* «اختران تیزروتر»: ستارگان بلند پایه تر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات: بنا بر بندهشن (۲: ۲۱)، اختران تیز-روتر عبارتند از: تیشتر، بشن، تَرَهَگ، ابرگ، پَدیور، و پیش-پرویز. دلیل تیزرو بودن آنها، آن است که فلک و پایۀ مینویِ این ستارگان از دیگر ستارگان بالاتر است. هنینگ (۱۹۴۲: ۲۳۴) معتقد است که سرعت بالای این ستارگان احتمالاً به خاطر دوری آنها از قطب ها و نزدیکی شان به دایرهالبروج است؛ با این وجود، وی اعتراف می‌کند که برخی از ستارگان نامبرده از دایرهالبروج دورتر و به قطب جنوب نزدیکتر هستند. (برای توضیحات بیشتر رک. rawišn)

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ریشه شناسی: (رک. axtar ، tēz ، و rawišn).

    • §§

Ayaranąm [Av., Paz. aiiaranąm]
(تقسیمات روز)
* اَیَرَه‌نام، به معنی «سی روزه؛ سی روزِ ماه»: نام کلی سی ایزد موکل بر روزهای ماه.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات: واژۀ اوستایی aiiara- به معنی «روز» است و در اوستا به ایزد و مینوی «روز» اطلاق می‌شود. در نتیجه، واژه aiiaranąm ، حالت اضافی و جمعِ واژۀ aiiara- ، لفظاً به معنی «روزها» و در اصل به معنی «سی روزه» است و به مجموعِ سی ایزد و امشاسپند موکل بر روزهای ماه اطلاق می‌شود. در بندهشن (۱-الف: ۲۷)، نام ایزدانِ سی روزِ ماه، به ترتیب چنین آمده است: ۱) دی؛ ۲) بهمن؛ ۳) اردیبهشت؛ ۴) شهریور؛ ۵) اسفند؛ ۶) خرداد؛ ۷) مرداد؛ ۸) دی (به آذر)؛ ۹) آذر؛ ۱۰) آبان؛ ۱۱) خور؛ ۱۲) ماه؛ ۱۳) تیشتر؛ ۱۴) گوش؛ ۱۵) دی (به مهر)؛ ۱۶) مهر؛ ۱۷) سروش؛ ۱۸) رشن؛ ۱۹) فروردین؛ ۲۰) بهرام؛ ۲۱) رام؛ ۲۲) باد؛ ۲۳) دی (به دین)؛ ۲۴) دین؛ ۲۵) ارد؛ ۲۶) اشتاد؛ ۲۷) آسمان؛ ۲۸) زامیاد؛ ۲۹) مارسپند؛ ۳۰) انیران. (برای معادلهای اوستایی رک. بخش ۳-۲۱)
تصحیح ترجمه: در بندهشن (۲۶: ۱۰۸) آمده است: «پیداست که اگر … نیایشهای روز، یعنی پنجگاهی (asnyanąm) و سی روزه (ayaranąm)، را بجا بیاورند، آن سال، نیکویی به ایشان بیش رسد و بدی را از ایشان بیشتر دور سازد».[۷] انکلساریا (۱۹۵۶: ۲۳۱)، در ترجمه خود هردو مینوی ایره‌نام و اسنیه‌نام را جدای از بخشهای روز و روزهای ماه گرفته است: «اگر … بخشهای روز، روزها، حتی ایره‌نام و اسنیه‌نام را تقدیس کنند …». ترجمۀ بهار (۱۳۷۸: ۱۱۶)، «اگر … ستایش گاه های روز را، که ایره‌نام و اسنیه‌نام اند، انجام دهند …»، مبهم بوده و «گاه های روز» تنها شامل ایره‌نام بوده و اسنیه‌نام را در بر نمی‌گیرد.
املاء و ریشه شناسی: املای این واژه در نسخ مختلف به صورت پازند آمده است: در TD1 با املای (aiiraṇm)، و در TD2, DH با املای (aiiaranąm) (پاکزاد، ۲۰۰۵: ۳۱۳پ۳۳۷). مطابق مونیرویلیامز (۱۹۶۰: ۸۴)، واژه áyana- در سانسکریت لفظاً به معنی «مسیر خورشید؛ بخشی از زمان [=روز]» است؛ این واژه، در زبان سانسکریت، معمولاً در کنار نام ایزدان می‌آید که در آن صورت به مناسک و مراسم مذهبی مربوط به آن ایزد که در زمان های خاصی و به صورت دوره ای اجرا می‌شود، اشاره می‌کند. در دین زرتشتی نیز، این واژه در ارتباط با نام ایزدان موکل بر روزهای ماه، معنای «روز» به خود می‌گیرد و به نیایش های مخصوصِ هر یک از ایزدان روز اطلاق می‌شود که به صورت دوره ای (= هر سی روز یک بار) تکرار می‌شوند: هند و ایرانی آغازین: *Haiiara-/ *Haiiana- از ریشه *Hai- «رفتن» (لوبوتسکی، ۲۰۰۹: ۱۹)؛ سانسکریت: áyana- «مسیر (خورشید)، دوره» (مونیرویلیامز، ۱۹۶۰: ۸۴)؛ اوستایی: aiian- ، aiiar- «روز، روز هنگام» (رایشلت، ۱۹۱۱: ۲۱۷؛ مایرهوفر، ۱۹۹۲: ۱۵۴)؛ فارسی میانه: Ayaranąm «ایره‌نام» (بهار، ۱۳۴۵: ۴۰۰)؛ پازند: Ayaranąm (بندهشن، ۲۶: ۱۰۸)؛ معادل فارسی نو: سی روزه.

    • §§

Ayāsrim [ˀyˀslym | Av. aiiāϑrima-]
(تقسیمات سال: گاهنبار)
* ایاسریم، به معنی «کوچ»: نام چهارمین گاهنبار؛ آغاز زمستان دینی.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات و ریشه شناسی: ایاسریم نام گاهنبار چهارم است که برگرفته از واژه اوستایی aiiāϑrima- به معنی «بازگشت» است. رایشلت (۱۹۱۱: ۲۹۹)، واژۀ اوستایی aiiāϑrima- را به معنی «(زمان) بازگرداندن گله به خانه» گرفته است. بنابر بندهشن (۱-الف: ۲۳)، آفرینش گیاه در این گاهنبار رخ داده است که از ۱ تا ۲۵ مهرماه، بمدت ۲۵ روز به طول انجامید. در نتیجه، جشن این گاهنبار از ۲۶ تا ۳۰ مهرماه است و این پنجه را «ایاسریم گاه» می‌خوانند. میان ماه مهر و آفرینش گیاه در این گاهنبار تطابق کامل وجود دارد؛ چراکه، دورۀ کامل این گاهنبار، کل ماه مهر را در برمی‌گیرد و سروری این ماه با ایزد مهر است که صاحب مراتع و چراگاههای وسیع است. از آنجا که فصل زمستان در سال دینی، پنج ماه دارد و با آبان آغاز می‌شود؛ «ایاسریم گاه» آغاز زمستانِ دینی است. از طرفی، آغاز فصل سرما بطور سنتی زمان کوچ و بازگرداندن گله به مناطق گرمسیری بوده است. این کوچ زمستانی به سوی مراتع سبز و چراگاهای جنوبی به قصد یافتن علوفه و در فصل زاد و ولد گاوان انجام می‌گرفته است. از اینروست که نام این گاهنبار (aiiāϑrima-)، اساساً به معنی «کوچ» بوده و در اوستا (ویسپرد، ۱: ۱) در عبارت aiiāϑrimahe. fraouruuaēštrimahe. varṣ̌niharštaheca. ، موصوف به صفت «پرورنده و بخشندۀ تخمۀ نران» شده است. چرتی (۲۰۰۳: ۴۶)، صورت پهلوی این واژه را با صامت /ϑ/ و به شکل Ayāϑrim می‌خواند. (برای توضیحات بیشتر رک. gāhānbār)

    • §§

Azarag [Paz. Awara | MP ˀp̄lk’]
(منازل قمر)
* اشتباه برای «اَبَرَگ»، خانه نهم ماه.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات و ریشه شناسی: (رک. Abarag).

    • §§

B
bālist [bˀlst’, bˀlyst’| Av. barəzišta- | M bˀryst]
(تنجیم)
* بالست: شرف، بیت الشرف
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توضیحات: واژه پهلوی bālist برگرفته از واژه اوستایی barəzišta- (صفت عالیِ barəz-) به معنی «بلندترین» است. در تنجیم، هنگامی که سیاره ای وارد برجی می‌شود، بر اثر تمزیج و آمیزشِ سرشت آن سیاره با آن برج، و بسته به ویژگیهای آن دو، تاثیرات منسوب به آن سیاره گاهی قوت گرفته و گاهی ضعیف می‌شود. در نتیجه، تاثیرات هر سیاره ای در درجۀ مشخصی از برجی معین به اوج خود می‌رسد که آن برج را در تنجیم، خانۀ شرف و آن درجه را درجۀ شرف می‌نامند. در التفهیم (بیرونی، ۱۳۵۲: ۳۹۷-۳۹۸) در مورد شرف سیارات آمده است: «این برجهایی است که ستارگان را همچنان است چون ملکان را نشست گاه و جایگاه عزّ، و اندرین برجها نامبردار و بلند همی‌گردند. و اندرین برجها درجات است که شرف بدان منسوب است». مطابق بندهشن (۵الف: ۱۰)، هر سیاه ای دارای بالست (شرف)، نشیب (هبوط)، کده (بیت)، و پتیاره (وبال) است. اینکه در اول هزارۀ ترازو، همه سیارات که در خانۀ شرف خود ساکن ایستاده بودند شروع به حرکت کردند، نکته ایست که کلیه منجمان و کتب نجومی آنرا تأیید می‌کنند؛ برای نمونه، در تاریخ بلعمی (۱۳۸۶: ۸۲) آمده است: «چون سال به میزان رسید، … [سیارات] از شرف خود بیرون آمدند». در نجوم سنتی، موقعیت سیارات نسبت به بروج فلکی در آغاز دنیا، در جدولی بنام زایچه کیهان (یا طالع عالم) ثبت شده است. این جدول در نسخه های مختلف بندهشن (۵الف: ۱-۲) ترسیم و تشریح شده است. در این جدول، سیارات و عقدتین به شرح زیر در خانه های شرف خود هستند: ۱) خورشید در برج بره؛ ۲) ماه در برج گاو؛ ۳) مشتری در برج خرچنگ؛ ۴) کیوان در برج ترازو؛ ۵) بهرام در برج بز؛ ۶و۷) ناهید و تیر در برج ماهی؛ ۸) سرگوزهر در دوپیکر؛ ۹) دم گوزهر در نیمسب. در بندهشن درجه های شرف سیارات ذکر نشده است. مطابق بیرونی (۱۳۵۲: ۳۹۸) شرف سیارات از نظر ایرانیان به قرار زیر است: شرف آفتاب در درجه ۱۹ حمل است و شرف قمر در درجه ۳ ثور و شرف مشتری در درجه ۱۵ سرطان و زهره در درجه ۲۷ حوت و عطارد در درجه ۱۵ سنبله و مریخ در درجه ۲۸ جدی و زحل در درجه ۲۱ میزان و رأس در درجه ۳ جوزا، ذنب در درجه ۳ قوس. همانگونه که مشاهده می‌شود، داده های التفهیم با داده های بندهشن تنها در موقعیت سیاره تیر اختلاف دارند. در نسخه های مختلف بیشتر کتابهای نجومی نیز این اختلاف دیده می‌شود؛ بدین معنی که برخی نسخه ها تیر را در سنبله قرار می‌دهند و برخی نسخه های دیگر از همان کتاب، تیر را در ماهی قرار می‌دهند.
ریشه شناسی: این واژه از ریشۀ barz- «بزرگ شدن، بلند شدن» مشتق شده است (بارتولومه، ۱۹۰۴: ۹۵۰): هند و ایرانی آغازین: *bharj́h-istHa- «بلندترین، بزرگترین» (لوبوتسکی، ۲۰۰۹: ۲)؛ سانسکریت: bárhiṣṭha- (مونیرویلیامز، ۱۹۶۰: ۷۳۷؛ مایرهوفر، ۱۹۹۶: ۲۳۲)؛ اوستایی: barəzišta- (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۴۳)؛ bərəzišta- «بلندترین» از ریشه barz- «بزرگ شدن، بلند شدن» (بارتولومه، ۱۹۰۴: ۹۵۰؛ رایشلت، ۱۹۱۱: ۲۴۳)؛ فارسی باستان: *bardista- (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۴۳) از bard- «بالا بودن» (کنت، ۱۹۵۳: ۲۰۰)؛ فارسی میانه: (مکنزی، ۱۳۷۳: ۵۰؛ بهار، ۱۳۴۵: ۹۷؛ دوبلوا، ۲۰۰۶: ۱۲۵)؛ «اوج، بالاترین» (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۴۳)؛ bālist (مایرهوفر، ۱۹۹۶: ۲۳۲)؛ فارسی میانه ترفانی: bārist (بویس، ۱۹۷۷: ۲۶)؛ [bˀryst] (نیبرگ، ۱۹۷۴: ۴۳)؛ فارسی نو: بالست «اوج» (دهخدا)؛ معادل انگلیسی: exaltation «شرف» (مکنزی، ۱۹۶۴: ۵۱۶؛ بارتون، ۲۰۰۳: ۹۶)؛ zenith «اوجِ [آسمان]»؛ معادل عربی: شرف، بَیتُ الشَرَف (دهخدا).
ترکیبات:
bālistān [bˀlstˀn’] «ارتفاعات» (بهار، ۱۳۴۵: ۹۷)
bālistīg [bˀlystyk’] «بلند پایه، عالی» (بهار، ۱۳۴۵: ۹۸؛ مکنزی، ۱۳۷۳: ۵۰)
bālistīh [bˀlystyh] «بلند پایه» (بهار، ۱۳۴۵: ۹۸)؛ «ارتفاع، بلندی» (مکنزی، ۱۳۷۳: ۵۰)
bālist ī ā̌smān «بالست آسمان، اوج آسمان».

    • §§

*Baγān [bkˀn] < Bay 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...