اجتماعی در ارتباط دانست.
نگرش[۳۵]: نظر فرد در مورد میزان مطلوبیت یا عدم مطلوبیت و مثبت یا منفی بودن یک هدف خاص و میزان حمایت یا عدم حمایت وی از آن هدف است (آجزن، ۱۹۹۱).
۷-۱ محدودیت‌های پژوهش
از جمله محدودیت‌های این پژوهش تعدد روستاها و مشکلات رفت و آمد بوده است.
فصل دوم
مبانی نظری و مروری بر پژوهش‌ها
فصل دوم
مبانی نظری و مروری بر پژوهش‌ها
۱-۲ مقدمه
در این فصل، مقدماتی در رابطه با سموم و کودهای شیمیایی، کشاورزی پایدار و انواع نظام‌های آن و همچنین علل استفاده از سموم و کودهای شیمیایی توسط کشاورزان عنوان شده و در ادامه به ضرورت رهیافت‌های رفتاری و تشریح تئوری رفتار برنامه‌ریزی شده پرداخته شده است. در نهایت با توجه به مطالعات انجام شده و مرور ادبیات در حوزه موضوع مورد بحث چارچوب نظری تحقیق که برگرفته از تئوری رفتار برنامه‌ریزی شده[۳۶] می‌باشد، ارائه گردیده است.
۲-۲ چالش‌های کشاورزی نوین
با توجه به روند رو به افزایش جمعیت جهان و همچنین محدودیت منابع موجود در بخش کشاورزی، نیاز به افزایش تولید محصولات کشاورزی اجتناب ناپذیر است. بیگدلی و صدیقی (۱۳۸۷) به نقل از کوچکی و خیابانی، در این رابطه بیان می‌کنند، تجاری شدن فعالیت‌های کشاورزی و فراوانی منابع نفت و گاز طبیعی و ارزان بودن این منابع در جهان باعث گردید، پس از جنگ جهانی دوم، پیشرفت‌های سریعی در صنایع به ‌وجود آید و زمینه تخصصی شدن تولیدات کشاورزی و استفاده وسیع از منابع و مواد شیمیایی در کشاورزی فراهم شود. در این دوران، تولید محصولات کشاورزی به مجموعه‌ای از عملیات به‌زراعی بویژه سموم و کودهای شیمیایی وابسته شد که علاوه بر افزایش تولید به دلیل فشار بیش از حد به زمین، موجبات استهلاک بیش از حد زمین‌های کشاورزی و کاهش کیفیت بافت خاک، آلودگی آب و خاک و تهدید سلامت انسان را فراهم ‌آورد. نتیجه نهایی آن، تهدید امنیت غذایی در آینده خواهد بود. به عبارت دیگر رشد چشم‌گیر تولید محصولات کشاورزی به وسیله نهاده‌های خارجی به عنوان وسیله‌ای برای افزایش تولید محصولات غذایی ممکن گردید. این امر منجر به افزایش رشد قابل ملاحظه مصرف آفت‌کش‌ها و مواد شیمیایی شده است (جویت و باتر[۳۷]، ۲۰۰۷)؛ نهاده‌های بیرونی جایگزین فرایندها و منابع طبیعی شدند. آفت‌کش‌ها، جایگزین روش‌های بیولوژی و مکانیکی مبارزه با آفات، علف‌های هرز و بیماری‌ها و افزایش تولید محصولات به بهای تحمیل هزینه‌های سنگین به محیط زیست تمام شد. در طی سال‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰، تولید مواد غذایی در سطح جهان بر حسب مصرف انرژی ۵/۱ برابر و در همین مدت مصرف نهاده‌ها ۵ برابر افزایش یافت (کوچکی، ۱۳۷۶).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

کودها عمده‌ترین نهاده در تولید محصولات زراعی محسوب شده و تقریباً نیمی از انرژی مصرف شده در کشاورزی دنیا را به خود اختصاص می‌دهد. تا اواسط ۱۹۷۰ کودها عمدتاً در کشورهای توسعه یافته استفاده می‌شد، ولی از آن به بعد مصرف کود در کشورهای در حال توسعه از رشد بیشتری برخوردار بود (لال و پیرس، ۱۹۹۷). مقدار مصرف کودهای شیمیایی در دنیا در سال ۱۹۹۶ میلادی ۱۳۵ میلیون تن بود که ۲۰ میلیون تن (۱۵درصد) آن مربوط به ایالات متحده امریکا بوده است. در طی سال‌های۱۹۵۰ تا ۱۹۹۶ مصرف جهانی کودهای شیمیایی بیش از دو برابر شده است (اکبری و اسدی، ۱۳۸۵). همچنین مطالعه مصرف کود در سال‌های ۱۹۷۰ تا ۲۰۰۰ نشان‌دهنده افزایش قابل ملاحظه در مصرف کود در آسیا و افریقای شمالی می‌باشد. با پیش‌بینی‌های انجام شده، متوسط رشد مصرف سالیانه کود تا سال ۲۰۳۰ به میزان ۳/۱-۷/۰ درصد خواهد بود (مشایخی و صلحی، ۱۳۹۰). استفاده از کودهای شیمیایی نیتروژن، فسفر و پتاسیم سبب کاهش عناصر کمیاب خاک مانند روی، آهن، مس، منگنز و منیزیم خواهد شد که در نتیجه بر روی سلامت سایر موجودات تأثیر خواهد گذاشت. از طرفی چون این عناصر قابل جایگزین نیستند، تولید محصولات کاهش یافته و گیاه در معرض آفت‌زدگی قرار می‌گیرد (اکبری و اسدی، ۱۳۸۵). افزایش مصرف کودهای شیمیایی در ایران در دهه ۱۹۸۰ و نیمه اول دهه ۱۹۹۰ با ایجاد عدم تعادل در مصرف عناصر غذایی در کشت گیاهان مختلف همراه بوده است. برای مثال افزایش میزان مصرف کودهای فسفره اضافه بر نیاز محصول، باعث تجمع فسفر در بسیاری از نقاط زراعی گردید که علاوه بر اثرات سوء زیست‌محیطی، باعث غیر قابل استفاده شدن بسیاری از عناصر ریز مغذی خاک به‌ویژه آهن و روی می‌گردد (مشایخی و صلحی، ۱۳۹۰). در حال حاضر، در ایران سالانه ۳ میلیون تن کود شیمیایی و ۱۷ هزار تن انواع سموم دفع آفات استفاده می‌گردد. روندی که پیش‌بینی شده ممکن است به ۷/۵ میلیون تن تا سال ۱۳۹۷ افزایش یابد (درویش، ۱۳۹۲).
دلیل کاربرد آفت‌کش‌ها جلوگیری از خسارت آفات است، با این‌ حال خود آفت‌کش‌ها می‌توانند باعث طغیان آفات شوند. آفت‌کش‌ها به چند دلیل ممکن است ناکارآمد باشند؛ آفت‌کش‌ها می‌توانند با از بین بردن دشمنان طبیعی آفات، که آن‌ ها را کنترل می‌کنند، باعث بازخیزی آفات شوند. همچنین می‌توانند باعث مقاومت آفات در برابر آفت‌کش‌ها شوند. طبق گزارش سازمان نظام مهندسی (۱۳۸۴) مصرف سالیانه آفت‌کش‌ها در جهان ۳ میلیون تن است که سهم ایران از این میزان ۲۴ هزار تن می‌باشد (اکبری و اسدی، ۱۳۸۵). از این میزان حشره‌کش‌ها، قارچ‌کش‌ها و علف‌کش‌ها به ترتیب از میزان بالای مصرف برخوردارند. با توجه به میزان مصرف سموم و کودهای شیمیایی، بخش واردات سموم و مواد اولیه آن‌ ها ۲۰۶۹۷۸۶ میلیون دلار را به خود اختصاص می‌دهد (عبادی و همکاران، ۱۳۸۴). هرچند در سال ۱۳۸۴، وزارت جهاد کشاورزی با هدف تولید محصول سالم اقدام به حذف یارانه سموم شیمیایی کرده است ولی همچنان مصرف غیرمنطقی و بی‌رویه این سموم ادامه دارد (درویش‌زاده، ۱۳۹۱). تولیدکنندگان محصولات کشاورزی در کشور به جای بهره‌گیری از دانش روز کشاورزی برای تولید بیشتر، مصرف سموم و کودهای شیمیایی در واحد سطح را افزایش داده‌اند. در صورتی‌که برای داشتن یک کشاورزی سودآور و پایدار باید اولاً درک صحیحی از نهاده‌ها داشت و ثانیاً بتوان به نحو مناسب این نهاده‌ها را بکار برد. کاربرد نهاده‌های شیمیای (کود و سم) به گونه‌ای افزایش یافته است، که به جرأت می‌توان گفت، یکی از چالش‌های اصلی کشاورزی در جهان و از جمله ایران استفاده بیش از حد از سموم و کودهای شیمیایی است.
۳-۲ تاریخچه مصرف کود
تاریخچه مصرف کود در جهان به استفاده از روش‌های باستانی برای حاصلخیزی زمین‌های زراعی در دوران سقوط روم بر می‌گردد. بسیاری از شیوه‌هایی که امروزه به عنوان روش‌های مطلوب در کشاورزی هستند، مثل استفاده از کودهای حیوانی، تناوب محصولات با حبوبات و استفاده از گل ‌و لای رودخانه‌ها در حفظ بهره‌وری خاک در گذشته مورد استفاده قرار می‌گرفته است (تشکری فرد و همکاران، ۱۳۸۹). اولین مهاجران انگلیسی به شمال آمریکا گزارش دادند سرخ‌پوستان جهت کشت ذرت به همراه هر بذر ذرت یک ماهی دفن می‌کنند و از این طریق عملکرد را افزایش می‌دادند. در قرون وسطی در اروپا از کشت گیاهان لگوم جهت حفظ حاصلخیزی خاک استفاده می‌کردند و در اوایل قرن ۱۹ استفاده از کودهای گیاهی، خون، استخوان، ضایعات و فضولات حیوانی گسترش یافت (پرات[۳۸]، ۱۹۹۵). همچنین در چین استفاده از کودهای آلی در بخش کشاورزی قدمتی ۳۰۰۰ ساله دارد و استفاده از ضایعات انسانی و حیوانی در آن کشور بیش از ۲۰۰۰ سال پیش ثبت شده است. در هر دو تمدن یونان و روم برای غنی‌سازی خاک از مارن و خاکستر و نیز از خاکستر و آهک برای اصلاح اسیدیته خاک استفاده می‌گردید ‌(تشکری فرد و همکاران، ۱۳۸۹). به تدریج با افزایش تقاضا برای کودهای آلی و محدودیت این منابع و با پیشرفت علم شیمی کودهای شیمیایی جایگزین کودهای آلی گردید. اولین آزمایشات کاربرد کودهای شیمیایی در مزارع‌ توسط شیمیدانان فرانسوی در سال ۱۷۷۸ و پس از آن استفاده از نیترات سدیم در سال ۱۸۲۳ و سولفات آمونیوم، کلرید آمونیوم و آمونیاک مایع در سال ۱۸۴۱ صورت پذیرفت (تشکری فرد و همکاران، ۱۳۸۹). در سال ۱۸۴۰ مشخص شد کود استخوان منبع غنی از فسفر می‌باشد و به طور گسترده‌ای مورد استفاده قرار گرفت. در همان سال شیمیدانی آلمانی به نام لیبیگ[۳۹] که توسط بسیاری از محققین به عنوان بنیانگذار شیمی کشاورزی و صنعت کود شناخته شده است، با انجام آزمایشات بسیار، دریافت با اعمال اسید سولفوریک بر استخوان، فسفر موجود در استخوان به آسانی در اختیار گیاه قرار می‌گیرد (پرات، ۱۹۹۵). لیبیگ همچنین با توصیه‌های خود در زمینه تغذیه گیاهی به گسترش استفاده از کود در بخش کشاورزی کمک کرد. برای مثال، وجود چندین عامل ضروری برای تغذیه گیاه مثل کربن و فسفر و لزوم استفاده از کود بر اساس تجزیه و تحلیل شیمیایی گیاهان، متناسب بودن رشد گیاه با مقدار مواد معدنی موجود در کود و تشریح قانون حداقل، مواردی بودند که منجر به اهمیت بیشتر مصرف کودهای شیمیایی در کشاورزی شد (تشکری فرد و همکاران، ۱۳۸۹). در سال ۱۸۴۲ یک کشاورز ثروتمند به نام جان بنت لاوس[۴۰] نقش مواد معدنی به عنوان منابع تأمین فسفر را پیش بینی کرد. در اوایل قرن ۱۹ از پتاسیم کلرید به عنوان منبع پتاسیم در کود شیمیایی استفاده می‌گردید و اولین کارخانه تولید پتاس در سال ۱۸۶۱ تأسیس شد. در سال ۱۹۱۳ نیز دو شیمیدان آلمانی به نام‌های هابرت[۴۱] و کارل بوش[۴۲] یک کارخانه تجاری را که روزانه ۲۰ تن آمونیاک تولید می‌کند، تأسیس نمودند (پرات، ۱۹۶۵).
امّا تولید کود در ایران از سال ۱۹۴۵ در یک کارخانه کوچک در نزدیکی شهر کرج آغاز شد. در عرض ده سال تولید آن به حدود ۶۰ تن رسید. محصولات عمده شامل سوپر فسفات (SSP)، فسفات حرارتی، پودر استخوان و نیترات پتاسیم بود. در سال ۱۹۵۵ برای اولین بار ۱۷۶ تن از کودهای معدنی توسط دولت به کشور وارد شد. در کنار این واردات، بخش‌های خصوصی نیز ۳۰۵ تن کود معدنی خریداری کردند. در دهه ۱۹۶۰ بیش از ۱۷ نوع مختلف از کودهای معدنی از جمله پنج نوع مختلف ازت، چهار نوع فسفر، سه نوع کود پتاسیم و بیش از پنج رقم از کودهای مخلوط در کشور مورد استفاده بود. در دهه ۱۹۷۰، با استقرار صنایع پتروشیمی رازی، دولت واردات توسط بخش خصوصی را ممنوع کرد. این شرکت سوپرفسفات تریپل (TSP)، دی آمونیوم فسفات (DAP) و سولفات آمونیوم (AS) را تولید می‌کرد. شرکت ملی صنایع پتروشیمی سالانه ۸/۱ میلیون تن اوره و آمونیوم فسفات را تولید می‌کرد. بعد از انقلاب نیز مؤسسه تحقیقات خاک و آب[۴۳] در طرحی با بهره گرفتن از نتایج آزمون خاک، مشخص کرد، که طرح جامعی برای توسعه تولید کود در کشور لازم است. در نتیجه بخش خصوصی، عناصر غذایی کم‌مصرف را ترویج کرد و به تولید طیف وسیعی از کودها در سال ۱۹۹۵ پرداخت. مجوز برای بیش از ۲۰۰ تولیدکننده کوچک در نقاط مختلف ایران صادر و در مجموع حدود ۲ میلیون تن کود NPKتولید گردید. از سال ۱۹۹۵ بسیاری از تولیدکنندگان شروع به تولید کودهای حاوی عناصر غذایی کم‌مصرف مانند سولفات روی، سولفات مس، سولفات منگنز، سولفات آهن و اسید بوریک کردند. اخیراً چندین کارخانه به تولید کود سوپرفسفات پرداخته‌اند (فائو[۴۴]، ۲۰۰۵).
۴-۲ تاریخچه مصرف سم
آفت‌کش‌ها مواد جدیدی نیستند، یونانیان باستان حشرات را با سوزاندن گوگرد و علف‌های هرز را با نمک کنترل می‌کردند (دلاپلین[۴۵]، ۱۹۹۶). استفاده از آرسنیک و ترکیبات آن در برابر مهار حشرات حداقل به سال ۹۰۰ میلادی بر می‌گردد (دهقانی، ۱۳۸۹). در اواخر قرن نوزدهم با بهره گرفتن از سبز پاریس[۴۶]، آرسنات کلسیم، سولفات نیکوتین و گوگرد برای کنترل آفات محصولات زراعی استفاده می‌شد. اما اغلب به دلیل مواد شیمیایی اولیه و روش‌های کاربرد نتیجه رضایت‌بخش نبود(دلاپلین، ۱۹۹۶). تا این‌که در سال‌های ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۰ صنایع شیمیایی آمریکا مقادیر زیادی از آفت‌کش‌های جدید بویژه حشره‌کش‌ها را که ترکیبات آلی کلردار بودند، تولید نمودند (دهقانی، ۱۳۸۹). در سال ۱۹۴۷ استفاده از علف‌کش‌های شیمیایی، به عنوان عملی رایج شناخته شد (غدیری، ۱۳۸۳). کاربرد آفت‌کش‌ها بعد از جنگ جهانی دوم با ورود DDT، BHC، آلدرین[۴۷]، دایلدرین[۴۸]، اندرین[۴۹] و ۲,۴-D آغاز شد. این مواد شیمیایی جدید ارزان، مؤثر و بسیار محبوب بودند؛ به ویژه DDT که برای طیف وسیعی از فعالیت‌های کشاورزی و سلامت انسان کاربرد داشت. ۲,۴-D نیز ارزان‌ترین و مؤثرترین روش برای کنترل علف‌های هرزِ محصولات زراعی مثل ذرت بود. آرام آرام امنیتی کاذب برای کاربران به‌وجود آمد. آن‌ ها برای ایجاد یک زیستگاه عاری از آفات، به طور بی‌رویه‌ای از آفت‌کش‌ها استفاده نمودند. برخی آفات به دلیل فشار شیمیایی ثابت، از نظر ژنتیکی در برابر آفت‌کش‌ها مقاوم شدند، گیاهان و حیوانات غیرهدف آسیب دیدند و باقیمانده آفت‌کش‌ها در مکان‌های غیرمنتظره دیگری ظاهر شدند. با انتشار کتاب راشل کارسون[۵۰] به نام “بهار خاموش[۵۱]” در سال ۱۹۶۲ اعتماد عمومی به استفاده از آفت‌کش‌ها از بین رفت (دلاپلین، ۱۹۹۶). این کتاب نوعی افشاگری درباره‌ی اثرات سوء‌استفاده‌ی سموم در محیط بود (سراج، ۱۳۸۷). کارسون تصویر ترسناکی از پیامدهای زیست‌محیطی ناشی از استفاده بی‌رویه آفت‌کش‌ها را ترسیم کرد. که نتیجه آن باعث تغییر مسیر پژوهش‌ها به سمت آفت‌کش‌هایی که آفت مشخصی را مورد هدف قرار می‌دهند و روش‌های کِشتی که بر مصرف کمتر آفت‌کش‌ها تکیه دارند، گردید (دلاپلین، ۱۹۹۶). امروزه حدود ۱۰ کمپانی بزرگ ۷۳ درصد سهم تجارت جهانی آفت‌کش‌ها را در دست دارند. همچنین در ایران ۳۴ کارخانه تولید سم وجود دارد که حدود ۶۰ درصد سم ثبت شده جهان را فرموله و ثبت می‌کند (دهقانی، ۱۳۸۹). از آن‌جا که کشاورزی پایدار به منظور کاهش کاربرد مواد شیمیایی و استفاده بهینه از زمین بکار می‌رود و از چالش‌های مهم کشاورزی نیز ایجاد و استفاده بهینه و مطلوب از نهاده‌های شیمیایی است از این رو استفاده از نظام‌های کشاورزی پایدار کم نهاده در جهت حل این چالش پیشنهاد گردید. به عبارت دیگر، نگرانی ها مربوط به کاربرد نهاده های شیمیای باعث گردید، چندین رهیافت گزیداری برای جایگزینی کشاورزی مدرن یا متعارف توسعه داده و تشویق شود (ریگبای و همکاران، ۲۰۰۱). یکی از این گزیدارها کشاورزی پایدار است (کارپنتر[۵۲]،‌۲۰۰۳).
منبع؟
منبع؟
۵-۲ کشاورزی پایدار[۵۳]
در سال‌های اخیر، کشاورزی پایدار از جمله موضوعاتی است که در علوم کشاورزی مطرح شده است و با گذشت زمان توجه دانشمندان علوم کشاورزی بیش از پیش به آن معطوف گردیده است (عمانی، ۱۳۷۸). مفهوم پایداری در قلب مقوله هایی است که به موضوع استفاده بی‌رویه از منابع طبیعی می‌پردازد. علی‌رغم جاذبه شناختی آن توافق کلی درباره مفهوم آن وجود ندارد (پارک و سیاتن[۵۴]، ۱۹۹۶). به عبارت دیگر گروه‌های مختلف، از مفهوم پایداری در معانی متفاوتی استفاده می‌کنند (آلرئو و کریستنسن[۵۵]، ۲۰۰۰).
کلمه پایدار (sustainable)، از کلمه لاتین sustinere به معنی حفظ وجود، تضمین بقاء یا حمایت طولانی مدت اخذ شده است (ریگبای و کاسرس[۵۶]، ۲۰۰۱). با وجود این‌که یک توافق کلی در میان طرفداران کشاورزی پایدار درباره این‌که رهیافت متعارف برای کشاورزی نامناسب است وجود دارد، اما تفاوت‌های معنی‌داری راجع به نوع فعالیت‌های کشاورزی که باید توسعه یابد به منظور فعالیت‌های پایدار وجود دارد. همچنین توافق خیلی کمتری راجع به مسائل همراه با کشاورزی متعارف و نسبت به استراتژی‌های مورد نیاز برای برخورد با آن‌ ها وجود دارد (ریگبای و کاسرس، ۲۰۰۱).
با وجود این‌که تعداد زیادی از محققین، طرفدار حرکت به سمت پایداری هستند، نظراتی وجود دارد که پایداری واقعاً چیست؟ و چگونه باید به آن دست یافت؟ برای مثال اگرو اکولوژیست‌ها[۵۷] پایداری را با تکیه زیاد بر فرآیندهای اکولوژیکی و کاهش استفاده از نهاده‌های خارجی برابر می‌دانند و معتقد هستند، سیستم‌های تولیدی کشاورزی با این مفهوم باید طراحی شوند. در حالی‌که بقیه تمرکز بر مواردی از قبیل کارایی، کیفیت و توسعه و انتقال تکنولوژی های بیرونی مثلاٌ انقلاب همیشه سبز دارند (کارپنتر، ۲۰۰۳). بنابراین تعداد زیادی از رهیافت‌ها با توجه به موضوع پایداری توسعه یافته است، این رهیافت‌ها عبارت از مدیریت تلفیقی آفات، مدیریت تلفیقی محصولات، کشاورزی کم نهاده، کشاورزی پایدار کم نهاده، کشاورزی پایدار کم نهاده خارجی، کشاورزی اکولوژیک، کشاورزی مستقل پایدار، کشاورزی بیودینامیک و کشاورزی ارگانیک می‌باشند (ریگبای و کاسرس، ۲۰۰۱). بنابراین پایداری دارای گوناگونی در دیدگاه‌ها می‌باشد (تامپسون[۵۸]، ۱۹۹۷؛ نیجنیک، ۲۰۰۲)، یعنی چیزهای متفاوتی برای افراد متفاوت است (ریگبای و همکاران، ۲۰۰۱). برای مثال پیزی[۵۹] (۱۹۹۷) به ۶۰ تعریف و یاکوبز[۶۰] (۱۹۹۵) به ۳۸۶ تعریف برای پایداری دست یافتند. این آشفتگی‌ها، شفاف‌سازی این مفهوم را مشکل و رسیدن به یک تعریف واحد را مشکل می‌سازد (نیجنیک، ۲۰۰۲). با توجه به این مطلب آیا بررسی این مفهوم بی‌معنی است؟ یاکوبز (۱۹۹۵)، به صورت شفافی به این سئوال جواب می‌دهد، نه. او معتقد است این اشتباه است که فکر کنیم یک اصل سیاسی معنی خاص و واحدی دارد. مثلاً دموکراسی دارای بیش از ۳۸۶ معنی می‌باشد و این بدین معنی نیست که این مفهوم به دلیل تعدد معانی، بی‌معنی است چون افراد مختلف دموکراسی را به شکل متفاوتی می‌بینند. اصول کلیدی، همچون دموکراسی چون دارای تفاسیر مختلف هستند قابل اعتراض و انتقاد هستند. ولی آن‌ ها دارای یک مفهوم مرکزی می‌باشند، که این مفهوم قائم به ذات و مهم می‌باشند. می‌توان گفت، واژه‌هایی هم‌چون دموکراسی و پایداری (مفاهیمی که همه نسبت به آن‌ ها ادعا دارند) دارای تفاسیر متعددی هستند و خلاصه کاربرد آن‌ ها بوسیله افرادی با دیدگاه‌ها، دستورالعمل‌ها و اولویت‌های متفاوت بیرون کشیده می‌شود، که خود ایشان بصیرت واقعی آن را تهیه و آشکار می‌سازند (ریگبای و همکاران، ۲۰۰۱). با توجه به این امر یافتن مفهوم مرکزی پایداری یک راهنمایی اساسی جهت حرکت به سمت پایداری می‌باشد.
در کل مفهوم پایداری چندین دهه است که مورد بحث قرار گرفته است و نتیجه آن یک اجماع درباره چهار هدف کلی می‌باشد: تولید غذا و فیبر کافی، رفتار دوستانه با محیط زیست، امکان‌پذیری اقتصادی و عدالت اجتماعی (آلن و همکاران[۶۱]، ۱۹۹۱؛ کروس و همکاران[۶۲]، ۱۹۹۱). ایکرد[۶۳](۱۹۹۳) کشاورزی پایدار را چنین تعریف می‌کند، فعالیت‌های کشاورزی که توانایی بهره‌وری و مفید بودن برای جامعه در یک دوره طولانی را داشته باشد و باید از نظر زیست‌محیطی سالم باشد، حفاظت‌کننده منابع باشد، از لحاظ اقتصادی مداوم باشد، از لحاظ اجتماعی حمایتی و از لحاظ تجاری رقابتی باشد.
صاحب‌نظران بر این عقیده‌اند که توسعه کشاورزی پایدار نیاز به یک برنامه بلند مدت مبتنی بر بینش مجموعه‌نگر و همه‌جانبه دارد که بتواند محیط‌زیست را از گزند پیامدهای ناخوشایند بدور داشته و فرآورده‌های غذائی سالم تولید کند؛ البته نظام کشاورزی پایدار زمانی تحقق پیدا می‌کند که در فرایند کشاورزی به رویکردهای بهره‌وری حیوانی و گیاهی، کیفیت و سلامت محیط زیست، سلامت تولیدات و محصولات کشاورزی و پویایی اقتصادی و اجتماعی به طور هم‌زمان توجه خاص شود (صدیقی و روستا، ۱۳۸۲). امروزه با گذشت بیش از یک دهه از زمانی که مفاهیم کشاورزی پایدار به طور جدی و فراگیر و در سطح بین‌المللی مطرح شده است، کاهش سریع و جدی منابع حیاتی کشاورزی به دلیل فرسایش، شور بودن زمین‌ها، بیابان‌زایی، انقراض گونه‌ها و آلودگی‌های محیطی، از جمله نگرانی‌های عمده موجود در گزارش‌های جهانی است (عمانی، ۱۳۷۸). ابعاد تخریب منابع طبیعی و کشاورزی در کشورهای در حال رشد به مراتب شدیدتر از کشورهای صنعتی گزارش شده است. هر چند تاکنون، بررسی‌های مشخصی برای اندازه‌گیری تخریب منابع پایه در کشور ایران صورت نگرفته است ولی بر مبنای مطالعات صورت گرفته می‌توان نتیجه گرفت که در اکثر موارد، تغییری در بهبود وضعیت کشاورزی و رفع بحران‌های زیست‌محیطی به وجود نیامده است (شاه ولی و مشفق، ۱۳۸۴). کشاورزی پایدار تنها مجموعه‌ای از روش‌های فنی نیست، بلکه به عنوان نوعی بینش است که دارای جنبه‌های مختلف می‌باشد (کوچکی، ۱۳۷۶). در ادامه چند روش در راستای کشاورزی پایدار ارائه می‌گردد.
۱-۵-۲ کشاورزی ارگانیک[۶۴]
برخی صاحب‌نظران کشاورزی پایدار، آن را معادل اصطلاح کشاورزی ارگانیک دانسته‌اند. نورث بورن[۶۵] نخستین کسی بود که این اصطلاح را در سال ۱۹۴۰ میلادی بکار برد (شاه‌ولی و مشفق، ۱۳۸۴). در دهه‌ های اخیر در اغلب کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه با افزایش نگرانی‌های عمومی کیفیت غذا و سلامت افراد جامعه و همچنین تخریب منابع طبیعی کشاورزی ارگانیک مورد توجه قرار گرفته است. کشاورزی ارگانیک بر حفظ تعادل اکولوژویکی و تقویت فرآیندهای بیولوژیکی تأکید دارد که سبب پایداری و توانایی اکوسیستم‌های زراعی می‌شود. کشاورزی ارگانیک به عنوان یک سیستم کشاورزی که از مصرف نهاده‌های شیمیایی اجتناب می‌کند، تعریف شده است. اما این تنها یک خصوصیت از یک رهیافت آگاهانه محیطی و اجتماعی برای کشاورزی می‌باشد که اخیراً به سرعت در کشورهای جهان در حال گسترش است (منصور و فرانسیس[۶۶]، ۲۰۱۰). طبق نظر مرکز تحقیقات دانمارک[۶۷](۲۰۰۰)، کشاورزی ارگانیک از طریق توجه خاص خود نسبت به منابع طبیعی، محیط زیست و حیوانات از کشاورزی متداول تمیز داده می‌شود. این نوع کشاورزی یک اگرواکوسیستم پایدار و ماندگار با تعادلی خوب را توصیف می‌کند، به طوری‌که بر منابع تجدید شونده محلی استوار بوده و بر اساس یک دیدگاه جامع بنا نهاده شده است که ابعاد اکولوژیک، اقتصادی و اجتماعی تولید کشاورزی را، هم از بُعد محلی و هم از بُعد جهانی با یکدیگر تلفیق می‌نمایند. در کشاورزی ارگانیک طبیعت به عنوان یک کل، با ارزش‌های ذاتیش در نظر گرفته می‌شود و انسان دارای یک مسئولیت اخلاقی برای کشت به شیوه‌ای است که چشم‌انداز کشت شده یک منظره طبیعی مثبت را ایجاد نماید (ملک سعیدی، ۱۳۸۶).
اکس[۶۸](۲۰۰۶) عوامل مؤثر بر تصمیم کشاورزان برای تغییر از کشاورزی متعارف به کشاورزی ارگانیک را به عوامل اقتصادی و غیر اقتصادی تقسیم نمود که عوامل اقتصادی اشاره به کاهش هزینه‌های تولید و همین‌طور افزایش سود ناشی از تفاوت قیمت فروش محصولات ارگانیک دارد و منظور از انگیزه‌های غیر اقتصادی نیز، دلایل فنی و فردی می‌باشد. همچنین پژوهشگران موانع و محدودیت‌های گذار به کشاورزی ارگانیک را به سه بخش اقتصادی، شناختی و بینشی تقسیم می‌کنند. موانع اقتصادی نخستین مانع در راه تبدیل یک کشت بوم متعارف به سامانه ارگانیک است؛ که برخی از آنان عبارتند از: ۱) عدم اطمینان از میزان عملکرد و دسترسی به بازار مناسب بعد از تبدیل ۲) پایین بودن قیمت محصولات ارگانیک ۳) تقاضای اندک برای محصولات ارگانیک که بازار مناسبی ندارد و ۴) محدودیت‌های کمک‌های مالی در هنگام بروز مشکلات پیش‌بینی نشده اقتصادی؛ موانع شناختی به عنوان عامل محدودکننده که کشاورزان با کمبود و یا نبود اطلاعات و دانش درباره کشاورزی برای تبدیل مزارع به شیوه ارگانیک مواجه هستند. موانع بینشی نیز برخاسته از تفاوت‌های اجتماعی و فرهنگی درمورد ارزش‌ها و نگرش‌ها است (کریمی و همکاران، ۱۳۹۰).
۲-۵-۲ کشاورزی دقیق[۶۹]
کشاورزی دقیق به شکل‌های مختلفی توسط صاحب‌نظران تعریف شده است. کشاورزی دقیق، مدیریت کردن هر نهاده‌ای که با کاهش دادن هزینه‌ها، افزایش سود و حفظ کیفیت محیط زیست بر اساس اصل مکان موضعی در تولید محصول دخالت دارد. صالحی (۱۳۸۶) به نقل از فرهنگ لغت ویکی پدیا، کشاورزی دقیق این‌طور تعریف شده که آن یک مفهوم کشاورزی است که بر موجودی تغییرپذیری درون مزرعه‌ای[۷۰] تکیه داشته و ممکن است جهت بهبود مزرعه چهار دورنمای مختلف را به‌کار گیرد:
۱- دورنمای زراعی[۷۱]: تعدیل و تطبیق فعالیت‌های کشت و کار در اهمیت دادن به نیازهای واقعی محصول مثل مدیریت بهتر کوددهی؛
۲- دورنمای فنی[۷۲]: مدیریت بهتر زمان در سطح مزرعه؛
۳- دورنمای زیست‌محیطی[۷۳]: کاهش اثرات زیست‌محیطی؛
۴- دورنمای اقتصادی[۷۴]: افزایش تولید (برون‌داد) و یا کاهش نهاده‌ها (درون‌داد) و افزایش دادن کارایی.
همچنین کشاوری دقیق یک رهیافت سیستمی، برای ساخت مجدد سیستم کلی کشاورزی در جهت ایجاد کشاورزی پایدار، کم نهاده و با عملکرد بالا مفهوم‌سازی شده است. که اساس مفهومی آن، فناوری اطلاعات است (صالحی، ۱۳۸۶). ایده اساسی کشاورزی دقیق شامل درک تغییرپذیری مکانی مشخصات و ویژگی‌های خاک، وضعیت گیاه و عملکرد در داخل مزرعه، شناسایی منابع برای تغییرپذیری عملکرد، ایجاد دستورالعمل زراعی و تصمیمات مدیریتی تولید محصول بر اساس تغییرپذیری و دانش، اجرای عملیات مدیریت مزرعه‌ای مکان معین، ارزشیابی نمودن کارایی فعالیت‌ها، رفتارها، جمع‌ آوری اطلاعات منابع فضایی برای مدیریت بیشر تصمیم‌گیری‌ها می‌باشد (ماهووا[۷۵]، ۲۰۰۱).
۳-۵-۲ کشاورزی پایدار کم نهاده[۷۶]
“کشاورزی پایدار با نهاده کم” در دهه ۱۹۸۰ میلادی، به ترتیب توسط کلایو ادوارد[۷۷] و دنیس[۷۸] مورد استفاده قرار گرفت (شاه‌ولی و مشفق، ۱۳۸۴). چهارسوقی و همکاران (۱۳۸۶) به نقل از احمد و همکاران کشاورزی پایدار کم نهاده را به عنوان نظام زراعی تعریف می‌کنند که شامل کلیه رهیافت‌هایی است که وابستگی کشاورزان را به برخی نهاده‌های کشاورزی کاهش می‌دهد و منجر به افزایش سودمندی مزرعه، کاهش تخریب محیط زیست و افزایش پایداری در کشاورزی و تعامل بین نسلی می‌شود. این نظام با بهره گرفتن از روش‌های زراعی و مکانیکی کنترل آفات و علف‌های هرز، کاربرد بقولات در تناوب زراعی، کاربرد کودهای حیوانی، استفاده از محصولات پوششی و تلفیق دامپروری و فعالیت‌های زراعی سعی در ایجاد نظام زراعی پایدار دارد.
۶-۲ راه‌های استفاده‌ی بهینه از نهاده‌های شیمیایی
تاکنون، بررسی‌های مشخصی برای اندازه‌گیری تخریب منابع پایه در کشور ایران صورت نگرفته است، ولی بر مبنای مطالعات صورت گرفته توسط افرادی مانند کرمی و حیاتی، کوچکی، شکوری و فطرس، می‌توان نتیجه گرفت که، در اکثر موارد، تغییری در بهبود وضعیت کشاورزی و رفع بحران‌های زیست‌محیطی به وجود نیامده است (شاه‌ولی و مشفق، ۱۳۸۴). عمده مشکلات و زیان‌های بهداشتی و زیست‌محیطی ناشی از کاربرد آفت‌کش‌ها مربوط به کشورهای در حال توسعه می‌باشد که ناشی از آفت‌کش‌های ارزان ولی خطرناک همراه با تجهیزات زیر استاندارد است (دهقانی، ۱۳۸۹). مصرف کودهای شیمیایی نیز باعث ایجاد مشکلات داخلی و جهانی زیست‌محیطی بسیاری از جمله: انباشت رودخانه‌ها و رواناب‌های حاوی نیتروژن و فسفر و پخش گازهای گلخانه‌ای در اثر مصرف انرژی آمونیاک و سنتز کود نیتروژن می‌شود (یانجو و همکاران، ۲۰۱۲).
بکارگیری شیوه‌های درست مدیریتی در تأمین غذایی گیاه نقش مؤثری در پایداری نظام زراعی دارد. به طوری که می‌توان با بهره گرفتن از منابع درون مزرعه مثل کودهای دامی، کود سبز و کشت گیاهان خانواده لگومینوز موجبات کاهش هزینه تولید، افزایش بهره‌وری را فراهم آورد؛ از طرف دیگر با استفاده بهینه و مناسب کودهای شیمیایی از آلودگی آب‌ها و محصولات غذایی و ایجاد ناپایداری در مزارع جلوگیری کرد (بیگدلی و صادقی، ۱۳۸۹). همچنین به منظور بهبود بازده کودهای شیمیایی، انجام آزمون خاک و تهیه کود تنظیم شده یکی از بهترین روش‌های مدیریتی برای اندازه‌گیری مقادیر کودی موجود در خاک می‌باشد (یانجو و همکاران، ۲۰۱۲). شرایط آب و هوایی در تصمیم‌گیری مقدار کود مصرفی مهم است؛ پس با ارائه به موقع پیش‌بینی آب و هوای منطقه به کشاورزان در ارزیابی خطرات و تعیین مقدار مناسب کود کمک خواهد شد. همچنین از آن‌جا که منبع اصلی آگاهی کشاورزان از کودهای شیمیایی، فروشندگان کود است، با ارائه دانش فنی به فروشندگان می‌توان گامی مؤثر در مصرف بهینه این نهاده‌های شیمیایی برداشت (زو و همکاران[۷۹]، ۲۰۱۰). یکی از ارکان اساسی مبحث کشاورزی پایدار مدیریت تلفیقی آفات و امراض گیاهی است که هدف آن کاهش مصرف سموم شیمیایی به حداقل میزان ممکن در ازای توجه زیاد به روش‌های کنترل زراعی و بیولوژیکی است، به طوری که در این روش استفاده از سموم شیمیایی به عنوان آخرین راه کنترل آفات در زمان بالا رفتن تراکم آفات مورد توجه است (بیگدلی و صادقی، ۱۳۸۹).
۷-۲ مدیریت کاربرد کودهای شیمیایی برای جلوگیری از آلودگی آب‌های آشامیدنی از نظر آژانس حفاظت محیط‌زیست[۸۰] ((EPA
در صورتی‌که فرایند کود دادن به ‌درستی مدیریت نشود، ممکن است عناصر کود باعث آلودگی آب‌های سطحی و زیرزمینی شود. کودهایی که باعث نگرانی‌های عمده کیفیت منابع آب می‌شوند (آب‌های سطحی و زیرزمینی که به مصرف عموم می‌رسد)، نیتروژن (N) و فسفر (P) هستند.
کاربرد کودهای شیمیایی در کشاورزی
کاربرد کود شیمیایی برای جایگزین شدن مواد مغذی زمین که برای رشد محصول قبلی به مصرف رسیده، لازم است؛ این امر برای حفظ بازده اقتصادی لازم است. با این حال استفاده بی‌رویه از کودهای شیمیایی و روش‌های نادرست استفاده، باعث حرکت کود به آب‌های سطحی و عمقی می‌شود. با وجود افزایش بازده کود، دانشگاه ایالتی کلرادو[۸۱] تخمین زده است که تقریباً ۲۵ درصد نیتروژن بکار برده برای تولید ذرت از طریق آب‌شویی (ورود به آب‌های زیرزمینی به صورت نیترات) و یا دنیتریفیکیشن[۸۲] (ورود به اتمسفر به صورت گاز نیتروژن) از دست می‌رود. کود نیتروژن اعم از آلی و غیرآلی از لحاظ بیولوژیکی به نیترات تبدیل می‌شود که حلالیت زیادی در آب دارد؛ به عبارتی محلول نیترات بسیار سیار است و همراه با نفوذ آب از خاک خارج می‌شود و در دسترس گیاه قرار نمی‌گیرد. بنابراین برای تولید محلول، نیاز به کاربرد نیتروژن به روشی است که به خوبی جذب گیاه شود، کمترین مقدار نیترات از طریق آب‌شویی هدر رود و بیشترین بهره‌وری را داشته باشد. کاربرد کود نیتروژن‌دار می‌تواند در میزان نیترات آب آشامیدنی نقش داشته باشد. مصرف نیترات باعث ایجاد بیماری متموگلوبینا[۸۳] (سندرم کبودی پوست) در کودکان می‌شود، که توانایی خون در حمل اکسیژن را کاهش می‌دهد و ممکن است باعث مرگ کودک نیز شود. آژانس حفاظت محیط زیست حداکثر سطح نیترات موجود در آب آشامیدنی را ۱۰ میلی‌گرم در لیتر تعیین کرده است.
کود فسفر نیز تحت شرایط خاصی می‌تواند همراه خاک انتقال یابد. در واقع ۶۰ تا ۹۰ درصد فسفر همراه خاک جابجا می‌شود؛ به‌ طوری‌که فسفر مهم‌ترین منبع آلودگی آب دریاچه‌ها معرفی شده است. استفاده از منابع مغذی ارگانیک مانند کودهای گیاهی، می‌تواند همه نیتروژن، فسفر و پتاسیم مورد نیاز گیاه را فراهم کند؛ گرچه استفاده نادرست از کودهای ارگانیک نیز باعث مشکلاتی می‌شود.
اقدامات پیشگیری جهت کاهش خسارات کاربرد کودهای شیمیایی
هدف از این اقدامات کاهش هدر رفت مواد مغذی از اراضی کشاورزی که از طریق روان‌آب و آب‌شویی صورت می‌گیرد است. با مدیریت مؤثر مواد مغذی، انتقال و هدر رفت آنان به حداقل می‌رسد، این امر از طریق توسعه یک طرح جامع مدیریت مواد مغذی و کاربرد انواع و مقداری از مواد مغذی که برای تولید محصول ضروری است، صورت می‌پذیرد. جهت حفظ مواد مغذی و کاهش اتلاف آن از روش‌های زیر می‌توان بهره گرفت:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...