فصل سوم: بررسی دو دیدگاه
۳-۱٫ بررسی دیدگاه کلایتون و ملاصدرا و علامه طباطبایی در باب نفس ۹۳
هشت
۳-۱-۱٫ گفتگو میان آراء کلایتون و ملاصدرا و علامه طباطبایی ۹۳
۳-۱-۲٫ پذیرش نفس از جانب کلایتون و ملاصدرا و علامه طباطبایی ۹۴
۳-۱-۳٫ وجوه قابل بررسی میان آراء کلایتون و ملاصدرا و علامه طباطبایی ۹۵
۳-۱-۳-۱٫ حرکت جوهری ۹۵
۳-۱-۳-۲٫ حقیقت نفس ۹۶
۳-۱-۳-۳٫ پیدایش جسمانی نفس ۹۷
۳-۱-۳-۴٫ رابطه نفس و بدن ۹۸
۳-۱-۳-۵٫ لوازم بحث نفس شناسی ۹۹
۳-۲٫ امتیازات دو دیدگاه ۱۰۰
۳-۳٫ نتیجه گیری و جمع‌بندی دیدگاه کلایتون، ملاصدرا و علامه طباطبایی ۱۰۱
۳-۴٫ بررسی تطبیقی ۱۰۳
۳-۵٫ مروری بر فصل ۱۰۴
خاتمه: نتیجه‌گیری، پیشنهادها، محدودیت‌ها
۴-۱٫ نتیجه گیری ۱۰۶
۴-۲٫ پیشنهادها ۱۰۶
۴-۳٫ محدودیت‌ها ۱۰۷
۴-۴٫ مروری بر فصل ۱۰۸
پیوست‌‌ها ۱۰۹

    1. تاریخ ماده‌گروی و دوگانه‌گروی ۱۰۹
    1. نفس و متافیزیک ۱۱۲
    1. زندگی نامه صدر المتألهین معروف به ملاصدرا ۱۱۷
    1. زندگی نامه علامه طباطبایی ۱۱۹
    1. رابطه وحدت و کثرت ۱۲۵
    1. نفس پس از مفارقت از بدن ۱۲۶
    1. حدوث و قدم ۱۲۷

نه
مقدمه
نفس در طول تاریخ بی‌گمان یکی از بحث برانگیز‌ترین مباحثی است که اندیشه بشر را به خود معطوف داشته است. از طرفی شناخت واقعیت عالم و نقش انسان در آن و از طرف دیگر پرسش از چیستی انسان، انگیزه مناسبی است که فکر تیزبین و موشکاف اندیشمندان را به دنبال خود تا اعماق جهان هستی و تا ژرفنای وجود آدمی برای یافتن واقعیت آن بکشاند. طبیعی است که سؤالاتی به لحاظ وجود شناختی درباره حقیقت انسان چه پیش از پیدایش در عالم مادی و چه پس از آن مطرح است. سؤال درباره نفس از این پرسش آغاز می‌شود که، واقعیت انسان چیست؟ آیا انسان با دیگر موجودات تفاوتی دارد؟ اگر متفاوت است، این تفاوت در چیست؟ آیا انسان بُعدی غیر از بدن نیز دارد؟ اگر چنین است پیدایش و استمرار آن به چه نحوی است و با بدن چه ارتباطی دارد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

واقعیت این است که ویژگی‌هایی مانند رشد و نمو، تولید مثل و مرگ، صفاتی مشترک میان همه موجودات زنده است. همچنین غرایزی میان انسان و حیوان مشترک است. غرایزی که برای بقاء واستمرار نوع جانداران ضروری است. در محدوده غریزی، بیشتر حیوانات یکسان عمل می‌کنند؛ اما بین حیوان و انسان تفاوتی وجود دارد. این تفاوت در این است که حیوانات از محدوده غریزی فراتر نمی‌روند، در حالی که انسان حق انتخاب دارد و پاسخش به غرایز اساسی مانند گرسنگی، درد، احساس خطر، کشش‌های جنسی و بسیاری از امور دیگر کاملاً با حیوانات تفاوت دارد. به عنوان مثال انسان می‌تواند در عین گرسنگی و تشنگی بسیار شدید و نیز فشار غریزه جنسی مدت‌های مدید تحمل از خود نشان دهد.
علاوه بر آن، صفاتی ویژه و اختصاصی مانند تفکر، اراده و امید در انسان وجود دارد که در باقی جانداران مشاهده نمی‌شود. از مشاهده این تفاوت ها، سؤالات فوق پدید آمد ودر جستجوی پاسخ آن اندیشمندان و فیلسوفان به دسته‌ ها و گروه‌های فکری مختلف از جمله دوگانگی طبیعت انسان یا انکار بُعد غیر جسمانی یا حتی بُعد جسمانی تقسیم شدند. نوشتار حاضر به بررسی دیدگاه سه اندیشمند از دو مکتب متفاوت فلسفی یعنی فیلیپ کلایتون با نگرش نوپدیدارگروی و ملاصدرا و علامه طباطبایی از فلسفه اسلامی در باب نفس اختصاص دارد. هر دو دیدگاه با نگاه خاص خود سعی در تبیین ماهیت نفس و چگونگی پیدایش آن و رابطه آن با بدن دارند.

    1. اهمیت و ضرورت پرداختن به این بحث

در باب اهمیت و ضرورت بررسی نفس میان کلایتون و ملاصدرا می‌توان گفت: مطالعاتی تطبیقی از این دست می‌تواند نقش مناسبی را در ایجاد نزدیکی لااقل میان مسائل فلسفه غرب و آنچه به عنوان فلسفه اسلامی شناخته می‌شود ایفا کند؛ زیرا از طرفی نوپدیدارگروی به مطالعات تجربی و تبیین سیر تکامل تاریخی پایبند است و از طرفی نفس را حقیقتی فراتر از ماده می‌داند. این دیدگاه می‌تواند تا حدودی به دیدگاه حکمت متعالیه در فلسفه اسلامی نزدیک باشد که نفس را برخاسته از ماده و در عین حال دارای سیر تکاملی تا فراسوی ماده می‌داند. دیدگاه نوپدیداری کلایتون و مکتب حکمت متعالیه ملاصدرا همانند هر مکتب فکری دیگری می‌توانند دارای وجوه اشتراک و افتراق باشند.[۱]

    1. پرسش‌های اصلی

پرسش‌های اصلی که این نوشتار به دنبال یافتن پاسخ آن می‌باشد، ماهیت نفس و چگونگی پیدایش آن و رابطه آن با بدن از نظر فیلیپ کلایتون و ملاصدرا و علامه طباطبایی است. در واقع این نوشتار به تبیین دیدگاه آنها در مکاتبی که به آن تعلق دارند می‌پردازد. در این میان به دلیل جدید بودن نگرش کلایتونی در باب نفس به ناچار به تاریخچه و رویکردهای این مکتب نیز اشاره می‌شود تا درک بیشتری از این نگرش به نفس به دست داده شود.

    1. پرسش‌های فرعی

پرسش‌های فرعی که در ادامه نوشتار مطرح می‌شود امکان گفتگو میان دو نگرش کلایتونی و صدرایی در باب نفس است و این که آیا آنها نفس را به عنوان حقیقت خارجی می‌پذیرند یا خیر و این که آیا این دو دیدگاه اشتراک یا قرابتی در باب حقیقت نفس، نحوه پیدایش، و رابطه آن با بدن و یا بر سر لوازم بحث نفس شناسی دارند یا خیر.

    1. فرضیه

یکی از مهم‌ترین کارهایی که در بررسی میان مکاتب گوناگون بایسته است، شناسایی مؤلفه‌هایی است که در هر کدام از مکاتب یافت می‌شود، با این ویژگی که می‌توان با مطالعه و بررسی آنها میان دو مکتب قرابتی یافت؛ این امر در مورد دو مکتب نوپدیداری و حکمت متعالیه در باب نفس قابل اجرا به نظر می‌رسد. فرضیه مورد ادعا در این نوشتار این است که می‌توان اشتراک یا لااقل قرابتی در نحوه پیدایش نفس، رابطه آن با بدن و یا لوازم مترتب بر بحث نفس شناسی میان دو دیدگاه کلایتون در مکتب نوپدیداری و ملاصدرا و علامه طباطبایی در مکتب فلسفه اسلامی یافت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...