰؛ رایشلت، ۱۹۱۱: ۲۴۳)؛ فارسی باستان: *bardista- (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۴۳) از bard- «بالا بودن» (کنت، ۱۹۵۳: ۲۰۰)؛ فارسی میانه: (مکنزی، ۱۳۷۳: ۵۰؛ بهار، ۱۳۴۵: ۹۷؛ دوبلوا، ۲۰۰۶: ۱۲۵)؛ «اوج، بالاترین» (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۴۳)؛ bālist (مایرهوفر، ۱۹۹۶: ۲۳۲)؛ فارسی میانه ترفانی: bārist (بویس، ۱۹۷۷: ۲۶)؛ [bˀryst] (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۴۳)؛ فارسی نو: بالست «اوج» (دهخدا)؛ معادل انگلیسی: exaltation «شرف» (مکنزی، ۱۹۶۴: ۵۱۶؛ بارتون، ۲۰۰۳: ۹۶)؛ zenith «اوجِ [آسمان]»؛ معادل عربی: شرف، بَیتُ الشَرَف (دهخدا).
ترکیبات:
bālistān [bˀlstˀn’] «ارتفاعات» (بهار، ۱۳۴۵: ۹۷)
bālistīg [bˀlystyk’] «بلند پایه، عالی» (بهار، ۱۳۴۵: ۹۸؛ مکنزی، ۱۳۷۳: ۵۰)
bālistīh [bˀlystyh] «بلند پایه» (بهار، ۱۳۴۵: ۹۸)؛ «ارتفاع، بلندی» (مکنزی، ۱۳۷۳: ۵۰)
bālist ī ā̌smān «بالست آسمان، اوج آسمان».

    • §§

*Baγān [bkˀn] < Bay 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:28:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم