کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



آخرین مطالب


جستجو

 



      1. خاندان «بهاء‌الملک» آبشینی

پیش از هر چیز، باید یادآوری کرد که؛ خاندان بهاءالملک آبشینی را در سه شاخه جدا از هم بررسی خواهیم کرد.
۱ – شاخه ضیاء­الملک همدانی ۲- شاخه بهاء­الملک همدانی ۳- شاخه سنگستانی­های ۴- مباشران.

      1. آبشینه

آبشینه، دهی است در حدود یک و نیم فرسنگی شمال شرقی همدان (نزدیک به سد کنونی اکباتان) که پیشتر بر سر راه تهران به همدان بوده و اینک اندکی بر کنار راه همدان به ملایر است. این قصبه، مرکز اداره املاک خاندان بهاءالملک قراگزلو بوده و در آن باغ‌ها و عمارت‌های اربابی مشهوری وجود داشته است، که به گفته ظهیر‌الدوله خیلی دستگاه دارد، باغ‌های بی‌اندازه با صفا، عمارات بیرونی و اندرونی و اصطبل خیلی مفصل و مجلل و جز اینها. میهمانی با شکوه در آنجا برگزار می‌شده و از اقامتگاه­های تابستانی عالی به شمار می‌رفته است(ظهیرالدوله، ۱۳۶۷: ۲۲۲).
حاج امان­الله خان بهاءالملک (اول) معروف به حاجی بهاءالملک که املاک و ضیاع و عقار بسیار (حدود ۲۰۰ تا۳۰۰ قطعه­­آبادی) داشت، از جمله ده «سرخ­آباد» بر سر راه ملایر و روستای «زاغه» بر سر راه اسدآباد به کرمانشاه وی در سفر ناصرالدین شاه قاجار به عتبات ، همراه با سرتیپ حسین­ خان حسام­الملک (اول) عاشقلو قراگوزلو به پیشواز شاه رفته است (۱۲رجب۱۲۷۸ق). او هم منصب سرتیپی داشته و حاج محمدباقر شیخی قهی اصفهانی همدان رئیس شیخیان همدان (۱۳۱۹-۱۲۳۹ق) رساله «امانیه­ی» را در حدود سال ۱۲۹۰ق، در جواب شبهات امان الله خان بهاءالملک نوشته (برنا، بی­تا: ۲۹۷). که نسخه‌ای از آن در کتابخانه مرحوم دکترمفتاح (ش۱۰۴۷) وجود داشته است(نشریه ۷/۱۰۳). بیش از این، چیز دیگر از حاج بهاءالملک (اول) اطلاعات زیادی در دست نیست، الا آن که وی قطعاً قبل از سال ۱۲۹۸ق، درگذشته بوده است و شاید بتوان وفات او را حدود سال ۱۲۹۵ق، تقلیل داد. سه فرزند از حاج بهاءالملک شناخته شده است: ۱- سرتیپ حسین­قلی ­خان، سر دودمان ضیاءالملک قراگوزلویی همدان، ۲- سرتیپ علیقلی­ خان، سردودمان بهاءالملک قراگوزلویی همدان، ۳- سرهنگ مرتضی قلی­خان (معزالملک)،(اذکایی، بی­تا:۹۸).

      1. شاخه «ضیاءالملک»های همدانی

۳-۹-۱- حسین ­قلی­ خان همدانی
سرتیپ حسین­قلی­خان همدانی، ابن حاج امان­الله خان بهاءالملک، که در سال ۱۲۹۹-۱۲۹۸ق، جزو سرهنگان خارج از فوج وزارت جنگ ناصری بوده و در سال ۱۳۰۶، فوج همدانی ابوالجمعی او ۱۴۰ سرباز و ۱۰۵ توپچی (روی­هم ۲۴۵ نفر) بوده، و در حدود همین سال­ها بایستی منصب امیرتومان و ملقب به ضیاءالملک (اول) شده باشد(اذکایی، ۱۳۶۷: ۶۰۱).
در سال ۱۳۱۴ق، پسر عمویش ناصرالملک (دوم، میرزا ابوالقاسم­خان) قراگوزلو وزارت و ریاست قورخانه دولتی را یافت، که وی این مقام را به پسر عموی خود امیرتومان حسین­قلی ­خان ضیاءالملک قراگوزلوی همدانی واگذاشت(افضل­الملک، ۱۳۶۱: ۸۱) و در همان سال حکم گرفت، سال بعد (۱۳۱۵ق) که واقعه شیخیان، در همدان رخ داد، وی در تهران با پیشکش گرفتن از اموال غارت شده شیخیان پسر یوزباشی را سمت توپچی‌گری داد(اذکایی، ۱۳۶۷: ۶۰۱).
سال دیگر (۱۳۱۶ق) ضیاءالملک از وزارت جنگ قورخانه دولتی برکنار گردیده تاریخ درگذشت ۱۳۲۲هـ..ق، این امیر تومان ضیاءالملک (یکم) از یک ماده تاریخ مندرج در چکامه سوگ‌آمیز علی­مظهر همدانی شاعر درباره وی دقیقاً دانسته می‌آید، که بعضی (درخشان، ۱۳۷۴: ۲۲۰-۲۲۱) او را با پسرش ضیاءالملک (دوم) اشتباه گرفته­اند.
از فرزندان وی، حسینعلی خان ضیاءالملک (دوم) همدانی شناخته شده است:‌
۳-۹-۲- امیرتومان حسینعلی خان ضیاءالملک دوم
امیر تومان حسینعلی خان ضیاءالملک (دوم) بن حسین قلی خان ضیاءالملک (اول) قراگوزلوی همدانی، نخستین ‌بار نامش همراه و همدست با مهدی­ خان امیر تومان (منصورالدوله)، برادر ناصرالملک (دوم) قراگوزلو در اغتشاشات همدان و گردآوردن اشرار دهات و اراذل بهار بر ضد حکومت وقت (سال۱۳۱۰ق) یاد گردیده است. وی که هم در زمان پدر، لقب ضیاءالملک پسر(دوم) و منصب سرتیپی و سرکردگی فوج همدان را یافته بود، اغلب در همدان می‌زیست. فریدالملک همدانی در همین سال (۲۶شوال ۱۳۱۰ق) از عمارت ییلاقی او در آبشینه که خیلی با سلیقه و خوش طرح ساخته شده و جزء اینها یاد کرده است
همچنین، در شورین نیز خانه‌ای داشته است که از جمله مراسم خلعت پوشان شاهزاده عضدالدوله حکمران همدان با حضور امیرنظام گروسی در آنجا برگزار آمده است. عموماً در میهمانی‌های اعیانی همدان، میان سال‌های ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۸ق. و سایر امور و وقایع دیگر از وی همراه با بهاءالملک (دوم) یاد شده است(فرید­الملک همدانی، ۱۳۵۴: ۱۱۴-۱۱۵).
در اوایل ۱۴۳۰ ق، حسینعلی­خان ضیاءالملک (دوم) منصب امیر تومان را یافت و طی سال‌های ۱۳۲۳-۱۳۲۴ق (پس از مرگ پدر) به مدت ۲۰ ماه در کشور‌های اروپایی به گردش پرداخت و فرزند خود (- حسینعلی ­خان فرمند) را در سوئیس به تحصیل گذاشت؛ در نیمه یکم سال ۱۳۲۴ق، سال فرمان مشروطه، که شورش نان­ خواهی در همدان بالا گرفت، ضیاءالملک(دوم) همراه عموی خود بهاءالملک (دوم) مذکور در تهران بود. این دو، که به گفته ظهیر‌الدوله:‌ چند پارچه بزرگ (آبادی) دارند، تعهد تحویل مقداری از گندم خود و نیز پرداخت مبلغی پول برای ساختمان مجلس فوائد عمومی کرده ­اند(اذکایی، ۱۳۶۷: ۶۵۲).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ضیاءالملک در ماه رمضان و شوال همان سال (۱۳۲۴) برای سرکشی املاک خود به همدان آمد و در باب وضع مجلس فوائد عمومی و سایر ترتیبات همدان با مقایسه وضع تهران خیلی تعریف و تمجید و تشویق می‌کرد، که به گفته ظهیرالدوله:‌ در هر حال، چند بار به مجلس فواید همدان رفت و ستایش بسیار کرد، چندان که در روزنامه عدل مظفری همدان از این حسن استقبال وی یاد شده است.
ظهیرالدوله اغلب به آبشینه می‌رفت و تقریباً با او مناسبات دوستانه داشت. همچنین، ضیاءالملک در باب تأسیس مدرسه عمومی شورین کوششی کرد (ذیقعده۱۳۲۴ق) و قرار مبنی بر پرداخت نیمی از هزینه آن را پذیرفت، نیم دیگر بر عهده امیرافخم شد(اذکایی، ۱۳۶۷: ۶۰۲).
در ذیحجه سال ۱۳۲۵ق، ضیاءالملک نیابت وزارت جنگ را یافت و ظاهراً پس از کابینه منفصل پیش از کودتای محمدعلی­ شاهی به همدان آمد، پس از آن وی گاهی در تهران و زمانی در همدان اقامت داشت (۱۳۳۲-۱۳۲۳ق). از فرزندان ضیاءالملک (دوم) دو تن شناخته شده است، یکی: ‌حسن­علی خان فرمند ضیاءالملک (سوم)، دوم:‌ مصطفی خان صارم الدوله سنگستانی(اذکایی، بی­تا: ۹۱-۹۳).

      1. شاخه «بهاءالملک» های همدانی

۳-۱۰-۱- علیقلی ­خان بهاءالملک دوم
سرتیب علیقلی ­خان بهاءالملک (دوم) ابن حاج امان­الله خان بهاءالملک (اول) که در سال‌های ۱۲۹۸-۱۲۹۹ق، جزو سرهنگان داشته، بعداً سرتیپ شده است. نام وی همراه با برادرزاده‌اش حسینعلی ­خان امیر تومان ضیاءالملک (دوم) قرارگزلو، در دوران مشروطه خواهی مردم یاد گردیده، که هر دو از خوانین سیته بوده‌اند، نخست آن­که در سال ۱۳۱۸ق، در یک مهمانی اعیانی شورین این بهاءالملک (دوم) یا ضیاءالملک (دوم) حضور داشته‌اند(اذکایی،۱۳۶۷: ۶۰۵).
دوم آن که بهاءالملک اغلب در تهران زندگی می­کرده و عمارت معتبری داشته، که اعیان و بزرگان کشور بدان رفت و آمد می‌کرده‌اند و گویا صاحب منصبی بزرگ بوده است. به طوری که او را با نعت جناب اجل یاد می‌کرده‌اند، که خود دلیل بر احراز مرتبه امیر تومان می‌باشد. در جریان شهربندان اقتصادی همدان با تحریم گندم‌دهی به آنجا، ازسوی خوانین سته (۱۳۲۴ق) بهاءالملک دو هزار و چهل خروار گندم تعهد کرده بود که تحویل دهد(اذکایی،۱۳۶۷: ۶۰۵).
بهاءالملک، علاوه از چند پارچه بزرگ املاک بزرگ در ناحیت همدان، املاک مهمی نیز در ناحیت عراق عجم (= اراک) داشته، از جمله در وَفس[۱۲] آشتیان که «سعیدالممالک» همدانی در ذیقعده سال ۱۳۲۴ق مأمور اصلاح رعیتی وی در آنجا می‌شود.
دهستان فامنین هم از آن وی بوده، زیرا رعایای آنجا در ذیحجه ۱۳۲۸ق، یک فقره اتهام قتل به اعیان و وزراء و امناء ایران را به محمدعلی شاه قاجار در باب مشروطیت، امضا کرده‌اند.
محمدعلی شاه در دست­خطی جواب آنان را چنین می‌دهد که ما خودمان امضای مشروطه را نمودیم و دادیم. و از این قبیل دروغ­ها(ظهیر الدوله، ۱۳۶۷: ۳۵۶).
بهاءالملک تا پس ازسال ۱۳۲۶ق، همچنان در تهران می‌بود، تا آن­که احتمالاً ازسال ۱۳۳۰ق، برای درمان بیماری به فرنگستان رفت و همانجا در رجب ۱۳۳۲ق، درگذشت. مجلس ترحیم مفصلی از برای وی در باغ شورین همدان برگزار شد (۲۹رجب) که صاحب عزا خود امیر افخم شورینی بوده است. ظاهراً مردی اهل سواد و فضل بوده، چنان که از جمله مجموعه (ش۱۰۶) کتابخانه اعتماد‌الدوله قراگوزلو (پسرش)، دست ­نوشته خود او (به سال ۱۲۹۲ق) می‌باشد. همو عموزاده ناصرالملک دوم (نایب­السلطنه) به شمار رفته است. وی خواهر همین ناصرالملک (- خانم شازده)، یعنی دختر عموی خود را به زنی گرفت. که صاحب سه فرزند پسر از او شد(اذکایی، بی­تا: ۹۵-۹۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[پنجشنبه 1400-09-25] [ 03:29:00 ق.ظ ]




aA08/1± ۴/۹۳

aA88/0± ۸/۹۴

۲۰

eC87/7± ۸/۱۰

eB87/1± ۷/۱۵

۴

VLLP-4

dC98/0± ۶/۲۳

dC89/0± ۷/۱۹

۸

cC76/0± ۵/۴۳

cD66/1± ۷/۲۵

۱۲

bC90/0± ۷/۵۰

bD98/1± ۴/۴۳

۱۶

aC72/1± ۶/۶۱

aC90/0± ۷/۵۸

۲۰

اعداد نشان دهنده میانگین داده ­ها ± انحراف معیار می­باشند.
حروف A-D به این معنی است که فراکسیون­های VLLP در آزمون چند دامنه­­ای دانکن تفاوت معنی­داری (p < 0.05) نشان داده­اند. و حروف a-e نشان­ دهنده اختلاف معنی­دار بین سطوح مختلف غلظت می­باشند.

۲ و VLLP-3 به ترتیب ۷/۴۵ و ۴/۳۱ درصد به دست آمد که نشان دهنده پتانسیل بیشتر فراکسیون ۲ در این غلظت می­باشد. اما در غلظت­های بالاتر از mg/ml 12 درصد مهار رادیکال DPPH توسط VLLP-2 در حالی روند کاهشی نشان می­دهد که VLLP-3 افزایش محسوسی در مهار این رادیکال نشان داده است (نمودار ۴-۷).
۴-۹ بررسی خواص ضد میکروبی پلی­ساکارید هفت­کول
هی و همکاران (۲۰۱۰) در مطالعه­ ای که به منظور بررسی مکانیسم اثر ضد­میکروبی پلی­ساکارید انجام دادند، پلی­ساکارید موجود در مایع سلولی استرپتومایسس ویرجینیا [۱۵۸]را استخراج کرده و استافیلوکوکوس اورئوس را تحت تیمار با این پلی­ساکارید و نشاسته (به عنوان شاهد) قرار دادند. عکس­های گرفته شده توسط میکروسکوپ الکترونی (TEM[159]) نشان می­ دهند که دیواره سلول تحت تأثیر پلی­ساکارید میکروبی کاملا شکسته شده و تحلیل رفته است (شکل ۴-۱۲-ب)، در حالی که باکتری­ های تحت تیمار با نشاسته آسیبی ندیده­اند. این محققان با بررسی پروتئین نشت کرده به فضای خارج سلولی و بررسی DNA پلاسمیدی که تحت تیمار با این پلی­ساکارید قرار گرفته به این نتیجه رسیدند که خاصیت ضد­میکروبی پلی­ساکارید مربوط به تخریب دیواره سلولی، انحلال پروتئین و افزایش نشت آن به فضای خارج سلولی و شکستن DNA مربوط می­ شود که نهایتاً منجر به مرگ سلول خواهد شد.

شکل ۴-۱۱-الف: سلول استافیلوکوکوس اورئوس تحت تیمار با نشاسته و ب: تحت تیمار با پلی­ساکارید استخراج شده از استرپتومایسس ویرجینیا (هی و همکاران، ۲۰۱۰)
اثر پلی ساکارید خام هفت­کول بر تعدادی باکتری­ (اشرشیا­کلی، انتروکوکوس فکالیس، سالمونلا تیفی)، کپک (آسپرژیلوس فومیگاتوس) و مخمر (کاندیدا آلبیکانس) مورد بررسی قرار گرفت. همان گونه که در شکل ۴-۱۲ دیده می­ شود پلی­ساکارید هفت­کول نتوانست به طور کامل از رشد میکروارگانیسم­ها جلوگیری کند و تنها باعث کاهش جمعیت میکروبی در منطقه بازداری گردید.

شکل ۴-۱۲منطقه بازداری ایجاد شده در محیط کشت حاوی اشرشیا­کلی در غلظت ۲۰ میلی­گرم بر میلی­لیتر پلی­ساکارید خام هفت­کول
مقاوم­ترین باکتری در برابر این پلی­ساکارید باکتری سالمونلا تیفی بود و پلی­ساکارید بر این باکتری کاملاً بی­اثر بود. بعد از سالمونلا تیفی مقاوم­ترین میکروارگانیسم مخمر کاندیدا آلبیکانس بود. اما همان طور که در نمودار ۴-۸ دیده می­ شود حساس­ترین میکروارگانیسم اشرشیا­کلی بوده که در غلظت mg/ml 20 قطر منطقه بازداری آن به طور میانگین ۲۲/۱۶ میلی­متر بوده است. این نتایج با گزارش ارائه شده توسط هی (۲۰۱۰) مطابقت دارد. اما زی (۲۰۱۲) اثر پلی­ساکارید استخراج شده از سایکلوکاریا پالیوروس[۱۶۰] را بر تعدادی میکروارگانیسم بررسی نمود. اشرشیا­کلی در این آزمون از دیگر میکروارگانیسم­ها حساس­تر بود (که با نتایج این پژوهش تطابق دارد) ولی پلی­ساکارید یاد شده بر قارچ­های آسپرژیلوس نایژر، موکور و پنی سیلیوم بی اثر بود (که با نتایج این مطالعه بر آسپرژیلوس فومیگاتوس مغایرت دارد). همچنین وانگ (۲۰۱۴) اثرات ضد­میکروبی پلی­ساکارید تراکساکوم آفیسینالی[۱۶۱] را تحت بررسی قرار داد. این پلی­ساکارید توانست از رشد اشرشیا کلی و سالمونلا تیفی موریوم جلوگیری کند. اما در پژوهش حاضر پلی­ساکارید هفت­کول هیچ اثری بر سالمونلا تیفی نداشت.
نمودار ۴-۸ مقایسه اثر بازداری غلظت­های مختلف پلی­ساکارید خام هفت­کول بر تعدادی میکروارگانیسم در آزمون آنتی بیوگرام
در ادامه اثرات ضد­میکروبی فراکسیون­های خالص­سازی شده پلی­ساکارید هفت­کول در آزمون آنتی بیوگرام مورد ارزیابی قرار گرفت که نتایج به دست آمده در جدول ۴-۶ آورده شده است.
جدول ۴-۶ خاصیت ضد­­میکروبی VLLP-1، VLLP-2، VLLP-3، VLLP-4

قطر منطقه بازداری (mm)

غلظت
(mg/ml)

نوع
پلی­ساکارید

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:28:00 ق.ظ ]




۱۹

۳۶.۰۹

۱۹.۵۴۱

.۱۰۰

۰.۷۰۲

۲۰

۳۶.۱۹

۱۶.۹۷۲

.۴۸۲

۰.۷۱

در جدول Item-Total Statistics در ستون اول نام متغیر سوالات و شاخص های ستون بعدی در صورت حذف متغیر آمده است. در ستون دوم میانگین امتیازات هر سوال پس از حذف سوال مورد نظر، در ستون سوم واریانس امتیازات، در ستون چهارم همبستگی بین متغیرها و در ستون پنجم مقدار آلفای کرونباخ با توجه به حذف متغیر مورد نظر را نشان داده شده است.

کفایت نمونه گیری
قبل از انجام تحلیل عاملی بایستی ابتدا از کفایت نمونه گیری اطمینان حاصل کرد که آیا می توان داده های موجود را برای تحلیل مورد استفاده قرارد داد به عبارت دیگر، آیا تعداد داده های موجود برای تحلیل عاملی مناسب هستند یا خیر، برای این منظور می توان از شاخص KMO و آزمون بارتلت که در زیر توضیح داده شده اند، استفاده کرد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

شاخص KMO
از این شاخص برای تعیین کفایت نمونه گیری استفاده می شود بطوریکه کوچک بودن همبستگی جزئی بین متغیرها را بررسی می کند و مشخص می سازد آیا واریانس متغیرهای تحقیق، تحت تاثیر واریانس مشترک، برخی عامل های پنهانی یا اساسی است یا خیر. این شاخص در فاصله بین ۰ تا ۱ قرار دارد. اگر مقدار شاخص نزدیک به ۱ باشد (۰.۶)، داده های مورد نظر برای تحلیل عاملی مناسب هستند. در غیر اینصورت (معمولا کمتر از ۰.۶) نتایج تحلیل عاملی برای داده های مورد نظر معتبر نیست. این شاخص از رابطه زیر به دست می آید:
که در این رابطه ضریب همبستگی بین متغیرهای و ضریب همبستگی جزئی بین آنهاست.

آزمون بارتلت:
ممکن است در ماتریس همبستگی دو حالت پیش آید، در حالت اول ماتریس همبستگی بین متغیرها یک ماتریس واحد وهمانی است. در این صورت متغیرها ارتباط معناداری با هم ندارند و در نتیجه امکان شناسایی عامل های جدید بر اساس همبستگی متغیرها با یکدیگر وجود ندارد به ماتریس همانی، ماتریس شناخته شده نیز می گویند و به صورت زیر است:
حالت دوم زمانی است که ماتریس همبستگی بین متغیرها یک ماتریس واحد و همانی نباشد، یعنی درایه های خارج از قطر اصلی ماتریس حداقل ۰.۳ همبستگی را نشان دهند که در این صورت ارتباط معنادرای بین متغیرها وجود خواهد داشت. بنابراین امکان شناسایی و تعریف عامل های جدیدی بر اساس همبستگی متغیرها وجود دارد. در آزمون بارتلت فرض صفر بیان می کند ماتریس همبستگی یک ماتریس واحد و همانی است که اگر باشد برای شناسایی ساختار (مدل عاملی) نامناسب می باشد. اگر sig آزمون بارتلت کوچکتر از ۰.۰۵ باشد رد فرض صفر تحلیل عاملی برای شناسایی ساختار مدل عاملی مناسب است. زیرا فرض شناخته شده بودن ماتریس همبستگی رد می شود.

اجرای تحلیل عاملی در SPSS
در این تحقیق، به منظور تعیین و اندازه گیری سهم بازار و قدرت رقابتی کسب و کار در گروه بهمن، با توجه به تحقیقات گذشته ۸ متغیر تاثیر گذار شناسایی شده و در بین ۱۴۵ نفر از متخصصین ،کارشناسان و مدیران شرکت گروه بهمن توزیع و داده ها جمع آوری شده است. طیف پاسخ به سوالات، طیف پنج گزینه ای لیکرت است که هریک از پاسخ ها به صورت (۱= خیلی زیاد، ۲=زیاد، ۳=متوسط، ۴=کم، ۵= متوسط) ارزش گذاری شده است. میخواهیم جهت شناخت عوامل اصلی، از تحلیل عاملی استفاده کنیم. سوالات ۸ گانه این تحقیق را در جدوال زیر قابل مشاهده می باشد. جدول خروجی اول ماتریس همبستگی بین متغیرها را نشان می دهد. همه مقادیر قطر اصلی این ماتریس یک هستند زیرا همبستگی هر متغیر با خودش را نشان می دهد.
جدول ۳-۵: ماتریس همبستگی سوالات Correlation Matrix
در جدول خروجی دوم نتیجه آزمون بارتلت که تقریبی از آماره کای دو است، را نشان داده شده است. مقدار sig آزمون بارتلت، کوچکتر از ۰.۰۵ (۰.۰) است که نشان دهنده این است که تحلیل عاملی برای شناسایی ساختار، مدل عاملی مناسب است و فرض شناخته شده بودن ماتریس همبستگی رد می شود. همچنین شاخص KMO با مقدار ۰.۱۸۵ در ابتدای این جدول آمده است. چون مقدار آن به یک نزدیک نیست، تعداد نمونه (تعداد پاسخ دهندگان) برای تحلیل عاملی کافی نمی باشد لذا بهتر است تعداد نمونه بیشتری گرفته شود.
جدول ۳-۶: آزمون بارتلت و شاخص KMO
خروجی سوم به ترتیب اشتراک اولیه (Initial) و اشتراک استخراجی (Extraction) را نشان می دهد. اشتراک یک متغیر برابر توان دوم همبستگی چندگانه () برای متغیرهای مربوطه با بهره گرفتن از عامل ها به عنوان پیش بینی کننده است. ستون اول اشتراک ها را قبل از استخراج عامل یا عامل ها بیان می کند. به همین دلیل تمامی اشتراک های اولیه برابر ۱ می باشد. در ستون دومی هرچه مقادیر اشتراک استخراجی بزرگ تر باشد، عامل های استخراج شده، متغیرها را بهتر نمایش می دهند. اگر هر یک از مقادیر اشتراک استخراجی بسیار کوچک باشند (کمتر از ۰.۵) باید حذف شوند و ممکن است استخراج عامل دیگری الزامی شود. در این مثال هیچکدام از متغیرها مقادیر اشتراک استخراجی شان کمتر از ۰.۵ نیست.
جدول ۳-۷: آزمون جدول اشتراک اولیه و اشتراک استخراجی
خروجی چهارم با عنوان Total Variance Explained حاوی سه قسمت است.
قسمت اول با برچسب Initial Eigenvalues مربوط به مقادیر ویژه است و تعیین کننده عامل هایی است که مقادیر ویژه آنها بیشتر از ۱ است و در تحلیل باقی می مانند. عامل هایی که دارای مقدار ویژه کمتر از ۱ هستند، از تحلیلی خارج می شوند و عوامل خارج شده از تحلیل، عواملی هستند که حضور آنها باعث تبیین بیشتر واریانس نخواهد شد. قسمت دوم با برچسب Extraction Sums of Squared Loadings مربوط به مقدار ویژه عوامل استخراجی بدون چرخش است. قسمت سوم این جدول با عنوان Rotation Sums of Squared Loadings نشان دهنده مقادیر ویژه عوامل استخراجی با چرخش می باشد. در این مثال عامل های ۱،۲،…،۸دارای مقادیر ویژه بزرگ تر از ۱ هستند و در تحلیل باقی می مانند. اگر به ستون واریانس تجمعی نسبی توجه کنید، این چهار عامل می توانند ۸۵.۱۳۰ درصد از تغییر پذیری (واریانس) متغیرها را توضیح دهند. توجه داشته باشید که در چرخش عامل های باقی مانده، نسبتی از کل تغییرات که توسط این سه عامل توضیح داده می شود، ثابت است ولی بر خلاف روش بدون چرخش، که در آن عامل اول درصد بیشتری از تغییرات (۱۹.۴۱۶ درصد) را تعیین می کند، در روش چرخش عامل ها، هریک از آن ها نسبت تقریبا یکسانی از تغییرات را توضیح می دهند. این ویژگی چرخش واریماکس (Varimax) است که تغییرات را میان عامل ها به صورت یکنواخت توزیع می کند.
جدول ۳-۸: توضیح واریانسها
خروجی پنجم نمودار scree است که برای متغیرها می باشد. این نمودار تصویر گرافیکی مقدار ویژه در هریک از عامل های استخراج شده است. مقدار واریانس توجیه شده (مقدار ویژه) با استخراج عامل های بعد از عامل هشتم به سرعت افت می کند. مقادیر ویژه عامل های اول، دوم و … و هشتم بیشتر از یک است و به همین دلیل در خروجی باقی می ماند.
نمودار ۳-۱: نمودار جزئی (Scree)
خروجی ششم ماتریس اجزا یا عامل های چرخیده نشده را نشان می دهد که شامل بارهای عاملی (اثربخشی عاملی) هریک از متغیرها در هشت عامل باقی مانده می باشد.
جدول ۳-۹: ماتریس اجزاء
تفسیر بارهای عاملی بدون چرخش ساده نیست. بنابراین عامل را می چرخانیم تا قابلیت تفسیر آن افزایش یابد. این موضوع در خروجی بعدی آمده است.
خروجی هفتم ماتریس چرخیده شده اجزا را نشان می دهد که شامل بارهای عاملی هریک از متغیرها در ۸ عامل باقی مانده پس از چرخش است. این ماتریس را راحت تر از ماتریس چرخیده نشده قبلی می توان تفسیر کرد. هرچه مقدار قدر مطلق این ضرایب بیشتر باشد، عامل مربوط به نقش بیشتری در کل تغییرات (واریانس) متغیر مورد نظر دارد.
جدول ۳-۱۰: ماتریس چرخیده اجزاء
با توجه به نتیجه تحلیل عاملی روی ۲۰ متغیر قدرت رقابتی کسب و کار، هشت عامل به عنوان عامل های اصلی شناسایی می شود.
در حالی که سه متغیر اول تنها روی عامل ۵ دارای بار عاملی بیشتری هستند، متغیر ۴ و ۵ روی عامل ۷، متغیر ۶ روی عامل ۸ و …دارای بار عاملی زیادتری هستند. این هشت عامل ناهمبسته هستند و از طرفی همبستگی بین ۲۰ متغیر را می توان با این هشت عامل توجیه کرد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:28:00 ق.ظ ]




روایات متعددی که از نظر مضمون همه متشابه و از نظر سند هم معتبر هستند، و در کتب معتبر از جمله در اصول کافی، تفسیر علی بن ابراهیم، تفسیر برهان، تفسیر نور الثقلین و کتابهای دیگر، نقل شده است.
امام باقر (ع) در روایتی که از کافی در ذیل آیه فطرت نقل شده می فرماید: «فعرفهم و اراهم نفسه و لولا ذلک لم یعرف احد ربه». ( کلینی، ۱۴۰۱ق، ج ۲: ۱۳)
یعنی خدا خودش را به ایشان شناساند و ارائه داد، و اگر این کار انجام نمی گرفت هیچکس پروردگارش را نمی شناخت. و در تفسیر علی بن ابراهیم قمی از «ابن مسکان» نقل شده که به حضرت صادق (ع) گفتم: «معاینه کان هذا؟ قال: نعم» (کلینی، ۱۴۰۱ق، ج ۲: ۱۲) یعنی آیا عینا خدا را مشاهده کردند؟ فرمود: آری. و در کتاب «محاسن برقی» از زراره از حضرت صادق (ع) نقل شده است که فرمود: «و لو لا ذلک لم یدر احد من خالقه و رازقه» (طباطبایی، ۱۳۷۴، ج ۸: ؟۳۴)، یعنی اگر این صحنه نبود هیچکس نمی دانست که چه کسی آفریننده و روزی دهنده اوست.
از این عبارت استفاده می شود که معرفتی که در آیه شریف به آن اشاره شده معرفتی شخصی است نه شناختی کلی که از راه مفاهیم انتزاعی و عناوین عقلی، حاصل می شود و معرفت شخصی در باره خدای متعال جز از راه علم حضوری و شهودی، امکان ندارد. و اگر منظور، معرفت کلی و نتیجه استدلال عقلی می بود، می بایست چنین گفته می شد: «و لو لا ذلک لم یعلم احد ان له خالقا»، یعنی هیچ کس نمی دانست که «خالقی» دارد نه اینکه چه کسی خالق اوست. اگر انسان علم شهودی نداشته باشد تنها حقیقتی کلی را می تواند بفهمد مثلا این که یک کسی هست که کار خاصی را انجام داده است. اما این ها یک مفاهیم کلی ست، کسی هست که آفریننده و توانا و دانا و حکیم است. اما چه کسی ست؟ این را دیگر استدلال عقلی به ما نمی گوید، اگر آن رابطه درونی و قلبی بین ما و خدا نبود، خود خدا را ما نمی شناختیم، می دانستیم که عالم، خالقی دارد اما اینکه کی ست؟ نمی دانستیم. شناخت شخص خالق وقتی میسر است که یک نحو شهودی نسبت به او حاصل شده باشد.
این جریان، موجب شده است که یک رابطه ای بین دل و خدا برقرار شود که وقتی به عمق دل توجه بشود «خود خدا» را می یابد نه اینکه یک کسی هست که آفریننده است.
در نهج البلاغه، امیر المؤمنین سلام الله علیه در مورد آیه شریفه «رجال لا تلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر الله» (نور، ۳۷)، می فرماید:
و ان للذکر لاهلا (علی ابن ابی طالب علیه السلام، ۱۳۸۲: ۶۹۴ و ۶۹۵) یاد خدا اهلی دارد که آنها یاد خدا را به جای لذایذ زندگی بر می گزینند.
حضرت امیر المؤمنین (ع) برای اهل ذکر و کسانیکه زندگیشان را با یاد خدا می گذرانند و با یاد او می زیند اوصافی را ذکر می فرماید از جمله می گوید: خدا در باطن و درونشان با آنها مناجات می کند رازگویی می کند. در این تعبیر دقت کنید به جای اینکه بنده با خدا مناجات کند علی علیه السلام می فرماید خدا با آنها رازگویی می کند کسانی هستند که مخفیانه راز خدا را می شنوند، چنین چیزهایی برای انسان هست، انسان آنقدر عظمت دارد که به چنین مقام هایی بتواند برسد نه تنها انبیاء و اولیاء و معصومان صلوات الله علیهم اجمعین بلکه آن کسانی هم که پیرو راستین پیامبران و پیشوایان معصوم علیهم السلام باشند می توانند به چنین مقام هایی برسند، آنها آمدند، تا دست دیگران را بگیرند و به طرف خودشان بکشانند و به آن مقامی که خودشان رسیدند نزدیک نمایند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

باری، پس آیه می خواهد بگوید آشنایی با شخص خدا در دل همه انسانها وجود دارد و وقتی آثارش را می بیند آن معرفت زنده می شود. آن معرفت، کسبی نیست بلکه یک شناخت فطری ست، (آشنایی فطری ست) ولی مورد توجه ما نیست هر وقت به آن توجه پیدا کنیم، آن آشنایی به خاطر می آید و زنده می شود و آن روایت که نقل کردیم می گوید اگر چنین صحنه ای نبود، کسی نمی دانست که کسی خالق اوست یعنی ممکن بود بداند خالقی دارد اما نمی دانست چه کسی است چون او را ندیده بود، اما چون این معرفت شهودی حاصل شده است وقتی عقل می گوید عالم خالقی دارد می فهمد که کیست، چون قبلا با او آشنا بوده است.
پس بر اساس این برداشت (که مورد تایید روایات زیادی هم هست و یک برداشت از پیش خود نیست) می توانیم بگوییم که قرآن، تصدیق می فرماید که انسان معرفت حضوری و شهودی نسبت به خدای متعال دارد.
۳ـ۱) اثبات ربوبیت و وحدانیت خدا در آیه میثاق
مطلب دیگری که لازم است توضیح دهیم این که در این شهود علاوه بر اینکه اصل وجود خدا مورد معرفت قرار می گیرد، یعنی آدمی در می یابد که خدا هست، امور دیگری هم از این شهود برای انسان حاصل می شود که از جمله آنها معرفت صفات خداست: یکی ربوبیت خدا، یعنی این شهود به گونه ای بوده است که آدمی در می یابد که نه تنها آفریننده ای هست و می فهمد که او کیست بلکه می یابد رب و صاحب اختیار و اداره کننده جهان هم اوست. تعبیری که در این آیه از چنین چیزی حکایت می کند، اینست که می فرماید:
الست بربکم و نمی فرماید «الست بخالقکم»، در این مکالمه خدا می فرماید آیا من پروردگار شما (گرچه پروردگار ترجمه دقیقی نیست) و رب شما نیستم همان کسی که هستی شما در اختیار من است، گویی اینگونه فرموده است که آیا هستی شما در اختیار من نیست؟ گفتند چرا. پس نه تنها خالقیت، بلکه ربوبیت هم اثبات می گردد و علاوه بر این، توحید هم اثبات می گردد که هیچ کس دیگری هم غیر از او خالق و رب نیست. و این دقیقا به خاطر این رابطه شهودی یعنی این معرفت حضوری است که انسان نسبت به خدا پیدا می کند و وقتی وابستگی وجودی مورد شهود قرار می گیرد با هر کس چنین وابستگی باشد دیده می شود آنها در این مشاهده فقط وابستگی خودشان با الله را دیده اند اگر با کس دیگری هم وابستگی می داشتند باید می دیدند. رابطه بین خدا و ما، رابطه تکوینی و حقیقی است یعنی وجود ما وابسته به اوست.
بنابر این انسان ارتباط تکوینی اش با خدا را می تواند با علم حضوری ببیند، در یک عالمی یافته بوده است در آن عالمی که بعضی از علماء اسمش را عالم «ذر» یا عالم میثاق گذاشته اند. پس بر اساس این معاینه و مکالمه هم معرفت نسبت به ذات خدا و هم نسبت به ربوبیت خدا و هم نسبت به وحدانیت خدا پیدا شده است این است که در بعضی از روایات آمده است که این آیات دلالت بر فطرت توحید دارد: «فطرهم علی التوحید» (کلینی، ۱۴۰۱ق، ج ۲: ۱۱ و ۱۲). این تعبیر، هم در ذیل آیه فطرت در سوره روم وارد شده و هم در ذیل آیه میثاق در سوره اعراف آمده است و منظور این است که خدا انسانها را بر یگانه پرستی سرشته است، لازمه اش این است که هم وجود خدا را بشناسد و هم ربوبیتش را و هم قابل پرستش بودنش را و هم یگانگی اش را، این است که می فرماید: «فطرهم علی معرفته انه ربهم». (مجلسی، ۱۳۸۹، ج ۳: ۲۷۹)
۴ـ۱) جمع میان آیات فطرت و میثاق
تاویل دیگری که می توان در جمع میان دو آیه «میثاق» و «فطرت» و حدیث شریف «کل مولود یولد علی الفطره» به دست داد اینکه اگر همه مردم سرشته با فطرت الهی هستند و هر مولودی بر همین فطرت الهی متولد می شود چرا نتوان مدعی شد که مراد از مراوده میان بنی آدم و خداوند در آیه شریفه «میثاق» مسئله اخذ «فطرت الله» از جانب انسان باشد. بدین معنا که مسئله «اخذ میثاق» معاهده ای است که دو جانب دارد یک جانب آن خداوند سبحان است که «میثاق» را اعطا می کند یعنی خلقت انسان را آمیخته با فطرت خود کرده و جوهره ربوبیت را در نهاد انسان قرار داده است و این قرار دادن «فطرت الهی» و «جوهره ربوبیت» در نهاد انسان توسط خداوند در حقیقت «اعطای میثاق» است.
جانب دیگر معاهده مذکور، اخذ متقابل «فطرت الهی» و «جوهره ربوبیت» توسط انسان است که به تعبیری خداوند متعال در خلقت تکوینی همه انسان ها «فطرت الله» را تعبیه کرده و خواست و اراده انسان در پذیرش و یا رد «فطرت الله» دخیل نبوده است و این خود به معنای پذیرش ربوبیت و وحدانیت حضرت حق جل و علی است؛ که در حقیقت «امضای تکوینی میثاق» است توسط انسان. از این رو پر بیراه نیست که ادعا کنیم منظور آیه شریفه میثاق از اینکه آحاد ابناء بشر در پیشگاه خداوند متعال شهادت به ربوبیت و وحدانیت حضرتش داده اند این است که «فطرت الله» را اخذ و تکوینا امضا کرده اند.
اما آنچه باید متذکر شد اینکه فطرت الهی اگر چه در نهاد همه ابناء بشر وجود دارد لکن این فطرت در اعماق وجود انسان تعبیه شده و انسان با تنبه و توجه به آثار آفاقی و انفسی است که می تواند نور فطرت را ادراک کند و با به کار بستن اوامر و نواهی ذات اقدس الهی این فطرت را پرورش دهد و در مسیر عبودیت تا رسیدن به سرحد خداوندگاری پیش رود که فرموده اند «العبودیه جوهره کنهها الربوبیه»
حاصل آنکه از این آیات شریفه استفاده می شود که خداشناسی فطری به معنای علم حضوری و شهودی نسبت به خدای متعال برای همه انسانها وجود دارد. نهایت این است که این معرفت، نیمه آگاهانه است و عموم مردم در حالات عادی زندگی، توجهی به آن ندارند و همین معرفت نیمه آگاهانه است که در اثر قطع علایق مادی و تقویت توجهات قلبی به سر حد آگاهی می رسد و در اولیاء خدا به پایه ای می رسد که می گویند: «ایکون لغیرک من الظهور ما لیس لک… (قمی، ۱۳۷۳، دعای عرفه)
در نتیجه می توان اینگونه بیان کرد: معنایی که برای فطری بودن معرفت خدا بیان شد در واقع، از رابطه وجودی انسان با آفریننده هستی بخش، حکایت می کند و چنین شناختی از آفریده ای که استعداد درک آن را داشته باشد جدا شدنی نیست و از این رو تعبیر «فطری» در مورد آن کاملا صدق می کند. پس برای انسان آفرینش خاصی است که او را به روشی خاص در زندگی و مسیر معیّنی که دارای غایت و هدف مشخصی است هدایت می‌کند که بدون پیمودن این مسیر، به آن هدف نمی‌رسد و این هدایت گر و هادی، چیزی جز فطرت و کیفیت خلقت انسان [که در همه انسان‌ها وجود دارد و تغییر و تحوّل نمی‌پذیرد] نیست.
۵ـ۱) تفاوت فطرت با طبیعیت و غریزه
طبیعت، غریزه و فطرت، ذاتیات و اقتضا‌های آفرینشی را دلالت دارند و در این جهت مشترکند که اکتسابی نیستند؛ اما کاربرد آن‌ ها متفاوت است. طبیعت در مورد خواصِ ذاتی و چگونگی آفرینش همه مخلوقات و پدیده‌های عالم امکان به‌کار می‌رود و دست‌کم تمام مادیات را در بر‌می‌گیرد و اگر در جانداران هم به کار رود، حیثیّت عمومی و مشترک آن با موجودات دیگر را دلالت می‌کند؛ اما غریزه، اقتضاهای ذاتی و گرایش‌های حیوانی را در بر گرفته، خصوصیات مشترک بین انسان و حیوان را شامل می‌شود؛ مانند غریزه شیرخوارگی، به دنبال لذت جسمانی و مادی بودن و …؛ در حالی که فطرت، حالت فراحیوانی است و به انسان اختصاص دارد. فطرت فقط ویژگی خدادادی انسان را به این لحاظ که انسان است، شامل می‌شود و بر جاذبه‌ها و ذاتیات غیر انسانی دلالت نمی‌کند؛ بدین سبب بسیاری از فطریات جنبه ارزشی و معنوی دارند نه مادی. به دنبال لذت مادی بودن مانند غذای لذیذ بودن غریزی است؛ اما ایثار و فدا‌کردن لذت‌های مادی و شهوترانی، برای هدف بالاتر و لذت معنوی فطری است.
۶ـ۱) علل خمود فطرت
ممکن است این سوال مطرح شود که اگر منشأ اعتقاد به خدا و گرایش به دین در نهاد و آفرینش انسان‌ها وجود دارد و فطری است، باید همه انسان‌ها واجد دین و اعتقاد به خدا باشند؛ پس چرا برخی به خدا و دین، اعتقاد و گرایش ندارند؟ فطریات مانند غرایز ذاتی هستند و در تمام مصادیق وجود دارند و چنان‌که اثبات آن‌ ها نیازمند برهان و دلیل نیست ( الذاتی لا یعلل) سلب و نفی آن‌ ها از برخی افراد و مصادیق امکان ندارد؛ بنابراین، وقتی می‌بینیم بسیاری از انسان‌ها به خدا ایمان ندارند و در برابر دین تسلیم نیستند، می‌توانیم کشف کنیم که دین و اعتقاد به خدا ذاتی و فطری نیست.
در پاسخ باید گفت لازمه فطری و ذاتی بودن چیزی آن نیست که در همه افراد، در همه حالات ظهور و بروز داشته باشد؛ مانند علاقه به زیبایی که گاهی با سرگرمی به امور دیگر مورد غفلت قرار می‌گیرد. اعتقاد و گرایش به خدا و دین، فطری وذاتی انسان است؛ امّا عدول از فطرت و متجلی نشدن آثار آن معلول علل و عوامل گوناگونی است؛ مانند:
۱ـ۶ـ۱) گرایش‌های حیوانی و مادی
انسان افزون بر عقل و فطرت که سرچشمه گرفته از بعد روحانی او است، بُعد جسمانی و گرایش‌های مادی و غرایز حیوانی نیز دارد و بین این دو بُعد جنگ و نزاع سختی برقرار است؛ جنگ و جبهه‌ای که شخصیت و ارزش هر انسانی به آن وابسته است؛ بدین لحاظ، جهاد اکبر نامیده شده. هر گاه در نبردِ گرایش‌های انسانی و عقلانی با میل‌ها و جاذبه‌های حیوانی و غرایز، غلبه و پیروزی را بُعد حیوانی و غرایز به دست آورند، فطرت انسانی و گرایش‌های عقلانی تحت تاثیر قرار گرفته، کارایی لازم خود را (گرچه به صورت موقت) از دست می‌دهند. به دیگر سخن، بسیاری از انحراف‌های فکری به مادیّت اخلاقی (نه مادیّت فلسفی و عقلی) برمی‌گردد و بسیاری به سبب وابستگی به دنیا و غرایز حیوانی و ابتلا به گناه برای توجیه عملکرد خود، به انحراف فکری و پشت کردن به فطرت الاهی روی‌ می‌آورند. قرآن چه زیبا می‌فرماید:
ثُمَّ کَانَ عَاقِبَهُ الَّذِینَ أَسَاءُوا السُّوءى أَن کَذَّبُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَکَانُوا بِهَا یَسْتَهْزِئُونَ (روم، ۱۰).
۲ـ۶ـ۱) خطا در تطبیق
خیلی از انسان‌ها به اقتضای فطرت خداگرایی به سوی معبود سوق داده می‌شوند؛ اما موجودات دیگری را جایگزین خدا می‌کنند و به راحتی متوجه و اشتباه خود نمی‌شوند؛ مانند این‌که غریزه و حس مکیدن در نوزاد وجود دارد؛ اگر پستانک در دهن او گذاشته شود، با همان غریزه به مکیدن پستانک اقدام می‌کند؛ یعنی گرفتار خطا در تطبیق می‌شود. معبودهای دروغین و گرایش به رقیب‌های خدا، همگی سرچشمه گرفته از همان فطرت خداخواهی است؛ ولی هرگاه گرفتار خطر و دست او از ابزار مادی قطع شود و ناتوانی معبودهای خیالی را درک کند، فطرت او بیدار و فعال خواهد شد و به سوی خدا می‌رود.
آیت الله جوادی آملی در این باره می‌گوید:
انسان عادی، گرفتار خطای در تطبیق است. خیال می‌کند فلان مقام یا فلان مال یا فلان چیز کمال مطلق او است. وقتی به او می‌رسد، می‌بیند سیر نشده و بالاتر از آن یک قله دیگر هست و به آن هم نائل می‌گردد؛ ولی سیر نمی‌شود؛ اما در حال خطر مستقیماً آن حقیقت مطلق راستین را می‌طلبد. مستقیماً به مبدئی تکیه می‌کند که نظام هستی در اختیار اواست. مستقیماً به قدرتی تکیه می‌کند که عجز پذیر نیست چون همه قدرت‌ها و علت‌ها و اسباب صوری و ظاهری او منقطع شده است. (جوادی آملی، ۱۳۶۶، ج۵: ۷۰)
۳ـ۶ـ۱) تصور غلط و معرفی ناصواب
یکی از عوامل مهم دین گریزی و مخالفت با کشش‌های فطری، آمیخته شدن حقیقت دین به خرافات و دفاع غلط و انحرافی از آن است؛ چنان‌که هر گاه تصویری غلط و غیر واقعی از خدا ارائه شود، نباید انتظار داشت مردم و به ویژه انسان‌ها‌ی فرهیخته و اندیشه‌ور آن را بپذیرند. وقتی ایمان به خدا و دین در تعارض با علم و آگاهی، تعبد در مقابل خردورزی، خدامحوری در برابر تکریم و تعظیم انسان، دینداری در تضاد با پیشرفت و پویایی معرفی شد و گرایش به مذهب و خدا حرکت ارتجاعی، جمودگرا، خشن و غیر منعطف و تحقیر کننده انسان و شخصیت عقلانی و علمی او نشان داده شد، بدیهی است که به‌رغم زمینه‌های‌فطری، انسان‌های نخبه و برجسته از آن گریزان باشند؛ چنان‌که هر گاه عموم مردم رفتار فریبکارانه و قیّم‌مآبانه برخی از مدعیان دینداری را مشاهده کنند یا مواضع غیر قابل توجیه و خرد ستیز رهبران و مبلغان و مدعیان دفاع از مذهب و خدا را مورد توجه قرار دهند، خودبه‌خود از دین و هر چه به آن مربوط است، انزجار می‌یابند و بیشتر آنان به راحتی (بدون تبیین دیگران) نمی‌توانند بین حقیقت دین و عملکرد و مواضع دینداران تفاوت قائل شوند. یکی از روش‌های که دشمنان حاکمیت دین و مذهب و آنان که تقویت بنیاد‌های ایمان مردم را در تعارض با منافع و سلطه خویش می‌یابند، آن است که دین را بد معرفی یا از آن بد دفاع کنند؛ چرا که دفاع غلط و انحرافی بهترین تهاجم و تخریب است.
۴ـ۶ـ۱) شبهات علمی
برخی از منکران خدا و کسانی که در آثار خود، دین و آموزه‌های آن را نقد و انکار کرده‌‌اند، به این جهت بوده که از نظر فکری و علمی اقناع نشده‌اند و برای آن‌ ها شبهاتی پدید آمده است که پاسخ آن‌ ها را نیافته‌اند؛ بدین سبب، همان شبهات منشأ این شده که دین و خداگرایی را غیر‌علمی و غیر‌عقلانی دانسته، منکر آن باشند، نظیر شبهاتی که حس گرایان به آن دچار شده‌اند و می‌گویند: هر چه را با حواس ادارک نکنیم، وجود ندارد یا اگر هر چیزی علتی و خالقی دارد، علت و خالق خدا کیست و … و همین‌طور شبهاتی که در تبیین و تفسیر دین به آن دچار شده‌اند؛ مانند شبهات هیوم درباره برهان نظم یا خشونت آمیز بودن برخی از احکام دینی مثل قصاص یا وجود بی‌عدالتی‌ها و بی نظمی‌ها و تحقق رخدادهایی که با حکمت خدای عادل و مدبّر قابل توجیه نیست.
۵ـ۶ـ۱) سابقه و گذشته دین در غرب
بعد از نهضت رنسانس و مدرنیسم، دنیای غرب، پیشرفت و تمدن و شکوفایی و حیات دوباره خود را معلول رها شدن از محدودیت‌ها و اسارت‌وپایبندی به دین دانسته و ظلمت و عقب افتادگی دوران قرون وسطا را به سلطه یافتن و مواضع کلیسا و مسیحیت نسبت دادند و این‌گونه به همه انسان‌ها القاء شد که راهی برای شخصیت یافتن انسان، پویایی و تمدن، خردورزی و پیشرفت علمی، برچیده شدن خشونت و جایگزینی مدارا و زندگی مسالمت آمیز وجود ندارد، مگر این‌که خود را از پایبندی به دین آزاد سازید.
گرچه ممکن است برخی در همه آنچه درباره عملکرد مسیحیت در قرون وسطا ارائه شده تردید و شبهه کنند و آن را توطئه دین‌ستیزان بدانند لکن آنچه فی الجمله قابل تردید نیست آن است که مسیحیت قرون وسطا نه از نظر فکری توانست مردم را اقناع کند واز مبانی اعتقادی خود، به روش علمی دفاع کند و نه به لحاظ عملی، عملکرد خوبی داشته است، دو ویژگی برای قرون وسطا در دوران میدان داری مسیحیت می‌توان ارائه کرد: یکی خرد ستیزی و تعارض با علم و دیگری خشونت طلبی و تحقیر انسان و حقیقتاً ضربه و آسیبی که کلیسا به مذهب وارد کرد قابل جبران نیست. شهید مطهری در کتاب علل گرایش به مادیگری به تفصیل این مطلب را بیان فرموده‌ است.[۹]
۶ـ۶ـ۱) عوامل اجتماعی
سرانجام یکی از علل خمود فطرت و شکوفا نشدن ذاتیات انسان، عوامل محیطی و اجتماعی است. تاثیر محیط و اوضاع اجتماعی چه در هدایت و رشد و شکوفایی فطریات و چه در سرکوب آن غیر قابل تردید است و بسیاری از مردم به سمت و سویی گرایش دارند و می‌روند که دستگاه‌های تبلیغاتی و فرهنگ اجتماعی و عوامل محیطی برای آن‌ ها تعیین و ترسیم کرده‌اند و دنباله رو خواص و نخبگان خود هستند و بدیهی است که اگر نخبگان و کارگردانان عوامل محیطی و اجتماعی منافع و موقعیت خویش را در دین ستیزی وفاصله مردم از مذهب و دین بدانند، با بهره گیری از همه امکانات کاری می‌کنند که آن‌ ها از دین فاصله بگیرند.
گفتار دوم: رابطه انسان با خود
نتیجه آنچه گفته شد این است که خداوند گوهر فطرت الله را در نهاد آدمی مستقر کرد و وجود او را با نور خود سرشت و انسان را به تدبر و تفکر در آثار آفاقی و انفسی امر کرد تا نشانه های او را در درون و بیرون با دیده سر و چشم دل رویت کند بنا بر این وظیفه خطیر و سازنده هر انسانی این است که نور خدا را در وجود خود بیابد و آن را به آب عمل بپرورد و در مسیر کمال ربوبی طی طریق کند.
خداوند متعال نیز برای اینکه راه برای انسانها هموار شود معارف دین و ملزومات پیمودن راه را در قالب شرایع قدسیه پیامبران صدیق و سیره عملی کمل اولیائش بر بشریت ارزانی داشت تا آنانکه صادقانه در مسیر دین پایمردی کردند و وعده های صدق حضرت حق را به عیان دیدند کرامت حقه انسان را تصدیق کنند.
این هر دو عامل یعنی سیر آفاقی ـ انفسی انسان با بهره گیری از اصول عقلانی و همچنین التزام عملی او به مقتضیات شریعت قدسی حضرت حق راهی است برای شناخت شهودی انسان نسبت به ابعاد وجودیش که در ادبیات دین از آن تعبیر به «معرفت النفس» می شود و راه منحصر است برای «معرفت الله».

    1. معرفت شناسی ابعاد وجودی انسان (ارگانیسم انسانیت)

اولین رابطه ای که انسان می تواند با خود برقرار کند تامل و تعمق در حالات نفس است که این تامل زمینه ای است برای شناخت ابعاد وجودی پیچیده انسان در این راستا با تتبع در منابع دین همچون قرآن، سنت، علمای دین و کمل اولیای الهی با کلید واژه های «عقل، روح، نفس، وهم، غضب، شهوت» از یک سو و «اسلام، ایمان و تقوا» از سوی دیگر مواجه می شویم. آنچه مورد تاکید ماست اینکه تمام مفاهیم مذکور در زمره مفاهیم بسیطه هستند و مراتب وجودی مختلف دارند و شدت و ضعف آنهاست که عیار انسانیت و ای بسا الهیت انسان را تعیین می کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:28:00 ق.ظ ]




مدلهای شکل گیری رضایت مشتری
” سازمان مبادلات تجاری بین المللی” برای سازمانهای تولید کننده کالا و ارائه دهنده خدمات، بکارگیری ابزارهایی مانند ترازیابی و محک زنی در رابطه با سایر رقبا را ضروری می داند. مقایسه سطح رضایت مشتریان نه تنها در بین رقبا، بلکه مابین صنایع مختلف و سازمانهای گوناگون نیز به منظور بکارگیری استراتژیهای رقابتی مناسب، امری ضروری است. اما همانطور که مشخص است، انجام این کار و جمع آوری داده ها برای یک سازمان به تنهایی، بسیار هزینه زا است. بنابراین در چند سال اخیر، در کشورهای مختلف، چه در بخش تولید و چه در بخش خدمات، رضایت مشتری بر اساس مدلهایی در سطح ملی، مورد ارزیابی و اندازه گیری قرار می گیرند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ردیف نام شاخص سال ابداع
۱ شاخص رضایت مشتری در کشور سوئد (SCSB) ۱۹۸۹
۲ شاخص رضایت مشتری در آمریکا (ACSI) ۱۹۹۴
۳ شاخص رضایت مشتری در کشور سوئیس (SWICS) ۱۹۹۷
۴ شاخص رضایت مشتری در اروپا (ECSI) ۱۹۹۹
۵ شاخص رضایت مشتری در کشور فنلاند ۱۹۹۹
۶ شاخص رضایت مشتری در کشور مالزی (MCSI) ۲۰۰۰
۷ شاخص رضایت مشتری در آفریقای جنوبی (SASI) ۲۰۰۱

جدول شماره ۲-۱: برخی از شاخصهای ملی رضایت مشتری
کشورهای توسعه یافته، تلاش های فراوانی در بخش تحقیقات به منظور درک عملی از اندازه گیری رضایت مشتری صورت داده اند که در جدول۲-۱ به برخی از مدلهای رضایت مشتری در سطح ملی اشاره شده است(کاوسی و سقایی، ۱۳۸۸).
مدل رضایتمندی مشتری سوئدی
مدل رضایتمندی مشتری سوئدی توسط پروفسور فورنل[۴۲] و همکارانش به عنوان اولین مدل شاخص رضایت مندی مشتری از تولیدات و خدمات در سطح ملی، در کشور سوئد معرفی شد بر اساس یکی از نظریه های مشهور رضایتمندی مشتری یعنی نظریه «عدم تایید انتظارات» که در نمودار شماره ۲-۵ نمایش داده شده است، بنا گردیده است:
نمودار شماره ۲-۵: مدل شکل گیری رضایتمندی مشتری (دیواندری و دلخواه، ۱۳۸۴)
در مدل رضایتمندی سوئدی که در نمودار شماره ۲- ۶ نشان داده شده است، ارزش درک شده برابر است با سطح دریافت شده از کیفیت نسبت به قیمت پرداخت شده. کیفیت نسبت به پول پرداختی یکی از شاخصهایی است که مشتری توسط آن محصولات و خدمات مختلف را با هم مقایسه می‌کند. بنابراین می‌توان پیش بینی کرد در صورتیکه ارزش دریافتی افزایش یابد، رضایتمندی نیز افزایش خواهد یافت. محرک دیگر رضایتمندی، انتظارات مشتری از محصول یا خدمت مورد نظر است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:28:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم