مجله علمی: آموزش ها - راه‌کارها - ترفندها و تکنیک‌های کاربردی

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      



آخرین مطالب


جستجو

 



در اینجا سعدی به وصف انتظار و شوق خویش به عنوان عاشق می پردازد، و می گوید : برگ درختان که سبز و با طراوت هستند به مرور زمان زرد و خشک و پوسیده می شوند امّا برگ چشمان عاشق «که منظور همان پلک های چشم عاشق است » ، به علت عشقی که او را به اشک و سوز و زاری وا می دارد. همیشه تَر و اشکباران است . برگ چشم در این بیت به معنای کنایه از پلک است، شاید از جهت شکل ظاهری بین «برگ و برگ» در دو مصرع جناس مکرّر یا مزدوج وجود دارد. بین «تَر و خشک» آرایه تضاد وجود دارد.
بیت دهم :
در این بیت سعدی مقصودش خودش و همۀ عاشقان است و می گوید : تن و جان که عزیز و دوست داشتنی و گرامی است برای هر کسی، فدا و نثار هم نشینی و هم صحبتی با معشوق زیبا روی بشود، امّا منِ سعدی عاشق و یا عاشقان، شرمنده و سیه روی هستیم از این تحفه و هدیه و پیشکشی که بسیار ناچیز و ناقابل است، را تقدیم معشوق و محبوب زیبا روی می کنیم. جان شیرین : ترکیب وصفی می باشد. صحبت یار : کنایه از هم نشینی با معشوق است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بیت یازدهم :
در این بیت سعدی در ادامۀ توجیح بیت قبل می گوید : همین اندازه «یعنی به اندازۀ جان وجودی که عاشق دارد» در توان بخشیدن و نثار کردن به معشوق دارم با اینکه می دانم این جان ناقابل در خور و شایستگی مقام و منزلت معشوق نیست. «قَدَر و قَدر» جناس ناقص می باشد و از نظر معنا باهم متفاوتند، قَدَر به معنای اندازه و پیمانه است و قَدر به معنای مقام و منزلت می باشد. بین «قَدَر و قَدَر» در دو مصرع، جناس مکرّر یا مزدوج که از دسته آرایه های برونی است وجود دارد . «حدّ امکان» به معنای نهایت استطاعت و توانایی است.
بیت دوازدهم :
سعدی در بیت دوازدهم روی سخنش با خود و عاشقانی مثل خود است که می گوید : ای عاشق نمی توان راز دل خود را که همان عاشقی است از دیگران پنهان کرد، زیرا عشق به هر حال خود را نشان می دهد و از راز عاشق پرده بر می دارد و حال عاشق را فاش می کند. پرده پوشیدن : کنایه از پنهان کردن و کتمان کردن امری است. پرده دَر : کنایه از افشا کنندۀ راز و رسوا کننده است. بین «پرده پوشیدن و پرده دَر» آرایه تضاد وجود دارد.
بیت سیزدهم :
ای سعدی تا محضر شاهانه معشوق را بدید وآشنای حریم دوست و معشوق و محبوب گردید، از خود بی خود شد . بین «خَبَر و بی خَبَر» آرایه تضاد و جناس مکرّر یا مزدوج وجود دارد.
بیت چهاردهم :
در این بیت سعدی سرنوشت و سر انجام عشق خود را به دست معشوق می سپارد و می گوید: ما عاشقان با میل و رغبت و شوق جان و مستی خود را در راه معشوق نهاده ایم و پیشکش معشوق کرده ایم و باقی تصمیم با معشوق است که چه سرنوشت و تقدیری برای عاشقان و چه بختی برای عاشقان رقم خواهد زد. بین «سَر و سَر» جناس مکرّر یا مزدوج وجود دارد. طوع : به معنای میل و رغبت است. سَر نهادن : کنایه از به طور کامل خود را در اختیار کاری یا چیزی قرار دادن .
وزن غزل:
وزن غزل فاعلاتن مفاعلن فَعِلُن در بحر خفیف مجنون محذوف است که از وزنهای سنگین و سخت عروضی است و غزلهای کمی از سعدی در این وزن سروده شده است .
قافیه :
کلمات قافیه در این غزل، «هنر » ، «معتبر » ، «حجر» وتر، قمر، دگر، ثمر، نظر، تر، مختصر، قدر، در، خبر هستند که در کنار ردیف «است» قرار گرفته اند، برخی قافیه های این غزل از نوع قافیه های افزایشی هستند.
ویژگی سبکی :
این غزل از غزلهای نیمه عرفانی سعدی است. بطوریکه قسمتهایی از ابیات آن را می توان به عرفان ربط داد و تعبیر عرفانی از آنها داشت. در طول ابیات از لغات و واژه هایی که بیانگر حُسن معشوق است استفاده شده است. مانند : مُهر مهر، لطافت، قمر، جان شیرین.

۴-۱-۰۸

هرکسی را نتوان گفت که صاحب نظر است عشق بازی دگر و نفس پرستی دگر است
نه هر آن چشم که بیند سیاه است و سپید یا سپیدی ز سیاهی بشناسد بصر است
هر که در آتش عشقش نَبُوَد طاقت سوز گو به نزدیک مَرو کافت پروانه پر است
گر من از دوست بنالم نفسم صادق نیست خبر از دوست ندارد که ز خود با خبر است
آدمی صورت اگر دفع کند شهوت نفس آدمی خوی شوی ورنه همان جانور است
شربت از دست دلارام چه شیرین و چه تلخ بِدِه ای دوست که مُستسقی ازان تشنه تر است
من خود از عشق لبت فهم سخن می نکنم هرچ ازان تلخ ترم گر تو بگویی شکر است
ور به تیغم بزنی با تو مرا خصمی نیست خصم آنم که میان من و تیغت سپر است
من ازین بند نخواهم به در آمد همه عمر بند پایی که به دست تو بُوَد تاج سر است
دست سعدی به جفا نگسلد از دامن دوست ترک لُوء لُوء نتوان گفت که دریا خطر است
درون مایه اصلی غزل:
سعدی در این غزل که به نوعی بُعد عرفانی بخشیده است، سعی دارد به معشوق خود ثابت کند و بگوید که یک عاشق و شیدای واقعی ست وگرنه به هرکسی که ادعای ظاهری عاشقی کند، نمی توان گفت در زمرۀ عاشقان است، همینطور وفاداری و ثبات خود را در راه عشق به معشوق گوشزد می کند و برای درک بیشتر معشوق از انواع حال و فداکاری عاشق صحبت می کند و هر آنچه را لازم می داند به تصویر و یادآوری می‎کشد و برای تأکید به معشوق خود می گوید حتی اگر مرا به تیغ بکشی و حرفهایزهرآلود به من بگویی، من با جان و دل پذیرای آن هستم، و در نهایت اینکه من سعدی عاشق، دست از دامن و کوی یار برنخواهم داشت زیرا وجودم به وجود معشوق بسته است. سعدی در سرودن این غزل سعی بر این داشته که حال و هوای عاشقی و دلدادگی اش و وفاداری به معشوق را با آوردن تشبیهات گوناگون به صورت مثال بیان کند که این امر باعث تنوع در ابیات وی شده چُنان که یک موضوع را با مثالها و توجیهات گوناگون بیان کرده است تا هم باعث ملال خواننده نگردد و هم به درک بیشتر این حال و هوا کمک کند .
بافت معنایی و آرایه های ادبی :
بیت اول :
سعدی در این بیت بطور کل انگشت اشاره را به سمت افراد عادی که مدّعی عشق هستند و عاشق نیستند بُرده و خطاب به آنها گفته است هر شخص ادعا کنندۀ عشق را نمی توان دارای معرفت و بینش صحیح و باطن بین دانست زیرا عشق بازی و هوس بازی، شاید در ظاهر و عمل مثل و شبیه هم باشند، امّا در باطن امر، از زمین تا آسمان بین آنها فرق است. «نظر» در صاحب نظر، و در معنای عرفانی به معنی احساسی لطیف و معنوی اطلاق می شود که می توان بوسیلۀ آن حقیقت را درک کرد. بین «دِگر و دِگر» آرایه جناس تکرار و مزدوج وجود دارد. «دگر» مخفف دیگر و چیز دیگر می باشد.
بیت دوم :
در این بیت سعدی با مثالی حال انسانهای عادی و مدّعی عشق را بیان می کند و می گوید:
چشم که از سیاهی و سفیدی تشکیل شده و یا هر چشمی که فرق بین سیاه و سفید را تشخیص دهد، چشم بصیرت نمی شود . بین «سیاه و سپید و سپید و سیاه» تضاد و مراعات نظیر و آرایه طرد و عکس وجود دارد.
بیت سوم :
سعدی در این بیت به افرادی که در راه عشق طاقت سوختن و تحمل درد هجران و ناز معشوق را ندارد بهتر است که از عشق و عاشقی دوری کنند، زیرا بال برای پروانه باعث می شود تا پروانه به دور شمع پر بزند و بسوزد. «ش» در عشقش، ضمیر مفعولی است . «سوز» اسم مصدر سوختن می باشد. «بین آتش و سوز» تناسب معنایی ست. «ک» در واژه «کافت» برای تعلیل آمده و معنای زیرا است .
بیت چهارم :
سعدی در این بیت برای حال خود گواه می آورد می گوید : اگر من از معشوق شکایت کنم، سخنانم و ادعایم دروغ است و به گزاف ادعای عاشقی کرده ام. هرکس از درد خود با خبر باشد و خود را ببیند، خبر از معشوق ندارد زیرا عاشق صادق کسی ست که از خود رهایی یافته و چیزی جز معشوق نمی بیند. «نَفَسَم» به معنای حرفم، سخنم می باشد در این بیت . بین «خَبَر و خَبَر» جناس تکرار وجود دارد.
بیت پنجم :
در این بیت با آوردن مثال هدف عشق را بیان می دارد. کسی که در ظاهر شمایل آدمی را دارد و در شکل فیزیکی آدم می باشد، اگر امیال حیوانی شهوت نَفس و هوای نَفس را از خود دور کند، تبدیل به آدمی با خلق و حسن اخلاق می گردد و انسان واقعی می شود که صفات کمال حُسن را دارد وگرنه هر موجودی که به شکل ظاهر آدم باشد و به هوای نفس بپردازد و از عالم اخلاق و معنویت و عشق دور باشد و غافل، تبدیل به جانور می شود. بین «آدمی صورت و آدمی خوی» تضاد معنایی وجود دارد.
بیت ششم :
سعدی شوق خود را در برابر معشوق اینطور بیان می کند : شربت و نوشیدنی از دست معشوق و محبوبم بدهید که تلخ و شیرین بودن آن برایم یکسان است و من عاشق تشنه تر و مشتاق یار می سوزم وتشنه تر می شوم. واژه دلارام به معنای ادبی یعنی مایه آرامش دل و کنایه از معشوق و محبوب است. بین «تلخ و شیرین» آرایه تضاد وجود دارد. «مُستَسقی» در لفظ به معنای آب خواستن است و بیماری اِستسقاء است که هر چه قدر فرد آب بنوشد. باز هم تشنه تر می شود و آب می طلبد. «مُستَسقی» در این بیت مراد از عاشقی است که در اشتیاق دیدار یار و کوچکترین اعتنا و توجه معشوق، می سوزد. «شربت شیرین» در این بیت می‎تواند به معنای توجه معشوق به عاشق باشد. و «شربت تلخ» هم کنایه از سرزنش و عتاب و قهر و بی اعتنایی و دشنام و خشم معشوق باشد.
در بیت هفتم :
در این بیت عاشق روی سخنش با معشوق است و می گوید : عشق لب تو ای معشوق من چنان هوش از سر من به در بُرده که معنای هیچ سخنی را نمی فهمم و درک نمی کنم و هر حرفی که معشوق بزند ف حتی اگر مثل زهر تلخ باشد چون از دهان معشوق بیرون می آید، همچون شکر شیرین است. «بین تلخ و شکر» آرایه تضاد موجود است. «م» در تلخ ترم ضمیر متمّم فعل است به معنای «به من» است . در مصرع دوم حذف به قرینه صورت گرفته است. تلخ در مصرع دوم به معنای زننده و زشت و سخت است و در واقع صفت سخن می باشد .
بیت هشتم :
خطاب عاشق به معشوق است و می گوید : ای معشوق حتی اگر مرا با شمشیر بزنی با تو هیچ دشمنی ندارم و دشمن آن کسی هستم که میان من وشمشیری که از سوی تو به سمت من می آید، سپر بیاندازد. «وَر» در ادبیات به معنای اگر است. «م» در «به تیغم بزنی» ضمیر مفعولی است به معنای «من را» یا «مرا ». «م» در واژه «خصم آنم» شناسه است به معنای هستم. بین «تیغ و سپر» تناسب معنایی و مراعات نظیر وجود دارد.
بیت نهم :
سعدی در اینجا در مقام عاشق با خود سخن می راند و می گوید : من در تمام عمرم نمی خواهم از این اسارت و غم عشق بیرون بیایم و رها و آسوده خاطر شوم زنجیر و زندان و اسارت وگرفتاری که بخاطر تو باشد و افسار آن بدست تو باشد مثل تاجی که بر سر پادشاه می گذارند ارزشمند است و (در معنای عرفانی: هرچه عاشق اسیر و گرفتارتر غم عشق باشد و در راه عشق جان بگذارد، بههمان اندازه، درجه ومقامش بالاتر می رود و انگار کسی است که به مقام پادشاهی می رسد و تاج برسرش می گذارند). تاج بر سر گذاشتن : کنایه از به اوج مقام و منزلت و پاداش رسیدن است .
بیت نهم :
بین «تیغ و خصم» مراعات نظیر وجود دارد. بین «خصم و خصمی» و «تیغ و تیغت» جناس مذیل وجود دارد.
بیت دهم:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1400-09-24] [ 11:43:00 ب.ظ ]




اکونومیست عوامل موثر بر کیفیت زندگی را این‌گونه معرفی کرده است:۱٫ سلامت ۲٫ بهداشت ۳٫ ثبات سیاسی و امنیتی ۴٫ زندگی خانوادگی ۵٫ زندگی اجتماعی ۶٫ آب و هوا و موقعیت جغرافیایی ۷٫ امنیت شغلی ۸٫ آزادی سیاسی (The Economist Intelligence Units : 2005).
بررسی دیگری توسط کمیته بحران جمعیت؛ موسسه پژوهشی غیرانتفاعی و مستقلی که محل استقرار آن در واشنگتن است؛ در تحقیق مفصلی در مورد سنجش کیفیت زندگی در یکصد شهر بزرگ جهان، ۱۳ شاخص را به عنوان عوامل موثر در چگونگی کیفیت زندگی معرفی نموده است. این شاخص‌ها شامل آموزش، بهداشت عمومی، آرامش عمومی، حمل و نقل، هوای سالم، امنیت عمومی، هزینه خوراکی، فضای سکونت، تسهیلات عمده مسکن و ارتباطات می‌شود.
در یک جمع‌بندی کلی شاخص‌های کیفیت زندگی را می‌توان درهفت گروه دسته‌بندی کرد که عبارتنداز: ۱ـ شاخص‌های اقتصادی. ۲ـ شاخص‌های اجتماعی. ۳ـ شاخص‌های تفریح و سلامت. ۴ـ شاخص‌های زیبایی شناختی (ادراکی و روانی).۵ـ شاخص‌های مسکن و سرپناه. ۶ـ شاخص‌های ارتباطی و حمل و نقل. ۷ـ شاخص‌های زیست محیطی که با تفصیل بیشتر در جدول (۲-۲)مشاهده می‌شود.
جدول(۲-۲): شاخص‌های کیفیت زندگی

متغیرها شاخص‌ها ردیف
تامین حداقل نیازهای اقتصادی مردم، قدرت خرید، ایجاد تعادل میان عرضه و تقاضای کالاها، هزینه، درآمد سرانه (دستمزد)، اشتغال و رضایت شغلی، هزینه فرصت، بیکاری، ارزش زمین، هزینه تطابق با محیط. اقتصادی ۱
آموزش در مقاطع مختلف تحصیلی، امکانات رفاهی، داشتن امنیت جسمی و روحی و رفاه اجتماعی،روابط اجتماعی، فضاهایگذراناوقاتفراغت، فضاهایپیاده،فضاهایبازوسبز ، مشارکتاجتماعی، فرهنگوتاریخ، فضای قابل سکونت. اجتماعی ۲
داشتن سرگرمی‌های مناسب، مسافرت، دید و بازدید از اقوام. تفریح و سلامت ۳
آسودگیمحیط، حس‌ راحتی، توالیمنظر، نفوذپذیری، تنوعوگوناگونی، خوانایی، نمایانی، نظمفضایی، ادراکفضایی، کشففضا زیبایی شناختی (ادراکی و روانی) ۴
تسهیلات عمده مسکن(مسکن‌های دارای برق، آب آشامیدنی سالم، تلفن)، کیفیت کالبدی مسکن، کیفیت ساخت و ساز مسکن، مصالح و قوانین مربوطه، سطح کیفی مسکن، مالکیت مسکن، چیدمان ساختمان‌ها(دانه‌بندی بافت)، ایمنی در برابر سوانح، توجه به تعداد خانوار و ابعاد مناسب مسکن متناسب با تعداد افراد، فرهنگ ساکنین و ابعاد فردی و اجتماعی خانوار ساکن مسکن و سرپناه ۵
وسایلارتباطات، وسایلحملونقلعمومی، سطحسرویسمعابر، رضایتازسفرهایدرون شهری، حجمترافیک، تعداد تصادفات ارتباطی و حمل و نقل ۶
مسایل زیست محیطی، دفع زباله و پسماندها، فاضلاب‌های خانگی، خطرهای طبیعی مانند سیل و زلزله، آلودگیهوا، آلودگیآب، آلودگیصدا، آلودگی بصری زیست محیطی ۷

ماخذ: فتاحی، ۱۳۸۸: ۲۵ و کوکبی، ۱۳۸۴:۳۶

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:42:00 ب.ظ ]




۹۷
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول ۳-۱-محل نقاط نمونه گیری و ضرایب وزنی برای گائوس کوآدرچر در بازه تا ۲۹

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۱- مقدمه

        1. مقدمه­ای بر اندرکنش خاک-سازه

اندرکنش خاک-سازه یکی از موضوعات چالش بر انگیز در مهندسی عمران است. درهر سازه متصل به زمین، اندرکنش بین خاک زیر پی و سازه می ­تواند اثرات قابل ملاحظه­ای هم روی سازه و هم روی پـــی و خاک قرار گرفته در زیر آن بگذارد. موضوع اندرکنش خاک-سازه برای سازه های حجیم که برروی خاکهای سست قرار گرفته بودند مورد توجه قرار گرفت. به عنوان مثال سازه ­هایی مثل نیروگاه­های هسته­ای، سدهای بتنی، از جمله این موارد هستند. همچنین سازه ­هایی مثل پل­ها، تونل­ها و سازه­های زیر زمینی نیز از نقطه نظر اندرکنش خاک و سازه مورد بررسی قرار می­گیرند.
اندرکنش دینامیکی خاک-سازه از مسائل مهم مهندسی زلزله بحساب می ­آید. پیچیدگی مسئله به علت طبیعت پیچیده و وجود دو حیطه محدود و نا­محدود با ویژگی­های مکانیکی مختلف است. برای بررسی مسئله اندرکنش خاک-سازه می­توان از روش­های عددی استفاده کرد. محققین برای مدل کردن حیطه نزدیک معمولاُ از روش عددی اجزای محدود استفاده می­ کنند. ولی مشکل اصلی، در مدل کردن حیطه نا­محدود است. در صورتی که بخواهیم از روش اجزای محدود برای مدل سازی حیطه نامحدود استفاده کنیم حیطه دور باید به قدری بزرگ انتخاب شود که انعکاس موج رخ ندهد، این مطلب زمانی که با سازه­های حجیم یا با مسائل سه بعدی مواجه هستیم، بیشتر اهمیّت پیدا می­ کند.
به همین دلیل محققین برای مدل کردن حیطه نامحدود، روی به استفاده از روش­های عددی مختلفی که قادر به لحاظ کردن شرائط بی­نهایت و در نظرگرفتن میرایی تابشی[۱] باشد، آورده­اند. به عنوان مثال، این روش­های عددی عبارتند از: روش اجزای مرزی[۲]، روش اجزای بی­نهایت[۳] و روش اجزای مرزی محدود مقیاس شده[۴]. هر کدام از روش های عددی مزایا و معایب خود را دارند، در واقع هیچ روشی بی نقص نیست.
برای بررسی لرزه­ای سازهای بنا شده روی محیط خاک نسبت به حالتی که سازه روی سنگ باشد، دو نکته مهم مورد توجه قرار می­گیرد. اول، حرکات ساختگاه در غیاب سازه به شدت متاثر می­ شود. دوم، وجود سازه روی خاک در مقایسه با سنگ یا محیط صلب، باعث تغییر مشخصات دینامیکی سازه می­ شود. اندرکنش سازه با خاک اطراف آن باعث تغییراتی در تغییر مکانها، فرکانسهای طبیعی پی می­ شود.
روش­هایی که دو اثر ذکر شده را در بر بگیرد، آنالیز آزاد[۵] و آنالیز اندرکنش خاک-سازه گویند. اندرکنش خاک-سازه همچنین برای حالتهای دیگر بارگذاری مثل: ارتعاشات ماشین به علت دوران جرم خارج از محور، ارتعاش زمین به علت بار ترافیک و غیره نیز بررسی می­ شود.
پاسخ­های دینامیکی سازه­های حجیم، مثل نیروگاه­های هسته­ای، ساختمان­های با ارتفاع زیاد، سد و مخازن ذخیره مایعات به علت اثر اندرکنش خاک-سازه دچار تغییر می­شوند. برای سازه­های سخت و حجیم که روی بستر نرم قرار گرفته­اند، اثر اندرکنش خاک-سازه قابل توجه می­ شود. این پدیده ممکن است پاسخ­های دینامیکی سازه را به طور فاحشی دچار تغییر کند. بنابراین اثرات اندرکنش برای طراحی و آنالیز سازه­های واقع بر محیط نیمه بی­نهایت خاک باید مد نظر قرار گیرد.
اندرکنش خاک-سازه پدیده پیچیده­ای از ترکیب سازه و محیط خاک اطراف آن است. از نقطه نظر مهندسی به منظور بررسی این که چگونه اندرکنش خاک-سازه پاسخ­های دینامیکی سازه را تحت تاثیر قرار می­دهد، معمول است که اندرکنش دینامیکی خاک-سازه را به دو بخش تقسیم می­ کنند: اندرکنش سینماتیکی[۶] و اندرکنش اینرسی[۷].
در اندرکنش سینماتیکی اثرات کوپل بین سازه بی­وزن(بدون جرم) و خاک اطراف آن در نظر گرفته می­ شود. در این سیستم نکته مهم انکسار امواج برخورد کننده[۸] با سازه است. بنابراین اثر اندرکنش سینماتیکی بیشتر بوسیله انواع مختلف امواج برخورد کننده، هندسه قسمت­ های مدفون سازه و تفاوت بین سختی سازه و خاک اطراف آن متاثر می­ شود. بطور کلی در اندرکنش سینماتیکی تأثیر سختی سازه بر جوابها مد نظر است و همانطور که گفته شد از جرم سازه صرف نظر می­ شود.
در نوع دیگر، اندرکنش اینرسی، تأثیر نیرو­های اینرسی ناشی از سازه[۹] بر جوابها اهمیّت دارد. که نیروی اینرسی نتیجه اثر شتاب بر جرم سازه است و برعکس حالت قبل در این حالت از جرم سازه صرف نظر نمی­ شود. در واقع امواج ناشی از نیروهای اینرسی سازه به پی منتقل شده و در توده بی­نهایت خاک انتشار می­یابد.
توصیف فیزیکی اندرکنش اینرسی و سینماتیکی در شکل­های ۱-۱ نشان داده شده است.

شکل ۱-۱ اندرکنش سینماتیکی و اینرسی برای سازه با پی صلب (Kim, 1999)

        1. روش­های مستقیم و زیرسازه

با توجه به روش مدل کردن ناحیه خاک، روش­های آنالیز اندرکنش خاک-سازه به دو گروه تقسیم می­شوند: روش مستقیم و روش زیرسازه.
در روش مستقیم، ناحیه خاک مجاور سازه مثل سازه به طور مستقیم با روش المان محدود مدل می­ شود. از این رو در روش مستقیم می­توان هندسه پیچیده، تغییرات خواص خاک و رفتار غیر خطی محیط خاک را مدلسازی کرد.
در روش زیرسازه، محاسبات برای دو سیستم انجام می­ شود، سازه واقع بر خاک و حیطه پی. این دو سیستم کاملاً از یکدیگر مستقل هستند. ارتباط بین این دو سیستم از طریق نیروی اندرکنش مرز مشترک خاک-سازه حاصل می­ شود.
تمام ناحیه خاک-سازه بوسیله ماتریس امپدانس معرفی می­ شود. بنابراین آنالیز اندرکنش دینامیکی خاک-سازه بسیار ساده می­ شود و سختی محاسبات به حداقل می­رسد. این روش محدودیت­هایی همچون ساده بودن هندسه پی و خطی بودن رفتار خاک را دارد.
۲-مروری بر تحقیقات انجام شده
۲-۱ مقدمه­ای بر روش المان نامحدود
در خیلی از مسائل، ابعاد جسم یا محیط در مقایسه با محیط اطرافشان بسیار کوچکتر است. در اکثر این مسائل، روش اجزای محدود می ­تواند حیطه کوچکی از مسئله را بررسی کند. در مسائل استاتیکی، معمولا یک برش ساده از محیط مسئله با اعمال مرز صلب حول قسمت برش خورده، کفایت می­ کند. هرچند محل دقیق مرز صلب مشخص نیست و همین امر ممکن است منجر به انتخاب المان­های محدود بیشتری شود که باعث افزایش شدید حجم و زمان محاسبات می­ شود.
در مسائل دینامیکی، به دلیل وجود ارتعاشات در مسئله، مرز صلب باعث انعکاس موج می­ شود. این موضوع ارتباطی با اندازه شبکه بندی روش اجزا­ی محدود و اندازه حوزه داخل مرز صلب ندارد. بخصوص برای مسئله اندرکنش خاک-سازه با محیط بی­نهایت خاک تحت بارهای دینامیکی، انتخاب شرایط مرزی مناسب اهمیّت پیدا می­ کند. در نظرگرفتن میرائی تابشی(شعاعی) به علت مستهلک سازی امواج ناشی از ارتعاش سازه به پی و محیط دور، امری ضروری است.
به این منظور تکنیک­های مختلفی جهت حل این مشکل و مدل سازی شرایط مرزی مناسب بوجود آمده­اند که می­توان مرز لزج[۱۰]، مرز انتقال دهنده[۱۱]، روش المان­های مرزی، روش المان محدود مرزی مقیاس شده، روش المان بی­نهایت و روش­های ترکیبی[۱۲] را نام برد.
روش المان بی­نهایت از لحاظ فرمول ­بندی و مفهومی همانند روش المان محدود است. تنها تفاوت این دو روش در المانها و توابع شکل به کار گرفته شده است. فرمول بندی توابع شکل در روش المان بی­نهایت معمولا بنا به آنالیز بهتر رفتار محیط بی­نهایت انتخاب می­ شود. بنابراین انواع مختلفی از المانهای بی­نهایت برای مسائل مختلف مهندسی که به نوعی با محیط بی­نهایت سر و کار دارند، ایجاد شده ­اند.
این مسائل عبارتند از: آنالیز تحکیم، آنالیز تراوش، انتقال جرم، انتقال حرارت، اندرکنش سیال-سازه و اندرکنش خاک-سازه.
برای آنالیز مسئله اندرکنش خاک-سازه، روش المان بی­نهایت باید قادر به نشان دادن انتشار انرژی در جهت شعاعی به علت انتشار مولفه­های مختلف موج به حیطه دور باشد. در واقع این روش باید شرایط بی­نهایت را به کمک ریاضیات مدل سازی کند.
در حالت کلی در وضعیت سه بعدی(نیم فضا) یا در حالت دو بعدی(نیم صفحه) ، شامل لایه (لایه­ های) افقی و لایه زیرین است که از سمت پایین به بی­نهایت می­رود. به عنوان مثال در حالتی که لایه خاک روی سنگ بستر باشد، لایه زیرینی وجود ندارد که به سمت بی­نهایت برود. در واقع مثل مسئله­ای است که درجات آزادی مربوط به قسمت پایینی در حالت دو بعدی در دو جهت بسته شده باشند.
۲-۲ مروری بر مطالعات ­پیشین

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:42:00 ب.ظ ]




 

تفاوت میانگین

 

درجه آزادی

 

t محاسبه شده

 

t بحرانی
جدول در سطح اغماض

 

سطح معنی‌داری

 
 

۰٫۹۵

 

۰٫۹۹

 
 

محتوا
اجرا شده

 

۲۲

 

۰۱۱/۳

 

۷۷۸۹۶/۰

 

۰٫۱۳

 

۲۰

 

۷۶۲/۰

 

۱٫۹۶

 

۵۷۶/۲

 

۲/۰

 
 

محتوای آموخته شده

 

۸۸/۲

 

۶۶۵۶/۰

 

نتایج: با توجه به قدر مطلق t محاسبه شده (۷۶۲/۰) که از t بحرانی جدول (۵۷۶/۲) در سطح خطاپذیری۲/۰  و درجه آزادی۲۰ کوچکتر است، (به عبارت دیگر سطح معنی داری آن۹۹/۰ است۰۱/۰p<) بنابراین با احتمال ۹۹ درصد فرض صفر تایید می‌گردد. بنا بر این بین دو میانگین تفاوت معنی داری وجود ندارد. می توان نتیجه گرفت که تفاوت معنا داری بین محتوای مورد نظر دربرنامه آموخته شده و محتوایی که به طور رسمی در برنامه اجرا شده مدارس ناحیه ۲ شیراز به علوم تجربی پایه سوم راهنمایی اختصاص داده می شود، وجود ندارد. انطباق بین این متغیر در دو نوع برنامه درسی

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

وجود دارد. در نمودار ۴-۱۶ مقایسه متغیر محتوا در برنامه اجرا و برنامه درسی قصد شده صورت گرفته است.
 نمودار ۴-۱۶ مقایسه متغیرمحتوا در برنامه درسی اجرا شده و برنامه درسی آموخته شده
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
۵-۱-مقدمه
بشر در تمام ادوار مراحل حیات خود نیازمند تعلیم و تربیت بود و هست و خواهد بود، آموزش بهترین ابزار برای این کار است، و آموزش از طریق برنامه درسی معنا و مفهوم می یابد. با بررسی و بازنگری مداوم، می توان به برنامه درسی غنا بخشید به شکلی که بتواند تمام نیازهای کنونی و دگرگونی های پر شتاب آینده را پاسخگو باشد.
بررسی عناصرهر برنامه درسی می تواند وضعیت آن برنامه را مشخص کند. سه برنامه درسی قصد شده، اجرا شده و آموخته شده درآموزش و پرورش رسمی خود نمایی بیشتری در مشخص شدن وضعیت آموزش و پرورش از خود نشان می دهد. با توجه به اهمیت درس علوم تجربی، این سه برنامه، در برنامه درسی علوم تجربی سال سوم راهنمایی مورد بررسی واقع شده است.
در این فصل به خلاصه پژوهش، بحث در نتایج به ترتیب فرضیه ها، پیشنهادهای پژوهشی مبتنی بر یافته های پژوهش، پیشنهادهای کاربردی مبتنی بر یافته های پژوهش و محدودیت های پژوهش در اختیار و محدودیت های پژوهش خارج از اختیار پرداخته می شود.
۵-۲- خلاصه پژوهش
پژوهش حاضر از نوع تحقیقات پیماشی می باشد. با بررسی عناصر هشت گانه برنامه درسی قصد شده واجرا شده وآموخته شده، میزان هم خوانی این سه برنامه درسی ارزیابی می کند. این عناصرازکتاب درسی وراهنمای معلم علوم تجربی سال سوم راهنمایی به عنوان جامعه و نمونه برنامه درسی قصد شده، لیست گردیده است. نتایج حاصل از این بررسی که در طی انجام یک تحقیق توصیفی، پیمایشی درعلوم تجربی سال سوم راهنمایی ناحیه۲ شیرازبه وسیله سه فرضیه اصلی و دوازده فرضیه فرعی صورت گرفته است حاکی از:عدم انطباق برنامه قصد شده بابرنامه درسی اجرا شده وبرنامه درسی آموخته شده می باشد. ومیزان همبستگی بالایی بین دو برنامه اجراشده و آموخته شده را نشان می دهد. در این فصل از پژوهش به بحث و بررسی فرضیه های پژوهش پرداخته می شودو نتایج هریک در این بخش مورد بحث واقع می گردد.
برنامه اجرا شده، درحقیقت نوعی نگرش سنجی می باشد. ضریب پایایی مقیاس محقق ساخته، دبیرو مدیر با استفاده ازضریب آلفای کرونباخ، ۸۳/۰ وضریب همبستگی مقیاس دانش آموزبا روش باز آزمایی ۷۶/۰ محاسبه شد. واز آنجایی که برنامه درسی قصد شده باید به شکلی تدوین گرددکه بتواند به تمام اهداف خودبرسد. ازاین رومیانگین برنامه قصد شده ۵ درنظر گرفته شد. و در محاسبات تی تک نمایی نیز مرجع ۵ در نظر گرفته شده است. برای شناسایی نحوه اجرا هر کدام از هشت عنصر برنامه درسی اجرا شده، نمونه ی به حجم ۷۴۴ نفر از جامعه ایی به حجم ۴۴۶۰ نفر باروش نمونه گیری تصادفی از خوشه ها، شامل ۱۱ مدیر ۲۳ دبیر ۷۱۰ دانش آموز انتخاب اقدام به تکمیل مقیاس کردند و با جمع بندی ومحاسبه میانگین از پاسخ به ۷۹ گویه مدیر، ۹۳ گویه دبیر و ۴۸ گویه دانش آموز میانگین برنامه اجرایی ۱۹/۳ به دست آمد. برنامه آموخته شده، که نتایج دو برنامه قصد شده واجرا شده می باشد، به وسیله یک آزمون تشریحی ۲۰ سوالی، که در حیطه های مختلف (به نسبت برنامه قصد شده) طراحی شده بود مورد اندازه گیری واقع گردید. میانگین آن ۸۹/۲ بدست آمد. نتایج به دست آمده در پاسخ به فرضیه های اصلی این پژوهش- انطباق بین برنامه درسی قصد شده و اجرا شده با بهره گرفتن از آزمون تی تک متغیره برابر با۳۹/۴ با درجه آزادی۷۴۳، مقدارتی محاسبه شده بین برنامه درسی قصد شده وآموخته شده، برابر ۷۶/۴ محاسبه شدو بدین ترتیب در دو فرضیه اخیر تفاوت معنا داری درسطح ۰۵/ بین برنامه قصد شده و آموخته شده وجود دارد و انطباق لازم وجود ندارد.
ضریب همبستگی پیرسون بین برنامه درسی اجرا شده و آموخته شده با محاسبه عدد ۹۶/۰ به دست آمد که این مقدارنشانگرهم جهت بودن و همبستگی دو برنامه می باشد.
۵-۳-بحث و نتیجه گیری فرضیه های پژوهش

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:42:00 ب.ظ ]




اجتماعی در ارتباط دانست.
نگرش[۳۵]: نظر فرد در مورد میزان مطلوبیت یا عدم مطلوبیت و مثبت یا منفی بودن یک هدف خاص و میزان حمایت یا عدم حمایت وی از آن هدف است (آجزن، ۱۹۹۱).
۷-۱ محدودیت‌های پژوهش
از جمله محدودیت‌های این پژوهش تعدد روستاها و مشکلات رفت و آمد بوده است.
فصل دوم
مبانی نظری و مروری بر پژوهش‌ها
فصل دوم
مبانی نظری و مروری بر پژوهش‌ها
۱-۲ مقدمه
در این فصل، مقدماتی در رابطه با سموم و کودهای شیمیایی، کشاورزی پایدار و انواع نظام‌های آن و همچنین علل استفاده از سموم و کودهای شیمیایی توسط کشاورزان عنوان شده و در ادامه به ضرورت رهیافت‌های رفتاری و تشریح تئوری رفتار برنامه‌ریزی شده پرداخته شده است. در نهایت با توجه به مطالعات انجام شده و مرور ادبیات در حوزه موضوع مورد بحث چارچوب نظری تحقیق که برگرفته از تئوری رفتار برنامه‌ریزی شده[۳۶] می‌باشد، ارائه گردیده است.
۲-۲ چالش‌های کشاورزی نوین
با توجه به روند رو به افزایش جمعیت جهان و همچنین محدودیت منابع موجود در بخش کشاورزی، نیاز به افزایش تولید محصولات کشاورزی اجتناب ناپذیر است. بیگدلی و صدیقی (۱۳۸۷) به نقل از کوچکی و خیابانی، در این رابطه بیان می‌کنند، تجاری شدن فعالیت‌های کشاورزی و فراوانی منابع نفت و گاز طبیعی و ارزان بودن این منابع در جهان باعث گردید، پس از جنگ جهانی دوم، پیشرفت‌های سریعی در صنایع به ‌وجود آید و زمینه تخصصی شدن تولیدات کشاورزی و استفاده وسیع از منابع و مواد شیمیایی در کشاورزی فراهم شود. در این دوران، تولید محصولات کشاورزی به مجموعه‌ای از عملیات به‌زراعی بویژه سموم و کودهای شیمیایی وابسته شد که علاوه بر افزایش تولید به دلیل فشار بیش از حد به زمین، موجبات استهلاک بیش از حد زمین‌های کشاورزی و کاهش کیفیت بافت خاک، آلودگی آب و خاک و تهدید سلامت انسان را فراهم ‌آورد. نتیجه نهایی آن، تهدید امنیت غذایی در آینده خواهد بود. به عبارت دیگر رشد چشم‌گیر تولید محصولات کشاورزی به وسیله نهاده‌های خارجی به عنوان وسیله‌ای برای افزایش تولید محصولات غذایی ممکن گردید. این امر منجر به افزایش رشد قابل ملاحظه مصرف آفت‌کش‌ها و مواد شیمیایی شده است (جویت و باتر[۳۷]، ۲۰۰۷)؛ نهاده‌های بیرونی جایگزین فرایندها و منابع طبیعی شدند. آفت‌کش‌ها، جایگزین روش‌های بیولوژی و مکانیکی مبارزه با آفات، علف‌های هرز و بیماری‌ها و افزایش تولید محصولات به بهای تحمیل هزینه‌های سنگین به محیط زیست تمام شد. در طی سال‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰، تولید مواد غذایی در سطح جهان بر حسب مصرف انرژی ۵/۱ برابر و در همین مدت مصرف نهاده‌ها ۵ برابر افزایش یافت (کوچکی، ۱۳۷۶).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

کودها عمده‌ترین نهاده در تولید محصولات زراعی محسوب شده و تقریباً نیمی از انرژی مصرف شده در کشاورزی دنیا را به خود اختصاص می‌دهد. تا اواسط ۱۹۷۰ کودها عمدتاً در کشورهای توسعه یافته استفاده می‌شد، ولی از آن به بعد مصرف کود در کشورهای در حال توسعه از رشد بیشتری برخوردار بود (لال و پیرس، ۱۹۹۷). مقدار مصرف کودهای شیمیایی در دنیا در سال ۱۹۹۶ میلادی ۱۳۵ میلیون تن بود که ۲۰ میلیون تن (۱۵درصد) آن مربوط به ایالات متحده امریکا بوده است. در طی سال‌های۱۹۵۰ تا ۱۹۹۶ مصرف جهانی کودهای شیمیایی بیش از دو برابر شده است (اکبری و اسدی، ۱۳۸۵). همچنین مطالعه مصرف کود در سال‌های ۱۹۷۰ تا ۲۰۰۰ نشان‌دهنده افزایش قابل ملاحظه در مصرف کود در آسیا و افریقای شمالی می‌باشد. با پیش‌بینی‌های انجام شده، متوسط رشد مصرف سالیانه کود تا سال ۲۰۳۰ به میزان ۳/۱-۷/۰ درصد خواهد بود (مشایخی و صلحی، ۱۳۹۰). استفاده از کودهای شیمیایی نیتروژن، فسفر و پتاسیم سبب کاهش عناصر کمیاب خاک مانند روی، آهن، مس، منگنز و منیزیم خواهد شد که در نتیجه بر روی سلامت سایر موجودات تأثیر خواهد گذاشت. از طرفی چون این عناصر قابل جایگزین نیستند، تولید محصولات کاهش یافته و گیاه در معرض آفت‌زدگی قرار می‌گیرد (اکبری و اسدی، ۱۳۸۵). افزایش مصرف کودهای شیمیایی در ایران در دهه ۱۹۸۰ و نیمه اول دهه ۱۹۹۰ با ایجاد عدم تعادل در مصرف عناصر غذایی در کشت گیاهان مختلف همراه بوده است. برای مثال افزایش میزان مصرف کودهای فسفره اضافه بر نیاز محصول، باعث تجمع فسفر در بسیاری از نقاط زراعی گردید که علاوه بر اثرات سوء زیست‌محیطی، باعث غیر قابل استفاده شدن بسیاری از عناصر ریز مغذی خاک به‌ویژه آهن و روی می‌گردد (مشایخی و صلحی، ۱۳۹۰). در حال حاضر، در ایران سالانه ۳ میلیون تن کود شیمیایی و ۱۷ هزار تن انواع سموم دفع آفات استفاده می‌گردد. روندی که پیش‌بینی شده ممکن است به ۷/۵ میلیون تن تا سال ۱۳۹۷ افزایش یابد (درویش، ۱۳۹۲).
دلیل کاربرد آفت‌کش‌ها جلوگیری از خسارت آفات است، با این‌ حال خود آفت‌کش‌ها می‌توانند باعث طغیان آفات شوند. آفت‌کش‌ها به چند دلیل ممکن است ناکارآمد باشند؛ آفت‌کش‌ها می‌توانند با از بین بردن دشمنان طبیعی آفات، که آن‌ ها را کنترل می‌کنند، باعث بازخیزی آفات شوند. همچنین می‌توانند باعث مقاومت آفات در برابر آفت‌کش‌ها شوند. طبق گزارش سازمان نظام مهندسی (۱۳۸۴) مصرف سالیانه آفت‌کش‌ها در جهان ۳ میلیون تن است که سهم ایران از این میزان ۲۴ هزار تن می‌باشد (اکبری و اسدی، ۱۳۸۵). از این میزان حشره‌کش‌ها، قارچ‌کش‌ها و علف‌کش‌ها به ترتیب از میزان بالای مصرف برخوردارند. با توجه به میزان مصرف سموم و کودهای شیمیایی، بخش واردات سموم و مواد اولیه آن‌ ها ۲۰۶۹۷۸۶ میلیون دلار را به خود اختصاص می‌دهد (عبادی و همکاران، ۱۳۸۴). هرچند در سال ۱۳۸۴، وزارت جهاد کشاورزی با هدف تولید محصول سالم اقدام به حذف یارانه سموم شیمیایی کرده است ولی همچنان مصرف غیرمنطقی و بی‌رویه این سموم ادامه دارد (درویش‌زاده، ۱۳۹۱). تولیدکنندگان محصولات کشاورزی در کشور به جای بهره‌گیری از دانش روز کشاورزی برای تولید بیشتر، مصرف سموم و کودهای شیمیایی در واحد سطح را افزایش داده‌اند. در صورتی‌که برای داشتن یک کشاورزی سودآور و پایدار باید اولاً درک صحیحی از نهاده‌ها داشت و ثانیاً بتوان به نحو مناسب این نهاده‌ها را بکار برد. کاربرد نهاده‌های شیمیای (کود و سم) به گونه‌ای افزایش یافته است، که به جرأت می‌توان گفت، یکی از چالش‌های اصلی کشاورزی در جهان و از جمله ایران استفاده بیش از حد از سموم و کودهای شیمیایی است.
۳-۲ تاریخچه مصرف کود
تاریخچه مصرف کود در جهان به استفاده از روش‌های باستانی برای حاصلخیزی زمین‌های زراعی در دوران سقوط روم بر می‌گردد. بسیاری از شیوه‌هایی که امروزه به عنوان روش‌های مطلوب در کشاورزی هستند، مثل استفاده از کودهای حیوانی، تناوب محصولات با حبوبات و استفاده از گل ‌و لای رودخانه‌ها در حفظ بهره‌وری خاک در گذشته مورد استفاده قرار می‌گرفته است (تشکری فرد و همکاران، ۱۳۸۹). اولین مهاجران انگلیسی به شمال آمریکا گزارش دادند سرخ‌پوستان جهت کشت ذرت به همراه هر بذر ذرت یک ماهی دفن می‌کنند و از این طریق عملکرد را افزایش می‌دادند. در قرون وسطی در اروپا از کشت گیاهان لگوم جهت حفظ حاصلخیزی خاک استفاده می‌کردند و در اوایل قرن ۱۹ استفاده از کودهای گیاهی، خون، استخوان، ضایعات و فضولات حیوانی گسترش یافت (پرات[۳۸]، ۱۹۹۵). همچنین در چین استفاده از کودهای آلی در بخش کشاورزی قدمتی ۳۰۰۰ ساله دارد و استفاده از ضایعات انسانی و حیوانی در آن کشور بیش از ۲۰۰۰ سال پیش ثبت شده است. در هر دو تمدن یونان و روم برای غنی‌سازی خاک از مارن و خاکستر و نیز از خاکستر و آهک برای اصلاح اسیدیته خاک استفاده می‌گردید ‌(تشکری فرد و همکاران، ۱۳۸۹). به تدریج با افزایش تقاضا برای کودهای آلی و محدودیت این منابع و با پیشرفت علم شیمی کودهای شیمیایی جایگزین کودهای آلی گردید. اولین آزمایشات کاربرد کودهای شیمیایی در مزارع‌ توسط شیمیدانان فرانسوی در سال ۱۷۷۸ و پس از آن استفاده از نیترات سدیم در سال ۱۸۲۳ و سولفات آمونیوم، کلرید آمونیوم و آمونیاک مایع در سال ۱۸۴۱ صورت پذیرفت (تشکری فرد و همکاران، ۱۳۸۹). در سال ۱۸۴۰ مشخص شد کود استخوان منبع غنی از فسفر می‌باشد و به طور گسترده‌ای مورد استفاده قرار گرفت. در همان سال شیمیدانی آلمانی به نام لیبیگ[۳۹] که توسط بسیاری از محققین به عنوان بنیانگذار شیمی کشاورزی و صنعت کود شناخته شده است، با انجام آزمایشات بسیار، دریافت با اعمال اسید سولفوریک بر استخوان، فسفر موجود در استخوان به آسانی در اختیار گیاه قرار می‌گیرد (پرات، ۱۹۹۵). لیبیگ همچنین با توصیه‌های خود در زمینه تغذیه گیاهی به گسترش استفاده از کود در بخش کشاورزی کمک کرد. برای مثال، وجود چندین عامل ضروری برای تغذیه گیاه مثل کربن و فسفر و لزوم استفاده از کود بر اساس تجزیه و تحلیل شیمیایی گیاهان، متناسب بودن رشد گیاه با مقدار مواد معدنی موجود در کود و تشریح قانون حداقل، مواردی بودند که منجر به اهمیت بیشتر مصرف کودهای شیمیایی در کشاورزی شد (تشکری فرد و همکاران، ۱۳۸۹). در سال ۱۸۴۲ یک کشاورز ثروتمند به نام جان بنت لاوس[۴۰] نقش مواد معدنی به عنوان منابع تأمین فسفر را پیش بینی کرد. در اوایل قرن ۱۹ از پتاسیم کلرید به عنوان منبع پتاسیم در کود شیمیایی استفاده می‌گردید و اولین کارخانه تولید پتاس در سال ۱۸۶۱ تأسیس شد. در سال ۱۹۱۳ نیز دو شیمیدان آلمانی به نام‌های هابرت[۴۱] و کارل بوش[۴۲] یک کارخانه تجاری را که روزانه ۲۰ تن آمونیاک تولید می‌کند، تأسیس نمودند (پرات، ۱۹۶۵).
امّا تولید کود در ایران از سال ۱۹۴۵ در یک کارخانه کوچک در نزدیکی شهر کرج آغاز شد. در عرض ده سال تولید آن به حدود ۶۰ تن رسید. محصولات عمده شامل سوپر فسفات (SSP)، فسفات حرارتی، پودر استخوان و نیترات پتاسیم بود. در سال ۱۹۵۵ برای اولین بار ۱۷۶ تن از کودهای معدنی توسط دولت به کشور وارد شد. در کنار این واردات، بخش‌های خصوصی نیز ۳۰۵ تن کود معدنی خریداری کردند. در دهه ۱۹۶۰ بیش از ۱۷ نوع مختلف از کودهای معدنی از جمله پنج نوع مختلف ازت، چهار نوع فسفر، سه نوع کود پتاسیم و بیش از پنج رقم از کودهای مخلوط در کشور مورد استفاده بود. در دهه ۱۹۷۰، با استقرار صنایع پتروشیمی رازی، دولت واردات توسط بخش خصوصی را ممنوع کرد. این شرکت سوپرفسفات تریپل (TSP)، دی آمونیوم فسفات (DAP) و سولفات آمونیوم (AS) را تولید می‌کرد. شرکت ملی صنایع پتروشیمی سالانه ۸/۱ میلیون تن اوره و آمونیوم فسفات را تولید می‌کرد. بعد از انقلاب نیز مؤسسه تحقیقات خاک و آب[۴۳] در طرحی با بهره گرفتن از نتایج آزمون خاک، مشخص کرد، که طرح جامعی برای توسعه تولید کود در کشور لازم است. در نتیجه بخش خصوصی، عناصر غذایی کم‌مصرف را ترویج کرد و به تولید طیف وسیعی از کودها در سال ۱۹۹۵ پرداخت. مجوز برای بیش از ۲۰۰ تولیدکننده کوچک در نقاط مختلف ایران صادر و در مجموع حدود ۲ میلیون تن کود NPKتولید گردید. از سال ۱۹۹۵ بسیاری از تولیدکنندگان شروع به تولید کودهای حاوی عناصر غذایی کم‌مصرف مانند سولفات روی، سولفات مس، سولفات منگنز، سولفات آهن و اسید بوریک کردند. اخیراً چندین کارخانه به تولید کود سوپرفسفات پرداخته‌اند (فائو[۴۴]، ۲۰۰۵).
۴-۲ تاریخچه مصرف سم
آفت‌کش‌ها مواد جدیدی نیستند، یونانیان باستان حشرات را با سوزاندن گوگرد و علف‌های هرز را با نمک کنترل می‌کردند (دلاپلین[۴۵]، ۱۹۹۶). استفاده از آرسنیک و ترکیبات آن در برابر مهار حشرات حداقل به سال ۹۰۰ میلادی بر می‌گردد (دهقانی، ۱۳۸۹). در اواخر قرن نوزدهم با بهره گرفتن از سبز پاریس[۴۶]، آرسنات کلسیم، سولفات نیکوتین و گوگرد برای کنترل آفات محصولات زراعی استفاده می‌شد. اما اغلب به دلیل مواد شیمیایی اولیه و روش‌های کاربرد نتیجه رضایت‌بخش نبود(دلاپلین، ۱۹۹۶). تا این‌که در سال‌های ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۰ صنایع شیمیایی آمریکا مقادیر زیادی از آفت‌کش‌های جدید بویژه حشره‌کش‌ها را که ترکیبات آلی کلردار بودند، تولید نمودند (دهقانی، ۱۳۸۹). در سال ۱۹۴۷ استفاده از علف‌کش‌های شیمیایی، به عنوان عملی رایج شناخته شد (غدیری، ۱۳۸۳). کاربرد آفت‌کش‌ها بعد از جنگ جهانی دوم با ورود DDT، BHC، آلدرین[۴۷]، دایلدرین[۴۸]، اندرین[۴۹] و ۲,۴-D آغاز شد. این مواد شیمیایی جدید ارزان، مؤثر و بسیار محبوب بودند؛ به ویژه DDT که برای طیف وسیعی از فعالیت‌های کشاورزی و سلامت انسان کاربرد داشت. ۲,۴-D نیز ارزان‌ترین و مؤثرترین روش برای کنترل علف‌های هرزِ محصولات زراعی مثل ذرت بود. آرام آرام امنیتی کاذب برای کاربران به‌وجود آمد. آن‌ ها برای ایجاد یک زیستگاه عاری از آفات، به طور بی‌رویه‌ای از آفت‌کش‌ها استفاده نمودند. برخی آفات به دلیل فشار شیمیایی ثابت، از نظر ژنتیکی در برابر آفت‌کش‌ها مقاوم شدند، گیاهان و حیوانات غیرهدف آسیب دیدند و باقیمانده آفت‌کش‌ها در مکان‌های غیرمنتظره دیگری ظاهر شدند. با انتشار کتاب راشل کارسون[۵۰] به نام “بهار خاموش[۵۱]” در سال ۱۹۶۲ اعتماد عمومی به استفاده از آفت‌کش‌ها از بین رفت (دلاپلین، ۱۹۹۶). این کتاب نوعی افشاگری درباره‌ی اثرات سوء‌استفاده‌ی سموم در محیط بود (سراج، ۱۳۸۷). کارسون تصویر ترسناکی از پیامدهای زیست‌محیطی ناشی از استفاده بی‌رویه آفت‌کش‌ها را ترسیم کرد. که نتیجه آن باعث تغییر مسیر پژوهش‌ها به سمت آفت‌کش‌هایی که آفت مشخصی را مورد هدف قرار می‌دهند و روش‌های کِشتی که بر مصرف کمتر آفت‌کش‌ها تکیه دارند، گردید (دلاپلین، ۱۹۹۶). امروزه حدود ۱۰ کمپانی بزرگ ۷۳ درصد سهم تجارت جهانی آفت‌کش‌ها را در دست دارند. همچنین در ایران ۳۴ کارخانه تولید سم وجود دارد که حدود ۶۰ درصد سم ثبت شده جهان را فرموله و ثبت می‌کند (دهقانی، ۱۳۸۹). از آن‌جا که کشاورزی پایدار به منظور کاهش کاربرد مواد شیمیایی و استفاده بهینه از زمین بکار می‌رود و از چالش‌های مهم کشاورزی نیز ایجاد و استفاده بهینه و مطلوب از نهاده‌های شیمیایی است از این رو استفاده از نظام‌های کشاورزی پایدار کم نهاده در جهت حل این چالش پیشنهاد گردید. به عبارت دیگر، نگرانی ها مربوط به کاربرد نهاده های شیمیای باعث گردید، چندین رهیافت گزیداری برای جایگزینی کشاورزی مدرن یا متعارف توسعه داده و تشویق شود (ریگبای و همکاران، ۲۰۰۱). یکی از این گزیدارها کشاورزی پایدار است (کارپنتر[۵۲]،‌۲۰۰۳).
منبع؟
منبع؟
۵-۲ کشاورزی پایدار[۵۳]
در سال‌های اخیر، کشاورزی پایدار از جمله موضوعاتی است که در علوم کشاورزی مطرح شده است و با گذشت زمان توجه دانشمندان علوم کشاورزی بیش از پیش به آن معطوف گردیده است (عمانی، ۱۳۷۸). مفهوم پایداری در قلب مقوله هایی است که به موضوع استفاده بی‌رویه از منابع طبیعی می‌پردازد. علی‌رغم جاذبه شناختی آن توافق کلی درباره مفهوم آن وجود ندارد (پارک و سیاتن[۵۴]، ۱۹۹۶). به عبارت دیگر گروه‌های مختلف، از مفهوم پایداری در معانی متفاوتی استفاده می‌کنند (آلرئو و کریستنسن[۵۵]، ۲۰۰۰).
کلمه پایدار (sustainable)، از کلمه لاتین sustinere به معنی حفظ وجود، تضمین بقاء یا حمایت طولانی مدت اخذ شده است (ریگبای و کاسرس[۵۶]، ۲۰۰۱). با وجود این‌که یک توافق کلی در میان طرفداران کشاورزی پایدار درباره این‌که رهیافت متعارف برای کشاورزی نامناسب است وجود دارد، اما تفاوت‌های معنی‌داری راجع به نوع فعالیت‌های کشاورزی که باید توسعه یابد به منظور فعالیت‌های پایدار وجود دارد. همچنین توافق خیلی کمتری راجع به مسائل همراه با کشاورزی متعارف و نسبت به استراتژی‌های مورد نیاز برای برخورد با آن‌ ها وجود دارد (ریگبای و کاسرس، ۲۰۰۱).
با وجود این‌که تعداد زیادی از محققین، طرفدار حرکت به سمت پایداری هستند، نظراتی وجود دارد که پایداری واقعاً چیست؟ و چگونه باید به آن دست یافت؟ برای مثال اگرو اکولوژیست‌ها[۵۷] پایداری را با تکیه زیاد بر فرآیندهای اکولوژیکی و کاهش استفاده از نهاده‌های خارجی برابر می‌دانند و معتقد هستند، سیستم‌های تولیدی کشاورزی با این مفهوم باید طراحی شوند. در حالی‌که بقیه تمرکز بر مواردی از قبیل کارایی، کیفیت و توسعه و انتقال تکنولوژی های بیرونی مثلاٌ انقلاب همیشه سبز دارند (کارپنتر، ۲۰۰۳). بنابراین تعداد زیادی از رهیافت‌ها با توجه به موضوع پایداری توسعه یافته است، این رهیافت‌ها عبارت از مدیریت تلفیقی آفات، مدیریت تلفیقی محصولات، کشاورزی کم نهاده، کشاورزی پایدار کم نهاده، کشاورزی پایدار کم نهاده خارجی، کشاورزی اکولوژیک، کشاورزی مستقل پایدار، کشاورزی بیودینامیک و کشاورزی ارگانیک می‌باشند (ریگبای و کاسرس، ۲۰۰۱). بنابراین پایداری دارای گوناگونی در دیدگاه‌ها می‌باشد (تامپسون[۵۸]، ۱۹۹۷؛ نیجنیک، ۲۰۰۲)، یعنی چیزهای متفاوتی برای افراد متفاوت است (ریگبای و همکاران، ۲۰۰۱). برای مثال پیزی[۵۹] (۱۹۹۷) به ۶۰ تعریف و یاکوبز[۶۰] (۱۹۹۵) به ۳۸۶ تعریف برای پایداری دست یافتند. این آشفتگی‌ها، شفاف‌سازی این مفهوم را مشکل و رسیدن به یک تعریف واحد را مشکل می‌سازد (نیجنیک، ۲۰۰۲). با توجه به این مطلب آیا بررسی این مفهوم بی‌معنی است؟ یاکوبز (۱۹۹۵)، به صورت شفافی به این سئوال جواب می‌دهد، نه. او معتقد است این اشتباه است که فکر کنیم یک اصل سیاسی معنی خاص و واحدی دارد. مثلاً دموکراسی دارای بیش از ۳۸۶ معنی می‌باشد و این بدین معنی نیست که این مفهوم به دلیل تعدد معانی، بی‌معنی است چون افراد مختلف دموکراسی را به شکل متفاوتی می‌بینند. اصول کلیدی، همچون دموکراسی چون دارای تفاسیر مختلف هستند قابل اعتراض و انتقاد هستند. ولی آن‌ ها دارای یک مفهوم مرکزی می‌باشند، که این مفهوم قائم به ذات و مهم می‌باشند. می‌توان گفت، واژه‌هایی هم‌چون دموکراسی و پایداری (مفاهیمی که همه نسبت به آن‌ ها ادعا دارند) دارای تفاسیر متعددی هستند و خلاصه کاربرد آن‌ ها بوسیله افرادی با دیدگاه‌ها، دستورالعمل‌ها و اولویت‌های متفاوت بیرون کشیده می‌شود، که خود ایشان بصیرت واقعی آن را تهیه و آشکار می‌سازند (ریگبای و همکاران، ۲۰۰۱). با توجه به این امر یافتن مفهوم مرکزی پایداری یک راهنمایی اساسی جهت حرکت به سمت پایداری می‌باشد.
در کل مفهوم پایداری چندین دهه است که مورد بحث قرار گرفته است و نتیجه آن یک اجماع درباره چهار هدف کلی می‌باشد: تولید غذا و فیبر کافی، رفتار دوستانه با محیط زیست، امکان‌پذیری اقتصادی و عدالت اجتماعی (آلن و همکاران[۶۱]، ۱۹۹۱؛ کروس و همکاران[۶۲]، ۱۹۹۱). ایکرد[۶۳](۱۹۹۳) کشاورزی پایدار را چنین تعریف می‌کند، فعالیت‌های کشاورزی که توانایی بهره‌وری و مفید بودن برای جامعه در یک دوره طولانی را داشته باشد و باید از نظر زیست‌محیطی سالم باشد، حفاظت‌کننده منابع باشد، از لحاظ اقتصادی مداوم باشد، از لحاظ اجتماعی حمایتی و از لحاظ تجاری رقابتی باشد.
صاحب‌نظران بر این عقیده‌اند که توسعه کشاورزی پایدار نیاز به یک برنامه بلند مدت مبتنی بر بینش مجموعه‌نگر و همه‌جانبه دارد که بتواند محیط‌زیست را از گزند پیامدهای ناخوشایند بدور داشته و فرآورده‌های غذائی سالم تولید کند؛ البته نظام کشاورزی پایدار زمانی تحقق پیدا می‌کند که در فرایند کشاورزی به رویکردهای بهره‌وری حیوانی و گیاهی، کیفیت و سلامت محیط زیست، سلامت تولیدات و محصولات کشاورزی و پویایی اقتصادی و اجتماعی به طور هم‌زمان توجه خاص شود (صدیقی و روستا، ۱۳۸۲). امروزه با گذشت بیش از یک دهه از زمانی که مفاهیم کشاورزی پایدار به طور جدی و فراگیر و در سطح بین‌المللی مطرح شده است، کاهش سریع و جدی منابع حیاتی کشاورزی به دلیل فرسایش، شور بودن زمین‌ها، بیابان‌زایی، انقراض گونه‌ها و آلودگی‌های محیطی، از جمله نگرانی‌های عمده موجود در گزارش‌های جهانی است (عمانی، ۱۳۷۸). ابعاد تخریب منابع طبیعی و کشاورزی در کشورهای در حال رشد به مراتب شدیدتر از کشورهای صنعتی گزارش شده است. هر چند تاکنون، بررسی‌های مشخصی برای اندازه‌گیری تخریب منابع پایه در کشور ایران صورت نگرفته است ولی بر مبنای مطالعات صورت گرفته می‌توان نتیجه گرفت که در اکثر موارد، تغییری در بهبود وضعیت کشاورزی و رفع بحران‌های زیست‌محیطی به وجود نیامده است (شاه ولی و مشفق، ۱۳۸۴). کشاورزی پایدار تنها مجموعه‌ای از روش‌های فنی نیست، بلکه به عنوان نوعی بینش است که دارای جنبه‌های مختلف می‌باشد (کوچکی، ۱۳۷۶). در ادامه چند روش در راستای کشاورزی پایدار ارائه می‌گردد.
۱-۵-۲ کشاورزی ارگانیک[۶۴]
برخی صاحب‌نظران کشاورزی پایدار، آن را معادل اصطلاح کشاورزی ارگانیک دانسته‌اند. نورث بورن[۶۵] نخستین کسی بود که این اصطلاح را در سال ۱۹۴۰ میلادی بکار برد (شاه‌ولی و مشفق، ۱۳۸۴). در دهه‌ های اخیر در اغلب کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه با افزایش نگرانی‌های عمومی کیفیت غذا و سلامت افراد جامعه و همچنین تخریب منابع طبیعی کشاورزی ارگانیک مورد توجه قرار گرفته است. کشاورزی ارگانیک بر حفظ تعادل اکولوژویکی و تقویت فرآیندهای بیولوژیکی تأکید دارد که سبب پایداری و توانایی اکوسیستم‌های زراعی می‌شود. کشاورزی ارگانیک به عنوان یک سیستم کشاورزی که از مصرف نهاده‌های شیمیایی اجتناب می‌کند، تعریف شده است. اما این تنها یک خصوصیت از یک رهیافت آگاهانه محیطی و اجتماعی برای کشاورزی می‌باشد که اخیراً به سرعت در کشورهای جهان در حال گسترش است (منصور و فرانسیس[۶۶]، ۲۰۱۰). طبق نظر مرکز تحقیقات دانمارک[۶۷](۲۰۰۰)، کشاورزی ارگانیک از طریق توجه خاص خود نسبت به منابع طبیعی، محیط زیست و حیوانات از کشاورزی متداول تمیز داده می‌شود. این نوع کشاورزی یک اگرواکوسیستم پایدار و ماندگار با تعادلی خوب را توصیف می‌کند، به طوری‌که بر منابع تجدید شونده محلی استوار بوده و بر اساس یک دیدگاه جامع بنا نهاده شده است که ابعاد اکولوژیک، اقتصادی و اجتماعی تولید کشاورزی را، هم از بُعد محلی و هم از بُعد جهانی با یکدیگر تلفیق می‌نمایند. در کشاورزی ارگانیک طبیعت به عنوان یک کل، با ارزش‌های ذاتیش در نظر گرفته می‌شود و انسان دارای یک مسئولیت اخلاقی برای کشت به شیوه‌ای است که چشم‌انداز کشت شده یک منظره طبیعی مثبت را ایجاد نماید (ملک سعیدی، ۱۳۸۶).
اکس[۶۸](۲۰۰۶) عوامل مؤثر بر تصمیم کشاورزان برای تغییر از کشاورزی متعارف به کشاورزی ارگانیک را به عوامل اقتصادی و غیر اقتصادی تقسیم نمود که عوامل اقتصادی اشاره به کاهش هزینه‌های تولید و همین‌طور افزایش سود ناشی از تفاوت قیمت فروش محصولات ارگانیک دارد و منظور از انگیزه‌های غیر اقتصادی نیز، دلایل فنی و فردی می‌باشد. همچنین پژوهشگران موانع و محدودیت‌های گذار به کشاورزی ارگانیک را به سه بخش اقتصادی، شناختی و بینشی تقسیم می‌کنند. موانع اقتصادی نخستین مانع در راه تبدیل یک کشت بوم متعارف به سامانه ارگانیک است؛ که برخی از آنان عبارتند از: ۱) عدم اطمینان از میزان عملکرد و دسترسی به بازار مناسب بعد از تبدیل ۲) پایین بودن قیمت محصولات ارگانیک ۳) تقاضای اندک برای محصولات ارگانیک که بازار مناسبی ندارد و ۴) محدودیت‌های کمک‌های مالی در هنگام بروز مشکلات پیش‌بینی نشده اقتصادی؛ موانع شناختی به عنوان عامل محدودکننده که کشاورزان با کمبود و یا نبود اطلاعات و دانش درباره کشاورزی برای تبدیل مزارع به شیوه ارگانیک مواجه هستند. موانع بینشی نیز برخاسته از تفاوت‌های اجتماعی و فرهنگی درمورد ارزش‌ها و نگرش‌ها است (کریمی و همکاران، ۱۳۹۰).
۲-۵-۲ کشاورزی دقیق[۶۹]
کشاورزی دقیق به شکل‌های مختلفی توسط صاحب‌نظران تعریف شده است. کشاورزی دقیق، مدیریت کردن هر نهاده‌ای که با کاهش دادن هزینه‌ها، افزایش سود و حفظ کیفیت محیط زیست بر اساس اصل مکان موضعی در تولید محصول دخالت دارد. صالحی (۱۳۸۶) به نقل از فرهنگ لغت ویکی پدیا، کشاورزی دقیق این‌طور تعریف شده که آن یک مفهوم کشاورزی است که بر موجودی تغییرپذیری درون مزرعه‌ای[۷۰] تکیه داشته و ممکن است جهت بهبود مزرعه چهار دورنمای مختلف را به‌کار گیرد:
۱- دورنمای زراعی[۷۱]: تعدیل و تطبیق فعالیت‌های کشت و کار در اهمیت دادن به نیازهای واقعی محصول مثل مدیریت بهتر کوددهی؛
۲- دورنمای فنی[۷۲]: مدیریت بهتر زمان در سطح مزرعه؛
۳- دورنمای زیست‌محیطی[۷۳]: کاهش اثرات زیست‌محیطی؛
۴- دورنمای اقتصادی[۷۴]: افزایش تولید (برون‌داد) و یا کاهش نهاده‌ها (درون‌داد) و افزایش دادن کارایی.
همچنین کشاوری دقیق یک رهیافت سیستمی، برای ساخت مجدد سیستم کلی کشاورزی در جهت ایجاد کشاورزی پایدار، کم نهاده و با عملکرد بالا مفهوم‌سازی شده است. که اساس مفهومی آن، فناوری اطلاعات است (صالحی، ۱۳۸۶). ایده اساسی کشاورزی دقیق شامل درک تغییرپذیری مکانی مشخصات و ویژگی‌های خاک، وضعیت گیاه و عملکرد در داخل مزرعه، شناسایی منابع برای تغییرپذیری عملکرد، ایجاد دستورالعمل زراعی و تصمیمات مدیریتی تولید محصول بر اساس تغییرپذیری و دانش، اجرای عملیات مدیریت مزرعه‌ای مکان معین، ارزشیابی نمودن کارایی فعالیت‌ها، رفتارها، جمع‌ آوری اطلاعات منابع فضایی برای مدیریت بیشر تصمیم‌گیری‌ها می‌باشد (ماهووا[۷۵]، ۲۰۰۱).
۳-۵-۲ کشاورزی پایدار کم نهاده[۷۶]
“کشاورزی پایدار با نهاده کم” در دهه ۱۹۸۰ میلادی، به ترتیب توسط کلایو ادوارد[۷۷] و دنیس[۷۸] مورد استفاده قرار گرفت (شاه‌ولی و مشفق، ۱۳۸۴). چهارسوقی و همکاران (۱۳۸۶) به نقل از احمد و همکاران کشاورزی پایدار کم نهاده را به عنوان نظام زراعی تعریف می‌کنند که شامل کلیه رهیافت‌هایی است که وابستگی کشاورزان را به برخی نهاده‌های کشاورزی کاهش می‌دهد و منجر به افزایش سودمندی مزرعه، کاهش تخریب محیط زیست و افزایش پایداری در کشاورزی و تعامل بین نسلی می‌شود. این نظام با بهره گرفتن از روش‌های زراعی و مکانیکی کنترل آفات و علف‌های هرز، کاربرد بقولات در تناوب زراعی، کاربرد کودهای حیوانی، استفاده از محصولات پوششی و تلفیق دامپروری و فعالیت‌های زراعی سعی در ایجاد نظام زراعی پایدار دارد.
۶-۲ راه‌های استفاده‌ی بهینه از نهاده‌های شیمیایی
تاکنون، بررسی‌های مشخصی برای اندازه‌گیری تخریب منابع پایه در کشور ایران صورت نگرفته است، ولی بر مبنای مطالعات صورت گرفته توسط افرادی مانند کرمی و حیاتی، کوچکی، شکوری و فطرس، می‌توان نتیجه گرفت که، در اکثر موارد، تغییری در بهبود وضعیت کشاورزی و رفع بحران‌های زیست‌محیطی به وجود نیامده است (شاه‌ولی و مشفق، ۱۳۸۴). عمده مشکلات و زیان‌های بهداشتی و زیست‌محیطی ناشی از کاربرد آفت‌کش‌ها مربوط به کشورهای در حال توسعه می‌باشد که ناشی از آفت‌کش‌های ارزان ولی خطرناک همراه با تجهیزات زیر استاندارد است (دهقانی، ۱۳۸۹). مصرف کودهای شیمیایی نیز باعث ایجاد مشکلات داخلی و جهانی زیست‌محیطی بسیاری از جمله: انباشت رودخانه‌ها و رواناب‌های حاوی نیتروژن و فسفر و پخش گازهای گلخانه‌ای در اثر مصرف انرژی آمونیاک و سنتز کود نیتروژن می‌شود (یانجو و همکاران، ۲۰۱۲).
بکارگیری شیوه‌های درست مدیریتی در تأمین غذایی گیاه نقش مؤثری در پایداری نظام زراعی دارد. به طوری که می‌توان با بهره گرفتن از منابع درون مزرعه مثل کودهای دامی، کود سبز و کشت گیاهان خانواده لگومینوز موجبات کاهش هزینه تولید، افزایش بهره‌وری را فراهم آورد؛ از طرف دیگر با استفاده بهینه و مناسب کودهای شیمیایی از آلودگی آب‌ها و محصولات غذایی و ایجاد ناپایداری در مزارع جلوگیری کرد (بیگدلی و صادقی، ۱۳۸۹). همچنین به منظور بهبود بازده کودهای شیمیایی، انجام آزمون خاک و تهیه کود تنظیم شده یکی از بهترین روش‌های مدیریتی برای اندازه‌گیری مقادیر کودی موجود در خاک می‌باشد (یانجو و همکاران، ۲۰۱۲). شرایط آب و هوایی در تصمیم‌گیری مقدار کود مصرفی مهم است؛ پس با ارائه به موقع پیش‌بینی آب و هوای منطقه به کشاورزان در ارزیابی خطرات و تعیین مقدار مناسب کود کمک خواهد شد. همچنین از آن‌جا که منبع اصلی آگاهی کشاورزان از کودهای شیمیایی، فروشندگان کود است، با ارائه دانش فنی به فروشندگان می‌توان گامی مؤثر در مصرف بهینه این نهاده‌های شیمیایی برداشت (زو و همکاران[۷۹]، ۲۰۱۰). یکی از ارکان اساسی مبحث کشاورزی پایدار مدیریت تلفیقی آفات و امراض گیاهی است که هدف آن کاهش مصرف سموم شیمیایی به حداقل میزان ممکن در ازای توجه زیاد به روش‌های کنترل زراعی و بیولوژیکی است، به طوری که در این روش استفاده از سموم شیمیایی به عنوان آخرین راه کنترل آفات در زمان بالا رفتن تراکم آفات مورد توجه است (بیگدلی و صادقی، ۱۳۸۹).
۷-۲ مدیریت کاربرد کودهای شیمیایی برای جلوگیری از آلودگی آب‌های آشامیدنی از نظر آژانس حفاظت محیط‌زیست[۸۰] ((EPA
در صورتی‌که فرایند کود دادن به ‌درستی مدیریت نشود، ممکن است عناصر کود باعث آلودگی آب‌های سطحی و زیرزمینی شود. کودهایی که باعث نگرانی‌های عمده کیفیت منابع آب می‌شوند (آب‌های سطحی و زیرزمینی که به مصرف عموم می‌رسد)، نیتروژن (N) و فسفر (P) هستند.
کاربرد کودهای شیمیایی در کشاورزی
کاربرد کود شیمیایی برای جایگزین شدن مواد مغذی زمین که برای رشد محصول قبلی به مصرف رسیده، لازم است؛ این امر برای حفظ بازده اقتصادی لازم است. با این حال استفاده بی‌رویه از کودهای شیمیایی و روش‌های نادرست استفاده، باعث حرکت کود به آب‌های سطحی و عمقی می‌شود. با وجود افزایش بازده کود، دانشگاه ایالتی کلرادو[۸۱] تخمین زده است که تقریباً ۲۵ درصد نیتروژن بکار برده برای تولید ذرت از طریق آب‌شویی (ورود به آب‌های زیرزمینی به صورت نیترات) و یا دنیتریفیکیشن[۸۲] (ورود به اتمسفر به صورت گاز نیتروژن) از دست می‌رود. کود نیتروژن اعم از آلی و غیرآلی از لحاظ بیولوژیکی به نیترات تبدیل می‌شود که حلالیت زیادی در آب دارد؛ به عبارتی محلول نیترات بسیار سیار است و همراه با نفوذ آب از خاک خارج می‌شود و در دسترس گیاه قرار نمی‌گیرد. بنابراین برای تولید محلول، نیاز به کاربرد نیتروژن به روشی است که به خوبی جذب گیاه شود، کمترین مقدار نیترات از طریق آب‌شویی هدر رود و بیشترین بهره‌وری را داشته باشد. کاربرد کود نیتروژن‌دار می‌تواند در میزان نیترات آب آشامیدنی نقش داشته باشد. مصرف نیترات باعث ایجاد بیماری متموگلوبینا[۸۳] (سندرم کبودی پوست) در کودکان می‌شود، که توانایی خون در حمل اکسیژن را کاهش می‌دهد و ممکن است باعث مرگ کودک نیز شود. آژانس حفاظت محیط زیست حداکثر سطح نیترات موجود در آب آشامیدنی را ۱۰ میلی‌گرم در لیتر تعیین کرده است.
کود فسفر نیز تحت شرایط خاصی می‌تواند همراه خاک انتقال یابد. در واقع ۶۰ تا ۹۰ درصد فسفر همراه خاک جابجا می‌شود؛ به‌ طوری‌که فسفر مهم‌ترین منبع آلودگی آب دریاچه‌ها معرفی شده است. استفاده از منابع مغذی ارگانیک مانند کودهای گیاهی، می‌تواند همه نیتروژن، فسفر و پتاسیم مورد نیاز گیاه را فراهم کند؛ گرچه استفاده نادرست از کودهای ارگانیک نیز باعث مشکلاتی می‌شود.
اقدامات پیشگیری جهت کاهش خسارات کاربرد کودهای شیمیایی
هدف از این اقدامات کاهش هدر رفت مواد مغذی از اراضی کشاورزی که از طریق روان‌آب و آب‌شویی صورت می‌گیرد است. با مدیریت مؤثر مواد مغذی، انتقال و هدر رفت آنان به حداقل می‌رسد، این امر از طریق توسعه یک طرح جامع مدیریت مواد مغذی و کاربرد انواع و مقداری از مواد مغذی که برای تولید محصول ضروری است، صورت می‌پذیرد. جهت حفظ مواد مغذی و کاهش اتلاف آن از روش‌های زیر می‌توان بهره گرفت:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:42:00 ب.ظ ]