کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      



آخرین مطالب


جستجو

 



ب) سرعت پخش:
در‌‌ این سیستم همیشه بایستی آب با سرعتی کمتر از حداقل سرعت نفوذ خاک بکار رود. چنانچه سیستم به خوبی تنظیم شده باشد هیچ زهابی در زمین بوجود نخواهد آمد.
پ) بهرهبرداری یکنواخت:
مقدار آب مورد نیاز برای آبیاری به یکنواختی و بازده استعمال آن بستگی دارد. بیشترین بازده کاربرد مؤثر به عواملی نظیر دسترسی آب، تجهیزات و کارگر و به علاوه ارزش محصول تولید شده بستگی دارد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ت) به حداقل رساندن هزینه آبیاری:
استفاده از سیستم‌های بارانی کاملاً قابل حمل به سرمایه‌ی کمتری نیاز دارد اما هزینه‌ی نیروی کارگر در آن بالاتر است در حالیکه در سیستم‌های آبپاش نیمه انتقالی هزینه‌ی آبیاری به حداقل کاهش مییابد.
ث) انتخاب محصول به منظور بازگشت هزینه‌ها:
محصولاتی با ارزش اقتصادی کم نمیتواند استفاده از سیستم بارانی را توجیه کند. از ‌‌این رو،‌‌این نوع سیستم آبیاری تنها برای آن دسته از محصولاتی باید بکار رود که درآمد کافی جهت توجیه هزینه‌های مصرف شده برای اجرای‌‌این سیستم را تأمین کند. اگرچه، استفاده ار روش بارانی محصول سود بهتری را به دلیل بازدهی بالاتر و کاربرد یکنواخت نصیب کشاورزان میکند. گیاهانی که نزدیک به هم کشت میشوند مانند بادام زمینی میتوانند برای‌‌ این روش مطلوبتر باشند.
فاکتورهای وابسته به آبیاری بارانی:
قبل از طراحی و نصب سیستم بارانی باید از دسترسی به تجهیزات و تأسیسات آن اطمینان حاصل کرد. روش آبیاری بارانی به فاکتورهای بسیاری وابستهاند از جمله:
۱) توپوگرافی زمین
۲) مشخصات خاک
۳) نوع محصولات
۴) مقدار و کیفیت آب مصرفی
۵) دسترسی به کارگر و انرژی
۱) توپوگرافی زمین:
زمین‌های زراعی به دسته‌ه ای زیر طبقهبندی می-شوند:
- زمین با توپوگرافی نامنظم
- زمین با شیب تند و ناهموار
- محدوده‌های وسیع مجزا
در تمام دستهبندی‌های فوق، آبیاری بارانی، کاربرد یکنواخت آب را در مزارع شیبدار و موجدار بدون هیچ گونه تلفات خاک، فرسایش و یا فشردگی خاک در حین آبیاری و بدون نیاز به هیچ گونه تسطیح زمین، فراهم میکند. هر چند، حداکثر سرعت پخش آبپاش در شیب‌هایی با درجات مختلف ( که به ۴ درجه اصلی طبقهبندی شدهاند) طبق بافت خاک (از خاک ریز ماسه‌‌ای تا خاک سنگین رسی) باید به خوبی با جدول راهنمای زیر تطابق داشته باشد:
جدول ۳-۱- حداکثر سرعت کاربرد آبپاش برای شیب‌هایی با درجات مختلف و خاک‌هایی با بافت متفاوت منبع: کتاب راهنمای آبیاری بارانی[۸۳]، USAID، واشنگتن[۸۴]، ۱۹۶۸

بافت خاک
(سانتیمتر در ساعت)
شیب ۰تا۵%
(سانتیمتر در ساعت)
شیب ۵تا ۸%
(سانتیمتر در ساعت)
شیب ۸ تا ۱۰%
(سانتیمتر در ساعت)
شیب ۱۲ تا ۱۶%
(سانتیمتر در ساعت)
خاک شنی درشت ۱/۵ ۷۵/۳ ۵۴/۲ ۲۷/۱
خاک سبک شنی ۵۴/۲ ۰۳/۲ ۵۰/۱ ۰۲/۱
لوم سیلتی ۲۷/۱ ۰۲/۱
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 11:24:00 ب.ظ ]




خدمت دیگر کلیسا در ثبات اجتماعی تعریف نقش‌های مشروعی بود که اجتماع را از ثبات و پایداری بهره‌مند می‌ساخت و از اختلاف و نزاعها جلوگیری می‌کرد. مشروعیت بخشی به پادشاه، قوانین قضایی و زندگی خانوادگی نمونه‌هایی از این دست به شمار میآیند.
در مجموع مسیحیت با آموزههای خود بنیانی برای اخلاق اجتماعی و حفظ ثبات و امنیت چه در سالهای قرون وسطی و چه در سالهای بعد فراهم کرد که این امر زمینه ساز هرگونه فعالیت سازنده از جمله فعالیت علمی گردید[۷۶۳]

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲) امور عام المنفعه

بیگمان یکی از نقشهای مهم تمام ادیان آرامش بخشی به انسان به شمار میرود. کلیساها به مسیحیت گریزان از بیرحمیهای آن دوره «.. گوشه امن صومعه‌ها را اعطا کرد تا پان که مردان و زنان و نسخ کتاب‌های کلاسیک از گزند و دستبرد زمانه محفوظ ماند؛ کلیسا چنین دنیایی را با محاکم اسقغی خود اداره کرد،مردمانش را در مکاتب و دانشگاه‌های خود تربیت کرد و سلاطین روی زمین را آرام ساخت تا به انجام مسولیت‌های اخلاقی و تکالیف سنگین صلح پروری قیام کنند. کلیسا زندگی کودکان خود را با اشعار و درام و نغمات منور کرد، منبع الهام ایشان در پیدایش عالی‌ترین آثار هنری تاریخ بشری شد، و از آنجا ک قرار نشد مدینه فاضله‌ای از مساوات در میان افرادی که از لحاظ کفایت مساوی نبودند ایجاد کنند، به سازمان‌های خیریه و بهبود احوال مستمندان بذل توجه کرد، و تا حدودی ضعفا را در برابر اقویا حراست کرد. بی شک، کلیسا بزرگترین عامل اشاعه تمدن در تاریخ اروپای قورن وسطی بود»[۷۶۴]

۳) حمایت از خانواده

در مورد مورد اموزههای مربوط به خانواده، از چند دیدگاه میتوان توجه داشت ؛ برخی از آنها مردم را تشویق به ازدواج می کنند و برگزیدن همسر را باعث یکیشدن دانسته و در برخی از آنان به حفظ حریم خانه، همسران، و تربیت و حفظ این کانون و تربیت و نگهداری از بچه هاو… توجه دارند

    1. حجاب

در کتاب مقدس برای حفظ حریم بانوان دستورات متنوعی داده شده من جمله:
در میان آموزه‌های مختلف مسیحی تاکید زیادی بر لزوم آراستگی به حیا و کنار نهادن آرایش ظاهری شده است: «و نیز خواهانم که زنان پوششی شایسته به تن کنند و خویشتن را به نجابت و متانت بیارایند نه به گیسوان بافته با طلا و مروارید و جامه های فاخر…زن باید در آرامی و تسلیم کامل تعلیم قرار گیرد. زن را اجازت نمی دهم که تعلیم دهد یا بر مرد مسلط شود، بلکه باید آرام باشد».[۷۶۵]همچنین درباره پوشش سر آمده است:«اگر زنی سر خود را نمیپوشاند پس اصلا موهای خود را بچیند و اگر برای زن شرمآور است که موهایش را بچیند یا بتراشد پس باید سر خود را بپوشاند. مرد نباید سر خود را بپوشاند زیرا او صورت و جلال خداست، اما زن جلال مرد است.[۷۶۶]
در گذشته تاثیر این نوع آموزه‌ها در بین مردم ملموس بوده؛ جان ای. وولمر در مورد نوع آرایش زنان که تحت تأثیر آموزههای مسیحی بود، میگوید:« برای زنان رهنمودهای تازهای پیدا شده بود. زیبایی آنان نباید شامل( آراستن پیدای گیسوان تابدار و به کار بردن طلا یا جامههای آراسته) بلکه تنها در حد آرایش ( یک روان آرام و سر به زیر باشد)[۷۶۷]
بر اثر تفسیر و تاویل جدی این آموزه ها بود که، ادونیتیس های هفتمین روز، بر آن شدند تا استفاده از هر نوع طلاو جواهر ، حتی حلقه ازدواج را ممنوع کنند. رسم پوشاندن موی سر در کلیساها- که در همین اواخر کلیسای کاتولیک آن را منسوخ اعلام کرد- در نامه پولس رسول به کلیسای قرنتیا در مورد پوشیده بودن( نامه پولس رسول به قرنتیان، باب ۱۱، آیه ۵-۱۰) تایید میشود.[۷۶۸]
شاید به همین دلیل باشد که نقاشیهای پیش از رنسانس مریم را زنی نشان میدهد که گویا از سنخ زنان معمولی کوچه و بازار نیست و شرم و حیا نهفته در چهرهاش به وی حالتی ملکوتی و آسمانی میدهد. نقاش کوشیده است او را مانند زنان زیبای پیرامونش نکشد و از نوعی زیبایی معنوی برخوردار سازد؛ به عبارت دیگر همه هنر خود را به کار برده ست تا به او یک زیبیی معنوی ببخشد. زیباییای که الهام گرفته از زنی است که خداوند در انجیل خواسته است[۷۶۹]

    1. اهمیت دادن به ازدواج و قبح طلاق

توصیه به ازدواج مطمئنا بهترین راه برای صانت از خانواده است، دیدگاه مسیحیت آن است که انسانیت از طریق اجتماع مذکر و مونثی- که هرکدام جداگانه ناقصند به طور کامل تحقق مییابد. عیسی گفت که: زن و مرد با اجتماع خود یکدیگر را تحمل میکنند و یک تن میشوند[۷۷۰] و این یک تن شدن از این دو قابل انفکاک نیست.
تاکید فراوانی مبنی بر دوستی بین زن و مرد و اطاعت زن از همسران در آموزه‌های مسیحی از همین مقولۀ ایجاد ثبات و عدم انفصال وجود یکی شدۀ زن و مرد است؛ که در ادیان توحیدی جایگاه ویژه‌ای دارد پولس به شوهران می گوید که زنان خود را دوست بدارید؛ آمده: «و امّا شما ای شوهران، همسران خود را همان­طور دوست بدارید که مسیح کلیسای خود را دوست داشت. او حاضر شد جانش را فدای کلیسا کند تا آن­ را مقدّس و پاک سازد و با غسل تعمید و کلام خدا آن را شستشو دهد.»[۷۷۱]

    1. صیانت از کانون خانواده

مسأله جلوگیری از مفاسد و مخالفت با ارتباطات خارج از عرف، در آئین مسیحیت مطرح است و کاملا امری تعریف شده میباشد: اعتقاد سنتی مسیحیان آن است که فعالیت جنسی، تنها در چارچوب ازدواج میتواند وحدت بخش باشد؛ پس نه تنها تاکید دارد به رابطه عاطفی در زمان ازدواج بلکه در مورد پاکی و ععفت بین زن و مردی که با هم یک تن شدهاند میآورد:
«همان غیرت و علاقه‌ای را که خدا نسبت به شما دارد، من نیز در دل خود احساس می‌کنم. همین غیرت و علاقه باعث می­ شود که برای شما نگران باشم، نگران از این­که مبادا غیر از مسیح، به دیگری نیز دل ببندید؛ زیرا آرزوی من این است که شما مانند دوشیزه‌ای پاکدامن باشید که عشق و محبّت خود را فقط برای کسی نگاه می‌دارد که با او ازدواج خواهد کرد.»[۷۷۲]
به طور کلی، نظر مسیحیت آن است که مسایل غریزی گر چه موهبتی است الهی که باید از ان استفاده و لذت برد. اما این غریزه هم اگر مانند سایر مواهب سوءاستفاده شود دیگر موجب سعادت و خوشبختی نخواهد بود.و فعالیت جنسی تنها در چاچوب ازدواج موجب سعادت است

    1. قبح طلاق

طلاق در مسیحیت ممنوع است و این ممنوعیت از معدود تشریعاتی است که به خود حضرت عیسی نسبت داده شده است. وی به شدت با طلاق مخالف میکرد و ازدواج با زنان مطلقه را حرام می دانست: « و گفته شده است هر که از زن خود مفارقت جوید، طلاق نامهای به او بدهد. لیکن من به شما میگویم هر کس به غیر علت زنا زن خود را جدا کند، باعث زنا کردن او می شودو هر که زن مطلقه را نکاح کند، زنا کرده باشد[۷۷۳]
در مسیحیت، نوع آموزههای مسیحی باعث غیرممکن شدن طلاق شده بود و کسانی که به طلاق مبادرت میورزیدند با تحمل مشقات فراوان حاصل از اعتراف در زمانی که آیین اعتراف همگانی بود روبرو میشدند.
علت عدم امکان طلاق دادن را عدم امکان جدایی تنی میداند که با هم یکی شده، لذا آمد: « مگر نخوانده اید که خالق در ابتدا ایشان را مرد و زن آفرید. و گفت: از این جهت مرد پدر و مادر خود را رها کرده به زن خویش بپیوندد وهر دو یک تن خواهند شد. بنابراین بعد از ان، و نیستند، بلکه یک تن هستند. پس آن چه را خدا پیوست، انسان جا نسازد»[۷۷۴]
حتی آموزههای مسیحیت، برای زمان بروز اختلاف نیز چنان سخت به نظر میرسد که کسی توان اینکه در خود با همسرش اختلافاتی را بروز دهد نمیدید؛ مثلا در آیین کاتولیک اگر اختلافی در زندگی زناشویی روی دهد، نه شوهر و نه زن هیچ یک نباید گناه را به گردن دیگری بیندازند، بلکه باید نارسا بودن عشق خود را سبب آن دشواری بداند. پذیرفتن این که زناشویی به جدایی میانجامد برابر است با قبول این که عشق به خداوند ناتوان است، پس حرمت شکنی به خداست. از این رو طلاق روا نیست»[۷۷۵]

    1. قبح شهوت پرستی

مسیحیان معتقدند که به صلیب رفتن مسیح سبب نمیشود همه‌ی گناهان پاک شود؛ ونباید برخی انسانها زندگی خود را به دست سرشت خود سپرده و از خواسته‌ها و هوای نفسانی خود پیروی کنند. به گفته‌ی پولس، مسیح گناهان ما را پاک کرده است، اما مسیحیان نباید بر این باور باشند که اگر باز هم به سوی گناه بروند مجازات نخواهند شد. مسیح خطاب به چنین انسانهایی می‌گوید: «گفته شده است که زنا مکن، اما من میگویم حتی اگر با نظر شهوت‌انگیز به زنی نگاه میکنی، همان لحظه در دل خود با او زنا کردهای؛ پس اگر چشمی که این قدر عزیز است سبب شود که گناه کنی، آن را از حدقه در آور و دور افکن. بهتر است بدنت ناقص باشد تا این‌که وجودت به جهنم در افتد! اگر دست راستت باعث میشود گناه کنی، آن را ببر و دور بیانداز! بهتر است یک دست نداشته باشی تا این‌که با دو دست به جهنم بروی! [۷۷۶]
درآموزههای مسیحیت، کنش جنسی بیش از هر چیز نشان از عشقی است که زن و شوهر به همدیگر می ورزند، که پذیرفتن کودکی که میوه آن است در این عشق نهفته است. کنش جنسی برای لذت و دلخوشی و سرگرمی نیست که آمدن کودک آن را بر هم بزند. پس منطق نظریه کاتولیک هم بچهدار شدن برون از زناشویی را رد میکند، هم شیوه های ساختگی را برای جلوگیری از آبستنی و برای بچه انداختن»[۷۷۷]

    1. قبح هم جنس گرایی

با وجود معضلات فراوانی که در مورد انحرافات جنسی در غرب کنونی وجود دارد؛ اما عهد عتیق فعل همجنسگرایی را محکوم و می آورد:« با ذکور ، مثل زنان جماع نکن، زیرا که این فجور است»[۷۷۸] و برای انجام دهنده این فعل مجازاتهایی را معین میکند « البته هر دوی ایشان کشته شوند».[۷۷۹]
در عهد جدید عیسی مستقیما سخنی از همجنسگرایی به عمل نمیآورد، اما پولس رسول با لحنی شدید از فسادی که در جامعه می بیند سخن میگوید: « زنان شان نیز عمل طبیعی را به انچه خلاف طبیعت است تبدیل کردندو همچنین مردان نیز استعمال طبیعی مردان را ترک گفتند و در آتش شهوت به یکدیگر سوختند»[۷۸۰]
اینگونه برخوردهای صریح نه تنها بر افکارمردم تاثیر داشت که بر تدوین قوانین جوامع غربی تاثر گذاشت درنتیجه تا همین اواخر اغلب مسیحیان تحت تاثیر این آموزه ها، به صرف خیر خواهی همجنس گرایان را محکوم کرده اند. از نظر اغلب مردم مسیحی این حالت غیر قابل تصور، وقوع ان اشمئزاز آور و غیرطبیعی بود وجود این نگرش باعث شده بود که همجنسگرایان احساس آلودگی و گناه کنند.

    1. قبح سقط جنین

تعالیم مسیحیت در طول قرون ثابت نبوده است. در دو قرن اول مسیحیت، که سقط جنین و بچه کشی معمول بود، کلیسا قاطعانه با آن مخالفت میکرد. بعدها میان جنین شکل یافته ئ شکل نایافته، که به اعتقاد آنان روح نداشت؛ و جنین شکل یافت که روح داشت، تمایز قایل شدند.
البته مذهب کاتولیک تنها مذهبی است که در این سالها احکام دقیقی درباره سقط جنین صادر نموده. نظر مذهب کاتولیک آن است که در زمان بسته شدن نطفه یک زندگی منحصر بهه فرد تشکیل شده، و در نتیجه سقط آن در هر زمان، خطاست.[۷۸۱]

۴) زهد و فروتنی

در مسیحیت، زهد به کناره‌گیری از محرّمات و ترک اموری است که سبب دوری از خداوند و نیز افسوس نخوردن بر از دست دادن چیزی و شادنشدن از به دست آوردن آن؛ نیز به کوتاهکردن آرزوها اطلاق میشود. [۷۸۲]
مسیح در قبح دنیا گرایی و عمومیت لطف خدا می‌گوید: «پس نصیحت من این است که برای خوراک و پوشاک غصه نخورید، برای همین زندگی و بدنی که دارید شاد باشید. به پرندگان نگاه کنید؛ آنها غصه ندارند که چه بخورند؛ نه میکارند و نه درو میکنند، اما پدر آسمانی شما غذای آنها را فراهم میکند. آیا شما برای خدا بیشتر از این پرندهها ارزش ندارید؟ به گلهای سوسن در صحرا نگاه کنید. آنها برای لباس غصه نمیخورند، با این حال به شما میگویم که سلیمان با تمام ثروت و شکوه خود لباسی به زیبایی این گلهای صحرا نپوشید. اگر خدا در فکر گلهایی است که امروز هستند و فردا از بین می‌روند، چقدر بیشتر در فکر شماست! … ای کم ایمانان![۷۸۳]
فرد مسیحی باید بداند که به دنیا تبعید شده است و دنیا تبعیدگاه اوست. پس باید شیوه‌ی زندگی خود را تغییر بدهد و با کشتن هوای نفسانی و دل بریدن از دنیا، راهبی واقعی شود. رهبانیت در مسیحت، صرفاً در اعمال ظاهری نمایان نمیشود، بلکه باید فرد از آن چه دنیایی است تهی شود؛ تنها به عشق آخرت زندگی کند و هرگز به این دنیای گناه‌آلود و آنچه به آن تعلق دارد دل نبندد.[۷۸۴]
بر اساس اخلاق مسیحی، کسی که به این چیزها دل بندد، در واقع نشان میدهد که به خدا دلبستگی ندارد؛ زیرا وابستگیهای این دنیا، خواسته‌های ناپاک و میل به داشتن و تصاحب هر آن‌چه به نظر جالب می‌آید، نیز غرور ناشی از ثروت و مال، هیچ‌یک از خدا نیست، بلکه از این دنیای گناهآلود است. دنیا نابود میشود و چیزهای گناه‌آلود از بین خواهد رفت، اما هرکه طبق خواست خدا زندگی کند همیشه برقرار خواهد ماند.[۷۸۵]

۳- علم سازی آموزه ها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:24:00 ب.ظ ]




خلاصه فرضیه

ضریب متغیر مستقل اساسی

سطح معنی داری آزمون

نتیجه

بین اقلام تعهدی با عدم تقارن اطلاعات رابطه وجود دارد.

۰۰۴/۰

۰۱۲/۰

پذیرش فرضیه

سطح عدم اطمینان بر رابطه بین اقلام تعهدی با عدم تقارن اطلاعاتی تاثیرگذار است.

۶۲۸/۰-

۲۲۹/۰

رد فرضیه

بین محافظه کاری سود با عدم تقارن اطلاعات رابطه وجود دارد.

۵۳۳/۰

۰۱۷/۰

پذیرش فرضیه

سطح عدم اطمینان بر رابطه بین محافظه کارانه بودن سود با عدم تقارن اطلاعاتی تاثیرگذار است.

۸۵۴/۰-

۰۲۱/۰

پذیرش فرضیه

فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری و پیشنهادها
۵-۱) مقدمه
اگرچه اطلاعات مالی از منابع مختلف قابل استخراج است، اما درحال حاضر صورتهای مالی هسته اصلی منابع اطلاعات مالی را تشکیل می دهند.بنابراین باید از کیفیت بالایی برخوردار بوده و اطلاعات مربوطی را ارائه دهند.این امر زمانی تحقق می یابد که صورتهای مذکور براساس ضوابط معتبر یعنی استانداردهای حسابداری تهیه شده باشد.دراین راستا الزامات افشا در صورتهای مالی ضمن آنکه ازیک طرف، شرکتها را ملزم به افشای اطلاعات خاصی می نماید که برای سرمایه گذاران مفید است ، از طرفی باعث بوجود آمدن یکنواختی و امکان قابلیت مقایسه بصورت موثر شده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بکارگیری اقلام تعهدی و برآوردهای حسابداری در جهت مدیریت سود، یکی از رفتارهای گزارشگری مالی مدیران است که از جنبه های مختلفی بر شرکتهای سهامی و بازار سرمایه تاثیرگذار است. این در حالی است که ممکن است لزوما انگیزه مدیران از بکارگیری اقلام تعهدی، منفعت جویانه و در راستای اهداف شخصی نباشد. هدف اصلی و کلی تحقیق، بررسی ارتباط بین مدیریت سود و محافظه کاری سود با عدم تقارن اطلاعات، با در نظر گرفتن شرایط عدم اطمینان، است. در این راستا، ۴ فرضیه مطرح شد که در فصل قبل مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. در این فصل نتایج حاصل از پژوهش انجام شده بصورت خلاصه ارائه شده و نتایج مزبور براساس مبانی نظری تحقیق تشریح و تفسیر می شوند.ابتدا یافته های حاصل از آزمون فرضیات تحقیق مطرح میگردد. سپس این یافته ها با نتایج تحقیقات پیشین مقایسه می شوند. در پایان فصل، پیشنهادهای کاربردی با توجه به یافته های تحقیق و نیز پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی مرتبط ارائه شده است .
۵-۲)خلاصه و تفسیر نتایج حاصل از فرضیه اول
نتایج تحلیل آماری حاصل از آزمون فرضیه اول نشان داد که بین اقلام تعهدی با عدم تقارن اطلاعات رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. این یافته ها با نتایج تحقیق باچتیار (۲۰۰۸) و کورمیر و همکاران (۲۰۱۳) سازگار می باشد. این محققین دریافتند که اقلام تعهدی، رابطه ای مثبت و معنی دار با عدم تقارن اطلاعاتی، دارد. همچنین نتایج این تحقیق نشان دهنده ی وجود یک رابطه مثبت و معنی دار میان اقلام تعهدی اختیاری ( غیر عادی) و عدم تقارن اطلاعاتی است. همچنین در داخل کشور، خدامی پور و قدیری (۱۳۸۹)، به بررسی رابطه میان اقلام تعهدی و عدم تقارن اطاعاتی در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج حاصل از تحلیل داده‌ها حاکی از این است که میان اقلام تعهدی غیر عادی و عدم تقارن اطلاعاتی، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. با این حال نتایج تحقیق، رابطه معنی داری را میان قدر مطلق کل اقلام تعهدی و عدم تقارن اطلاعاتی، نشان نمی دهد. در همین راستا، رحیمیان و همکاران(۱۳۹۱)، به بررسی ارتباط بین کیفیت سود و عدم تقارن اطلاعاتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج تحقیق نشان داد که بین میزان کیفیت سود و عدم تقارن اطلاعاتی ارتباط معناداری وجود دارد و کاهش کیفیت سود منجر به افزایش عدم تقارن اطلاعاتی می گردد.
محققان کیفیت اقلام تعهدی را بعنوان میزان قدرت این اقلام در پیش بینی و برآورد جریانات نقدی آتی تعریف کرده اند(دچو و دیچو[۸۳]،۲۰۰۲). بنابراین سودهای مبتنی بر اقلام تعهدی با کیفیت بالا، جریانات نقدی آتی را دقیق تر پیش بینی می کنند. بر طبق مبانی نظری، کیفیت بالای اقلام تعهدی، دو پیام را برای سهامداران و سرمایه گذاران دارد. اول، قدرت ارزیابی و تحلیل مدیریت در برآورد این اقلام و دوم، انحراف کمتر سود از جریانات نقدی که باعث می شود، در مجموع، استفاده کنندگان از صورتهای مالی، اعتماد بیشتری به سودهای گزارش شده شرکت داشته باشند. هر چه مدیر کمتر به استفاده از اقلام تعهدی روی آورد ه باشد، اطلاعات گزارش شده توسط ایشان، قابلیت اتکای بیشتری دارد. در تئوری حسابداری، مسئله نامتقارن بودن اطلاعات دارای اهمیت زیادی است زیرا بازارهای اوراق بهادار دستخوش تهدیدهای ناشی از مسئله عدم تقارن اطلاعاتی قرار می گیرند و این به دلیل وجود اطلاعات درون سازمانی است. حتی اگر قیمت به طور کامل تمام اطلاعات موجود در بازار را به همگان منعکس کند، باز هم این احتمال وجود دارد افراد درون سازمان، نسبت به افراد خارج از سازمان، دارای اطلاعات بیشتری باشند. در این زمان، این افراد از مزیت داشتن اطلاعات استفاده میکنند و به منافع بیشتری دست می یابند.
بر اساس مبانی نظری و تجربی فوق، ارتباط مثبت بین عدم تقارن اطلاعاتی با اقلام تعهدی را می توان بر اساس دو نکته، استدلال نمود. اول اینکه، استفاده از اقلام تعهدی توسط مدیر، نشان می دهد که اطلاعات محرمانه ای در شرکت وجود دارد که مدیر با بهره گرفتن از اقلام تعهدی سعی در پنهان کردن آن دارد و این امر به طور بالقوه، موجب نامتقارن شدن محیط اطلاعاتی می شود. دوم اینکه، مدیرانی که از اقلام تعهدی استفاده می کنند انگیزه های بالقوه ای برای پنهان نمودن اطلاعات دارند. بنابراین، بطور کلی، محیط اطلاعاتی شرکتهای ی با مدیران دارای این انگیزه ها، نامتقارن است.
۵-۳)خلاصه و تفسیر نتایج حاصل از فرضیه دوم
نتایج تحلیل آماری حاصل از آزمون فرضیه دوم نشان داد که سطح عدم اطمینان بر رابطه بین اقلام تعهدی با عدم تقارن اطلاعاتی تاثیر معنادار نداشته است. این یافته ها با مبانی نظری تحقیق و با نتایج تحقیق کورمیر و همکاران (۲۰۱۳) ناسازگار می باشد. زیراکه این محققین دریافتند که یک محیط پیچیده و پویا، رابطه بین اقلام تعهدی اختیاری و عدم تقارن اطلاعات را که بعنوان نوسانات قیمت سهم و گسترش اندازه گیری در نظر گرفته می شوند، ضعیف می کند. خصوصا، رابطه مثبت بین مدیریت سود و عدم تقارن اطلاعات برای شرکت های متنوع، که به شدت در R & D سرمایه گذاری می کنند، و کسانی که در معرض نوسانات فروش بالا قرار دارند را تضعیف می کند. این مساله بر مشکل سرمایه گذاران برای ارزیابی مدیریت سود در یک محیط نامطمئن تاکید می کند. در نهایت، در چنین شرایطی، اقلام تعهدی اختیاری هستند، احتمال دارد توسط سرمایه گذاران شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایالات متحده، بازار سهام شفاف در مقایسه با بازار سهام کانادا ،تشخیص داده شوند.
شرایط عدم اطمینان محیطی عبارت است از نرخ تغییرات یا نوسان در محیطی که واحد انتفاعی در آن فعالیت می کند که می توان شامل مشتریان، رقبا، مقررات دولتی و اتحادیه های کارگری باشد. تئوری سازمان، عدم اطمینان محیطی را مبتنی بر کمبود اطلاعات برای تصمیم گیری تعریف می کند. بر این اساس، زمانی که مدیران اطلاعات مورد نیاز برای اتخاذ تصمیمات آتی در اختیار ندارند؛ محیط عملیاتی واحد انتفاعی را غیرقابل پیش بینی برآورد نموده و شرایط عدم اطمینان محیطی رخ می دهد. در حیطه گزارشگری مالی، گوش و اولسن(۲۰۰۸) دریافتند که عدم اطمینان محیطی مدیران را به مدیریت سود در جهت کاهش عدم تقارن اطلاعاتی، تحریک می کند. آنها پیشنهاد دادند که مدیران بطور بالقوه، به شرایط عدم اطمینان واکنش نشان داده و رفتار گزارشگری مالی خود را در این شرایط تغییر می دهند.
یافته های فرضیه دوم تحقیق نشان داد که مبانی نظری و تجربی فوق در خصوص شرکتهای نمونه آماری مصداق نداشته است. به نظر می رسد که احتمالا استفاده مدیران از اقلام تعهدی، در راستای کاهش اثرات نامطلوب ناشی از عدم اطمینان اطلاعاتی نبوده است.
۵-۴)خلاصه و تفسیر نتایج حاصل از فرضیه سوم
نتایج تحلیل آماری حاصل از آزمون فرضیه سوم نشان داد که بین محافظه کاری سود با عدم تقارن اطلاعات رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. این یافته ها با مبانی نظری تحقیق و با نتایج تحقیق کورمیر و همکاران (۲۰۱۳) سازگار می باشد. همچنین این یافته ها را می توان در راستای نتایج تحقیق رضازاده و آزاد (۱۳۸۷) تلقی نمود. نتایج آنها حاکی از وجود رابطه مثبت و معنی دار میان عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران و سطح محافظه کاری اعمال شده در صورت های مالی است. علاوه بر این، نتایج تحقیق نشان می دهد که طبق پیش بینی، تغییر عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران موجب تغییر در سطح محافظه کاری می شود. نتایج مزبور بیانگر این است که به دنبال افزایش عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران، تقاضا به اعمال محافظه کاری در گزارشگری مالی افزایش می یابد و بدین ترتیب، سودمندی محافظه کاری به عنوان یکی از خصوصیات کیفی صورت های مالی مورد تایید قرار می گیرد.
به لحاظ تئوری، رعایت محافظه کاری یکی از معیارهای ارزیابی کیفیت گزارشگری مالی محسوب می شود. کیفیت اطلاعات حسابداری تحت تاثیر مجموعه ای از عوامل قرار دارد که برخی از آنها ریشه در تقاضا برای چنین اطلاعاتی به منظور استفاده در ترتیبات قراردادی و بازارها(سرمایه و کار) دارد. تقاضا برای اطلاعات حسابداری با کیفیت ممکن است تحت تاثیر پذیرش اوراق بهادار شرکت در بازار سرمایه باشد.
ارتباط مستقیم بین محافظه کاری با عدم تقارن اطلاعاتی را می توان ناشی از ماهیت اطلاعاتی محافظه کاری دانست. زیراکه، اعمال رویه های محافظه کاری در گزارشگری مالی، عموما منجر به کم نمایی دارایی ها می شود. زیرا که شرکتهای محافظه کار، سعی می کنند، سودخالص را در کمترین سطح اندازه گیری و گزارش نمایند. از این رو، منطقی بنظر می رسد که هر چه شدت محافظه کاری در شرکتی بیشتر باشد، مبلغ کمتری برای سود و دارایی ها گزارش نماید. از این نظر، ممکن است مدیران از رویه های محافظه کارانه در جهت پنهان نمودن برخی از اخبار مرتبط با شرکت استفاده نمایند و در نتیجه سطح عدم تقارن اطلاعاتی افزایش یابد.
۵-۵)خلاصه و تفسیر نتایج حاصل از فرضیه چهارم
نتایج تحلیل آماری حاصل از آزمون فرضیه چهارم نشان داد که سطح عدم اطمینان بر رابطه بین محافظه کارانه بودن سود با عدم تقارن اطلاعاتی تاثیر منفی داشته است. به عبارت دیگر، در شرایط عدم اطمینان اطلاعاتی، بین محافظه کاری با عدم تقارن اطلاعاتی، ارتباط معکوس وجود داشته است. این یافته ها با مبانی نظری تحقیق و با نتایج تحقیق کورمیر و همکاران (۲۰۱۳) سازگار می باشد.
وقتی سرمایه گذاران در خصوص وضعیت آتی بازار سرمایه با یک عدم اطمینان روبرو هستند؛ اخبار بد، باعث کاهش شدیدتر و اخبار خوب باعث افزایش کمتر در قیمت سهام در مقایسه با زمانی است که آنها نسبت به آینده مطمئن تر باشند. بنظر می رسد که انگیزه های منفعت جویانه مدیر، باعث می شود که او سیاستهای گزاشگری مالی شرکت را منطبق با انتظارات بازار سرمایه تغییر داده و اطلاعات را بگونه ای منتشر کند که موردانتظار سرمایه گذاران است. در این خصوص، در دوره های رکود تجاری، انتشار اخبار خوب درباره شرکت و در قالب سود گزارش شده توسط مدیران، ممکن است چندان مورد توجه سرمایه گذاران قرار نگیرد. زیرا همانطور که کورمیر و همکاران (۲۰۱۳) نشان داد، در این شرایط سرمایه گذاران، عموماً اخبار خوب را ناشی از گزارشگری جانبدارانه مدیران شرکتهای سهامی در جهت جبران تاثیرات رکود تجاری بر ارزش بازار شرکت تلقی می کنند. این در حالی است که اخبار بد را با دید واقع بینانه تری مورد توجه قرار می دهند.
۵-۶) پیشنهادهای برآمده از نتایج تحقیق
بر اساس یافته های تحقیق، پیشنهاداتی در حوزه کاربردی و پیشنهاداتی در حوزه تحقیقات آتی بشرح ذیل مطرح می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:23:00 ب.ظ ]




- توجه به جزئیات: میزانی که انتظار می رود کارکنان بتوانند مسائل را تجزیه و تحلیل کنند و به صورتی دقیق به امور بپردازند.
- توجه به نتیجه: میزانی که مدیریت به نتیجه ها یا ره آوردها توجه می کند، نه به روشها و فرآیندهایی که باید برای دستیابی به این نتیجه ها به کاررود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

- توجه به افراد: میزانی که مدیریت به کارکنان اجازه می دهد در تصمیم گیری ها مشارکت کنند و میزانی که مدیریت درباره اثرات نتیجه های تصمیم گیری بر افراد توجه می کند.
- تشکیل تیم: میزانی که مدیریت کارها را به گونه ای تنظیم می کند که به وسیله تیم (و نه به وسیله افراد) انجام شود.
- تحول: میزانی که افراد دارای روحیه پرخاشگری، تحول یا حتی جسارت هستند (و نه افراد ساده اندیش و احتمالاً بی تفاوت).
- ثبات یا پایداری: میزانی که سازمان در فعالیت های خود به حفظ وضع موجود (و نه رشد) تأکید و توجه میکند. هریک از این ویژگیها بر روی طیفی قرار می گیرد که دامنه آن از بسیار کم تا بسیار زیاد کشیده میشود (مرادی و میرزاده،۱۳۸۷).
بنابراین اگر فرهنگ سازمانی را از زاویه این هفت ویژگی مورد توجه قراردهیم، می توانیم به پدیده ای به نام فرهنگ سازمانی دست یابیم. این تصویر، پایه و اساسی برای احساس و استنباط مشترک اعضا می شود و بر آن اساس می توان گفت که کارها چگونه انجام می گیرد و افراد چه نوع رفتاری در سازمان خواهند داشت. مطالعه ای نشان می دهد که فرهنگ شرکتی توسط ۵۳ ۰/۰ پاسخ دهندگان بزرگترین مانع استقرار کاربردهای مدیریت دانش است. در مطالعه دیگری ۸۰ ۰/۰ مصاحبه شوندگان فرهنگ را بزرگترین مانع ایجاد یک سازمان دانش مدار دیده اند. فرهنگ به عنوان قلب یک سازمان موفق دانش محور قرار دارد. در مدیریت دانش، فرهنگ قادر است رسالت، آرمان، اهداف بلند مدت و اهداف کوتاه مدت را نمایان سازد. مطالعات متعددی نشان میدهد که حل مسائل فرهنگی مشکل است ، اما بیشترین مزایا را به دست می دهد. بزرگترین چالش مقابل مدیریت دانش، یک مساله فنی نیست، زیرا می توان آن را به هر تعداد سیستم «تکنولوژی اطلاعات» حل کرد، بلکه چالش اصلی مساله فرهنگ است . وظیفه دشوار تفوق بر موانع فرهنگی، به ویژه احساسی است که می گوید اطلاعات با ارزش تر از آن است که تسهیم شود (نگودری و یعقوبی،۱۳۹۰).
فرهنگ سازمانی که تفکر خلاق و انتقادی در آن یک ارزش حاکم تلقی می شود، خود عاملی کلیدی و راهگشا در مدیریت دانش است. ایجاد فرهنگ مناسب و بهره گیری از مدیریت دانش و فناوری اطلاعات موجب می شود که سرعت و صحت خدمات و محصولات سازمان افزایش یابد. برای توسعه مدیریت دانش در سازمان باید تغییراتی که منجر به تداخل و تعامل یا بازسازی دانایی می گردند،به طور نظامند تشویق و حمایت شود. هنگامیکه سازمانها نوآوری میکنند صرفاً اطلاعات را پردازش نمی کنند، یعنی به منظور حل مشکلات موجود و انطباق با محیط در حال تغییر خود اطلاعات را از بیرون به درون سازمان نمی آورند و آن را پردازش کنند، بلکه عملاٌ و واقعا دانش و اطلاعات نوینی را خلق نموده و از درون سازمان به بیرون منتقل می سازند، به منظور اینکه هم مشکلات و راه حلهای خود را مجدداً تعریف کنند و هم محیط خود را باز آفرینی کنند.
نوآوری کلید مزیت رقابتی محسوب می شود. نوآوری با توانا سازی کارکنان یک سازمان از طریق یاد گیری، تبادل دانش و مشارکت حاصل می شود. دانش می تواند موارد زیر را شامل شود:
تخصصی که یک سازمان از توسعه محصولات خود به دست می آورد، اطلاعاتی که از رقبای خود و محصولات تولیدی آنان کسب می کنند، اطلاعات مربوط به مشتریان، نیازهای آنها و بازخور آنان در مورد محصولات سازمان.
تجزیه و تحلیل این دانش و اقدامات عملی پس از آن مزیت رقابتی لازم برای حصول اطمینان ازبقای سازمان را برای آن سازمان به ارمغان خواهد آورد. این دانش در قالب ایده ها، ابداعات، و نوآوریها تبلور می یابد و به منبع فروش و کسب سود برای یک شرکت تبدیل می شود. تبدیل ایده ها، جریانات درآمد تجاری و جوهر نوآوری محسوب می شود. ایده آفرینی تنها یک نقطه شروع است. دریک سازمان درصد افرادی که ایده های آنان به مورد اجرا در آمده است با ضریبی تحت عنوان نوآوری مورد سنجش قرار می گیرد. نوآوری مزیت رقابتی منحصر به فردی را برای سازمان به ارمغان می آورد و به تعبیر دیگر نوآوری رمز و راز مزیت رقابتی محسوب می شود.
نوآوری به سازمانها کمک می کند تا نه تنها رقابت، که کلیه چالشهای استراتژیک خود را برآورده سازند. برای مثال در مواجهه با نرخ فزاینده تغییر،جهانی شدن، توسعه سریع تکنولوژی، نیروی کار متنوع ترو تغییر از یک اقتصاد صنعتی به اقتصاد دانش مدار، نوآوری عمل تسهیل کننده در مواجهه با تغییرات و تحولات فوق محسوب می شود. برآورده نمودن چالشهای فوق موسسات را جهت میل به رقابت پذیری یاری می نماید و برآورده نمودن همه این چالشها به نوآوری وابسته است. موضوعات عمدهای که در این راستا فراروی سازمانها قرار دارد عبارتند از:
- تبادل ایده های فردی که نهایتاً به صورت بخشی از پایگاه دانش سازمانی در خواهد آمد.
- پرورش ایده های مرتبط و شکل دادن به آن در قالب پروژه ها و نمونه های اولیه.
- تبدیل دانش حاصل شده به محصولات و فرآیندها
تحقق موارد سه گانه فوق مستلزم آن است که فرایند نوآوری را برحسب جریان دانش و تبادل آن در قالب ضمنی و آشکار مورد ملاحظه قرار دهیم، بدین معنا که دانشی که در بین افراد به طور ضمنی در جریان است از ذهن آنان استخراج شده ودر پایگاه های اطلاعاتی و به صورت طرحهای مختلف رمزگذاری شود و دانش ایجاد شده با سایر دانشهای موجود ترکیب شده و در قالب اشکال جدید دانایی پدیدار گردد.
تجسم و تبلور عینی مفهوم نوآوری را می توان در تعریف زیر به خوبی مشاهده نمود:
فرایند خلق مستمر دانش نوین، انتشار وسیع و گسترده آن در سراسر سازمان و تبدیل سریع آن به محصولات ، خدمات، تکنولوژی و نظامهای جدید.
تعریف فوق نشان می دهد که هدف اصلی و غایت مدیریت دانش، ارزش آفرینی از طریق نوآوری است. حوزه مشترک و همپوشی تنگاتنگ دو مفهوم مدیریت دانش و نوآوری را می توان در تعریفی که یکی ازصاحب نظران مدیریت دانش ارائه نموده است ملاحظه نمود. مالهوترا مدیریت دانش را این گونه تعریف می کند:
مدیریت دانش موضوعات کلیدی سازگاری، بقا و شایستگی سازمانی را در مواجهه با تغییرات محیطی فزاینده پوشش می دهد. مدیریت دانش اساساً آن دسته از فرآیندهای سازمانی رادر برمیگیرد که در اندیشه ترکیب هم افزای ظرفیت پردازش داده ها و اطلاعات تکنولوژی های اطلاعاتی و ظرفیت خلاقانه موجودات انسانی می باشد. به عبارت دیگر، مالهترا مدیریت دانش را ترکیبی از تکنولوژی اطلاعات و نوآوری انسانی می داند(مرادی و میرزاده،۱۳۸۷).
۲-۲-۳-۱۳-۲) ارتباطات استراتژیک(روابط درون سازمانی مناسب)
پولانی[۳۵] (۱۹۶۶) عقیده دارد “مدیریت استراتژیک مجموعه تصمیمها و اقدامات مدیریتیاست که عملکرد بلند مدت یک شرکت یا سازمان را تعیین می کند و عبارت است از: تدوین استراتژی (برنامه ریزی بلند مدت یا استراتژیک)، اجرای استراتژی و ارزیابی". بنابراین مدیریت استراتژیک برنظارت وا رزیابی فرصتها و تهدیدهای خارجی در سایه توجه به نقاط قوت و ضعف یک شرکت تأکید دارد. یکی از کلیدی ترین عوامل توانا سازی دانش در سازمان عبارت است از تعبیه کردن دور نمای دانش. تزریق یک دورنمای دانش در پیکره کلی سازمان بر ضرورت حرکت از طراحی استراتژی سازمان به اهمیت خلق یک دور نمای کلی دانش در یک سازمان تأکید می کند.
دور نمای دانش می تواند موجبات آفرینش مفهوم ، به عنوان یکی از مواد خام نوآوری را فراهم سازد. دورنمای دانش اثر اندکی بر تبادل دانش ضمنی در جمع کوچکی از کارکنان یک سازمان دارد، بلکه فرایند نهادینه سازی دور نمای دانش نهایتاً به دانش نهفته در ذهن کارکنان به منظور به حرکت درآوردن موتور نوآوری در سازمان تأکید دارد. دور نمای دانش یک سازمان به تغییر استراتژیک طرح کسب و کار یک سازمان روح می بخشد و زمینه را برای طراحی استراتژی توسعه سازمان فراهم می سازد، بدین معنا که با ایجاد امکان استفاده استراتژیک از شایستگیهای کلیدی سازمان کسب و کار آن را رشد می بخشد (نگودری و یعقوبی،۱۳۹۰).
امروزه دانش و قابلیت خلق و بهره برداری از آن به عنوان مهمترین منبع مزیت رقابتی پایدار یک سازمان مورد ملاحظه قرار گرفته است. اما به نظر می رسد که ما هنوز از درک فرایند دانش آفرینی و بهره برداری ازدانش ایجاد شده بسیار فاصله داریم. ما به نظریه دانش مداری نیازداریم که با نظریه های سازمانی موجود تفاوت اساسی داشته باشد. بخشی از دشواری تنظیم و توسعه نظریه ای نوین در خصوص دانش آن است که پژوهشگران و دست اندرکاران مدیریت ازدرک اساس و شالوده فرایند دانش آفرینی عاجزند. به تعبیر دو تن از صاحبنظران (نوکاتا[۳۶] و تویاما[۳۷]) دانش آفرینی یک فرایند باکلتیک (ترکیبی) است که طی آن عوامل متباین مختلفی بر اساس تعامل پویا بین افراد، سازمان و محیط با یکدیگر ترکیب می شود. دانش بر اساس یک حرکت مارپیچی (و نه دایره ای) خلق می شود که فراتر از مفاهیم به ظاهر متضادی همچون نظم و آشوب، خرد و کلان، جزء و کل، ذهن و بدن، ضمنی و آشکار، خود و دیگری، قیاس و استقراء، خلاقیت و کارایی می باشد. این دو محقق این گونه بحث می کنند که کلید درک فرایند دانش آفرینی، تفکر و عمل دیالکتیک است که پارا فراتر از این تضادهای ظاهری گذاشته و چنین پاراداکس هایی را با یکدیگر ترکیب می نماید . این ترکیب یک سازش یا مصالحه محسوب نمیشود، بلکه پرورش خصوصیات متعارض و متضاد از طریق فرایند پویای دیالوگ(گفتگوی متقابل) و عمل می باشد امروزه مؤسسات با تناقضات و موارد متضاد متفاوتی روبرو هستند. یک مؤسسه بایستی در بازار جهانی رقابت کند و در عین حال خود را با بازارهای محلی منطبق سازد. مجبور است به منظور برآوردن نیازهای متنوع مشتری محصولات خود را تفکیک نماید و در عین حال در میدان رقابت قیمت نیز پیروز آید. توسعه و گسترش دانش که مبنایی برای رقابت پذیری موسسه در بلند مدت محسوب می شود، مستلزم دراختیار داشتن منابع و صرف زمان است(مرادی و میرزاده،۱۳۸۷).
۲-۲-۳-۱۳-۳) وضوح مسئولیت افراد در سازمان
برای افراد در هر سازمانی لازم است که نقشها و مسئولیتهای ویژه خود را درک کرده و بدانند که باید با چه کسی در زنجیره ارزش خدمات تماس برقرار کنند. این نقش ها و مسئولیت های محول شده در زنجیره ارزش، از طریق اهداف و استراتژیهای سازمان تعیین می شود. به عبارت دیگر افراد نیازدارند به طور آشکاری بدانند که چگونه کار آنها متناسب با استراتژیهای سازمان است و به تحقق اهداف سازمانی کمک می کند.
در مدیریت دانش به کارکنان اختیارات بیشتری داده شده و ساختار سازمانی از حالت وظیفه ای بیرون آمده و حول فرآیندها، کار دنبال می شود. در چنین سازمانی افراد می توانند درباره روش های جدید انجام کار بیا ندیشند و برای انجام کارها طرحهای نوین را ارائه نمایند، نیازهای جدید مشتریان را شناسایی و در جهت تأمین آنها اقدام کنند. در چنین سازمانی، کارکنان می توانند حتی درتعیین مسیر استراتژی نقش داشته باشند. اعضای سازمان نیازها را شناسایی کرده و استراتژی بر اساس مجموعه فعالیتهای تیم هایی تدوین می شود که به مشتریان، محصول یا خدمت را ارائه می کنند. بخشهای مختلف سازمان خود را با شرایط در حال تغییر وفق می دهند و در حالی که هیچ گاه از مأموریت اصلی شرکت فاصله نمی گیرند در صدد هستند که به طور مستقل تغییرات را بپذیرند (نگودری و یعقوبی،۱۳۹۰).
۲-۲-۳-۱۳-۴) کیفیت اطلاعات قابل مبادله در سازمان
نکته اساسی در رابطه با کیفیت اطلاعات دریافتی توسط فرد. کیفیت داده های اولیه است. اگر صحت داده ها مورد تردید باشد همین امر در مورد اطلاعات دریافتی توسط فرد نیز صادق است. کیفیت پردازش داده ها هر
چقدر خوب باشد نمی تواند ضعف داده های ورودی را جبران کند. ضعف کیفیت ممکن است ناشی از کیفیت داده های فراهم شده برای سازمان و یا ناشی از روش های تهیه داده ها باشد به قولی GIGO. یعنی اگر آشغال وارد سیستم شود، آشغال هم از آن خارج می شود.
نکته دیگر به هنگام بودن اطلاعات است. زمانیکه داده به کاربر می رسد ممکن است برای مسائل و یا شرایطی که در آن زمان خاص کاربر با آن زمان خاص کاربر با آن روبرو است مناسب نباشد، بلکه در زمان دیگری در آینده مناسب باشد. نحوه ارائه اطلاعات به کاربر نیز ممکن است منجر به عدم تشخیص ارزش اطلاعاتی داده ها گردد. مثلاً اگر اطلاعات از نظر نحوه ارائه ضعیف باشد یا خیلی وارد جزئیات شده باشد ممکن است کاربر متوجه اهمیت داده ها نشود و یا احتمالا به دلیل انبوه مطالب از جستجو در آن صرف نظر نماید. از نظر ارزش، با در نظر گرفتن اطلاعاتی که کاربر در یافت می کند می توانیم ارزشهای متفاوتی برای هر بخش از اطلاعات در نظر بگیریم. ارزش اطلاعات به شناخت کاربر از آن و مرتبط بودن اطلاعات با موقعیت وی بستگی دارد. لذا صرف نظر از مرتبط بودن، اگر کاربر شناختی از اطلاعات نداشته باشد، داده ها همچنان داده باقی خواهند ماند. حال اگر شناخت وجود داشته باشد، هر چه ارتباط اطلاعات با موقعیت کاربر بیشتر باشد، سطح یا میزان شناخت کاربر از موقعیت اطلاعات بیشتر خواهد بود و لذا ارزش اطلاعات افزایش می یابد. اطلاعات با کیفیت ابزاری را برای تسخیر و توزیع درس های فرا گرفته شده فراهم می آورد. اگر اطلاعات فاقد معنی بوده و در زمان مناسب فراهم نگردد، افراد در انجام وظایف خود با مشکل مواجه شده و زمان زیادی را برای یافتن اطلاعاتی که نیاز دارند صرف خواهند کرد (مرادی و میرزاده،۱۳۸۷).
۲-۲-۳-۱۳-۵) آمادگی برای تغییر
تغییر و نوآوری ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند. اگر سازمانی دارای یک فرهنگ نوآور باشد که نظرات جدیدی ایجاد می کند باید قادر باشد که تغییرات مستمری در رفتارها و اقدامات کاری ایجاد کنند و این مستلزم آن است که افراد آن سازمان یک نگرش مثبت و رو به جلو نسبت به انجام کارهای متنوع داشته باشند تااینکه تمایل به حفظ موقعیت کنونی داشته باشند. برای ایجاد تغییرات موفق مدیران باید کارهایشان را به کمک افراد و از طریق تلاش برای یافتن نظرات آنان و گوش دادن به دیدگاه های آنان انجام دهند. مدیران باید فضایی را ایجاد کنند که در آن افراد به خاطر ترس از انتقاد وتنبیه از بیان نظریاتشان خودداری نکنند. هنگامی که افراد احساس کنند که نظرات شان مورد پذیرش و استقبال قرارنمی گیرد احتمال ندارد که دیگر به بیان ایده های خلاق بپردازند و در نتیجه سطوح تعهد و مشارکت آنان ودر نتیجه توان نوآوری بالقوه سازمان کاهش خواهد یافت.
آماده بودن برای تغییر به احساس مستمر نیاز به تغییر اشاره دارد. مدیران لازم است تا با شکافهای عملکرد جاری نه تنها از طریق جمع آوری اطلاعات عملکرد، بلکه از طریق تبدیل آن به پیامهای با مفهوم و رساندن آن به اطلاع کارمندان خود مقابله کنند . به عبارت دیگر لازم است که مدیران مسائل و مشکلاتی که پشت سر نیاز به تغییر است را بیان کنند. اگر کارکنان احساس کنند که مدیران توجه کمی به اطلاعات عملکرد دارند، آنها نیز از آن چشم پوشی کرده و به انجام کارها به روش فعلی و حفظ موقعیت کنونی ادامه می دهند. پس لازم است که مدیران به کارکنان خود اطمینان دهند که ازنظرات آنان چشم پوشی نخواهند کرد و در نهایت کارکنان لازم است که ماهیت تغییر و مزایای همراه آن را درک کنند . اگرکارکنان تغییر را به عنوان اقدامی که نتایج منفی و نا مطلوب به همراه دارد تلقی کنند، به طورمنطقی از آن استقبال نخواهند کرد (رهنورد و محمودی،۱۳۸۸).
۲-۲-۳-۱۴) انواع دانش
چهار نوع دانش مشخص شد ه است:
- دانش نیروی انسانی: دانش که در مغز اعضای سازمان وجود دارد.
- دانش مکانیزه: دانشی که حامل وظایف ویژه یکپارچه در سخت افزار ماشین است.
- دانش مستند : که به شکل بایگانی ، کتاب، سند، دفتر کل، دستورات و نمودارها، و… ذخیره می شود .
- دانش خودکار(اتوماتیک): که به طور الکترونیکی ذخیره شده و به وسیله برنامه های رایانه ای که وظایف خاص را پشتیبانی می کند، قابل دسترسی است.
از سوی دیگر دانش را به دو نوع ضمنی و صریح تصور می کنند .
دانش ضمنی معمولا در قلمرو دانش شخصی ، شناختی وتجربی قرار می گیرد. در حالی که دانش صریح بیشتر به دانشی اطلاق می گردد که جنبه عینی تر -عقلانی تر و فنی تر دارد (داده ها ، خط مشی ها، روش ها، نرم افزارها، اسناد و …). دانش صریح به طور معمول هم به خوبی قابل ثبت و هم قابل دسترسی است . در تمایز گذاری میان دو نوع دانش می گوید که بیان کردن دانش ضمنی با واژه ها دشوار است . فن آوری اطلاعات به طور سنتی روی استفاده از دانش صریح متمرکز شده است . با این حال سازمان ها اکنون دریافته اند که برای انجام موثر کارهایشان نیازمند یکپارچه کردن هر دو نوع دانش هستند . از این رو در حال ایجاد روش های حاضر به منظور تبدیل دانش ضمنی به دانش صریح هستند که می تواند تدوین شود و بنابراین دیگران می توانند آنرا ثبت و ذخیره نمایند و اینست هدف مدیریت دانش ، تبدیل دانش ضمنی به دانش صریح و انتشار مؤثر آن، این مفهوم قدرتمند به ایجاد روش ها، ابزارها و کاربردهای مدیریت دانش کمک کرده است(نوروزپور و همکاران،۱۳۹۲).
۲-۲-۳-۱۵)گرایش های مدیریت دانش
از میان رفتن مرزهای زمانی و مکانی در نتیجه نوآوری هایی که در فن آوری ارتباطات دور برد صورت گرفته است، برگزیدن یک شیوه جدید مدیریت دانش را آسان می کند، این نوآوری ها تنها تسهیم اطلاعات در سراسر یک سازمان را ساده نکرده اند ، بلکه تقریبا آنرا برای بقا و گسترش سازمان ضرورت بخشیده اند . هم اکنون دو گرایش عمده در مدیریت دانش به چشم می خورد:

    1. سنجش سرمایه فکری سازمان : ایجاد معیارها ، نسبت ها و شاخص ها.
    1. نگاشت دانش : ثبت دانستنی که اشخاص به دست می آورند و انتشار آن درسراسر سازمان عمدتا از طریق فناوری اطلاعات است.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:23:00 ب.ظ ]




۴- Peters & Waterman
ج) فرهنگ های اشتراکی۱ (دیل و کندی۲، ۱۹۸۲): آنها عقیده دارند که در صورتی که سازمانی بخواهد موفق شود، فرهنگ های قوی ( که در آنها به اهداف سازمانی متعهد بوده و آنها را باور دارند)
اهمیت بسزایی دارد زیرا آنها به بهره وری و رضایت بالای کارکنان منجر می شود. دیل و کندی معتقد بودند که فرهنگ پنج مؤلفه دارد:
۱- محیط بیرونی- محیط کسب و کار خاص بر سبک فرهنگی تأثیر می گذارد.
۲- ارزش های سازمانی- باور های کلیدی سازمان که همه کارکنان باید به آنها معتقد باشند.
۳- قهرمانان سازمان- اعضای سازمانی که نقش الگوهای موفقیت را ایفا می کنند.
۴- آداب و رسوم- آیین ها و تشریفاتی که فرهنگ سازمان را تقویت می کنند.
۵- شبکه فرهنگی- چگونه داستان ها، ارزش ها، باورها و غیره با یکدیگر ارتباط بر قرار کرده و به اشتراک گذاشته می شوند.
د) مدل چهار مؤلفه ای۳ ( دنیسون۴ ، ۱۹۹۰):
۱- فرهنگ های بوروکراتیک: تمرکز بر ثبات، کنترل، پایایی، نظم، کارایی، انطباق با قوانین و رویه ها و حفظ وضع موجود.
۲- فرهنگ های جمعی: تمرکز بر روی تعهد، درگیر شدن، کار تیمی، مشارکت، رضایت کارکنان و ابتکار.
۳- فرهنگ های مأموریت محور۵ : کارکنان به سمت تحقق چشم انداز، ارزش ها و اهداف شفاف سازمان سوق داده می شوند و بر مبنای آنها پاداش می گیرند.
۴- فرهنگ سازگاری۶ : تمرکز بر انعطاف پذیری، نوآوری، خطرپذیری، توانمندسازی و یادگیری(فیضی و رحیمی،۱۳۹۰).
۲-۲-۵- ویژگی های فرهنگ سازمانی
برای اینکه بتوان به نوع و وضعیت فرهنگ یک سازمان پی برد باید اندیکس هایی را تعیین و برحسب آن شاخص ها بتوان فرهنگ یک سازمان را شکافت. از دیدگاه های مختلف شاخص های متعددی بیان گردیده است در اینجا تنها به شاخص های مورد نظر رابینز اشاره می گردد به اعتقاد رابینز شاخص های عمده ای که می تواند فرهنگ سازمانی را مشخص نمایند عبارتند از :

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۱- خلاقیت فردی: میزان آزادی عمل و استقلال افراد در سازمان.
۲- ریسک پذیری: میزانی که افراد تشویق می شوند تا دست به کار های مخاطره آمیز بزنند.
۳- رهبری: مشخص بودن هدف ها و عملکرد های مورد انتظار در سازمان.
۴- یکپارچگی: درجه ی هماهنگی واحدهای سازمان.
۵- حمایت مدیریت: درجه ای که مدیران زیر دستان خود را یاری می کنند.
۱- corporate cultures
۲- Deal & Kennedy
۳- model of four types
۴- Denison
۵- mission cultures
۶- adaptability cultures
۶- کنترل: قوانین و مقررات ناظر بر رفتار افراد.
۷- هویت: میزان یا درجه ای که افراد، خود را متعلق به سازمان و سازمان را متعلق به خود می دانند.
۸- سیستم پاداش: میزان وابستگی پاداش ها به شایستگی افراد.
۹- سازمان یا پدیده ی تعارض: میزان پذیرش تعارض یا انتقاد در سازمان.
۱۰- الگوی ارتباطی: میزان اعمال سلسله مراتب در اختیارات (رابینز،۱۳۷۸).
۲-۲-۶- نقش و کار کردهای فرهنگ در سازمان
- فرهنگ تعیین کننده ی مرز سازمان بوده و سازمان ها را از هم تفکیک می نماید.
- نوعی احساس هویت به پیکر اعضای سازمان تزریق می کند.
- فرهنگ باعث می شود که در افراد نوعی تعهد نسبت به چیزی به وجود بیاید که آن چیز بسی بیش از منافع شخصی فرد است.
- فرهنگ موجب ثبات و پایداری سیستم اجتماعی می گردد. فرهنگ از نظر اجتماعی نوعی چسب به حساب می آید که می تواند از طریق ارائه استاندارد های مناسب، اجزای سازمان را به هم متصل کند.
- فرهنگ به عنوان یک عامل کنترل به حساب می آید که موجب بوجود آمدن یا شکل دادن به نگرش ها و رفتار کارکنان می شود(رابینز، ۱۳۷۴).
هویت سازمانی
شکل دادن به رفتار
تعهد گروهی
فرهنگ سازمانی
ثبات نظام اجتماعی
شکل۲-۷: کارکرد های فرهنگ سازمانی( رابینز، ۱۳۷۴)
۲-۲-۷- شکل گیری فرهنگ سازمانی
همانگونه که در نمودار زیر شیوه شکل گیری فرهنگ سازمانی و حفظ و نگهداری آن ارائه شده است، منشاء فرهنگ سازمانی نمی تواند چیزی جز فلسفه بنیانگذار آن باشد این فلسفه به نوبه ی خود بر شاخص هایی اثر می گذارد که در فرایند استخدام مورد استفاده قرار می گیرند. اقدامات یا کار های کنونی مدیریت عالی سازمان موجب می شود تا جو کلی(رفتار مورد قبول ) شکل بگیرد. اینکه تا چه اندازه افراد بتوانند با فرهنگ سازمان آشنا گردند، به این مسأله بستگی دارد که در فرایند گزینش افراد، سازمان تا چه اندازه بتواند ارزش هایی را که افراد دارند با آنچه مورد نظر مدیریت سازمان است، تطبیق دهد ( رابینز ، ۱۳۷۴).
مدیریت عالی سازمان
فرهنگ سازمان
شاخص های گزینش
فلسفه بنیانگذاران
پذیرفتن فرد در سازمان
شکل۲-۸ : شکل گیری فرهنگ سازمانی(رابینز،۱۳۷۴)
۲-۲-۸- انواع فرهنگ سازمانی
الف: انواع فرهنگ سازمانی از دید رابینز
- فرهنگ علمی: سازمان های دارای فرهنگ علمی بیشتر به یادگیری، پرورش و تقویت شخصیت های علمی و تخصصی تأکید دارند لذا به استخدام افراد جوان تمایل نشان میدهند.
- فرهنگ باشگاهی: در این سازمانها تأکید بر تناسب داشتن روحیه افراد به وفاداری و تعهد نسبت به سازمان است. در این فرهنگ ارشدیت، سنوات خدمت، در سازمان معیار عمده اهمیت و ارزش افراد است.
- فرهنگ تیمی: این سازمان ها بر نوآوری و آزادی عمل تأکید دارند.
- فرهنگ تدافعی: برعکس فرهنگ تیمی که به اختراع، نوآوری و اکتشاف تأکید دارند، فرهنگ تدافعی بر حفظ و بقای سازمان توجه دارد در این فرهنگ امنیت شغلی حائز اهمیت است.
ب: انواع فرهنگ سازمانی کامرون و کویین۱

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:23:00 ب.ظ ]