- .وبر خویشتن می ژکید. (بیهقی،۱۳۹۰: ۲۲۲)
می + ماضی ساده= ماضی استمراری
- آن مردم که به دست وی افتاد گریختگان را می دردادند. (همان: ۶۹۹)
می+ پیشوند+ماضی ساده، ماضی استمراری پیشوندی
- وپیوسته او را به نامها مالیدی. (همان: ۱۲۲)
فعل ماضی ساده+ ی استمرار= ماضی استمراری
- .وقرآن خوانان قرآن همی خواندند. (همان: ۲۲۷)
همی+ ماضی ساده= ماضی استمراری
- ما می بترسیم که اینجا خللی افتد . (همان: ۵۷۸)
«می» استمرار+ «بـ تأکید+ ماضی ساده
- خویشتن را نگاه نتوانستم داشت. (همان: ۱۸۴)
فعل مرکب ماضی ساده منفی (فعل کمکی شخصی )
۴-۱-۱-۳- ماضی نقلی ساده
- امیرالمؤمنین را تهمت نبود که این من خواسته ام . (همان: ۳۱)
ماضی نقلی ساده
- در سرای بیرونی جا کرده ام وبه پایگاه نازل بداشته. (همان: ۳۳)
جا کرده ام: فعل مرکب ماضی نقلی ساده
بداشته: ماضی نقلی با حذف معین فعل نقلی
- من این گویم که وی گفته است که کس نکرده است ونخوانده است ونشنوده است. (همان: ۲۵۸)
- وزشت باشد با خویشتن آوردن چون بازداشته شده است. (همان: ۹)
فعل پیشوندی، مجهول ، ماضی نقلی
- وکار بدان منزلت رسانیده آمده است. (همان: ۴۳۷)
ماضی نقلی مجهول
۴-۱-۱-۴- ماضی بعید
ماضی بعید به صیغه های زمانی از فعل اطلاق می شود که بر وقوع فعلی درزمان گذشته دلالت می کند .به طریقی که اثر آن تازمان حال مانده باشد . ماضی بعید از صفت مفعولی وگذشته مطلق بودن ساخته می شود. مانند: رفته بودم، رفته بودی، رفته بود(خانلری: ۲۵۰)
مهمترین موارد استعمال گذشته بعید
۱-بیان فعلی که درگذشته دور اتفاق افتاده است.
سلطان شبی درخواب اشخاص نورانی را دیده بود روی خراشیده .»( جوینی : ۱/ ۱۳۴)
« واز سبب استیلای جیوش هموم وغموم شب جوانی او به صباح پیری کشیده بود.(همان : ۱/ ۱۳۴)
۲-بیان فعلی که پیشتر از فعل دیگری اتفاق افتاده باشد.
«در شهور سنۀ ست وثلثین وستمایه قِران نحسین بود در برج سرطان منجمان حکم کرده بودند که فتنه ظاهر شود ویمکن مبتدعی خروج کند.»(همان : ۱/ ۸۵)
«سلطان محمّد انار الله برهانه چون مجیر الملک شرف الّدین مظفّر را سبب جریمتی که عمّش اقتراب کرده
بود. ازحکومت وزارت معزول کرد وآن منصب را به پسر نجیب الدین قصه دار که به بهاء الملک موسوم شده بود مفوض » (همان: ۱/ ۱۱۹)
اقتراب کرده بود. = نزدیک کرده بود
«وبر با یاد جوانانی که هر بهار بر چهرۀ انوار وازهار در بساتین ومتنزّهات می کش وغمگسار بودندی سحاب از دیده می بارید ومی گفت باران است …»(همان :۱/ ۱۰۹)
- .میکائیل بدانجا اسب بداشته بود. (همان: ۲۲۶)
- این لشکر امروز به باد شده بود. (همان: ۳۴۸)
۴-۱-۱-۵- ماضی التزامی ساده
- .و صواب آن است که شبگیر بیاید وآنجا که من فرموده باشم تا ساخته باشند، بنشینند. (همان: ۷۳)
مضارع التزامی – ماضی التزامی – ماضی التزامی- مضارع التزامی
- که دانم که دل خواجه خوش شده باشد.(همان: ۱۶۷)
ماضی التزامی مجهول
۴-۱-۱-۶- ماضی بعید نقلی
-. وخراج ها که از تکران بستده بوده است. (همان: ۴۴۴)
ماده نقلی+ماده نقلی معین « بودن» + شناسه های نقلی
۴-۱-۱-۷- ماضی ابعد(پیشین)
ماضی ابعد-که کم استعمال است- از ماده نقلی با ماده نقلی بود با صورت های مختلف بود ساخته می شود.
مثال: ( رفته بوده بود- دیده بوده بود) که به این شکل در تاریخ بیهقی به کار نرفته است .(ابوالقاسمی:۲۷)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...