Lg: طول جریان سطح زمین به km
Dd: تراکم آبراهه km2 ⁄ km
۴-۶-۳-۴-۵ طول آبراهه اصلی
آبراهه اصلی معمولا طولانی ترین مسیر هیدرولوژیک آب در سطح حوضه است که در خط القعر حوضه جریان داشته و رواناب زیر حوضه های مختلف به آن می ریزد (موحد دانش، ۱۳۷۳، ص۱۵۷).
زمان تمرکز حوضه و زمانی که دبی سیلابها به نقطه اوج می رسد به طول آبراهه اصلی بستگی دارد.
در یک تعریف طول حوضه (L) به طول مسیر آبراهه اصلی از نقطه خروجی تا دورترین قله روی خط تقسیم آب گفته می شود.
در تعیین طول حوضه از روی نقشه توپوگرافی، آبراهه ای که بزرگترین طول را داشته باشد آبراهه اصلی است و در تعریف دیگر لازم نیست که رودخانه را تا قله ارتفاعات ادامه دهیم بلکه طول حوضه فقط از نقطه خروجی تا جایی است که رودخانه بطور مشخص روی نقشه وجود دارد (علیزاده، ۱۳۸۵، ص۶۵).
طول آبراهه اصلی حوضه ذیلکی رود با بهره گرفتن از دستگاه کرویمتر (منحنی سنج) و نرم افزار AUTO CAD 2007 و Gis محاسبه شده است و طول آن ۷/۱۸کیلومتر می باشد.

۴-۶-۳-۵ شکل حوضه آبخیز

شکلی که از تصویر یک آبخیز بر روی یک صفحه افقی فرضی حاصل می گردد، شکل آبخیز نامیده می شود. این شکل با بهره گرفتن از نقشه توپوگرافی که می توان مرز دو آبخیز را بر روی آن تشخیص و ترسیم نمود، بدست می آید. بدین ترتیب، امتداد خط الراس جریانات سطحی را ظاهرا به دو آبراهه و یا رودخانه متفاوت هدایت نماید، مرز آبخیز نامیده می شود.
آبخیزهای بزرگ معمولا به صورت قیف و یا گلابی شکل هستند. ولی آبخیرهای کوچک شکل های متفاوتی به خود می گیرند که بستگی به ساختمان زمین شناسی آن دارد و به همین دلیل بررسی شکل در مطالعات فیزیوگرافی یک آبخیز که در خصوصیات هیدرولوژیک آن موثر است اهمیت خاصی دارد (دفتر تحقیقات و معیارهای فنی، ۱۳۷۵، ص۱۴).
تاثیر شکل حوضه بر رواناب سطحی و هیدروگراف سیل محرز و این را هده زیادی از هیدرولوژیست‎ها مورد بررسی قرار داده اند. (علیزاده، ۱۳۸۵، ص۴۶۶)
به منظور بررسی و ارزیابی این عامل فیزیکی در مطالعات فیزیوگرافی یک حوضه آبخیز، دانشمندان و متخصصان فنی روش های بسیاری را پیشنهاد کرده اند که در ذیل با استفاده متداولترین آنها اندازه گیری عامل فیزیکی شکل آبخیز صورت گرفته است.
۴-۶-۳-۵-۱ روش هورتون[۱]۱
در این روش ضریب شکل[۲]۲ به شرح زیر توصیف شده است.

که در آن:
R: ضریب شکل آبخیز
A: مساحت حوضه آبخیز برحسب کیلومتر مربع
L: طول آبخیز برحسب کیلومتر
منظور از طول آبخیز در زابطه فوق، فاصله بین خروجی آبخیز تا دورترین نقطه آن است که در شکل شماره۴- نشان داده شده است همچنانکه در رابطه فوق دیده می شود هر چه حاصل کرد به عدد نزدیک باشد، طول آبخیز مورد نظر به مربع نردیکتر خواهد بود و بالعکس هر چه این عدد از یک کوچکتر باشد، بیانگر این است که شکل آبخیز مورد مطالعه کشیده و طویل است.
ضریب شکل به روش هورتون ۵۹/۳ بدست آمد.
جهت بررسی شکل حوضه آبریزذیلکی رود پس از محاسبه تعدادی از خصوصیات مروفومتری حوضه ذیلکی رود، محاسبات مربوط به ضریب شکل انجام گرفت.
۴-۶-۳-۵-۲ روش گراولیوس[۳]
گراولیوس شکل آبخیز را با ضریب فشردگی[۴]۴ مورد ارزیابی قرار داده است. ضریب فشردگی که بنام ضریب گراولیوس نیز نامیده می شود عبارتست از نسبت محیط حوضه (p) به محیط دایره فرضی که مساحت آن برابر مساحت حوضه باشد.

که در آن:
Cc: ضریب فشردگی یا ضریب گراولیوس
P: پیرامون حوضه آبخیز بر حسب کیلومتر
A: مساحت حوضه آبخیز بر حسب کیلومتر مربع
با توجه به رابطه فوق ضریب گراولیوس محاسبه و به قرار زیر است:

که در آن
A: مساحت حوضه آبخیز بر حسب کیلومتر مربع
R: شعاع دایره همسطح با حوضه آبخیز بر حسب کیلومتر
با توجه به رابطه فوق، مقدار ضریب گراولیوس بستگی به شکل آبخیز دارد، بدین صورت که هر چقدر این ضریب به واحدیک نزدیک شود شکل آبخیز مورد مطالعه به دایره نزدیکتر خواهد بود. در غیر این صورت مقدار این ضریب بزرگتر از یک خواهد بود که نشان دهنده انحراف شکل آن از دایره است. ضریب گراولیوس معمولا بین ۵/۱ تا ۵/۲ می باشد. بنابر این حوضه آبریزذیلکی رود جزء حوضه های گرد محسوب می شود.
۴-۶-۳-۵-۳ روش گردی یا روش میلر
ضریب گردی حوضه آبریز به روش میلر از طریق زیر بدست می آید:

A: مساحت حوضه آبخیز برحسب کیلومتر مربع
P: پیرامون حوضه آبخیز برحسب کیلومتر
در این رابطه هر چه S به عدد ۱ نزدیکتر باشد شکل حوضه مورد مطالعه به دایره نزدیکتر خواهد بود.
۴-۶-۳-۵-۴ روش تطویل یا روش شیوم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...