کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to armenia


آخرین مطالب


جستجو

 



ه: تولید کننده کارگزار عمده فروش خرده فروش مصرف کننده
۲-۹-۲ توزیع محصولات صنعتی
مهم ترین کانالهای توزیع محصولات صنعتی عبارت اند از:
الف: تولید کننده استفاده کننده
بیشترین معاملات محصولات صنعتی از طریق این کانال مستقیم صورت می گیرد. تولید کنندگان تجهیزات و تاسیسات مهم و بزرگ، مانند هواپیما و ژنراتور و نیز کارخانه های صنعتی معمولا محصولات خود را به طور مستقیم به خریداران می فروشند.
ب: تولید کننده توزیع کننده استفاده کننده
تولید کننده تجهیزات کوچک و اقلام عملیاتی برای دسترسی به بازارها اغلب از توزیع کننده های صنعتی استفاده می کنند. توزیع کننده صنعتی مترادف با عمده فروش محصولات مصرفی است. تولید کنندگان اقلام ساختمانی و دستگاه های تهویه مطبوع معمولا از توزیع کنندگان صنعتی استفاده می کنند.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ج: تولید کننده کارگزار استفاده کننده
شرکتهایی که فاقد بخش فروش هستند از این کانال استفاده می کنند. شرکتی که می خواهد محصولی جدید معرفی کند، یا به بازاری جدید وارد شود، ترجیح می دهد به جای استفاده از نیروی فروش خود از کارگزاران استفاده کند.
د: تولید کننده کارگزار توزیع کننده صنعتی استفاده کننده
چنانچه به دلایلی فروش مستقیم به استفاده کنندگان صنعتی از طریق کارگزاران ممکن نباشد از این کانال استفاده می شود( همان، ص ۳۳۶).
۲-۹-۳ توزیع خدمات[۳۴]
بدلیل ناملموس بودن خدمات، فقط ۲ نوع کانال توزیع برای خدمات وجود داردکه عبارت اند از:
الف: تولید کننده مصرف کننده
به دلیل ناملموس بودن خدمات، برای فعالیت فروش باید بین تولید کننده و مصرف کننده ارتباط شخصی و حضوری برقرار گردد؛ به همین دلیل از کانال مستقین استفاده می شود. توزیع مستقیم برای خدمات حرفه ای بسیار متداول است؛ مانند خدمات بهداشتی، مشاور حقوقی و خدمات فردی ( آرایشگاهها، خیاط ها و تعمیرکاران اتومبیل). در خدمات مسافرتی ،بیمه و نمایش و سرگرمی نیز ممکن اس از این کانال استفاده شود.
ب: تولید کننده کارگزار مصرف کننده
در بعضی از خدمات مانند خدمات توریستی، امور تبلیغاتی، تحقیقاتی و بیمه گاهی به جای کانال مستقیم از کارگزاران استفاده می شود که نوعی انتقال مالکیت یا وظایف فروش را به عهده دارند (همان،ص ۳۳۷).
۲-۱۰ فروش
شناسایی روش های متعدد فروش، آگاهی از میزان اثربخشی آنها و در نهایت اتخاذ مناسب ترین سبک با توجه به شرایط بازار و ماهیت خدمات عرضه شده، موفقیت عملیات فروش را در پی خواهد داشت .(Chonko, Enis and Tanner, 1992)
چست فروش در مقایسه با دیگر نقش های سازمان، از جنبه های بیشتری برخوردار است، که این امر نشان از نیاز فروشندگان به کسب مهرت های متعدد است. آشنایی باروش های گوناگون فروش و توانایی به کارگیری و شناسایی روش و سبک مناسب با توجه به شرایط و مشتری، از مهارت های حیاتی فروشندگان بوده که موفقیت در فروش را به همراه خواهد داشت .(Futrell, 2000)
از آنجا که مفهوم فروش و بازاریابی اغلب باعث اشتباه و گمراهی می شود، تفاوت میان آن دو به بررسی بیشتری نیاز دارد. مقایسه میان مفهوم قدیمی بازاریابی یعنی فروش و مفهوم جدید آن، در شکل زیر نشان داده شده است (روستا، ۱۳۸۱، ص۲۴) .
جدول ۲-۸ تفاوت فروش و بازاریابی (منبع: روستا، ۱۳۸۱، ص۲۴)

هدف وسیله مبنا
فروش
کسب سود از طریق افزایش فروش سیاست های تشویقی[۳۵] تولید
بازاریابی
کسب سود از طریق ارضای نیاز خریداران تحقیقات بازاریابی خریدار و مصرف کننده

تفاوت های اساسی بین کسب و کارهای متکی بر دو گرایش فروش و بازاریابی وجود دارد که در جدول زیر مشخص است (افلاکی، ۱۳۸۴، ص۱۴).
جدول ۲-۹ گرایش فروش و بازاریابی (منبع: افلاکی، ۱۳۸۴، ص۱۴)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

[پنجشنبه 1400-09-25] [ 03:01:00 ق.ظ ]




۱-۱۳-۶-همگرایی:
همگرایی یعنی مجموعه نیروها و عواملی که بر تشکیل و بقای دولت مستقل یا کشور تاثیر مثبت می گذارند که این عوامل و نیروها عبارتند از:تاریخ مشترک،وحدت سرزمینی، فرهنگ مشترک، دین و مذهب ، زبان و قومیت، ساختار سیاسی فضا، ایدئولوژی سیاسی ،نماد ملی و ساختارارتباطی و مجموعه عواملی که نیروها را جذب مرکز واحد سیاسی می سازد.به طور مثال عواملی که یک قوم را متمایل به هموندی با مرکز سیاسی یک کشور می سازد در راستای همگرایی ارزیابی می گردد.
۱-۱۳-۷-واگرایی:
از لحاظ لغوی یعنی دور شدن عضوهای یک مجموعه یا اجزای یک کل از همدیگر، از نظر سیاسی واگرایی یعنی عدم هماهنگی و همسویی افراد یک ملت با اندیشه سیاسی و آرمان های دولت و میل به مخالفت با آن و عدم موفقیت دولت در جهت تابعیت مردم نواحی مختلف کشور و ناکامی در جهت تشکیل هویت ملی
۱-۱۳-۸-آسمیلاسیون:
محو شدن عناصر هویتی یک قوم و دگردیسی تلقی هویتی.این کار غالبا عامدانه توسط قوم حاکم یا قدرتمندتر در مورد قوم یا اقوام دیگر انجام می شود به طور مثال در جمهوری آذربایجان با ممنوع ساختن تبلیغ و ترویج فرهنگ و زبان تالشی و هجمه دستگاه های تبلیغی سعی در زدودن هویت تالشی و جایگزینی هویت ترکی وجود دارد.
فصل دوم
مبانی نظری تحقیق
مقدمه
در جهان امروز در مقابل الگوهای قومی که الگوهای محلی و منطقه ای به شمار می روند و دارای ارزش تاریخی و ریشه های عمیقی در حیات اجتماعی هستند با دو الگوی دیگر و مهم روبرو هستیم. یکی الگوی جهانی که امروز بحث جهانی شدن بیش از پیش آن را مطرح کرده است دومین الگو الگوهای ملی می باشد که امروز غالبا در خلال سیاسیت گذاری های دولت ملی اعمال می شود.الگوهای ملی امروزه در بسیاری موارد بیشترین فشار را بر الگوهای قومی یا منطقه ای وارد می کنند که بهانه ی آن ها طبعا استقرار دولت ملی و اقتدار آن است.اما تجربه تاریخی نشان داده است که تضعیف و از میان رفتن اقوام لزوما به انسجام و اقتدار ملی منجر نمی شود.
نکته دیگری که باید به آن اشاره نمود این است که نژاد و قومیت مرز ثابتی ندارند و عضویت در آن ها نیز خالی از مناقشه نیست.گروه های قومی و نژادی مرز ثابتی ندارند و عضویت در آن ها نیز خالی از مناقشه نیست. گروه های قومی و نژادی همانند ملت ها گروه های اجتماعی هستند که این گروه ها در جریان مبارزه و تلاش پدید می آیند و تحول می یابند و دارای هویت ایدئولوژیکی هستند. آنان تشکیلاتی گفتمانی دارند که بر اساس تفاوت های زبانی که یک شاخص اجتماعی محسوب می شود نام گذاری و تبیین می شود البته ملاحضات سیاسی در شکل گیری آن ها دخالت دارد.بنابر این توجه به اقوام در ایران بدان جهت است که این کشور را مجموعه ای از اقوام متعدد در بر گرفته است که با وجود تفاوت های بی شمار توانسته است در طول تاریخ چند هزار ساله از انسجام کافی برای حفظ موجودیت سیاسی برخوردار باشد.توجه به اقوام ایرانی خصوصا ابعاد جغرافیای سیاسی بیش از همه ضروری به نظر می رسد. توجهی که توسط احساس تعلق ژئو پلیتیکی اقوام گردیده و اقتدار حکومت ملی را تقویت می کند.در این فصل بحث در مورد کلیاتی حول محور مرز ، قومیت و مبانی و رویکرده به اقوام است که این بحث برای ورود به بررسی وضعیت قوم تالش در دو سوی مرز می تواند راهگشا باشد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۱-شناختی کوتاه از مفاهیم مربوط به مرز:
۲-۱-۱-تعریف مرز:
خطوط مرزی خطوط اعتباری و قرار دادی هستند که به منظور تحدید حدود یک واحد سیاسی بر روی زمین مشخص می شوند.بنابر این مرزها از بحث های مهم جغرافیای سیاسی به شمار می روند.(میر حیدر، ۱۳۷۱،۱۶۱)
۲-۱-۲- مرز از نظر پیدایش و تطبیق آنها با گروه های قومی _زبانی:
نقش خط مرزی در اصل جدا کردن خاک دو کشور از یکدیگر است. اگر خط مرزی در عین جدا کردن خاک دو کشور، دو قوم و ملت مختلف را از یکدیگر جدا کند آن را می توان بهترین نوع خط مرزی نامید.(همان،۱۶۴)
۲-۲-۳- مرزهای پیش از سکونت
خطوط مرزی ترسیم شده در نواحی خالی از سکنه،پیش از پدید آمدن اجتماعات انسانی می توان بهترین گونه خطوط مرزی نامید، از آنجا که مردم به تدریج در اطراف این خطوط ساکن شده اند و وضع خود را با مرز تطبیق داده اند از این نظر هیچ اشکالی به وجود نیامده است.(همان ،۱۶۵)
۲-۱-۴-مرز تطبیقی
مرزهایی که با توجه به جغرافیای انسانی نواحی و منطبق با الگوی فرهنگی _قومی تعیین می شود به مرز های تطبیقی معروفند.(همان)
۲-۱-۵-مرز تحمیلی
به خطوط مرزی که بدون توجه به سیمای فرهنگی ناحیه و تنها بر اثر سیاست بین المللی به وجود آمده اند ،مرزهای تحمیلی گفته می شود. در نتیجه ترسیم این خطوط مرزی ،مردمی را که از یک قوم و نژاد بوده،زبان و فرهنگ مشترک دارند از یکدیگر جدا شده تحت لوای حکومت های جداگانه به سر می برند.
۲-۲- شناختی کوتاه از مفاهیم مربوط به قومیت:
قبل از اینکه به بررسی دیدگاه ها و نظریه های دانشکندان در مورد قومیت بپردازیم نیاز است که بعضی از مفاهیم را مرور کنیم. مفاهیمی که هنوز بر سر آن ها اجماع نظر کامل وجود نداشته و تعمیم پذیرند. زیرا موءلفه های لازم برای مرزبندی های اقوام کاملا مشخص نشده است و همواره مورد مناقشه صاحب نظران علوم مختلف است.
۲-۲-۱-مفهوم قوم
قوم به مجموعه ای از افراد و گروه های به هم پیوسته می
گویند که داای روابط پیشینه ه ی پیوند خانوادگی و سر گرفته از یک تبار بر اثر گسترش یک یا چند خانواده پیوسته باشند و این مجموعه دارای نژاد، زبان و فرهنگ و منطقه ی زیست مشترک هستند که یکی از مشخصات بارز اقوام زیست کلیه تیره و طایفه ها یا بهتر بگوییم مردم آن ها در یک نقطه جغرافیایی مشخص و استفاده از زبان و رسوم مشترک است.(یوردشاهیان ، ۱۳۸۰،۱۲_۱۰)
۲-۲-۲-مفهوم تبار شناسی
تبارشناسی را شناسایی ریشه نژاد و خاستگاه قومی و حیات تاریخی اقوام یک منطقه جغرافیایی گویند. در حقیقت تبار شناسی تاملی است عمیق در ریشه یابی حیات تاریخی و ملی و شکل گیری یک قوم یا اقوام دیگر یک کشور یا منطقه در بستر تاریخ که در بررسی این گذار باید شکل گیری تاثیر عوامل محیطی، اقلیمی جغرافیایی تاریخی ، فرهنگی ، انسانی و چگونگی شکل و حرکت جمعیتی را در نظر گرفت.(یوردشاهیان، ۱۳۸۰،۱۰)
۲-۲-۳-مفهوم اتنیسیتی یا قومیت
این واژه واژه ای ای است با ریشه یونانی برای اشاره به گروهی از مردم که زبان یا آداب و رسوم یا مقتضیات اجتماعی مشترک دارند.و به حالت گروهی از مردم که از درجه ای از پیوستگی و همبستگی برخوردارند و آگاه از اینکه اصل و منشا و علایق مشترکی دارند قومیت گفته می شود.
۲-۳- بررسی دیدگاه های معنایی قومیت
از آنجایی که موضوع قومیت از اواسط دهه ۱۹۷۰ میلادی از حد یک موضوع خارج و به صورت یک رشته خاص در آمد فقط به رشته جامعه شناسی محدود نشد بلکه شاخه های دیگر علوم اجتماعی ، علوم سیاسی و مردم شناسی و… نیز به آن پرداختند. لذا هر رشته ای بنا به مقتضیات موضوع کلی خود تعریفی از قومیت ارائه نمودند که سبب نوعی ابهام و آشفتگی در مفهوم و نعریق قومیت به وجود آمد. دلیل دیگر عدم وجود تعریف واحد از قومیت جدید بودن موضوع می باشد و چون موضوع قومیت موصوعی پویا بوده و معیارهای آن همواره در حال تغییر و دگرگونی می باشد ، دانشمندان علوم مختلف هنوز به تعریف جامع و واحدی که مورد تائید همگان باشد نرسیده اند. در ذیل به تعدادی از دیدگاه ها در رابطه با قوم ، قوم گرایی ، گروه قومی و قومیت اشاره می گردد:
۲-۳-۱-فرهنگ بین المللی زبان انگلیسی وبستر
۱٫منسوب به گروه های جسمی و ذهنی نژادها با مربوط به تمییز دادن گروه های نژادی بشری بر اساس رسوم و ویژگی های مشترک
۲٫ریشه گرفته از علایق نژادی ،زبانی، و فرهنگی یک گروه خاص نظیر سیاهان ، ایرلندی ها،ایتالیایی ها، لهستانی ها و سایر گروه ها
۳٫ریشه گرفته از یک فرهنگ اولیه بیگانه(احمدی،۱۳۸۴،۳۰_۳۱)
۲-۳-۲-فرهنگ جدید جامعه شناسی تئودورسن
گروهی با سنت فرهنگی مشترک و احساس هویتی که آن را به عنوان یک گروه فرعی از یک جامعه بزرگتر مشخص می کنند. اعضای هر گروه قومی از لحاظ ویژگیهای خاص فرهنگی از سایر اعضای جامعه ی خود متمایز هستند.
۲-۳-۳-دیدگاه کدوری
واژه های قومیت و قومی ظاهرا به منظور اشاره به ویژگی های گروه های ساکن در جوامع یه اصطلاح کثرت گرا یه کار رفته است.گروه هایی که از لحاظ فرهنگ،زبان یا ویژگی های اکثریت یا مسلط در این جوامع متفاوت هستند.(احمدی ۱۳۸۴،۳۴،)
۲-۳-۴-دیدگاه دانشمندان علوم اجتماعی(۱۹۷۰م)
نسل جدیدی از دانشمندان علوم اجتماعی در دهه ی ۱۹۷۰ به جنبه سیاسی مسئله قومیت پرداختند و به ساخت و کاربرد واژه های جدیدی چون«ناسیونالیزم قومی» و سیاست قومی روی آوردند؛ این اصطلاحات توسط دو تن از دانشمندان علوم سیاسی به نام واکر کونور و جوزف روتشیلد مورد استفاده قرار گرفت.
کونور ضمن اشاره به ریشهی یونانی واژه قومیت در تعریف ماکس وبر از این واژه که در هر دو مورد با ملت یکسان است تعریف خود را از ملت به عنوان یک گروه قومی خود آگاه ارائه داد.به نظر کونور ، گروه قومی یک مقوله اساسی بشری است (نه یک گروه فرعی)که از وحدت نژادی و فرهنگی برخوردار است.تنها عاملی که به یک گروه قومی ماهیت ملیت می دهد «خود آگاهی» است. احمدی(۱۳۸۴،۳۷)
نتیجه این بحث این که شاید ما بتوانیم گروه های قومی را به عنوان گروه های کاملا متمایز و مشخص در داخل یک جامعه بزرگتر فرض کنیم . گروه هایی که از لحاظ فرهنگی متمایز بوده و در بسیاری از موارد خود مختار هستند و از نظر سرزمینی از یک محدوده ی جغرافیایی تقریبا مشخص برخوردار بوده اند و تاریخ و جغرافیای قابل تمایز دارند.با توجه به این که در خاور میانه خصوصا و کشورهای آسیایی و آفریقایی عموما اصطلاح قبیله بیشتر از گروه قومی مصداق پیدا می کند قبیله مهمترین زیر مجموعهی قوم است_اما برخ از پژوهشگران خاورمیانه شناس مفاهیم قومیت و اصطلاح وابسته به آن را جهان شمول و مسلم تلقی و آن ها را برای تحلیل پراکندگی های زباتی و مذهبی موجود در منطقه به کار می برند.چنین نگرشی که در واقع میراث سنت رفتارگرایی در علوم اجتماعی مقایسه های فراملی غیر تاریخی است.این نظریه پردازان و پژوهشگران را متقاعد می سازد که در مطالعات خود نیازی به ارائه هیچ گونه تعریف تاریخی از قومیت،گروه قومی،و ناسیونالیزم قومی پیدا نکنند(احمدی، ۱۳۸۴،۴۴)
۲-۳-۵-دیدگاه دو سوسور

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 03:01:00 ق.ظ ]




۸۶

۲۲۹/۱

۰۹۸/۰

هوش فرهنگی

۸۶

۳۴۶/۱

۰۵۳/۰

عملکرد

۸۶

۰۱۶/۱

۲۵۳/۰

۴-۳-۴- آزمون میانگین یک جامعه آماری
ازآزمون میانگین یک جامعه آماری به منظور بررسی مناسب بودن یا نبودن وضعیت هوش فرهنگی، ابعاد هوش فرهنگی و عملکرد استفاده می شود.
در هر کجا که عدد معناداری آزمون بزرگتر ازسطح معناداری درنظر گرفته شده (۰۱/۰) باشد، فرض صفر تأیید می شود و در هر کجا که عدد معناداری آزمون کوچکتر ازسطح معناداری درنظر گرفته شده باشد، فرض صفر تأیید نمی شود و برای تصمیم گیری درباره بزرگتر یا کوچکتر بودن از مقدار میانگین (۳) باید به علامت و حد پایین و بالا توجه کنیم. اگر هر دو حد دارای علامت منفی باشند. مقدار میانگین کوچکتر از (۳) یعنی وضعیت نامطلوب و اگر هر دو حد دارای علامت مثبت باشند، مقدار میانگین بزرگتر از (۳) یعنی وضعیت مطلوب خواهد بود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۴-۳-۴-۱- وضعیت هوش فرهنگی فراشناختی
HO: وضعیت هوش فرهنگی فراشناختی کارکنان نامطلوب است.
H1: وضعیت هوش فرهنگی فراشناختی کارکنان مطلوب است.
نتیجه: با توجه به اینکه میزان معناداری آزمون کمتر از(۰۱/۰) می باشد، پس فرض صفر تأیید نشده و فرض مقابل پذیرفته می شود، یا توجه به اینکه مقدار میانگین بزرگتر از(۳) می باشد، یعنی وضعیت هوش فرهنگی فراشناختی کارکنان مرکز مدیریت حوزه های علمیه مطلوب است.
۴-۳-۴-۲- وضعیت هوش فرهنگی شناختی
HO: وضعیت هوش فرهنگی شناختی کارکنان نامطلوب است.
H1: وضعیت هوش فرهنگی شناختی کارکنان مطلوب است.
نتیجه: با توجه به اینکه معناداری آزمون بیشتر از (۰۱/۰) می باشد، پس فرض صفر تأیید نشده و فرض مقابل پذیرفته می شود، با توجه به اینکه مقدار میانگین کوچکتر از (۳) می باشد ، یعنی وضعیت هوش فرهنگی فراشناختی کارکنان مرکز مدیریت حوزه های علمیه مطلوب است.
۴-۳-۴-۳- وضعیت هوش فرهنگی انگیزشی
HO: وضعیت هوش فرهنگی انگیزشی کارکنان نامطلوب است.
H1: وضعیت هوش فرهنگی انگیزشی کارکنان مطلوب است.
نتیجه: با توجه به اینکه معناداری آزمون کمتر از (۰۱/۰) می باشد، پس فرض صفر تأیید نشده و با توجه به اینکه مقدار میانگین بزرگتر از (۳) می باشد، فرض مقابل پذیرفته می شود، یعنی وضعیت هوش فرهنگی انگیزشی کارکنان مرکز مدیریت حوزه های علمیه مطلوب است.
۴-۳-۴-۴- وضعیت هوش فرهنگی رفتاری
HO: وضعیت هوش فرهنگی رفتاری کارکنان نامطلوب است.
H1: وضعیت هوش فرهنگی رفتاری کارکنان مطلوب است.
نتیجه: با توجه به اینکه میزان معناداری آزمون کمتر از (۰۱/۰) می باشد، پس فرض صفر تأیید نشده و فرض مقابل پذیرفته می شود،با توجه به اینکه مقدار میانگین بزرکتر از (۳)می باشد، یعنی وضعیت هوش فرهنگی رفتاری کارکنان مرکز مدیریت حوزه های علمیه مطلوب است.
۴-۳-۴-۵- وضعیت هوش فرهنگی
HO: وضعیت هوش فرهنگی رفتاری کارکنان نامطلوب است.
H1: وضعیت هوش فرهنگی رفتاری کارکنان مطلوب است.
نتیجه: با توجه به اینکه میزان معناداری آزمون کمتر از (۰۱/۰) می باشد، پس فرض صفر تأیید نشده و فرض مقابل پذیرفته می شود،با توجه به اینکه مقدار میانگین بزرکتر از (۳)می باشد، یعنی وضعیت هوش فرهنگی کارکنان مرکز مدیریت حوزه های علمیهمناسب می باشد.
۴-۳-۴-۶- وضعیت عملکرد
HO: وضعیت عملکرد کارکنان نامطلوب است.
H1: وضعیت عملکرد کارکنان مطلوب است.
نتیجه: با توجه به اینکه میزان معناداری آزمون کمتر از (۰۱/۰) می باشد، پس فرض صفر تأیید نشده و فرض مقابل پذیرفته می شود،با توجه به اینکه مقدار میانگین بزرکتر از (۳)می باشد، یعنی وضعیت عملکرد کارکنان در مرکز مدیریت حوزه های علمیه مناسب می باشد.
نتایج حاصل از آزمون میانگین یک جامعه آماری در جدول ۱۴-۴ و ۱۵-۴ نشان داده شده است.
جدول ۱۴-۴: وضعیت میانگین و انحراف معیار متغیرها

متغیر

تعداد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 03:01:00 ق.ظ ]




پروبیوتیک

۷۴/۷۷abc

۷۴/۶۶

۵۰/۶۷

پری بیوتیک

۷۲/۷۷bc

۷۳/۱۵

۰۲/۶۷

چای کامبوچا

۷۷ab

۷۳/۴۰

۱۵/۶۶

چای سبز

۷۰/۹۰c

۷۲/۸۰

۶۰/۶۴

SEM

۰/۸۲

۰/۸۳

۰/۷۱

معنی داری

*

ns

ns

ns اختلاف معنی دار نیست.
* اختلاف در سطح ۵ درصد معنی دار است (p<0/05).
در هر ستون حروف نامتشابه وجود تفاوت معنی دار میان میانگینها را نشان میدهد.
۴-۸- ارزیابی سیستم ایمنی
نتایج مربوط به ارزیابی سیستم ایمنی در جدول ۴-۱۱ آمده است. این نتایج شامل مقدار عیار پادتن علیه گلبول قرمز گوسفند و وزن نسبی اندامهای لنفاتیک شامل بورس فابرسیوس و طحال میباشد. اثر گروه های آزمایشی بر عیار پادتن در نوبت اول و دوم اختلاف معنی داری را نشان نمیدهد. ولی به لحاظ عددی بالاترین عیار در این دو دوره، مربوط به گروه های پروبیوتیک، پری بیوتیک و چای کامبوچا و کمترین آن مربوط به گروه آنتی بیوتیک بود. در این آزمایش وزن نسبی بورس فابرسیوس و طحال به عنوان دو عضو لمفوئید مرتبط با سیستم ایمنی در سنین ۲۱ و ۴۲ روزگی تحت تأثیر گروه ها قرار نگرفت. ولی وزن بورس فابرسیوس به لحاظ عددی در گروه کامبوچا در سطح بالاتری قرار داشت. گلبول قرمز گوسفند به عنوان یک ماده خارجی نقش آنتی ژن را ایفا نموده و سیستم ایمنی را فعال مینماید و ممکن است به طور مستقیم فعالیت سلول های B را تحریک نموده و یا ابتدا به سلولهای ضمیمه سیستم ایمنی متصل شده، سپس موجب فعال شدن سلول های T و در نهایت سلول های B گردد ( پناهی دهقان و همکاران، ۱۳۷۴). تیمارهای دریافت کننده آنتیبیوتیک در هر دو مرحله باعث کاهش تیتر آنتیبادی گردیدند. آنتیبیوتکها باکتریهای گرم مثبت مفید دستگاه گوارش پرنده را که تولید ایمنوگلوبین میکنند از بین میبرد. به نظر میرسد کاهش جمعیت باکتریهای محرک تولید ایمنوگلوبین در روده عامل اصلی کاهش آنتیبادی با تغذیه این مواد باشد.
بالاترین عیار پادتن تولید شده در تیمارهای پروبیوتیک، پریبیوتیک و چای کامبوچا مشاهده گردید. که با نتایج پاندا و همکاران (۲۰۰۰)، کوتر و همکاران (۲۰۰۰) و راجو و دوگودا (۲۰۰۲) مطابقت داشت. افزایش تولید پادتن در هنگام استفاده از پریبیوتیکها را میتوان به علت واکنش سیستم ایمنی به مواد آنتیژنیک با منشا میکروبی دانست. مشخص شده است که پروتئین موجود در دیواره سلولی مخمر ساکارومایسز که در مانان الیگوساکاریدها وجود دارد، میتواند دارای خاصیت آنتیژنیک قوی باشد (ساوج و همکاران، ۱۹۹۶). تحریک سیستم ایمنی توسط پروبیوتیکها نیز ممکن است به واسطه افزایش فعالیت T-cell ها، افزایش فعالیت سلولهای بیگانه خوار و افزایش سطح پروتئین سرم باشد (فولر، ۱۹۸۹). اینوکا و کیمورا (۱۹۸۳) گزارش نمودند که افزودن باسیلوس natto در جیره بر تیتر آنتیبادی پرندگان مؤثر است. آنها توسعه ارگانهای لمفوئیدی موجود در روده را دلیل پاسخ به این جیره بیان نمودند. ماتسوزاکی و همکاران (۱۹۹۸) گزارش نمودند کاربرد خوراکی لاکتوباسیلوس کازئی فعالیت سلولهای کشنده طبیعی در طحال(NK) را افزایش داده، و سبب تحریک فعالیت فاگوسیتوزی در آنها میگردد. فولر(۱۹۹۲) نشان داد که لاکتوباسیلها قادرند سیستم ایمنی بدن را تحریک کنند. این نکته بیانگر آن است که پروبیوتیکها علاوه بر ممانعت از بروز بیماریهای رودهای به صورت بالقوه قادرند بر شرایط بروز بیماریها حتی در اندامها و قسمتهای مختلف بدن که در فاصله نسبتاً دوری از دستگاه گوارش قرار دارند، تأثیر گذار باشند.
در آزمایشی پاندا و همکاران (۲۰۰۰) از سطوح مختلف ۱۰۰، ۱۵۰ و ۲۰۰ میلیگرم در کیلوگرم پروبیوتیک پروبیولاک در جیره جوجههای گوشتی استفاده نمودند و در ۱۴ و ۲۱ روزگی ۱/۰ میلی لیتر SRBC به آنها تزریق نمودند، مشخص شد که پروبیوتیک تیتر آنتیبادی تولید شده در هر دومرحله را افزایش داد. این محققین با بررسی این آزمایش در مرغهای تخمگذار ۵۶ و ۶۴ هفته نیز همین نتایج را بدست آوردند.
به طورکلی چای کامبوچا اثر تحریک کنندگی برسیستم ایمنی داشته، برای نمونه، در فعال سازی سیستم اینترلوکین ۲ و اثر تنظیم کنندگی روی شمار لنفوسیتها در بیمار نقش دارد (رایمپلر، ۲۰۰۳). محتوای لاکتوباسیل موجود در کامبوچا مکانیسم دفاعی سیستم ایمنی در برابر میکروارگانیسمهای بیگانه و همچنین در برابر ویروسهای بیماریزا رودهای است (مسترونی و لوسا، ۱۹۸۴s).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

جدول۴-۱۱- مقایسه میانگین پاسخ ایمنی و وزن نسبی ارگانهای لنفی جوجههای گوشتی در سن۲۱ و ۴۲ روزگی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 03:00:00 ق.ظ ]




سؤالی که در این خصوص مطرح می‌شود، این است که آیا معیار دستیابی و رسیدن به «مقتضیات عقد» قانون بوده، یا عرف، یا قانون و عرف توأمان، یا قصد مشترک طرفین عقد و یا مجموعه‌ی از موارد است که در شناسایی مقتضیات عقد مبنا و ملاک قرار می‌گیرد؟ بر این اساس و برای پاسخ به سؤال فوق، به شرح بندهای آتی این گفتار، نظریات مختلف فقها و حقوق‌دانان در مورد مبنای تشخیص مقتضای ذات و اطلاق عقد مورد بررسی قرار می‌گیرد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بند اوّل: نظریه‌ی تشخیص مقتضیات عقد بر اساس معیار قانون:

برخی مرجع و معیار شناسایی مقتضیات ذات عقد را «قانون» دانسته‌اند. یعنی هر شرطی که منافی آثاری باشد که شارع به هر عقد، وضع نموده است، با مقتضای عقد مخالف خواهد بود.[۸۸]
بنابر این نظر، برای تمیز مقتضیات عقد بایستی شرع و قانون را اساس و مبنا قرار داد و آثاری را که شارع برای هر عقد وضع نموده است، بررسی کرد. این نظر به مفهوم اجتماعی و قانونی «عقد» باز می‌گردد. زیرا، اگر آثار و لوازم عقد، ناشی از حکم قانون‌گذار باشد و نقش «تراضی»، محدود به انتخاب نمونه قانونی و قرار گرفتن در آن موقعیت شود، بی‌گمان مرجع تمیز مقتضای عقد قانون است و نیازی به احراز قصد مشترک و رجوع به عرف نیست.[۸۹]
بر اساس این نظریه، به طور کلی منبع تمامی الزامات، جعل شارع و قانون‌گذار است و از آن‌جایی که کلیه‌ی مقررات مربوط به عقود و قراردادها و آثار و لوازم آن‌ ها، ناشی از شرع و قانون بوده و اراده‌ی طرفین بر این اساس محترم شمرده شده است. بنابراین برای شناخت مقتضای عقود، بایستی به قانون رجوع نمود؛ به عبارت دیگر مراد از منافی بودن با مقتضای عقد را اقتضای عدم ترتب اثری می‌دانند که شارع بر عقد بار نموده و عقد آن را فی نفسه اقتضا دارد و مثال آن را انتقال عوضین به متعاقدین و یا انتقال حق به ذمه‌ی محال علیه در حواله و یا اطلاق تصرف متعاملین در بیع و مثل چنین مواردی بیان کرده‌اند. از این رو چنان‌چه در عقد بیع شرط شود که مبیع در ملک بایع باقی بماند، چنین شرطی را با آن‌چه که شارع بر آن بار نموده است و بیع آن را مقتضی است، مخالف می‌دانند که این امر در نتیجه آن است که شرط خلاف مقتضای عقد را به عنوان یکی از انواع شرط نامشروع پذیرفته‌اند، به این ترتیب دیگر نیاز به مراجعه به عرف و احراز قصد مشترک نیست. اما نکته‌ای که در این‌جا قابل نقد و ایراد به نظر می‌رسد، این است که آیا به صرف مراجعه به قانون می‌توان مقتضای عقد را تشخیص داد؟
مشکلی که در این‌جا ظهور و بروز پیدا می‌کند، این است که آثار و احکام مربوط به عقود، از حیث درجه‌ی الزام متفاوت هستند، به این معنا که جعل پاره‌ای از آن‌ ها تکمیل عقود و قراردادها و ارائه راه حلّ عادلانه در خصوص عقود و تفسیر اراده ضمنی طرفین است، لذا چنان‌چه طرفین خلاف این آثار را اراده نمایند این اراده، معتبر خواهد بود.
بنابراین در میان آثار و احکام عقود، بین آثاری که لازمه و ماهیت عقد را تشکیل می‌دهد و سایر آثار و لوازم تفکیکی صریحی وجود ندارد، بلکه از مجموع احکام قانون‌گذار می‌توان آثار و لوازم مربوط به یک عقد را به دست آورد.
حال تشخیص این‌که این آثار لازمه مطلق عقد است یا عقد مطلق؛ بدین معنا که آیا این آثار قابلیت انفکاک و جدا شدن از عقد را به وسیله‌ی شرط دارند یا خیر؟ مستلزم بررسی در احکام و قوانین و تشخیص چگونگی امکان تغییر آن‌ ها، به واسطه شرط و نظایر آن است. لذا صرفاً مراجعه به قانون و شرع منجر به تمیز مقتضیات عقد نمی‌شود و اشکال در تشخیص و تمیز مقتضیات به قوت خویش باقی خواهد بود.[۹۰] «پس رجوع به قانون برای تمیز «مقتضای عقد» به‌ویژه در زمان حکومت اصل آزادی قراردادی، بدان می‌ماند که به جای اصل کتاب توصیه شود که به غلط‌نامه‌ی آن رجوع کنند».[۹۱]
بی‌گمان ریشه اصلی همه‌ی الزام‌ها در قوانین است مبنای التزام قراردادها نیز قانون است، اما نکته قابل توجه این است که همه‌ی بحث‌ها و گفت‌وگوهای مربوط به منابع تعهد، برای این است که معلوم شود قانون، کدام پدیده اجتماعی را موجب ایجاد حق و تکلیف ساخته است. همه در پی آن هستند که به این
اسباب مستقیم و درجه دوم دسترسی یابند و به تحلیل و تقسیم‌بندی آن‌ ها بپردازند، وگرنه به آسانی اعلام می‌گردید که همه چیز به قانون باز می‌گردد. لذا در مورد آثار و ماهیت قراردادها نیز این‌چنین می‌باشد: قانون حکم همه چیزی را معین می‌کند، آن‌چه مهم است، مبنای صدور این احکام می‌باشد. بنابراین اگر بیان گردد که مقتضای ذات عقود را قانون معین و مشخص می‌کند، سخن نادرستی نخواهد بود، ساده انگاری بوده و مشکل حل نخواهد گردید.[۹۲]

بند دوم: نظریه تشخیص مقتضیات عقد بر اساس معیار عرف:

برخی از فقها و حقوق‌دانان، جهت شناسایی و تمیز مقتضیات عقد «عرف» را مبنا قرار داده‌اند. فقهای قائل به این نظریه، تأکید بر جدا بودن مقتضیات عرفی و شرعی دارند و علی‌رغم این که اعتقاد دارند، هر عقد دارای یک سری آثار و لوازم شرعی می‌باشد، اما شرط خلاف لوازم مذکور را جزء شرط خلاف کتاب و سنت دانسته و مبنای بطلان چنین شرطی را نامشروع بودن دانسته‌اند، نه مخالفت با اقتضای عقد.[۹۳]
به نظر این دسته از فقها، مصادیق شرط خلاف مقتضای عقد، تنها شروطی هستند که بر خلاف مقتضیات عرفی عقد باشند و بر این اساس مراد از مقتضی ذات عقد را، اصطلاحاً، آثار و لوازمی می‌دانند که عقد، عرفاً، مقتضی آن است.[۹۴]
بنابر این نظر، از آن‌جایی که عرف، نقش سازنده و تشکیل‌دهنده‌ی قراردادها را دارا بوده، پس به وسیله‌ی عرف هم، می‌توان به مقتضیات هر عقدی پی‌برد. اگر چه نقش عرف در تمیز خواست و اراده مشترک طرفین (که این مؤثر در تشخیص مقتضای عقد می‌باشد) بسیار مؤثر و مفید است، اما به‌تنهایی، معیار کافی و لازم برای تمیز مقتضیات عقد نخواهد بود، چرا که تراضی طرفین عقد می‌تواند موجب آثار و لوازم جدیدی باشد که ریشه و نمونه‌ای در عرف نداشته، پس رجوع به عرف در مورد چنین عقودی ره‌گشا نخواهد بود.[۹۵]
اما ایراد نظریه این است، اگر چه عرف سهم بسزایی در کشف و شناخت آثار و لوازم عقود دارد، اما با توجه به اصل آزادی قراردادی و تراضی طرفین عقد بر آثار و لوازم آن، بدون در نظر گرفتن «قصد مشترک متعاقدین» و به صرف مراجعه به عرف، با توجه به عنوان عقد، در شناخت مقتضیات عقد، دچار گمراهی خواهیم شد.
«میرزای نائینی (ره) که از معتقدین به ملاک عرفی است، متوجه اشکال فوق بوده و بر این اساس، در تشخیص مقتضیات عقد «انشای متعاقدین» و «قصد مشترک آنان» را نیز دخیل دانسته است».[۹۶]

بند سوم: نظریه تشخیص مقتضیات عقد بر اساس معیار قانونی و عرفی:

برخی از فقها، در تمیز مقتضیات عقد به معیار شرع (قانون) و عرف توأمان متمسک گردیده‌اند. «شیخ انصاری (ره) که یکی از معتقدین به این نظریه است، در این خصوص بیان می‌دارد: منافات شرط با مقتضای عقد، اگر عرفاً واضح باشد، مانند اشتراط عدم انتقال عوضین در بیع یا انتقال مال به ذمه ضامن در عقد ضمان، در این صورت انشاء عقد عرفی ممکن نیست و اما منافات، نصوص و اجماعاتی است که در شرع مقدس بر صحت اشتراط یا عدم آن وارد شده است و در صورت فقد نص یا اجماع، ناگزیر بایستی به دلیلی که مقتضی اثر مبحوث عنه است، رجوع نمود. اگر دلیل مذکور، از حیث اطلاق یا عمومش با دلیل وجوب وفای به شرط معارضه نماید، (یعنی اگر دلالت بر ثبوت آن اثر بر عقد، ولو با اشتراط خلاف داشته باشد در این صورت بایستی شرط را به لحاظ مخالفت با کتاب و سنت باطل دانست، اما اگر ثبوت اثر مذکور بر عقد به نحوی باشد که منافات با تغییر حکمش به واسطه اشتراط نداشته باشد، در این صورت باید قائل به صحت شرط شد …».[۹۷]
بنابر این نظریه، معیار و ملاک تمیز مقتضیات ذات و اطلاق عقد در درجه اوّل عرف است و چنان‌چه در احراز و تشخیص مقتضیات عقد با مشکل مواجه شدیم، بایستی به سراغ ادله ثبوت آن اثر بر عقد در شرع، رفته و با توجه به آن ادله، اگر اثر مذکور، به وسیله‌ی شرط، قابل تغییر باشد، شرط را صحیح دانسته وگرنه به علت مخالفت شرط با کتاب و سنت، شرط را باطل بدانیم.
ایرادی که در این‌جا رخ می‌دهد و برخی از حاشیه‌نویسان مکاسب به آن اظهار نموده‌اند، اختلاط نمودن بحث شروط مخالف کتاب و سنت و خلاف مقتضای عقد است. به این معنا که اکثر آثار و لوازمی که از سوی شارع بر قراردادها وضع گردیده است، مقتضیات شرعی عقود می‌باشد که اشتراط بر خلاف این مقتضیات، رافع ماهیت عرفی عقود نیست و به همین اعتبار معتقدان به این نظریه نیز چنین شرطی را صرفاً به لحاظ مخالفت با کتاب و سنت باطل دانسته‌اند و هیچ‌گاه، علت بطلان را مخالف شرط با مقتضای عقد بیان نکرده‌اند. از سوی دیگر، با توجه به نقش قصد مشترک و تراضی متعاقدین در ایجاد آثار و لوازم عقود، اکتفا به عرف یا قانون در تمیز مقتضیات قراردادها و عدم توجه به مضمون عقد و آثار مستقیم انشا باعث اشتباه و گمراهی در تشخیص مقتضیات عقود می‌شود.

بند چهارم: نظریه تشخیص مقتضیات عقد بر اساس معیار قصد مشترک:

عده‌ای از محققان، برای تمیز «مقتضای عقد» به «مضمون عقد» و «قصد مشترک» روی آورده‌اند.[۹۸] مرحوم نائینی یکی از پیروان و طرفداران این نظریه است و در خصوص تمیز مقتضای عقد، آن‌چه را که دو طرف عقد به طور صریح، یا به اصطلاح خود او «اولا و بالذات» انشا نموده‌اند و مدلول مطابقی عقد است، «مقتضای ذات عقد» دانسته است. مانند تملیک اعیان در بیع و یا تملیک منافع در عقد اجاره و آن‌چه را که به طور تبعی و ضمنی انشاء گردیده و مدلول التزامی عقد است، «مقتضای اطلاق عقد» می‌داند که به حکم عرف در نوع آن معامله معمول می‌باشد. ولی تراضی بر خلاف آن نیز امکان دارد: مثل حال بودن ثمن و التزام به وصف صحت و تعادل بین دو عوض.[۹۹] بنابر این نظر، جهت تشخیص مقتضیات عقد، مفاد تراضی و انشای طرفین عقد را می‌بایستی مبنا قرار داد و آن‌چه را که متعاقدین، صریحاً و اوّلاً و بالذات اراده نموده‌اند، مقتضای ذات عقد پنداشت.
برخی از حقوق‌دانان بر این نظریه ایراد کرده و بیان داشته این نظر از جهت مبنایی که برای جوهر و اساس عقد پیشنهاد نموده است، جالب و قابل پذیرش است ولی معیار تمیز و تشخیص آن ناقص و گمراه‌کننده به نظر می‌رسد. چرا که درست است طرفین آن‌چه را بیشتر برایشان اهمیت دارد، در پیمان تصریح می‌نمایند، ولی گاهی پیش می‌آید که امور فرعی و تبعی را نیز مورد تصریح قرار می‌دهند، پس این که بیان شود، هر آن‌چه که مدلول مطابق عقد است و به صراحت انشا می‌شود «مقتضای عقد» بوده، صحیح به نظر نمی‌رسد. مثل این‌که گفته شود هرگاه طرفین عقد، حال بودن ثمن یا محلّ تسلیم مبیع را در عقد به صراحت ذکر نمایند، این امور جزء ماهیت ذات عقد، خواهند بود. یقیناً چنین استدلال و نتیجه‌گیری را هیچ حقوق‌دانی نخواهد پذیرفت.[۱۰۰]
«اصالت شیوه‌ی نائینی از آن‌جا آغاز می‌شود که او معیار نوعی تمیز مقتضای عقد را که سایر فقیهان برگزیده و مظهر آن را عرف یا قانون دانسته‌اند، رها کرده است و می‌خواهد با معیار شخصی (انشا یا مفاد قصد مشترک) ماهیت عقد را تمیز دهد. در این راه نیز به جای این که نوع «تراضی» بر مبنای داوری عرف، مبنای تحقیق قرار گیرد، انشاء خاص دو طرف مرکز مطالعه است و برای یافتن انشاء اصلی تلاش می‌شود. بنابراین در این کاوش حق بود که نائینی همه قرائن را به یاری می‌گرفت یا از دید عرف برای رسیدن به «مقصود اساسی» استفاده می‌کرد. لکن او از این هر دو عبور کرده و به معیار نامطمئن «صراحت» اطمینان کرده است.[۱۰۱]

بند پنجم: نظریه تشخیص مقتضیات عقد بر اساس مجموع اعلام‌های طرفین و لوازم قانونی و عرفی قصد مشترک:

برخی از حقوق‌دانان از جمله دکتر کاتوزیان، ضمن تأیید مبنای نظریه‌ی قبلی (نظریه تشخیص مقتضیات عقد بر اساس قصد مشترک) ایراداتی را بر آن وارد دانسته و در نهایت نظر خویش را در خصوص راه‌حلّ تشخیص مقتضیات عقد بیان داشته‌اند.[۱۰۲]
ایشان اعتقاد دارند که نظریه‌ی قبلی از دو جهت بایستی اصلاح گردد: اوّل، این‌که ماهیت عقد را نمی‌توان یک سره به «قصد مشترک» واگذار نمود، بدین معنا که امروزه قوانین، آن چنان نهاد ارادی را محاصره و احاطه نموده که دیگر آن‌چه را عقد می‌نامیم، ترکیبی از احکام و خواست و اراده‌های خصوصی می‌باشد، بنیان و اساس همه‌ی احکام و آثار نهادی است که دو طرف ساخته‌اند، اما لوازم قانونی نیز عنصری از این ماهیت است. ایشان برای مثال بیان داشته‌اند: در پاره‌ای از قراردادها، قبض شرط صحت است، طرفین عقد به ضرورت قبض در عقد، اشاره‌ای ندارند، اما قانون، آن را لازمه انعقاد قرارداد و عنصری از ماهیت خواست مشترک قرار می‌دهد. بنابراین نتیجه‌گیری شده که چنین شرطی که قبض را در وقف یا هبه یا رهن یا بیع صرف، لازم نمی‌داند «خلاف مقتضای عقد» است بدون این‌که با قصد مشترک مخالفتی داشته باشد.
در ادامه بیان شده، عنصری را که قانون بر نهاد قراردادی می‌افزاید با آثار قانونی آن نهاد تفاوت دارد، عنصر ماهوی از ارکان وقوع عقد است، در حالی‌که آثار قانونی بر قرارداد منعقد گردیده، بار می‌شود، پس بایستی آن را عنصر عقد شمرد و شرطی را که بر خلاف آن اثر بشود، خلاف مقتضای عقد نخواهد بود، مگر این که نفی آن به بیهودگی ماهیت عقد، منتهی گردد. مثالی که در این مورد ذکر گردیده، شرطی است که فروشنده را از ضمان درک که از آثار قانونی بیع است بری نماید، خلاف مقتضای عقد بیع نخواهد بود و این شرط تنها در صورت حیله‌ی فروشنده بر خلاف نظم عمومی و در زمره اقسام شرط نامشروع خواهد بود.
ایشان در مثال دیگری تسلیم ثمن و مبیع را که هدف نهایی از مبادله محسوب می‌شود، از عناصر مقتضای بیع برشمرده‌اند.
دومین ایرادی که دکتر کاتوزیان در نقد نظریه‌ی شناخت مقتضیات عقد بر اساس قصد مشترک مرحوم نائینی مرقوم نموده، این است که معیار «صراحت در بیان» یا «دلالت مطابقی عقد» بر شناخت مقتضای عقد، نامطمئن و گمراه‌کننده می‌باشد، چرا که این کاوش چهره نوعی و شخصی را با هم دارد.
در جایی که طرفین برای بیان قصد مشترک از اصطلاحی متعارف و شناخته شده مانند: بیع، اجاره و قرض، استفاده می‌نمایند، مفهوم عرفی و قانونی این اصطلاح به طور نوعی معین می‌گردد. برای مثال: اگر شخصی اعلام نماید که خانه‌ام را فروختم، مفهوم نوعی اراده‌ی شخص، انتقال مالکیت خانه در برابر عوض معین می‌باشد (ماده ۳۳۸ ق.م). هم‌چنین است در جایی‌که پیمان مورد توافق طرفین از زمره‌ی «عقود معین» نیست و دادرس بایستی برای رسیدن به «قصد مشترک» از عرف بهره جوید و آن‌چه را که «انسانی متعارف» در آن شرایط اراده می کند، به طرفین نسبت دهد. «شرط خلاف مقتضای عقد» تعبیر دیگری از «شرط مخالف تراضی» نیست. مقصود، شرطی است که ماهیت آن‌چه را تراضی و قانون و عرف به اشتراک آفریده‌اند، نفی می‌کند.[۱۰۳] بر عکس، در همه قراردادها، جهت مشترک و جنس و اوصاف و مقدار دو عوض که چهره‌ی خارجی مقتضای نوعی عقد را معین می‌کند، از راه تحلیل اراده مشترک در هر مورد خاص معین می‌شود. برای مثال، در پیمانی که گلدان بلوری زمان صفوی در برابر یک میلیون ریال مبادله می‌شود، مقتضای عقد، انتقال گلدان قدیمی در برابر آن مبلغ است و شرطی که اصل مبادله یا وصف اساسی مورد معامله را نفی کند، مخالف با مقتضای آن عقد است».[۱۰۴]
دکتر کاتوزیان معتقد هستند، موضوع اصلی توافق را بایستی از مجموع اعلام‌های طرفین عقد و لوازم قانونی و عرفی خواست مشترک به دست آورد و معیار «صراحت بیان» یا «دلالت مطابقی»، معیاری دقیق نخواهد بود.
در نهایت، ایشان در تعریف مقتضای عقد بیان داشته‌اند: «موضوع اصلی است که عقد به خاطر ایجاد آن، واقع می‌شود و به خواست طرفین یا احکام مترتب بر آن، لازمه ماهیت عقد است» و بر این اساس، شرطی را مخالف مقتضای عقد دانسته که موضوع اساسی یا اثر اصلی معهود را نفی نماید، مثل این‌که در عقد بیع شرط شود که زمین مورد معامله وقف بر بیماران باشد. (شرط نتیجه)

گفتار سوم: اقسام مخالفت شرط با مقتضای عقد:

مخالفت شرط با «مقتضای عقد» ممکن است به صورت ذیل ظهور و بروز نماید:

    1. مخالفت شرط با مضمون عقد.
    1. مخالفت شرط با کلیه‌ی آثار عقد.
    1. مخالفت شرط با اثر ظاهر عقد.

بند اوّل: مخالفت شرط با مضمون عقد:

مخالفت با مضمون عقد، به معنای مخالفت با موضوع اصلی است که توسط متعاقدین انشا گردیده و هدف طرفین از انعقاد عقد، تحقق این مضمون و اثر می‌باشد.
به عنوان مثال، در عقد بیع که عبارت است از: تملیک عین به‌ازای عوض معلوم، مضمون بیع و مفاد اصلی تراضی، حاصل شدن تملیک و تملک خواهد بود؛ یا در عقد اجاره تبادل منافع با اجاره‌بها، موضوع اصلی عقد می‌باشد. حال، چنان‌چه در این دو عقد شرط شود که تملیک حاصل نگردد یا بدون عوض باشد، بدون شک این شرط، مخالف مقتضای عقد خواهد بود. این فرض، مصداق بارز مخالفت شرط با مقتضای عقد بوده و در بطلان چنین شرطی، تردیدی میان محققین ملاحظه نمی‌شود. البته چنین مثال‌هایی کمتر در قراردادها دیده می‌شود. آن‌چه بیشتر محتمل می‌باشد، این است که مفهوم شرط با تملیک، تنافی داشته و قابل جمع نباشد. به عنوان مثال: در عقد بیع شرط گردد که خریدار، مبیع را هبه نماید و یا در عقد اجاره قید گردد که انتفاع از عین اجاره با خویشاوندان موجر است نه شخص موجر. بنابراین در این مثال‌ها آن‌چه که از جمع مفاد شرط و عقد به‌خوبی نمایان‌گر است، این است که مقصود نهایی و واقعی تملیک نبوده و استفاده از قالب بیع یا اجاره، سرپوشی عاریتی و نامناسب برای مقصود پنهانی دیگر است.[۱۰۵]

بند دوم: مخالفت شرط با کلیه آثار عقد:

همان‌گونه که قبلاً بیان شد، در صورتی که شرط، مخالف با مضمون عقد باشد، باطل بوده و مبنای این بطلان روشن و غیرقابل انکار می‌باشد. اما به‌ندرت اتفاق می‌افتد که طرفین عقد، به صراحت بر خلاف مضمون عقد و مفاد اصلی آن در قالب شرطی، توافق نمایند. آن‌چه در عالم عمل بیشتر بروز می‌یابد این است که طرفین برای عملی نمودن نیات باطنی خویش، عقدی را به ظاهر منعقد نموده و بر خلاف کلیه‌ی آثار آن شرط می‌نمایند. به عنوان مثال، در ضمن فروش یک اتومبیل شرط شود که خریدار، حقّ فروش، به رهن گذاردن، انتفاع و به‌طور کلی حقّ هیچ‌گونه تصرف را نداشته باشد و فقط بتواند آن را عاریه دهد. این شرط معنایی جز این نخواهد داشت که تمام آثار مالکیت از خریدار سلب گردیده و عرف، چنین مالکیتی را در حکم عدم می‌داند.[۱۰۶]
در این فرض، هر چند مضمون اصلی عقد که همان تملیک است، نفی نگردیده است، اما به‌وسیله‌ی شرط، کلیه‌ی آثار تملیک از عقد سلب شده است. از این‌رو، یکی از فقها در این خصوص بیان داشته است: «اگر مرجع اشتراط، نفی تمام آثاری باشد که مترتب بر منشآت اوّلیه عقدی است، الحاقش به منافیات مقتضای عقد بعید نیست، زیرا منشآت اوّلیه وسیله‌ای برای رسیدن به آن آثارند و در صورت اشتراط عدم وجود آن آثار، مثل این است که بر واسطه عقد چیزی انشا نشده است.[۱۰۷] بنابراین چون نفی تمامی آثار عقد، ملازمه با نفی مضمون عقد و مفاد اصلی آن دارد، شرط را باید خلاف مقتضای عقد و باطل دانست. نکته‌ای که در پایان این بند قابل توجه می‌باشد، این است که باید دانست که در تعارض شروطی که با یکی از اجزای مقتضای عقد منافات دارد و یک یا چند اثر مهمّ آن را نفی می کند، اختلاف نظر وجود دارد و اشکال در جایی است که از بین بردن آن آثار تا چه حد و اندازه با تحقق موضوع عقد قابل جمع بوده و از چه مرحله‌ای آن را بیهوده و منقلب می‌کند. برای مثال: می‌دانیم مالک حقّ همه‌گونه تصرفی را در مال خود دارا است، حال اگر بر مالک شرط شود که او هیچ وقت نباید آن را بفروشد، تردیدی که در این‌جا حاصل می‌شود، این است که آیا باز هم می‌توان گفت که موضوع عقد (تملیک) صورت گرفته و خریدار مالک مبیع گردیده است؟
برخی از حقوق‌دانان در چنین مواردی معتقدند که دادگاه بایستی با توجه به داوری عرف و قانون و خواست‌ها و هدف‌های دو طرف تمیز دهد که اثر نفی شده چهره‌ی اساسی دارد و لازمه ماهیت عقد است یا فرعی و تبعی است و اعتقاد دارند که در این راه است که جهت یا هدف نهایی منظور در عقد می‌تواند معیار مفیدی باشد.[۱۰۸]
برخی دیگر از اساتید حقوق در خصوص آثار عقد قائل به تفکیک گردیده و بیان داشته‌اند، بایستی دانست که در هر عقد و معامله‌ای آن اثری که ماهیت عقد را ایجاد کند مقتضای ذات عقد را تشکیل داده و پاره‌ای آثار دیگر، وجود دارد که می‌توان آن را از مقتضیات با واسطه عقد دانست. در واقع این آثار، اثر ذات عقد بوده نه اثر خود ذات عقد. مثلاً: عقد هبه‌ی مبیع یا اجاره آن به وسیله خریدار و نظایر این امور که از آثار ذات عقد نبوده، بلکه از آثار اثر و مقتضای ذات عقد، یعنی انتقال مالکیت مبیع به خریدار است. به عبارت دیگر، عقد بدواً سبب انتقال ملکیت مبیع به خریدار می‌شود و این انتقال سبب جواز تصرف مادی و حقوقی خریدار در مبیع می‌گردد. حال، با این مقدمه بیان شده که آن‌چه عقد را باطل می کند، شرط خلاف مقتضای ذات عقد است نه شرط خلاف مقتضای اثر عقد و مثالی در این‌جا ذکر گردیده که هرگاه در فروش عین خارجی به دیگری شرط شود که خریدار نتواند مبیع را به دیگری انتقال دهد، عقد و شرط، هر دو صحیح است، چرا که این شرط مخالف با آثار مقتضای عقد است نه با خود مقتضای ذات عقد.
در ادامه بیان گردیده ممکن است که برخی از آثار اثر عقد از چنان اهمیتی برخوردار باشند که شرط خلاف آن مانند شرط خلاف مقتضای ذات عقد باطل و مبطل عقد باشد؛ مثل شرط عدم محرمیت در عقد نکاح بین زوجین، زیرا ماهیت اصلی عقد نکاح، ایجاد رابطه زوجیت و از آثار این رابطه، ایجاد محرمیت است. بنابراین هر چند شرط خلاف اثر ذات محسوب نمی‌شود، اما به جهت اهمیت آثار مذکور، شرط خلاف آن، در حکم شرط خلاف مقتضای ذات عقد می‌باشد.[۱۰۹]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 [ 03:00:00 ق.ظ ]