بیان مسأله
از آن هنگام که دانشمندان جامعه شناسی، توجه خود را به عناصر و ویژگی های موجود در شکل زندگی افراد معطوف نمودند زمان زیادی نمی گذرد. مقصود ابتدایی جامعه شناسان از مطالعه در سبک زندگی افراد توجه به طبقات اجتماعی آنان بوده، در دل این تحقیقات تعلق افراد به گروه های اجتماعی را مشخص می نمودند.
آنچه که در این نحو از مطالعات نظر جامعه شناسان را بر می انگیخت نحوه و شکل مصرف مردم بود. در حقیقت این دانشمندان در صدد بیان آن بودند که بگویند سبک زندگی بازگویی و بازنمایی افراد از موقعیت های اجتماعی خویش است. در این نگاه مصرف کالا نه یک نیاز اقتصادی بلکه پاسخی صریح به نیازهای فرهنگی افراد نیز می باشد. افراد با مصرف نمودن نوع خاصی از کالاها و با نشان دادن شکل خاصی از رفتار در مصرف کالاها، گروه ها و طبقات اجتماعی را شکل می دادند که مصرف در آن حرف اول را می زد. در این نگاه انسان با بکار گیری سبک خاصی از زندگی تلاش می کند تا منزلت اجتماعی خود را در تماس با بیگانگان به رخ آنان بکشد و از این رهگذار دوستان مورد نظر خود را یافته، کسانی که مانند او فکر نمی کنند را از خود براند. بنابراین عناصر و ویژگی هایی که در سبک زندگی یک فرد وجود دارد دارای نوعی انسجام و کلیت می باشد که وحدت درونی آن را می رساند. سبک زندگی افراد اگرچه متمایز بوده اما وجوه مشترکی که ما بین سبک های زندگی وجود دارد طبقات اجتماعی را به وجود می آورد. نتیجه آنکه سبک زندگی افراد هم عامل تعیین کننده ای برای تمایز طبقات اجتماعی است و هم شکل دهنده آن.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

اما رفته رفته مفهوم سبک زندگی در عرصه علوم اجتماعی رنگ و بوی جدیدی به خود گرفته از مطالعه طبقات اجتماعی در سطح تحلیل اجتماع به سطح تحلیل فرد ورود پیدا نمود. دیگر مراد از سبک زندگی افراد، طبقه و منزلت اجتماعی آنان نبود.
رویکرد جدید، مجموعه ای از ارزش ها، نگرش ها و رفتارهای افراد را سبک زندگی دانسته و آن را شیوه زندگی می خواند که بر الگوهای فردی مطلوب از زندگی دلالت دارند. این تعریف جهان بینی، نگرش ها و ارزش ها، عادت ها و وسایل زندگی را در بر می گیرد.
سبک زندگی که دیگر راهی شد برای تعریف ارزشها و سنجش میزان تأثیر گذاری آن بر نگرش افراد، در نهایت بدنبال پیامدهای رفتاری حاصل از نگرش و ارزش رفت.
در این نگاه نگرش های متعدد ، سبک های متفاوتی را در مقابل زندگی آدمی قرار می دهند تا او بر اساس الگویی نانوشته در طول حیات مادی و زمینی خود دست به انتخاب های گسترده زند. شیوه بهره بردن از درآمد،چگونگی انتخاب پوشش، تعیین مدت زمان کارکردن، نحوه تغذیه، نوع کتاب هایی که برای خواندن انتخاب می کند،آهنگی که گوش می کند و…همه و همه بر اساس الگویی برخواسته از نگاه آدمی بر ارزش هاست.
زندگی دینی نیز که برخواسته از نظام ارزشی غنی می باشد، دارای چنان تأثیر عمیقی بر رفتار و کردار آدمی است که مهد تا لحد آدمی را فرا گرفته برای یک یک رفتارهای او برنامه ای منسجم و هماهنگ با نظام عالم هستی ارائه می دهد.
سبک زندگی دینی رفتارها و تظاهرات فردی و جمعی خود را از سه ساحت دین یعنی اعتقادات، اخلاقیات، و فروعات عملی دین می گیرد که هریک به صورت مؤلفه ای خاص بروز و ظهور می یابد.مؤلفه هایی که اگر بازشناسی شده و مطابق الگوهای کامل آن باز تعریف گردند قابلیت هماهنگ شدن با مقتضیات زمان را نیز دارند. در حقیقت با شناختن همین مؤلفه هاست که می توان محک و معیار مناسب برای سنجش رویکرد جامعه به دین را تبیین کرده و براساس آن هندسه فرهنگی موجود و مطلوب جامعه دینی را ترسیم نمود.
جامعه ای که الگوی رفتاری خود را تنها از نظام ارزشی دین نمی گیرد و بسیاری از مؤلفه های دیگر همانند تبلیغات،مد،اجتماعی شدن و… سبک زندگی او را تعیین می نمایند.
فارق از اینکه دین، خود خواهان زندگی براساس سبک دینی است و غیر آن را بر نمی تابد زمانی اهمیت رواج سبک های غیر دینی معین و مشخص می شود که بدانیم سبک ها نیز ارزش آفرین هستند و در نگرش انسان به زندگی اطراف تأثیر گذارند.این مسأله که آیا تکنولوژی های وارداتی خود ابزار انتقال فرهنگ ها هستند برای بسیاری از دلسوزان فرهنگی به دغدغده ای قدیمی بدل شده است حال آنکه شکل زندگی آدمی همان فرهنگی است که امروزه بسیاری آن را نه از دریچه نظریات دین بلکه از کانال مراودات اجتماعی و یا حتی از برند کالاهای مصرفی دریافت می کنند.این ارتباط دو سویه بین ارزشها و سبک زندگی است که اگر آگاهانه دنبال شود ارزشها هستند که سبک آفرین خواهند شد و در غیر این صورت سبک های زندگی از مبادی تاریک و نامشخصی اخذ خواهند شد که تنها لذات آنی ولی ناپایدار را بدنبال دارند.این داستان آنجا شکل جدی تری به خود می گیرد که استعمار زین پس قدرت خود را نه در لشگر کشی بلکه در تغییر ذائقه انسان ها دنبال می کند که منافع او را به شکل کم هزینه تر ولی پایدارتر تأمین کند.سرّ هزینه های بسیار استمعارگران در راستای راه اندازی بنگاه های تبلیغی به شکل بسیار گسترده را در همین نکته باید جست.
مصرف زدگی در ایران که رواج مصرف محصولات فرهنگی بیگانه (فیلم و موسیقی و…)به یکی از مصادیق بارز آن بدل شده بر مؤلفه های اخلاقی سبک زندگی حال و حاضر مردم به شدت اثر گذاشته است. بسیاری دیگر آنگونه که پدرانشان می اندیشیدند نمی اندیشند و این تغییر در افکار نه از روی مطالعه و تحقیق بلکه در اثر واپس زدگی در مقابل مظاهر زندگی غربی حاصل شده است.
تغییر در نوع پوشش، میزان و شکل مصرف، موسیقی مورد علاقه مردم، تفریحات و سرگرمی های جذاب ، نوع تغذیه و بسیاری از دگرگونی های موجود - که دیگر نه پنهان و آهسته که از آن به شبیه خون تعبیر شود- عرصه حیات اجتماعی جامعه ما را تبدیل به جنگ تمام عیار فرهنگی نمود. جنگی که کشته های آن نه تنها ممدوح نیستند بلکه هلاک شدگانی مرگ آفرین هستند که جامعه را از حیات طیبه مورد نظر دین خالی و تهی می گردانند.
امروزه تلاش صدا و سیمای جمهوری اسلامی برای تولید سریال های مناسبتی را از آن رو باید ارزیابی نمود که فیلم و سریال قدرت بی بدیلی در ارائه سبک های زندگی دارند. سریال های مناسبتی سریال هایی هستند که هر ساله به مناسبت ایام مذهبی سال مانند رمضان و محرم از تلوزیون ایران برای سرگرمی و انتقال مفاهیم دینی پخش می شوند و بسیاری از آنان با استقبال خوب مردم نیز مواجه شدند. این امر مؤید آن است که مفاهیم دینی ظرفیت آن را دارند که در قالب هنرهای جدید جای خود را در زندگی مردم باز نمایند. در این سریال ها اگر مؤلفه های سبک زندگی به خوبی نشان داده شوند می توانند بهترین عملکرد برای تبلیغ ارزش های دینی را فراهم آورند. سریال مادرانه را نیز می توان از آن دست سریال های مناسبتی دانست که با بازی خوب بازیگرانش توانسته بود بخشی از مؤلفه های اخلاقی سبک زندگی دینی مانند احترام به والدین را به نمایش در آورد. بنابراین سزاوار است تا هنرمندان عرصه هنر های تصویری مخصوصا تلوزیون و سازندگان سریال های مناسبتی با توجه بیشتر به فقه الاوسط در دین _که همان اخلاق است_ که در زندگی دینی به گونه ای خاص سبک آفرینی می کند و بازشناسی آن به معیار مناسب شناخت جایگاه اخلاقی جامعه در دین دست یابند.

        1. ضرورت و اهمیت انجام پژوهش:

            1. ترویج شکل و سبک زندگی غربی راه مطمئن و کم هزینه غرب برای تسخیر کشورهای مستعمره است.در این بین از بین بردن پایه های اخلاقی جامعه همچون غیرت دینی و تعصب ملی مرز اطمینانی است که کشورهای غربی برای در امان ماندن از انقلاب های مردمی برگزیدند. به یقین شناختن مؤلفه های اخلاقی مورد پسند غرب بنیان اساسی مبارزه با ورود خلقیات ناپسند غربی و حفظ جامعه در برابر آن است.

            1. دین که دارای نظام ارزشی خاص خود می باشد،ایمانِ تنها را مایه نجات نمی داند و رهایی از آتش عقبی و رسیدن به سعادت دنیی را در عمل نمودن به احکام دین می داند. این احکام راه و سبک زندگی نوینی را به انسان می آموزاند که قرآن از آن به حیات طیبه یاد می کند و خروج از این سبک زندگی را حیات ناپاک یا همان مرگ واقعی می نامد.

بازشناسی مؤلفه های سبک زندگی دینی و شناختن محاسن و تبلیغ خوبی های آن راه برون رفت از بن بست تعلقات دنیایی است که سبک زندگی غربی آن را تبلیغ می نمایدو مایه سعادت و نجات ملت ها در دنیا از شر استعمار گران و مایه آبادی سرزمین ها و در عقبی مایه وصول به سرمایه های بهشت و رضای حق خواهد بود و نجات آدمی را از آتش جهنم به همراه خواهد داشت.

    •  
            1. قرآن که منبع بزرگ در برداشت های دینی به شمار می رود ما را به قیام در راه خدا آن هم مثنی و فرادا نموده یعنی به صورت جمعی باید درراه خدا قیام نمود و جامعه را به تعاونوا علی البر خوانده تا احکام آسمانی که منشأ نیکی هاست در اجتماع مسلمین ظهور و بروز داشته باشد. به یقین اگر این آموزه ها به صورت سبک در زندگی پدیدار گردند بهترین یاری دهنده انسان ها در انتخاب نیکی ها خواهند بود که انتخاب ما در زندگی دنیا بر اساس الگوی نانوشته سبک زندگی خواهد بود.

            1. رهبر معظم انقلاب ساخت تمدن جدید اسلامی را وظیفه امروز حکومت و جامعه دینی می داند و راه رسیدن به این تمدن را توجه جامعه به سبک و سلوک زندگی فردی و جمعی بر اساس آموزه های دین می داند.ایشان در جمع جوانان استان خراسان شمالی در سفر سال ۱۳۹۱ خود به این استان با اشاره به کاستی های موجود در سبک زندگی مردم در داخل کشور آن را یک مشکل وارداتی از غرب دانسته فرمودند:

«…. نمیشود یک تمدن را به صرف اینکه ماشین دارد، صنعت دارد، ثروت دارد، قضاوت کرد و تحسین کرد؛ در حالی که در داخل آن، این مشکلات فراوان، سراسر جامعه و زندگی مردم را فرا گرفته. اصل اینهاست؛ آنها ابزاری است برای اینکه این بخش تأمین شود، تا مردم احساس آسایش کنند، با امید زندگی کنند، با امنیت زندگی کنند، پیش بروند، حرکت کنند، تعالی انسانیِ مطلوب پیدا کنند.»(۲۳/۰۷/۱۳۹۱)
به یقین شرط پیمودن سلوک دینی و خروج از بن بست فرهنگ غربی در دانستن و شناختن این سلوک آسمانی است که لازم می دارد تا گروه های علمی حوزه و دانشگاه بخش بزرگی از تحقیقات خود را به این امر مهم اختصاص دهند و این تحقیق نیز طبق منویات رهبری عزیز انقلاب و در راستای پرداختن به تمدن بزرگ اسلامی موضوع خود را به سبک زندگی دینی می پردازد.

    •  
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...