مجله علمی: آموزش ها - راه‌کارها - ترفندها و تکنیک‌های کاربردی

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      




جستجو

 



 

کاسیو

 

حقوق و مزایا، امکانات رفاهی، بهداشت و ایمنی، مشارکت در تصمیم گیری، دموکراسی، تنوع و غنی بودن مشاغل، بازخور از نتایج (کاسیو،۱۹۹۲)

 
 

انجمن مدیریت آمریکا

 

حقوق و دستمزد، مزایا به ویژه مزایای خدمات درمانی، امنیت شغلی، داشتن شانس انتخاب شغل دیگر در سازمان، نداشتن تنش های کاری، شرکت در تصمیماتی که در سرنوشت افراد مهم است، دموکراسی در محل کار، سهیم بودن در سود، وجود نظام بیمه و بازنشستگی، وجود امکانات و خدمات رفاهی، چهار روز کاری در هفته(گریفن،۱۹۹۶)

 
 

موتون

 

حقوق و مزایا، جدول زمانی کاری، ماهیت شغل، جنبه های فیزیکی شغل، جنبه های نهادی شده داخلی و خارجی شغل، عوامل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی (داوودی،۱۳۷۷)

 
 

تاتل

 

امنیت و ایمنی،مساوات و منصفانه بودن حقوق و مزایا، وجود فرصت پرورش مهارتها و یادگیری مستمر، دموکراسی یا مشارکت در تصمیم گیری (میرسپاسی،۱۳۷۲)

 
 

دسلر

 

داشتن یک شغل با ارزش، حقوق و مزایای کافی، شرایط کاری ایمن و مطمئن، امنیت شغلی، سرپرستی لایق،وجود بازخورد،شرایط اجتماعی مثبت، دارا بودن فرصت برای آموزش، واگذاری نقش ها و وظایف از روی عدالت (جزنی،۱۳۷۵)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

 
 

لوئیس و همکاران

 

کاهش فشار کاری، تعهد و تعلق سازمانی، ارتباط مثبت، استقلال عمل، مورد شناسایی قرار گرفتن، قابلیت و پیش بینی فعالیت های کاری، عدالت، مشخص بودن نظام نظارت، حرفه گرایی، فرصت های پیشرفت، پرداخت عادلانه(لوئیس و همکاران،۲۰۰۱)

 
 

محققان اخیر

 

حمایت خانوادگی سازمانی، تعهد عاطفی،تعارض خانوادگی کاری، کار هفتگی فشرده، انعطاف پذیری در مکان کار، حمایتهای اجتماعی و اطلاعاتی، انعطاف پذیری در زمان کار، حمایت و توجه به مسئولیتها، مداخله در خانواده، مداخله خانواده در کار و … (کاپلمن و همکاران،۲۰۰۶)

 

۲-۱-۱۸ بررسی نظریه های عنوان شده
بررسی نظریات فوق و در عین حال تحقیق هایی که به نظریه های مربوط به موضوع کیفیت زندگی کاری، نتایج QWL ، تعاریف و نظریات کیفیت زندگی کاری از دید تئوریسین های مختلف مدیریت، چالش های علمی در مورد QWL ، عوامل اصلی برنامه هایQWL، کیفیت زندگی کاری و معیارهای آن، اهداف QWL، راهبردهای بهبود کیفیت زندگی کای، مقاصد و اهمیتQWL و غیره پرداخته اند نشان می دهد که نظریه والتون دسته بندی مناسب تری دارد و در سایر تحقیقات هم بیشتر مورد استناد واقع شده است. دسته بندی ۸ قسمتی والتون به گونه ای است که مفاهیم سایر نظریه پردازان را هم در بر می گیرد.
۲-۱-۱۹ الگوی ارائه شده توسط ریچارد والتون
الگوی ارائه شده توسط ریچارد والتون که در تحقیق حاضر به عنوان متغیر مستقل مورد استفاده واقع شده اند شامل هشت مولفه زیر می باشد: پرداخت منصفانه و کافی، محیط کاری ایمن و بهداشتی، تأمین فرصت رشد و امنیت مداوم، قانون گرائی در سازمان کار، وابستگی اجتماعی زندگی کاری، فضای کلی زندگی، یکپارچگی و انسجام اجتماعی در سازمان، توسعه قابلیت های انسانی (والتون،۱۹۷۳،۲۱-۱۱).
جدول ۲-۴ معیارهای سنجش کیفیت زندگی کاری والتون

Evaluation criteria of QWL –Walton’s QWL model (1975)

۱٫ Adequate and fair compensation

۱- پرداخت کافی و منصفانه

۲٫ Safe and healthy environment

۲- محیط ایمن و بهداشتی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 09:54:00 ب.ظ ]




تابع خطا در شبکه MLP :

در این رابطه e بیانگر مقدار خطای مشاهده شده می باشد .
هنگام طراحی یک شبکه باید پارامترهای ساختار شبکه، نوع الگوریتم آموزش، نرخ یادگیری، تعداد لایه‌های شبکه و تعداد نرون‌ها در هر لایه و تعداد تکرارها برای هر الگو در خلال آموزش را مدنظر قرار داد (اعظمی،۱۳۸۸).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۵.پیشینه تحقیق
توماس و ژنگ(۲۰۰۰) دقت تعدادی از مدل‌های تعهدی حسابداری را در پیش‌بینی تعهدات جهت شناسایی مدیریت سود مورد بررسی قرار دادند. آنها در تحقیقات خود به بررسی شش مدل شامل: مدل جونز، مدل کنگ و سیوارا مک ریشنان، مدل صنعت، مدل تصادفی، مدل ترکیبی و مدل میانگین بازگشتی پرداختند. بازه زمانی مورد بررسی آنها از سال ۱۹۷۵ الی ۱۹۹۹ بود که از این میان ۱۵ سال را بعنوان داده تخمین جهت برآورد ضرایب مدلها و ۵ سال را جهت داده‌های آزمون در نظر گرفتند. تعداد شرکتهای مورد بررسی آنها ۱۷۴۸ شرکت بود. محققین پس از برآورد ضرایب با بهره گرفتن از داده‌های دوره آموزش تعهدات اختیاری و غیراختیاری را برای دوره آزمون محاسبه کردند. برای مقایسه بین مدلها بر مبنای اینکه کدام مدل دارای نزدیکترین عدد میانگین، میانه و انحراف معیار به صفر باشد، مدل برتر را انتخاب کردند. طبق نتایج آنها بطور کلی قدرت پیش‌بینی کلیه مدلها در حد پایین بوده است. در واقع می‌توان گفت محققانی که بدنبال شناسایی مدیریت سود هستند از مدلهایی استفاده می‌کنند که دارای دقتی کمتر از حد انتظار هستند. دربین این مدلها تنها مدل جونز و مدل کنگ و سیوارامک‌ریشنان تا حدی دارای عملکرد قابل قبولی بودند.
جتر و شیواکمار (۱۹۹۹) در مقاله‌ای با بهره گرفتن از داده‌های مقطعی فصلی و سالانه به برآورد تعهدات اختیاری پرداختند. آنها برخلاف تحقیقات پیشین (مانند دچو همکاران؛۱۹۹۵ و گوآی و همکاران؛۱۹۹۶) که بر مدلهای سری زمانی تاکید داشتند بر روی مدلهای مقطعی فصلی و سالانه تمرکز کردند. آنها از دو مدل جونز و مدل جریانات نقدی شیواکمار استفاده نمودند. طبق نظر شیواکمار رابطه بین تعهدات و نقد حاصل از عملیات یک رابطه غیرخطی برقرار است. نتایج بررسی‌ها نشان داد که مدل جونز برآوردی مثبت (منفی) از اقلام تعهدی غیرعادی برای شرکتهایی که جریانات نقدیشان کمتر (بیشتر) از میانگین صنعتشان است ارائه می‌دهد. همچنین ویژگی‌های منفی مدل جونز که توسط دچو و همکاران (۱۹۹۹) مطرح شده، تنها به شرکت‌هایی که عملکرد بالایی دارند محدود نمی‌شود. برخلاف مدل جونز، مدل جریانات نقدی برای تمام سطوح جریانات نقدی مناسب بود. بعلاوه، مدل جریانات نقدی در شناسایی مدیریت سود بخصوص در سطوح پایین مدیریت سود، قدرت بیشتری دارد.
کوتاری و دیگران (۲۰۰۵) به بررسی توان دقت آزمونهای مبتنی بر روش تطبیق عملکرد[۱۹] جهت شناسایی مدیریت سود در مقایسه با آزمونهای مبتنی بر روش های سنتی پرداختند. روش‌های سنتی مورد استفاده آنها مدل جونز و جونز تعدیل شده بود. این محققین از دو معیار بازده دارایی‌ها و صنعت در رویکرد تطبیق عملکرد (نوعی روش نمونه کنترلی) استفاده کردند. آنها با مقایسه روش های مورد بررسی به این نتیجه رسیدند که رویکرد تطبیق عملکرد در مقایسه با دو مدل دیگر قابلیت اتکا و دقت بیشتری دارد. آنها علت این برتری را در رابطه غیرخطی بین تعهدات و متغیر عملکرد می‌دیدند. البته در نهایت عنوان کردند که رویکرد تطبیق عملکرد حلال تمام مشکلات و کاستی‌های مدلهای شناسایی مدیریت سود نیست. ولی می‌تواند بعنوان یک رویکرد کنترلی در شناسایی مدیریت سود مطرح شود.
بال و شیواکمار(۲۰۰۶) به بررسی نقش تعهدات بر عدم تقارن در شناسایی مدیریت بموقع سود و زیان پرداختند. آنها در بررسی خود ضمن ارائه یک مدل خطی چندگانه نشان دادند که این مدل نتیجه بهتری در مقایسه با مدلهای خطی ساده ارائه می‌دهند. طبق بررسی این محققین مدلهای خطی با حذف اثر عدم تقارن در شناسایی زیان نمی‌توانند تعهدات حسابداری را بخوبی تبیین کنند. طبق نظر آنها مدلهای خطی توانایی پیش‌بینی جریان نقد آتی را با بهره گرفتن از سود جاری کمتر از حد واقعی در نظر می‌گیرند. آنها در بررسی خود از داده‌های پانلی استفاده کردند که شامل ۵۷۳۶۲ سال – شرکت طی سالهای ۱۹۸۷ الی ۲۰۰۳ بود.
پالیوال و کومار(۲۰۰۹) در مقاله‌ای بعنوان «شبکه‌های عصبی و تکنیک‌های آماری» به بررسی کاربرد مدل‌های شبکه عصبی و سایر مدلهای آماری در حوزه‌های مختلف پرداخته و آنها را مورد مقایسه قرار دادند. حوزه‌های مورد بررسی آنها شامل حسابداری و مالی، سلامت و پزشکی، مهندسی و تولید و در نهایت حوزه بازاریابی بود. طبق یافته‌های تحقیقاتی آنها مدلهای شبکه عصبی در اکثر حوزه‌ها و پزوهش‌ها دارای عملکردی بهتر یا عملکردی مشابه سایر مدل‌های معمول مورد استفاده داشت.
چی فونگ تسایی و ین جونگ چیو(۲۰۰۹) به بررسی پیش بینی مدیریت سود از طریق شبکه عصبی و درخت تصمیم پرداختند. هدف اصلی تحقیق آنان بررسی کاربرد شبکه‌های عصبی برای پیش بینی رو به بالا یا پایین‌بودن مدیریت سود می‌باشد. از داده‌های بورس اوراق بهادار تایوان و ۱۱ متغیر ورودی که بر اساس عوامل مرتبط با مدیریت سود در تحقیقات پیشین بوده، استفاده گردید. پس از۵ مرحله اعتبارسنجی، نتایج تحقیق صحت پیش‌بینی سود روبه بالا ۸۱.۰۸ درصد را نشان داد. همچنین آنان از مدل درخت ت
صمیم استفاده کردند. در ایجاد درخت تصمیم آنان دریافتند که چندین قانون در موارد پیش‌بینی رو به بالای مدیریت سود وجود دارد. یعنی، مدیریت سود با احتمال بیشتری، زمانی رخ می‌دهد که شرکت‌ها در شرایط مشابهی مانند عملکرد پایین شرکت، تداوم سود بالا و سهام در دست مردم به میزان ۱۰درصد افزایش یا کاهش می یابد.
مشایخی و همکاران (۱۳۸۴) طی تحقیقی به بررسی نقش اقلام تعهدی اختیاری در مدیریت سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. در این تحقیق وجوه نقد حاصل از عملیات از آنجا که کمتر می‌تواند مورد دستکاری و اعمال نظر مدیریت قرار بگیرد بعنوان معیار اصلی عملکرد واحد تجاری در نظر گرفته شده است. آنان انتظار داشتند شرکت‌های با عملکرد تجاری ضعیف که وجوه نقد حاصل از عملیات کمی گزارش کرده‌اند. به منظور گمراهی بازار و یا دلایل دیگر، سود گزارش شده خود را از طریق افزایش اقلام تعهدی اختیاری افزایش دهند. به عبارت دیگر انتظار می‌رفت، وجوه نقد حاصل از عملیات و اقلام تعهدی اختیاری رابطه معکوسی را به شکل معناداری از خود به نمایش بگذارند. شرکتهای تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، جامعه آماری این تحقیق را تشکیل می‌داد. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که در شرکت‌های مورد مطالعه، مدیریت سود اعمال شده است. در واقع مدیریت این شرکتها، به هنگام کاهش وجوه نقد حاصل از عملیات که بیانگر عملکرد ضعیف واحد تجاری بوده است، به منظور جبران این موضوع اقدام به افزایش سود از طریق افزایش اقلام تعهدی اختیاری کرده است.
نوروش و همکاران (۱۳۸۵) در بررسی کیفیت اقلام تعهدی و سود با تاکید بر نقش خطای برآورد اقلام تعهدی به آزمون تجربی مدل دچو و دیچو (۲۰۰۲) در مورد خطای برآورد اقلام تعهدی در بازار بورس تهران پرداخته‌اند. هدف از این مقاله آن بود که ابعاد جدیدی از کیفیت اقلام تعهدی مربوط به سرمایه در گردش و سود بررسی شود. از آنجا که اقلام تعهدی باعث تعدیل و یا تغییر در زمانبندی شناسایی جریان‌های نقدی در سود در طی یک دوره زمانی می‌شوند، انتظار می‌رفت سود معیار بهتری برای سنجش عملکرد باشد. اما اقلام تعهدی نیازمند برآورد و مفروضاتی است و کیفیت اقلام تعهدی و سود با افزایش در میزان خطای برآورد اقلام تعهدی کاهش می‌یابد. در این تحقیق، کیفیت سود برابر حدی تعریف شده که اقلام تعهدی را به جریانهای نقدی نزدیک می‌سازد. تعداد ۹۶ شرکت در طی سالهای ۱۳۸۳-۱۳۷۷ با بهره گرفتن از روش رگرسیون ترکیبی و در سطح شرکت مورد بررسی قرار گرفت. به صورت تجربی از معیار انحراف باقیمانده‌های رگرسیون در سطح شرکت بین اقلام تعهدی مربوط به سرمایه در گردش و جریانهای نقدی فعلی، آتی و گذشته استفاده شده است. نتایج بدست ‌آمده حاکی از ارتباط معناداری میان کیفیت اقلام تعهدی و قدرمطلق تغییرات در سرمایه در گردش شرکت‌ها است. به عبارت دیگر، از میان ویژگی‌های منتخب هر شرکت تغییرات در سرمایه در گردش را می‌توان به عنوان ابزاری برای ارزیابی کیفیت سود بکار برد. همچنین نتایج نشان داد سطح بالای اقلام تعهدی باعث کاهش کیفیت سود اقلام تعهدی می‌شود. به بیان دیگر افزایش در میزان اقلام تعهدی مشکلات بیشتری را در زمانبندی و تطابق جریان‌های نقدی ایجاد می‌کند و بنابراین به رغم این که اقلام تعهدی تلاش در بهبود این امر دارد، اما این منافع به قیمت خطای برآوردی است و میان سطح اقلام تعهدی و این خطاها نوعی رابطه مثبت وجود دارد. بنابراین اقلام تعهدی بیشتر به معنی کیفیت و پایداری کمتر سود است.
اصلانی و همکاران (۱۳۹۱) به پیش بینی مدیریت سود با بهره گرفتن از یازده متغیر تأثیرگذار بر مدیریت سود به عنوان متغیرهای مستقل و اقلام تعهدی اختیاری به عنوان متغیر وابسته پرداختند. برای این منظور از مدل شبکه‌های عصبی و درخت تصمیم‌گیری بهره جسته و همچنین به مقایسه آن با مدل‌های خطی پرداختند. در این تحقیق تعداد ۵۵ شرکت از سال ۱۳۸۵ تا سال ۱۳۸۸به صورت فصلی مورد بررسی قرار گرفت. از روش رگرسیون پنلی جهت مدل خطی و از شبکه عصبی پیشخور تعمیم یافته و درخت تصمیم کارت، جهت بررسی از طریق شبکه عصبی و درخت تصمیم استفاده شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که روش شبکه عصبی و درخت تصمیم در پیش بینی مدیریت سود نسبت به روش رگرسیونی متغیرهای مورد استفاده دقیق‌تر و دارای سطح خطای کمتری است. ضمناً مدیریت سود با متغیرهای اقلام تعهدی اختیاری و غیراختیاری دوره قبل و عملکرد شرکت ، اندازه، تداوم سود در هر دو روش دارای بیشترین ارتباط است. خلاصه‌ای از تحقیقات انجام شده را در جدول ۲-۱ مشاهده می‌کنید.
با توجه به تحقیقات پیش گفته می‌توان گفت مدل‌های سنتی شناسایی مدیریت سود فاقد کارایی لازم هستند. بطوریکه توماس و ژنگ (۲۰۰۰)در بررسی خود عنوان کردند مدلهای شناسایی مدیریت سود مورد بررسی آنها فاقد کارایی لازم بوده و دقتی کمتر از حد انتظار دارند و فقط بطور تلویحی اشاره کردند که مدل جونز دارای کارکرد قابل قبولی است. البته جتر و شیواکمار(۱۹۹۹)در مطالعه خود کارکرد این مدل را نیز زیر سوال برده و مدعی شدند این مدل در شرکتهایی که جریان نقدشان کمتر یا بیشتر از میانگین صنعتشان است کارایی پایینی دارد. طبق نظر آنها بین جریان نقد و تعهدات باید یک رابطه غیرخطی وجود داشته باشد. کوتاری و همکاران(۲۰۰۵) و بال و شیواکمار(۲۰۰۶) نیز در بررسی‌های جداگانه عملکرد مدلهای موجود را زیر سوال برده و ادعا کردند بین متغیرهای توضیح د
هنده تعهدات و شاخص مدیریت سود رابطه غیرخطی برقرار است. چی فونگ تسایی و ین جونگ چیو(۲۰۰۹) ، هاگلند(۲۰۱۲) و اصلانی (۱۳۹۱) نیز در تحقیقات خود از شبکه عصبی بعنوان یک مدل پیش‌بینی غیرخطی استفاده کردند که همه موارد نشان از برتری این مدل داشت. اما باید این نکته را هم اضافه کرد که چی فونگ تسایی و ین چونگ چیو(۲۰۰۹) و اصلانی (۱۳۹۱) در بررسی‌های خود به مقایسه مدلهای سنتی شناسایی مدیریت سود و شبکه عصبی نپرداختند بلکه متغیرهای موثر بر مدیریت سود را از تحقیقات پیشین استخراج کرده و همزمان آنها را در یک شبکه عصبی و یک مدل رگرسیونی بکار بردند و سپس تخمینهای تعهدات اختیاری بدست آمده از دو مدل را با تخمینهای مدل آماری جونز تعدیل شده مقایسه کرده و مدل برتر را انتخاب کردند. با توجه به مطالب گفته شده در باب ناکارآمد بودن مدلهای سنتی شناسایی مدیریت سود و عملکرد مطلوب مدلهای مبتنی بر شبکه عصبی بر آن شدیم تا این مدل را در بازارهای مالی ایران مورد آزمون قرار داده و کارایی آن را نسبت به مدلهای سنتی بسنجیم. قابل توجه است که در این تحقیق از همان متغیرهای ورودی مدلهای شناسایی مدیریت سود در بررسی مقایسه‌ای خود استفاده می‌کنیم.

محقق موضوع مورد بررسی نتیجه
توماس و ژنگ (۲۰۰۰) مقایسه بین شش مدل در شناسایی تعهدات اختیاری کارایی پایین مدلها(عدم اتکا کامل بر نتایج مدلها)- اتکای نسبی بر مدل جونز و مک ریشنان
جتر و شیواکمار(۱۹۹۹) برآورد تعهدات اختیاری با بهره گرفتن از داده های فصلی و سالانه عدم توانایی مدل جونز در تبیین تعهدات اختیاری در شرایط عملکرد خیلی بالا یا پایین شرکتها- غیر خطی بودن رابطه بین تعهدات و نقد حاصل از عملیات
کوتاری و دیگران (۲۰۰۵) بررسی توان دقت مدل تطبیق عملکرد در مقایسه با روش های سنتی برتری مدل تطبیق عملکرد - تاکید بر غیر خطی بودن رابطه حاکم بر تعهدات و مدیریت سود
بال و شیواکمار (۲۰۰۶) استفاده از مدل خطی چندگانه (مدل بال و شیواکمار)در شناسایی مدیریت سود کارایی قابل قبول این مدل - تایید نتایج تحقیقات قبلی در مورد ادعای غیر خطی بودن رابطه بین تعهدات و مدیریت سود
پالیوال و کومار(۲۰۰۹) بررسی عملکرد شبکه عصبی و سایر مدلهای آماری در حوزه های متفاوت در اکثر حوزه ها شبکه های عصبی دارای عملکرد بهتر یا عملکردی مشابه مدلهای معمول داشتند
چی فونگ تسایی و ین جونگ چیو(۲۰۰۹) استفاده از شبکه عصبی و درخت تصمیم درپیش بینی رو به بالا یا پایین بودن سود در ۸۱ درصد موارد پیش بینی رو به بالای سود وجود دارد
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:54:00 ب.ظ ]




بنابراین با این‌که در مورد هبه و عاریه فاسد ضمان وجود ندارد با این حال تصرّف قابض در مال مقبوض به چنین عقودی جایز نمی‌باشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

گفتار دوم: وجوب ردّ مال مقبوض به عقد غیر معاوضی فاسد

درموردحکم ردّ مال مقبوض به عقد غیر معاوض فاسد، باید گفت: دلایلی که در مورد عقود معاوض فاسد به آن‌ ها استناد شده در اینجا نیز جاری است، یعنی در عقود غیرمعاوضی هم ردّ مال مقبوض به مالک واجب نیست بلکه آن‌چه برگیرنده مال واجب است این است که بین مالک و مال او تخلیه ید کند و مانع او نشود تا هر وقت مالک خواست مالش را بگیرد.
به‌طورکلی حکم مسأله ردّ این است که اگر مالک مال خود را از کس که مال در دست او است مطالبه کند در این صورت بدون تردید نگه داشتن مال غیر حرام است و واجب است که آن را فوراً به مالک ردّ نماید. زیرا ردّ نکردن مال در این صورت مزاحمت سلطنت مالک است و عنوان تصرّف درمال غیر بدو اذن برآن صادق بوده و از روشن ترین مصادیق غصب است و این بدون شک عقلاً و شرعاً حرام است، بلکه نه تنها ردّ مال واجب است، تلف آن نیز موجب ضمان قابض است. اگر عقد از عقودی ‌باشد که صحیح آن ضمان‌آور نباشد و اگر مالک مال خود را مطالبه نکند و یا نخواهد که قابض مال را به تصرّف و تحویل او دهد، در این صورت ردّ مال به مالک واجب نیست، بلکه آن‌چه بر قابض واجب است تنها تخلیه یعنی رفع موانع بین مال و مالک است، اما بیش از این دلیلی برآن نیست.[۵۷۹]

مبحث دوم: آثار فساد عقد نسبت به عوضین در حقوق ایران

در قانون مدنی ماده‌ای که بیانگر حکم تصرّف و وجوب ردّ مقبوض به عقد غیر معاوضی فاسد باشد دیده نمی‌شود، مگر این‌که مال مقبوض به این گونه عقود را مشمول ماده ۳۰۸ ق.م که اثبات ید بدون مجوز را در حکم غصب می‌داند قرار دهیم و حکم تصرّف و وجوب ردّ مال مقبوض در عقود غیرمعاوضی فاسد را استخراج کنیم. چنان‌که بعضی از مؤلفین کتاب‌های حقوقی بر این عقیده‌اند که: مال مقبوض به چنین عقودی مشمول احکام غصب است و در وجوب ردّ مال گرفته شده به سبب عقود غیرمعاوضی فاسد از نظر قانون مدنی تردیدی نیست.
دکتر کاتوزیان معتقدند که بر خلاف نظر مشهود فقها نظام کنونی قانون مدنی، بین عقود معوّض و مجانی، از جهت ضمان قهری و موقعیت حقوقی متصرّف مال غیر، تفاوتی وجود ندارد: متهب نیز باید مالی را که از راه نامشروع بدست آورده است به مالک برگرداند ضامن تلف عین و منافع است، خواه ناشی از تقصیر یا مباشرت او در تلف باشد، یا عوامل خارجی باعث آن شود.[۵۸۰]
دکتر جعفری لنگرودی نیز عقیده دارند که ماده ۳۰۸ ق.م بین مقدمات اثبات ید فرقی نگذاشته است.[۵۸۱] یعنی این‌که گیرنده مال غیر چه از راه عقود معاوضی فاسد، و چه از راه عقود غیرمعاوضی فاسد، بر مال دیگری اثبات ید کند طبق ماده ۳۰۸ ق.م در حکم غاصب بوده و ضامن است و باید در صورت باقی بودن عین، عین مال را و در صورت تلف عین، مثل یا قیمت آن را برگرداند. دکتر امامی در این زمینه می‌نویسد: در مقبوض به عقد فاسد غیرمعاوضی، مانند آن که متهب مالی را به عقد فاسد قبض نماید و نزد او تلف شود ضامن عوض آن نمی‌باشد ولی چنان‌چه عین موجود باشد باید به مالکش ردّ نماید.[۵۸۲]

فصل سوم: عدم ضمان در موارد مشابه

موارد عدم ضمان مواردی است که در آن ملازمه‌ی بین صحیح و فاسد عقد در عدم ضمان متصرّف در موضوع عقد، منتفی است. البته مواردی از این نقیض‌ها توسط فقها پاسخ داده شده‌اند و مردود هستند.
این موارد که اساساً در تألیفات فقهی انعکاس یافته، در بحثهای زیر مطرح شده است.

مبحث یکم: ضمان قابض نسبت به منافع غیر مستوفات در عقد فاسد

یکی از مواردی که به عنوان نقض ضمان گیرنده مال مقبوض بیان شده ضمان خریدار نسبت منافع غیرمستوفات در عقد فاسد است.[۵۸۳] شیخ انصاری در مکاسب گفته است: «و یشکل اطّراد القاعده أیضاً فی المبیع فاسداً بالنسبه إلى المنافع التی لم یستوفها» دلیلی که سبب شده تا ایشان عدم ضمان قابض در عقد فاسد نسبت به منافع غیرمستوفات را جز موارد نقض برشمرده است این است که این منافع در عقد صحیح مضمون نخواهد بود یعنی مبلغی در مقابل آن قرار نگرفته است ولی در عقد فاسد قابض باید این‌گونه از منافع را هم جبران کند.[۵۸۴]
برخی از جمله صاحب مصباح الفقاهه گفته‌اند: «لم نفهم وجها صحیحا لتقیید المنافع بغیر المستوفاه و ذلک، لأن لمنافع المستوفاه أیضا غیر مضمونه فی العقد الصحیح، مع أنّها مضمونه فی العقد الفاسد»[۵۸۵] ایشان تقیید منافع را به غیر مستوفات را که از سوی شیخ انصاری صورت گرفته بلا وجه دانسته و گفته است: «منافع مستوفات هم در عقد صحیح غیرمضمون است در حالی که مسلماً در عقد فاسد مضمون می‌باشد» و بعد گفته است: «شاید منشأ‌ تقیید این باشد که سخن در تلف مقبوض به عقد فاسد است و استیفای منفعت چون پشم و شیر اتلاف منفعت است نه تلف آن»[۵۸۶]
فقیه دیگری در مقام رفع اشکال گفته‌ است: «درست است که در عقد صحیح منافع د مقابل مالی قرار نگرفته است ولی بدون شک در ارزش متاع تأثیر دارد و وجود و عدم آن در افزایش و کاهش قیمت متاع دخالت دارد و همین مقدار در صدق مضمون بودن منافع کافی است.»
چنان‌چه در باب شروط هم مسأله به همین منوال است مثلاً اگر در فروش صحیح متاع شرط خیانت شود درست است که هیچ جزیی از عوض معامله در مقابل خیاطت واقع نشده است ولی این خیانت در زیاد و کم شدن قیمت تأثیر دارد و بدین جهت گفته‌اند: «للشرط قسط من العوض» پس کأنّه مقداری از عوض هم در مقابل شرط قرار گرفته است و این خود نوعی از مضمون بودن است بنابراین چنان‌چه عقد فاسد باشد اگر مشروط علیه به شرط عمل کرده باشد مشروطه‌له ضامن است و باید قیمت آن را بپردازد.»[۵۸۷]
از سخن سید می‌توان چنین پاسخ گفت که: اگر بر حسب فرض در مقابل خود منفعت چیزی از عوض قرار نگرفته مجرد تأثیر آن در زیاده و کم شدن قیمت عین، موجب نمی‌شود که علاوه بر ضمان عین، منافع هم مضمون باشد، چنان‌که شروط هم بر همین منوال است. در حالی که مسلماً مشمول قاعده «ما یضمن» و «مالا یضمن» نمی‌باشد و اگر در مثال خیاطت مشروطه‌له ضامن است این به جهت قاعده احترام است که به استناد امر او تحقق یافته است و ربطی به ما نحن فیه ندارد.[۵۸۸]
میرزای نائینی به اشکال شیخ انصاری پاسخ داده است به این‌که مدار در جریان قاعده مورد عقد است نه آن چیز که از مورد عقد خارج است و مورد عقد در باب بیع خود عین است نه منافع آن، چنان‌چه بیع صحیح یاشد منافع عین به حکم شارع مقدس تابع خود عین است اما در صورتی که بیع
فاسد باشد چون عین به مشتری منتقل نشده است لذا چنان‌چه آن را قبض کرده علاوه بر خود عین، منافع آن نیز مضمون می‌باشد.[۵۸۹]
بر این سخن اشکال وارد است که بر فرض صحّت، لازمه‌اش این است که حتّی در مورد عقودی که صحیح آن ضمان‌آور نیست مانند هبه، حکم به ضمان منافع مقبوض به فاسد کنیم. بدیهی است هبه چنان‌چه صحیح باشد منافع عین موهوبه تابع خود عین می‌باشد ولی اگر فاسد باشد چون عین به متهب منتقل نشده است لذا باید در صورت قبض، ضامن منافع آن نیز باشد.[۵۹۰] پاسخ صحیح از اشکال شیخ انصاری این است که به هیچ وجه قاعده «مالا یضمن» در مورد منافع مبیع اعم از منافع مستوفات یا منافعی که بدون استفاده از بین رفته است نقض نشده است چرا که نسبت بین تملک منافع و تملک عین عموم و خصوص من وجه است، گاهی منافع بدون عین تملک می‌شود مانند مورد اجاره و گاه عین بدون منافع تملک می‌شود مانند خرید عین مستأجره به صورت مسلوب‌المنفعه. گاهی هم، عین و منافع هر دو با هم تملک می‌شود مانند اکثر خریدهای مردم. بنابراین تملک هیچ‌کدام ملازم با تملک دیگری نیست، لیکن در مواردی تملک عین و منافع هر دو با هم توأم است همان چیز که سبب تملم عین است یعنی بیع، همان چیز سبب تملک منافع نیز هست، نهایت این‌که بیع سبب تملک عین بااصاله است و سبب تملک منافع به تبعیت است.
پس در حقیقت ثمن در مقابل عین است، در مقابل منفعت هم نیز هست منتها در مقابل عین است به اصالت و در مقابل منفعت است به تبعیت. در این صورت عین و منفعت هر دو مورد عقد هستند یکی به اصالت و دیگری به تبعیت. لذا اگر عقد بیع صحیح موجب ضمان است چنان‌که نسبت به عین موجب ضمان است همان‌طور هم نسبت به منافع هم بالتبع موجب ضمان است و لذا در فاسد آن هم، هم عین مضمون است و هم منافع.[۵۹۱]
وانگهی اصولاً باید گفت که چیزی که در عین عقد مورد ضمان می‌باشد عین و منفعت است. اما تقسیم منفعت به مستوفات و غیرمستوفات پس از عقد و قبض مال و گذشت زمان مطرح می‌شود که مشتری اگر از منافع استفاده کند مستوفات است و اگر از استفاده آن‌ ها خودداری یا طرف نظر نماید غیرمستوفات است.
بنابراین تقسیم منفعت به مستوفات و غیرمستوفات باعث تعدد نوع منفعت نمی‌شود و چنان‌که گفته شد در عقد صحیح، ثمن در برابر عین و منفعت قرار دارد منتهی در یکی به اصالت و در دیگری
به تبعیت، در عقد فاسد هم همین طور است که باز شخص ضامن است نسبت به منافع، خواه استفاده کرده باشد و یا نکرده باشد و این تمتع و یا عدم تمتع به هیچ وجه باعث تعدد نوع منفعت نمی‌
شود.[۵۹۲]
از مطالبی که بیان شد به خوبی معلوم می‌شود که به هیچ وجه ایراد نقض وارد نیست.
اما از دیدگاه برخی از فقهای اهل سنّت، قاعده «مالا یضمن» در خصوص منافع در بیع فاسد مورد نقض قرار گرفته است. ابن رجب حنبلی در قواعد می‌گوید: «در مورد بیع هرگاه عقد صحیح باشد ضمان منفعت در میان نیست و حال آن که در بیع فاسد منفعت مضمون است.»[۵۹۳] همان‌طور که مشاهده می‌شود ایشان کلمه «منفعت» را به صورت عام به کار برده است. نویسنده المغنی می‌گوید: «در عقد فاسد مشتری باید مبیع را به اضافه نماء منفصل و نیز اجرت‌المثل مدتی که مال نزد وی بوده به بایع رد کند.»[۵۹۴] آن چه که بیان شد عقاید فقهای حنبلی بود.
فقهای شافعی معتقدند که در عقد فاسد، قابض مسؤول منافع است اگر مال اجرتی دارد باید اجرت زمانی را که در دستش بوده ادا کند زیرا مال در ضمان اوست و حق استیفاء منفعت ندارد و همچون غاصب ضامن است.[۵۹۵] یوسف اردبیلی می‌گوید: «در مقبوض به بیع فاسد، قابض ضامن اجرت‌المثل مدتی است که مال در دست وی قرار داشته هر چند در این مدت از آن منتفع نشده باشد.»[۵۹۶] بنابراین در فقه شافعی قابض ضامن منافع است په مستوفات و په غیرمستوفات و از این حیث مورد نقض صحیح می‌باشد.
اما در نظر فقه حنفی خواه عقد از قبیل فاسد باشد و خواه از قبیل باطل، در هیچ یک از صور قابض ضامن منافع نیست. چنان‌که در گذشته بیان شد در فقه حنفی عقد نادرست به دو قسم باطل و فاسد تقسیم گردیده است. عقد فاسد از آن‌جا که با قبض افاده ملکیّت می‌کند هر چند مالکیّت فاسد، لذا در چنین عقدی منافع خواه مستوفات و خواه غیرمستوفات به تبع اصل متعلق به قابض می‌شود و در برابر بایع مسؤول نیست.[۵۹۷]
اما در مورد منافع مال در عقد باطل از آن‌جا که موافق مقررات غصب، غاصب در فقه حنفی مسؤول نیست، لذا خواه مقبوض در عقد باطل از قبیل امانت باشد و خواه از قبیل مأخوذ بالسوم یا شبه غصب، قابض در هیچ یک از موارد یاد شده ضامن منافع نیست چرا که در صورت امانت بودن نه ضامن اصل است و نه منافع و در صورت شبه غصب اگر چه ضامن اصل است ولی ضامن منافع نیست.[۵۹۸]
وانگهی باید دانست که در فقه حنفی، غالباً در معاملات باطل مورد معامله از شمار اموال حرام چون خوک و شراب و مردار و خون می‌باشد که از لحاظ شرعی مال به شمار نمی‌آیند و در نتیجه قابض نه ضامن اصل است و نه ضامن منافع.[۵۹۹] بنابراین از منظر فقهای حنفی مورد نقض وارد نیست.
اما در فقه مالکی، فقهای مالکی گفته‌اند که هرگاه از مقبوض به عقد فاسد منافعی حاصل شود این منافع متعلق به غاصب است به دلیل «الغله بالضمان» یا «الخراج بالضمان»، بنابراین در بیع فاسد بایع نمی‌تواند از مشتری درخواست منافع کند. در عوض مشتری هم نمی‌تواند برای هزینه‌ها و نفقاتی که برای مبیع کرده به بایع رجوع نماید زیرا این هزینه‌ها به لحاظ استیفای منافع بوده است و تعلق منافع به قابض تا هنگامی بوده است که حکم رد مال به مالک یا بایع نداده‌اند و الاّ از آن به بعد مسؤول خواهد بود.[۶۰۰] بنابراین از دیدگاه فقهای مالکی نیز مورد نقض وارد نمی‌باشد.

مبحث دوم: شریک در شرکت فاسد

شیخ انصاری(ره) گفته است: «و یمکن النقض أیضاً بالشرکه الفاسده؛ بناءً على أنّه لا یجوز التصرّف بها، فأخذ المال المشترک حینئذٍ عدواناً موجب للضمان»[۶۰۱] وی مورد دیگر از موارد امکان نقض ضمان گیرنده مال مقبوض به عقد فاسد را شرکت فاسد شمرده است و مسأله را بر این مبتنی کرده که تصرّف شرکاء در مال مشترک به استثنای شرکت فاسد جایز نباشد چرا که در این صورت گرفتن مال مشترک به نحو عدوان موجب ضمان است. به عبارت دیگر چنان‌چه فرض شود که تصرّف شرکای در مال مشترک در شرکت صحیح جائز است و تلف مال مشترک به این تصرّف موجب ضمان متصرّف نیست باید به قاعده «مالا یضمن» در شرکت فاسد هم همین طور باشد در حالی که بنا بر عدم جواز تصرّف در مال مشترک در شرکت فاسد اخذ مال مشترک در صورت فساد شرکت موجب ضمان می‌باشد.[۶۰۲]
اما برخی دیگر از فقها وضعیت هر یک از شرکاء را در مال مشترک از موارد نقض تلقی نکرده و نظریه فوق را مبهم دانسته‌اند.[۶۰۳] به عقیده ایشان بین عقد صحیح شرکت و فاسد آن در ضمان و عدم ضمان تفاوتی نیست و اگر تصرّف هر شریک در مال مشترک، تحت تأثیر عقد شرکت پس از امتزال مال شرکاء جایز باشد، در هیچ یک از عقود صحیح و فاسد آن ضمان وجود ندارد. اگر تصرّف هر شریک پس از عقد، بدون اذن سایر شرکاء جایز نباشد این تصرّف بدون تفاوت در صحیح و فاسد، موجب ضمان متصرّف خواهد بود و اگر ملازمه‌ای بین عدم جواز تصرّف و ضمان نباشد در هر حال ضمان منتفی است.
به نظر می‌رسد همان‌گونه که مرحوم محقق خویی(ره)[۶۰۴] بیان کرده‌اند پاسخ این نقض این است که مبتنی کردن مسأله ضمان بر حرمت تصرّف در مال مشترک درست نیست چرا که هیچ‌گونه ملازمه‌ی بین حرمت تکلیفی و حکم ضمان نیست زیرا چنان‌چه عقد شرکت اقتضای جواز تصرّف در مال مشترک را نداشته باشد این عدم جواز تصرّف چنان‌که در شرکت فاسد هست در شرکت صحیح هم هست و شریک بدون اذن شریکش نمی‌تواند در مال مشترک تصرّف کند ولی اگر مال مشترک بدون تعدی و تفریط تلف شود آن تلف موجب ضمان هیچ یک از شرکای نخواهد شد زیرا هر یک از شرکاء زمام مال خود را به دست شریک خود داده و او را در آن مال امین قرار داده است و بدیهی است امین جز در صورت تعدی و تفریط ضامن نخواهد بود و در این جهت ابداً فرقی بین شرکت صحیح و فاسد نیست. بنابراین وجهی برای توهم عدم جریان ضمان گیرنده مال مقبوض به عقد فاسد در شرکت فاسد نخواهد بود.
در فقه اهل سنّت هم چنان‌چه از برخی کتب ایشان به دست می‌آید عقد شرکت عقدی است امانی[۶۰۵] و معلوم است که عقد امانی سبب به وجود آمدن ضمان نمی‌باشد و چون قاعده مورد قبول آن‌ ها می‌باشد. سیوطی این طور می‌گوید: «قال الاصحاب کل عقد اقتضی صحیحه الضمان فکذلک فاسده و ما لا یقتضی صحیحه الضمان فکذلک فاسده».[۶۰۶] بنابراین از این صغری و کبری به دست می‌آید که عقد فاسد شرکت نیز موجب به وجود آمدن ضمان نخواهد بود لذا از نظر اهل سنّت هم این عقد از موارد نقض قاعده نمی‌باشد.
اما در حقوق مدنی ایران، صرف نظر از تحقق یا عدم تحقق ضمان به معنی مورد نظر فقها، در عقد شرکت، نظر اقوی این است که تصرّف هر یک از شرکای بدون اذن سایرین در مال شرکت ضمان‌آور است خواه شرکت صحیح باشد خواه فاسد. به همین جهت ماده ۵۸۲ ق.م مقرر می‌دارد: «شریکی که بدون اذن یا خارج از حدود اذن، تصرّف در اموال شرکت نماید ضامن است.» همان‌گونه که شارحان قانون مدنی بیان کرده‌اند[۶۰۷] حکم این ماده شامل تصرّفات حقوقی و مادی می‌شود و از آن استفاده می‌شود که مالک مشاع بدون اذن شریکان حق تصرّف مادی ندارد و شریک متخلف در حکم غاصب است ولی تصرّف حقوقی شریک در سهم اختصاصی خود (مانند فروش و اجاره مال مشاع) امکان دارد (ماده ۵۸۳ ق.م) و امکان انتقال سهم شریک بدون اذن دیگران به این دلیل است که تصرّف حقوقی شریک در سهم اختصاصی خود مستلزم تصرّف در سهم دیگران نیست.

مبحث سوم: عین در عقد اجاره فاسد

یکی دیگر از مواردی به عنوان نقض ضمان گیرنده مال مقبوض بیان شده ضمان مستأجر در عقد اجاره فاسد است.[۶۰۸] در مورد این‌که عقد اجاره نسبت به منافع تملیک شده موجب ضمان است جای هیچ‌گونه بحث و گفت و گویی نیست. منافع تملیک شده در عقد اجاره همانند عین تملیک شده است در عقد بیع. چنان‌چه ضمان مقبوض به عقد فاسد شامل عین مورد عقد بیع می‌باشد همین‌گونه شامل منافع عقد اجاره نیز می‌باشد.
اما در این‌که عین مستأجره مشمول قاعده «ما لا یضمن» می‌باشد یا خیر محل بحث است. گروهی از فقها و نویسندگان کتب قواعد فقه، مانند علامه در قواعد و تذکره و ابن ادریس حلی در سرائر و محقق کرکی در جامع المقاصد و شیخ انصاری در مکاسب[۶۰۹] و میرزا حسن بجنوردی در قواعد فقه خود، عین مستأجره را مشمول قاعده «مالا یضمن» دانسته‌اند. چنان‌چه در صورت صحّت عقد اجاره آن را به موجب قاعده عدم ضمان امین جز در موارد تعدی و تفریط[۶۱۰] مضمون ندانسته‌اند همین طور که در فساد عقد اجاره نیز عین را مضمون نمی‌دانند.
اما برخی دیگر از فقها[۶۱۱] با این‌که در صورت صحّت عقد اجاره، عین مستأجره را به موجب قاعده عدم ضمان امین، مضمون ندانسته‌اند در صورت فساد عقد اجاره گفته‌اند که عین مستأجره در دست مستأجر مطلقاً یعنی چه با علم مستأجر به فساد عقد و چه با جهل او، مضمون است و صاحب ریاض حکایت کرده است که این قول را به مفهوم از کلمات اصحاب نسبت داده‌اند.[۶۱۲] شیخ انصاری(ره) گفته است: «ظاهر این است که کسی که از او این نسبت حکایت شده است محقق اردبیلی در مجمع الفائده است.»[۶۱۳]
این نکته را باید ذکر نمود که ظاهراً مسئله مورد بحث، عین مستأجره است در صورتی که به مقتضای عقد اجاره در دست مستأجر باشد[۶۱۴] مانند خانه‌ی که کسی آن را برای سکونت اجاره کرده و خانه در دست مستأجر خراب شود. اما در صورتی که عین مستأجره بر حسب اقتضای عقد اجاره ضرورتی نداشته باشد که حتماً در دست مستأجر باشد مانند اجاره اتومبیل برای مسافرت، بدیهی است که در این صورت ضرورتی ندارد که اتومبیل در اختیار خود مستأجر باشد ممکن است در اختیار موجر باشد لذا چنان‌چه ماشین تلف شد به یقین مستأجر ضامن آن خواهد بود اعم از آن که اتومبیل در دست مالک باشد و با این‌که عقد اجاره اقتضا ندارد مالک آن را در اختیار مستأجر قرار داده باشد. چرا که در صورت اول مال در دست خود مالک است نه در دست مستأجر و مجرد عقد اجاره مادام که مال در دست مستأجر نباشد موجب ضمان نخواهد بود اعم از آن که اجاره صحیح باشد یا فاسد. در صورت دوم هر چند مال در دست مستأجر است ولی این به مقتضای عقد اجاره نیست بلکه مالک خود به رضای خود، مال را در تحت اختیار او نهاده است. در این صورت امانت مالکی است و امانت مضمون نخواهد بود و در هر حال فرق نمی‌کند اجاره صحیح باشد یا فاسد. چنان‌چه اشاره شد در ضمان ید عین مستأجر به اجاره فاسد در فرض مورد بحث دو قول دارد:
قول به ضمان و قول به عدم ضمان.
آن عده از فقها که به ضمان مستأجر نظر دارند استدلال کرده‌اند که:

    1. عموم ادله ضمان مقبوض به عقد فاسد، عدم ضمان عین مستأجره را در اجاره فاسد اقتضا داردزیرا عین مستأجره در اجاره صحیح در ضمان مستأجر نخواهد بود ولی قاعده علی‌الید بر ضمان عین مستأجره در اجاره فاسد دلالت دارد و چون این قاعده نسبت به قاعد اول اخص است لذا آن را تخصیص داده و به موجب آن باید به ضمان عین مستأجره در اجاره فاسد حکم کنیم.[۶۱۵]
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:53:00 ب.ظ ]




این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است. روش شناسی تحقیق، توصیفی و به لحاظ تعیین ارتباط بین متغیرها، از نوع همبستگی است و به لحاظ بازده زمانی، مقطعی است. تحقیق حاضر ترکیبی از تحقیق کتابخانه‌ای و میدانی می‌باشد. در ابتدا با بهره­ گیری از منابع کتابخانه‌ای (کتب، مقالات فارسی و لاتین) مبانی نظری تحقیق تدوین گردید و در ادامه بر اساس ادبیات تحقیق، پرسشنامه‌ توزیع گردید. سرانجام با جمع­آوری پرسشنامه داده‌های مربوط به آن با بهره گرفتن از نرم­افزار های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و ارتباط بین متغیر‌ها مورد بررسی قرار گرفت.

۱-۱۰-تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای تحقیق

۱-۱۰-۱- مدیریت دانش

تعریف مفهومی
اغلب کتاب های مربوط به حوزه‌ی تکنولوژی با تعدادی تعریف شروع می شود، اما تعریف مدیریت دانش کار آسانی نیست. نویسندگان مختلف از دیدگاه های مختلف و با رویکرد های متفاوت و انگیزه های گوناگون، به تعریف مدیریت دانش پرداخته‌اند. اغلب، مدیریت دانش به طور کلی تعریف شده و آن را به عنوان هر آنچه که سازمان برای داشتن نحوه­ انجام وظایف و فعالیت هایش نیاز دارد، تعریف کرده‌اند. این تعریف از مدیریت دانش، شامل دانش رسمی، قوانین برنامه ها و رویه ها و دانش فنی ناملموس، مهارت ها و تجارب افراد است. همچنین تعریف بالا از مدیریت دانش، شامل روش انجام کار توسط سازمان ها، ارتباط، تجزیه و تحلیل موقعیت، ارائه­ راه حل های جدید برای مسائل و توسعه روش های جدید انجام کسب و کار است. علاوه بر آن، تعریف بالا شامل مباحث فرهنگی، قومی و ارزش ها و روابط با تامین کنندگان و مشتریان نیز هست.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

فرایند خاص سازمانی و سیستمی برای کسب، سازماندهی، نگهداری، کاربرد، پخش و خلق دوباره دانش صریح و ضمنی کارکنان برای افزایش عملکرد سازمان و ارزش آفرینی (Gibbert & et al , 2002).
تعریف عملیاتی
در ضرورت بهره گیری سازمان ها از شاخص عملکرد مدیریت دانش به عنوان یک کارکرد منطقی تأکید شده است. منظور از نوآوری سازمانی ‌در این تحقیق، میانگین نمرات کسب شده از پاسخ به سوالات ۱ تا ۳۳ پرسشنامه می باشد.شامل ابعاد کسب دانشحفظ دانشانتقال دانشخلق دانش و کاربرد دانش می باشد. که توسط پنج گانه لیکرت اندازه گیری می شود.
۱-۱۰-۱-۱-خلق دانش
اولین مرحله از مراحل وسیع فرایند مدیریت دانش است، دانش در سازمان در دو چرخه متمایز شخصی و گروهی خلق می شود. دانش شخصی وقتی در بافت سازمانی به کار می رود دانش جدیدی خلق می کند که می توان آن را دانش سازمانی نامید. چرخه دانش جمعی از کاربرد دانش شخصی در بافت سازمان به وجود می آید که می توان آنرا دانش سازمانی نیز نامید. دانش سازمانی شامل انواع دانش فر آیندی، دانش رقابتی، دانش تکنیکی و… می باشد.
۱-۱۰-۱-۲- حفظ دانش
در مقابل فرایند حفظ که اجازه ورود هر دانشی را به سازمان می دهد فرایند پالایش قراردارد. سازمان باید با بهره گرفتن از مکانیزم های منطقی از ورود دانش غیر ضروری جلوگیری کند و فقط دانش مفید و قابل کاربرد اجازه ورود به سازمان را داشته باشد. برای تحقق این هدف تیم مدیریت سازمان می تواند با بهره گرفتن از بصیرت ها، ماموریت ها و هدف های سازمان چارچوبی برای ارزیابی دانش فراهم کند.
۱-۱۰-۱-۳-انتقال دانش
این فرایند عبارت است از توزیع دانش تا نقاط فعالیت و حتی فراتر از آن، به بیرون سازمان است. عوامل متعددی از جمله تسهیلات ارتباطی و فرهنگ سازمانی می توانند به این فرایند کمک کنند.در مورد تسهیلات ارتباطی باکمن(۱۹۹۸ ) بیان می کند که یکی از مقاصد اصلی مدیریت دانش تسهیل ارتباطات در تمام قلمرو های سازمان است تا اعضای سازمان با همکاری هم، چالش ها وفرصت های پنهان را شناسایی کنند. در خصوص اهمیت فرهنگ در دانش سازمانی و اشاعه آن می توان گفت فرهنگ منجر به خلق محیط های هماهنگ ساز می شود. اگر در سازمانی ارزش ها و فرهنگ به تشویق یادگیری ودانش سازی بپردازد، تمام کارکردهای سازمان تغییر می کند.
۱-۱۰-۱-۴-کاربرد دانش
از دیدگاه اکثر پژوهشگران از جمله فیفر و سوتن مهمترین فرایند است. آن ها بیان می کنند که مزیت رقابتی متعلق به سازمان هایی که بهترین دارایی های دانش را دارند نیست بلکه متعلق به سازمان هایی است که به بهترین صورت از دانش خود در عمل استفاده می نمایند. اگردانش تبدیل به عمل نشود و فعالیت های سازمانی براساس دانش سازمان نباشد همه فعالیت ها و فرایند های مدیریت دانش عقیم و بی اثر است. کاربرد دانش باعث می شود شکاف بین دانستن با عمل کردن از بین برود و حلقه مهم بازخورد، یادگیری با انجام دادن و کاربرد به وجود آید. همچنین فرایند کاربرد دانش، خلق سناریوی یادگیری زمینه ای از کاربرد دانش را ممکن می کند، برخلاف این که یادگیری به این روش بسیار مشکل است اما در خلق دانش بسیار مهم است، زیرا مستلزم فرا تحلیل و ارزیابی فرایند ها است و به همین علت اغلب در سازمان ها فراموش می شود.
۱-۱۰-۱-۵-کسب دانش
فرایند برداشت یا اکتساب دانش برای پاسخگویی به نیازهای فعلی و قابل پیش بینی آینده و تحقق اثر بخش هدف ها ضروری است. دانش را می توان از طریق مکانیزم های مختلفی کسب کرد. به منظور شناسایی مکانیزم اکتساب دانش می توان آن را در دو طبقه قرار داد: منبع درون سازمان و منبع بیرون از سازمان منبع درونی اکتساب دانش، ذهن کارکنان )دانش تلویحی و مستتر( یا پایگاه داده های سازمان که به شکل اطلاعات کدگذاری شده است.

۱-۱۱-۲- نوآوری سازمانی

تعریف مفهومی
مفهوم نوآوری به عنوان یک ابزار حیاتی توانمندسازی برای خلق ارزش و پایداری مزیت رقابتی سازمانها در محیط بسیار متغیر با پیچیدگی های روزافزون شناخته می شود(صادقی و محتشمی، ۱۳۹۰، ۹۸). نوآوری سازمانی را می توان به این صورت تعریف کرد؛ توسعه یا پذیرش یک ایده یا رفتار در کارهای تجاری که برای کل سازمان جدید است. به عبارت دیگر خلاقیت سازمانی فرایند تولید ایده های نوین سازمانی و یافتن راه‌های جدید حل مسئله سازمان است (Wong and Chin, 2007).
تعریف عملیاتی
منظور از نوآوری سازمانی ‌در این تحقیق، میانگین نمرات کسب شده از پاسخ به سوالات ۳۴ تا ۵۱ پرسشنامه می باشد.شامل ابعاد اظهار نظر افراد- انگیزه برای حل مشکل –مطرح کردن ایده‌های جدید و حل مسائل و مشکلات می باشد. که توسط پنج گانه لیکرت اندازه گیری می شود.

۱-۱۱- قلمرو پژوهش

۱-۱۱-۱-قلمروزمانی

قلمرو زمانی این پژوهش نیمه دوم سال ۱۳۹۳ می باشد.

۱-۱۱-۲-قلمرو مکانی

قلمرو مکانی پژوهش، شامل کارکنان سازمان تامین اجتماعی در سطح استان گیلان می باشد.

۱-۱۱-۳- قلمرو موضوعی پژوهش

قلمرو موضوعی پژوهش ، در حوزه مدیریت دانش و نوآوری سازمانی می باشد.
فصـل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق

۲-۱-مقدمه

فصل دوم شامل دو قسمت است، قسمت اول شامل ادبیات موضوع و قسمت دوم شامل پیشینه تحقیق است. هدف از ارائه ادبیات موضوع، تبیین مبانی نظری پژوهش است و در پیشینه تحقیق، مروری بر مطالعات انجام شده و مقالات ارائه شده در داخل و خارج از کشور داشته ایم.
در مورد ادبیات موضوع باید بدانیم که امروزه با پیچیدگی رقابت، نوآوری به عنوان یکی از مزیت های اصلی برای حیات شرکت ها محسوب می شود. همه سازمان ها برای بقا نیازمند اید‌ه های نو و بدیع هستند. ایده های نو و بدیع همچون روحی در کالبد سازمان دمیده می شود و آن را از نیستی و فنا نجات می دهد. ظهور نوآوری دانش نه تنها سازمان ها را قادر می سازد نسبت به رقبا مزیت رقابتی.به دست آورند بلکه ابزار سودمندی را برای ارتقای عملکردسازمانی ارائه می کند. دانش به عنوان منبع عمده برای نوآوری وبهره وری سازمانی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. هدف عمده مدیریت دانش ایجاد و سازماندهی محیطی است که در آن افراد دانش خود را توسعه داده، با یکدیگر تبادل نموده، دانش دیگران را با دانش خود ترکیب کرده ونهایتاً آن را به کار بندند. کاربرد دانش به نوبه خود به نوآوری در سازمان منجر خواهد شد، از این رو است که مدیریت دانش غالباً به عنوان منبع و مرجع اصلی نوآوری شناخته شده است و از الزامات اساسی فرایند نوآوری در سازمان محسوب می شود (دهقان نجم، ۱۳۸۸).

بخش اول: مدیریت دانش

۲-۲-تعاریفی از دانش

دانش، شامل حقایق و باورها، مفاهیم و اندیشه ها، قضاوت ها و انتظارات، متدولوژی (روش شناسی) یا علم اصول و نحوه انجام فنون است (افرازه، ۱۳۸۶).
دانش ایده‌ها، فهم‌ها و درس‌های آموخته شده ما در طول زمان است. درس‌ها و ایده‌هایی که باکنار هم نهادن اطلاعات دریافتی از منابع مختلف و درگذر زمان به آن دست یافته‌ایم (امامی و کیهانی،۱۳۸۶).
اضافه کردن درک و حافظه به اطلاعات، موجب توسعه طبیعی پس از اطلاعات می‌گردد. خلاصه سازی هر چه بیشتر (انباشت) اطلاعات اولیه به دانش منجر می‌شود. دانش را در این حالت می توان بینشهای حاصل از اطلاعات و داد‌ه هایی تعریف کرد که می‌تواند به روش های مختلف و در شرایط گوناگون موثر و قابل تقسیم باشد. دانش به حداقل رساندن جمع آوری وخواندن اطلاعات است، نه افزایش دسترسی به اطلاعات. دانش کارآمد کمک می‌کند تا اطلاعات و داده های ناخواسته حذف شوند. دانش یک ادراک و فهم است که از طریق تجربه، استدلال، درک مستقیم و یادگیری حاصل می‌شود (نوروزیان ،۱۳۸۷).

۲-۳-مفاهیم مدیریت دانش

در راستای تعریف مدیریت دانش تاکنون تعاریف زیادی صورت گرفته است که مختصراً در ذیل به آن ها اشاره می‌گردد.
پرز (۱۹۹۹) معتقد است: مدیریت دانش عبارت است از گردآوری دانش، قابلیت های عقلانی وتجربیات افراد یک سازمان وایجاد قابلیت بازیابی برای آن ها به عنوان یک سرمایه سازمانیPerez,1999) (.
سازمان‌ها با توسعه و تجدید ساختار دانش قبلی و کنونی با روش های مختلف به خلق واقعیت‌ها و مفاهیم جدید می‌پردازند. ایجاد دانش فرایند مهمی است که در آن انگیزه، تلقین، تجربه و شانس، نقش مهمی ایفا میکنند(افرازه،۱۳۸۶).
معیار ارزیابی در مفید بودن دانش معمولا مشخص نیست. در عین حال، اگر سازمانی دانش را در کارها و فعالیتهای رایج خود مفید دانست، باید ترتیبی اتخاذ نماید که گروه‌های کاری بتوانند به سنجش و ارزیابی دانش بپردازند (علاقه بند، ۱۳۹۱).
مدیریت دانش ارتقای یک رویکرد جامع برای شناسایی، تسخیر، بازیافتن، تسهیم و ارزشیابی یک سرمایه اطلاعاتی سازمان است. این سرمایه اطلاعاتی ممکن است، داده ها، اسناد، خط مشی و رویه ها باشد. در کل مدیریت دانش فرآیندی است که طی آن سازمان به تولید ثروت از دانش و یا سرمایه فکری خود می‌پردازد (موحد زاده،۱۳۸۷).
مدیریت دانش با تبدیل سرمایه های انسانی خود به دارایی‌های فکری سازمان یافته، برای سازمان ایجاد ارزش می کند (بقایی نیا، ۱۳۸۶).
مدیریت دانش، به کارگیری سرمایه فکری برای تفوق سازمان در رقابت با سازمان های همتا، همچنین پاسخ های نوآورانه ای برای چالش‌های جدید و اهرمی برای عمل و یک میانجی است (علاقه بند، ۱۳۹۱).

۲-۴-عناصر مدیریت دانش

عناصر مدیریت دانش عبارتند از:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:53:00 ب.ظ ]




 

افزایش میزان ضربات قلب و فشار خون
انقباض عضلانی، بی تابی، سردرد، لرزش، آسم، جوش های پوستی، سرطان و…
نفس نفس زدن، گیجی، احساس سوزش،تعریق و بی حسی

 

اشکال در تمرکز
ناتوانی در تصمیم گیری
اختلال حافظه، فراموشی
افزایش افکار خود انتقادگرانه منفی
افکار غیر منطقی تحریک کننده
تفکر فاجعه آمیز و نگرانی

 

افزایش پرخاشگری، عصبانیت، انزوای اجتماعی
نوشیدن مشروبات، سیگارکشیدن و…
مشکل در خواب رفتن،زود از خواب بیدار شدن
افزایش تمایلات وسواسی
فقدان میل جنسی و تغییر در مصرف غذا

 

۲-۳-۳نظریه زیست شناختی:
نظریه زیست شناختی استرس (نظریه جنگ یا گریز) ، این نظریه اولین بار توسط والتر کانئن۱ بیان شد. توجه کانون بیشتر بر روی واکنش فیزیولوژیکی انسان ها و حیوانات در پاسخ به خطر ادراک شده بود.کانون بر این عقیده بود که وقتی انسان و یا حیوان با خطری مواجه می شود احساس خطر باعث تحریک عصب سمپاتیک می شود و این فعل و انفعالات ما را برای پاسخ و واکنش جنگ و گریز آماده می کند و به همین دلیل نظریه جنگ و گریز نامیده می شود.در این نظریه این نکته قابل ذکر است که این واکنش در کوتاه مدت ، یک واکنش سازگارانه می باشد زیرا موجود را برای پاسخ سریعتر به خطر آماده می کند. اما اگر طولانی شود برای سلامتی مضر می باشد و باعث به هم خوردن تعادل حیاتی می شود و اگر ادامه یابد به سیستم بیولوژیکی آسیب می رساند (سارافینو، ۱۹۹۴).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

نظریه سندرم سازگاری عمومی، یکی دیگر از نظریه های زیست شناختی استرس، نظریه هانس سلیه است که تمرکز اصلی وی نیز برواکنش ها و پاسخ های فیزیولوژیکی به محرک های استرس زا است و نظریه او به سندرم سازگاری عمومی مشهور می باشد که عبارت است از فرایند تلاش تعمیم یافته (عمومی)بدن برای اینکه از خودش در مقابل عوامل استرس زا دفاع نماید (فیست و براگون۲، ۱۹۹۸).
۲-۳-۴نظریه روانشناختی:
این نظریه ها مبتنی بر جنبه های گوناگون روانشناسی که شامل شخصیت،واکنش های احساسی،ادراکات و دامنه وسیعی از رفتارهای انسانی می باشد که در ذیل به معرفی تعدادی از آنها می پردازیم.
نظریه فروید۳، به نظر فروید انسان ها دارای یک استرس فطری هستند و این ناشی از تکانه های درونی و تهدیدهای بیرونی است،رفتارهای به خصوصی به بروز اضطراب کمک می کند و دفاع های ناپسند و نا کارامد به رفتارهای روان رنجورانه و روان پریشانه منتهی می گردد. به نظر او دستگاه دفاعی مغز شامل مجموعه ای از فرایند های فکری یا مکانیزم های دفاعی است که این مکانیزم ها مجموعه ای از استرس های مقابله برای برخوردبا استرس است.
[۱۵]
نظریه یونگ۱، شخصیت انسانی را فرآیندی از خودیابی و مفهوم تفرد می دانست، تفرد ناشی از نیروی حیات معنوی است که وجود انسان و جهت زندگی او را مشخص می کند و به اعتقاد او خودآگاهی و تلاش برای درک بیشترخویشتن فرایند تفرد را افزایش می دهد.یونگ معتقد بود که فرایند تفرد ، تنش را کاهش می دهد و صرف وقت برای پی برد به اعماق ذهن باعث ایجاد وحدتی میان فرآیندهای ذهنی هوشیار و ناهوشیار و به دنبال آن احساس آرامش می شود که به آن تعادل روانی می گویند و او از تصویر سازی فعال در روش های آرامیدگی و مقابله ای استفاده می کند.
نظریه آبراهام مازلو۲به ویژگی های شخصیتی توجه خاصی داشت و از خصوصیات درونی اشخاص حرف می زند که به آنها کمک می کند تا به مقابله با استرس برخیزند و به سلامت روانی برسند. او در نظریه خود، اشخاص
خودشکوفا را مطرح می سازد و به اعتقاد او این افراد می توانند به خودپذیری و عشق به خود دست یابند و ثابت می کنند که خودپذیری و عشق به خود ، ابزاری مهم و اساسی برای برخورد موثر با استرس هستند.
نظریه ویکتورفرانکل۳، به اعتقاد فرانکل، هر تجربه ای که احساس تالم عاطفی را سبب گردد، معنای هدفمندی را دنبال می کند. رنج همانند شادی، بخشی از زندگی و عشق است و رنج و تالم را تجربه ای جهانی می داند که در اعتلای توانمندی های انسان و تکامل زندگی او نقش مهمی را ایفا می کند.
خوش بینی غم انگیز که فرانکل به این اصطلاح اشاره می کند و منظورش این است که بتوانیم رنج را به تجربه ای معنی دار تبدیل کنیم و از این تجربه درسی بیاموزیم.به اعتقاد فرانکل تا حدی استرس نقش مهمی در سلامت جسمانی ایفا می کند و تنش درونی میان انسانها امری اجتناب ناپذیر است، اما سلامتی ذهن وابسته به تنشی است
که میان موفقیت های گذشته و تلاش های آینده وجود دارد.نبودن تنش به اعتقاد او یک خلاء زیستی است.حالتی از تنش که معنای جاری زندگی، هنوز آن را درک نکرده است . به طور کلی پیام های اصلی فرانکل عبارتند از: انسان برای دستیابی به آرامش باید در درن خود در جستجوی معنای زندگی باشد.در غیاب همه چیز جز جسم ، ذهن و روح انسان می تواند نگرش و طرز تلقی خود را انتخاب کند.[۱۶]
۲-۳-۵انواع استرس:
استرس به خودی خود نه مثبت است و نه منفی، بلکه روشی که ما برای پاسخ در برابر استرس برمی گزینیم از خود استرس هم می تواند مثبت باشد و هم می تواند منفی باشد.از نگاه مثبت، استرس می تواند محرک ارتقاء کیفیت زندگی بشود و از نگاه منفی استرس موجب تخریب وضعیت سلامت روانی است (قاسم زاده،۱۳۷۷).
۲-۳-۶عوامل ایجاد کننده استرس:
درباره ماهیت محرک های تنش زا ، بررسی های متعددی انجام شده است و می توان آن را به سه دسته زیر تقسیم کرد:
تاثیرات زیست بوم شناختی : عوامل بیولوژیکی و بوم شناتی متعددی مثل نور خورشید،عوامل جذبه ای و میدان های الکترو مغناطیسی وجود دارند که روی آهنگ بیولوژیکی ما تاثیر می گذارندو پاسخ استرس را در درجات مختلف آن ایجاد می کنند.برخی از عوامل زیست شناختی نیز با تغییر در طرز و سبک زندگی به شکل مثبت تحت تاثیر قرار می گیرند که از این جمله آنها ، می توان به تغییر عادات غذایی،ورزش و استفاده از روش های قرار گرفتن در شرایط آرامیدگی
اشاره کرد که تعادل از دست رفته را به زندگی باز می گرداند. تاثیرات درون فردی روانی : شامل آن دسته از اندیشه ها،باورها،نگرش ها و ادراکاتی می شوند که از آن برای دفاع از هویت یا ضمیر استفاده می نمائیم.محک های تنش زای درون فردی روانی،منعکس کننده ساختار منحصر به فرد شخصیت ما به شمار می آیند.
تاثیرات اجتماعی : از جمله عوامل اجتماعی استرس، می توان به عدم امنیت مالی ، اثرات جابه جایی ، برخی از پیشرفت های فن آوری ، زیر پا گذاشتن و تجاوز به حقوق انسانی و موقعیت ضعف اجتماعی – اقتصادی اشاره کرد (گیرادانو۱، اورلی و داسک ، ۱۹۹۳ به نقل از سی وارد ، ترجمه قراچه داغی،۱۳۸۱).
عوامل موثر بر تشدید فشار روانی : عواملی چون زمینه،شرطی شدن ، مدت زمان و شدت فشار روانی را درمیزان تاثیر فشار روانی موثر می داند (لوولو ، ۱۹۸۶ ترجمه قریب، ۱۳۷۱). تاثیر عوامل استرس زا با شدت ، بعد ، طول مدت ، ناگهانی بودن و بالاخره جدید بودن اثر آنهاارتباط دارد (استورا ،۱۹۹۱).
[۱۷]
میزان تاثیر محرک های استرس زا به این عوامل بستگی دارد :
ابهام محرک استرس زا : هر قدر میزان ابهام بیشتر باشد، محدودیت در تفسیر زمینه ها یا ناملایمات شخصی کمتر است.
پیچیدگی محرک استرس زا : هرچه محرکی تازه تر باشد، کمتر می توانیم بر تجارب قبلی متکی باشیم و تازگی محرک بر سرعت عملکرد او در برابر آن تاثیر دارد (ونتیز۱،۱۹۸۶).
ازجمله عواملی که تعدیل کننده بین استرس و بیماری هستند :
عوامل شناختی استرس : صفات شخصیتی مانند برون گرایی- درون گرایی و بعضی ویژگی های شناختی مانند بدبینی –خوش بینی در کاهش یا تعدیل اثرات استرس تاثیر دارد.
منبع کنترل، منبع کنترل به ادراک فرد از میزان کنترل خود بر محیط و حوادث اشاره می کند. افراد با منبع کنترل درونی، بهتر با موقعیت استرس زا مدارا می کنند و در نتیجه تهدید وتنش کمتری را تحمل می کنند. افراد با منبع کنترل بیرونی ، در موقعیت های ناکام کننده ، سازگاری و توان مقابله کمتری دارند.
عزت نفس، داشتن احساس خوب و مثبت به خود راعزت نفس گویند. به نظر می رسد افرادی که احساس خوبی از خود دارند ، استرس ها را کمتر از لحاظ هیجانی تفسیر کرده ، به آن واکنش نشان می دهند.افراد با عزت نفس پایین در موقعیت های استرس زا توانایی و مهارت خود را کم برآورد و یا احساس ترس و تهدید بیشتری می کنند. در نتیجه توان مقابله را از دست می دهند. این افراد علائم بالینی بیشتری را نشان می دهند (رایس۲، ۱۹۹۲).
خوش بینی و بد بینی : خوش بینی عبارت است از درجه ای که به طور کلی انتظار وقوع موفقیت یا حوادث مثبت را دارند. افراد خوش بین ، بیماری جسمی کم و سلامت روانی بیشتری را گزارش می دهند در حالی که افراد بدبین ممکن است روی احساسات خود درباره ی استرس تمرکز نمادین و خود را از مشکلات دور یا آنها را انکار نمایند. به طور کلی خوش بین ها بر خلاف بدبین ها به احساسات منفی و اضطراب مبتلا نیستند (لیپا۳، ۱۹۹۴، به نقل از فیضی،۱۳۸۰).
۲-۳-۷عوامل فردی استرس:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:53:00 ب.ظ ]