1. خاندان «بهاء‌الملک» آبشینی

پیش از هر چیز، باید یادآوری کرد که؛ خاندان بهاءالملک آبشینی را در سه شاخه جدا از هم بررسی خواهیم کرد.
۱ – شاخه ضیاء­الملک همدانی ۲- شاخه بهاء­الملک همدانی ۳- شاخه سنگستانی­های ۴- مباشران.

      1. آبشینه

آبشینه، دهی است در حدود یک و نیم فرسنگی شمال شرقی همدان (نزدیک به سد کنونی اکباتان) که پیشتر بر سر راه تهران به همدان بوده و اینک اندکی بر کنار راه همدان به ملایر است. این قصبه، مرکز اداره املاک خاندان بهاءالملک قراگزلو بوده و در آن باغ‌ها و عمارت‌های اربابی مشهوری وجود داشته است، که به گفته ظهیر‌الدوله خیلی دستگاه دارد، باغ‌های بی‌اندازه با صفا، عمارات بیرونی و اندرونی و اصطبل خیلی مفصل و مجلل و جز اینها. میهمانی با شکوه در آنجا برگزار می‌شده و از اقامتگاه­های تابستانی عالی به شمار می‌رفته است(ظهیرالدوله، ۱۳۶۷: ۲۲۲).
حاج امان­الله خان بهاءالملک (اول) معروف به حاجی بهاءالملک که املاک و ضیاع و عقار بسیار (حدود ۲۰۰ تا۳۰۰ قطعه­­آبادی) داشت، از جمله ده «سرخ­آباد» بر سر راه ملایر و روستای «زاغه» بر سر راه اسدآباد به کرمانشاه وی در سفر ناصرالدین شاه قاجار به عتبات ، همراه با سرتیپ حسین­ خان حسام­الملک (اول) عاشقلو قراگوزلو به پیشواز شاه رفته است (۱۲رجب۱۲۷۸ق). او هم منصب سرتیپی داشته و حاج محمدباقر شیخی قهی اصفهانی همدان رئیس شیخیان همدان (۱۳۱۹-۱۲۳۹ق) رساله «امانیه­ی» را در حدود سال ۱۲۹۰ق، در جواب شبهات امان الله خان بهاءالملک نوشته (برنا، بی­تا: ۲۹۷). که نسخه‌ای از آن در کتابخانه مرحوم دکترمفتاح (ش۱۰۴۷) وجود داشته است(نشریه ۷/۱۰۳). بیش از این، چیز دیگر از حاج بهاءالملک (اول) اطلاعات زیادی در دست نیست، الا آن که وی قطعاً قبل از سال ۱۲۹۸ق، درگذشته بوده است و شاید بتوان وفات او را حدود سال ۱۲۹۵ق، تقلیل داد. سه فرزند از حاج بهاءالملک شناخته شده است: ۱- سرتیپ حسین­قلی ­خان، سر دودمان ضیاءالملک قراگوزلویی همدان، ۲- سرتیپ علیقلی­ خان، سردودمان بهاءالملک قراگوزلویی همدان، ۳- سرهنگ مرتضی قلی­خان (معزالملک)،(اذکایی، بی­تا:۹۸).

      1. شاخه «ضیاءالملک»های همدانی

۳-۹-۱- حسین ­قلی­ خان همدانی
سرتیپ حسین­قلی­خان همدانی، ابن حاج امان­الله خان بهاءالملک، که در سال ۱۲۹۹-۱۲۹۸ق، جزو سرهنگان خارج از فوج وزارت جنگ ناصری بوده و در سال ۱۳۰۶، فوج همدانی ابوالجمعی او ۱۴۰ سرباز و ۱۰۵ توپچی (روی­هم ۲۴۵ نفر) بوده، و در حدود همین سال­ها بایستی منصب امیرتومان و ملقب به ضیاءالملک (اول) شده باشد(اذکایی، ۱۳۶۷: ۶۰۱).
در سال ۱۳۱۴ق، پسر عمویش ناصرالملک (دوم، میرزا ابوالقاسم­خان) قراگوزلو وزارت و ریاست قورخانه دولتی را یافت، که وی این مقام را به پسر عموی خود امیرتومان حسین­قلی ­خان ضیاءالملک قراگوزلوی همدانی واگذاشت(افضل­الملک، ۱۳۶۱: ۸۱) و در همان سال حکم گرفت، سال بعد (۱۳۱۵ق) که واقعه شیخیان، در همدان رخ داد، وی در تهران با پیشکش گرفتن از اموال غارت شده شیخیان پسر یوزباشی را سمت توپچی‌گری داد(اذکایی، ۱۳۶۷: ۶۰۱).
سال دیگر (۱۳۱۶ق) ضیاءالملک از وزارت جنگ قورخانه دولتی برکنار گردیده تاریخ درگذشت ۱۳۲۲هـ..ق، این امیر تومان ضیاءالملک (یکم) از یک ماده تاریخ مندرج در چکامه سوگ‌آمیز علی­مظهر همدانی شاعر درباره وی دقیقاً دانسته می‌آید، که بعضی (درخشان، ۱۳۷۴: ۲۲۰-۲۲۱) او را با پسرش ضیاءالملک (دوم) اشتباه گرفته­اند.
از فرزندان وی، حسینعلی خان ضیاءالملک (دوم) همدانی شناخته شده است:‌
۳-۹-۲- امیرتومان حسینعلی خان ضیاءالملک دوم
امیر تومان حسینعلی خان ضیاءالملک (دوم) بن حسین قلی خان ضیاءالملک (اول) قراگوزلوی همدانی، نخستین ‌بار نامش همراه و همدست با مهدی­ خان امیر تومان (منصورالدوله)، برادر ناصرالملک (دوم) قراگوزلو در اغتشاشات همدان و گردآوردن اشرار دهات و اراذل بهار بر ضد حکومت وقت (سال۱۳۱۰ق) یاد گردیده است. وی که هم در زمان پدر، لقب ضیاءالملک پسر(دوم) و منصب سرتیپی و سرکردگی فوج همدان را یافته بود، اغلب در همدان می‌زیست. فریدالملک همدانی در همین سال (۲۶شوال ۱۳۱۰ق) از عمارت ییلاقی او در آبشینه که خیلی با سلیقه و خوش طرح ساخته شده و جزء اینها یاد کرده است
همچنین، در شورین نیز خانه‌ای داشته است که از جمله مراسم خلعت پوشان شاهزاده عضدالدوله حکمران همدان با حضور امیرنظام گروسی در آنجا برگزار آمده است. عموماً در میهمانی‌های اعیانی همدان، میان سال‌های ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۸ق. و سایر امور و وقایع دیگر از وی همراه با بهاءالملک (دوم) یاد شده است(فرید­الملک همدانی، ۱۳۵۴: ۱۱۴-۱۱۵).
در اوایل ۱۴۳۰ ق، حسینعلی­خان ضیاءالملک (دوم) منصب امیر تومان را یافت و طی سال‌های ۱۳۲۳-۱۳۲۴ق (پس از مرگ پدر) به مدت ۲۰ ماه در کشور‌های اروپایی به گردش پرداخت و فرزند خود (- حسینعلی ­خان فرمند) را در سوئیس به تحصیل گذاشت؛ در نیمه یکم سال ۱۳۲۴ق، سال فرمان مشروطه، که شورش نان­ خواهی در همدان بالا گرفت، ضیاءالملک(دوم) همراه عموی خود بهاءالملک (دوم) مذکور در تهران بود. این دو، که به گفته ظهیر‌الدوله:‌ چند پارچه بزرگ (آبادی) دارند، تعهد تحویل مقداری از گندم خود و نیز پرداخت مبلغی پول برای ساختمان مجلس فوائد عمومی کرده ­اند(اذکایی، ۱۳۶۷: ۶۵۲).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ضیاءالملک در ماه رمضان و شوال همان سال (۱۳۲۴) برای سرکشی املاک خود به همدان آمد و در باب وضع مجلس فوائد عمومی و سایر ترتیبات همدان با مقایسه وضع تهران خیلی تعریف و تمجید و تشویق می‌کرد، که به گفته ظهیرالدوله:‌ در هر حال، چند بار به مجلس فواید همدان رفت و ستایش بسیار کرد، چندان که در روزنامه عدل مظفری همدان از این حسن استقبال وی یاد شده است.
ظهیرالدوله اغلب به آبشینه می‌رفت و تقریباً با او مناسبات دوستانه داشت. همچنین، ضیاءالملک در باب تأسیس مدرسه عمومی شورین کوششی کرد (ذیقعده۱۳۲۴ق) و قرار مبنی بر پرداخت نیمی از هزینه آن را پذیرفت، نیم دیگر بر عهده امیرافخم شد(اذکایی، ۱۳۶۷: ۶۰۲).
در ذیحجه سال ۱۳۲۵ق، ضیاءالملک نیابت وزارت جنگ را یافت و ظاهراً پس از کابینه منفصل پیش از کودتای محمدعلی­ شاهی به همدان آمد، پس از آن وی گاهی در تهران و زمانی در همدان اقامت داشت (۱۳۳۲-۱۳۲۳ق). از فرزندان ضیاءالملک (دوم) دو تن شناخته شده است، یکی: ‌حسن­علی خان فرمند ضیاءالملک (سوم)، دوم:‌ مصطفی خان صارم الدوله سنگستانی(اذکایی، بی­تا: ۹۱-۹۳).

      1. شاخه «بهاءالملک» های همدانی

۳-۱۰-۱- علیقلی ­خان بهاءالملک دوم
سرتیب علیقلی ­خان بهاءالملک (دوم) ابن حاج امان­الله خان بهاءالملک (اول) که در سال‌های ۱۲۹۸-۱۲۹۹ق، جزو سرهنگان داشته، بعداً سرتیپ شده است. نام وی همراه با برادرزاده‌اش حسینعلی ­خان امیر تومان ضیاءالملک (دوم) قرارگزلو، در دوران مشروطه خواهی مردم یاد گردیده، که هر دو از خوانین سیته بوده‌اند، نخست آن­که در سال ۱۳۱۸ق، در یک مهمانی اعیانی شورین این بهاءالملک (دوم) یا ضیاءالملک (دوم) حضور داشته‌اند(اذکایی،۱۳۶۷: ۶۰۵).
دوم آن که بهاءالملک اغلب در تهران زندگی می­کرده و عمارت معتبری داشته، که اعیان و بزرگان کشور بدان رفت و آمد می‌کرده‌اند و گویا صاحب منصبی بزرگ بوده است. به طوری که او را با نعت جناب اجل یاد می‌کرده‌اند، که خود دلیل بر احراز مرتبه امیر تومان می‌باشد. در جریان شهربندان اقتصادی همدان با تحریم گندم‌دهی به آنجا، ازسوی خوانین سته (۱۳۲۴ق) بهاءالملک دو هزار و چهل خروار گندم تعهد کرده بود که تحویل دهد(اذکایی،۱۳۶۷: ۶۰۵).
بهاءالملک، علاوه از چند پارچه بزرگ املاک بزرگ در ناحیت همدان، املاک مهمی نیز در ناحیت عراق عجم (= اراک) داشته، از جمله در وَفس[۱۲] آشتیان که «سعیدالممالک» همدانی در ذیقعده سال ۱۳۲۴ق مأمور اصلاح رعیتی وی در آنجا می‌شود.
دهستان فامنین هم از آن وی بوده، زیرا رعایای آنجا در ذیحجه ۱۳۲۸ق، یک فقره اتهام قتل به اعیان و وزراء و امناء ایران را به محمدعلی شاه قاجار در باب مشروطیت، امضا کرده‌اند.
محمدعلی شاه در دست­خطی جواب آنان را چنین می‌دهد که ما خودمان امضای مشروطه را نمودیم و دادیم. و از این قبیل دروغ­ها(ظهیر الدوله، ۱۳۶۷: ۳۵۶).
بهاءالملک تا پس ازسال ۱۳۲۶ق، همچنان در تهران می‌بود، تا آن­که احتمالاً ازسال ۱۳۳۰ق، برای درمان بیماری به فرنگستان رفت و همانجا در رجب ۱۳۳۲ق، درگذشت. مجلس ترحیم مفصلی از برای وی در باغ شورین همدان برگزار شد (۲۹رجب) که صاحب عزا خود امیر افخم شورینی بوده است. ظاهراً مردی اهل سواد و فضل بوده، چنان که از جمله مجموعه (ش۱۰۶) کتابخانه اعتماد‌الدوله قراگوزلو (پسرش)، دست ­نوشته خود او (به سال ۱۲۹۲ق) می‌باشد. همو عموزاده ناصرالملک دوم (نایب­السلطنه) به شمار رفته است. وی خواهر همین ناصرالملک (- خانم شازده)، یعنی دختر عموی خود را به زنی گرفت. که صاحب سه فرزند پسر از او شد(اذکایی، بی­تا: ۹۵-۹۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...